0

اخبار پزشکی ((از سرتاسر دنیا))

 
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

اخبار پزشکی ((از سرتاسر دنیا))


شهر فلوجه عراق شاهد شمار قابل توجه تولد نوزادان معلولان است که برخی از اهالی به درگیری های نظامی در این شهر نسبت می دهند.

 

گرچه تا کنون هیچگونه بررسی علمی در مورد تاثیر منفی عوامل زیست محیطی ناشی از جنگ بر سلامت ساکنان شهر فلوجه عراق صورت نگرفته ، و همچنین آمارهای رسمی تفاوت چندانی در تولد کودکان معلول نشان نمی دهد آمار گزارش پزشکان منطقه و خبرنگاران از بحران ناهنجاری های مادرزادی در منطقه خبر می دهد .

 

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از  بی بی سی   ،   به گزارش جان سیمپسون، خبرنگار بی بی سی که از فلوجه، واقع در استان الانبار در غرب عراق، دیدن کرده، شمار نوزادانی که با معلولیت های مادرزادی در این شهر متولد می شوند به شکل غیر متعارف زیاد به نظر می رسد و باعث ابراز این نظر شده است که ممکن است عملیات شورشیان و درگیری آنان با نیروهای خارجی در این شهر از عوامل بروز این وضعیت باشد.

 

یک پزشک شاغل در یکی از بیمارستان های این شهر می گوید که هر روز، ممکن است دو تا سه مورد تولد نوزادان معلول در سطح شهر گزارش شود هر چند وی مشخص نکرده است که آیا در مقایسه با شرایط سال های قبل، این تعداد نشاندهنده افزایش در آمار نوزادان معلول است یا نه.

 

منابع نظامی ایالات متحده در فلوجه گفته اند که از تحقیقات پزشکی در مورد افزایش در آمار نوزادان معلول اطلاعی ندارند و افزوده اند که در هر حال، ایالات متحده مسایل مربوط به بهداشت و سلامت ساکنان مناطق جنگی و جنگ زده را “بسیار بسیار مهم” تلقی می کند.

 

دکتر مایکل کرک پاتریک، مدیر روابط عمومی بهداری ارتش آمریکا گفته است که ” تا کنون هیچگونه بررسی علمی در مورد تاثیر منفی عوامل زیست محیطی ناشی از جنگ بر سلامت ساکنان این منطقه صورت نگرفته، هر چند وجود مهمات منفجر نشده، به خصوص وسایل انفجاری دست ساز، می تواند برای ساکنان محل خطرناک باشد.”

 

در مقابل، برخی از ساکنان محلی تسلیحاتی را که آمریکاییان در زمان جنگ علیه شورشیان مسلح به کار بردند با شمار نوزادان معلول مرتبط دانسته اند ولی کارکنان بیمارستان جدید و مجهز فلوجه، که با هزینه دولت آمریکا احداث شده، آماده گفتگو در باره این نظر اهالی نبوده اند.

 

بعضی از اهالی محلی گفته اند که خودداری کارمندان بیمارستان از گفتگو دراین زمینه ناشی از نگرانی از واکنش مقامات دولتی است زیرا دولت عراق مایل نیست انتشار چنین گزارش هایی نیروهای آمریکایی را با دشواری مواجه کند.

 

اختلاف در آمار

 

منابع رسمی در فلوجه تاکید دارند که آمار موجود نشان می دهد که تعداد نوزادان معلول در این شهر در هر سال حدود دو تا سه مورد بیش ار حد معمول گزارش شده اما یک متخصص کودکان در بیمارستان اصلی فلوجه می گوید که این رقم به مراتب بیشتر است و بیشتر نوزادان معلول به مشکلات قلبی مبتلا هستند.

 

بسیاری از کسانی که مایل به مصاحبه با خبرنگار بی بی سی بودند کاربرد اسلحه های پیشرفته آمریکایی در جنگ علیه شورشیان را عامل بروز این وضعیت دانسته اند.

 

پس از سقوط حکومت سابق عراق، شهر فلوجه به یکی از مراکز اصلی فعالیت شورشیان مخالف، به خصوص اعضای گروه های تندرو خارجی مبدل شد که برای مقابله با نیروهای خارجی و دولت مرکزی عراق وارد این کشور شده بودند.

 

این گروه ها با حمایت گروه های تندرو سنی عرب به بمب گذاری انتحاری و حمله به نیروهای آمریکایی و عراقی مبادرت می ورزیدند و فلوجه را به یکی از نا امن ترین مناطق عراق تبدیل کرده بودند.

 

شش سال پیش، نیروهای آمریکایی در عملیاتی گسترده به مقابله با شورشیان پرخاستند و برخی از ساکنان فلوجه گفته اند که در این عملیات، اسلحه های پیشرفته اما خطرناکی به کار رفت هر چند منابع رسمی در این مورد اظهار نظری نکرده اند.

 

موضوع دیگری هم که مورد تاکید قرار گرفته این است که پس از خاتمه عملیات، بقایای ساختمان های ویران شده با بولدوزر به رودخانه اصلی شهر ریخته شد در حالیکه آب آشامیدنی اکثر اهالی از همین منبع تامین می شود.

 

در نتیجه، این امکان هم مطرح است که ممکن است آلودگی ناشی از مصالح ساختمانی از علل معلولیت های مادرزادی باشد.

 

خبرنگار بی بی سی در فلوجه با خانواده ای دیدار کرد که هر سه کودک آنها گرفتار نوعی آسیب مغزی بودند و مرد دیگری را نیز ملاقات کرد که یکی از دخترانش در هر دست و پا، به جای پنج انگشت، شش نگشت داشدت.

 

ممکن است فلوجه با یک مشکل بهداشتی مهم مواجه باشد که قربانی اصلی آن کودکان هستند و لازم است برای بررسی ابعاد این مساله و عوامل مرتبط با آن تحقیقات علمی صورت گیرد و راه حل مناسب یافت شود.

منبع این پست و همه ی پست های بعدی سایت www.pezeshk.us می باشد.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

یک شنبه 11 اردیبهشت 1390  2:51 PM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:اخبار پزشکی ((از سرتاسر دنیا))

تشخیص زودهنگام مننژیت با استفاده از نانوذرات طلا
یکی از محققان دانشگاه RMIT با استفاده از نانوذرات طلا یک روش تشخیصی برای شناسایی بیماری مرگبار مننژیت meningococcal در مراحل اولیه آن توسعه داده است.

 

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز  ،  در روشی که دکتر ساپنا تودوکا توسعه داده است از تغییر ایجاد شده در رنگ محلولی از نانوذرات طلا برای شناسایی حضور DNA متعلق به meningococcal استفاده می‌شود.

 

تغییر رنگ محلول نانوذرات طلا را می‌توان با چشم غیرمسلح تشخیص داد و با توسعه بیشترِ این روش، از آن در تشخیص این نوع مننژیت در محل حضور بیمار استفاده کرد.

 

دکتر توکودا می‌گوید: امید است که در آینده بتوان از این روش در تشخیص و درمان زود هنگام مننژیت استفاده کرد؛ این امر در نهایت موجب کاهش تلفات و عوارض ناشی از این بیماری خواهد شد.

 

مننژیت meningococcal بیماری است که به سرعت پیشرفت کرده و در صورت درمان نشدن، می‌تواند موجب مرگ بیمار شود. حتی در صورت درمان شدن نیز این بیماری عوارض بسیار شدیدی دارد.

 

با تشخیص زودهنگام این بیماری می‌توان با ارائه مناسب‌ترین درمان‌ها به بیماران، از مرگ آنها و یا عوارض شدید ناشی از این بیماری جلوگیری کرد.

 

تودوکا می‌افزاید: «به دلیل شدت بالای این بیماری و رشد بسیار سریع آن و همچنین طبیعت میان‌رشته‌ای این تحقیقات، علاقه‌مند به ادامه این پژوهش بودم. در این تحقیقات از ویژگی‌های غیرمعمول فیزیکی نانوذرات طلا و برهمکنش‌های میان DNA و این ذرات در توسعه روشی برای تشخیص توالی خاصی از DNA استفاده شده است.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

دوشنبه 12 اردیبهشت 1390  1:59 AM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:اخبار پزشکی ((از سرتاسر دنیا))

مصرف ترکیب کافئین و الکل، مرگبار است .

 
محققان هشدار دادند: ترکیب کافئین با الکل یک ترکیب مرگبار و کشنده است.

 

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز  ،  محققان در یک پژوهش جدید اعلام کردند: در حالی که مصرف بیش از حد  الکل به تنهایی می‌تواند مضرات بسیاری داشته باشد اما اگر با کافئین همراه شود بسیار خطرناک‌تر و حتی کشنده می‌شود.

 

در این تحقیق پژوهشگران دانشگاه فلوریدا روی بیش از ۸۰۰ جوان که عادت به مصرف الکل داشته‌اند، مطالعه کردند. این جوانان اغلب عادت داشته‌اند که الکل را به همراه نوشیدنی‌های حاوی کافئین مثل ردبول و سایر نوشیدنی‌های انرژی زا استفاده کنند.

 

مهمترین خطری که این افراد را تهدید می‌کند صرف نظر از مضرات این ترکیب برای بدن، رانندگی کردن در این وضعیت است که برای خود فرد و دیگر خودروها در جاده و خیابان بسیار خطرناک و تهدید کننده است.

 

از این ترکیب در بدن فرد در واقع ماده سمی تولید می‌شود که در آزمایشات کلینیکی مشخص شده است و این ماده سمی در خون، درک فرد را به میزان قابل توجهی کاهش می‌دهد. هم چنین استفاده از این ترکیب نوشیدنی اقدام به رفتارهای پرخطر را نیز افزایش می‌دهد.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

دوشنبه 12 اردیبهشت 1390  1:59 AM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:اخبار پزشکی ((از سرتاسر دنیا))

مطالعات جدید نشان می‌دهد: ترک ‌‌اعتیاد ‌‌به ‌‌کمک ‌پروتئین
مطالعات جدید نشان می‌دهد یک پروتئین باکتریایی شاید بتواند در ترک اعتیاد افراد معتاد به کوکائین کمک کند .sterase   یک آنزیم باکتریایی است که به شکل طبیعی در کوکائین یافت می‌شود.

 

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز  ،   این آنزیم در تجزیه «استرا ز» که ترکیبی شیمیایی است و در نتیجه واکنش بین الکل و اسید به وجود می‌آید کمک می‌کند.
این آنزیم می‌تواند باعث شکسته شدن و تضعیف کوکائین شود و در نتیجه خواص اعتیادآور این ماده مخدر را کاهش دهد.

 

تاثیر این آنزیم روی حیوانات و شایستگی آن برای درمان اعتیاد به دلیل نیمه عمر کوتاه این آنزیم در بدن محدود شده است.

 

ارزیابی‌ها نشان می‌دهد نسخه پایدارتر این آنزیم که دارای جهش مضاعفی است، به شکل تاثیرگذاری در کاهش علاقه و کشش به سمت کوکائین نقش داشته و از مرگ‌های ناشی از مصرف زیاد کوکائین جلوگیری می‌کند.

 

در این تحقیق، متخصصان موش‌ها را به گونه‌ای تربیت کردند که نیازشان به مصرف مقدار مشخص کوکائین را طی دوره اعتیاد با فشار دادن دکمه‌ای در قفس نشان می‌دادند.

 

موش‌هایی که با شکل پایدارتر این آنزیم با جهش مضاعف مورد درمان قرار گرفته بودند، نسبت به دیگر موش‌ها کمتر به فشردن دکمه داخل قفس اقدام می‌کردند.

 

این موضوع نشان می‌داد شکل پایدارتر آنزیم باعث تخریب ماده‌ای مخدر شده و باعث تعدیل اعتیاد در موش‌ها شده است.

 

این آنزیم‌ باعث کاهش اصرار هوش بر مصرف کوکائین می‌شد، اما در دیگر مواد مخدر این اثر را نداشت و نشان می‌داد این تاثیر فقط مختص به کوکائین است. آزمایش‌ها حاکی بود این آنزیم محافظت طولانی‌مدت در برابر اثرات سمی مصرف دوزهای کشنده مواد مخدر می‌شود.

 

این روش درمانی اگرچه ممکن است ضامن مطمئنی برای کاهش مصرف مواد در معتادان به کوکائین نباشد، اما شکل‌های فعال‌تر و پایدارتر این آنزیم قادر به ارائه روش‌های ارزشمند درمانی نه‌تنها در زمینه جلوگیری از تاثیر سموم مواد مخدر بلکه در زمینه کاهش سوءاستفاده از موادمخدر در انسان است.

 

این تحقیق در نشریه «داروشناسی و درمان‌شناسی تجربی» به چاپ رسید و از سوی دانشکده داروشناسی موسسه Friedbert Weiss مورد بازبینی قرار گرفته است.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

دوشنبه 12 اردیبهشت 1390  1:59 AM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:اخبار پزشکی ((از سرتاسر دنیا))

استفاده از خون نوزادان برای ساخت بانک دی ان ای ، بدون مجوز والدین ،  تجاوز به حریم ژنتیکی افراد است .
 مقامات بهداشتی در  تگزاس به صورت مخفیانه صدها نمونه خون از نوزادان تازه متولد شده را برای ساخت بانک دی ان ای به مقامات دولت فدرال تگزاس انتقال می داده اند.

 

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از  تگزاس تریبون  ،  سازمان دولتی خدمات بهداشتی تگزاس یا سازمان DSHS به صورت مداوم به جمع آوری نمونه خون نوزادان تازه متولد شده می پرداخته است تا به این شکل قبل از بین بردن نمونه ها، مطالعات کاملی را بر روی وضعیت سلامتی نوزادان و اختلالات احتمالی در آنها به انجام رسانده و اطلاعات آن را جمع آوری کند.

 

این سازمان از سال ۲۰۰۲ طی قراردادی با دانشگاه A&M تگزاس به ذخیره نمونه خون برای استفاده در تحقیقات پزشکی پرداخت و طی این برنامه سالانه ۸۰۰ هزار نمونه جمع آوری شد. در حالیکه این سازمان هیچ مجوزی را از والدین این نوزادان دریافت نکرده بود و همین اتهام این سازمان را در سال گذشته با برخوردهای قضایی مواجه ساخت.

 

اکنون روزنامه تگزاس تریبون ادعا می کند این برخوردهای قضایی پایان کار نبوده است و در فاصله زمانی سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۷ این سازمان در حدود ۸۰۰ نمونه خونی ناشناس را به لابراتوار تعیین هویت دی ان ای تگزاس انتقال داده است تا به این شکل به ساخت بانک ملی میتوکندریال دی ان ای کمکی کرده باشد.

 

این نمونه ها در واقع بخشی از پروژه ای بزرگتر به منظور ساخت بانک دی ان ای ملی یا شاید بین المللی بوده است تا بتوان با کمک آن به یافتن افراد گم شده یا حل پرونده های ناتمام جنایی کمک کرد. به گفته جیم هارینگتون وکیل حقوق مدنی که سال گذشته شکایت علیه این سازمان را تنظیم کرده بود، سازمان DSHS سال گذشته برای جلوگیری از آشکار شدن پرونده ای که می توانسته راز بانک دی ان ای را آشکار کند با خانواده های نوزادان سازش می کرده است.

 

مقامات بهداشت تگزاس در پاسخ به سئوال این روزنامه درباره دلیل مخفی نگهداشتن این بانک دی ان ای، پاسخ دادند حریم ژنتیکی یکی از بزرگترین موضوعات اخلاقی به شمار می رود و با وجود اینکه استفاده از نمونه ها در اکثر مواقع نیازمند کسب مجوز بوده و تلاش زیادی برای محافظت از هویت صاحبان نمونه ها باید انجام گیرد، اعلام اجرای این پروژه در رسانه ها تنها می توانست باعث انتشار تفکرات منفی در جامعه شود.

 

نگرانی از واکنش منفی جامعه پدیده ای قبل درک است. نگرانی ها درباره حریم ژنتیکی رو به افزایش گذاشته است زیرا با توجه به نتیجه مطالعات جدیدی که نشان می دهد حتی با استفاده از مجموعه ای ناشناخته از دی ان ای نیز می توان صاحبان نمونه ها را شناسایی کرد. افراد از اینکه قدرتمندترین مدرک غیر قابل انکار از خود را در اختیار مقامات دولتی قرار دهند چندان احساس امنیت نخواهند داشت.

 

با این همه سازمان دولتی خدمات بهداشتی تگزاش تنها بر روی جمع آوری میتوکندریال دی ان ای تمرکز داشته است که بر اساس آنها ردیابی افراد تقریبا غیر ممکن است. به گفته این روزنامه مقابله با نگرانی های عمومی در ارتباط با حریم ژنتیکی بسیار مشکل است اما مخفی کردن آن راه حل قابل قبولی نبوده و تنها بر این حساسیتهای عمومی خواهد افزود.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

دوشنبه 12 اردیبهشت 1390  1:59 AM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:اخبار پزشکی ((از سرتاسر دنیا))

 ازدواج های ناموفق یا نارضایتی از ازدواج یکی از بزرگترین خطراتی است که سلامتی  مردان را تهدید می کند .

 

تحقیقات جدید نشان می دهد مردانی که ازدواج موفقی داشته اند نسبت به دوستانشان که در ازدواج ناموفق بوده و یا هنوز مجرد هستند کمتر در معرض ابتلا به بیماری های دیابت یا سکته قرار دارند.

 
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از  تلگراف  ، دانشمندان می گویند ازدواج های ناموفق یا نارضایتی از ازدواج یکی از بزرگترین خطراتی است که با ابتلا به سکته را در مردان افزایش دهد.

 

این یافته جدید دانشمندانی را که انتظار نداشتند از یک ازدواج موفق و داشتن خانه ای شاد چنان تاثیر بزرگی را بر روی سلامت مردان مشاهده کنند، نیز شگفت زده کرده است.

 

طی این تحقیقات بر روی ۱۰ هزار و ۵۹ شهروند که در تحقیقات سال ۱۹۶۳ بیماری های قلبی در یکی از مرکز مطالعات قلبی شرکت داشته اند مطالعه شد.

 

محققان مردان این گروه را از طریق تاریخ مرگ آنها و دلایل مرگ ردیابی کردند. در سال ۱۹۶۵، یعنی دو سال پس از مطالعه اول از داوطلبان خواسته شد ازدواج خود را در دو دسته موفق یا ناموفق ارزیابی کنند و یا در صورت مجرد بودن آن را اعلام کنند.

 

نتایج تحلیل بر روی ۳٫۶ درصد از مردانی که ازدواجی ناموفق داشته اند در مقایسه با مردانی که ازدواج بسیار موفقی داشته اند، نشان داد مردانی که در ازدواج ناموفق بوده اند ۶۴ درصد بیشتر در معرض سکته های مهلک قرار دارند.

 با مشاهده این نتایج محققان اعلام کردند هرگز انتظار نمی رفت ازدواج ناموفق چنین درصدی از اهمیت را بر سلامت مردان داشته باشد.

 

 با این حال محققان اعلام کرده اند به دلیل وجود کمبودهایی در اطلاعات این مطالعه از جمله میزان سکته های غیر مرگبار در برابر سکته های مهلک و همچنین درمانهایی که شرکت کنندگان پس از پنج سال اول مطالعه تحت آن قرار گرفته اند و عدم شرکت زنان در این مطالعه، این تحقیقات نیازمند تکمیل اطلاعاتی بیشتری خواهد بود.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

دوشنبه 12 اردیبهشت 1390  1:59 AM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:اخبار پزشکی ((از سرتاسر دنیا))

ویروس ها عامل ابتلا به سندرم خستگی مزمن نیستند 

 

 یک مطالعه که به تازگی انجام شده است نشان می دهد که احتمالا ویروس ها عامل ابتلا به سندروم خستگی مزمن (Chronic fatigue syndrome)  نیستند. 

 

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از  رویترز  ،  محققان هلندی می گویند که این ارتباط مورد تردید است و نمی توان به طور یقین گفت که بین ابتلا به سندروم خستگی مزمن و ویروس ها یک ارتباط وجود دارد.
این در حالی است که در مطالعات پیشین گفته شده بود که ممکن است نوعی ویروس یا گروهی از ویروس ها عامل ابتلا به سندروم خستگی مزمن باشند.
“سندرم خستگی مزمن”موجب خستگی فرد می شود و با استراحت و داشتن فعالیت بدنی و ذهنی نیز از بین نمی رود خشتگی ناشی در این بیماری خستگی تمام بدن را احاطه کرده و فعالیت بدنی و توان فرد را کم می کند.

 

بسیاری از افراد مبتلا به این سندرم می توانند زندگی فردی و اجتماعی خود را دنبال کنند، اما افرادی هم هستند که فعالیت و زندگی خود را از دست می دهند و به افرادی منزوی تبدیل می شوند.
مطالعات نشان داده که زنان‌، چهار برابر بیشتر به این سندرم مبتلا می شوند. این بیماری غالبا در سنین ۴۰ تا ۵۹ سالگی ظاهر می شود، اما در هر سنی امکان ابتلا وجود دارد.

خستگی مزمن یا CFS، اختلالی است که فرد مبتلابه آن، دچار خستگی ناتوان کننده است و چند نشانه عصبی، روانی و جسمی در وی وجود دارد. این نشانگان موضوع جدیدی نیست و در گذشته با نام های مختلفی تشخیص داده می شد که از متداول ترین آنها سندرم یا نشانگان ME، آنسفالو میلیت میالژیک (یعنی دردهای عضلانی به علت التهاب در سیستم عصبی مرکزی: مغز و نخاع) قابل ذکر است.

 

این خستگی از نوع شدید و خطرناک می باشد و با استراحت و داشتن فعالیت بدنی و ذهنی از بین نمی رود. این خستگی تمام بدن را احاطه کرده و فعالیت بدنی و توان فرد را کم می کند.

 

هنوز مشخص نیست که چرا این سندرم به وجود می آید. اما ممکن است در اثر تضعیف سیستم ایمنی یا انتقال ویروس باشد.

 

در بعضی مقالات آمده است که، سندرم خستگی مزمن می تواند بعد از یک بیماری(مثلا سرماخوردگی) و یا بعد از یک فشار عصبی شدید به وجود آید.

 

به طور کلی افراد مبتلا به این سندرم، از افراد بیمار کمتر فعالیت می کنند. این بیماری موجب کاهش فعالیت های مختلف شغلی، شخصی، اجتماعی و تحصیلی می شود. پس عملا فرد را منزوی می سازد.

 

تظاهرات بالینی

علائم متفاوت می باشند. طبق گزارش سازمان مطالعه بیماریهای رایج ترین علائم زخم گلو، تب، غدد لنفاوی تندر، ضعف عمومی و درد عضلانی است. سایر منابع علائمی از قبیل “خوابی که موجب سرحالی نمی شود، درد عضلانی، اختلال در حافظه یا فکر کردن و درد عضلانی” را به عنوان پنج علامت شایع گزارش کرده است. سندرم خستگی مزمن با خستگی معلول کننده مشخص می شود و حداقل شش ماه ادامه دارد. علائمی دال بر وجود سابقه فامیلی وجود دارد. یک علت مشخص ندارد و مجموعه ای از علل سایکولوژی و فیزیولوژی در بروز بیماری موثر است.

 

علائم و نشانه های این سندرم

بیماران مبتلا، مدت ۶ ماه یا بیشتر، خستگی کشیده اند. علاوه بر این، نشانه های دیگری نیز دارد، از جمله:

۱- ناتوانی در تمرکز و عدم حافظه

۲- عدم توانایی فعالیت بدنی و یا مغزی

۳- سرحال نبودن

۴- درد مفصل (بدون قرمزی و تورم)

۵- درد عضلانی مزمن

۶- سردرد بسیار شدید

۷- حساس شدن گره های لنفاوی گردن و زیربغل

۸- سرفه

علائم و نشانه های گفته شده در تمام بیماران مبتلا به این سندرم دیده شده، اما در بعضی از بیماران، نشانه های دیگری نیز شناخته شده که این نشانه ها عبارتند از:

* دردهای شکمی، تهوع ، اسهال و نفخ

* عرق شبانه

* درد سینه

* تنفس کوتاه

* سرفه شدید

* مشکلات بینایی از قبیل: تیرگی، حساس به نور، خشک شدن و دردناک شدن چشم

* آلرژی و حساسیت به غذا، الکل، عطر، مواد شیمیایی، دارو و سر و صدا

* سرگیجه، نامنظمی ضربان قلب

* افسردگی، عصبانیت، ترس، زودرنجی

* دردناک شدن فک

* کاهش یا افزایش وزن

مشکلات این سندرم از فردی به فرد دیگر متغیر است. بسیاری از این ها می توانند زندگی فردی و اجتماعی خود را دنبال کنند، اما هستند کسانی که فعالیت و زندگی خود را از دست می دهند و به افرادی منزوی تبدیل می شوند.

بیماران CFS می توانند دچار انواع و اقسام بیماری ها شوند، از قبیل: تصلب و سفت شدن بافت ها، ویروسی شدن پوست، روماتیسم، بیماری های قلبی، بیماری های کلیوی، بیماری های مزمن ریوی و …

چه کسانی به سندرم خستگی مزمن مبتلا می شوند؟

مطالعات نشان داده که زنان ۴ برابر بیشتر مبتلا می شوند.

این بیماری غالبا در سنین ۴۰ تا ۵۹ سالگی ظاهر می شود، اما در هر سنی امکان ابتلا وجود دارد.

این بیماری بیشتر در بزرگسالان و کمتر در کودکان دیده شده است.

این بیماری در هر نژاد و قومی ممکن است پیدا شود.

این بیماری در مردمان با درآمد کم بیشتر است.

در یک خانواده ممکن است این سندرم وجود داشته باشد، اما هیچ گونه دلیلی مبنی بر واگیردار بودن آن وجود ندارد. به طور کلی، هنوز در رابطه با مسری بودن یا نبودن این بیماری بحث است.

چگونه خود بیمار می تواند این بیماری را درمان کند؟

بیماران مبتلا به این سندرم باید یک برنامه متناوب چرخشی(در طول بیماری تا دوره بهبودی) را دنبال کنند.

اگر بیمارانی که در آستانه ی بهبودی هستند و تا حدی علائم و نشانه های آن کم شده است، بیش از حد فعالیت کنند، دوباره دچار خستگی و بیشتر شدن نشانه های سندرم خستگی مزمن می شوند.

* بیمار باید برنامه روزانه خود را زمان بندی کند و در زمانی که بیشترین انرژی را دارد، شروع به فعالیت کند.

* در برنامه خود ورزش را قرار دهد، زیرا که ورزش به بدن و مغز برای سالم زیستن کمک می کند.

* از دوست یا فامیل برای سلامتی خود کمک بگیرد.

* سر یک ساعت معین همیشه بخوابد.

* اگر در این بیماری دچار عدم حافظه یا عدم تمرکز شدند، هر آن چه که مهم است را بر روی کاغذ بنویسند. داروها ممکن است در بهتر خوابیدن به بیمار کمک کند که این هم باعث افزایش قدرت تمرکز و یادگیری می شود.

آزمایش های لازم برای اطمینان از این سندرم

آزمایش های تیروئید، کبد، اندازه گیری تعداد گلبول های خون و سرعت ته نشین شدن آن برای تشخیص لازم است، اما آزمایش ادرار لازم نیست.

اگر یکی از این آزمایشات غیرعادی بود، نمی توان شخص را مبتلا به سندرم خستگی مزمن دانست، بلکه در این مرحله باید به دنبال نشانه های دیگر بود.

همان طور که گفته شد، بیماری ها یکی از علل مبتلا شدن به این سندرم می باشد، بیماری هایی از قبیل: هپاتیت، کم خونی، بیماری های عفونی، سرطان ها، بیماری های عصبی و عضلانی، کم کاری تیروئید و دیابت.

افراد خیلی چاق( BMI بیشتر از ۳۰) و داروها و الکل نیز ممکن است ابتلا به این سندرم را موجب شوند.
درمان شامل درمان دارویی و استراتژِی های رفتاری است. رفتار درمانی شناختی و ورزش تدریجی می تواند در درمان خستگی و نشانه های همراه و معلولیت موثر باشد.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

دوشنبه 12 اردیبهشت 1390  1:59 AM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:اخبار پزشکی ((از سرتاسر دنیا))

رفتارهای جنسی ناسالم و پرخطر کدامند؟
یکی از معضلات کنونی جامعه عدم اطلاع کافی نوجوانان و جوانان ما از رفتارهای پر خطر جنسی است و متاسفانه این عدم آگاهی سبب می‌شود تا این امیدان آینده نسلی بیمار و ناسالم از لحاظ روحی و جسمی باشند و متعاقب آن مشکلات اقتصادی و اجتماعی جبران ناپذیری به پیکر خانواده و جامعه وارد آید. لذا پیشگیری از این معضلات با آموزش صحیح و اطلاع رسانی به موقع، می‌تواند به عنوان عاملی نجات بخش، سبب کاهش چشمگیر این مشکلات گردد.

 

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، مهمترین موضوع در آموزش رفتارهای پرخطر، آموزش رفتارهای جنسی سالم می‌باشد.
ابتدا باید ببینیم رفتار جنسی ناسالم و پرخطر چیست؟
 
رفتار جنسی ناسالم (UnsafeSex)
هر گونه تماس جنسی را می‌گویند که در آن فرد از سلامت خود یا شریک جنسی خود ‌آگاه نباشد. مشکل از این جا ناشی می‌شود که آگاهی از سلامت خود یا دیگران به راحتی امکانپذیر نیست. بعنوان مثال؛ در حدود ۹۰ درصد افراد HIV مثبت از آلوده بودن خودشان اطلاعی ندارند. از طرف دیگر؛ منفی بودن آزمایشات تشخیصی در ابتدای آلودگی با HIV نمی‌تواند دلیل سالم بودن فرد باشد زیرا نتیجه این آزمایشات در اوایل دوره آلودگی معمولاً منفی می‌باشد. پس چاره چیست؟
برای آگاهی از سلامت افراد باید به رفتارهای آنها توجه کرد. اگر فردی از رفتارهای پرخطر آگاهی داشته باشد بهتر می‌تواند در خصوص سلامت خود یا شریک جنسی خود قضاوت کند. داشتن رفتارهای پرخطر احتمال آلودگی به HIV و سایر عفونت‌های‌آمیزشی را بیشتر می‌کند.
 
رفتارهای جنسی پرخطر کدامند؟
رفتارهای حنسی پرخطر عبارتند از:
• داشتن شرکای جنسی متعدد
• تماس‌های جنسی نامعمول (تماس مقعدی و دهانی)
• متوسل شدن به خشونت در زمان تماس جنسی
• مصرف الکل، مواد مخدر و یا روانگردان قبل از برقراری تماس جنسی
• تماس جنسی محافظت نشده (عدم استفاده از کاندوم)
بنابراین برای پیشگیری از HIV و ایدز در جامعه باید رفتارهای جنسی سالم را به افراد به ویژه نوجوانان و جوانان آموزش داد.
 

مقاومت در برابر فشارهای جنسی فیزیکی
والدین همواره به فرزندان خود به خصوص دختران سفارش می‌کنند تا از رفتن به مکانهای ناشناخته خودداری نمایند.
امکان تجاوزات جنسی در این مکانها بسیار زیاد می‌باشد. والدین و جوانان باید همواره این نکات را مد نظر داشته باشند.
طبق آمارهای ارائه شده از سوی دفتر آمار دادگاه جنایات ملی آمریکا در سال ۱۹۹۰ بیش از ۷۰۰۰۰ مورد تجاوز جنسی در آمریکا گزارش شده است. و این تنها ۵/۱ تعداد تجاوزات انجام شده می‌باشد یعنی در سال ۱۹۹۰ نزدیک به ۳۵۰۰۰۰ تجاوز جنسی در آمریکا به وقوع پیوسته است.
بسیاری از تجاوزات جنسی خشونت آمیز در مورد دانشجویان دانشگاهی به انجام رسیده است که تنها ۲۰% آنها توسط افراد غریبه صورت گرفته است. بسیاری از این تجاوزات در قرار ملاقاتهای گذاشته شده به انجام رسیده است.
سالانه در سراسر دنیا هزاران و شاید هم میلیونها دانش آموز و دانشجوی دختر، قربانی تجاوزات جنسی پسران دانشجو و یا دانش آموز می‌شوند بسیاری از این افراد مدعی هستند که آنها به علت تهدید و فشار فیزیکی مردان مجبور به قبول برقراری ارتباط جنسی شده‌اند.
روابط جنسی اجباری نمونه واضحی از تجاوز محسوب می‌شود و دختران و زنان همواره باید جوانب احتیاط را رعایت نمایند.
زیرا گاهی اوقات هر چند که یک متجاوز مقصر می‌باشد ولی قربانی نیز عاری از گناه نیست.
 
مقاومت در برابر فشارهای جنسی کلامی
فشارهای جنسی کلامی، اغوا نمودن به منظور قبول برقراری ارتباط جنسی توسط جنس مخالف می‌باشد و متاسفانه امروزه ما شاهد بسیاری از فشارهای جنسی کلامی و فیزیکی می‌باشیم.
توجه به نکات زیر بسیار مهم ضروری است
۱) از صحبت نمودن با افراد غریبه و نا آشنا بپرهیزید.
۲) از رفتن به مجالسی که شئون اخلاقی در آنها رعایت نمی‌شود بپرهیزید.
۳) با همکلاسیها و یا دوستانی که به خوبی آنها را نمی‌شناسید قرار ملاقات خصوصی نگذارید.
۴) از پوشیدن لباسهای نامناسب بپرهیزید.
۵) همواره به توصیه والدین و مسئولان مدارس و دانشگاهها توجه نمایید.
۶) اگر چه روابط جنسی بخشی مهمی از زندگی است ولی رعایت عفت اخلاقی از واجبات می‌باشد.
برای اغوا نمودن شما برای برقراری روابط جنسی ممکن است از کلمات زیر استفاده شود:
- اگر قبول نکنی٬ دیگر تو را دوست ندارم
- اگر قبول نکنی٬ با فرد دیگری دوست خواهم شد
- اگر قبول نکنی٬ سرد و بی روح هستی
- اگر قبول نکنی٬ حتما دارای عیب و نقصی هستی
و جملاتی از این قبیل که نباید فریب این قبیل حرفها را بخورید.
 
 در صورت وقوع تجاوز جنسی چه باید کرد

تجاوز جنسی زمانی است که فعالیت جنسی بدون رضایت فرد و به اجبار و زور صورت پذیرد. توجه داشته باشید، که در صورت  تجاوز، این متجاوز است که مجرم است و فردی که به او تجاوز شده است چه از بعد حقوقی، چه از بعد شرعی و  اجتماعی، مجرم و گناهکار نیست. بنابراین، کتمان موضوع از مسئولین بهداشتی، حقوقی و انتظامی به جز افزودن دامنه آسیب به شخص و نیز ادامه جرم متجاوز بدون دستگیری و مجازات  فایده‌ای نخواهد داشت. در صورت وقوع تجاوز اقدامات زیر باید صورت گیرد:

۱. در اسرع وقت به متخصص زنان و زایمان و یا مرکز بهداشتی درمانی جهت دریافت دارو و آشنایی با روش‌های اورژانس پیشگیری از بارداری مراجعه کنید همچنین ارائه نمونه برای تشخیص و درمان زودرس بیماریهای مقاربتی احتمالی و نیز نمونه‌های لازم مورد نیاز از نظر پزشکی قانونی برای شناسایی مجرم لازم است. همچنین پزشک درمانگر به منظور پیشگیری از ابتلا به برخی بیماریهای منتقله جنسی، برخی از آنتی بیوتیکهای لازم را تجویز می‌نماید، در صورت لزوم واکسیناسیون از نظر هپاتیت B را انجام می‌دهد و ادامه سیر درمان و ارجاعات لازم را پیگیری می‌نماید.

۲. مراجعه به مراکز انتظامی برای طرح شکایت و ارائه اطلاعات لازم در جهت دستگیری فرد متجاوز

روش اورژانسی پیشگیری از بارداری
رایجترین روش پیشگیری بصورت اضطرای، مصرف قرصهای معمولی خوراکی ضدبارداری HD است که به نام «قرص صبح روز بعد» مشهور شده‌اند. 
 
زمان و نحوه مصرف

* بعد از مقاربتی که احتمال بارداری دارد، در اولین فرصت ۲ قرص خوراکی HD  همراه با شیر یا آب زیاد بایستی مصرف شود. باید دقت کرد که قرص نوبت اول را در زمانی مصرف کرد که نوبت دوم را بتوان ۱۲ ساعت پس از آن مصرف کرد. مصرف نوبت اول را بی‌دلیل نباید به تأخیر انداخت، زیرا میزان تأثیر ممکن است با گذشت زمان کاهش یابد.

نکته مهم اینست که اگر بیش از ۷۲ ساعت (۳ روز) از مقاربت گذشته باشد،  استفاده از روش اضطراری توصیه نمی‌شود و بایستی در این موارد با پزشک مشورت کرد.

۱۲ ساعت پس از خوردن قرصهای نوبت  اول، ‌۲ قرص HD دیگر بایستی خورده شود.

* اگر فرد در طول دو ساعت پس از مصرف قرصها در نوبت اول یا دوم، دچار استفراغ شد، در اولین فرصت باید ۲ قرص دیگر HD مصرف کند. اگر این اتفاق بعد از خوردن قرصها در نوبت اول رخ دهد، قرصهای نوبت دوم کماکان باید ۱۲ ساعت بعد از نوبت اول مصرف شوند. تزریق یک آمپول ب ۶ بصورت عضلانی می‌تواند در کاهش تهوع مؤثر باشد. استفراغ اگر بیش از دو ساعت بعد از مصرف قرصها رخ دهد،  اهمیتی ندارد زیرا دارو جذب شده است.

* مقدار مصرف ذکر شده در بالا، ‌ برای قرصهای از نوع HD است. اگر قرص نوع LD در دسترس باشد،  بایستی درهر نوبت ۴ قرص مصرف کرد ( در مجموع ۸ قرص ).
 
هشدار

این روش فقط برای موارد اضطراری بکار می‌رود و نباید بطور مداوم، بعنوان یک روش پیشگیری بکار رود. بلکه پس از استفاده از این روش، بایستی به پزشک یا مراکز بهداشتی – درمانی مراجعه کرد و پس از مشاوره، یکی از روشها را بصورت دائمی ‌انتخاب کرد. 
 
عوارض جانبی

قرصهای خوراکی اگر به روش اضطراری ذکر شده در بالا مصرف شوند، باعث عوارض جانبی موقت می‌شوند که رایج‌‌ترین آنها تهوع است. گاهی ممکن است سردرد، سرگیجه، انقباض عضلات و یا نرمی‌سینه‌ها نیز رخ دهد که البته همه عوارض جانبی گذرا بوده و معمولاً پس از ۲۴  رفع می‌شوند.

پس از مصرف هیچ علامت فوری که نشان دهد قرصها اثر کرده یا نکرده‌اند، ‌وجود ندارد و فقط قاعدگی بایستی به موقع و یا چند روز زودتر یا دیرتر رخ دهد. اگر شروع قاعدگی، بیش از یک هفته به تاخیر افتد و یا هر مورد خاص دیگی وجود داشته باشد، باید به پزشک مراجعه کرد.

نکته مهم اینست که اگر بعد از مصرف قرصها، دوباره مقاربتی انجام شود که احتمال بارداری در آن وجود داشته باشد، آن قرصها از بارداری مجدد جلوگیری نمی‌کنند.

این روش صد درصد مؤثر نیست، اما غالباً از بارداری جلوگیری می‌کند و تقریباً در ۹۸٪ موارد از حاملگی پیشگیری می‌کند. اگر چند بار از این روش استفاده شود، تأثیر آن کمتر شده و احتمال بارداری بیشتر می‌شود.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

دوشنبه 12 اردیبهشت 1390  2:00 AM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:اخبار پزشکی ((از سرتاسر دنیا))

هروئین یک داروی غیر قانونی است که به علت اعتیاد آوری شدید مصرف طبی ندارد. سریع الاثرترین ماده افیونی است٬ به شکل پودرسفید یا قهوه ای بوده٬عنوان خیابانی آن اشک سیاه ٬اشک خدا و … است هروئین خیابانی همیشه با مواد دیگر به صورت مخلوط عرضه می شود که این مواد عبارتند است از شکر ٬شیر خشک ٬کینین ٬استریکینین ٬دیفن هیدرامین و … میزان خلوص و مقدار ماده موثر در هروئین خیابانی نامعلوم بوده از ۴% تا ۲۰% تغییر می کند به همین علت همیشه خطر مسمومیت و مرگ مصرف کنندگان را تهدید می کند به شکل تزریق وریدی ٬عضلانی ٬تدخین و استنشاقی نیز مصرف می شود.

 

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز   ،   تزریق وریدی بیش ترین و سریع ترین اثر را داشته ۷_۸ ثانیه پس از مصرف حالت نشئه حاصل می شود این اثر در تزریق عضلانی ۷_۸ دقیقه و در استنشاق و تدخین ۱۰_۱۵ دقیقه است تدخین و استنشاق گرگرفتگی سریع (راش)ایجاد نمیکند اما تمام اشکال مصرف هروئین اعتیاد آور شناخته شده است .

هروئین چیست؟

هروئین یکی از مشتقات نیمه مصنوعی مرفین است . هروئین خالص پودری بسیار نرم و سفید رنگ است، اما هروئینی که معمولاً توسط فروشندگان این ماده عرضه میشود ناخالصی بسیار زیادی دارد (شیرخشک، پودر بیکربنات) ، از مخلوط کردن با مواد مختلف به دست می آید و رنگ آن کرم مایل به قهوه ای است.

هـــروئین را معمولاً در تکه های پلاستیک با شکل مخروطی بسته بندی می کنند و سر آن را با آتش میبندند. در این حالت آب در آن نفوذ نمی کند و در مواقع خطر میتوانند آنرا ببلعند و پس از دفع از آن استفاده کنند.

 

هروئین یک داروی خطرناک و غیرقانونی است که پتانسیل بالای اعتیاد دارد
هروئین به خانواده‌ داروهای شبه‌افیونی (اوپیوئیدها) تعلق دارد. این خانواده دارویی شامل داروهای مانند مرفین و کدئین است، که مشتقات طبیعی تریاک محسوب می‌شوند؛ و نیز شبه‌افیونی‌‌های “صناعی”‌ از جمله شامل دمرول و متادون که به طور شیمیایی ساخته می‌شوند. هروئین یک شبه‌افیونی “نیمه‌صناعی” است؛ هروئین با پردازش شیمیایی از مرفین ساخته می‌شود و دارای اثر قدرتمندتر و فوری‌تری از آن است. هروئین در مغز به مرفین تبدیل می‌شود.
هنگامی که هروئین برای اولین بار در انتهای قرن نوزدهم عرضه شد، به عنوان یک مسکن و مهارکننده سرفه تبلیغ می‌شد. در اوائل قرن بیستم خطرات هروئین شناسایی شد. قوانینی در اروپا و آمریکا برای محدود کردن تولید، توزیع و استفاده از آن تدوین شد.
برای مثال در انگلیس دکترها می‌توانند در مواردی هروئین را برای درد شدید تجویز کنند. این درمان تنها برای بیمارانی که دچار بیماری لاعلاج هستند، قابل تجویز است.
در انگلیس، هلند و سوئیس شمار اندکی از معتادان به هروئین که به درمان‌های دیگر پاسخ نمی‌دهند، در برنامه‌های نگهدارنده به دقت تحت نظارت هروئین را با نسخه دریافت می‌کنند.
● هروئین از کجا می‌‌آید؟
اغلب هروئین جهان در آسیا و آمریکای لاتین تولید می‌شود که خشخاش در آنها کشت می‌شود. مرفین در آزمایشگاه‌های نزدیک این مزارع از صمغ تریاک استخراج می‌شود، و بعد در آزمایشگاه‌های درون یا مجاور کشور تولیدکننده به هروئین بدل می‌شود.
● هروئین به چه شکلی است؟
هروئین در شکل خالص به صورتی پودر بلوری سفید و تلخ‌مزه‌ای است که در آب حل می‌شود. هنگامی که هروئین در خیابان فروخته می‌شود، بسته به فرآیند تولید و اینکه چه موادی به آن اضافه شده باشد، رنگ و قوام متفاوتی پیدا می‌کند.
هروئین خیابانی ممکن است به شکل پودری سفید، یک ماده قهوه‌ای‌ دانه‌دانه یا یک صمغ تیره چسبنده قهوه‌ای تیره باشد. خلوص هروئین خیابانی از بسته‌ای به بسته‌ای دیگر متفاوت است، و ممکن است از دو تا ۹۸ درصد متفاوت باشد.
برخی افزودنی‌ها مانند شکر، نشاسته یا شیر خشک برای افزایش وزن جنس هنگام خرده‌فروشی به کار می‌روند و سایر داروها ممکن است برای افزایش اثرات هروئین به آن افزوده شوند. کینین ممکن است برای تقلید مزه تلخ هروئین به آن اضافه شود تا تعیین خلوص آن را با چشیدن مشکل کند.
● هروئین چگونه استفاده می‌‌شود؟
رایج‌ترین راه‌های مصرف هروئین اینها هستند:
ـ تزریق به داخل ورید، یا به داخل عضله یا زیر پوست.
ـ بالا کشیدن از راه بینی. در این روش گرد هروئین از راه مجاری بینی استنشاق می‌شود.
ـ استنشاق یا دودکردن -در این روش هروئین را روری یک زرورق آلومینیومی حرارت می‌دهند و بعد دود و بخار حاصل را با یک لوله استنشاق می‌کنند.
معتادان به هروئین ممکن است روش تزریق را انتخاب کنند، زیرا این روش بیشترین و فوری‌ترین اثر را با کمترین مقدار دارو ایجاد می‌کند. افرادی که به هروئین وابسته هستند، ممکن است دو تا چهار بار در روز آن را تزریق کنند. هنگامی که هروئین با خلوص بالا در دست است یا در مورد مصرف‌کنندگان گاهگاهی که ترجیح می‌دهند، تزریق انجام ندهند، با احتمال بیشتر هروئین با بالاکشیدن از راه بینی یا دود کردن مصرف می‌شود.
● مصرف هروئین چه احساسی ایچاد می کند؟
تاثیری که هروئین یا هر داروی روانگردان غیرمجاز دیگر در فرد ایجاد می‌کند. بسته به عوامل مختلفی دارد، از جمله:
ـ سن فرد.
ـ مقدار ماده مصرفی و تناوب مصرف آن.
ـ روشی که فرد دارو را مصرف می‌کنند.
ـ محیطی که در آن هستید.
این که آیا فرد دچار بیماری جسمی یا روانی قبلی هست یا نه.
اینکه فرد الکل یا سایر داروهای غیرمجاز یا مجاز را مصرف کرده باشد.
هنگامی که هروئین به داخل ورید تزریق می‌شود، باعث اوج‌‌گیری حالتی از سرشوخی (rush) می‌شود. این اثر پس از هفت تا هشت ثانیه احساس می‌شود، و از ۴۵ ثانیه تا چند دقیقه به طول می‌انجامد. این اثر در صورتی که هروئین از بینی بالا کشیده شود یا دود شود، اینقدر شدید نیست.
به دنبال این سرخوشی شدید اولیه، دوره‌ای از تسکین و آرامش به دنبال می‌آید (being on the node) که ممکن است تا یکساعت به طول انجامد. هنگامی که هروئین زیرپوست یا داخل عضله تزریق می‌شود، این اثر با آهستگی بیشتر در طول پنج تا هشت دقیقه رخ می‌‌دهد.
کسانی که به تازگی مصرف هروئین را آغاز کرده‌اند، ممکن است دچار تهوع و استفراغ شوند. اثرات مطلوبی که مصرف‌کننده به دنبال آنهاست شامل جدایی از درد جسمی و عاطفی و احساس خوشی است. سایر اثرات شامل کندشدن تنفس، تنگ‌شدن مردمک‌ها، خارش و عرق کردن. مصرف مرتب هروئین به یبوست، از دست دادن میل جنسی، و متوقف‌شدن یا نامنظم‌شدن چرخه قاعدگی.
مصرف هروئین باعث تغییراتی در خلق و رفتار می‌شود. افرادی که به هروئین وابسته هستند، ممکن است بعد از مصرف هروئین سربه‌راه و مطیع شوند، و در حین دوره دوری از هروئین تحریک‌پذیر و پرخاشگر می‌شوند.
● تاثیر هروئین چقدر طول می‌کشد؟
اثرات هروئین بدون توجه به نحوه استفاده آن، بسته به میزان مصرفی، به طور معمول سه تا پنج ساعت طول می‌کشد.
افرادی که وابسته به هروئین هستند، باید هر شش تا ۱۲ ساعت هروئین مصرف کنند، تا از بروز نشانه‌های ترک جلوگیری کند. علائم اولیه شدید هستند، و شامل آبریزش بینی، عطسه کردن، اسهال، استفراغ، بیقراری و اشتیاق مداوم برای هروئین است.
همچنین در هنگام ترک هروئین راست‌شدن مو‌های پوست (دانه‌دانه‌شدن پوست) و حرکات غیرارادی پا رخ می‌دهد. علائم ترک هروئین در طول چند روز به اوج خود می‌رسد و معمولا در پنج تا ۱۰ روز برطرف می‌شود. سایر علائم ترک شامل بیخوابی، اضطراب و تمنای شدید دارو ممکن است برای مدت بیشتری طول بکشد. ترک هروئین مرگبار نیست، اما ممکن است بسیار ناراحت‌‌کننده باشد.
● آیا هروئین خطرناک است؟
بله، استفاده مداوم از هروئین چه به صورت تزریقی، استنشاقی یا دود کردن، می‌تواند در طول دو تا سه هفته به وابستگی جسمی و روانی منتهی شود.
البته همه افرادی که هروئین را تجربه می‌کنند، وابسته نمی‌شوند. برخی افراد تنها به طور گاهگاهی مثلا در آخرهفته‌ها مصرف می‌کنند، بدون اینکه دوز مصرفی‌شان افزایش یابد. ما با مصرف مداوم هروئین، تحمل نسبت به اثرات دارو به وجود می‌آید، و هروئین بیشتر و بیشتری برای رسیدن به اثر مطلوب لازم است. مصرف مداوم مقادیر فزاینده هروئین نهایتا به وابستگی ختم می‌شود.
هنگامی که وابستگی به هروئین تثبیت شد، متوقف کردن مصرف آن ممکن است بسیار مشکل باشد. افرادی که برای مدت طولانی از هروئین استفاده کرده‌اند، ممکن است اظهار کنند که دیگر از از این دارو لذتی نمی‌برند. آنها تنها برای اجتنناب از علائم ترک و کنترل تمنای شدید برای دارو به مصرف هروئین ادامه می‌دهند.
تمنا برای هروئین ممکن است تا مدت‌ها پس از قطع مصرف آن باقی بماند، عود کند، یا به مصرف دوباره هروئین منجر شود، و اجتناب از دارو را مشکل کند.
● اثرات درازمدت هروئین چیست؟
وابستگی به هروئین، و عوارض پزشکی، اجتماعی و قانونی که از مصرف هروئین ناشی می‌شود، ممکن است برای زندگی‌ افراد مصرف‌کننده آن، مصیبت‌بار باشد.
پژوهش‌ها با استفاده از اسکن‌های مغزی نشان داده است که مصرف درازمدت و مدواوم هروئین به تغییراتی در نحوه عمل مغز می‌انجامد. در حالیکه اثر این تغییرات به درستی درک نشده است، این پژوهش نشان داده است که ممکن است ماه‌ها یا سال‌ها پس از قطع مصرف هروئین به طول بینجامد تا مغز به کارکرد طبیعی‌اش بازگردد.
درمان نگهدارنده متادون، که از بروز علائم ترک هروئین جلوگیری می‌کند و تمنا برای آن را کاهش می‌دهد یا برطرف می‌کند، موثرترین درمان در دسترس در حال حاضر برای درمان وابستگی به هروئین است.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

دوشنبه 12 اردیبهشت 1390  2:00 AM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:اخبار پزشکی ((از سرتاسر دنیا))

بی‌خوابی، مغز را تحلیل می‌برد .
محققان برای دومین بار در تصویربرداری‌های مغزی مشاهده کردند که بی‌خوابی، مغز را تحلیل می‌برد. در این تصاویر مغزی ارتباط بین بی‌خوابی با کم شدن حجم قشر خاکستری مغز به چشم می‌خورد.

 

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز  ، محققان می‌گویند؛ این نواحی تحلیل رفته از قشر خاکستری مخ، توانایی این عضو را در تصمیم‌گیری و استراحت تنظیم می‌کند.

 

به گفته پژوهشگران، این تحقیق می‌تواند به کشف روشهای جدید برای درمان بی‌خوابی منجر شود.

 

دکتر المارجی آلتنا محقق اصلی در این آزمایشات در انستیتو علوم اعصاب هلند خاطرنشان کرد: این یافته‌ها پیش بینی می‌کند که مبتلایان به بی‌خوابی مزمن ممکن است،

 

ظرفیت‌های پیچیده‌ای برای ارزیابی ارزش‌ موثر محرکها داشته باشند. این امر پیامدهای دیگری روی سایر فرآیندهای ذهنی بویژه تصمیم گیری خواهد داشت.

 

در این تحقیق که شرح آن در مجله روانپزشکی بیولوژیک به چاپ رسیده است، مقدار ماده سفید و خاکستری مغز در ۲۴ داوطلب بالغ مبتلا به بی‌خوابی مزمن با ۱۳ فرد سالم مورد مقایسه قرار گرفت.

 

محققان دریافتند: ابتلا به بی‌خوابی و مدت زمان آن در کاهش میزان ماده خاکستری مغز نقش دارد؛ به طوری که هرچه درصد بی‌خوابی بیشتر باشد، حجم این ناحیه از مغز کمتر می‌شود.

 

بی‌خوابی مشکلی است که حداقل در مقاطعی از زندگی افراد ۲۰ درصد از جمعیت را تحت تاثیر قرار می‌دهد. مقدار خوابی که افراد نیاز دارند، کاملا متفاوت است. فرد کم خواب چه بسا پس از ۵ ساعت خواب احساس سرخوشی کند، در صورتی که فرد پر خواب چه بسا پس از ده ساعت خواب هنوز احساس کسالت نماید.  نتیجه اینکه تعریف واحدی از بی‌خوابی وجود ندارد که بتوان آن را به همه افراد تعمیم داد. چون مقدار نیاز افراد به خواب متفاوت است. بنابراین بی‌خوابی باید در رابطه با نیازهای ویژه شخص به خواب تعریف شود.

 

لازم به ذکر است بطور کلی بی‌خوابی یکی از چند مشکل اساسی در روان شناسی و پزشکی است که طبیب بدون داشتن شواهد بالینی مستقیم مبنی بر وجود آن به درمانش اقدام می‌کند، اما مطالعات مربوط به خواب افرادی که از بی‌خوابی شکایت دارند، نشان می‌دهد که بیشتر آنان مقدار زمانی را که واقعا می‌خوابند را خیلی کمتر تخمین می‌زنند. محققین پی برده‌اند که بیشتر کسانی که بی‌خوابی دارند، حتی بدون مصرف داروهای خواب آور در کمتر از ۳۰ دقیقه به خواب می‌روند و حداقل مدت شش ساعت می‌خوابند. این عده با مصرف داروهای خواب آور چیزی کمتر از ۱۵ دقیقه کاهش در خواب رفتن بدست می‌آوردند و طول خوابشان هم فقط حدود ۳۰ دقیقه افزایش می‌یابد. به این ترتیب با توجه به عوارض جانبی داروهای خواب آور به نظر نمی‌رسد که این داورها ارزش چندانی داشته باشند.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

دوشنبه 12 اردیبهشت 1390  2:00 AM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:اخبار پزشکی ((از سرتاسر دنیا))

 

رابطه  مغز و سیستم ایمنی یک رابطه دو طرفه است . ایمنی عصبی در حال حاضر شاخه فعالی از تحقیقات خود را به بررسی اثر متقابل مغز و سیستم ایمنی برهم  اختصاص داده است.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز   ،  ارتباط مسائل روانی با سیستم ایمنی از موضوعات بحث‌انگیز دنیای علم روز است. شواهد متنوعی نشان می‌دهد که مسائل روانی ، وضعیت عاطفی و ویژگیهای شخصیت موجب تفاوتهایی در عملکرد سیستم ایمنی می‌گردد. استرسهای متفاوتی حتی اگر نسبتا خفیف هم باشند، می‌توانند عوامل سیستم ایمنی را به شکل قابل اندازه گیری تحت تاثیر خود قرار دهند.

شدت یافتن استرس یا مزمن شدن آن ، می‌تواند به تدریج منجر به بیماریهای روان _ تنی گردد و میزان ابتلا به بیماریها جسمی را افزایش دهد. بویژه اگر این استرسها با توجه به ویژگیهای شخصیتی فرد گریزناپذیر تلقی شوند.

این فشارهای روانی یا استرسها که به ورای حد تحمل فرد می‌رسد، از سوی دیگر ، می‌تواند در روان فرد ، اختلالاتی ایجاد کند و در بسیاری موارد تغییرات ایمنولوژیک می‌تواند شاخصی از چگونگی تحمل فرد در مقابل استرس و معیاری برای پیش بینی وضعیت جسمی یا روانی وی باشد. لذا با بالا بردن روحیه و توان تحمل افراد می‌توان علاوه بر بیماریهای روانی از بیماریهای جسمی نیز جلوگیری نموده یا به تسریع در درمان آنها کمک کرد.

● مکانیسم تاثیر استرس بر افراد
در خصوص مکانیسم تاثیر استرس بر آسیب پذیری افراد ، نظرات مختلفی ارائه شده است که از مهمترین مکانیسمها ، تاثیر استرس از طریق سیستم ایمنی است. با توجه به اینکه سلولهای سیستم ایمنی به خصوص لنفوسیتها برای انواع مختلف هورمونها ، نوروپپتیدها و نوروترانسمیترها دارای گیرنده هستند و خود نیز با ترشح مواد مختلف ارتباط متقابلی با سیستم نورواندوکراین بدن دارند، به راحتی می‌توان این سیستم را به عنوان واسط بین آسیب پذیری افراد و استرس وارده به آنها برای بسیاری از بیماریها در نظر گرفت.

 

معمولا اولین تاثیر استرس بر سیستم ایمنی ، افزایش فعالیت فوری یا در واقع نوعی آمادگی و بسیج است که با افزایش تعداد عملکرد سلولهای سیستم ایمنی در خون جلوه می‌کند، ولی متعاقبا کاهش عملکرد سیستم ایمنی را به دنبال دارد و در استرسهای غیرمزمن ، ظرف چند ساعت قابل جبران است. با طولانی شدن زمان استرس ، شدت تغییرات سیستم ایمنی بیشتر شده و انواع بیشتری از سلولها را درگیر می‌کند. تجمع استرسها باعث می‌شود یک استرس کوچک هم در شرایطی بتواند موجب اختلال عملکرد سیستم ایمنی و بروز بیماری شود که از شایع‌ترین آنها افسردگی است و افزایش وقوع بیماریهایی مثل سرطان و نیز سیر نامطلوب این بیماریها را موجب می‌شود.

 

تاثیر آنچه جسم و عوارض جسمی می‌نامیم، یا آنچه روان و اختلالات روانی نام دارد، بر یکدیگر بسیار پیچیده بوده، ابعاد وسیعی دارد و می‌توان گفت این تاثیر متقابل یکی از مظاهر در هم تنیده بودن روان و جسم در زندگی بشر است. می‌بینیم حادثه‌ای که به عنوان محرک بیرونی موجب برانگیخته شدن فرد از نظر روانی گردیده، بر جسم وی نیز تاثیر مشابهی دارد و به عنوان مثال سیستم ایمنی خود را در شرایط مقابله با بیماریها و آنتی ژنهای خارجی (محرک واقعی سیستم ایمنی) تصور می‌کند و پاسخی متناسب به آن می‌دهد (برانگیخته شدن اولیه)، همچنین در حالت افسردگی ، سیستم ایمنی را از عملکرد ایده‌آل خود خارج می‌کند و پاسخ گویی به عوامل بیگانه را دستخوش رکود می‌سازد.

 

● راههای دفاعی بدن
سیستم ایمنی ،خط مقدم دفاع ما در برابر مهاجمین آسیب رسان محسوب می‌شود . این مهاجمین ویروسی ، باکتریایی و یا قارچی طیف وسیعی از بیماری‌ها از یک سرماخوردگی معمولی تا بیماری‌های تهدید کننده و حادی چون ایدز، مننژیت و یا سل را شامل می‌شوند.
مکانیسم‌های دفاعی به راههای گوناگون صورت می‌گیرد . نخست تغییرات جریان خون و آزادسازی مولکول‌های موضعی التهاب در بافت دچار عفونت،‌زخم و یا التهاب است که حاصل آن تورم و درد می‌باشد . به طور عام فعال شدن سیستم ایمنی در حکم راه‌اندازی سلول‌های لکوسیت و ماکروفاژها و پروتئین‌های فاز حاد است که به سمت مکان آسیب رهسپار می‌شوند و پس از شناسایی، پاتوژن‌های مهاجم را از میان برمی‌دارند .
به علاوه پاسخ‌های فاز حاد علائمی را پدیدار می‌سازند که همگی آنها را تجربه کرده‌ایم.(تب، درد، بی‌خوابی، بی‌اشتهایی و بی‌حوصلگی) هر یک از این پاسخ‌ها عامل مساعد کننده‌ای در جهت دفع عفونت، ذخیره انرژی و کمک به التیام محسوب می‌گردند. اما اگر این عوامل دفاعی با شدت و با مدت بیش از حد دست به کار شوند می‌توانند مخرب باشند . بنابراین عملکرد آنها باید کاملا کنترل شده باشد.
● مغز و پاسخ‌های دفاعی
اکنون ما درک کاملا متفاوتی از رابطه میان مغز و سیستم ایمنی داریم و این درک از آنجا منشا می‌گیرد که شواهدی دال بر پاسخ مغز به پیام‌های سیستم ایمنی و بافت‌های آسیب دیده یافت شده است و ساختار دیدگاه سابق به کلی تغییر کرده است . تحقیقات چنین می‌نماید که مغز مجموعه‌ای از پاسخ‌های ایمنی موضعی و التهابی نشان می‌دهد و به طور قطع ارگان مهمی در راستای کنترل سیستم ایمنی و پاسخ‌های فاز حاد تلقی می‌شود . بسیاری از پاسخ‌ها در برابر امراض همچون تب، خواب و اشتها توسط هیپوتالاموس تنظیم می‌شوند.
مغز پیام‌هایی را از بافت‌های عفونی و یا آسیب‌ دیده دریافت می‌دارد و ماهیت این پیام می‌تواند عصبی (از طریق اعصاب حسی) و یا همورال (از طریق مولکول‌های موجود در جریان خون) باشد. همچنین به نظر می‌رسد که پیام‌های عصبی توسط فیبرهای مرتبط با درد و نیز عصب واگ منبعث از کبد – ارگان کلیدی در تولید پروتئین‌ها فاز حاد – منتقل می‌گردند. ماهیت پیام‌رسان‌های مولکولی به خوبی شناخته نشده است اما اعتقاد بر آن است که پروستاگلندین‌ها ( که توسط آسپرین مهار می‌شوند ) و نیز پروتئین‌های کمپلمان (آبشاری از پروتئین‌های مهم در سیر نابودسازی مهاجمین) در این امر ایفای نقش می‌کنند. اما شاید مهمترین مولکول‌های پیام رسان در این زمینه پروتئین‌هایی باشند که ظرف ۲۰ سال گذشته بر ما آشکار شده‌اند – یعنی سایتوکین‌ها.
● سایتوکاین‌ها به منزله مولکول‌های دفاعی
سایتوکاین‌ها مدافعین بدن هستند . تا کنون حدود ۱۰۰ نوع آنها شناسایی شده است و انواع جدیدتری از آنها نیز در راه کشف هستند. در حالت عادی این مولکول‌ها در غلظت‌های بسیار پایین در بدن وجود دارند اما به محض مواجهه با بیماری‌ و آسیب به سرعت کلید آنها روشن می‌شود. سایتوکاین‌ها انواع مختلفی را در برمی‌گیرند از جمله اینترفرون‌ها اینترلوکین‌ها، فاکتورهای تخریب بافتی و کموکاین‌ها. بسیاری از این مولکول‌ها در همان محل آسیب تولید می‌شوند و بر سلول‌‌های مجاور اثر می‌گذارند. اما تعداد دیگری وارد جریان خون شده و از این راه پیام‌ها به اندام‌های دور دست مانند مغز منتقل می‌شود . سایتوکاین‌ها در واقع همان مولکول‌هایی هستند که مسئولیت‌ پاسخ به بیماری‌ها وعفونت را بر عهده دارند.
آنچه تولید سایتوکاین‌ها را سبب می‌شود محصولات باکتریایی، ویروسی و آسیب‌هایی که بقای سلولی را تهدید می‌کنند مانند سموم و مقادیر کم اکسیژن می‌باشد . کنترل کننده مهم دیگر در این بین مغز می‌باشد که از طریق پیام‌های عصبی که به بافت‌ها ارسال می‌کند(عمدتا از راه سیستم‌ سمپاتیک ) و یا هورمون‌ها(از قبیل کورتیزول مترشحه از غده فوق کلیه ) کلید فعالیت سایتوکاین‌ها را خاموش و روشن می‌کند. سایتوکاین‌ها جزء‌ آن دسته مولکول‌هایی هستند که نقش‌های متعددی ایفا می‌کنند و بخصوص بسیاری از آنها اجزای سیستم ایمنی مانند تورم، تغییرات موضعی ، جریان خون ، راه اندازی موج دوم پاسخ‌های التهابی را فعال می‌کنند.
سایتوکاین‌ها تقریبا روی همه ساختارهای فیزیولوژیک اثر می‌گذارند و حتی با اثر بر روی کبد موجب ساخته شدن پروتئین‌های فاز حاد می‌شوند. با وجود تشابهات زیاد عملکردی این مولکول‌ها تفاوت‌های چشمگیری با یکدیگر دارند و برخی اثرات ضد التهابی دارند. گروهی به طور موضعی بر روی سلول‌های مجاور خود اثر می‌گذارند و دسته‌ای دیگر همچون هورمون‌ها به گردش خون رها می‌شوند.
● استرس و سیستم ایمنی
همگی ما شنیده‌ایم که در شرایط استرس سطح ایمنی‌مان افت می‌کند و بیمار می‌شویم. اکنون ما می‌دانیم که استرس چگونه به طور مستقیم واز طریق مسیر HPA و نیز به طور غیر مستقیم سیستم ایمنی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. استرس سیستم ایمنی و در نتیجه حساسیت ما نسبت به بیماری را تغییر می‌دهد . البته این واکنش به نوع استرس و نیز نحوه پاسخ ما بستگی دارد – برخی افراد به خوبی شرایط استرس‌زا را تحمل می‌کنند.
تنها استرس‌هایی قادر به تسلیم سیستم ایمنی ما هستند که بسیار وخیم‌اند، همچون کار بیش از حد و نیز تراژدی‌های زندگی.
یکی از مولکول‌های مهمی که در جریان استرس افزایش می‌یابد فاکتور آزاد کننده کورتیکوتروفین )CRF( است .
CRF مسیر کوتاهی از هیپوتالاموس به سمت هیپوفیز را طی می‌کند تا هورمون دیگری به نام فاکتور آزادکننده آدرنوتروفین)ACTH ( رهایش یابد . هورمون اخیر از راه جریان خون طی مسیر می‌کند تا به غده فوق کلیه رسیده و در آنجا هورمون‌های استروئید (در انسان این هورمون کورتیزول است) را آزاد کند. استروئیدها ترکیبات بسیار مهمی در روند سرکوب پاسخ‌های ایمنی و التهاب هستند اما داستان بسیار پیچیده‌تر از اینهاست . زیرا هورمون‌ها و عوامل عصبی دیگری نیز در کارند و همچنین برخی از شرایط ملایم استرس‌زا حتی تقویت کننده سیستم ایمنی هستند .
● ایمنی و پاسخ‌های التهابی درون مغز
تحقیقات اخیر نشان داده‌اندکه بسیاری از مولکول‌های دفاعی اعم از سایتوکاین‌ها در روند بیماری‌های مغزی نیز نقش محافظتی دارند . مانند بیماری‌های ام- اس ،‌سکته مغزی و آلزایمر . به نظر می‌رسد این مولکول‌ها نورون‌های داخل مغز را نیز مورد تهاجم قرار می‌دهند.
بنابراین راههای درمانی گوناگونی بر مبنای سرکوبی و مهار سیستم ایمنی و پاسخ‌های التهابی استوار گشته است. بدین ترتیب دانش نورو ایمونولوژی دانش تازه واردی در عرصه علوم اعصاب محسوب می‌گردد و می‌توانند در زمینه درمان بیماری‌های مهم مغزی راهگشا باشد. 

 

* استرس دوران کودکی، سیستم ایمنی بدن را در بزرگسالی تضعیف می‌کند

 
پژوهشگران تاکید دارند : استرس و تنش‌های روانی در نخستین سالهای زندگی و دوران کودکی، تاثیرات نامطلوب و مشکلات طولانی مدتی را در آینده برای سیستم ایمنی بدن بوجود می‌آورد.

 

سیت پولاک، محقق و متخصص دانشگاه ویسکونسین در مدسیون آمریکا در این باره می‌گوید: این مطالعه نشان داد اشخاصی که در کودکی مورد سوء رفتارها و سوء استفاده‌های فیزیکی قرار می‌گیرند، در دوران بزرگسالی عملکرد سیستم ایمنی بدن آنها دچار نقصان و نارسایی‌های قابل توجهی می‌شود. نتایج این تحقیق در نشریه دستاوردهای آکادمی ملی علوم آمریکا منتشر شده است.

 

در این پژوهش توان سیستم ایمنی در بین افراد بالغی که دوران کودکی عادی یا غیرعادی را به لحاظ استرس و تنش روانی تجربه کرده‌اند، مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفت. این پژوهشگران سطح بالای آنتی بادی‌ها را در برابر ویروس ساده نوع یک تبخال بررسی کردند.

 

نتایج بررسی‌ها نشان داد: افرادی که سیستم ایمنی بدن آنها سالم و قوی است می‌توانند این ویروس را در بدن خود کنترل کنند و به ندرت علائم ویروس مزبور در بدن این افراد بروز می‌کند مگر اینکه در مواردی دچار یک بیماری یا استرس شوند که به این ترتیب سیستم ایمنی بدن آنها متاثر شده و تضعیف می‌شود. اما در مورد افرادی که سیستم ایمنی بدنشان ضعیف است، بدن در مقابله و سرکوب کردن ویروس تبخال با نام مختصر HSV-1 دچار اشکال می‌شود و قادر نخواهد بود به طور موثر علیه ویروس فعال شده، آنتی بادی تولید کند.

 

تحقیقات نشان داد: گروهی از نوجوانان شرکت کننده در پژوهش که دورانی را در رومانی، روسیه و چین یتیم بودند و بعد در خانواده‌های آمریکایی به فرزند خواندگی قبول شدند، دچار شواهد و علائمی از ضعف و نارسایی سیستم ایمنی بدن هستند.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

دوشنبه 12 اردیبهشت 1390  2:01 AM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:اخبار پزشکی ((از سرتاسر دنیا))

تشخیص سرطان با تعیین تغییرات خاص در DNA  ( دی . ان . آ )
 دانشمندان با شناسایی تغییرات منحصر به فردی که در دی ان آ  ( DNA )  سلول های سرطانی روی می دهد شیوه ای جدیدی را در تشخیص بیماری های سرطانی معرفی کرده اند. 

 

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از خبرگزاری فرانسه  ،   محققان دانشگاه جان هاپکینز آمریکا با استفاده از شیوه تهیه توالی DNA ، شکلی از تنظیمات دوباره ژنوم را شناسایی کرده اند که فقط در تومورها روی می دهد.

 
روی دادن تنظیم دوباره DNA در سلول های سرطانی، پدیده منحصر به فردی است که شناسایی سلول های سرطانی را برای دانشمندان آسان تر می کند.

 
ویکتور ولکولسکو استادیارسرطان شناسی و مجری این تحقیق گفته است: این شیوه جدید که “تحلیل شخصی پایانه های تنظیم شده” (PARE ) نام گرفته همچنین می تواند در تشخیص اینکه آیا تومور سرطانی را می توان بطور کامل برداشت یا خیر مورد استفاده قرار گیرد.

 
دست اندرکاران این تحقیق امیدوارند شیوه های تشخیص سرطان PARE طی دوسال آینده به بیمارستانها و بیماران عرضه شود.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

دوشنبه 12 اردیبهشت 1390  2:01 AM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:اخبار پزشکی ((از سرتاسر دنیا))

دوپینگ به روش « ژن درمانی » ؛ مشکل جدید ورزشکاران  
    
 
دانشمندان هشدار دادند، ورزشکاران در صورت استفاده از تکنیک ژن درمانی به منظور بهبود فعالیتهای فیزیکی بدن خود می توانند جان خود را در معرض خطری کاملاً جدی قرار دهند.

 

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز   ،  پیشرفت های پزشکی در سالهای اخیر سبب شده  تا توجه بسیاری از ورزشکارانی را که در جستجوی یافتن شیوه ای بهتر از استفاده از استروئیدها هستند، به ژن درمانی جلب شود .

 

اما دانشمندان هشدار می دهند ژن درمانی می تواند خطر بسیار بزرگی را برای ورزشکاران در بر داشته باشد و ورزشکاران در صورتی که بخواهند حتی یک بار تأثیرات آن را آزمایش کنند، جان خود را در معرض خطری جدی قرار می دهند.

 

ژن درمانی در برخی از شیوه های درمان با تأثیرگذاری بر روی ژنهای معیوب و یا تغییر درجه حرارت روشن و خاموش شدن ژنها تأثیرات مثبتی از خود نشان داده است، اما محققان پس از مرگ «جس جلسینگر» ۱۸ ساله طی دوره تحقیقاتی در سال ۱۹۹۹ درباره این شیوه درمانی بسیار محتاط شده اند.

 

همان طور که انتظار می رود، استفاده از این تکنیک توسط آژانس جهانی منع دوپینگ ممنوع اعلام شده است، اما متخصصان در نشریه ساینس اعلام کرده اند، این شیوه از دوپینگ هنوز می تواند برخی از ورزشکاران را که برای فرار از تستهای سخت و دقیق رویداد ورزشی بزرگی مانند المپیک زمستانی ونکوور مشتاق هستند، وسوسه کند.

 

یک مربی آلمانی و آزمایشگاهی در چین در حال حاضر آمادگی خود را برای تلاش به منظور کسب اجازه استفاده از ژن درمانی که بتواند تولید «اریتروپوئیتین» را در بدن ورزشکاران افزایش دهد، اعلام کرده اند.

 

این ماده در گلبولهای قرمز حامل اکسیژن به قند تبدیل می شود که می تواند به ورزشکاران در رشته های استقامتی کمک کند. با این حال آزمایشهای فوری دوپینگ می تواند استفاده از این شیوه را آشکار نماید.

 

آزمایشهای ژن درمانی بر روی میمونها تاکنون منجر به درمان کوررنگی و افزایش رشد ماهیچه ها شده است، اما در عین حال آزمایش دیگری به منظور بهبود تولید گلبولهای قرمز خون در برخی از میمونها به کم خونی مرگباری تبدیل شده است که نشان از غیر قابل پیش بینی بودن تأثیرات این شیوه ها دارد.

 

دانشمندان در گزارش خود اعلام کردند، هر ورزشکاری که قصد داشته باشد همه چیز خود را برای کسب افتخار در رقابتهایی مانند المپیک زمستانی ریسک کند، با استفاده از چنین تکنیکی قطعاً جان خود را نیز در معرض خطری کاملا جدی قرار خواهد داد.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

دوشنبه 12 اردیبهشت 1390  2:01 AM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:اخبار پزشکی ((از سرتاسر دنیا))

مطالعات جدید نشان می‌دهد: ترک ‌‌اعتیاد ‌‌به ‌‌کمک ‌پروتئین
مطالعات جدید نشان می‌دهد یک پروتئین باکتریایی شاید بتواند در ترک اعتیاد افراد معتاد به کوکائین کمک کند .sterase   یک آنزیم باکتریایی است که به شکل طبیعی در کوکائین یافت می‌شود.

 

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز  ،   این آنزیم در تجزیه «استرا ز» که ترکیبی شیمیایی است و در نتیجه واکنش بین الکل و اسید به وجود می‌آید کمک می‌کند.
این آنزیم می‌تواند باعث شکسته شدن و تضعیف کوکائین شود و در نتیجه خواص اعتیادآور این ماده مخدر را کاهش دهد.

 

تاثیر این آنزیم روی حیوانات و شایستگی آن برای درمان اعتیاد به دلیل نیمه عمر کوتاه این آنزیم در بدن محدود شده است.

 

ارزیابی‌ها نشان می‌دهد نسخه پایدارتر این آنزیم که دارای جهش مضاعفی است، به شکل تاثیرگذاری در کاهش علاقه و کشش به سمت کوکائین نقش داشته و از مرگ‌های ناشی از مصرف زیاد کوکائین جلوگیری می‌کند.

 

در این تحقیق، متخصصان موش‌ها را به گونه‌ای تربیت کردند که نیازشان به مصرف مقدار مشخص کوکائین را طی دوره اعتیاد با فشار دادن دکمه‌ای در قفس نشان می‌دادند.

 

موش‌هایی که با شکل پایدارتر این آنزیم با جهش مضاعف مورد درمان قرار گرفته بودند، نسبت به دیگر موش‌ها کمتر به فشردن دکمه داخل قفس اقدام می‌کردند.

 

این موضوع نشان می‌داد شکل پایدارتر آنزیم باعث تخریب ماده‌ای مخدر شده و باعث تعدیل اعتیاد در موش‌ها شده است.

 

این آنزیم‌ باعث کاهش اصرار هوش بر مصرف کوکائین می‌شد، اما در دیگر مواد مخدر این اثر را نداشت و نشان می‌داد این تاثیر فقط مختص به کوکائین است. آزمایش‌ها حاکی بود این آنزیم محافظت طولانی‌مدت در برابر اثرات سمی مصرف دوزهای کشنده مواد مخدر می‌شود.

 

این روش درمانی اگرچه ممکن است ضامن مطمئنی برای کاهش مصرف مواد در معتادان به کوکائین نباشد، اما شکل‌های فعال‌تر و پایدارتر این آنزیم قادر به ارائه روش‌های ارزشمند درمانی نه‌تنها در زمینه جلوگیری از تاثیر سموم مواد مخدر بلکه در زمینه کاهش سوءاستفاده از موادمخدر در انسان است.

 

این تحقیق در نشریه «داروشناسی و درمان‌شناسی تجربی» به چاپ رسید و از سوی دانشکده داروشناسی موسسه Friedbert Weiss مورد بازبینی قرار گرفته است.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

دوشنبه 12 اردیبهشت 1390  2:01 AM
تشکرات از این پست
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:اخبار پزشکی ((از سرتاسر دنیا))

 آیا ذهن زن‌ها و مردها اطلاعات را به طور متفاوتی از یکدیگر پردازش می‌کند؟
باتوجه به مدارک علمی موجود می‌دانیم که مغز زن و مرد با هم تفاوت‌هایی اساسی دارند. اما درباره کاربردهای این تفاوت‌ها بررسی دقیقی صورت نگرفته است ولی به راستی اگر درباره علل تفاوت‌های مغزی میان زن و مرد اطلاعات بیشتری داشتیم، آیا زندگی شادمان‌تر و بهتری نداشتیم؟ آگاهی از تفاوت‌ها باعث می‌شود بتوانیم بهتر آنها را بپذیریم و با مشکلات ناشی از آن کنار بیاییم.

 

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از msnbc  ،  یکی از تفاوت‌ها درباره مغز  زن و مرد، اندازه آن است. ثابت‌شده که مغز مردها ۱۰درصد از مغز زن‌ها سنگین‌تر است. اما حجم و بزرگی، همه چیز را ثابت نمی‌کند. زن‌ها در بخشی از مغز خود سلول‌های خاکستری رنگ بیشتری دارند. ارتباط میان سلول‌های مغزی زنان هم بیش از مردان است که این به ویژه در کورتکس پیشانی بیشتر است. این بخش مسئول قضاوت و تصمیم‌گیری است و درواقع بخش اجرایی مغز به حساب می‌آید.

 

بعضی از دانشمندان معتقدند که اتصالات بیشتر مغزی زنان دلیلی است که جریان خون در مغز آنها بیشتر باشد؛ در واقع ممکن است مغزهای کوچک‌تر از کارآمدی بیشتری برخوردار باشند. و در حالی که سلول‌های مغزی در جنین مذکر بیشتر از سلول‌های مغزی جنین  مونث است.

 

این می‌تواند دلیلی باشد که پسرها بیش از دخترها با مشکلات رشدی روبه رو هستند. پسرهایی که مغز بزرگ‌تری دارند در مقایسه با دخترها از ضربان قلب کمتری برخوردارند. درجه حرارت بدن‌آنها هم از درجه حرارت بدن دخترها پایین‌تر است. بسیاری از پسرها در مقایسه با دخترها در کودکی با مشکلات ذهنی بیشتری مواجه می‌شوند.

 

بررسی‌ای که اخیرا صورت گرفته سوال مهمی را مطرح ساخته است؛ ممکن است زنان در آن واحد بتوانند چندکار مختلف را بهتر انجام بدهند اما آیا انجام دادن چندکار مختلف با هم کاراترین شکل کارکردن است؟

 

پژوهشگران به این نتیجه رسیده‌اند که وقتی شخصی در آن واحد از کاری به سراغ کار دیگری می‌رود، به لحظات گرانبهایی برای ارزیابی دوباره نیاز پیدا می‌کند. بعضی از پژوهشگران هم معتقدند که رفتن از یک کار به سراغ کار بعدی به شکل همزمان تنها لحظاتی وقت می‌گیرد و از کارایی به میزان بسیار کمی می‌کاهد.

 

می‌توان اینطور نتیجه گرفت که انجام دادن همزمان چندکار وقتی کار دیگری نداشته باشید، بدون اشکال است. مثلا وقتی سعی دارید غذا را روی میز بگذارید و همزمان با آن می‌خواهید مطمئن شوید که آیا فرزندانتان غذایشان را می‌خورند توجه کردن همزمان به این دو موضوع اشکالی ندارد. اما وقتی باید روی نوشتن متمرکز شد، بهتر است تلفن همراه را خاموش کرد تا بهتر بتوان روی نوشتن متمرکز شد.

 

جامعه و فرهنگی که پسرها و دخترها در آن رشد می‌کنند بسیار تاثیرگذارند. معمولا اشخاص دوست دارند  با دخترها حرف بزنند؛ اما پسرها را تشویق می‌کنند که از همان سال‌های اول زندگی با اسباب بازی‌های مکانیکی بازی کنند.

 

تحقیقات نشان داده که مردان و زنان مسائل فضایی را به اشکال مختلفی حل می‌کنند. برای مثال در کانادا در جریان یک بررسی جالب در این‌باره تحقیق شد که زنان و مردان در یک محیط ناشناخته چگونه راه خود را پیدا می‌کنند. معلوم شد نه تنها زنان و مردان در انجام دادن این کار از بخش‌های متفاوت مغز خود استفاده می‌کنند؛ بلکه برای پیدا کردن راه از روش‌های متفاوتی بهره می‌گیرند.

 

ظاهرا سمت راست مغز، جایگاه اصلی است که به کمک آن می‌توانیم راه خود را در نقاط ناشناخته یا شناخته شده تشخیص دهیم. با این حال جالب اینجاست در حالی که هم زنان و هم مردان از بخش‌های فعال شده ‌سمت راست مغز خود استفاده می‌کنند، مردها از بخشی از سمت چپ مغز خود هم برای پیدا کردن راه استفاده می‌کنند؛ اما این در مورد زن‌ها صدق نمی‌کند.

 

برای مثال مردها بهتر متوجه می‌شوند که اگر یک شیء را در فضا در جهات مختلفی بگردانیم، چه شکل و نقشی از آن در معرض تماشا قرار می‌گیرد. به عبارت دیگر، مردها در زمینه‌های سه بعدی تشخیص بهتری دارند. البته این توانمندی با کاهش توانمندی‌های کلامی همراه می‌شود که زنان در این زمینه در شرایط بهتری قرار دارند.

 

تفاوت‌های شنیداری

 

زنان و مردان علایق مشابه فراوانی دارند. با این حال بسیاری از زنان معتقدند گاه صحبت کردن با همسرشان به کوبیدن سر به یک دیوار آجری شباهت دارد! زیرا مردها گوش نمی‌دهند یا از حرف‌هایشان ناراحت می‌شوند، به اظهارنظرها و تفسیرهای آنها نیز توجهی ندارند.

 

اما در واقع بخشی از مشکلاتی که زنان و مردان در جریان برقراری ارتباط دارند، مبنای بیولوژیایی دارد. مدارک و شواهد علمی فراوانی وجود دارند که نشان می‌دهند مردان به گونه‌ای متفاوت از زنان گوش می‌دهند، درک می‌کنند یا حرف می‌زنند. تفاوت قابل ملاحظه دیگری بین طرز شنیدن زنان و  مردان وجود دارد.

 

زن و مرد نسبت به ابرازهای چهره، لحن صداوسایر مظاهر غیرکلامی واکنش‌های متفاوتی نشان می‌دهند. مردها می‌توانند احساسات صریح و مستقیم در دیگران را شناسایی کنند و این کار را در مواقعی بهتر از دیگران انجام می‌دهند. آنها لازم دارند که پرخاش و خشونت‌های موجود در مردان دیگر را شناسایی کنند تا به سرعت بتوانند از خود دفاع کنند. اما در تشخیص سرنخ‌های ظریف غیرکلامی که اندوه و هراس را مخابره می‌کند به اندازه زن‌ها قوی نیستند.

 

پژوهشگران معتقدند که این برتری زنان به دلیل محافظت از اطفال و کودکان آنهاست. کودک نمی‌تواند به شما بگوید که گرسنه یا بیمار است. برای اینکه از خواسته کودک اطلاع حاصل شود مادر باید از مهارت‌هایی برخوردار باشد که بتواند متوجه سرنخ‌های موجود باشد و زنان این توانایی را دارند. به نظر می‌رسد تفاوت‌ طرز واکنش  ما به رفتارهای احساسی و عاطفی به تفاوت‌های عملکردی مغز بستگی دارد.

 

براساس یک بررسی، وقتی زنان نشانه‌های هراس را در چهره کسی می‌بینند بخش هشدار دهنده مغز سریع‌تر از این بخش در مردان عمل می‌کند. از سوی دیگر نتایج یک تحقیق نشان می‌دهد که زنان و مردان از بخش‌های متفاوت مغز برای شناسایی اینکه آیا چهره‌ای شاد، اندوهگین یا بی‌تفاوت است استفاده می‌کنند.

 

 اقدام برای بهبود

 

خوب گوش‌کردن برای مردان دشوارتر از زنان است؛ بنابراین برای صحبت کردن با آنها از قبل زمان خاصی را در نظر بگیرید؛ بدین ترتیب آنها می‌دانند که درباره موضوع مهمی می‌خواهید حرف بزنید.

 

برای داشتن نتیجه بهتر هنگام صحبت کردن و برقراری ارتباط بهتر به این موارد توجه کنید:
- زمانی را انتخاب کنید که برای هر دو نفر شما مناسب باشد.
- هنگام صحبت کردن و گفت‌وگو سعی کنید کاملا تمرکز داشته باشید و عوامل حواس پرتی را از بین ببرید.
- از ابتدای سخن‌گفتن باامور مثبت شروع کنید.
- منظورتان را سریع و با صداقت، صریح و روشن بیان کنید.
- از به کار بردن عبارت‌های نامأنوس، مبهم و دشوار خودداری کنید و بکوشید ساده سخن بگویید.
- به موقع به صحبت‌های خود پایان بخشید و حرف‌های خود را بیش از حد لازم تکرار نکنید.

 

برخورد با استرس

 

نکته جالب در برخورد با استرس تفاوت‌های عملکردی است. کسانی که در برخورد با چالش‌های اجتماعی با نزدیک‌شدن به شرایط و محیط جدید واکنش نشان‌ می‌دهند، نیمه چپ کورتکس پیشانی آنها فعال می‌شود و برعکس اشخاص ضداجتماعی و خجالتی و اشخاصی که به شدت حالت تدافعی دارند، نیمه راست مغزشان فعال می‌شود. بررسی جالب دیگری نشان داد در حالی که در مردان خجالتی و کم رو سمت راست مغز پیشانی، فعال می‌شود، زنان با ویژگی‌های مشابه سمت چپ مغزشان را فعال می‌کنند.

 

مشاهداتی از این قبیل نشان می‌دهد که زنان و مردان با چالش‌های زندگی برخورد متفاوت می‌کنند. آنچه مسلم است این است که زنان و مردان به دو شکل متفاوت با استرس و مشکلات روبه رو می‌شوند. در واقع در شرایط استرس تولید کورتیزول در زنان در مقایسه با مردان بیشتر و طولانی‌تر است.

 

زنان باید توجه داشته باشند که برای برخورد مناسب با استرس باید روابط خانوادگی خود را تقویت کنند. در غیر این صورت امکان آن وجود دارد که دچار افسردگی شوند.

 

کشف برخی از تفاوت‌های فیزیولوژیکی میان مردان و زنان به ما کمک می‌کند تا بیماری را بهتر تشخیص دهیم و بهتر بتوانیم به بیماران خدمت کنیم. هنگامی که به تفاوت قلبی میان زنان و مردان پی برده می‌شود، درمان بهتری هم صورت می‌گیرد. همین مطلب باید در مطالعه مغز زن و مرد لحاظ شود تا بهتر بتوانیم اختلالاتی نظیر افسردگی را  درک کنیم. باتوجه به آنکه این بیماری تاثیرات طولانی‌مدتی برجای می‌گذارد، باید همه تلاش خود را بکنیم تا بدانیم چرا این تفاوت‌ها وجود دارند و چگونه می‌توان این ناراحتی را درمان کرد.

 

تفاوت‌ها و شباهت‌ها

 

زنان و مردان بیش از آنکه با هم تفاوت داشته باشند به هم شبیه هستند اما مطمئنا تفاوت‌هایی هم میان آنها وجود دارد که باید آنها را بررسی کرد و از تاثیر آنها روی رفتارهای مختلف آگاه شد.

 

اگر فرصت‌های برابر و مناسبی که در اختیار مردان و زنان قرار می‌گیرد از طرف جامعه تأمین شود، این وظیفه ماست که سعی کنیم همه بتوانند از این فرصت‌ها استفاده کنند. بنابراین همیشه کارهای زیادی داریم که باید انجام دهیم.

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

دوشنبه 12 اردیبهشت 1390  2:01 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها