غروب جمعه گذشت و نیامدی... باشد!
نخواه اینکه جهانم پر از بدی باشد
خـودت حسـاب بکـن، احـتـمـال آمـدنـــت
بـرای جـمـعـهی بعـدی چه درصدی باشد؟!
کجاست قطعیّت جمـعهای که مـیآیـی؟
چــقـدر بـایــد بـا جــمعه « شایدی » باشد؟
دوباره هـفتـهی زجـرآوری شـروع شــده
بــر ایــن عــذاب نــبـاید که سرحدی باشد؟
نـبـــایـد آیــــا در جـادههــــای آمــدنـــــت
نـشـانی از « تو » و از « آمدن » ردی باشد؟
کجاست جمعهی سبزی که صبح آن مثلِ
هــمـان کـه حـرفـش را بـا دلـم زدی باشد؟
کجاست جمعه سبزی که بشـکـفد در آن
گلی که عطر و شمیماش «محمّدی» باشد؟
قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست) /عنکبوت20