0

خليج فارس ' ، خاستگاه تمدن پارس ، زادگاه ديپلماسي ايران

 
hojat20
hojat20
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 42154
محل سکونت : بوشهر

خليج فارس ' ، خاستگاه تمدن پارس ، زادگاه ديپلماسي ايران

خليج فارس ' ، خاستگاه تمدن پارس ، زادگاه ديپلماسي ايران
شهركرد- درياي پارس كه در تاريخ بعدها به نام خليج فارس شناخته شد تاريخي ترين نام پارسي در جهان است و اين دريا از ابتداي نامگذاري امپراتوري هاي جهان با نام درياي پارس، درياي آريانا و خليج فارس شناخته شده است.

نخستين بار ايرانيان با ديپلماسي جهاني، سياست خارجي را در جهان از درياي پارس آغاز كردند و پنج هزار سال پيش در اين دريا اسيران لشگريان توراني مهاجم به ايران را به شهرهاي خود بازگرداندند و امان نامه به دريانوردان سرگردان سوار بر قايق هاي پوستي براي عبور از اين دريا را صادر كردند.


شواهد و قرائن تاريخي بدست آمده از ايران باستان نشان مي دهد كه ايران بنيانگذار ' نظام ديپلماسي' در جهان بوده و نخستين بار ديپلماسي بين المللي درجهان از سوي ايران در رابطه با كشور يونان بكارگرفته شد و در آن تمامي معاهدات بين المللي و ديپلماتيك رعايت شده است.


ايران از زمان باستان به كشورهاي همسايه احترام مي گذاشت و استقلال كشورهاي همسايه را از همان زمان باستان به رسميت مي شناخته و ايرانيان تا زماني كه كشورهاي همسايه عصيان نمي كردند و دست به غارت و ترور ايرانيان نمي زدند، استقلال اين كشورها را به رسميت مي شناختند.


در دوره هخامنشي نيز برخي از كشورهاي پادشاهي برعليه ايران دست به عصيانگري، چپاول، غارت ، ترور و آتش سوزي زدند و به همين دليل روابط ديپلماسي تبديل به نظامي گري در جهان باستان شد.


' خليج فارس ' از زمان پادشاهي داريوش هخامنشي با نام ' درياي پارس ' شناخته مي شده و كتيبه آن هم اكنون در مصر موجود است و درياي عمان نيز ، همان درياي پارس بوده و خليج فارس در كتيبه داريوش در مصر ، از منتهي عليه خليج فارس تا درياي هند بوده است.


نام درياي پارس از زمان باستان در زمان حيات سياسي بابل مورد استفاده و تاييد تمام ملل قرار گرفت و تمام تاريخ نگاران، جغرافيدانان، سياستمداران در آثار خود از اين خليج به همين نام ياد كرده اند.


سفرنامه فيثاغورث 570 قبل از ميلاد تا سال 1958 در تمام منابع مكتوب جهان نام درياي پارس (خليج فارس ) يا معادل هاي آن در ديگر زبان ها ثبت كرده است.


سازمان ملل متحد در سند رسمي پنجم مارس سال 1971 ميلادي در يادداشتي با عنوان AD113/GEN به دولت ايران، يادآور مي شود كه عرف جاري در دبيرخانه سازمان ملل متحد در اسناد و نقشه هاي جغرافيايي منطقه آبي بين ايران از سمت شمال و خاور و تعدادي از كشورهاي عربي از سوي جنوب و باختر به نام خليج فارس ناميده شود و اين بنا بر عرف قديمي انتشار اطلس ها و فرهنگ هاي جغرافيايي است.


سازمان ملل به خاطر بروز اشتباهي در سند 26 ژوئن 1991ميلادي براي كار بردن نام خليج فارس مرتكب شد، از ايرانيان عذرخواهي كرد و آن را اشتباه سهوي دانسته و از كارگزاران سازمان خواسته است همواره اين موضع ايران را در نظر داشته باشند.


شهاب الدين النويري و ابن حوقل النصيبي بغدادي از دانشمندان عرب، نام خليج فارس را همراه با نقشه آن به گونه اي مستند مشخص كرده اند، بر كاربرد نام درياي پارس و خليج فارس نيز در دوران تاريخي عربي تاكيد كرده اند.


تحولات داخلي قاره اروپا در چند قرن گذشته موجب شد تا امپراتوري هاي بزرگ كه قدرت نظامي آنها بر نيروي دريايي شان استوار بود، ايجاد شوند و براي ادامه حيات خود بر بسياري از مناطق جهان تسلط يابند.


انگلستان براي حفظ هندوستان چشم به راه خليج فارس داشت و براي او نيز اين دريا بسيار اهميت داشت و لرد كرزن، يكي از طراحان سياست خارجي بريتانيا، خليج فارس را از دو جنبه داراي اهميت دانست، نخست منطقه اي براي حفظ هندوستان و دوم، آبراهي پراهميت كه بايد حفظ مي شد.


هند يكي از بزرگترين شركاي تجاري ايران در دوره صفويه به شمار مي رفت و حجم عظيمي از كالاهاي بومي و غيربومي ميان دو كشور مبادله مي شد و انگليس براي نگهداشت مستعمراتي هند، خليج فارس را براي خود بسيار با اهميت مي دانست.


بسياري از بازرگانان و عناصر فعال دو كشور در بندرها، شهرها و مراكز تجاري يكديگر مستقر شده و چرخه عظيمي از داد و ستد را به وجود آورده بودند و از اين رو، با توجه به جايگاه مهمي كه هندوستان در اقتصاد ايران داشت،انگليس براي دستيابي خليج فارس از راه اندازي هيچ كودتايي در مناطق اين دريا دست برنداشت.


تاريخ ملوك هرمز، محدوده هفتصدساله تاريخ جنوب ايران را شامل مي شود و تاريخ اين ملوك به شدت تحت تاثير دگرگوني هاي مسير تجارت دريايي و خشكي است و بندر و جزيره هرمز به عنوان محل تلاقي راه هاي تجاري دريايي و خشكي و يكي از مراكز مهم خليج فارس به شمار مي رفت و از آنجايي كه اين شهر در دو مسير بازرگاني خشكي و دريايي قرار داشت و از اين رو براي پرتغالي ها و انگليسي ها حياتي بود.


تحريف نام خليج فارس در سال 1958 به وسيله رودريك اوون و سر چارلز بلگريوي انگليسي پايه گذاري شد و روديك اوون با ارائه استدلالي ضعيف در توجيه اين اقدام خود در نقشه هاي جغرافيايي نام غير ايراني خليج فارس را بنيان گذاشت.


تحريف نام خليج فارس بر اساس يك طرح انگليسي از چند دهه پيش درست در زماني كه ستاره امپراتوري بريتانياي كبير پس از جنگ جهاني دوم رو به افول مي گذاشت، آغاز شد تا به واسطه فتنه انگليسي ها بتوانند بين اعراب ايجاد اتحاد جغرافيايي ذهني ايجاد كنند.


قبل از خروج نيروهاي انگليسي از منطقه خليج فارس پايه هاي اين نفاق براي تحريف نام خليج فارس بنا شد و كشورهاي عربي نيز با ايجاد تقسيمات ارضي و مرزي اختلاف برانگيز از اين فتنه استقبال كردند.


انگليس پيش از خارج كردن نيروهاي خود از منطقه خليج فارس، با مانع تراشي بر سر اعاده حاكميت ايران بر جزاير سه گانه اين فتنه را تا آخرين لحظات ترك خليج فارس در اواخر دهه 70 ميلادي مديريت كرد و بدين ترتيب پايه نفاق را ميان ايران و اعراب را بنا نهاد.


با خروج انگليس از خليج فارس و واگذاري اين ماموريت به آمريكا، به تدريج نقش آمريكا نيز در اين زمينه به ويژه پس از انقلاب اسلامي آشكار شد.


تحريف نام خليج فارس گامي جديد در مسير اجراي طرح اختلاف افكني بود، كه راهبرد اين طرح تا قبل از خروج انگليس از منطقه با اين كشور بود،اما پس از آن و به خصوص در دوران پس از پيروزي انقلاب اسلامي آمريكا به اجراي اين طرح پيوست و مووسسه نشنال جئوگرافي ماموريتي براي تحريف علمي در اين زمينه پيدا كرد.


منطقه حساس خاورميانه و به ويژه موقعيت ژئواستراتژيك خليج فارس با ذخاير عظيم نفت و گاز از زماني كه قدرت هاي بزرگ به قدرت و اهميت انرژي در جهان پي بردند، همواره باعث طمع دشمنان و كشورهاي فرامنطقه اي بوده است.


در دوراني استعمارگر پير كه خود را بريتانياي كبير مي ناميد بر منابع و ذخاير اين منطقه چنگ افكند و ديگر زماني آمريكا بر آن چيره داشت و در اين ميان كشورهاي منطقه نه تنها از اين ذخاير خدادادي استفاده بهينه نكردند تا زيرساخت هاي خود را ترميم كنند بلكه به سودهاي مالي آن دل خوش كردند و كنسرسيوم هاي نفتي چندمليتي بسان سفيران اقتصادي غرب بر سراين منطقه سايه افكندند.


شكل گيري انقلاب اسلامي ايران باعث به خطر افتادن منافع قدرت هاي بزرگ به ويژه آمريكا و انگليس شده چرا كه شاهراهي به نام خليج فارس را از دست مي دادند به همين علت اقدام به تفرقه افكني بر سر خليج فارس در منطقه كردند.


از دست دادن انتقال انرژي بزرگ يعني نفت در منطقه خليج فارس و وجود تنگ راه تنگه هرمز در اختيار ايران،خواب خوش غارت را از چشمان استعمارگران ربود و تنها راه براي برهم زدن معادلات به وجود آمده در منطقه ايجاد اختلاف و تحريف هاي تاريخي بود.


خليج فارس در درجه اول بزرگ ترين منبع تامين كننده سوخت و انرژي جهان محسوب مي شود و همچنان موقعيت خود را به اين لحاظ حفظ كرده كه تحولات ژئوپلتيك سوخت باعث شد آمريكا براي به دست آوردن منطقه در هزاره سوم كه آن را هزاره حقوق بشر نام نهاده بودند به عراق و افغانستان لشگري كشي كند.


اهميت استثنايي منطقه خليج فارس براي غربي ها نسبت به دهه 1970 كه اهميت اين منطقه فوق العاده زياد بود، آنان را براي دست يابي به منابع ارزان قيمت خليج فارس دست به تكاپو انداختند و ايران را بزرگترين عامل براي چپاول منابع منطقه ديدند از اين رو براي بازگشت به دهه 70دست به هرگونه تهديد و تفرقه زدند.


دهه 1990 دوران آغاز غرب به دنبال يافتن منطقه اي جايگزين براي تامين سوخت بود و درياي خزر را بهترين منطقه اعلام كردند ولي منطقه درياي خزر نتوانست منابع آنها را تامين كند و ميزان منابع سوختي خزر به هيچ وجه قابل قياس با منطقه خليج فارس اعلام نشد پس خليج فارس همچنان به عنوان منطقه شماره يك در جهان سوخت و انرژي در ژئوپلتيك انرژي جهاني نقش آفريني مي كند.


اين قدرت ها به بهانه حركت هاي رژيم بعثي كه به از بين بردن ساختار امنيتي در منطقه منجر شده بود و اثبات كنترل برتر خود بر منطقه وارد منطقه شدند و حاصل اين ورود حداقل دو جنگ بسيار گسترده در منطقه شد.


ورود نيروهاي فرامنطقه اي در منطقه و استقرار اين نيروها در منطقه با هدف ايجاد يك وضعيت و موازنه جديد قوا در منطقه صورت گرفت و وقتي تلاش استراتژيك بعثي در زمينه از ميان بردن قدرت ايراني خليج فارس با شكست مواجه شد، غرب به سرعت تصميم گرفت اجازه ندهد اين عدم شكست ايران و خدشه دار شدن موقعيت برتر ايران در منطقه به صورت امر ثابت شده دائمي در بيايد و به اين دليل، به بهانه هايي كه صدام در منطقه به وجود آورد نيروهايش را به اين ناحيه گسيل كرد تا خود بتواند در نقش قدرت برتر در منطقه وضعيت جديدي را ايجاد كند.


تلاش براي تحريف نام خليج فارس در ادامه تلاش هايي قرار دارد كه با اهداف و منافع دولت هاي فرامنطقه اي و هم پيمان منطقه اي آنها در خاورميانه يعني رژيم صهيونيستي ارتباط مستقيم دارد و به همين علت متناسب با نيازهاي منطقه اي اين دسته از بازيگران آشوب ساز خبرساز مي شوند.


اما كتيبه خليج فارس متعلق به دوران هخامنشي است وسند محكمي براي اثبات هميشگي خليج فارس و ايراني بودن اين خليج از دوران باستان تاكنون مي باشد.


اين كتيبه تاريخي در جزيره خارك ميراث ماندگاري براي ايرانيان بوده كه بخشي هاي از آن عمدي يابه صورت غير عمدي تخريب شده است.


دهم ارديبهشت سالروز شكست اشغالگران پرتغالي در جزيره هرمز از سوي سپاه امامقلي خان سردار شاه عباس صفوي كه به حضور و تسلط يكصدساله آنان بر جزاير و آب هاي جنوبي ايران خاتمه داد، در سال 1384تصويب شوراي عالي انقلاب فرهنگي روز ملي خليج فارس نام گرفته است.

آنروز .. تازه فهمیدم .. 

 در چه بلندایی آشیانه داشتم...  وقتی از چشمهایت افتادم...

شنبه 10 اردیبهشت 1390  9:14 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها