0

شريفي: با دستور علي‌آبادي به فوتبال آمدم و با نارضايتي سعيدلو رفتم

 
hasantaleb
hasantaleb
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1387 
تعداد پست ها : 58933
محل سکونت : اصفهان

شريفي: با دستور علي‌آبادي به فوتبال آمدم و با نارضايتي سعيدلو رفتم

خبرگزاري فارس: رئيس پيشين كميته انضباطي فدراسيون فوتبال گفت: من با دستور محمد علي‌آبادي به فوتبال آمدم و با اعلام نارضايتي سعيدلو رفتم.

جدايي مجتبي شريفي از كميته انضباطي فدراسيون فوتبال همراه با حرف و حديث فراوان بود دقيقا مانند اتفاقي كه براي عبدالرحمان شاه حسيني رئيس پيشين كميته انضباطي افتاد.


شريفي با حضور در خبرگزاري فارس پاسخگوي سؤالات مطرح شده بود. گفت‌وگوي تفصيلي فارس با رئيس پيشين كميته انضباطي فدراسيون فوتبال را در زير مي‌خوانيد.



فارس: گفته مي‌شود دو عضو هيات رئيسه فوتبال قرار است به عنوان شاهد عليه حبيب كاشاني در دادگاه حاضر شوند تا از شما دفاع كنند و شنيده شده اين مسئله ارتباط مستقيمي به انتخابات آينده فدراسيون فوتبال دارد.



من در جريان اين مسئله نيستم و فقط مي‌خواهم بگويم 4 عضو هيات رئيسه فدراسيون فوتبال قرار است به دادگاه بيايند تا به عنوان تكليف شرعي و قانوني خود در مورد آنچه كه اطلاع دارند توضيح دهند. من مي‌گويم ستم ديده‌ام اما كمك نمي‌خواهم. اين مسئله هيچ ارتباطي به ستم فوتبال به من ندارد زيرا آن مسئله تمام شده است.



من مي‌گويم چرا فردي به خاطر سخني نزد برخي افراد، غيرامين جلوه داده مي‌شود؟‌ چرا‌ آنها تصور كنند زماني كه من در كميته مسئول بودم و بايد امين اين كميته باشم، امانتداري نكرده‌ام و راي كميته را قبل از ابلاغ در اختيار دايي قرار مي‌دادم؟ اين مطلب خلاف واقع است زيرا حبيب كاشاني در هيات رئيسه فدراسيون فوتبال در شيراز گفته "مي‌خواهيد تلفنم را بر روي بلندگو قرار دهم تا حرف‌هاي دايي را در اين زمينه بشنويد. " معناي اين حرف آن است كه منبع آنچه كه اظهار مي‌كنم سخنان دايي است.



آن روز كه نماينده دايي به فدراسيون آمد و من ايشان را نپذيرفتم به او گفتم چرا چنين مطلب ناروايي را به من نسبت دادي (اينكه احكام كميته انضباطي را در اختيار علي دايي قرار مي‌دادم.) سپس حراست وارد عمل شد و با دايي هم صحبت كرد، دايي متوجه اين مسئله شد و در مصاحبه‌اي اين مسئله را تكذيب كرد.



مطلبي به من نسبت داده شده كه خلاف واقع بوده است. اعضاي زيادي در آن جلسه هيات رئيسه حضور داشتند و مطلبي را كاشاني گفته كه معنايش نشر اكاذيب است و نتيجه‌اش آن است كه اعضاي هيات رئيسه تصور مي‌كنند شريفي با دايي رابطه پنهاني دارد. به همين دليل گفته‌ام هتك حيثيت و نشر اكاذيب. شما خبرنگاريد و هر حرفي كه برخلاف وظايف شما گفته شود و اينكه شما امين اين جايگاه نيستيد، يعني هتك حيثيت شما.



پرسپوليس رويايي، محبوب و دوست داشتني است اما عملكرد كاشاني در اين مورد نادرست بوده است. بنابراين نبايد عملكرد نادرست كاشاني را با محبوبيت باشگاه درهم آميخت.



