0

اصفهان در دوره پيش از اسلام

 
amuzesh2005
amuzesh2005
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1387 
تعداد پست ها : 6524
محل سکونت : آذربایجانشرقی

اصفهان در دوره پيش از اسلام

وجه تسميه اصفهان

يونانيان قديم با نام اصفهان آشنايي داشته اند،از آن جمله‌ (بطلميوس) جغرافيدان مشهور يوناني،نام اصفهان را (آسپادانا) و آن را مشتق از (اسپادا) به معني سپاه مي داند. (1)
-در فرهنگ معين اعلام آمده است:
اصفهان در اصل (اَسبَهان) بوده و اسبه مخفف (اَسباه) است به معني لشكر و سپاه. (2)
-در فارسي قديم (اسپ) معادل (اسب) امروزي است و به همين دليل بعضي از خاورشناسان خارجي مي دانند كه كلمه ي (اسپها) جمع (اسپ) يا اسب بوده و نام شهر (اسبان) است و آن را به دليل پرورش اسب،در اين ناحيه مي دانند. (3)
-در مورد نام اسپاهان و اصفهان،اغلب جغرافي دانان و نويسندگان،معتقدند كه ريشه ي آن سپاه است و دليل آن اين است كه اصفهان در سالهاي قبل از اسلام،بويژه عهد ساسانيان مركز تجمع سپاه بوده است و سپاهيان مناطق جنوبي ايران،مانند كرمان،فارس و خوزستان در اين ناحيه گرد مي آمدند و بعد از آموزش ديدن به طرف مقصد حركت مي كردند و به اين ترتيب،آنجا را اسپهان يا سپاهان ناميده اند كه مركب از دو لغت سپاه به معني ارتش و (هان) به معني اسم مكان است و در مجموع مي شود،جاي سپاه. (4)
-به موجب گفته ها ونوشته هاي شرق شناسان،باستان شناسان و ايران شناسان مشهور دنيا،اصفهان يكي از سه شهر معتبر تاريخي رديف اول جهان است (شهرهاي دير عبارتند از ونيز و فلورانس). (5)
-در كتاب هرودت مورخ مشهور يوناني قرن پنجم قبل از ميلاد،اسم اصفهان به نام (پارناكنا) و جاي آن در مشرق اصفهان كنوني ذكر شده است كه مسكن قبيله ي (پارتاكنيان) از قبايل مادهاي ايراني بوده و مادها كساني بودند كه اولين دولت پادشاهي قديم ايران را به پايتختي اكباتان (همدان) در مغرب فلات ايران به وجود آوردند.(6)
-دياكونف در كتاب تاريخ ماد معتقد است : مركز پارتاكنا شهر (گاباي) يعني (جي) امروز بود كه همان (گابي) و (گابه) پارتها (اشكانيان) بود و گي يا (جي) در زمان ساسانيان بود كه در 5/3 كيلومتري مشرق اصفهان قرار دارد.(7)
-در روزگار پيش از اسلام،(جي) به منطقه ممتد و وسيعي اطلاق مي شد كه دو ساحل شمال و جنوب زاينده رود را در بر مي گرفته و رودخانه چنان كه امروز هم مشاهده مي شود،بين اراضي جي جريان داشته است ولي امروزه با دو نام مشابه سروكار داريم كه از قرنها پيش و در دوران اسلامي تاريخ اصفهان متداول شده است،يكي (جي) كه هم چنان به اراضي شمال رودخانه اطلاق مي شود و ديگري (برز رود جي) كه اراضي ساحلي جنوب رودخانه بين پل جي (پل شهرستان) و پل مارنان (ماربانان) را در بر مي گيرد،اسامي قديمي آن مانند: بافان،دستگرد،شهرز،سيچان،قِينان،سيرويه (شيرويه)،گُرجي ها،فرح آباد و سعادت آباد به قوت خود باقي است.(8)
-(گاباي) و (گابه) مركز اصفهان قديم ظاهراً در قرن 7 قبل از ميلاد كه دولت بزرگ عيلام با پايتختي شوش به دست آشور باني پال
فرمانرواي قهّار و سفّاك آشور برافتاد،در قلمرو (اَنشان) قرار گرفت و سالياني چند مركز دولت مستقر پارسي زبان(آنشان) بوده است.
نظر به اهميت جغرافيايي خاص اصفهان كه در محل تقاطع راه هاي عمده سرزميني ايران قرار دارد،از جمله اقامتگاههاي سلطنتي شهرياران هخامنشي بوده و به نام (گاباي) و (گي) در پارسي عليا از اهميت خاصي برخوردار بوده است.(9)
-(استرابون) جغرافي دان مشهور يوناني (40ق ميلاد- 40 ميلادي) مي گويد: اصفهان از مراكز مهم كشور در زمان هخامنشيان محسوب مي شده است. اسكندر مقدوني كه هخامنشيان را منقرض كرد،توجه خاص به اين شهر داشت و به دستور او معماري به نام (جِي) فرزند (زراده ي اصفهان) شهر (جي) را بنا كرد.(10)
-بعد از مرگ (آنتيوهوس اپينانس) در (گابه)،(گابيانه) را به قلمرو خود افزود و سپس حدود كشور خود را تا خليج فارس و سلوسيا در كنار درياي احمر امتداد داد.(11)
-به نظر مي رسد از دوره ي ساسانيان به بعد نام اصفهان كه تصحيف و تحريفي از اسپهان (اسپاهان)،سپاهان،اَسپدان،اَسپَدانه،اسَبَه آن،اَصبَهان بوده،جايگزين حكومت نشيني آن يعني (گابيانا) شده و امتيازي كه بر ساير شهرهاي ايران آن زمان حاصل كرده از آن جهت بوده كه وليعهد نشينيِ عهد ساسانيان بوده است. (12)
-دكتر زرين كوب مي نويسد:
معروفترين ناحيه اي كه در منابع تاريخي از آن به عنوان (اصفهان) زمانِ (ماد) نام برده شده است،ناحيه ي (پاري تاكن) است كه با عناويني مشابه،آن را معادل (فردين) امروزي يا اصفهان عنوان نموده اند. طوايف مادها شامل شش طايفه بزرگ بود كه يكي از آنها به عنوان (پريته كينويي) در حدود اصفهان- فردين مي زيسته اند. اصفهان با توجه به موقعيت خاصي كه در رشته و محل تقاطع راه- هاي عمده اي چون پرسپوليس (تخت جمشيد فارس) قرار گرفته بود،از نظر هخامنشيان نيز از اهميت ويژه اي برخوردار شده است. (13)
 

اصفهان در دوره ي مقدونيان:

اسكندر هرقدر در نواحي شرقي قلمرو هخامنشي پيش مي رفت خود را بيش از پيش مغلوب مديريت شرقي ها مي يافت و به تقليد از هخامنشيان براي حفظ سرزمين هاي فتح شده،پادگانهاي نظامي در جاي آنها،مستقر مي رسد. (14)
-پيرنيا،مؤلف كتاب ايران باستان،اصفهانِ زمان جانشينان اسكندر را (گابي ين) Gabien ، مي خواند و مي گويد در آنجا علوفه و آذوقه فراوان يافت مي شد. (15)
 

اصفهان در عهد پارتيان يا اشكانيان

ايران در دوره ي پارتيان 18 ايالت داشته كه هركدام پادشاه مستقلي داشته اند. (16)
اصفهان در اين دوره،در ممالك موسوم به ماد بزرگ قرار داشت و تحت حاكميت (اشك) قرار داشت. (17)
-از اصفهان در دوره ي پارتيان اطلاع زيادي در دست نيست اما به نظر مي رسد اين شهر يكي از مراكز اداري پارتيان بوده است،با استفاده از شاهنامه ي فردوسي مي توان گفت كه اصفهان در زمان پارت ها،يكي از شهرهاي مهمي بوده كه به بهرام سپرده شده بود. (18)
 

اصفهان در دوره ي ساسانيان

پيگولوسكايا مي نويسد: چنين بر مي آيد كه سده ي ششم ميلادي در ايران،استاندار مقام و پايه ي بالنسبه بلند شمرده مي شد و از استانداري كه در رأس سپاه سپاهان (اصفهان) قرار داشت،چنين ياد شده است.(19)
هرتسفلد معتقد است كه (واسپوهر) به معناي احض عنوان (وليعهد) است و اصفهان را در دوره ي ساساني به اهميت فوق العاده آن و وليعهد مي سپردند و (واسپوهرگان) نام رسمي اين ايالت است. (20)
چنين پيداست كه اين شهر (اصفهان) در پايان دوره ي ساساني مركز (واسپوهران) ايران محسوب مي شده است و واسپوهران،آمار كار يا (مستوفي خراج واسپوهران) در اصفهان مقام داشته است. (21)
در دوره ي ساسانيان مانند دوره ي پارتيان،شهرها به صورت دايره اي و شطرنجي ساخته مي شد. در اين دوره به دليل رشد شهرنشيني و رونق تجارت،بازار از اهميت ويژه اي برخوردار شد. در اين دوره انحصار تجارت ابريشم چين و مغرب زمين به دست ايرانيان بود و (عتابي) نوعي پارچه ي ابريشمي،اصفهان را در خوبي و گوهر (جنس) بي نظير مي شمارند. (22)
اصفهان قديم يعني (جي) در عصر ساسانيان مركز اداري و حكومتي بود و عناصر شهري مانند ميدان و بازار در خود داشت ولي يهوديه در آن عصر دهكده اي بيش نبود. (23)
اعتقادات مذهبي و زردشتي ساسانيان باعث شد كه آتشكده هاي بسياري در سراسر ايران و از جمله در اصفهان بنا شود مانند آتشكده اي كه بر فراز كوه آتشگاه اصفهان قرار دارد. (24)
 

پي نوشت ها:

1. هنرفر،لطف الله: اصفهان،انتشارات علمي و فرهنگي،تهران 1383،چاپ سوم،ص66
2. تبريزي،محمد حسين بن خلف: برهان قاطع،چاپ محمد معين،تهران اميركبير 1330 ش
3. دياكونوف: تاريخ ماد،ترجمه ي كريم كشاورز،انشارات علمي و فرهنگي،تهران،1371،ص146
4. شفقي،سيروس: جغرافياي اصفهان،اصفهان چاپخانه ي دانشگاه اصفهان،1381،ص249
5. هنرفر،لطف الله: همان،ص51
6. همان،ص55
7. ضياء پور،جليل: مادها و بنيانگذاران نخستين پادشاهي در غرب فلات ايران،تهران،انجمن آثار ملي،ص 211
8. هنرفر،لطف الله: همان،ص59
9. همان،ص59
10. اصفهاني،حمزه: سني ملوك الارض و الانبياء (تاريخ پادشاهان و پيامبران) ،ترجمه ي جعفر شعار،بنياد فرهنگ ايران،تهران،1346،ص38
11. هنرفر،لطف الله: همان،ص65
12. همان،ص65
13. زرين كوب،دكتر عبدالحسين: تاريخ مردم ايران (كشمكش با قدرتها)،تهران، اميركبير، 1364، ص83
14. همان،ص250
15. پيرنيا: تاريخ ايران باستان،انتشارات دنياي كتاب،تهران،1362،چاپ دوم،ج3،ص2015
16. دهقان نژاد،فاطمه: بافت قديم نصف جهان، انتشارات دنياي كتاب،تهران،1362،چاپ دوم،ج3 ،ص 24.
17. پرنيا: همان،ص2231
18. همان،ص2541
19. پيگولوسكايا،ن: شهرهاي ايران در روزگار پارتيان و ساسانيان،ترجمه ي عنايت الله رضا،شركت انتشارات علمي و فرهنگي،1372،چاپ دوم،ص241
20. كريستن سن،آرتور: ايران در زمان ساسانيان،ترجمه ي رشيد ياسمي،تهران، اميركبير،1367، چاپ پنجم،ص129
21. همان،ص 530
22. راوندي،مرتضي: تاريخ اجتماعي ايران،بي جا،چاپخانه ي كتيبه،1364،ص 559
23. شفقي،سيروس: همان،ص255
24. همان

فهرست منابع:

1. اصفهاني،حمزه: سني ملوك الارض و الانبياء (تاريخ پادشاهان و پيامبران) ،ترجمه ي جعفر شعار،بنياد فرهنگ ايران، تهران،1346
2. پيرنيا: تاريخ ايران باستان،انتشارات دنياي كتاب،تهران،1362،چاپ دوم
3. پيگولوسكايا،ن: شهرهاي ايران در روزگار پارتيان و ساسانيان،ترجمه ي عنايت الله رضا،شركت انتشارات علمي و فرهنگي،1372،چاپ دوم
4. تبريزي،محمد حسين بن خلف: برهان قاطع،چاپ محمد معين،تهران اميركبير 1330 ش
5. دهقان نژاد،فاطمه: بافت قديم نصف جهان، انتشارات دنياي كتاب،تهران،1362،چاپ دوم
6. دياكونف: تاريخ ماد،ترجمه ي كريم كشاورز،انشارات علمي و فرهنگي،تهران،1371
7. راوندي،مرتضي: تاريخ اجتماعي ايران،بي جا،چاپخانه ي كتيبه،1364
8. زرين كوب،دكتر عبدالحسين: تاريخ مردم ايران (كشمكش با قدرتها)،تهران، اميركبير، 1364
9. شفقي،سيروس: جغرافياي اصفهان، چاپخانه ي دانشگاه اصفهان،1381
10. ضياء پور،جليل: مادها و بنيانگذاران نخستين پادشاهي در غرب فلات ايران،تهران،انجمن آثار ملي
11. كريستن سن،آرتور: ايران در زمان ساسانيان،ترجمه ي رشيد ياسمي،تهران، اميركبير،1367، چاپ پنجم
12. هنرر،لطف الله: اصفهان،انتشارات علمي و فرهنگي،تهران 1383،چاپ سوم

چهارشنبه 17 فروردین 1390  10:46 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها