خبرگزاري فارس: باشگاه يوونتوس چند فصلي است كه در حد و اندازه هاي نام باشگاه ظاهر نشده و اين چيزي نيست كه تيفوسيهاي اين تيم بتوانند آن را تاب بياورند.

به گزارش خبرگزاري فارس، "لوئيجي دلنري استعفا نميدهد؛ اما ممكن است آنتونيو كونته جانشين وي شود. يوونتوس ممكن است اشتباه سالهاي گذشته خود را تكرار كند و اين موضوع بههيچوجه مورد پذيرش هواداران قرار نخواهد گرفت ".
اينها حرف هايي هستند كه در باشگاه يوونتوس شنيده ميشوند و هيچكس نمي داند در آينده نزديك چه اتفاقي براي اين باشگاه خواهد افتاد؟
در اين فصل ستاره اقبال يوونتوسيها با آنها همراه نبوده و به نظر ميرسد آنها اگر هم بخواهند نميتوانند اين ستاره را با خود همراه كنند. آنها تنها در يك صورت به مسابقههاي اروپايي سال آينده راه خواهند يافت و آن شكست رم در خانه كاتانياست. اگر رمي ها مغلوب شوند، آنها بايد بتوانند ناپولي را در تورين شكست بدهند تا اروپايي شوند.
نمايش ملالآور بيانكونري در ورزشگاه انيو تارديني چيزي نبود كه بتوان به سادگي از كنار آن گذشت. آنها با گل فوقالعاده سباستين جيوونيكو، يك بر صفر مغلوب پارما شدند تا مشكلهاي چند فصل اخير باشگاه نمود بيشتري پيدا كند.
فراتر از هر گونه جدالي، اعضاي اين باشگاه بايد بپذيرند كه همه آنها به نوعي در تمامي اتفاقهاي ناخوشايند اين فصل سهيم بودهاند. دلنري هم به اندازه خودش در ناكامي اين فصل يوونتوس سهم داشته است حتي اگر بازيكنان تيم از او به شكل ويژهاي حمايت كنند.
دلنري هنوز نميداند چه بلايي بر سر يوونتوس آورده زيرا به هيچ وجه نميپذيرد كه در اين فصل عملكرد بدي داشته است. او بارها ادعا كرده از كارهايي كه در اين تيم انجام داده پشيمان نيست و همه اين كارها را در فصلهاي آينده باز هم انجام خواهد داد.
اگر بخواهيم از نگاه ديگري موضوع را مورد بررسي قرار دهيم بايد بگوييم دلنري در متن همه اتهامها قرار دارد. عدم جذب بازيكنان خوب در ابتداي فصل و عملكرد ضعيف همه بازيكنان در تمام فصل چيزي نيست كه دلنري بتواند آن را به گردن شخص ديگري بيندازد. البته آسيبديدگيهاي پياپي بازيكنان در طول فصل نيز دليل ديگري براي افت يوونتوس شمرده ميشود. مجموع اين مشكلات موجب شده تا خجالت آورترين فصل بيانكونري در طول تاريخ 113 ساله باشگاه رقم بخورد.
آندره آنيلي و جوزپه ماروتا، رئيس و مدير داخلي باشگاه نيز در مورد اتفاقهاي باشگاه مسئول هستند. البته در مقايسه با فصلهاي گذشته، آنها اعتقاد خود به مربي انتخابي خود را حفظ كردهاند. اين يك نشانه خوب است كه سران باشگاه و بازيكنان تا پايان فصل در كنار سرمربي باشگاه ايستادهاند.
زمانيكه از لوئيجي دل نري در مورد آيندهاش سوال ميشود او ميگويد هيچ دليلي براي استعفا نميبيند زيرا در شرايط موجود بهترين عملكرد را داشته است. هيچ كس نميتواند با اين حرف او مخالفت كند ولي بايد اين موضوع را متذكر شويم كه هر زماني يك مربي از تيمي استعفا ميدهد، به اين دليل است كه راهي براي پيشرفت تيم و پيشبرد اهدافش نميبيند. ممكن است در حال حاضر دلنري دليلي براي كنارهگيري نداشته باشد ولي بايد بگوييم كه اگر او در ابتداي فصل در جذب بازيكن و كارهايي كه به او مربوط ميشد عملكرد بهتري ميداشت، شرايط براي يوونتوس به اين شكل رقم نميخورد و سرانجام كارها به اينجا كشيده نميشد.
به نظرم شخص ديگري كه بايد به استعفا دادن فكر كند جوزپه ماروتا است. لوچيانو موجي، رئيس پيشين باشگاه او را انتخاب كرده كه اكنون در باشگاه حضور ندارد. ماروتا مسئول بسياري از مشكلات پيش آمده در باشگاه است. البته ماروتا يك فصل ديگر با يوونتوس قرارداد دارد و ميتواند اشتباههايي كه مرتكب شده را جبران كرده و خودش را ثابت كند.
در مقايسه با گذشته، يوونتوس در ابتدا بايد اشتباههاي سال جاري را جبران كرده و همه چيز را بازسازي كند. اگر آنها اين كار را انجام ندهند، ممكن است دچار بحران جديدتري بشوند. در اين راستا آنها بايد يك سرمربي با كلاس بينالمللي را براي هدايت يوونتوس برگزينند. اگر آنها دلنري را اخراج كرده و يك مربي در سطح او را به تورين بياورند، بزرگترين اشتباه را مرتكب شدهاند.
آنتونيو كونته كه اسطوره هواداران باشگاه به شمار ميرود، ممكن است پس از انتخاب شدن به عنوان سرمربي يوونتوس، انتخاب بسيار خوبي از سوي هواداران تلقي شود ولي بايد بگوييم كه اگر بيانكونري به دنبال معرفي كردن جوزپه گوارديولاي دوم در فوتبال است، راه اشتباهي را انتخاب كرده است. به نظر ميرسد كونته چيزي فراتر از سرمربي كنوني باشگاه براي عرضه كردن ندارد. دلنري، هم تجربه بيشتري براي ادامه كار در باشگاه دارد و هم از حمايت بازيكنان برخوردار است. در اين شرايط اگر باشگاه دلنري را حفظ كند، بسيار بهتر از انتخاب كونته به عنوان سرمربي است.
اگر اخراج دلنري فقط براي ايجاد يك تغيير باشد، همان بهتر كه انجام نشود. سران باشگاه فصل گذشته تجربه مشابهي داشتند. آنها چيرو فرارا را به عنوان سرمربي معرفي كردند. او حداقل توانست يووه را به ديدارهاي اروپايي برساند ولي باز هم يك انتخاب خوب براي تيمي مانند يوونتوس نبود. آنها راه درستي را انتخاب نكردند و از طرفي تنها راه عدم موفقيت آنها، انتخاب فرارا نبوده است.
اگر سران باشگاه معتقدند كه آنتونيو كونته بهترين گزينه براي سپردن هدايت باشگاه است، آنگاه آنيلي و ماروتا بايد در اين خصوص كه چرا جيانپيرو گاسپاريني گزينه مناسبي براي سرمربيگري در باشگاه نيست، به هواداران توضيح بدهند. گاسپاريني تجربه بسيار بالاتري نسبت به كونته دارد و با جنوا فوتبال زيبايي ارائه ميدهد. او در كار كردن با جوانان بسيار خبره است، چيزي كه يوونتوس در حال حاضر نياز مبرمي به آن دارد.
با كونته، يوونتوس به دوران پيش از آمدن دلنري بازخواهد گشت، مگر اينكه تعدادي از بازيكنان خوب و داراي كلاس جهاني را به تورين بياورند. اگر اين اتفاق نيفتد، در پايان فصل آينده شرايط يوونتوس بسيار بدتر از اين فصل خواهد بود.
در بسياري از مواقع، ذهنهاي به هم ريخته سران باشگاه ممكن است صدمههاي جبران ناپذيري را به باشگاه بزند. آنها با تصميمهاي اشتباه خود، آينده يك باشگاه را ويران ميكنند، كاري كه اينترميلان سالهاي سال به انجام آن همت گماشته بود. چيزي كه انتظار ميرود اين است كه سران يوونتوس پايشان را در جاي پاي آنها نگذارند زيرا اينتريها چندين سال است كه متوجه اشتباهاتشان شدهاند.
انتهاي پيام/