فارس: افرادي كه قرار است در دادگاه به عنوان مطلع شهادت بدهند، چه كساني هستند؟



كفاشيان،‌ عزيز محمدي،‌ نبي و تاج 4 نفري هستند كه به دادگاه اسامي‌شان را داده‌ام تا به عنوان مطلع در دادگاه حاضر شوند. حراست فدراسيون فوتبال نيز مطلع است. آقاي تاج با دايي در اين زمينه گفت‌وگو كرد و به او اطلاع داد كه حبيب كاشاني چنين مطلبي را در مورد تو و شريفي گفته است و براي ما هم ايجاد شبهه شده است.



رئيس حراست فدراسيون فوتبال و روغني معاون كميته انضباطي نيز در آن جلسه حضور داشتند. برخي به من مي‌گويند اكنون دنبال چه هستي؟ من دنبال چيزي نيستم و فقط مي‌خواهم آن عده‌اي كه در آن جلسه حضور داشتند و اين ذهنيت‌ برايشان ايجاد شده كه من در كميته انضباطي امين نبودم، در مورد من بد فكر نكنند كه من مورد اعتماد آنها نبودم. اين مسئله برايم مهم است.



نكته ديگر كه برايم جاي سؤال بود اين است كه چرا سرپرست يك باشگاه حرف سرمربي تيم خودش را بيان مي‌كند آن هم بر فرض اينكه چنين چيزي وجود داشت. مورد ديگر، فرض كنيد اين موضوع درست بوده است، آيا يك مدير بايد مطلبي را كه از سرمربي‌اش مي‌شنود در جاي ديگر افشا كند؟ انگيزه‌اش از اين كار چيست؟ اين كار اخلاقي، ديني و وجداني نيست.



فارس: شكايت شما به كدام مرجع بوده است؟



شكايت من به مرجع قضايي است و گفته‌ام علي دايي بايد بيايد زيرا كاشاني در آن جلسه خطاب به اعضاي هيات رئيسه فدراسيون گفته مي‌خواهيد تلفن را بر روي بلندگو بگذارم تا حرف‌هاي دايي را در مورد شريفي بشنويد. حبيب كاشاني نيز بايد در جلسه حاضر شود چرا كه من از او شكايت كردم. همچنين خواستار حضور آقاي ملك‌آبادي رئيس حراست فدراسيون در دادگاه شدم، به اين دليل كه روزي كه نماينده دايي به كميته انضباطي آمد و من او را به حضور نپذيرفتم و او داد و بيداد كرد،‌ گفته شده كه شريفي هم داد و بيداد كرده در حالي كه من همان روز فقط سكوت كردم.



ايشان تند شدند و اهانت كردند ولي من يك كلمه هم حرف نزدم. سكوت محض كردم. مي‌توانيد بپرسيد. بعد خود نماينده دايي از من عذرخواهي كرد و گفت: ببخشيد كه من آمدم و داد و بيداد كردم. اگر شما حرف ناپسند بزنيد و من هم با حرف ناپسند جواب شما را بدهم رفتار برابري انجام داده‌ام. روز بعد نيز اين آدم به فدراسيون آمد و من آن را به حضور نپذيرفتم. گفتم همان آقاي پيش‌بين بيايد كافي است. او در پاسخ به من گفت چرا اينقدر لجبازي مي‌كني.



آقاي حبيب كاشاني به علي كفاشيان زنگ زد و گفت: همان دوستت را كه مشاورت هم بود (آقاي حسن‌زاده) رئيس كميته انضباطي بگذار.



فارس: يعني حسن‌زاده با توصيه كفاشيان سرپرست كميته انضباطي شده است؟



من به اين كه توصيه شده يا نه كاري ندارم. من مي‌گويم چنين تلفني انجام شده است. آقاي حبيب كاشاني يك جلسه در خبرگزاري فارس بگذارد، نه دوربيني بيايد و نه چيز ديگر. فقط بگويد انگيزه‌اش از بيان جملاتي عليه من چه بوده است آن هم در حالي كه من روحم هم خبر نداشت. برفرض مطلبي خلاف واقع سرمربي تيمت به شما گفته چرا بايد آن را مطرح كني؟ هر چند كه دايي قرص و محكم در رسانه‌ها گفته من چنين حرفي نزده‌ام. اين مسئله، مي‌شود كذب يا نمامي كه هر دو از نظر فقه گناه كبيره است و شكايتي هم كه من كرده‌ام تحت عنوان نشر اكاذيب است.



مطلب خلاف واقعي عليه من در جلسه هيات رئيسه در حضور ساير افراد بيان شده و بعد به من مي‌گويند چرا برايت چنين چيزي مهم است؟ مي‌خواهم آن اعضا بفهمند كه من در جريان چنين چيزي نبودم. من از مرجع قضايي خواسته‌ام آن 4 نفري كه نام بردم به عنوان مطلع بيايند و آنچه را كه مي‌دانند بيان كنند. اين وظيفه ديني آنهاست. به يك نفر ستم شده است. درباره من گمان بدي زده شده كه خدا شاهد است در جريانش نيستم.



فارس: رسيدگي به شكايت شما چه زماني انجام مي‌شود؟



مرجع قضايي زمان را مشخص مي‌كند و دايي و ساير افراد مي‌آيند و صحبت‌هايشان را مي‌كنند. حبيب كاشاني و وكيل‌شان هم صحبت مي‌كنند. من هم صحبت مي‌كنم. جمله‌اي كه من نگفته‌ام چرا به من نسبت داده شده است؟



فارس: حاضر به پس گرفتن شكايت‌تان هستيد؟



بحث اين است كه چگونه افراد ديگر يقين كنند من چنين جمله‌اي نگفتم و گمان بد در مورد من نداشته باشند.



فارس: اگر اعضاي هيات رئيسه در دادگاه گفتند كاشاني چنين اظهاراتي نكرده است، چه خواهد شد؟



من يقين دارم ايشان چنين حرفي زده است زيرا اعضاي هيات رئيسه اين مطلب را به من گفتند. من كه در آن جلسه حضور نداشتم. علم غيب هم ندارم. از طريق اعضا در جريان قرار گرفتم. خودم خواستم كه مواجهه گذاشته شود تا حقيقت مشخص شود. اين مواجهه صورت نگرفت. الان افراد چگونه بايد متوجه شوند اين واقعه رخ نداده است؟ در آينده خواهند گفت شريفي در كارنامه‌اش اين نقطه تاريك هست كه مطلبي را به صورت پنهاني به طرف مقابل داده است. من چگونه بايد اين را اثبات كنم. شما به من بگوييد؟ اگر كارم اشتباه است، بگوييد. من چگونه اين را اثبات كنم؟ به من بگوييد اين مسئله را چگونه اثبات كنم؟ من هدفي ندارم. از قول من بنويسيد كه من به تمام آرزوهايم در كميته انضباطي رسيده‌ام.



كفاشيان هم مكرر صحبت از خواست من براي كناره‌گيري از كميته انضباطي كرد و حرفش هم ‌درست است. من حرف ايشان را رد نكردم. بارها خواستم قطع همكاري كنم اما اينكه زمان قطع همكاري دو هفته پيش از پايان مسابقه است، ايجاد شبهه مي‌كند. در كنار آن اين مقدمات رخ مي‌دهد و بعد با چهره عبوس خبر مي‌دهيم چنين حرفي در مورد شما زده شده است. اينها ناراحت كننده است. من كجا بايد حرفم را بيان كنم؟



فارس: در خانواده ورزش آن را بيان كنيد. چرا به مراجع قضايي شكايت كرديد؟



من به كسي كاري ندارم ولي عده‌اي كه بايد به اين نتيجه برسند كه من چنين كاري نكردم از اين موضوع باخبر شوند. عناوين مجرمانه است و كميته انضباطي صلاحيت رسيدگي به اين عناوين را ندارد.



