0

قرآن‌شناسي شهيد مطهري اصلاح جامعه و تمدن‌سازي را در پي دارد

 
mashhadizadeh
mashhadizadeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1388 
تعداد پست ها : 25019
محل سکونت : بوشهر

قرآن‌شناسي شهيد مطهري اصلاح جامعه و تمدن‌سازي را در پي دارد

نسخه چاپي ارسال به دوستان
قرآن در انديشه شهيد مطهري/
قرآن‌شناسي شهيد مطهري اصلاح جامعه و تمدن‌سازي را در پي دارد

خبرگزاري فارس: حجت‌الاسلام نصيري با بيان اينكه شهيد مطهري يكي از موثرترين راه‌هاي مقابله با شبهات را پناه آوردن و بهره جستن از قرآن مي‌دانست، اظهار داشت: مطهري قرآن را تمدن‌ساز و استفاده از آن را بهترين راه اصلاح جامعه مي‌دانست.

به گزارش خبرنگار آيين و انديشه خبرگزاري فارس قرآن افزون بر شگفت آفرينى در بعد محتوايى بخاطر داشتن برخى ديگر از ويژگى‌ها منحصر به فرد است. يكى از ويژگى‌هاى شگفت قرآن جاذبه و جذابيت آن است. جاذبه قرآن به قدرى دلكش و فريباست كه روح و روان آدمى را نه شيفته بلكه عاشقى بى قرار و واله خود مى‌سازد. هر كس كه چنين جذبه و جاذبه‌اى را تجربه كرده و با تمام وجود و جانش آن را لمس كرده مى‌داند اين جذبه چيست ، هر چند قادر به توصيف آن نباشد. استاد مطهري در دوران حيات پرنشيب و فراز خود توفيق بازكاوي و بررسي مسايل ديني در عرصه‌هاي مختلف اعم از فلسفه ،كلام، فقه، تاريخ و سيره، اخلاق و از جمله مسايل و مباحث قرآني را پيدا كرد. مباحث قرآني ايشان عمدتاً در آثار كلامي نظير كتاب وحي و نبوت، هشت جلد كتاب با عنوان «آشنايي با قرآن» و بخشي از مباحث كتاب «خدمات متقابل ايران و اسلام» انعكاس يافته كه از اشتاق وافر ايشان به مباحث قرآني حكايت دارد. در همين مورد با حجت الاسلام والمسلمين علي نصيري، از قرآن پژوهان برجسته كشور و مؤلف ده‌ها كتاب و مقاله همچون «رابطه متقابل قرآن وسنت»، «مكتب تفسيري صدرالمتألهين» ترتيب داديم كه تقديم مي‌شود:



* شهيد مطهري چه مقدار به قرآن اهميت داده است؟


ـ اگر بتوانيم آثار شهيد مطهري را ناظر به چند حوزه از مطالعات ديني و اسلامي همچون فلسفه، كلام، اخلاق، سيره و... ارزيابي كنيم، قطعاً يكي از اين حوزه‌هاي مورد نظر استاد شهيد ، قرآن و مطالعات قرآني است. به گونه‌اي كه هشت جلد از آثار ايشان تحت عنوان «آشنايي با قرآن» به بررسي و تفسير سوره‌هايي از قرآن اختصاص يافته است.


استاد بر اساس آنچه در اين كتاب‌ها آمده حدود بيست سوره از سوره‌هاي قرآن شامل سوره حمد، آياتي از سوره انفال، توبه، نور، زخرف، دخان، جاثيه ، فتح، قمر، حديد، حشر، ممتحنه، صف، جمعه، منافقون، تغابن، طلاق، تحريم، ملك و قلم را تفسير كرده است.


بر اساس آنچه در مقدمه جلد چهارم كتاب «آشنايي با قرآن» آمده از مجموع دروس تفسيري استاد شهيد مطهري 150 ساعت باقيمانده است و اين بخش اندكي از مباحثي است كه ايشان در اين زمينه ارائه كرده است.


در مقدمه جلد پنجم اين كتاب آمده است كه شهيد مطهري در طول اقامت خود در تهران تفسير نيمي از قرآن را براي مخاطبان عام و خاص ارايه كرده بود كه نوارهاي بخشي از اين جلسات باقي مانده است . بدين جهت در مقدمه اين كتاب‌ها پيوسته از خوانندگان خواسته شده كه اگر نواري از آن شهيد در دست دارند، در اختيار شوراي نظارت بر آثار شهيد بگذارند.


لذا همان گونه كه در بخشي از مقدمه جلد اول كتاب «آشنايي با قرآن» آمده است، «شناخت قرآن» نامي است كه خود استاد براي آن سلسله سخنراني‌ها انتخاب كرده بود، بنا بود مدخلي باشد براي يك رشته از بحث‌هاي عميق و اساسي عقيدتي، كه عبارت بودند از: خدا در قرآن، قرآن در قرآن، انسان در قرآن، تاريخ در قرآن، شناخت در قرآن و... كه روي هم مجموعه‌اي پر شماره و غني از معارف و انديشه‌هايي را كه در اين آخرين و كامل‌ترين پيام الاهي مندرج است در بر مي‌گرفت. گر چه طرح اين كار عظيم در سال‌هاي بعد و حتي تا دم شهادت توسط اين شاگرد راستين مكتب قرآن دنبال شد ، اما دريغ كه استاد مجال نيافت تا كار سترگي را كه آغاز كرده بود به ساماني نيكو رساند.


توفيق تفسير نيمي از قرآن هر چند براي مخاطبان عام براي انديش‌وراني همچون شهيد مطهري كه براي دفاع و سنگرباني از مباني عقيدتي و فكري اسلام لختي نياسود، توفيقي بزرگ است كه از عشق و دلدادگي وي به قرآن و باورمندي به جايگاه و نقش قرآن در تعالي بخشي به حيات فردي و اجتماعي مردم حكايت دارد.


استاد مطهري علاوه بر اينكه آثاري مستقل در زمينه قرآن و تفسير، در ساير آثار اين شهيد بويژه آثار كلامي وي همچون كتاب‌هاي «وحي و نبوت» ، به صورت مكرّر و پيوسته از آيات قرآن براي اثبات مباني كلامي متقن اسلامي يا نقد تفكرات رقيب استفاده شده است كه همه نشان از حضور پررنگ قرآن در تفكرات و انديشه‌هاي ايشان حكايت دارد.ژ



* شهيد مطهري دراصلاح جامعه و فرد، چگونه از قرآن استفاده كرد؟


ـ در روايات معصومان(ع) بر ضرورت زمان‌شناسي عالمان دين تاكيد فراوان شده است. امام صادق(ع) در روايتي معروف فرمود : «العالم بزمانه لا تهجم عليه اللوابس». بر عالم آگاه به زمان حوادث و رخدادها مشتبه نمي‌شود.


بي‌گمان هر كس كه با تاريخ تحولات فكري ايران در سال‌هاي پيش از انقلاب آشنا باشد، با قاطعيت ادعا خواهد كرد كه شهيد مطهري از شمار اندك انديش‌وراني بود كه با درايت قابل تحسين ، نيازها و ضرورت‌هاي عصر خود و چگونگي پاسخگويي به اين نيازها را مي‌شناخت. هجرت از قم به تهران، حضور فعّال و تاثيرگذار در دانشگاه تهران، همراهي در بنيان‌گذاري حسينيه ارشاد، تاليف و آثاري گاه در سطح عموم همچون داستان راستان و نقش آفريني در انقلاب اسلامي ايران از جمله شواهدي است كه به خوبي مدعا را اثبات مي‌كند.


رويكرد نسبتاً گسترده شهيد مطهري به قرآن حكايت از همين روحيه زمان‌شناسي او دارد. او در آثار خود اذعان مي‌كند كه هيچ بياني و پيامي به مشابه بيان قرآني براي تأثيرگذاري در روح و روان مخاطبان تاثيرگذار نيست.لذا استفاده ازقرآن را بهترين مورد راه اصلاح جامعه مي‌دانست.



* چرا شهيد مطهري ايده‌هاي فلاسفه را بهترين راهكار معرفي نكرد؟


ـ شهيد مطهري فلسفه و مباحث فلسفي را خشك، بي‌روح و فاقد قدرت حيات بخشي مي‌داند، به عنوان نمونه ايشان در بيان تفاوت تصويري كه فلسفه از خداوند مي‌سازد با تصاويري كه قرآن از خداوند ارائه كرده معتقد است كه خدايي كه فلاسفه الهي همچون ارسطو و افلاطون معرفي مي كنند يك موجود خشك بي‌روح است.


شهيد مطهري در همين مورد گفته است كه فلاسفه نهايتا عله العلل را اثبات مي‌كنند، از اين بيشتر ديگر حرفي ندارند. اين درست مثل اين است كه يك كسي بيايد قانون جاذبه عمومي را كشف كند كه يك قانوني در دنيا هست به نام جاذبه عمومي. چنين چيزي براي روح بشر جاذبه ندارد؛ يعني روح خودش را به سوي خودش نمي‌كشد، در روح بشر عشق و طلب به سوي خودش ايجاد نمي‌كند، پرواز ايجاد نمي‌كند.


شهيد مطهري در تفسير قرآن خود گفته است كه خدايي كه انبياء و قران به بشر معرفي مي‌كند جاذبه دارد، جميل است، زيباست، شايسته است كه محبوب و مطلوب بشر قرار بگيرد، بلكه تنها چيزي كه شايسته است به تمام معنا مطلوب و محبوب بشر قراربگيرد اوست. به گونه‌اي خدا را به انسان مي‌شناساند كه در انسان نوعي اشتعال ايجاد مي‌شود؛ يعني انسان برافروخته مي‌شود، در او عشق و حركت به سوي آن خدا به وجود مي‌آيد، شب زنده‌داري‌ها به وجود مي‌آورد.


به اعتقاد مطهري ارسطو قادر نيست كه خدا را به اين شكل به بشر بشناساند، نهايت تصويري كه آن ها مي دهند «عله العلل» اس. اما آن خدايي كه ما در قرآن آمده غير از اينكه عله العلل است به تعبير قرآن «الاول»؛ يعني اول مطلق است و همه چيز از آنجا پيدا شده، و نيز «الاخر» است؛ يعني آن كه باز به تعبير قرآن همه اشياء طبعاً به سوي او بازگشت مي‌كنند و به سوي او مي‌روند و نهايت همه چيز به سوي اوست.



* به چه علت شهيد مطهري، درس تفسير قرآن را به صورت مستقل را آغاز كرد؟


ـ اول اينكه مطهري قرآن را تمدن‌ساز مي‌دانست، و ثانيا شهيد مطهري در سال‌هايي به كار تحقيق، تدريس و تبليغ مشغول بود كه موج مخافت حكومت وابسته پهلوي با اسلام از يك سو و موج كاذب و پر جاذبه ماركسيسم از سويي ديگر، بنيادهاي عقيدتي عموم مردم، و اقشار فرهيخته بويژه دانشگاهيان را در معرض خطر جدي قرار داده بود. خطر ماركسيسم و انديشه‌هاي ماركسيستي چنان جدي بود كه باعث گرايش جمعي قابل توجه از جوانان و فرهيختگان آن عصر و شماري از مبارزان به اين مكتب الحادي شد. انحراف گروه مجاهدين خلق و پيدايش گروه فرقان زاييده اين پديده بوده است.


حركت سياسي امام خميني (ره) با هدف براندازي حكومت پهلوي، و حركت علمي و فكري علامه طباطبايي با تدوين كتاب‌هاي خاص فلسفي همچون اصول فلسفه و روش رئاليسم و تربيت شاگردان، تلاشي بود كه براي مقابله با اين دو جبهه انجام مي‌گرفت.


در چنين حال و هوايي شهيد مطهري بسان سنگرباني خستگي‌ ناپذير كه در متن اين تحولات آن هم در تهران و در دانشگاه حضور داشت ، به خوبي با اين آفات و خطرات آگاهي داشت و درست به همين خاطر تمام جد و جهد خود را براي مقابله با آنها به كار گرفت و با بيان و قلم خود با آنها به مبارزه برخاست. و سرانجام در همين راه بدست گروه منحرف فرقان به شهادت رسيد.


در چنين شرايطي كه توفان‌هاي سهم آساي دشمنان مغرض و دوستان جاهل، صدمات جبران ناپذيري به پيكره دين و باورهاي مردم مي‌زد، طبيعي است كه استاد شهيد مطهري يكي از موثرترين راه براي مقابله با اين خطرات را پناه آوردن و بهره جستن از قرآن و نشر معارف اين كتاب نور و هدايت ميان عوام و خواص مي‌دانسته است.


درست به همين خاطر تدريس تفسير قرآن براي دانشگاهيان و عموم مردم كه در مسجد الجواد(ع) و در منطقه قلهك تهران كه در طي چند سال متوالي در دهه پنجاه شمسي انجام مي‌گرفت، در دستور كار شهيد مطهري قرار گرفت.


و چنان كه اشاره كرديم وي در اين مدت توفيق ارائه نيمي از تفسير قرآن را يافت. و قصد داشت از اين مباحث به عنوان مقدمه‌اي براي تدوين يك دوره تفسير موضوعي جامع بهره گيرد.


بدون ترديد شهيد مطهري پس از رها كردن دانشكده الاهيات و برخي از ديگر از اشتغالات و با پديد آمدن فضاي بسيار مناسب و مساعد با پيروزي انقلاب اسلامي ، مجالي مناسب يافته بود كه انديشه‌هاي قرآني خود را توسعه و تعميق بخشد. اما دست ننگين تاريك دلان مانع تحقق اين آرمان بلند شد .

    حمید.bmp

 

 

شنبه 10 اردیبهشت 1390  11:32 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها