احكام روزه
قسمت دوم
چيزهايى كه روزه را باطل مىكند
1572 نه چيز روزه را باطل مىكند: اول: خوردن و آشاميدن. دوم: جماع. سوم:استمنا، و استمنا آن است كه انسان با خود كارى كند كه منى از او بيرون آيد.چهارم: دروغ بستن به خدا و پيغمبر و جانشينان پيغمبر عليهم السلام. پنجم:رساندن غبار غليظ به حلق. ششم: فرو بردن تمام سر در آب. هفتم: باقى ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح. هشتم: اماله كردن با چيزهاى روان.نهم: قى كردن. و احكام اينها در مسايل آينده گفته مىشود.
1- خوردن و آشاميدن
1573 اگر روزهدار عمدا چيزى بخورد يا بياشامد، روزه او باطل مىشود، چه خوردن و آشاميدن آن چيز معمول باشد مثل نان و آب، چه معمول نباشد مثل خاك و شيره درخت، و چه كم باشد يا زياد. حتى اگر مسواك را از دهان بيرون آورد و دوباره به دهان ببرد و رطوبت آن را فرو برد، روزه او باطل مىشود، مگر آنكه رطوبت مسواك در آب دهان به طورى از بين برود كه رطوبتخارج به آن گفته نشود.
1574 اگر موقعى كه مشغول غذا خوردن استبفهمد صبح شده، بايد لقمه را از دهان بيرون آورد. و چنانچه عمدا فرو برد، روزهاش باطل است و به دستورى كه بعدا گفته خواهد شد، كفاره هم بر او واجب مىشود.
1575 اگر روزهدار سهوا چيزى بخورد يا بياشامد، روزهاش باطل نمىشود.
1576 احتياط واجب آن است كه روزهدار از استعمال آمپولى كه به جاى غذا به كار مى رود، خوددارى كند. ولى تزريق آمپولى كه عضو را بى حس مىكند يا به جاى دوا استعمال مىشود، اشكال ندارد.
1577 اگر روزهدار چيزى را كه لاى دندان مانده است، عمدا فرو ببرد، روزهاش باطل مىشود.
1578 كسى كه مىخواهد روزه بگيرد، لازم نيست پيش از اذان دندانهايش را خلال كند، ولى اگر بداند غذايى كه لاى دندان مانده در روز فرو مى رود، چنانچه خلال نكند و چيزى از آن فرو رود روزهاش باطل مىشود. بلكه اگر فرو هم نرود، بنابر احتياط واجب بايد قضاى آن روز را بگيرد.
1579 فرو بردن آب دهان، اگر چه بواسطه خيال كردن ترشى و مانند آن در دهان جمع شده باشد، روزه را باطل نمىكند.
1580 فرو بردن اخلاط سر و سينه، تا به فضاى دهان نرسيده، اشكال ندارد. ولى اگر داخل فضاى دهان شود، احتياط واجب آن است كه آن را فرو نبرد. 1581 اگر روزه دار به قدرى تشنه شود كه بترسد از تشنگى بميرد، مىتواند بهاندازهاى كه از مردن نجات پيدا كند آب بياشامد، ولى روزه او باطل مىشود. و اگر ماه رمضان باشد، بايد در بقيه روز از بجا آوردن كارى كه روزه را باطل مىكند، خوددارى نمايد.
1582 جويدن غذا براى بچه يا پرنده و چشيدن غذا و مانند اينها كه معمولا به حلق نمىرسد، اگر چه اتفاقا به حلق برسد، روزه را باطل نمىكند. ولى اگر انسان ازاول بداند كه به حلق مى رسد، چنانچه فرو رود، روزهاش باطل مىشود، و بايد قضاى آن را بگيرد و كفاره هم بر او واجب است.
1583 انسان نمىتواند براى ضعف روزه را بخورد، ولى اگر ضعف او به قدرى استكه معمولا نمىشود آن را تحمل كرد، خوردن روزه اشكال ندارد.
2- جماع
1584 جماع روزه را باطل مىكند، اگر چه به مقدار ختنهگاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد.
1585 اگر كمتر از مقدار ختنهگاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد، روزه باطل نمىشود، ولى كسى كه آلتش را بريدهاند اگر كمتر از ختنهگاه را هم داخل كند، روزهاش باطل مىشود.
1586 اگر شك كند كه به اندازه ختنهگاه داخل شده يا نه، روزه او صحيح است. و كسى كه آلتش را بريدهاند، اگر شك كند كه دخول شده يا نه، روزه او صحيح است. 1587 اگر فراموش كند كه روزه است و جماع نمايد، يا او را به جماع مجبور نمايند، به طورى كه از خود اختيارى نداشته باشد، روزه او باطل نمىشود. ولى چنانچه در بين جماع يادش بيايد يا ديگر مجبور نباشد، بايد فورا از حال جماع خارج شود، و اگر خارج نشود، روزه او باطل است.
3- استمناء
1588 اگر روزهدار استمنا كند، يعنى با خود كارى كند كه منى از او بيرونآيد، روزهاش باطل مىشود.
1589 اگر بى اختيار منى از او بيرون آيد، روزهاش باطل نيست. ولى اگر كارى كند كه بى اختيار منى از او بيرون آيد، روزهاش باطل مىشود.
1590 هرگاه روزهدار بداند كه اگر در روز بخوابد، محتلم مىشود، يعنى در خواب منى از او بيرون مى آيد، مىتواند در روز بخوابد. و چنانچه بخوابد و محتلم هم بشود، روزهاش صحيح است.
1591 اگر روزهدار در حال بيرون آمدن منى از خواب بيدار شود، واجب نيست از بيرون آمدن آن جلوگيرى كند.
1592 روزهدارى كه محتلم شده، مىتواند بول كند و به دستورى كه در مساله گفته شد، استبرا نمايد. ولى اگر بداند به واسطه بول يا استبرا كردن باقى مانده منى از مجرى بيرون مىآيد، در صورتى كه غسل كرده باشد، نمىتواند استبرا كند.
1593 روزهدارى كه محتلم شده، اگر بداند منى در مجرى مانده و در صورتى كه پيش از غسل بول نكند بعد از غسل منى از او بيرون مىآيد، بنابر احتياط واجب بايدپيش از غسل بول كند.
1594 اگر به قصد بيرون آمدن منى كارى بكند، در صورتى كه منى ازاو بيرون نيايد، روزهاش باطل نمىشود.
1595 اگر روزه دار بدون قصد بيرون آمدن منى با كسى بازى و شوخى كند، در صورتى كه عادت نداشته باشد كه بعد از بازى و شوخى منى از او خارج شود، اگرچه اتفاقا منى بيرون آيد، روزه او صحيح است. ولى اگر شوخى را ادامه دهد تا آن جا كه نزديك است منى خارج شود، و خوددارى نكند تا خارج گردد، روزهاش باطل است.
4- دروغ بستن به خدا و پيغمبر
1596 اگر روزهدار به گفتن يا به نوشتن يا به اشاره و مانند اينها، به خدا و پيغمبر و جانشينان آن حضرت عمدا نسبت دروغ بدهد، اگر چه فورا بگويد دروغ گفتم، يا توبه كند، روزه او باطل است. و احتياط واجب آن است كه حضرت زهرا سلام الله عليها و ساير پيغمبران و جانشينان آنان هم در اين حكم فرقى ندارند.
1597 اگر بخواهد خبرى را كه نمىداند راست استيا دروغ نقل كند، بنابر احتياط واجب بايد از كسى كه آن خبر را گفته يا از كتابى كه آن خبر در آن نوشته شده، نقل نمايد. ليكن اگر خودش هم خبر بدهد، روزهاش باطل نمىشود.
1598 اگر چيزى را به اعتقاد اين كه راست است از قول خدا يا پيغمبر نقل كند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزهاش باطل نمىشود.
1599 اگر بداند دروغ بستن به خدا و پيغمبر روزه را باطل مىكند و چيزى را كه مىداند دروغ استبه آنان نسبت دهد و بعدا بفهمد آن چه را كه گفته، راستبوده، روزهاش صحيح است.
1600 اگر دروغى را كه ديگرى ساخته عمدا به خدا و پيغمبر و جانشينان پيغمبر نسبت دهد، روزهاش باطل مىشود، ولى اگر از قول كسى كه آن دروغ را ساخته نقل كند، اشكال ندارد.
1601 اگر از روزهدار بپرسند كه آيا پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم چنين مطلبى فرمودهاند و او جايى كه در جواب بايد بگويد نه، عمدا بگويد بلى، يا جايى كه بايد بگويد بلى، عمدا بگويد نه، روزهاش باطل مىشود.
1602 اگر از قول خدا يا پيغمبر حرف راستى را بگويد، بعد بگويد دروغ گفتم، يا در شب دروغى را به آنان نسبت دهد و فرداى آن روز كه روزه مىباشد بگويد آنچه ديشب گفتم راست است، روزهاش باطل مىشود.
5- رساندن غبار غليظ به حلق
1603 رساندن غبار غليظ به حلق روزه را باطل مىكند، چه غبار چيزى باشد كه خوردن آن حلال است، مثل آرد، يا غبار چيزى باشد كه خوردن آن حرام است.
1604 اگر به واسطه باد غبار غليظى پيدا شود و انسان با اين كه متوجه است مواظبت نكند و به حلق برسد، روزهاش باطل مىشود.
1605 احتياط واجب آن است كه روزهدار دود سيگار و تنباكو و مانند اينها را هم به حلق نرساند. ولى بخار غليظ روزه را باطل نمىكند، مگر اين كه در دهان به صورت آب در آيد و فرو دهد.
1606 اگر مواظبت نكند و غبار يا بخار يا دود و مانند اينها داخل حلق شود،چنانچه يقين داشته كه به حلق نمى رسد روزهاش صحيح است. 1607 اگر فراموش كند كه روزه است و مواظبت نكند، يا بىاختيار غبار و مانند آن به حلق او برسد، روزهاش باطل نمىشود، و چنانچه ممكن استبايد آن را بيرون آورد.
6- فرو بردن سر در آب
1608 اگر روزهدار عمدا تمام سر را در آب فرو برد، اگرچه باقى بدن او از آب بيرون باشد، بنا بر احتياط واجب بايد قضاى آن روزه را بگيرد. ولى اگر تمام بدن را آب بگيرد و مقدارى از سر بيرون باشد روزه او باطل نمىشود.
1609 اگر نصف سر را يك دفعه و نصف ديگر آن را دفعه ديگر در آب فرو برد،روزهاش باطل نمىشود.
1610 اگر شك كند كه تمام سر زير آب رفته يا نه روزهاش صحيح است.
1611 اگر سر زير آب برود ولى مقدارى از موها بيرون بماند، روزه باطل مىشود.
1612 احتياط واجب آن است كه سر را در گلاب فرو نبرد، ولى در آبهاى مضاف ديگر و در چيزهاى ديگر كه روان است، اشكال ندارد.
1613 اگر روزهدار بىاختيار در آب بيفتد و تمام سر او را آب بگيرد، يا فراموش كند كه روزه است و سر در آب فرو برد، روزه او باطل نمىشود.
1614 اگر عادتا با افتادن در آب سرش زير آب مى رود، چنانچه با توجه بهاين مطلب خود را در آب بيندازد و سرش زير آب برود روزهاش باطل مىشود.
1615 اگر فراموش كند كه روزه است و سر را در آب فرو برد يا ديگرى به زور سر او را در آب فرو برد، چنانچه در زير آب يادش بيايد كه روزه استيا آن كس دستخود را بردارد، بايد فورا سر را بيرون آورد، و چنانچه بيرون نياورد، روزهاش باطل مىشود.
1616 اگر فراموش كند كه روزه است و به نيت غسل سر را در آب فرو برد، روزه و غسل او صحيح است.
1617 اگر بداند كه روزه است و عمدا براى غسل سر را در آب فرو برد،چنانچه روزه او روزه واجبى باشد كه مثل روزه كفاره وقت معينى ندارد، غسل صحيح و روزه باطل مىباشد. ولى اگر واجب معين باشد، اگر به فرو بردن سر در آب قصد غسل كند، روزه او باطل است و بنابر احتياط واجب غسل او هم باطل است،مگر آن كه در زير آب يا در حال خارج شدن از آب نيت غسل كند، كه در اين صورت غسل او صحيح است. و اما اگر روزه ماه رمضان باشد، هم غسل و هم روزه باطل است، مگر آن كه در همان زير آب توبه نمايد و در حال خارج شدن از آب نيت غسل كند،كه در اين صورت غسل او صحيح است.
1618 اگر براى آنكه كسى را از غرق شدن نجات دهد، سر را در آب فرو برد، اگرچه نجات دادن او واجب باشد، روزهاش باطل است.
7- باقى ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح
1619 اگر جنب عمدا تا اذان صبح غسل نكند، يا اگر وظيفه او تيمم است عمدا تيمم ننمايد، روزهاش باطل است.
1620 اگر در روزه واجبى كه مثل روزه ماه رمضان وقت آن معين است، تا اذان صبح غسل نكند و تيمم هم ننمايد، روزهاش صحيح است.
1621 كسى كه جنب است و مىخواهد روزه واجبى بگيرد كه مثل روزه رمضان وقت آن معين است، چنانچه عمدا غسل نكند تا وقت تنگ شود، مىتواند با تيمم روزه بگيرد و صحيح است.
1622 اگر جنب در ماه رمضان غسل را فراموش كند و بعد از يك روز يادش بيايد، بايد روزه آن روز را قضا نمايد، و اگر بعد از چند روز يادش بيايد، بايد روزه هر چند روزى را كه يقين دارد جنب بوده قضا نمايد. مثلا اگر نمىداند سه روز جنب بوده يا چهار روز، بايد روزه سه روز را قضا كند.
1623 كسى كه در شب ماه رمضان براى هيچ كدام از غسل و تيمم وقت ندارد،اگر خود را جنب كند روزهاش باطل است و قضا و كفاره بر او واجب مىشود، ولى اگر براى تيمم وقت دارد، چنانچه خود را جنب كند، با تيمم روزه او صحيح است، ولى گناهكار است.
1624 اگر گمان كند كه به اندازه غسل وقت دارد و خود را جنب كند و بعد بفهمد وقت تنگ بوده، چنانچه تيمم كند روزهاش صحيح است.
1625 كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مىداند كه اگر بخوابد تا صبح بيدار نمىشود، نبايد بخوابد، و چنانچه بخوابد و تا صبح بيدار نشود، روزهاش باطل است و قضا و كفاره بر او واجب مىشود.
1626 هرگاه جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود، اگر احتمال بدهد كه اگر دوباره بخوابد بيدار مىشود براى غسل، مىتواند بخوابد.
1627 كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مىداند يا احتمال مىدهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مىشود، چنانچه تصميم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند و با اين تصميم بخوابد و تا اذان خواب بماند، روزهاش صحيح است.
1628 كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مىداند يا احتمال مىدهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مىشود، چنانچه غفلت داشته باشد كه بعد از بيدار شدن بايد غسل كند، در صورتى كه بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند، روزهاش صحيح است.
1629 كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مىداند يا احتمال مىدهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مىشود، چنانچه نخواهد بعد از بيدار شدن غسل كند، يا ترديد داشته باشد كه غسل كند يا نه، در صورتى كه بخوابد و بيدار نشود، روزهاش باطل است.
1630 اگر جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود و بداند يا احتمال دهد كه اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مىشود و تصميم هم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند، چنانچه دوباره بخوابد و تا اذان صبح بيدار نشود، بايد روزه آن روز را قضا كند، و همچنين است اگر از خواب دوم بيدار شود و براى مرتبه سوم بخوابد، و كفاره بر او واجب نمىشود.
1631 خوابى را كه در آن محتلم شده نبايد خواب اول حساب كرد، بلكه اگراز آن خواب بيدار شود و دوباره بخوابد، خواب اول حساب مىشود.
1632 اگر روزهدار در روز محتلم شود، واجب نيست فورا غسل كند.
1633 هرگاه در ماه رمضان بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده، اگرچهبداند پيش از اذان محتلم شده، روزه او صحيح است.
1634 كسى كه مىخواهد قضاى روزه رمضان را بگيرد، هرگاه تا اذان صبح جنب بماند، اگر چه از روى عمد نباشد، روزه او باطل است.
1635 كسى كه مىخواهد قضاى روزه رمضان را بگيرد، اگرچه بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده و بداند پيش از اذان محتلم شده است، چنانچه وقت روزه تنگ است، مثلا پنچ روز روزه رمضان دارد، و پنج روز هم به رمضان مانده است، بعد از رمضان عوض آن را به جا آورد، و اگر وقت قضاى روزه تنگ نيست روزه بگيرد.
1636 اگر در روزه واجبى غير روزه رمضان و قضاى آن، تا اذان صبح جنب بماند، روزهاش صحيح است، چه وقت آن معين باشد و چه نباشد.
1637 اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و عمدا غسل نكند، يا اگر وظيفه او تيمم است تيمم نكند، روزهاش باطل است.
1638 اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و براى غسل وقت نداشته باشد، چنانچه بخواهد روزه ماه رمضان يا قضاى آن را بگيرد، بايد تيمم نمايد و روزهاش صحيح است، و اگر بخواهد روزه مستحب يا روزه واجب مثل روزه كفاره و روزه نذرى بگيرد، اگرچه بدون تيمم هم روزهاش صحيح است، ولى احتياط مستحب آن است كه تيمم كند.
1639 اگر زن نزديك اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و براى هيچ كدام از غسل و تيمم وقت نداشته باشد، يا بعد از اذان بفهمد كه پيش از اذان پاك شده، روزه او صحيح است، ولى اگر در وسعت وقت قضاى رمضان را گرفته باشد،صحيح بودن آن اشكال دارد.
1640 اگر زن بعد از اذان صبح از خون حيض يا نفاس پاك شود، يا در بين روز خون حيض يا نفاس ببيند، اگر چه نزديك مغرب باشد، روزه او باطل است.
1641 اگر زن غسل حيض يا نفاس را فراموش كند و بعد از يك روز يا چند روز يادش بيايد، روزههايى كه گرفته صحيح است.
1642 اگر زن پيش از اذان صبح در ماه رمضان از حيض يا نفاس پاك شود ودر غسل كردن كوتاهى كند و تا اذان غسل نكند و در تنگى وقت تيمم هم نكند، روزهاش باطل است. ولى چنانچه كوتاهى نكند، مثلا منتظر باشد كه حمام زنانه شود، اگرچه سه مرتبه بخوابد و تا اذان غسل نكند، در صورتى كه تيمم كند روزه او صحيح است.
1643 اگر زنى كه در حال استحاضه است، غسلهاى خود را به تفصيلى كه در احكام استحاضه در مساله به بعد گفته شد به جا آورد، روزه او صحيح است.
1644 كسى كه مس ميت كرده، يعنى جايى از بدن خود را به بدن ميت رسانده،مىتواند بدون غسل مس ميت روزه بگيرد. و اگر در حال روزه هم ميت را مس نمايد،روزه او باطل نمىشود.
8- اماله كردن
1645 اماله كردن با چيز روان اگرچه از روى ناچارى و براى معالجه باشد، روزه را باطل مىكند، ولى استعمال شيافهايى كه براى معالجه است اشكال ندارد، و احتياط واجب آن است كه از استعمال شيافهايى كه براى كيف كردن است، مثل شياف ترياك يا براى تغذيه از اين مجرا است، خوددارى نمايند.
9- قى كردن
1646 هرگاه روزهدار عمدا قى كند - اگر چه به واسطه مرض و مانند آن ناچار باشد - روزهاش باطل مىشود، ولى اگر سهوا يا بىاختيار قى كند، اشكال ندارد.
1647 اگر در شب چيزى بخورد كه مىداند به واسطه خوردن آن در روز بىاختيار قى مىكند، احتياط واجب آن است كه روزه آن روز را قضا نمايد.
1648 اگر روزهدار بتواند از قى كردن خوددارى كند، چنانچه براى او ضرر و مشقت نداشته باشد، بايد خوددارى نمايد.
1649 اگر مگس در گلوى روزهدار برود، چنانچه به قدرى پايين رود كه به فرو بردن آن خوردن نمىگويند، لازم نيست آن را بيرون آورد و روزه او صحيح است، واگر به اين مقدار پايين نرود، بايد آن را بيرون آورد، اگرچه موجب شود كه قى كند و روزهاش باطل شود، و چنانچه فرو برد روزهاش باطل مىشود، و بنابر احتياط واجب بايد كفاره جمع بدهد.
1650 اگر سهوا چيزى را فرو ببرد و پيش از رسيدن به شكم يادش بيايد كه روزه است، چنانچه به قدرى پايين رفته باشد كه اگر آن را داخل شكم كند خوردن نمىگويند، لازم نيست آن را بيرون آورد و روزه او صحيح است.
1651 اگر يقين داشته باشد كه به واسطه آروغ زدن چيزى از گلو بيرون مىآيد، نبايد عمدا آروغ بزند، ولى اگر يقين نداشته باشد اشكال ندارد.
1652 اگر آروغ بزند و بدون اختيار چيزى در گلو يا دهانش بيايد آن را بيرونبريزد، و اگر بى اختيار فرو رود، روزهاش صحيح است.
احكام چيزهايى كه روزه را باطل مىكند
1653 اگر انسان عمدا و از روى اختيار كارى كه روزه را باطل مىكند، انجام دهد،روزه او باطل مىشود و چنانچه از روى عمد نباشد اشكال ندارد، ولى جنب اگر بخوابد و به تفصيلى كه در مساله گفته شد تا اذان صبح غسل نكند، روزه او باطل است. 1654 اگر روزهدار سهوا يكى از كارهايى كه روزه را باطل مىكند انجام دهد و به خيال اين كه روزهاش باطل شده، عمدا دوباره يكى از آنها را بجا آورد، روزه او باطل مىشود.
1655 اگر چيزى به زور در گلوى روزهدار بريزند، يا سر او را به زور در آب فرو برند، روزه او باطل نمىشود، ولى اگر مجبورش كنند كه روزه خود را باطل كند مثلا به او بگويند اگر غذا نخورى ضرر مالى يا جانى به تو مى زنيم و خودش براى جلوگيرى از ضرر، چيزى بخورد، روزه او باطل مىشود. 1656 روزهدار نبايد جايى برود كه مىداند چيزى در گلويش مى ريزند يا مجبورش مىكنند كه خودش روزه خود را باطل كند، اما اگر قصد رفتن كند و نرود يا بعد از رفتن چيزى به خوردش ندهند، روزه او صحيح است، و چنانچه از روى ناچارى كارى كه روزه را باطل مىكند انجام دهد، روزه او باطل مىشود، ولى اگرچيزى در گلويش بريزند، باطل شدن روزه او محل اشكال است. آنچه براى روزهدار مكروه است
1657 چند چيز براى روزهدار مكروه است و از آن جمله است: دوا ريختن به چشم و سرمه كشيدن در صورتى كه مزه يا بوى آن به حلق برسد، انجام دادن هر كارى كه مانند خون گرفتن و حمام رفتن باعث ضعف مىشود، انفيه كشيدن اگر نداند كه به حلق مىرسد و اگر بداند به حلق مى رسد جايز نيست، بو كردن گياههاى معطر، نشستن زن در آب، استعمال شياف، تر كردن لباسى كه در بدن است، كشيدن دندان و هر كارى كه به واسطه آن از دهان خون بيايد، مسواك كردن به چوب تر، و نيز مكروه است انسان بدون قصد بيرون آمدن منى زن خود را ببوسد يا كارى كند كه شهوت خود را به حركت آورد، و اگر به قصد بيرون آمدن منى باشد، در صورتى كه منى بيرونآيد، روزه او باطل است. جاهايى كه قضا و كفاره واجب است
1658 اگر در روزه ماه رمضان عمدا قى كند يا در شب جنب شود و به تفصيلى كه در مساله گفته شد سه مرتبه بيدار شود و بخوابد و تا اذان صبح بيدار نشود،فقط بايد قضاى آن روز را بگيرد، و چنانچه عمدا اماله كند يا سر زير آب ببرد،بنابر احتياط واجب بايد كفاره هم بدهد، ولى اگر كار ديگرى كه روزه را باطل مىكند عمدا انجام دهد، در صورتى كه مىدانسته آن كار روزه را باطل مىكند، قضا و كفاره براو واجب مىشود. 1659 اگر به واسطه ندانستن مساله كارى انجام دهد كه روزه را باطل مىكند، چنانچه مىتوانسته مساله را ياد بگيرد، بنابر احتياط واجب كفاره بر او ثابت مىشود، و اگر نمىتوانسته مساله را ياد بگيرد يا اصلا ملتفت مساله نبوده يا يقين داشته كه فلان چيز روزه را باطل نمىكند، كفاره بر او واجب نيست. كفاره روزه
1660 كسى كه كفاره روزه رمضان بر او واجب است، بايد يك بنده آزاد كند يا به دستورى كه در مساله بعد گفته مىشود، دو ماه روزه بگيرد يا شصت فقير را سير كند يا به هر كدام، يك مد كه تقريبا ده سير است، طعام يعنى گندم يا جو و مانند اينها بدهد، و چنانچه اينها برايش ممكن نباشد، هر چند مد كه مىتواند به فقرا طعام بدهد و اگر نتواند طعام بدهد بايد استغفار كند، اگر چه مثلا بك مرتبه بگويد: "استغفرالله"، و احتياط واجب در فرض اخير آن است كه هر وقتبتواند، كفاره را بدهد. 1661 كسى كه مىخواهد دو ماه كفاره روزه رمضان را بگيرد، بايد سى و يك روز آن را پى در پى بگيرد، و اگر بقيه آن پى در پى نباشد، اشكال ندارد.
1662 كسى كه مىخواهد دو ماه كفاره روزه رمضان را بگيرد، نبايد موقعى شروع كند كه در بين سى و يك روز، روزى باشد كه مانند عيد قربان روزه آن حرام است.
1663 كسى كه بايد پى در پى روزه بگيرد، اگر در بين آن بدون عذر يك روز روزه نگيرد، يا وقتى شروع كند كه در بين آن به روزى برسد كه روزه آن واجب است،مثلا به روزى برسد كه نذر كرده آن روز را روزه بگيرد، بايد روزهها را از سر بگيرد. 1664 اگر در بين روزهايى كه بايد پى در پى روزه بگيرد، عذرى مثل حيض يا نفاس يا سفرى كه در رفتن آن مجبور است، براى او پيش آيد، بعد از برطرف شدن عذر واجب نيست روزهها را از سر بگيرد، بلكه بقيه را بعد از برطرف شدن عذر بجامىآورد. 1665 اگر به چيز حرامى روزه خود را باطل كند، چه آن چيز اصلا حرام باشد مثل شراب و زنا، يا به جهتى حرام شده باشد مثل نزديكى كردن با عيال خود در حال حيض، بنا بر احتياط كفاره جمع بر او واجب مىشود، يعنى بايد يك بنده آزاد كند و دو ماه روزه بگيرد و شصت فقير را سير كند، يا به هر كدام آنها يك مد كه تقريبا ده سير است گندم يا جو يا نان و مانند اينها بدهد، و چنانچه هر سه برايش ممكن نباشد، هر كدام آنها را كه ممكن استبايد انجام دهد. 1666 اگر روزهدار دروغى را به خدا و پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم نسبت دهد، كفاره جمع كه تفصيل آن در مساله پيش گفته شد بنابر احتياط بر او واجب مىشود.
1667 اگر روزهدار در يك روز ماه رمضان چند مرتبه جماع كند، يك كفاره براو واجب است، ولى اگر جماع او حرام باشد يك كفاره جمع واجب مىشود.
1668 اگر روزهدار در يك روز ماه رمضان چند مرتبه غير جماع كار ديگرى كه روزه را باطل مىكند انجام دهد، براى همه آنها يك كفاره كافى است.
1669 اگر روزهدار جماع حرام كند و بعد با حلال خود جماع نمايد، يك كفاره جمع كافى است.
1670 اگر روزهدار كارى كه حلال است و روزه را باطل مىكند، انجام دهد،مثلا آب بياشامد، و بعد كار ديگرى كه حرام است و روزه را باطل مىكند انجام دهد، مثلا غذاى حرامى بخورد، يك كفاره كافى است.
1671 اگر روزهدار آروغ بزند و چيزى در دهانش بيايد، چنانچه عمدا آن را فرو ببرد، روزهاش باطل است و بايد قضاى آن را بگيرد و كفاره هم بر او واجب مىشود، و اگر خوردن آن چيز حرام باشد، مثلا موقع آروغ زدن خون يا غذايى كه از صورت غذا بودن خارج شده به دهان او بيايد و عمدا آن را فرو برد، بايد قضاى آن روزه را بگيرد، و بنابر احتياط كفاره جمع هم بر او واجب مىشود. 1672 اگر نذر كند كه روز معينى را روزه بگيرد، چنانچه در آن روز عمدا روزه خود را باطل كند، بايد يك بنده آزاد نمايد، يا دو ماه پى در پى روزه بگيرد،يا به شصت فقير طعام دهد.
1673 اگر به گفته كسى كه مىگويد مغرب شده افطار كند، و بعد بفهمد مغرب نبوده است، قضا و كفاره بر او واجب مىشود. ولى اگر خبر دهنده عادل بوده،فقط قضاى آن روزه واجب است.
1674 كسى كه عمدا روزه خود را باطل كرده، اگر بعد از ظهر مسافرت كند، يا پيش از ظهر براى فرار از كفاره سفر نمايد، كفاره از او ساقط نمىشود، بلكهاگر قبل از ظهر مسافرتى براى او پيش آمد كند، بنابر احتياط كفاره بر او واجب است. 1675 اگر عمدا روزه خود را باطل كند، و بعد عذرى مانند حيض يا نفاس يا مرض براى او پيدا شود، كفاره بر او واجب نيست.
1676 اگر يقين كند كه روز اول ماه رمضان است، و عمدا روزه خود را باطل كند،بعد معلوم شود كه آخر شعبان بوده، كفاره بر او واجب نيست.
1677 اگر انسان شك كند كه آخر رمضان استيا اول شوال، و عمدا روزه خود را باطل كند، بعد معلوم شود اول شوال بوده، كفاره بر او واجب نيست. 1678 اگر روزهدار در ماه رمضان با زن خود كه روزهدار است جماع كند، چنانچه زن را مجبور كرده باشد، كفاره روزه خودش و روزه زن را بايد بدهد، و اگر زن به جماع راضى بوده، بر هر كدام يك كفاره واجب مىشود. 1679 اگر زنى شوهر خود را مجبور كند كه جماع نمايد، يا كار ديگرى كه روزه را باطل مىكند انجام دهد، واجب نيست كه كفاره روزه شوهر را بدهد.
1680 اگر روزهدار در ماه رمضان با زن خود كه روزهدار است جماع كند،چنانچه به طورى زن را مجبور كرده باشد كه از خود اختيارى نداشته باشد، و در بين جماع زن راضى شود، بايد مرد دو كفاره و زن يك كفاره بدهد، و اگر با اراده و اختيار عمل را انجام دهد، اگرچه مجبورش كرده باشد، مرد بايد كفاره خودش و زن را بدهد. 1681 اگر روزهدار در ماه رمضان با زن روزهدار خود كه خواب است جماع نمايد،يك كفاره بر او واجب مىشود، و روزه زن صحيح است و كفاره هم بر او واجب نيست.
1682 اگر مرد زن خود را مجبور كند كه غير جماع كار ديگرى كه روزه را باطل مىكند بجا آورد، كفاره زن را نبايد بدهد، و بر خود زن هم كفاره واجب نيست.
1683 كسى كه به واسطه مسافرت يا مرض روزه نمىگيرد، نمىتواند زن روزهدار خود را مجبور به جماع كند، ولى اگر او را مجبور نمايد، بنابر احتياط بايد كفارهاش را بدهد.
1684 انسان نبايد در بجا آوردن كفاره كوتاهى كند، ولى لازم نيست فورا آن را انجام دهد.
1685 اگر كفاره بر انسان واجب شود و چند سال آن را بجا نياورد، چيزى بر آن اضافه نمىشود.
1686 كسى كه بايد براى كفاره يك روز شصت فقير را طعام بدهد، اگر به شصت فقير دسترسى دارد، نبايد به هر كدام از آنها بيشتر از يك مد كه تقريبا ده سير است طعام بدهد، يا يك فقير را بيشتر از يك مرتبه سير نمايد، ولى چنانچه انسان اطمينان داشته باشد كه فقير طعام را به عيالات خود مىدهد يا به آنها مىخوراند، مىتواند براى هر يك از عيالات فقير اگرچه صغير باشند يك مد به آن فقير بدهد. 1687 كسى كه قضاى روزه رمضان را گرفته، اگر بعد از ظهر عمدا كارى كه روزه را باطل مىكند انجام دهد، بايد به ده فقير هر كدام يك مد كه تقريبا ده سير است طعام بدهد، و اگر نمىتواند بنابر احتياط واجب بايد سه روز پى در پى روزه بگيرد. جاهايى كه فقط قضاى روزه واجب است
1688 در چند صورت فقط قضاى روزه بر انسان واجب است، و كفاره واجب نيست:اول: آنكه روزهدار در روز ماه رمضان عمدا قى كند. دوم: آنكه در شب ماه رمضان جنب باشد و به تفصيلى كه در مساله گفته شد تا اذان صبح از خواب سوم بيدار نشود. . سوم: عملى كه روزه را باطل مى كند بجا نياورد، ولى نيت روزه نكند يار يا كند، يا قصد كند كه روزه نباشد. چهارم: آنكه در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش كند، و با حال جنابتيك روز يا چند روز روزه بگيرد. پنجم: آنكه در ماه رمضان بدون اين كه تحقيق كند صبح شده يا نه، كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده و نيز اگر بعد از تحقيق با اين كه گمان دارد صبح شده، كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده قضاى آن روزه بر او واجب است. ولى اگر بعد از تحقيق گمان يا يقين كند كه صبح شده و چيزى بخورد، و بعد معلوم شود صبح بوده، قضا واجب نيست، بلكه اگر بعد از تحقيق شك كند كه صبح شده يا نه و كارى كه روزه را باطل مىكند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده، قضا واجب نيست. ششم: آنكه كسى بگويد صبح نشده و انسان به گفته او كارى كه روزه را باطل مىكند انجام هد، بعد معلوم شود صبح بوده است. هفتم: آنكه كسى بگويد صبح شده و انسان به گفته او يقين نكند، يا خيال كند شوخى مىكند و كارى كه روزه را باطل مىكند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است. هشتم: آنكه به گفته كس ديگر كه عادل باشد افطار كند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است. نهم: آنكه در هواى صاف به واسطه تاريكى يقين كند كه مغرب شده و افطار كند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است. ولى اگر در هواى ابر به گمان اين كه مغرب شده افطار كند، بعد معلوم شود مغرب نبوده، قضا لازم نيست. دهم: آنكه براى خنك شدن، يا بى جهت مضمضه كند، يعنى آب در دهان بگرداند و بىاختيار فرو رود، ولى اگر فراموش كند كه روزه است و آب را فرو دهد، يا براى وضو مضمضه كند و بىاختيار فرو رود، قضا بر او واجب نيست. 1689 اگر غير آب چيز ديگرى را در دهان ببرد و بىاختيار فرو رود، يا آب داخل بينى كند و بىاختيار فرو رود، قضا بر او واجب نيست.
1690 مضمضه زياد براى روزهدار مكروه است، و اگر بعد از مضمضه بخواهد آب دهان را فرو برد، بهتر استسه مرتبه آب دهان را بيرون بريزد.
1691 اگر انسان بداند كه به واسطه مضمضه، بىاختيار يا از روى فراموشى آب وارد گلويش مىشود، نبايد مضمضه كند.
1692 اگر در ماه رمضان بعد از تحقيق يقين كند كه صبح نشده و كارى كه روزه را باطل مىكند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، قضا لازم نيست.
1693 اگر انسان شك كند كه مغرب شده يا نه، نمىتواند افطار كند، ولى اگر شك كند كه صبح شده يا نه، پيش از تحقيق هم مىتواند كارى كه روزه را باطل مىكند انجام دهد.
منبع: توضیح المسائل 12 مرجع