اعضاي هيات رئيسه بيايند بنشينند مشخص كنند كه آيا چنين حرفي زده‌ام؟ اين مطلب بايد به رفع اين ذهنيت بيانجامد كه شريفي در محل كارش امين بوده است. من به گذشته كاري ندارم. رفع اين ذهنيت حق شهروندي من است. شما چه جايگزيني برايش داريد؟ خب من الان هم پناه بردم به مرجع قضايي، منهاي مباحث اخلاقي، اينكه آنچه رخ داده نشر اكاذيب بوده و خود نشر اكاذيب كذب يا خبرچيني است و از عناويني است كه با مديريت در مدل ديني منافات دارد.


اگر مي‌خواهيد در مدل ديني مديريت كنيد، يا مدعي چنين مديريتي هستيد، نبايد از ابزارهاي غيرديني استفاده كنيم.



نكته ديگر اين كه من نگفتم معاون حقوقي باشگاه نمي‌تواند وكيل حبيب كاشاني باشد. من گفتم سايت باشگاه جزو منابع عمومي است و نمي‌تواند در خدمت منافع فردي قرار گيرد كه اقدامش مرتبط با اقدام باشگاه نيست. شما كه نمي‌توانيد حرف خلاف واقع را جزيي از مسائل باشگاه بدانيد و بگوييد خلاف واقع گفتن يكي از مسائل مديريت در باشگاه است، بنابراين سايت بايد در خدمتش باشد.



فارس: بگذريم. ظاهرا از اظهارات حسين عسگري در مورد خودتان ناراحت هستيد؟



ايشان گفته‌اند همه فدراسيون از عملكرد كميته انضباطي ناراضي هستند. مي‌خواهم بدانم ايشان از كجا سخنگو و وكيل همه اعضاي فدراسيون فوتبال شده‌اند؟ آيا همه اعضاي فدراسيون وكالت شفاهي يا كتبي به عسگري داده‌اند؟ اگر شفاهي بوده يعني آنكه همايشي برگزار شده و بيش از 100 نفر گفته‌اند آقاي عسگري شما از طرف ما وكيل هستيد و اين را به صورت تك تك به عسگري گفته‌اند. اگر وكالت كتبي بوده كه نامه داده شده است. يكي از اين دو مورد بايد صورت گرفته باشد.



دوم اينكه احكام كميته انضباطي چه ربطي به افراد دارد. ما با افراد در فدراسيون رفيق بوده و هستيم. از آراي‌ ما هيچ نفع و ضرري به اعضاي فدراسيون نمي‌رسد. چگونه آنها ناراضي هستند؟ زمان حضور عسگري در كميته داوران چه مدت است؟ ايشان به راي ذوب‌آهن و مس كرمان اعتراض كردند. اين مسئله مربوط به زمان رياست مسعود عنايت در كميته داوران و طبق نظر كارشناسان داوري بوده است. او مي‌تواند از دوست صميمي‌اش غياثي بپرسد.


نكته بعدي اين است كه كساني كه راي صادر كردند سه نفرشان اكنون در فدراسيون حضور دارند. آرا با 4 امضا بوده است. چه طور فقط از يك نفر ناراضي هستند؟



فارس: شما از كفاشيان ناراضي هستيد؟



نه ناراضي نيستم. ايشان عين دستور مقام بالادستي را اجرا كردند و گلايه‌اي از ايشان ندارم. در حالي كه خودشان مي‌دانستند كه دارم مي‌روم. ايشان منتسب مي‌كنند كه رئيس سازمان تربيت بدني از حضور شما ناراضي هستند. ضمن اينكه نارضايتي سعيدلو همسو با خواسته و رضايت من بوده است، اين كه ديگر من در كميته انضباطي نباشم.



فارس: وقتي شما به دستور مقام بالاتر از خود يعني رئيس سازمان تربيت‌بدني گوش مي‌دهيد و جاسم كرار را مي‌بخشيد چرا از كفاشيان در اين مورد ايراد مي‌گيريد؟



بحث جاسم كرار اينگونه نبود. ايشان به من تلفن زدند و تلفن هم روي بلندگو بود. از من پرسيدند كه امكان قول دادن براي بخشش بازيكن تراكتورسازي وجود دارد يا نه؟ من هم گفتم اگر دو سوم محروميتش را گذرانده باشد، امكانش وجود دارد. ايشان گفتند مناسبت تاريخي (22 بهمن) داريم و اگر مي‌شود اين بخشش انجام شود. گفتم تمام افرادي كه در ليگ محروم هستند را بازنگري مي‌كنيم تا ببينيم چه تعداد هستند كه ديديم 16 نفر هستند. دوست خود من آنجا بود كه سعيدلو از طريق بلندگوي تلفن با من صحبت مي‌كرد.



فارس: نقدي كه به شما در دوره رياست‌تان وارد است اين است كه هيچ گاه با محمد مايلي‌كهن برخورد جدي انضباطي نداشتيد، آن هم در حالي كه او بارها عليه فدراسيون و مسئولانش مصاحبه كرد موضع گرفت.



يكي از مسائلي كه هميشه مي‌گفتم اين بود كه همه بايد حرف‌شان را بزنند اما اهانت نكنند. يعني ايرادها و كاستي‌ها را بگويند ولي اهانتي نكنند. براي مايلي كهن هم يك جريمه 5 ميليون توماني در نظر گرفتيم. اگر يادتان باشد دو سال پيش محروميت سه جلسه‌اي هم برايش در نظر گرفتيم.



زماني هم اولتيماتوم داديم و گفتيم از اين به بعد هر كس صحبت كند به شدت با او برخورد خواهيم كرد و از آن تاريخ به بعد نيز رحم نكرديم. قبل از آن خيلي‌ها صحبت‌هاي تندي انجام دادند. يكي هم به من مي‌گويد از بد حادثه همزمان با ضرب‌الاجل شما من مصاحبه تندي انجام دادم، آيا نبايد از مزاياي قبل از ضرب الاجل برخوردار باشم؟



نكته ديگر در مورد مايلي كهن اين بود كه حرف‌هايي كه او مي‌زد واقعيت‌هاي فوتبال بود. چند بار هم با مايلي كهن صحبت كردم. به او گفتم ادبيات تبيين واقعيت نيز بايد منطبق بر آئين‌نامه انضباطي باشد. خود آن واقعيت‌ها مورد توجه بسياري از خواص بود. ما به خيلي از مسائل رسيديم. در جريان بسياري از مسائل قرار گرفتيم و پيگيري‌ها انجام داديم اما گاهي اوقات برخي مصاحبه‌ها هيچ فايده‌اي ندارد. اينكه گفته شود او كه مربي نيست،‌ ميوه فروش بوده، اين تبيين واقعيت نيست و صرفا تحقير است اما گاهي اوقات در برخي مصاحبه‌ها فقط شاهد اهانت هستيم.



فارس: اما يادمان هست پرويز مظلومي به دليل انتقاد از تيم ملي از سوي كميته انضباطي جريمه شد. آن مصداق‌ها براي مايلي كهن وجود نداشت؟



كولاك جريمه‌هايمان از بعد از ضرب‌الاجل شروع شد كه رحم نكرديم كه حدود 5-6 ماه پيش بود. اعلام كرديم از حالا به بعد تنبيهات حداكثري در نظر مي‌گيريم و ديگر به روي جريمه‌هاي نقدي متمركز شديم زيرا ديديم هر چه توصيه مي‌كنيم و تذكر مي‌دهيم ثمري ندارد. مثلا مي‌توان گفت يك سرمربي از نظر من توانايي‌هاي لازم فني را ندارد اما اينكه گفته شود اين مربي در حد آناليزور هم نيست، در حد كوچك كردن و تحقير طرف است. اين مسئله فرق مي‌كند.



گاهي اوقات نيز نزديك به جام ملت‌هاي آسيا بود و بازيكنان مي‌خواستند در خدمت تيم ملي باشند و دو هفته قبل از آن مي‌گوييم اين مربي در حد آناليزور هم نيست. اين بازيكنان قرار است زير نظر آن مربي كار كنند. به هر حال هر كدام اين موارد بايد به طور موردي بررسي و مطالعه شود و همه را نمي‌توان با يك چوب راند.



فارس: شما استعفايتان را به سعيدلو داديد در حالي كه بايد آن را به فدراسيون فوتبال مي‌داديد. چرا اين كار را نكرديد؟



من حكم روز اولم را پيدا نكردم زيرا علي‌آبادي به من گفت مي‌روي فدراسيون فوتبال، كميته‌ات را راه‌اندازي مي‌كني و هر مشكلي هم داشتي به خود من مي‌گويي. آيا بايد دروغ بگويم؟ اين شما و اين هم آقاي علي‌آبادي، از او بپرسيد. علي آبادي به من گفت مي‌روي اتاقت را تحويل مي‌گيري و كارت را شروع مي‌كني. حالا هم به من مي‌گويند سعيدلو از حضور شما ناراضي است خب پس ضمن اينكه مي‌نويسم كار نمي‌كنم شبهات را نيز توضيح مي‌دهم. من به اين حاطر استعفايم را به سعيدلو دادم كه آقاي كفاشيان گفت رئيس سازمان از شما ناراضي است.



من به مناسبت كاغذ كارم را شروع نكردم. اصلا دقت هم نكردم كه اين كاغذ كجا بود. توضيح من هم همين است. فدراسيون كه استقلال مالي ندارد مگر مي‌تواند از كسي كه منابع مالي‌اش را تامين مي‌كند تبعيت نكند؟ شما به عنوان تامين كننده منابع مالي، فقط منابع مالي در اختيار مي‌دهيد و مي‌گوييد من هيچ كاره‌ام؟ توانايي تامين منابع مالي در واقع به طور خود به خود سيطره و تفوق و توانايي ايجاد مي‌كند. لازمه‌اش اين است. مگر مي‌توان گفت منابع مالي را تامين كن و كاره‌اي هم نباش؟‌تامين منافع مالي يعني اينكه او مافوق باشد و ما مادون باشيم.



فارس: در مورد حسن‌زاده سرپرست جديد كميته انضباطي صحبت كنيد.



حسن‌زاده را چند بار ديده‌ام و از همكاران قضايي‌ام است ولي در مورد ايشان هيچ اطلاعاتي ندارم. از صميم قلب برايش آرزوي موفقيت دارم. از اعضاي كميته انضباطي بپرسيد، آنها به من گفتند ما وقتي با شما آمده‌ايم با شما هم مي‌رويم زيرا شما ما را آورده‌ايد كه من گفتم اين حرف درست نيست. زمينه خدمت براي من فراهم نيست و براي شما فراهم است. در كنار حسن‌زاده انجام وظيفه كنيد تا زماني كه بگويند ديگر به خدمت شما نياز نداريم. در مورد اين همكار (حسن‌زاده) هم چيزي جز آرزوي توفيق ندارم. شناخت جزئي نسبت به امور ايشان ندارم.



فارس: حسن‌زاده مي‌گويد 20 سال است كه در فوتبال حضور دارد...



نمي‌خواهم در مورد همكارم، ‌آينده و آراي صادره صحبتي كنم.



فارس: به عملكرد خودتان در كميته انضباطي چه نمره‌اي مي‌دهيد؟



براي استقرار آموزه‌هاي ديني و مبادي اخلاقي به كميته آمدم اما به دليل آنكه ابزارهاي لازم فراهم نبود، تحقق معيارهاي اخلاقي به آن شكلي كه در باشگاه علم و ادب به دنبالش بودم، اتفاق نيفتاد.




فارس: راي اشتباه هم در كميته انضباطي داشته‌ايد؟



راي مالي اشتباه داشته‌ايم. در برخي موارد تنبيه‌مان كمتر از تخلف بوده است. بعد به اين نتيجه رسيديم كه اي كاش تامل بيشتري مي‌كرديم. در برخي موارد هم تنبيه شديدتر بوده. خودم براي استيناف نوشتم كه من در چند مورد اشتباه كردم. مي‌توانيد اين را از آقاي صالحي؛ رئيس كميته استيناف بپرسيد.



فارس: بدترين پرونده شما در كميته انضباطي كدام بود؟



پرونده بد نداشتيم. پرونده‌اي كه حواشي زيادي داشت و وقت زيادي از نظر پاسخگويي از ما گرفت پرونده خداداد عزيزي، ‌پرونده نيكبخت واحدي و پرونده‌هاي مرتبط با حوزه دلالي و تباني در فوتبال در آن زماني كه مباحثش مطرح شد؛ بود.



فارس: گفته‌ايد مي‌خواهيد با دايي آشتي كنيد. آشنايي شما با دايي از كجا شروع شد، چگونه قهر كرديد و چگونه آشتي خواهيد كرد؟



من و دايي مثل دو تا داداش بوديم. چند وقت پيش به سرعين اردبيل رفتم. اول به خانه مادر دايي رفتم. من مثل پسر او مي‌مانم. بعد از سر زدن به مادر دايي به سرعين رفتم. خدا مي‌داند در اين مدت با برادران دايي رابطه‌ام منعقد بود. محمد دايي كه داداش بزرگ است، داداش محمد صدايش مي‌كنم. با اينها قهر نبودم. مشكلي بين من و دايي پيش آمد.



در آن بحث ممنوع‌المصاحبه شدن دايي به عبداللهي گفتيم با يك خبرگزاري مصاحبه كن و بگو دايي فقط در امور غيرفني مصاحبه نكند كه دايي نظر درستي داد و گفت نمي‌شود در راي مطلق بگوييد مصاحبه نكن و در يك خبرگزاري حرف ديگر و تفسير ديگري بگوييد. تا راي‌تان را اصلاح نكنيد من مصاحبه نمي‌كنم حتي در امور فني، كه بعدها اين مسئله باعث شد فايل ممنوع‌المصاحبه شدن مربيان را حذف كنيم. الان فقط جريمه و محروميت داريم. چيزي به نام منع از گفت‌وگو نداريم. مربي مي‌تواند مدام صحبت كند و مدام هم جريمه شود. خداوند جلوي بنده گناهكار را نمي‌گيرد. مي‌گويد در ازاي هر گناه، كيفر مي‌بيني. اراده و اختيار داري.



فارس: اين راي ارزش داشت كه رابطه شما و دايي خراب شود؟



متاسفانه من و دايي نتوانستيم با هم صحبت كنيم. وقتي من از گوانگجو آمدم مسائل و اظهارنظرهايي پيش آمد و جبهه‌گيري‌هايي شده بود كه به اين نتيجه رسيديم كه عبداللهي صحبت كند. حالا ما يا روي‌مان نمي‌شد در كميته انضباطي بنشينيم و با دايي صحبت كنيم يا مسئله ديگري. اگر تلفني هم با دايي صحبت مي‌كردم رفع ابهام مي‌كردم.



رابطه من و دايي به اين جا نمي‌رسيد اما نحوه ارتباط مجدد من و دايي خيلي راحت است. به مادرش مي‌گويم و انجام مي‌شود. به هر يك از اعضاي خانواده‌اش بگويم انجام مي‌شود. هيچ مشكلي هم نداريم. حاج‌آقا قاسمي هم در مشهد خيلي به دايي علاقمند است. ايشان معلم من هم هست كه گفته اين روزها مي‌آيم تهران. بايد اين مسئله تمام شود.


برخي مي‌گويند فلاني دوست دارد با دايي عكس داشته باشد. از دايي بپرسيد چه سال‌هايي با هم بوديم. كجاها با هم بوديم بنابراين خود وجود مجسم دايي هميشه همراه ما بوده و اگر عكسش مورد نياز است به دوستان هديه مي‌كنيم.

عالم محضر خداست درمحضر خدا گناه نکنید حضرت امام (ره)

چهارشنبه 28 اردیبهشت 1390  1:42 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها