0

تفاوت ولايت‌پذيري و ولايتمداري

 
mashhadizadeh
mashhadizadeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1388 
تعداد پست ها : 25019
محل سکونت : بوشهر

تفاوت ولايت‌پذيري و ولايتمداري

نسخه چاپي ارسال به دوستان
تفاوت ولايت‌پذيري و ولايتمداري

خبرگزاري فارس: ولايتمداري به اين معني است كه صدر تا ذيل عمل اجتماعي و سياسي و فرهنگي با اشاره به نگاه رهبري انجام مي‌شود اما ولايت‌پذيري به اين معناست كه فرد براساس عقل و تدبير و فهم خود عمل مي‌كند اما اگر در حين انجام كار احساس كند تعارضي با فرمان ولي پيش آمده، خود را اصلاح مي‌كند.

دو مفهوم ولايت‌پذيري و ولايتمداري كه از عناصر اصلي گفتمان سياسي تشيع در زمان معاصر محسوب مي‌شوند، بعضاً‌به صورت مشترك و براي انتقال يك رفتار يا يك مفهوم استفاده مي‌شوند. به ظاهر هر دو واژه، كاربرد يكسان دارند و براي انتقال يك مفهوم كه همانا تبعيت از ولايت است، استفاده مي‌شوند اما دقت در مفاهيم مذكور نشان مي‌دهد آنان مترادف هم نيستند و هر كدام مؤيد يك رفتار مشخص در مواجهه با توصيه‌ها يا فرامين ولايت‌اند. در نحوه مواجهه با ولايت قطعاً واژه ولايتمداري داراي جوهره ارزشي بيشتري است. ولايتمداري به اين معني است كه صدر تا ذيل عمل اجتماعي و سياسي و فرهنگي با اشاره به نگاه رهبري انجام مي‌شود، به عبارت بهتر اراده شخصي در حوزه‌هاي ذكر شده حتي در حوزه شخصي هيچ دخالتي در انتخاب مسير ندارد. شخص ولايتمدار گوش به فرمان است و اشاره‌هاي ولي را دنبال مي‌كند. فرد ولايتمدار قبل از هر حركت اجتماعي و سياسي به دنبال حجتي مي‌گردد تا رفتار خود را به ولايت ارجاع دهد. فرد ولايتمدار سراپا گوش است و در مقابل اين سؤال كه اگر اين مسير اشتباه بود، چه مي‌كني؟ پاسخ خواهد داد كه اگر از منظر الهي قصوري باشد به ما برنمي‌گردد زيرا ما گردن به فرمان ولي گذاشته‌ايم و هم او در پيشگاه الهي پاسخگو است. ولايتمداري شاخصي براي نگرش اعتقادي به ولايت فقيه درعصر غيبت نيز محسوب مي‌شود.


اما ولايت‌پذيري قدري با ولايتمداري متفاوت است. ولايت‌پذير به كسي مي‌گويند كه براساس عقل و تدبير و فهم خود عمل مي‌كند اما اگر در حين انجام كار احساس كند تعارضي با فرمان ولي پيش آمده، خود را اصلاح مي‌كند و بين نظر خود و نظر ولي، فرمان ولي را اولي مي‌داند و تدبير خود را به حاشيه مي‌راند. در ولايت‌پذيري دسته دومي نيز وجود دارد. اين دسته كساني هستند كه نگاه اعتقادي به ولايت ندارند بلكه مبناي احترام و تكريم ولايت را به جايگاه قانوني آن در قانون اساسي ارجاع مي‌دهند. آنان بر اين باورند كه: ما جنبه قدسي، كشفي و فراقانوني براي ولي فقيه قائل نيستيم اما چون رهبري در قانون اساسي آمده، لاجرم قبول داريم و محترم مي‌شماريم. اين دسته يك تفاوت اساسي با ولايت‌پذيران دسته اول دارند. تفاوت آن است كه اين دسته بين فرمان يا توصيه رهبري و ديدگاه خود بلافاصله از نگاه خود عدول نمي‌كنند، بلكه با ارجاع دو نظر به عقلانيت و ضمن توجه به منافع و ضرر آن، يكي را انتخاب مي‌كنند. بسياري از روشنفكران تحصيلكرده در مواجهه با ديدگاه‌هاي ولايت در اين گزينه گرفتار مي‌آيند زيرا با حذف نگاه اعتقادي از ذهنيت خويش، ديگر حجتي براي تمكين مطلق نمي‌يابند. مي‌توان نحوه مواجهه موسوي با انتخابات 1388 به‌رغم ديدگاه‌ها و توصيه‌هاي رهبري را به عنوان نمونه‌اي بارز براي اين دسته برشمرد.


در يك تقسيم‌بندي ديگر مي‌توان دو واژه "مولوي " و "ارشادي " كه اين روزها مجدداً نقل برخي مجالس و نوشتارها و محاوره‌ها شده است را با دسته‌بندي قبلي انطباق داد. ولايتمداران همه فرامين و توصيه‌هاي رهبري را مولوي مي‌دانند و الزاماً دوگانه مذكور را باطل مي‌دانند، اما ولايت‌پذيران تلاش مي‌كنند توجيهات خود را با ارشادي خواندن فرمان يا توصيه به تصميم تزريق نمايند و بتوانند بين ديدگاه‌هاي خود و رهبري حاصل جمع ببندند. همسويي و هماهنگي با ولايت مي‌تواند در سه سطح رواشناسي نيز بررسي شود، اين سه سطح عبارتند از: 1 ـ دروني كردن (اعتقادي) 2 ـ همرنگي 3 ـ تبعيت. مورد اول جنبه اعتقادي دارد (ولايتمداري) اما دو مورد بعدي براي پاداش يا فرار از تنبيه و براي پيشگيري از سرزنش و فشار اجتماعي صورت مي‌‌گيرد اما اعتقاد راسخي پشت آن نيست. امروز هر دو رويكرد در جامعه ايران وجود دارد و سطوح ولايت‌پذيري و اصل ولايتمداري طرفداران خاص خود را دارد، اما نگاهي كه ولايت فقيه را نه امري قانوني بلكه در امتداد استمرار معصومين (ع) مي‌‌داند اصل را بر ولايتمداري قرار مي‌دهد و براي خود شأن و منزلتي كه متمايز‌كننده باشد، قائل نيست.

    حمید.bmp

 

 

یک شنبه 11 اردیبهشت 1390  4:46 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها