0

دانشنامه ستاره شناسی ( ق )

 
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

دانشنامه ستاره شناسی ( ق )

قاعده
Al Giedi, Algedi
ستاره ای دوتایی بوده که در صورت فلکی بز(CAPRICORNUS)_ قرار دارد. قدر ستاره پر نورتر56 /3 قطر آن 7/8 برابر خورشید از رده طیفی G8 IIIb، دمای آن 5100 درجه و درخشندگی آن 47 برابر خورشید است فاصله این ستاره با خورشید 108 سال نوری است.
ستاره دوم با قدر 28/4 و قدر مطلق۳۴/۲- در فاصله6/3دقیقه قوسی از ستاره اول قرار دارد.. فاصله این ستاره  با خورشید 686 سال نوری است وبنابراین هیچ ارتباطی با ستاره اول ندارد.
 
 
 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
پنج شنبه 29 اردیبهشت 1390  9:53 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:دانشنامه ستاره شناسی ( ق )

قانون تیتوس -بود
Titus -Bode law
یک رابطه ریاضی ساده که برای اولین بار توسط تیتوس بیان شده ولی توسط جان الرت بود در سال 1772در میان مردم معرفی شده است . این رابطه, فاصله سیارات شناخته شده تا آنزمان را نشان می دهد.براساس این رابطه اگر فاصله زمین تا خورشید را یک در نظر بگیریم, فاصله سیاره تیر با خورشید 0.39 فاصله سیاره زهره 7.2 فاصله مریخ 15.2 فاصله مشتری 52 وفاصله زحل 95.4 می باشد.بعد از کشف سیاره اورانوس در سال 1781 توسط ویلیام هرشل در نزدیکی مکان پیش بینی شده این رابطه, نظر ستاره شناسان به سوی این رابطه بیشتر جلب شد.در رشته اعداد این رابطه عدد 28 نیز وجود دارد که درهمان سال ستاره شناسان را بوجود سیاره ای در آن فاصله از خورشید یعنی بین مریخ ومشتری کنجکاو کرد .در سال 1801 سیارک سرس که اکنون از سیارات کوتوله نامیده می شود وبدنبال آن کمربند سیارکی در همان موقعیت کشف شدند.این رابطه فاصله سیاره نپتون را نشان نمی دهد ولی فاصله پلوتو رانشان می دهد.ظاهرا" این رابطه اتفاقی است وهیچ دلیل علمی تاکنون برای آن بیان نشده است.
 
 
 
 
 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
پنج شنبه 29 اردیبهشت 1390  9:54 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:دانشنامه ستاره شناسی ( ق )

قانون هابل
Hubble law
در حالیکه حرکت کهکشانها درون خوشه های کهکشانی عموما" نامنظم بوده وجهت خاصی را نشان نمی دهد ،در مقیاس بزرگتر می توان نظم های آشکاری را در ارتباط با جهت گیری کهکشانها وخوشه های کهکشانی مشاهده کرد.اولین بار در سال 1912 ستاره شناس آمریکایی به نام وستو ام اسلیپر متوجه شد که تمام کهکشانهای رصد شده دارای انتقال به سرخ می باشند که نشان دهنده دورشدن آنهاست.اکنون آشکار شده که بجز تعداد اندکی کهکشان نزدیک همه کهکشانها در حال دور شدن از کهکشان راه شیری هستند ودر حالیکه کهکشانهای درون خوشه ها دارای حرکتی همه جهته هستند کل خوشه در حال دور شدن از ما می باشد.دو کهکشان در خوشه محلی کهکشانی شامل کهکشان آندرومدا ویک کهکشان دیگر در حال حرکت به سمت ما بوده یعنی دارای انتقال به آبی هستند که این ناشی از حرکت ظاهری آنها می باشد.
با مقایسه تعداد زیادی کهکشان در فواصل مختلف آشکار شده که هر چه کهکشان دورتر باشد انتقال به سرخ آن بیشتر یعنی سرعت دور شدن آن بیشتر است.اگر نموداری از سرعت دورشدن کهکشانها(بر حسب کیلومتر در ثانیه) بر حسب فاصله آنها(بر حسب میلیون پارسک) کشیده شود  به نموداری با یک خط با شیب مشخصی خواهیم رسید .این نمودار با نام نمودار هابل شناخته می شود.این نکته که کهکشانها در نزدیکی یک خط ثابت قرار می گیرند نشان میدهد که آهنگ دور شدن کهکشانها از ما بطور مستقیم متناسب است با فاصله آنها از ما.این ارتباط قانون هابل نامیده می شود.انبساط جهان ناشی از نمودار هابل ،جریان هابل هم نامیده می شود.
این مطالعات نشان می دهند در مقیاس کلی کیهان در حال انبساط وبزرگ شدن است.(البته نباید تصور شود مثلا" درون منظومه شمسی هم بتوان شاهد فاصله گرفتن اجرام از هم شد).برای تمایز بین انتقال به سرخ ناشی از حرکات درونی یک کهکشان مثلا" ناشی از چرخش مناطق مرکزی آن،انتقال به سرخ در جریان هابل با انتقال به سرخ کیهان شناسی شناخته می شود.
بکمک قانون هابل با اندازه گیری سرعت دورشدن یک کهکشان وتقسیم آن بر ثابت هابل می توان به تخمینی از فاصله کهکشان دست یافت.با قبول داشتن این قانون برای اندازه گیری فاصله هر کهکشان کافی است طیف آن تهیه شود(یعنی انتقال به سرخ آن تعیین شود)طبیعی است که عدم قطعیت در مقدار دقیق ثابت هابل می تواند به عدم قطعیت در فواصل منجر شود.گفتنی است این روش اندازه گیری فاصله در مقیاسهای بیشتر از 100 میلیون پارسک مفید است وبرای نمونه نمی توان از آن در اندازه گیری فاصله کهکشان آندرومدا استفاده کرد.مشاهدات نشان داده اند که بعضی از کهکشانهای دور دست دارای انتقال به سرخ زیادی بوده که بیانگر دورشدن آنها از ما با سرعتهایی نزدیک به سرعت نور است، قانون هابل فاصله این اجرام را در حد 9000 تا ۱۴۰۰۰میلیون پارسک (بین ۳۰۰۰۰ تا ۴۵۰۰۰ میلیون سال نوری)نشان می دهد که طبق روابط سرعت نور و انبساط کیهان نشان دهنده عمری بیش از 13 میلیارد سال برای آنهاست.
گفتنی است برای فواصل کم تر از ۱۰۰۰ میلیون سال نوری ،مقدار فاصله بر حسب  سال نوری با مدت زمانی که نور سفر خود را از آن جرم آغاز کرده برابر است.برای مثال نوری که ما امشب از یک کهکشان که در فاصله ۱۰۰ میلیون سال نوری قرار  دارد دریافت می کنیم مربوط به ۱۰۰ میلیون سال پیش بوده است.بدلیل انبساط کیهان اگر به کهکشانی که در فاصله ۶۰۰۰ میلیون سال نوری قرار دارد نگاه کنیم مانند این است که داریم به ۵۰۰۰ میلیون سال پیش(و نه ۶۰۰۰ میلیون سال پیش) نگاه می کنیم.
             اهمیت قانون هابل در تخمین سن کیهان
با توجه به دورشدن خوشه های کهکشانی از همدیگر میتوان به عقب برگشته و زمانی را پیداکرد که همه کهکشانها کنارهم بوده اند یعنی با تقریب خوبی به عنوان لحظه انفجار بزرگ.با توجه به مقادیر اندازه گیری شده ،خود ادوین هابل با فرض ثابت بودن آهنگ انبساط به مقدار ۲ میلیارد سال به عنوان سن کیهان رسید.البته با مشاهدات انجام گرفته اکنون آشکار شده با توجه به اینکه آهنگ انبساط با گذشت زمان تغییر کرده عددی که اکنون بعنوان سن کیهان در نظر گرفته می شود سنی بین ۱۳ تا ۱۵ میلیارد سال است.اندازه گیری سن ستارگان در خوشه های کروی بر اساس تکامل ستاره ای هم گواهی خوب بر همین محدوده زمانی می باشد.
برای کسب اطلاعات بیشتر به زبان انگلیسی به آدرس زیر مراجعه نمایید:
http://en.wikipedia.org/wiki/Hubble's_law
 
 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
پنج شنبه 29 اردیبهشت 1390  9:54 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:دانشنامه ستاره شناسی ( ق )

قانون واوکولیور
Vaucouleur low
قاونی که براساس آن پروفایل درخشندگی کهکشانهای بیضوی بیان می شود.درخشندگی سطحی یک کهکشان بیضوی غول پیکر طبق رابطه تعریف شده این قانون با شعاع کهکشان رابطه دارد.این قانون بیشتر برای کهکشانهای غول پیکر در نظرگرفته می شود وبرای کهکشانهای بیضوی کوتوله بهتر است از روابط دیگری استفاده نمود.
 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
پنج شنبه 29 اردیبهشت 1390  9:55 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:دانشنامه ستاره شناسی ( ق )

قبله
Qiblah
برگزاری نمازهای روزانه روی به خانه کعبه ودر واقع توجه به قبله یکی از اجزای جدایی ناپذیر دین اسلام بوده و یکی از مواردیکه موجب توجه بیشتر مسمانان به علم ستاره شناسی وجهت یابی شده ،یافتن قبله برای هر مکان است.
راهکار اول: استفاده از قبله نما
در ساده ترین روش داشتن یک قبله نماکافی است.قبله نما در واقع یک قطب نماست که بهمراه درجه بندی جهت قبله برای شهرهای مختلف ارائه می شود ودقت آن در حد مناسب است درجه بندی یا بصورت کاغذهایی درجه بندی شده است که زیر عقربه قرار می گیرد وقابل تعویض است و یا در صفحه قبله نما در محیط دایره بدنه نوشته شده است .در بعضی از قبله نماها درحالیکه عقربه اصلی جهت شمال مغناطیسی زمین را نشان می دهد عقربه ای کوچک ترکه به عقربه اصلی متصل است جهت قبله را برای مناطقی که قبله نما در آن ارائه شده بطور تقریبی  نشان می دهد.برای استفاده از قبله نما کافیست آنرا در سطحی تراز قرار داده وچند لحظه منتظر بمانید تا عقربه آن از حرکت بایستد.
راهکار دوم:تعیین جهت قبله در دو تاریخ وساعت مشخص طی هرسال
در دو زمان خاص از سال، میل سماوی خورشید با عرض جغرافیایی مکه برابر می شود بهمین دلیل در این دو تاریخ خورشید دقیقا" عمود بر خانه خدا می تابد بنابراین هر کس در هرکجای دنیا اگر دقیقا" در همین دو زمان مشخص روبه خورشید بایستد درست مانند این است که روبه خانه خدا ایستاده است.اولین زمان تاریخ 7 خرداد هرسال ،ساعت 13 و48 دقیقه ودومین تاریخ 24 تیر ساعت 13 و57 دقیقه است.
راهکار سوم:در راهکار سوم کافی است ابتدا زاویه سمت قبله را به روشی بدست بیاورید.برای اینکار یا می توانید 1- با مراجعه به سایت www.qiblalocator.com ویا http://www.nojumi.org/farsi/qebleh/index.htmسمت قبله را بیابید و یا  2-  از نرم افزار Accurate time  که قابل دریافت از شبکه اینترنت می باشد کمک بگیرید.با دانستن زاویه سمت باید یک وسیله برای نشان دادن درجه مانند نقاله دایروی 360 درجه ویک شاخص که می تواند یک خودکار باشد هم تهیه نمایید.در نقشه ارائه شده در سایت www.qiblalocator.com  ویا http://www.nojumi.org/farsi/qebleh/index.htmیک خط قرمز نشان دهنده سوی قبله است وعددی با رنگ قرمز هم در نقشه نشان داده می شود که همان زاویه سمت قبله است.در صورتیکه نقشه مکان شما را نشان ندهد باید نقشه جغرافیایی را با بزرگ وکوچک نمودن آن چنان تغییر دهید که به محل سکونت خود برسید.اینک باید نقشه را چنان جابجا نمایید که ابتدای خط قرمز روی مکان مورد نظر قرار بگیرد.
در صورت انتخاب نرم افزار accurate time ابتدا این نرم افزار را از اینجا دریافت نمایید.بعد از نصب واجرا صفحه زیر نمایش داده خواهد شد.
 
 ابتدا بکمک دکمه شماره 1 (دکمه location  )طول وعرض جغرافیایی محل را وارد نمایید وسپس بکمک دکمه 2 یا دکمه date  تاریخ را وارد نمایید.اینک بکمک دکمه شماره 3 ( دکمه Qiblah ) پنجره جدیدی نمایش داده می شود که سمت قبله را که برای هرناحیه از زمین کاملا" یگانه است نشان میدهد.(قسمت شماره۴در شکل زیر (این سمت در واقع زاویه جهت قبله است که مبداء شروع آن دقیقا" سمت شمال جغرافیایی بوده( اگر آسمان تاریک باشد بکمک ستاره قطبی این زاویه قابل شناسایی است چراکه ستاره قطبی در جهت شمال جغرافیایی قرار دارد)و شمارش زاویه باید در جهت عقربه های ساعت باشد. بر این اساس سمت شرق محل 90 درجه،سمت جنوب 180 درجه وسمت نقطه غرب نیز 270 درجه است(نگران شمارش زاویه ها نباشید ،در ادامه راهکار مناسب وچگونگی استفاده از این زاویا ذکر خواهد شد.)
 
 
 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
پنج شنبه 29 اردیبهشت 1390  9:56 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:دانشنامه ستاره شناسی ( ق )

قدر بولومتری
Bolometric magnitude
اندازه ای از تابش کلی یک ستاره در تمام طول موجها که براساس همان قدر ستاره ای بیان می شود.
 
واژه مرتبط: نمار رنگ
 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
پنج شنبه 29 اردیبهشت 1390  9:57 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:دانشنامه ستاره شناسی ( ق )

قدر ظاهری
Apparent Magnitude
قدر ظاهری اجرام سماوی که با نماد m نشان داده می شود معیاری برای بیان روشنایی ظاهری آنها و در واقع نور رسیده آنها به زمین است.اجرامی که در آسمان می بینیم دارای روشنایی ها و در نتیجه قدرهای متفاوتی هستند.قدر اجرام سماوی هم به خواص ذاتی آنها(انرژی که از خود بیرون می دهند) وهم به فاصله آنها تا زمین بستگی دارد و از آنجائی که ستاره ها در فاصله متفاوتی از ما قرار دارند این معیار نشان دهنده درخشندگی واقعی آنها نیست.امکان دارد روشنایی ستاره ای که بسیار درخشنده است بدلیل زیاد بودن فاصله، کم نورتر از ستاره ضعیفی که در فاصله کمی از زمین قرار دارد به نظر برسد.قدر کهکشانها در واقع مجموع قدر اجزاء تشکیل دهنده آنهامانند بازوها شامل ابرهای گازی،ستاره های درخشان .....و در بسیاری موارد نیز تحت تاثیر درخشندگی مناطق مرکزی وهسته آنهاست(مانند کهکشانهای با هسته فعال).
قدر سیارات نیز تابعی از ضریب بازتاب سطحی (که خود تابعی از زاویه برخورد پرتوهای نور خورشید به عنوان عامل روشن کننده سطح آنهاست)و فاصله آنها تا زمین است.
 تفاوت درمقدار نور دریافتی به ازاء هر قدر به معنای 512/2 بار تغییر در مقدار درخشندگی است. برای مثال یک ستاره با قدر ظاهری 5 به اندازه 512/2 بار از یک ستاره باقدر 6 روشنتر به نظر می رسد و این به معنای بیشتر بودن مقدار انرژی برونداد آن نیست. هر مقدار قدر یک ستاره عدد بزرگتر  باشدروشنایی ظاهری آن کم تر خواهد بود. قدر ظاهری خورشید 73/26- (درخشان‌ترین جرم آسمانی) ماه 6/12- حداکثر درخشندگی ظاهری زهره 4/4- حداکثر قدر مریخ 8/2- (دلیل این که گفته می شود حداکثر: به این دلیل است که قدر این اجرام باتوجه به فاصله وموقعیت قرارگیریشان نسبت به خورشید از لحاظ زاویه‌ای تغییر می کند) قدر ستاره شعرای یمانی که پرنورترین ستاره است 5/1- قدر ضعیفترین ستاره که در مناطق شهری دیده می شود 3+ قدر ضعیفترین ستاره که در مناطق بیرون از شهر و بدور ازآلودگی نوری دیده می شود2/6+ پرنورترین کوازار 6/12+ ضعیفترین ستاره قابل مشاهده با تلسکوپ 8 متری زمینی 27+ ضعیفترین ستاره قابل مشاهده با تلسکوپ هابل 30+ و ضعیفترین ستاره قابل مشاهده با تلسکوپ Owl که در سال 2020 تکمیل خواهدشد از قدر 38 می باشد.
این روش درجه‌بندی روشنایی ستاره ها اولین بار توسط ابرخس ۱۲۵ سال قبل از میلاد استفاده شده است. او ستاره ها را در 6 رده روشنایی از پرنورترین تا کم نورترین قرار داده بود بدین ترتیب که به پرنورترین قدر 1 وبه کم نورترین قدر 6 نسبت داده شده بود. بعدها مشخص شد تفاوت در هر قدر به اندازه 512/2 یا ریشه پنجم عدد 100 می‌باشد.از آنجاییکه حساسیت چشم انسان لگاریتمی است طبیعت قدر هم بصورت لگاریتمی است.اندازه هر جسم درخشنده طبق رابطه زیر به شار مشاهده شده جسم بستگی دارد.
m=-2.5log(f)+k                                                                                
که در آن f  شار انرژی مشاهده شده بر حسب ارگ در ثانیه در سانتی متر مربع است.شار انرژی را را می توان به عنوان تابعی از درخشندگی ذاتی ستاره طبق رابطه زیردر نظر گرفت
F=L/(4пr*r)                                                                    
که در آن L درخشندگی ذاتی وr  فاصله تا آن ستاره می باشد.با این حساب تفاوت به اندازه یک قدر با رابطه زیر بیان می شود
m1-m2=2.5Log(f2/f1)                                                   
ثابت K  با اختصاص عدد قدر به بعضی از ستاره های استاندارد به عنوان مرجع کالیبره بدست می آید.
قدر مطلق که با حرف M  نشان داده می شود نیز همان قدر ظاهری است با این شرط که ستاره به طور فرضی به فاصله ده پارسکی یا 32 سال نوری آورده شود.
واژه های مرتبط: 
 درخشندگی سطحی
 
 
 در سایت زیر حداکثر قدر قابل مشاهده توسط تلسکوپ با در نظر گرفتن کیفیت جوی،سن رصدکننده ،اندازه بزرگنمایی وقطر تلسکوپ آورده شده است.در نظر دشته باشید این رابطه تقریبی است:
http://www.nature1st.net/bogan/astro/optics/maglimit.html
در آدرس زیر فرمول حداقل قدر  برای دیده شدن با چشم غیر مسلح آمده است:
http://cleardarksky.com/others/BenSugerman/star.htm
 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
پنج شنبه 29 اردیبهشت 1390  9:58 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:دانشنامه ستاره شناسی ( ق )

قدرت تفکیک زاویه ای
Angular Resolution
توانایی یک تلسکوپ یا میکروسکوپ دراندازه‌گیری جدایی زاویه‌ای دو جسم بسیار نزدیک به هم. قدرت تفکیک هر عدسی یاآینه به دلیل اثر پدیده پراش محدود است با توجه به طبیعت موجی نور    امواج نور ورودی به سیستم با هم تداخل کرده و یک گروه پراش به وجودمی آورند. اگردهانه ورودی نور گرد باشد گرته پراش تولید شده هم گرد بوده واندازه آنرا معیار رالی تعیین می‌کند.قطر دهانه ورودی و طول موج نور دوکمیت مهم مرتبط با اندازه قدرت تفکیک زاویه‌ای به شمارمی آیند. قدرت تفکیک تلسکوپ‌هابر حسب ثانیه‌ قوسی بیان می شود.
 
 
 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
پنج شنبه 29 اردیبهشت 1390  9:58 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:دانشنامه ستاره شناسی ( ق )

قدرت بزرگنمایی
Magnification power
توان بزرگ نمودن تصویر در یک تلسکوپ .برای نمونه اگر اندازه ظاهری یک جسم نیم درجه باشد اگر با تلسکوپی که توان بزرگنمایی آن 50 است به آن نگاه کنیم آنرا به اندازه ظاهری 25 درجه می بینیم.درتلسکوپها با تقسیم نمودن فاصله کانونی عدسی ویا آیینه اصلی بر فاصله کانونی عدسی چشمی مورد استفاده توان بزرگنمایی تلسکوپ بدست می آید.یعنی در یک تلسکوپ با عوض کردن عدسی چشمی می توانیم به بزرگنمایی های متفاوتی دست پیداکنیم.توصیه می شود برای  رصد اجرام متفاوت ٬از بزرگنمایی های مختلفی استفاده شود.از لحاظ تئوری با توجه به اندازه دهانه ورودی تلسکوپ می توان به تخمینی از حداکثر بزرگنمایی قابل استفاده دست یافت. حداکثر مقدار بزرگنمایی از لحاظ تئوری 2 برابر قطر دهانه بر حسب میلیمتر یا 50 برابر بر حسب اینچ می‌باشد. مثلاً حداکثر مقدار بزرگنمایی یک تلسکوپ با قطر آیینه 150 میلیمتر  300 برابر است. البته مقدار بزرگنمایی که در آن تصویر کیفیت بهتری دارد تقریباً نصف این مقدار یعنی 150 برابر است. از یک طرف وضعیت جو اندازه‌ بزرگنمایی بیشینه را محدود می کند و از یک طرف تحلیل موجی نور.با توجه به شرایط جوی معمولا از بزرگنماییهای بیشتر از ۲۰۰ استفاده نمی شود بجز در موارد نادر وآنهم با تلسکوپهای با کیفیت بالا و استقرار مناسب.
آشکار شده که با فرض اینکه در زمان تاریکی اندازه قطر مردمک چشم انسان به حدود 7.5 میلیمتر برسد برای اینکه اندازه مردمک خروجی چشمی تلسکوپ به این مقدار برسد(با این هدف که تمام نور خروجی عدسی تلسکوپ وارد چشم انسان شود) اندازه توان بزرگنمایی باید حداکثر 13 برابر قطر تلسکوپ برحسب میلیمتر باشد(حدی بسیار بالا).

 
مطلبی درباره بزرگنمایی از سایت http://tehranclub.ir
همه ی آنانی که به آسمان عشق می ورزند و دوست دار تماشای هرچه بیشتر و عمیق تر آسمانند، همواره به یک ابزار بهتر رصدی می اندیشند. اما این ابزار "بهتر" باید درست تعریف شود. معمولاً رصدگران تازه کار و البته رصدگران حرفه ای هم به فکر بزرگنمایی بیشتر هستند. و این جنون بزرگنمایی بین تمام رصدگران تجربی وجود دارد، با این تفاوت که رصدگران حرفه ای می دانند که چه محدودیت هایی در بزرگنمایی های بیشتر وجود دارد.
بزرگنمایی تنها وظیفه و خاصیت ابزارهای اپتیکی و رصدی نیست و به طور کلی، ابزاری مانند تلسکوپ علاوه بر بزرگنمایی، به جمع آوری نور و تفکیک پذیر کردن دو نقطه ی بسیار نزدیک به ما کمک می کند. اما بزرگنمایی برای یک رصدگر چه مزایا و معایبی دارد؟
مزیت بزرگنمایی بیشتر آن چنان آشکار است که نیاز به توضیح ندارد. قطعاً همه ی ما تمایل داریم اجسام آسمانی دوردست را تا جایی که امکان دارد، بزرگ و واضح ببینیم. اما این دو قید، یعنی "بزرگ" و "واضح" با هم جمع نمی شوند و ما مجبوریم یکی را فدای دیگری کنیم. یک مثال ساده، موضوع را روشن تر می کند: یک چراغ قوه را در دست بگیرید و نور آن را به دیوار بتابانید. هنگامی که به دیوار نزدیک تر هستید، لکه ی روی دیوار کوچک تر اما پرنورتر است. هرچه از دیوار دور شوید، ناحیه ی بزرگ تری را روشن می کنید اما لکه ی نور کم رنگ تر و کم رنگ تر می شود. در این حالت اگر دست خود را کمی تکان دهید، لکه ی روی دیوار مقدار زیادی جا به جا می شود. برای تصویر درون تلسکوپ هم چنین اتفاقی می افتد. 
 هر تلسکوپ بسته به دهانه ی ورودی ای که دارد، مقدار جمع آوری نور محدودی دارد. حال هر چه ما به تصاویر بزرگ تر بیندیشیم، مجبوریم تصاویر کم نورتری داشته باشیم و در تصاویر کم نور، جزئیات تصویر از دست خواهد رفت و ما تصویر دقیقی را مشاهده نخواهیم کرد. از طرفی هر چه تصویر بزرگ تر شود، لرزش ها آشکارتر می شوند و باید برای دستگاه نوری خود به فکر پایه ها واستقرارهای محکم تری باشید.
بنابراین بزرگنمایی همه چیز نیست. یک حد عملی برای بزرگنمایی این است که ما به ازای هر اینچ (5/2 سانتی متر) از قطر دهانه یا شیئی تلسکوپ نهایتاً 50 برابر بزرگنمایی داشته باشیم. برای مثال، حد تجربی بزرگنمایی برای یک تلسکوپ 8 اینچی (20 سانتی متری)، 400 برابر است.
تلسکوپ به تنهایی، یک مشخصه ی ثابت به نام بزرگنمایی ندارد و ترکیب شیئی و چشمی است که بزرگنمایی نهایی را تعیین می کند. بنابراین با تعویض چشمی، می توان به بزرگنمایی های متفاوت دست یافت.  هرچه از چشمی های با فاصله کانونی کم تر استفاده کنیم، بزرگنمایی بیشتری به دست می آوریم. چشمی های با فاصله کانونی کم، قیمت های بالاتری دارند. پس دقت کنید که با توجه به حد عملی بزرگنمایی ابزار خود، چشمی تهیه کنید و پول خود را با تهیه ی چشمی های گران قیمت که عملا بی استفاده هستند، دور نریزید.
اگر به فکر بزرگنمایی های بیشتر هستید، به چشمی های کوچک تر فکر نکنید، به تلسکوپ هایی با دهانه ی بزرگ تر بیندیشید.
 

برای کسب اطلاعات بیشتر به زبان انگلیسی به آدرس زیر مراجعه نمایید:
http://www.televue.com/engine/page.asp?ID=140
واژه مرتبط:
میدان دید
 
 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
پنج شنبه 29 اردیبهشت 1390  10:00 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:دانشنامه ستاره شناسی ( ق )

قدرمطلق
Absolute magnitude
 قدر مطلق با نشانه M که معیاری از درخشندگی واقعی اجرام سماوی مانند ستاره و کهکشان می باشد. قدر مطلق، قدر دیدگانی هر جسم سماوی است که در فاصله فرضی استاندارد ده پارسکی یا 6/32 سال نوری قرار داشته باشد. در حقیقت برای اینکه بتوانیم درخشندگی اجرام سماوی مثلا ستارگان را بسنجیم همه را در این فاصله فرضی قرار می دهیم تا عامل دوری یا نزدیکی را در درخشندگی واقعی آنها از بین ببریم. اگر m قدر ظاهری وr بر حسب پارسک باشد خواهیم داشت:
 M= m+5-5logr                                         
بر این اساس قدر مطلق کهکشان راه شیری 20- ، شعرای یمانی ۴/۱+ ، Mستاره رجل جبار 7- و Mخورشید ۸۳/۴+ است. قدر مطلق ستارگان عموما بین 10-تا 17+ می باشد در حالیکه قدر مطلق کهکشانها می تواند از آن هم کوچکتر باشد. M کهکشان87 M به 22- می رسد.
هر چه قدر مطلق یک شیئ منفی تر باشد درخشندگی آن بیشتر است.
 
 
 
 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
پنج شنبه 29 اردیبهشت 1390  10:03 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:دانشنامه ستاره شناسی ( ق )

   

قرص ایری
Airy disk
به دلیل طبیعت موجی، نور هنگام عبور از یک دهانه (مانند دهانه ورودی تلسکوپ) پراشیده می شود درنتیجه این پدیده در مکان کانون عدسی تصویر ستاره به صورت یک دایره روشن مرکزی با نام قرص ایری و چندین دایره کم نورتر با قطرهای بیشتر اطراف آن دیده می شود.
از لحاظ تئوری 84 درصد از شدت نور ورودی در قرص مرکزی متمرکز می شود و 16 درصد باقیمانده در قرص های دیگر پخش می شود. قطر این قرص‌ها تابعی از طول موج‌ نوری ورودی و قطر دهانه ورودی می باشد. به آن صورت که هر چه قطر دهانه تلسکوپ بزرگتر می شود اندازه قرص‌های کوچکتر می شود و برعکس.
اندازه این قرص در مشاهده ستارگان دوتایی یا چندتایی بسیار مهم است. در صورتی یک تلسکوپ می‌تواند تصویر یک ستاره دو تایی را تفکیک کند که جدایی ظاهری دو ستاره آن از اندازه قرص ایری بیشتر باشد. اگر جدایی ظاهری آنها از اندازه قرص ایری کمتر باشد قرص ایری هر دو ستاره روی هم افتاده و ستاره دوتایی قابل تشخیص نخواهد بود. اختلالات جوی نیز به تصویری از ستاره منجر می شود که قطر آن از اندازه قطر قرص ایری بزرگتر بوده و در نتیجه قرص نورانی ستاره ها بر هم پوشانی کرده و در هم تداخل می‌ِکنند و قدرت تفکیک تلسکوپ پایین می آید.
اندازه این قرص بطور کلی در تشخیص جزئیات سطحی اجسام گسترده (مثلاً سطح ماه) که در واقع مجموعه ای از هزاران چشمه نقطه‌ای است نیز بسیار مهم است.
نتیجه کلی: هر چه اندازه دهانه تلسکوپ بزرگتر باشد اندزه قرص ایری کمتر شده و قدرت تفکیک تلسکوپ در مشاهده اجسام سماوی بیشتر می شود.
 
 
 
 
 
   

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
پنج شنبه 29 اردیبهشت 1390  10:03 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:دانشنامه ستاره شناسی ( ق )

قرص برافزایشی
Accretion disk
قرصی چرخان از غبار و گاز که به دلیل وجود گرانش اطراف گونه های خاصی از ستاره ها مانند ستاره های جوان تی ثوری و یادیگر اشیاء پر جرم آسمانی مانند سیاه چاله ها شکل می گیرد. این قرص چرخان می تواند در سیستمهای ستاره های دوتایی نزدیک بهم که یکی از آنها به صورت کوتوله ای سفید،ستاره ای نوترونی یا بصورت سیاه چاله باشد و یا سیاهچاله پر جرمی که مرکز بعضی از کهکشانها را تشکیل می دهند وجود داشته باشد. بارزترین قرصهای برافزایشی مشاهده شده مربوط به هسته کهکشانهای فعال و کوازارها که خود احتمالا" سیاهچاله های پر جرم مرکز کهکشانی هستند می باشد.
مواد از محیط اطراف یا یک ستاره بزرگ که گرانش سطحی برای نگه داشتن لایه های بیرونی آن ناچیز است مانند ستاره ای غول به سمت ستاره متمرکزتر (مانند کوتوله سفید یا سیاهچاله ) حرکت کرده(انتقال جرم) و اطراف آن قرص بر افزایشی تشکیل می دهند. مواد درون این قرص حول جرم مرکزی حرکتی چرخشی ومارپیجی شکل داشته و نهایتا" به سطح آن سقوط می کنند. این سقوط میتواند به تولید اشعه ایکس یا گاما یا ماوراء بنفش منجر بشود. در مورد سیاهچاله های پر جرم می توان انتظار تشکیل جتهایی از مواد مانند الکترونهای پر سرعت داشت که به صورت عمود بر صفحه قرص و مرکز آن و از دوسمت آن به خارج پرتاب می شوند. این جتها منبع امواج قوی رادیویی هم می باشند.
بطور کلی تشکیل قرص بر افزایشی در بروز پدیده های بسیاری موثر است، از شکل گیری منظومه شمسی، تشکیل حلقه ها ی زحل گرفته تا شکل گیری ستاره های دوتایی تولید کننده اشعه ایکس ، منابع قوی رادیویی و پالسارها
 
دو دسته اشعه در طیف تابش  سیستم های دوتایی که از قرص برافزایشی تابش می‌گردد دیده می‌شود که یکی از این دو، تابش جسم سیاه با دمای 31000K  بوده و دسته دوم اشعه X سخت تا انرژی 150K  است . در واقع طیف این دسته دوم اشعه که تا انرژی 150Kev  را هم داراست شاهدی بر وجود سیاهچاله بعنوان زوج نامرئی این دوتایی است. البته اگر این زوج ستاره نوترونی هم باشد اشعه X تولید می‌شود ولی نشان داده شده است که در این صورت اشعه X دارای انرژی حدود100K  خواهد بود .
 اخیرا" اشعه گاما  پرانرژی هم برای ستاره های دوتایی نزدیک بهم مشاهده شده است که بر سیاهچاله بودن شی غیرقابل رویت این دوتایی تاکید می‌کند. تا کنون تعداد زیادی از این سیستم‌های دوتایی که می‌تواند شاهد وجود سیاهچاله باشد کشف شده است و امروزه یکی از زمینه‌های مشاهده‌ای کشف و بررسی این گونه دوتایی‌هاست.
 
 
 
 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
پنج شنبه 29 اردیبهشت 1390  10:07 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:دانشنامه ستاره شناسی ( ق )

قرمزشدگی
  Reddenning

پدیده یا تغییراتی در تابش الکترومغناطیس که ناشی از عبور آن از محیط بین ستاره ای می باشد بدین شکل که توسط ذرات گاز یا اتم جذب ودوباره تابش شده است.بیشتر این تابش دوباره در طول موجی بیشتر از طول موج اولیه رخ می دهد بنابراین نور مرئی  با طول موجهای بیشتر(نسبت به آنچه که اول داشته)  یا قرمزتر طیف تابش دوباره می شود.این تعریف در منطقه مادون قرمز طیف نیز کاربرد دارد.

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
پنج شنبه 29 اردیبهشت 1390  10:09 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:دانشنامه ستاره شناسی ( ق )

قطب جنوب سماوی
  South celestial pole
دو نقطه تلاقی ادامه محور زمین با کره سماوی قطب شمال سماوی (NCP )وجنوب سماوی (SCP )  نامیده می شود.
 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
پنج شنبه 29 اردیبهشت 1390  10:12 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:دانشنامه ستاره شناسی ( ق )

قطب سماوی
Celestial pole
نام هر کدام از دونقطه ای که محل برخورد محور چرخش زمین با کره سماوی است.به نظر می رسد که آسمان حول این دو نقطه می چرخد.از آنجاییکه این دو نقطه به محور چرخشی زمین وابسته هستند مکان آنها بدلیل پدیده رقص محور ی تغییر می کند. بنابراین با یک دوره 25800 ساله یک دایره با شعاع 23.5 درجه را طی می کنند.البته این تغییرات طی چند صد سال خود را نشان می دهند.در حال حاضر نقطه قطب شمال سماوی در فاصله تقریبی یک در جه از ستاره قطبی ((polarisقراردارد یعنی باید در نظر داشت که قطبی بودن این ستاره موقتی است وطی 10000 سال آینده ستاره دنب در صورت فلکی دجاجه یا ماکیان ستاره قطبی خواهد بود.برای هر ناظر ارتفاع ستاره قطبی برابربا عرض جغرافیایی محلی است. در حال حاضر قطب جنوب سماوی ستاره روشنی را نشان نمی دهد.
 
 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
پنج شنبه 29 اردیبهشت 1390  10:16 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها