ايران همچنان برنده بزرگ تحولات منطقه است
تحليل استراتفور از موزاييك استراتژيك در منطقه/
ايران همچنان برنده بزرگ تحولات منطقه است
خبرگزاري فارس: انديشكده استراتفور آمريكا در تحليلي اذعان كرد كه ايران همچنان برنده بزرگ تحولات منطقه است.
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از سايت ايران هستهاي، پايگاه اينترنتي آسيا تايمز روز پنجشنبه در گزارشي به قلم ويكتور كاتساف از تل آويو تلاش كرد موزاييك استراتژيك در منطقه را توصيف كند. اين تحليل اگر چه در مواردي مانند تحليل اوضاع دروني سوريه و امكان سرايت ناآراميها به ايران، بوضوح داراي رويكردي صهيونيستي است اما بويژه در توصيف تقابلهاي راهبردي ايران با جبهه اعراب - آمريكا- اسرائيل به دقت پيش رفته و به نتيجهگيريهاي قابل توجهي رسيده است.
ايران هستهاي متن كامل اين تحليل را منتشر ميكند.
***
بهار به خاورميانه آمده است و اكنون اين سوال چند ميليارد دلاري مطرح است كه آيا جنگ بزرگي در تابستان در اين منطقه به راه ميافتد. از آنجا كه جواب اين سوال توضيحي براي ائتلافهاي در حال تغيير وقوع حوادث تهديدها تلاش براي تهيه و خريد سلاح و گمانهزنيهاي بازارهاي مالي جهاني است، به راستي پاسخ اين سؤال چندين ميليارد دلار ارزش دارد. اما لشكركشيهاي نظامي بزرگ در خاورميانه به لحاظ تاريخي در تابستان و حوالي اين فصل رخ داده است. برخي پيشبيني ميكنند اين روند به چند دليل تاريخي مشابه ادامه يابد. يكي اينكه شرايط جوي در اين فصل در بهترين وضع خود قرار دارد و اين بدين معني است كه نيروي هوايي در كارامدترين شكل خود ميتواند وارد عمل شود و نيروهاي زميني نيز به راحتي ميتوانند عمليات خود را به انجام برسانند. محصولات كشاورزي برداشت شده است. از اين رو نيروي انساني بيشتري براي جنگ در دسترس است و جنگ در اين زمان چالش كمتري براي اقتصادهاي ملي ايجاد ميكند بنابراين سياستمداران سرمايه گذاران و دانشمندان در هر بهاري بدون وقفه سعي ميكنند وقايع را پيشبيني كنند. در اين فصل بازي بررسي فنون و راهبردهاي پيچيده جنگي و فضاي سياسي آغاز ميشود. اين بازي شامل گمانه زنيهاي پرخطر، رزمايشهاي محرمانه و نبردهاي فشرده و كوتاه مدت است.
به ندرت جنگي در مشرق زمين از سال 1984 تاكنون بيش از يك ماه به طول انجاميده است كه دليل اصلي آن هزينه زياد جنگهاي مدرن و تهيه تداركات مجدد است. امسال تعداد نقش آفرينان اين بازي بسيار زياد است. انديشكده استراتفور آمريكا انقلاب بزرگ عربي، ضد انقلاب بزرگ عربي، بحران فزاينده در خليج فارس به دليل وخامت روابط شيعيان و سنيها در سراسر خاورميانه، اعلام استقلال كشور فلسطين در ماه سپتامبر و وقوع جنگي در اسرائيل يا با اين رژيم را در ميان توطئههاي ديگر به عنوان اصليترين عوامل غيرقابل پيشبيني در اين منطقه معرفي كرده است كه ميتواند خاورميانه را بيش از پيش بيثبات كند.
شرايط نيز بسيار پرخطر است چرا كه بنابر يك استعاره معروف بشكه باروت كشورهاي منطقه پر است. با توجه به اينكه سلاحهاي انبوهي در چند سال گذشته در منطقه انبار شده است ما ميتوانيم انتظار يك جنگي بزرگتر و وحشيانهتر را داشته باشيم. طراحان نظامي اسرائيل پيشبيني كردهاند صدها موشك عمدتاً از سوريه و لبنان تل آويو را هدف قرار ميدهند و هشدارهايي را مطرح كردهاند مبني بر اينكه آنها هر اقدام ممكني را براي مهار اين حمله به انجام ميرسانند. در نتيجه اين اقدام جبهه داخلي اسرائيل و در حقيقت همه جبهههاي منطقه احتمالاً به شدت صدمه خواهند ديد اما شأن و ارزش زندگي بشر در اين منطقه و در اين بازي ارزشي نسبي دارد نه واقعي. در بهترين حالت انتظار ميرود افراد جانشان را به خاطر دفاع از ميهن شان فدا كنند و در بدترين حالت به انسانها به عنوان چيزي به غير يك منبع ارزان در دسترس نگاه مي شود كه همچون سرمايه عمومي قابل حصول مجدد هستند. هيچ كس نميتواند بگويد اين نگاه بهتر از استفاده از انسانها به عنوان سپر انساني يا استقرار غيرنظاميان در نزديكي موسسات نظامي است.
سرمايه زيادي نيز به خطر ميافتد. قيمت طلا و نقره به بالاترين رقم خود رسيده است و بهاي هر بشكه نفت نيز از 110 دلار فراتر رفته است كه به گفته تحليلگران قيمت نفت از اين مقدار نيز بالاتر ميرود. استراتفور اعلام كرد دليل همه اين موارد صرفاً تحولات خاورميانه نيست. بخش اعظم آن به دليل بحران مالي جهان و فشارهاي تورمي بر همه پولهاي رايج اصلي است.
با اين حال علت اين شرايط تا حد زيادي گمانهزني است كه بخش اعظم اين گمانه زنيها بر اساس ناپايداري نظامي و سياسي در خاورميانه صورت ميگيرد. در حالي كه بهاي نفت نسبت به تحولات در منطقه حساس است، طلا و نقره به عنوان داراييهاي امن در دوران تغييرات فاحش سياسي و مالي است. استراتفور در گزارش ديگري اعلام كرد زمانيكه ما علت افزايش بهاي نفت را سوال ميكنيم ايده خطر ژئوپليتيك به ذهن خطور ميكند. اين يك گمانه زني احمقانه نيست. قطعاً نگرانيهاي زيادي در اين باره وجود دارد. رژيم سوريه به تازگي با اجراي اقدامات سركوبگرانهاي تمام عيار هرگونه نشانهاي از اصلاحات را مدفون كرد.
بشار اسد رئيس جمهور سوريه يك هفته پيش اذعان كرد شكافي ميان خواستهاي مردم و مواضع دولت وجود دارد. سپس وي به سرعت تلاش كرد تا اين شكاف را با گلوله پر كند. ميزان نگراني اسد را ميتوان با صدها كشته اين اعتراضات و انتقال تانكها به شهرهاي سوريه اندازهگيري كرد. اين موارد خبر بدي براي همه در خاورميانه از تركيه گرفته تا ايران و اسرائيل است. بدتر از همه اينكه اكنون نميتوان احتمال سقوط كامل اين كشور را به هرج و مرج رد كرد. اين نتيجه قطعي براي اوضاع سوريه نيست و تا حد زيادي به اين مسئله بستگي خواهد داشت كه آيا نظاميان ارتش اين كشور در آينده فرار ميكنند يا خير. اين امر بدين معني است كه هزاران موشك ميان برد و بيشمار سلاح ديگر احتمالاً بدست حزب الله لبنان، حماس، جنگجويان كرد، حزب كارگران كردستان (پ ك ك) و ديگر نقش آفرينان متخاصم ميافتد.
بحرانهاي كوچك ديگري وجود دارد كه در حال شكلگيري است. آمريكا مجبور شد دو هواپيماي بدون سرنشين به ليبي اعزام كند. اين ائتلاف كه ظاهراً در تلاش براي ترور معمر قذافي رهبر ليبي ناكام بوده، دلسرد شده است. در همين حال سرهنگ قذافي با تغيير فنون جنگي خود نيروهايش را از شهر مصراته خارج كرد تا درگيريها را در مناطق كوهستاني غرب ليبي شدت دهد.
گزارشهايي از حصول توافقي مبهم در يمن ميان معترضان و مخالفان وجود دارد اما منابع ميگويند اوضاع در اين كشور همچنان ناپايدار است. يمن كشوري است كه ستيزه جويي اسلامي از مدتها پيش در آن ريشه داشته است. كشوري كه در آن قبيله گرايي قوي است و منافع قدرتهاي منطقهاي به ويژه عربستان و ايران در آن گره خورده است.
با اين حال توطئه واقعي در خليج فارس و شبه جزيره عربي در حال شكلگيري است جايي كه عربستان سعودي و ايران اگر چه به صورت غير مستقيم اكنون در نبرد هستند. اين نبرد بحران سوريه را نيز برجسته كرده است چرا كه سوريه متحد ايران و محور اصلي نفوذ و قدرت ارعاب ايران در مشرق زمين است. علاوه بر اين بعيد است مقامات ايران معترضان خودشان را فراموش كنند و نگرانند كه بعد از اسد اين اعتراضات دامن انها را بگيرد. اوي ايساچاروف يكي از خبرنگاران اسرائيل گفت كابوس سقوط اسد نه فقط به دليل آنكه تهران متحد مهم سوريه است بلكه به دليل پيامدهايي كه اين امر بر اعتراضات آينده عليه رژيم ايران خواهد داشت يك نگراني واقعي در ايران است.
هرچند كاملا روشن است كه عربستان سعودي به ناآراميها در سوريه دامن ميزند اما سعوديها آمادهاند تا در صورت عميقتر شدن ناآراميها در سوريه نهايت استفاده را از آن ببرند، اما در صورتي كه اسد از اين بحران جان سالم بدر ببرد و ائتلافش با ايران قويتر از گذشته شود سعوديها از اين جريان بسيار زيان مي بينند.
برعكس شايد ايران تنها نيروي تحريك كننده اعتراضات در بحرين و يمن نباشد اما اين دو كشور مناطق حساسي براي عربستان سعودي به شمار ميآيد و جمهوري اسلامي به روشني سعي ميكند بهترين رويكرد را براي اين ناآراميها ترسيم كند. دو مكان بحراني ديگري كه منافع عربستان سعودي و ايران در آنها گره خورده است عراق و لبنان هستند.
توطئه مهمي در رابطه عربستان سعودي با آمريكا برملا شده است. پادشاه عربستان از شيوه برخورد باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا با حسني مبارك رئيس جمهور پيشين و دوست و متحدش در مصر نگران است اما فراتر از آن به نظر ميرسد سعوديها در نظر دارند آمريكاييها را به رويارويي با ايران بكشانند. آنها ائتلافي از كشورهاي حاشيه خليج فارس را عليه ايران جمع كردهاند و در عين حال در حال اعمال فشار به آمريكا براي مداخله از جناحي ديگر هستند. استراتفور معتقد است محور اصلي سفر روز سهشنبه شخ محمد بن زائد ال نهيان وليعهد امارات عربي متحده به واشنگتن به احتمال قوي اعمال فشار آمريكا به ايران بوده است. استراتفور در گزارش خود آورده است ما مشخصا نميدانيم امارات عربي متحده چه درخواستي از آمريكا دارد اما براي ما جاي بسي تعجب دارد اگر هدف از اين سفر چيزي به غير از دريافت نشانهاي قاطع از آمريكا مبني بر آمادگياش براي به چالش كشيدن قدرت ايران در منطقه باشد.
يكي از مهمترين ميادين جنگ در منطقه عراق است. به عقيده انديشكده آمريكايي استراتفور عقب نشيني تدريجي آمريكا از اين كشور يك منبع جدي بيثباتي است. اين انديشكده در گزارش خود آورده است اين مسئله تصادفي نيست كه عقب نشيني نيروهاي آمريكايي با بيثباتي عظيم در منطقه به ويژه در شبه جزيره عربي همراه شده است.
فرضيه احتمالاً درست اين است كه ايران به دنبال بودن در جايگاه قدرت برتر در خليج فارس است و هيچ قدرت محلي وجود ندارد كه بتواند به درستي اين تلاش را به چالش بكشد. در حالي كه حضور نيروهاي آمريكايي در عراق رو به كاهش است نفوذ ايران رو به گسترش است و اين امر اگر به طور كامل باعث بي ثباتي منطقه نشود به تدريج منطقه را با بيثباتي بيشتري رو به رو ميكند. بحرين مثالي از اين ماجراست چرا كه اكثريت جمعيت اين كشور شيعه هستند اما كشورهاي ديگر از جمله عربستان سعودي نيز اقليت قابل توجهي شيعه دارند.
درخواستهاي عربستان سعودي از واشنگتن جنبه ديگري نيز دارد. به تازگي گزارشهايي منتشر شد كه سلطان بندر بن سلطان قهرمان سابق ديپلماسي عربستان را به كانون توجهات بازگرداند. وي چند سال پيش در واشنگتن به دليل اظهاراتي مبني بر اينكه تهديد شده است به شخصيتي منفور تبديل شد. وي گفت اشتباه است كه فكر كنيم مردم ما هر اقدامي را كه براي زنده ماندنشان ضروري است به انجام نمي رسانند. اگر لازم باشد براي زنده ماندن به سوي اسامه بن لادن رهبر شبكه القاعده برويم اين كار را مي كنيم. اگر لازم باشد به سوي قذافي برويم از اين كار نيز مضايقه نميكنيم يا اگر لازم باشد به بغداد برويم و از صدام همچون يك برادر حمايت كنيم اين كار را ميكنيم.
جان هانا در مجله سياست خارجي آمريكا (فارين پاليسي) نوشت مهارتهاي چشمگير بندر كه احساس ميكند نميتواند به حمايت آمريكا اعتماد كند فرمولي براي زمان آشفتگي است و اين فرمول زماني كه كشورهايي نظير پاكستان و چين وارد اين تركيب ميشوند بدتر ميشود. هانا اعلام كرد يكي از سناريوهاي مطرح اين است اگر تلاش عربستان براي جلب حمايت آمريكا با شكست همراه شود اين كشور احتمالاً به دنبال مسلح كردن خود با استفاده از موشك يا سلاحهاي كشتار جمعي به عنوان يك اقدام بازدارنده است يا حداقل از بازوي نظامي پاكستان براي مبارزه عليه ايران كمك ميگيرد.
اين سناريو مستحق توجه بيشتري است چرا كه بر اساس اين سناريو پاكستان احتمالاً خود را در خط مقدم رويارويي جدي شيعيان و سنيها مييابد. به نظر ميرسد دولت اوباما همانطور كه سياست خارجياش ايجاب ميكند محتاطانه به اين مسئله واكنش نشان ميدهد.
استراتفور در گزارش اخير خود آورده است آمريكا به دولت عراق گفت اگر حضور نظامي آمريكا را پس از 31 دسامبر سال 2011 خواستار است بايد فوراً درخواستش را مطرح كند. اين انديشكده آمريكايي نوشت آنچه در واقع رخ داد اين است كه آمريكا از دولت عراق خواست تصميماش را درباره عقب نشيني آمريكا تغيير دهد و علاقهمند بود عراق اين تصميم را درست الان كه آمريكا به دنبال نفوذ بر برخي تحولات در خليج فارس است تغيير دهد.
پاسخ دولت عراق به پيشنهاد آمريكا قابل پيشبيني بود. مشخص نيست عراقيها در هر صورت آماده موافقت با باقي ماندن نيروهاي آمريكايي در اين كشور باشند اما نگاه داشتن 20 هزار نيرو نيز براي عصباني كردن ايران كافي است اما اين تعداد براي برخورد با پيامدهاي اين ماجرا كافي نيست.
استراتفور معتقد است آمريكا همچون عربستان سعودي به دليل نداشتن طرحهاي جايگزين بهتر احتمالاً به دنبال ايجاد روابط حسنه با ايران است اما تصور اين اقدام نيز دشوار و خطرناك است. اول از همه اينكه مشخص نيست رهبري ايران براي حصول چنين توافقي كاملاً متحد باشد. دوم اينكه تحولات كنوني به راه حلي صلح آميز اشاره ندارد و اين تنشها تا حدي افزايش يافته است كه كاستن از شدت آنها امري دشوار خواهد بود.
ايران اعلام كرد ويروس كامپيوتري دومي به نام استارس اين كشور را هدف قرار داده است. اسرائيل پس از تهديدهاي سال گذشته درباره اين مسئله سكوت اختيار كرد و به جاي آن اظهارات انتقادياش را عليه نمايندگان ايران يعني حماس و حزب الله لبنان افزايش داد. اين روند نشان دهنده يك نوع كنارهگيري از اين جريانات است اما ميتواند مانوري فريبنده و يكي از شاخصهاي راهبردهاي نظامي اسرائيل باشد. رويارويي مختصر چند هفته گذشته در غزه به شدت به حماس ضربه زد و بازدارندگي اسرائيل را افزايش داد و در عين حال انتشار نقشه هاي كاملي از مواضع حزب الله لبنان در مناطق مسكوني جنوب لبنان يك هشدار و طرحي براي آماده سازي افكار عمومي جهان براي نبردي ديگر در اين منطقه تلقي شد. اين اقدام در پي تهديدهاي بيصداي اسرائيل درباره اقدامات تلافي جويانه گسترده در صورت حمله حزب الله لبنان به اسرائيل صورت گرفت. سناريويي كه شامل حمله اسرائيل يا آمريكا به ايران نيز است.
اسرائيل در موقعيت مناسبي براي حمله به ايران قرار ندارد و به نظر ميرسد اكنون به اين امر رضايت مي دهد كه عربستان سعودي جبهه مخالف عليه ايران را مشتعل نگه دارد. با اين حال اگر احساس كند در نتيجه ايجاد روابط حسنه عربستان سعودي آمريكا و ايران منزوي ميشود احتمالاً مجبور ميشود وارد عمل شود.
علاوه بر اين، دولت بنيامين نتانياهو متعهد شده است با برنامه هسته اي ايران برخورد كند و به تازگي تحت فشار قابل توجه داخلي و بينالمللي قرار گرفته است. مهمتر از همه اينكه به نظر ميرسد فلسطينيها در نظر دارند به زودي استقلال خود را با رضايت يا بدون رضايت اسرائيل اعلام كنند و از آنجا كه در صورت تحقق اين امر وي با خطر كنار گذاشته شدن از جانب ائتلاف بزرگش رو به رو ميشود نتانياهو احتمالاً به جاي آن تشديد تنش در جبهه ايران را به عنوان راهي براي جلب حمايت داخلي برميگزيند.
امير اورن خبرنگار اسرائيلي اعلام كرد موفقيتهاي قابل توجه سيستم ضد موشكي گنبد آهني در نزديكي غزه احتمالاً به نتانياهو براي توجيه حملهاي به ايران در داخل اين رژيم كمك ميكند.
در كل به زحمت ميتوان گفت جنگي تمام عيار اين تابستان در خاورميانه روي ميدهد اما خاورميانه قطعاً به روند كنوني خود به عنوان منطقهاي بسيار پويا و پرحادثه كه تضاد منافع در آن شدت دارد ادامه ميدهد. حداقل ميتوان گفت ناآراميها و اقدامات سركوبگرانه به احتمال قوي در اين منطقه براي مدتي شدت مي گيرد.
انتهاي پيام/خ
شنبه 10 اردیبهشت 1390 11:01 AM
تشکرات از این پست