پیامدهای ترک صله رحم در مقاله زیر نویسنده با بررسی آیات قرآنی پیرامون صله ارحام و تشریح دیدگاه قرآن درخصوص این موضوع، عوامل ترک این فریضه را مورد کنکاش قرار داده و به آثار مثبت و برقراری ارتباط خویشاوندی و پیامدهای منفی قطع آن اشاره میکند که با هم آن را از نظر میگذرانیم. خویشاوندی و قرابت فواید خویشاوندی که از آن در اصطلاح اسلامی به رحم تعبیر میشود، از آیات خداوندی است. خداوند در قرآن از دو نوع خویشاوندی نسبی و سببی سخنها میگوید که یکی از راه خون و ژن تحقق مییابد و دیگری از راه دامادی و به تعبیر قرآنی صهر پدید میآید. (فرقان آیه ۴۵) خویشاوند نسبی و خونی به کسی گفته میشود که به واسطه نسبت از طرف پدر و مادر و جز آن به شخص نزدیک میباشد و از مصادیق آن میتوان به عمو، عمه، خاله و دایی و مانند آن اشاره کرد. در قرآن برای خویشاوندی آثار مختلف حقوقی و غیرحقوقی بیان شده است که از جمله آنها میتوان به ارث بردن اشخاص از طریق خویشاوندی نسبی اشاره کرد. (نساء آیه ۷) زیرا قرابت در آیه برای بیان ملاک ارث مطرح شده و علت ارث بردن شخص از میت به سبب آن است که میان شخص و مرده نوعی قرابت نسبی و خویشاوندی خونی وجود دارد. البته قرآن به آثار دیگری غیر از آن مانند بهرهمندی اشخاص از خویشاوندی در راستای امنیت (هود آیه ۱۹) و ترجیح محبت خویشاوندان بر دیگران (توبه آیه ۴۲) و جواز بهرهمندی از خوردن خوراکیها از خانه ایشان بیاجازه آنان (نور آیه ۱۶) و وجود محرومیت برخی خویشاوندان و جواز نگاه به آنان (نور آیه ۱۳ و احزاب آیه ۵۵) و حرمت ازدواج با برخی از ایشان (نساء آیه ۳۲) و استفاده از حمایتهای مادی و معنوی آنان (نمل آیه ۹۴ و فاطر آیه ۸۱) نیز اشاره میکند؛ چنانکه در کنار این فواید و آثار، به برخی از بهرهگیریهای زشت از سوی عدهای از خویشان نیز توجه میدهد که میتواند آدمی را به گمراهی و نابهنجاری و تباهی در دنیا و آخرت سوق دهد؛ زیرا برخی از خویشاوندان با سوءاستفاده از روابط خانوادگی و خویشاوندی میکوشند تا بستگان خود را به گمراهی سوق دهند و آنان را به دشمنی با خدا (ممتحنه آیات ۱ و ۲) و خلق خدا و ظلم و ستم در حق دیگران (نساء آیه ۵۳۱ و انعام آیه ۲۵۱) بکشانند و عواطف و احساسات آنان را زمینهای برای رفتارهای ظالمانه خویش قرار دهند. (توبه آیه ۴۲) برخی دیگر نیز خویشاوندی را عاملی برای تفاخر میشمارند (کهف آیه ۴۳) و با تفاخر و بیعدالتی، حق دیگران را ضایع میسازند. از این رو کارکردهای خویشاوندی همانند شمشیر دو دمی است که میتواند هم آسیبزا و هم مفید و سازنده باشد. قرآن افزون بر مطالب پیش گفته و برخی از مضرات و آسیبها، بر مساله صله ارحام و ارتباط خویشاوندی و حفظ آن تاکید دارد. بر این اساس یکی از مسایل مهم در حوزه تشریع روابط اجتماعی، حوزه مسایل خویشاوندی و حفظ ارتباط با آنان در راستای تحکیم اجتماع بزرگ و همدلی و همراهی و تعاون میان مردم است. تاکید قرآن بر حقوق خویشاوندی خداوند قانونگذاری در حوزه مسایل خویشاوندی را در آیه ۱۶ سوره نور به عنوان یکی از آیات الهی و زمینهای بر اندیشیدن و دستیابی به هدفمندی عالم و گرایش به دین مطرح میکند. همچنین رعایت حقوق خویشاوندی را از مواعظ الهی (نحل آیه ۹) و فرمان الهی (نحل آیه ۹ و اسراء آیه ۶۲ و روم آیه ۸۳) و به عنوان خیر (روم آیه ۸۳) دانسته و اخلاص در رعایت حقوق خویشاوندی را امری شایسته قلمداد کرده (روم آیه ۸۳) و رعایت آن را موجب قرار گرفتن شخص در زمره رستگاران شمرده است.(همان) از جمله حقوقی که خداوند در قرآن برای خویشاوندان بیان میکند میتوان به احسان و نیکی (بقره آیات ۳۸ و ۷۷۱ و نساء آیه ۶۳ و نحل آیه ۹) ارث بردن (نساء آیه ۷ و ۸ و ۳۳ و انفال آیه ۵۷ و احزاب آیه ۶) اطعام و مقدم داشتن ایشان در این امر (بلد آیات ۴۱ و ۶۱) انفاق (اسراء آیه ۶۲ و روم آیه ۸۳)، جواز خوردن از خوراکیها و مواد غذایی خانههای خویشان بیحضور و اذن آنان (نور آیه ۱۶)، لزوم صله رحم و ارتباط با ایشان (رعد آیه ۹۱ و ۱۲)، عفو و گذشت از لغزشها و اشتباهات آنان (نور آیه ۲۲)، برآوردن نیازهای آنان (همان) و ملاطفت و مهربانی و داشتن گفتار پسندیده با ایشان (نساء آیه ۸ و اسراء آیات ۶۲ و ۸۲) و وصیت به پرداخت اموالی در حد متعارف به خویشاوندان در هنگام مرگ و احتضار (بقره آیه ۸۱) اشاره کرد. از پیامبر گرامی(ص) روایت شده که فرمود: نیکی به والدین و صله رحم، حساب را آسان میکند (مجمع البیان، ج ۵ و ۶، ص ۴۴۴) بنابراین اگر کسی بخواهد که در آخرت از سختگیریهای خداوند در حساب و کتاب رهایی یابد و دستکم کارش آسان شود، باید در صله رحم و احسان به پدر و مادر کوتاهی نکند. احسان به پدر و مادر به معنای صله رحم واقعی و نیز بستگان نزدیک مانند برادر، خواهر، عمه، خاله، دایی، عمو و مانند آن از اوامر خداوندی (بقره آیه ۳۸ و نساء آیه ۶۳) و لزوم تقدم آنان بر دیگران در احسان و نیکی (همان) از پیمانهای الهی است که ترک آن جایز نیست. علل قطع رحم با این همه برخی از مردم نسبت به خویشاوندان کوتاهی کرده و نه تنها صله ارحام نمیکنند بلکه در قطع آن میکوشند. خداوند در آیات قرآنی برای قطع احسان و نیکی به خویشاوند دو عامل مهم را به عنوان موانع احسان به خویشان معرفی میکند و آن عبارت است از تکبر و فخرفروشی (نساء آیه ۶۳) زیرا شخص گمان میکند که از نظر اجتماع در جایگاهی برتر قرار دارد و ارتباط با خویشانی که نیازمند کمک و احسان او هستند در حقیقت موجبات کاهش اعتبار و جایگاه اجتماعی شخص میشود و لذا میکوشد تا رابطه خود را با خویشان قطع کند تا در اجتماع، ارتباط خویشاوندی آنان با او معلوم نشود و ارزش و اعتبار اجتماعی وی خدشهدار نگردد. از این رو خود بزرگبینی و خود برتربینی در کنار فخر و تفاخر موجب میشود که هرگونه ارتباطی را با خویشان خود قطع کند و کمک و یاری و احسان و نیکی در حقشان روا ندارد تا نوع ارتباط خویشاوندی آنها شناخته نشود و آبروی اجتماعی و اعتبارش در جامعه مخدوش نشود. از نظر قرآن، عواملی چون تقوای الهی (نساء آیه ۱) و توجه به مراقبت دایمی خداوند نسبت به رفتار بندگان و رفتارهای نیک به ویژه در حق خویشان، (همان) از مهمترین عوامل بقای ارتباط با خویشاوندان است؛ بنابراین اگر کسی در قطع خویشاوندی میکوشد بهرهای از تقوا نبرده و نسبت به توجه خداوند به اعمال و رفتار بندگان غافل است. البته خداوند در آیات ۷ تا ۱ سوره توبه روحیه تجاوزگری را از علل زیر پا گذاشتن حقوق خویشاوندی و روابط خویشی میشمارد و بیان میدارد که همین روحیه که ریشه در عدم وجود تقوای الهی دارد موجب میشود که حقوق خویشی ادا نگردد و قطع رحم شود.
به سخن دیگر، از مصادیق عدم تقوا که در آیه نخست سوره نساء بیان شده همین روحیه تجاوزگری است که در آیات سوره توبه بیان میشود. روحیه تجاوزگری از مصادیق مهم بیتقوایی شخص است که حتا موجب تجاوز به حقوق خویشان میشود. از دیگر مصادیقی که خداوند برای بیتقوایی شخص بیان میکند روحیه عصیانگری است که آیات ۴۱۲ و ۶۱۲ سوره شعراء به آن اشاره میکند. فسق نیز از دیگر عوامل قطع رابطه خویشاوندی و عدم به جا آوردن صله ارحام است. این مطلب به وضوح در آیه ۸ سوره توبه بیان شده. اگر به عوامل فوق توجه شود، میتوان گفت که ریشه همه رفتارهای نادرست و ضد اجتماعی شخص در بینش غیرتوحیدی و نگرش نادرست وی خلاصه میشود. (سوره نساء آیه ۱) شخصی که توجه و مراقبت خداوندی را نمیپذیرد و یا نسبت به خداوند تقوا ندارد و به آموزههای عقلانی و سیره عقلایی و احکام شرعی توجهی نمیکند، به امری عاطفی و احساسی که در همه انسانها وجود دارد بیتوجهی کرده و اقدام به قطع رابطه خویشاوندی نموده است. اصولاً از نظر قرآن رابطه و علاقه خویشاوندی امری فطری است که ریشه در احساسات و عواطف انسانی دارد و انسان به طور طبیعی گرایش به خویش و خویشاوندان دارد که همین گرایش طبیعی است که گاه خود، عامل عصیان میشود و برخی سوءاستفادهها انجام میگیرد، چنان که بیعدالتی و ترجیح دادن علایق خویشی بر محبت خدا و رسول(ص) و عدم اطاعت از فرمانهای او (توبه آیات ۳۲ و ۴۲) ازجمله واکنشهای غیرطبیعی برخاسته از عواطف و احساسات خویشاوندی است که پیش از این درباره آن سخن گفته شد. در حقیقت عواطف و احساسات خویشاوندی موجب میشود که برخی از انسانها راه بیتقوایی را در پیش گرفته و حدود الهی را زیر پا گذارند. (نساء آیه ۱) آیه ۲۲ سوره محمد(ص) به مساله نفاق به عنوان یکی دیگر از علل و عوامل قطع رحم اشاره میکند و توضیح میدهد که اهل نفاق به سبب دوروییهای خویش، رفتارهایی دارند که بیرون از دایره رعایت حقوق دیگران حتا خویشان است. پیامدهای قطع خویشاوندی اصولاً روابط خویشاوندی همانند زوجیت آثاری چون آرامش را به دنبال دارد. بنابراین قطع آن نیز موجب میشود که آدمی در دام افسردگی و فقدان آرامش روحی و روانی بیافتد. از آثاری که خداوند در آیه ۷۲ سوره بقره برای قطع خویشاوندی بیان میکند، خسران و زیانی است که انسانها از راه آن متحمل میشوند. (مجمع البیان ج ۱ و ۲ ص ۷۱) و فقدان آرامش و دچار شدن به افسردگی روحی و روانی بخشی از این خسران بزرگ است. فرجام بد و ناگوار در قیامت برای قطعکنندگان رابطه خویشاوندی مطلبی است که در آیه ۵۲ سوره رعد به عنوان یکی از پیامدهای گسست خویشاوندی بیان شده و صاحب تفسیر منیر بر آن تاکید میورزد. (منیر ج۳۱ ص ۹۵۱) پیامد دیگر، لعنت و نفرین الهی است که در آیه ۵۲ سوره رعد و نیز آیات ۲۲ و ۳۲ سوره محمد بدان توجه شده است. البته خداوند در همین آیات بیان میدارد که قطع رابطه خویشاوندی زمینههای دوری انسان از قدرت درک حقایق را فراهم میآورد وشخص را از درک حقایق هستی چنان که باید و شاید باز میدارد و نوعی کوری و فقدان بصیرت به او میدهد. بنابراین اگر کسی خواهان دستیابی به حقایق هستی و بصیرتیابی است میبایست از خویشاوندی و صله رحم به عنوان یکی از علل و عوامل بهره جوید. در حقیقت سیر و سلوک در مسیر کمال و علم به حقایق امور هستی، راههای مختلفی دارد که صله رحم و احسان و نیکی در حق خویشان یکی از راههایی است که در این آیات به آن اشاره کرده است. به سخن دیگر، یکی از نسخههایی که برای سیرو سلوک و دستیابی به حقیقت امور هستی و رسیدن به بصیرت در آیات قرآنی پیچیده شده است مساله صله رحم و احسان و نیکی به خویشان است. به هر حال خداوند قطع رحم را امری زشت دانسته و آن را نکوهش میکند. کسی که بخواهد نکوهش خداوندی را به جان نخرد و مورد سرزنش و بازخواست خداوندی قرار نگیرد بهتر است که به جای قطع رحم به صله رحم توجه کند و حقوق خویشاوندی را مراعات نماید. (بقره آیه ۷۲ و محمد آیه ۲۲) صله رحم در روایات در روایات بسیاری بر صله رحم توجه داده شده و حتا برخی از روایات، قطع آن را عاملی برای کاهش عمر آدمی و صله رحم را عاملی برای افزایش عمر شمردهاند.
علامه مجلسی مجموعه روایاتی را در حلیه المتقین در ارتباط با صله رحم گردآورده که برخی از آنها را نقل میکنیم: در احادیث معتبره بسیار وارد شده که رحم (خویشان) در روز قیامت چنگ در عرش الهی میزند و میگوید: پروردگارا هر که مرا در دنیا صله کرده است، تو امروز او را به رحمت خود وصل کن و هر که مرا قطع کرده، تو امروز او را از رحمت خود قطع کن. در احادیث بسیار منقول است که نیکی با خویشان کردن باعث قبولی اعمال است و مال را زیاد، بلاها را دفع، عمر را طولانی و حساب قیامت را آسان میکند. در حدیث حسن از حضرت رسول(ص) منقول است که دو طرف صراط، امانت و صله رحم است. پس کسی که در امانت مردم خیانت نکرده و با خویشان خود نیکی کرده، از صراط به آسانی میگذرد و زود به بهشت میرود و کسی که خیانت در امانت و قطع رحم کرده، عمل دیگر، او را نفع نمیدهد و صراط، او را در آتش میافکند. حضرت صادق(ع) فرمود: صله رحم کردن و رفتار نیکو با همسایگان، خانهها را آبادان و عمرها را زیاد میکند. از حضرت رسول(ص) منقول است که هیچ عملی ثوابش زودتر از صله رحم نمیرسد. در حدیث حسن از حضرت صادق(ع) نقل است که ما چیزی را بهتر از صله رحم نمیدانیم که عمر را زیاد کند حتا گاهی اتفاق افتاده که شخصی سه سال از عمرش مانده ولی به سبب صله رحم سی و سه سال میشود، گاه هست که کسی از عمرش سی و سه سال مانده ولی به سبب قطع صله رحم، سه سال میشود.
در حدیث موثق منقول است که شخصی از آن حضرت سوال کرد: خویشانی دارم که شیعه نیستند، آیا ایشان را بر من حقی هست؟ فرمود: بلی، حق رحم را هیچ چیز قطع نمیکند. اگر شیعه باشند دو حق دارند: یکی رحم و یکی حق اسلام و فرمود: صله رحم و نیکی با برادران مومن، حساب قیامت را آسان میکند، از گناهان باز میدارد، پس صله رحم و نیکی با برادران را ترک نکنید، اگرچه به سلام کردن و نیکو جواب سلام دادن باشد. حضرت امیرالمومنین(ع) فرمود: هرگاه خویشان با یکدیگر بدی کنند، مالشان به دست بدکاران میافتد. در حدیث صحیح از حضرت امام محمدباقر(ع) نقل است که هر کس مرتکب سه چیز شود پیش از مردن عقوبت آنها را مییابد: ظلم و قطع رحم و قسم دروغ. و بسیار است که جماعتی بدکردارند ولی به سبب صله رحم، مال و فرزندان ایشان بسیار میشود. قسم دروغ و قطع صله رحم، خانهها را از اهلش خالی و نسل را نقل منقطع میکند. از حضرت رسول(ص) است که هر که با پای خود به دیدن خویشان برود یا برای آنکه مالی به ایشان برساند، حق تعالی به عدد هر گامیکه بردارد ثواب صد شهید را به او کرامت فرماید، چهل هزار حسنه در نامه اعمالش نوشته شود و چهل هزار گناه محو شود و چهل هزار درجه برای او در بهشت بلند شود و چنان باشد که صد سال عبادت خدا به اخلاص کرده باشد.
در حدیث دیگر فرمود: سه کساند که داخل بهشت نمیشوند: کسی که همیشه شراب بخورد یا همیشه سحر کند، یا قطع صله رحم نماید. همچنین فرمود: هرکه رعایت حق خویشان کند، حق تعالی در بهشت به او هزار درجه کرامت کند که از هر درجهای تا درجه دیگر صدساله راه باشد: یک درجه از نقره، دیگری از طلا، دیگری از مروارید، دیگری از زمرد، دیگری از زبرجد، دیگری از مشک، دیگری از عنبر و دیگری از کافور و همچنین از سایر چیزهایی که خدای تعالی در بهشت خلق کرده است. در حدیث صحیح از آن حضرت منقول است که در شب معراج دیدم رحمی به عرش آویخته و از رحم دیگر به پروردگار خود شکایت میکند. پرسیدم: در چند پشت نسبت تو و او به هم میرسد. گفت: در چهل پشت. در حدیث معتبر دیگر فرمود: من ضامنم برای کسی که صله رحم کند: تا آنکه خدا او را دوست بدارد و روزیاش را فراخ کند و عمرش را زیاد و او را داخل بهشت نماید. همچنین فرمود: بوی بهشت از هزار ساله راه شنیده میشود. آن را نمیشنود عاق پدر و مادر و قطع کنند صله رحم و مرد پیر زناکار. (گزیده حلیه المتقین، ص۵۰۱)