اصلاحات فرهنگي امام هادي (علیه السلام)و تحولات فكري شيعه واكاوي سيره سياسي- فرهنگي پيشواي دهم
اصلاحات فرهنگي امام هادي (علیه السلام)و تحولات فكري شيعه
واكاوي سيره سياسي- فرهنگي پيشواي دهم
|
نگاهي گذرا به زندگي امام هادي(علیه السلام)
حضرت علي بن محمد(علیه السلام)ملقب به هادي، دهمين امام شيعيان است كه تولد آن حضرت بنا به روايت كليني، شيخ مفيد، شيخ طوسي و نيز ابن اثير، در نيمه ذي الحجه سال 212 هجري بوده است. (1)
امام هادي(علیه السلام)به لقبهاي ديگر مانند "نقي"، "فقيه"، "امين" و "طيب" شهرت داشته و كنيه مباركش ابوالحسن است. از آنجا كه كنيه امام موسي كاظم(علیه السلام)و امام رضا(علیه السلام)نيز ابوالحسن بود، لذا براي اجتناب از اشتباه، ابوالحسن اول به امام كاظم(ع)، ابوالحسن ثاني به امام رضا(علیه السلام)وابوالحسن ثالث به حضرت هادي(ع ) اختصاص يافته است.(2)
امام هادي(علیه السلام)در سن شش سالگي به امامت رسيد و از آنجا كه شيعيان به استثناي معدودي، مشكل بلوغ علمي و سياسي امام(علیه السلام)را پشت سر گذاشته بودند، در زمينه امامت حضرت هادي(علیه السلام)ترديد خاصي براي بزرگان آنها به وجود نيامد. به نوشته شيخ مفيد(ره) همه پيروان امام جواد(علیه السلام)به استثناي افراد معدودي به امامت امام هادي(علیه السلام)گردن نهادند. آن عده معدود كه از قبول امامت حضرت هادي(علیه السلام)سر باز زدند، تنها براي مدت كوتاهي به امامت موسي بن محمد(م296) معروف به "موسي مبرقع" مدفون در قم، معتقد گرديدند. ليكن پس از مدتي از امامت وي روي برتافتند و امامت امام هادي(علیه السلام)را پذيرفتند.(3)
سعدبن عبدا... بازگشت اين افراد به امام هادي(علیه السلام)را از آن روي مي داند كه خود موسي بن مبرقع، از آنان بيزاري جست و آنها را از خود راند.(4)
از نظر طبرسي و ابن شهرآشوب، همين اجماع شيعيان به امامت امام هادي(علیه السلام)، دليل محكم و غيرقابل ترديدي بر صحت امامت آن حضرت در سنين كودكي است. (5) با اين حال، مرحوم كليني وديگران نصوص مربوط به امامت حضرتش را برشمرده اند واز پاره اي روايات چنين برمي آيد كه امام جواد(علیه السلام)هنگامي كه از طرف معتصم عباسي به بغداد فراخوانده شد، به دليل آنكه حضرت اين احضار را تهديدي براي خود تلقي نموده و احساس خطر كرده بود، امام هادي(علیه السلام)را به جانشيني خود برگزيد.(6) حتي نص مكتوبي درباره امامت ايشان به جا گذاشت تا پس از وي هيچ گونه ترديدي در اين خصوص باقي نماند.(7)
اوضاع سياسي عصر امام هادي(علیه السلام)
امام هادي(علیه السلام)در دوران امامت خود با يكي از منفورترين چهره هاي بني عباس- متوكل- مي زيستند. سياست سختگيري عليه شيعيان در اين دوران به اوج خود رسيد. قبل از به خلافت رسيدن متوكل، سياست خلفا، همان سياست مأمون بود. اما با روي كار آمدن متوكل، سركوبي عليه شيعه و امام هادي(علیه السلام)بيش از گذشته رواج يافت. متوكل در بحبوحه اين سختگيريها دستور داد امام هادي(علیه السلام)را در مدينه بازداشت و او را به سامرا منتقل كنند. بدين ترتيب، مي توانست رفت و آمدهاي مردم با امام(علیه السلام)را از نزديك تحت كنترل خود درآورد و اين همان سياست مأمون بود كه بيشتر درباره امام رضا(علیه السلام)اما در قالبي ديگر اعمال شد.
عبدا... محمد هاشمي، ضمن نامه اي به متوكل نوشت: اگر نيازي به حرمين (مكه،مدينه) داري، علي بن محمد(علیه السلام)را از آن طرد كن، زيرا او مردم را به سوي خود مي خواند و جمعيت زيادي به دعوت وي پاسخ مثبت داده اند. همسر متوكل نيز نامه اي تحريك آميز در همين موضوع به او نوشت. به دنبال همين گزارشها بود كه متوكل امام را به سامرا احضار كرد.(8)
سفر اجباري
شيخ مفيد(ره) در كتاب "الارشاد" خود مي نويسد: امام هادي(ع)، طي نامه اي به متوكل، اين گزارشها را تكذيب نمود و متوكل در جواب نامه حضرت، او را به سامرا دعوت كرد.
روشن بود كه امام(ع)، به ميل خود قصد سفر به سامرا را نداشتند و فرستاده متوكل مأموريت داشت تا حضرت را به اجبار به آن ديار بياورد. به همين جهت، به تفتيش منزل امام پرداخت و جز كتابهايي درباره ادعيه و علم، چيزي نيافت. همچنين، در روايتي از امام هادي(علیه السلام)آمده است كه حضرت فرمودند: او را به اجبار به سامرا بياوريد.(9)
هر چند در دوران 60 ماهه حكومت منتصر كه خود درقتل پدرش (متوكل) شركت داشت، آزاديهايي به علويان داده شد؛ ولي پس از او "مستعين" فرزند "معتصم" به خلافت رسيد و در حكومت 4 ساله اش به ستمگري، ميگساري و اسراف بيت المال پرداخت. مستعين كه در جنگ با روميان شكست خورد، به بغداد گريخت و "معتز" به حكومت رسيد.
مهمترين ويژگيهاي عصر امام هادي(علیه السلام)را مي توان چنين برشمرد: رو به ضعف نهادن دستگاه خلافت كه حاصل بي كفايتي حكام بود، گسترش فساد و خوشگذراني در دستگاه خلافت، بروز آشوبها و فتنه هايي از سوي غير علويان، گسترش نهضت علويان.
در اين برهه حساس زماني، فعاليتهاي امام هادي(علیه السلام)با نهايت دقت و احتياط انجام مي گرفت. حضرت مهمترين محور فعاليتهاي سياسي خويش را به طرح مسأله امامت و بحث درباره آن به عنوان رهبري فكري، فرهنگي و سياسي متمركز كردند. حضرت با نامشروع شمردن حكومت عباسيان، ضمن رهبري فكري شيعيان با بهره گيري از شبكه ارتباطي وكالت، به تقويت بنيه مالي شيعيان پرداخته و به ايجاد يك همبستگي اجتماعي در ميان شيعيان مبادرت ورزيد.
اصلاحات فكري، فرهنگي پيشواي يازدهم
جهان اسلام در آن دوره از زمان، از نظر فرهنگي وگرايشهاي فكري و اعتقادي در موقعيتي ويژه به سر مي برد كه درميان مسايل اعتقادي، فتنه خلق قرآن و تبليغات زهرآگين گروههايي منحرف مانند غلات، واقفيه وصوفيه جايگاهي ويژه داشت.
امام هادي(علیه السلام)به مقتضاي امامت خويش در برابر اين گروهها موضع گرفته و ضمن رد استدلالهاي آنان، با محوريت مكتب اهل بيت(علیه السلام)به تبيين معارف الهي و حقايق دين پرداختند. تمام تلاش سياسي، فرهنگي امام(علیه السلام)اين بود كه با بررسي ديدگاه اهل بيت(علیه السلام)رويكرد مكتب امامان شيعه(علیه السلام)به اصلاح بنيانهاي فكري جامعه پرداخته تا از نفوذ مسلكها و فرقه هاي مختلف جلوگيري شود. يكي از اقدامهاي مهم و قابل توجه حضرت(علیه السلام)در اين زمينه، بهره گيري از محافل مناظره و پاسخ به پرسشهاي مطرح شده از سوي خليفه و عمال وي بوده است. امام(علیه السلام)با سخنان و نوشته هايي در مسير اثبات حق اهل بيت(علیه السلام)و پاسخ به شبهه هاي موجود در جامعه، با نگرش امامت خويش، به حل مشكلات علمي و فقهي مردم پرداخته و در اين راستا بزرگاني چون عبدالعظيم حسني، ايوب بن نوح و عثمان بن سعيد را براي ادامه حركت فرهنگي خود در ساير مناطق تربيت كردند.دليل عمده اي كه امام هادي(علیه السلام)با تأكيد بر مكتب اهل بيت(علیه السلام)به طرح مسأله امامت پرداختند، بدان جهت بود كه در فرهنگ شيعه امامت علاوه بر رهبري سياسي و فكري، تهذيب روحي را نيز در برمي گيرد. آميختگي اين سه مفهوم در امامت ناشي از آن است كه اسلام نه تنها اين سه جنبه را از يكديگر تفكيك نكرده، بلكه كمال انسان را درپرتوي اين سه جهت ممكن مي داند.
تبليغ امامت، محور فعاليتهاي امام هادي(ع)
گفتگوهاي گوناگون علمي امام هادي (ع)، آشكارا نشان مي دهد كه هدف ايشان از تبليغ امامت، اثبات حق حكومت براي امامان معصوم(علیه السلام)و دعوت به مكتب اهل بيت(علیه السلام)براي باز پس گرفتن اين حق و بيرون آوردن قدرت سياسي از دست نااهلان است كه طرح مسايلي چون غيبت حضرت مهدي(عج) توسط امام هادي(علیه السلام)و به عبارت ديگر فرهنگ سازي وآماده سازي افكار براي پذيرش حكمتهاي الهي در مكتب اهل بيت(علیه السلام)بوده است.
امام(علیه السلام)با شناخت عصر خود مي دانستند كه فشار، اختناق و حساسيت دستگاه خلافت به امامان شيعه روز به روز فزوني مي يابد و اين امر در آينده نزديك، تاريخ امامت را در آستانه تحولي جديد قرار مي دهد. بدين سبب كوشيدند اذهان شيعيان را براي غيبت آن حضرت (عج) آماده سازند.فعاليتهاي امام(علیه السلام)در اين راستا، در شعاعي محدود ولي با نهايت دقت و احتياط انجام مي شد. حضرت(علیه السلام)مي كوشيد هيچ مشخصه اي از حضرت مهدي(عج) براي مردم به ويژه نامحرمان بازگو نشود تا به گوش حكمرانان عباسي نرسد.
لذا وقتي عبدالعظيم حسني، عقايد خود را براي امام هادي(علیه السلام)عرضه كرد، يكايك امامان را نام برد و چون به امام هادي(علیه السلام)رسيد، درنگ كرد. امام(علیه السلام)سخن او را پي گرفته و فرمودند: پس از من حسن(علیه السلام)است، پس مردم با جانشين حسن چگونه خواهند بود. عبدالعظيم پرسيد: چگونه سرورم؟ امام(علیه السلام)فرمودند: زيرا او ديده نمي شود و بازگويي نامش نيز جايز نيست تا زماني كه قيام كند و زمين را از عدل و داد آكنده سازد، همان سان كه از ستم پرشده است.(10)
شبكه ارتباطي وكالت
آنچه از اين مقطع تاريخي به بعد اهميت دارد اين است كه به دليل محدوديتهاي فراوان، موانع و مشكلات سياسي و اجتماعي، حساسيتهاي حكومت به اطرافيان ائمه(ع)، حفظ هويت تشيع و زنده نگه داشتن هسته هاي مركزي مقاومت، انسجام و گسترش شبكه وكالت ضروري مي نمود. امام هادي(علیه السلام)با ايجاد شكل جديدي از برنامه حفاظتي، وكلايي به سراسر قلمرو حكومت عباسي گسيل داشته و به آنان سفارش كردند تا با فعاليتهاي حساب شده، از تجزيه نيروهاي شيعه جلوگيري كنند. سياست تعيين وكيل به منظور اداره امور نواحي مختلف و ايجاد رابطه ميان شيعيان و امامان از زمان امام كاظم(علیه السلام)و حتي پيش از آن معمول بود، اما در زمان امام جواد(ع)، امام هادي(علیه السلام)و امام حسن عسگري(ع)، تنها راه ارتباطي تشيع با امامان همين وكلا بودند.
امام هادي(علیه السلام)و فرهنگ دعا و زيارت
غناي فرهنگ شيعي در بعد ادعيه و زيارات بر كسي پوشيده نيست. اين امر نشان از چهره معنوي تشيع و عرفان شيعي دارد. دعا و زيارت در جهت تربيت شيعيان و آشنا ساختن آنها با معارف شيعي، از جمله اقدامهاي ارزنده امامان شيعه(علیه السلام)بوده است. هر يك از آن بزرگواران به تناسب وضعيت سياسي و فرهنگي عصر خويش، به اين مهم اقدام كرده اند.
اين ادعيه علاوه بر راز و نياز با پروردگار، به شكلهاي مختلف به پاره اي مسايل سياسي و اجتماعي نيز اشاراتي دارد. اشاراتي كه در حيات سياسي شيعه بسيار مؤثر بوده و به طور منظم، مفاهيم خاصي را به جامعه تشيع القا مي كرده است.
جامعه كبيره؛ ميراث گرانبهاي امام هادي(ع)
زيارت جامعه كبيره كه ميراث گرانبهاي امام هادي(علیه السلام)به شيعيان است، از جمله زيارات كم نظيري است كه با تأكيد بر مقام والا و رهبري اهل بيت(ع)، به ارتباط محكم و ناگسستني ميان امت و ائمه(علیه السلام)تأكيد خاصي دارد.
امام(علیه السلام)در زيارت جامعه كبيره، علاوه بر آنكه خصايص ائمه معصومين(علیه السلام)را بيان مي كنند، شيعيان را با تعريف دقيق از امامان(علیه السلام)و جايگاه آنان آشنا مي سازند و اهل بيت(علیه السلام)و پيامبر(ص) با تعابيري چون معدن الرحمه، خزائن العلم، قادة الامم، ساسة العباد، امناء الرحمن، ائمة الهدي، ورثة الانبياء و حجج ا... علي اهل الدنيا و الاخرة و... وصف شده اند.
امام(علیه السلام)، در بخشي ديگر به شيعيان مي آموزند كه امامان خود را در جايگاهي بدانند كه خداوند آنان را در آن جايگاه قرار داده است: "شهادت مي دهم كه شما آن گونه كه سزاوار بود جهاد كرديد، تا آنجا كه دعوت خداوند را آشكار نموديد، احكام الهي را روشن ساخته، حدود الهي را اقامه كرديد، شريعت الهي را نشر داديد وسنتهاي خداوند را استوار نموديد. فصل الخطاب و آيات الهي نزد شماست و امر خداوند به شما واگذار شده است.(11)
بدين ترتيب، از ديدگاه امام هادي(ع)، معارف حق الهي را تنها در مكتب اهل بيت(ع)، مي توان آموخت.
امام هادي(علیه السلام)و شيعيان افراطي
مشكلات دروني شيعه در دوران امام هادي(علیه السلام)كمتر از مشكلاتي نبود كه از خارج و توسط دشمنان بر آنان وارد مي شد. يكي از مشكلاتي كه در درون مكتب تشيع آن را تهديد مي كرد، مسأله "غاليان" و گسترش تفكرات آنان بود.
امام هادي(علیه السلام)براي حذف آنان از متن تفكر شيعي، به اقدامهاي گسترده اي دست زدند و آنان را به عنوان جرياني كه در بدنام ساختن شيعه نقش زيادي دارند، معرفي نمودند. اين اقدامهاي امام(علیه السلام)باعث شد تا جريان غاليگري رو به زوال و انحطاط نهاده و مهمترين سلاحشان را كه انتصاب و تمسك واهي به ائمه معصومين(علیه السلام)بود، از دست بدهند.
به هر صورت، تمام فعاليتهاي سياسي، فكري و فرهنگي امام(علیه السلام)در راستاي تقويت بنيانهاي فكري تشيع و حذف جريانهاي انحرافي از دامان آن بوده است.
پي نوشتها
1- الكافي/ج1/ ص 497- الارشاد/ ص 327
2- حيات فكري- سياسي امامان شيعه/ رسول جعفريان/ ص 500
3- فرق الشيعه/ص 91
4- المقالات و الفرق/ ص 99
5- اعلام الوري/ص 333- مناقب ابن شهرآشوب/ ج 2/ ص 443
6- الكافي/ ج 6/ ص 323
7- مسند الامام الهادي(ع)/ ص 18
8- بحارالانوار/ ج 5/ ص 213
9- مسندالامام الهادي(ع)/ ص 44
10- تاريخ تحليلي اسلام/ محمد نصيري/ ص 184
11- زيارت جامعه كبيره
٭ عبد ا... امامي--منبع: روزنامه قدس
|
کریمی که جهان پاینده دارد تواند حجتی را زنده دارد
دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی
جمعه 27 اسفند 1389 4:21 PM
تشکرات از این پست