اسراف كارگزاران
اسراف كارگزاران
|
امروز تناقض در كوچه¬های دهكده¬ی جهانی موج می¬زند. در كوچه¬ای از آن، ساختمان¬هایی زرین و بلورین سر به فلك كشیده و در كوچه¬ای دیگر گرسنگانی كه برای سد رمق خود لابه¬لای زباله¬ها را می¬كاوند و سپس بر روی كارتنی از همان زباله¬ها شب را صبح می¬كنند! به راستی اگر امیرالمؤمنین(ع) بار دیگر قلم به دست می¬گرفت و برای برخی خواص امروز! نامه می¬نوشت، چه می¬نوشت؟ و اگر به خانه¬ی بعضی از اصحاب امروز پای می¬گذاشت و به او تذكر می¬داد، واكنش¬ها چگونه در رسانه¬ها نقش می¬بست؟
نقل شده است هنگامی كه در بصره نزد یكی از یارانش ـ علاءبن زیاد حارثی ـ رفت؛ همین كه فراخی خانه او را دید، فرمود: تو به اين خانه فراخ در دنياي چند روزه چه نيازي دارى؟! و نیز هنگامی كه برخی گزارش¬ها در مورد اسراف¬كاری¬های زیادبن ابیه ـجانشین عبدالله¬بن عباس در حكومت بصره و اهواز و فارس و كرمان ـ به گوش امام رسید، در نامه¬ای به او هشدار داد و همراه تذكراتش به او فرمود: «فَدَع الإسرافَ مُقْتَصِداً واذْكُر فِی الیومِ غداً؛ زیاده روی در صرف مال را رها كن و میانه¬روی پیشه¬گیر و امروز به یاد فردا باش، هم خود را برای پاسخ¬گویی مهیا كن و هم از اندوخته¬ی امروز برای فردای ماندگار چاره¬ای بیندیش»؛ «وَامْسِك مِن المال بِقَدرِ ضَرورَتِكَ، وَ قَدِّمِ الفَضْلَ لِیَوْمِ حَاجَتِكَ؛ به اندازه نیازت و در حد ضرورت پس¬انداز نما و صرف كن و زیاده از آن را برای روز نیازمندی خود پیش فرست»؛ «أترجُوا أن یُعطِیَكَ اللهُ أجْرَالمُتَواضِعِینَ وَأنْتَ عِنَدهُ مِنَ المُتَكَبِّرِینَ؟».
به راستی آنان كه در اثر دروغ و حیله، یا امنیت اقتصادی جامعه و با حمایت مردم، يا در اثر دزدى، سرمایه¬ای اندوخته و در اثر آن بر مردم فخر می¬فروشند و متوقع موقعیت¬های اجتماعی ویژه¬اند، چگونه خود را خدمت¬گزار مردم و بنده¬ی خدا می¬پندارند؟ آیا با این همه خودخواهی و خودبینی و فخرفروشی انتظار آن دارند تا در محضر خدای متعال در ردیف بندگانش قرار گیرند؟!
«وَتَطْمَعُ ـ وَأنْتَ مُتَمَرِّغٌ فِی النَّعِیمِ تَمْنَعُهُ الضَّعیِفَ وَالأرْمَلَةَ ـ أن یُوجِبَ لَكَ ثَوابَ الـمُتَصَدِّقِینَ؟؛ آیا طمع-داری پاداش صدقه دهندگان و خدمت¬گزاران به مردم نصیبت شود؛ در صورتي كه با انحصار ثروت¬ها و درآمدها راه گردش سرمايه را بسته و ناتوانان و بيوه¬زنان را از بهره¬مندي بازداشته¬اى؟!»؛ «و إنَّما الـمَرءُ مَجْزِیٌّ بِمَا أسْلَفَ وَقَادِمٌ عَلی مَا قَدَّمَ؛ تو هرگونه می¬پسندی باش، امّا بدان كه پاداش¬ها براساس هزینه¬هایی است كه انسان در راه خدا متحمل می¬شود و روزی ـ نه چندان دور ـ به آنچه انجام داده است، خواهد رسید».
در پایان تذكر به این نكته لازم است كه انانیت و منیت امروز با گذشته فرقی نكرده است؛ جز آن¬كه: 1. توانایی¬ها در دست¬یابی به خواسته¬ها با تصاعد هندسی بالا رفته و شتابنده¬تر شده است. 2. خودخواهی گذشتگان، تنگ نظرانه نبود و افراد درجه¬ی یك خانواده و به ویژه فرزندان خود را چونان خود می¬دانستند و به آنان همان¬گونه می¬نگریستند و می¬گرویدند كه به خود، و رفاه آنان را بر خود فرض می¬دانستند و به خوشبختی آنان در حد خوشبختی خود، و بلكه بیشتر می¬اندیشیدند و چه بسا رفاه و آرامش خود را فدای آنان می¬نمودند و به تعبیر دیگر در جوامع گذشته روح ایثار و فداكاری و دیگر دوستی و رأفت و رحمت وجود داشت و انسان¬های خودخواه نیز از این فرهنگ متأثر بودند؛ گرچه در اثر خودبینی آن را به پای نزدیكان ـ خود ـ نثار می¬كردند، اما امروز با ظهور صنعت و انسان صنعتى، دل¬ها سخت¬تر از سنگ و جان¬ها گمراه¬تر از حیوان شده و جز خواسته¬های خود به چیزی نمی¬نگرد، او نه خانواده می¬شناسد و نه زن و فرزند، نه رأفت و رحمت حيواني دارد و نه مهر و عطوفت انسانى؛ ماشینی است كه تنها مصرف می¬كند و در اسراف و حیف و میل و زباله¬سازی هیچ مرزی جز ناتوانی خود نمی¬شناسد و این بیماری فراگیر در ذهنیت برخی افراد نشانه¬ی فخر و نماد شخصیت گردیده و زمینه¬ساز رقابت¬ها و چشم و هم¬چشمی¬ها شده است و متأسفانه بسیاری از خواص را نیز آلوده نموده است. |
کریمی که جهان پاینده دارد تواند حجتی را زنده دارد
دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی
شنبه 6 فروردین 1390 7:33 PM
تشکرات از این پست