0

آثار اجتماعي انتظار

 
ahmad9944
ahmad9944
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : شهریور 1388 
تعداد پست ها : 15
محل سکونت : فارس

آثار اجتماعي انتظار

علاوه بر آن چه در فرهنگ اسلامي در باب مفهوم انتظار بيان شده است، آثار اجتماعي اين اصلف پرمعنا و شورانگيز به نحوي شايسته، اصالت و ابعاد تعالي بخش آن را متجلّي ميسازد. به ديگر سخن، اگر پرسش شود كه اعتقاد به اين اصل چه فايدهاي دارد يا اعتقاد و عدم اعتقاد به اين اصل چه نقش مثبت يا منفي در رسالت، مسؤوليت و وظيفه ي فردي و اجتماعي ما دارد و اساساً در زندگي امروزي ما چه تأثيري ميتواند به جاي گذارد، حوزه ديگري از بحث انتظار، به عنوان فوايد فردي و اجتماعي آن، در پيش روي ما گشوده ميشود. در حقيقت، اين استنتاج همانند برداشتي است كه ما از عمل به اسلام واعتقاد به امامت قائليم و آنها را موثردرشرايط وضعي خود دراين دنيا وهم چنين درآخرت مي دانيم. دراين تحليل ،انتظاراز دو وجه منفي ومثبت آن ارزيابي مي گردد.
درانتظارمنفي اعتقاد به غيبت امام مهدي عليه السلام وسرانجام ظهورايشان،بزرگترين سلاح براي دفاع ازوضع موجود و بزرگترين عامل براي توجيه فسادي است كه بايك منحني تصاعدي بالامي رود،زيرامعتقداست نجات بشرفقط درآخرالزمان محقق مي شودونه حال،وآن هم به دست او ونه هيچ كس ديگر. امّا در انتظار مثبت، آماده باشف مستمرّي مطرح است كه در تلاش مداوم براي دستيابي به وضع بهتر است. در اين ديدگاه، انسان منتظفر، هر لحظه احتمال ميدهد كه زمان انقلاب نهايي فرا رسد و او خود را مسؤول و موظّف به شركت در ا ين جهاد جهاني، كه يقيني است، ميداند. بدين ترتيب، مردمي كه مجهز به اصل «انتظار»اند، از نيرومندترين سلاح براي نابودي فساد و بزرگترين ضربه براي كوبيدن ظلم و بيشترين انرژي براي حركت به طرف آينده بهرهمند هستند. زيرا:
اوّلاً، انتظار در چنين تعريفي – اميد به آينده و آماده باش و تلاش مستمر و تكامل جويي دائم در غريزه و فطرت آدمي است. گواه اين امر نيز اعتقاد به منجي بشريت و ايجاد جامعه ي متكي به عدالت در بسياري از اقوام و امم جهان است.
ثانياً انتظار برآيند مثبت دو اصل متناقض «واقعيّت»، يعني وضع موجود، و «حقيقت»، يعني آرمان مطلوب، است. اگر واقعيّت باطل حاكم است و حقيقت نجاتبخش محكوم، راه خروج از اين بنبست تنها به انتظار و اعتقاد به پيروزي قطعي و نهايي «جبههي حق» ميسور و ممكن است؛ زيرا انتظار «نه» گفتن است به آنچه هست، و چشمداشت است به آيندهاي روشن. سخن را در اين مبحث با كلامي از امام صادق عليهالسّلام زينت ميبخشيم كه فرموده اند:
هركس دوست دارد از ياران حضرت قائم عليه السّلام باشد بايستي انتظار او را داشته باشد، به نيكويي و پرهيزگاري رفتار كند. پس اگر به اين حال، پيش از قيام او از دنيا برود، پاداش ياران مهدي را خواهد بفرد. بنابراين بكوشيد و جديت كنيد و چشم به راه باشيد كه بر شما گوارا باد.8
اما نحوه ي انتظار را، كه در روايات مختلف نيز بدان اشاره شده است، ميتوان در اصولي چون «خـودسـازي فردي»، «تـربيت هم نـوعان و گسترش معارف حقّه» و «فراهم سازي زمينه و ايجاد جامعه منتظر» بيان كرد.
يك) خودسازي فردي در زمينهي خودسازي بايد خصائل و فضائلي را كه براي ياران و ياوران امام زمانعليهالسّلام برشمرده اند شناخت؛ آن گاه كوشيد تا آنها را در خود ايجاد كرد. به نمونه هايي از روايات معصومين عليهم السّلام در اين زمينه توجه، ميكنيم: پرهيزگاران كه به امام غائب ميگروند نماز به پا ميدارند و از دارايي خود ميبخشند، به قرآن و كتابهاي آسماني پيشين ايمان و به جهان ابدي يقين دارند.9 (مردماني) فرمانبردار، اخلاص كيش، نيكوكار، عزّتمند، قناعت پيشه، دين باور، ستمديده، بردبار، پاكزاد، نيكسرشت، پاكدل و خوش قلبند10 كه دلهايي سختتر از پولاد دارند و اگر بر كوهساري آهنين بگذارند از هم ميپاشد. همچون مشك همواره خوشبويند و همچون ماه تابان پيوسته فروزان. از سرنيزه تيزترند و از شير بيشه دليرتر. آري، آنان «پارسايان شب» و «شيرمردان روز»اند14. (هركس بخواهد كه به هنگام قيام حضرت مهدي عليه السّلام از ياران او باشد بايد خود را به خصائص فوق بيارايد و) در ايّام غيبت، به آداب و عقايد ديني خويش تمسّك جويد و نگذارد شيطان در او شك و ترديد راه دهد15. شناخت و معرفت خويش راست و درست گرداند، ايمان و يقين خويش بيفزايد و تسليم خاندان پيامبر شود به حدّي كه در دلش چيزي نيابد كه او را از فرمان آنها باز دارد16. ...شيعيان را به اين صفت بشناسيد: تواضع، خشوع، امانت، بسيار در ياد خدا بودن، اهل نماز و روزه بودن، احترام به پدر و مادر، مهرباني كردن به همسايگان مستمند و بدهكار و نيز يتيمان و راستگو بودن. آنها قرآن تلاوت ميكنند و زبانشان را كنترل ميكنند. هم چينين دربارهي درخواست از خداي تعالي براي ظهور حضرت مهدي عليهالسّلام و دعا براي آن وجود شريف تأكيد شده و براي آن فوائد بسيار ذكر گرديده است. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله ميفرمايند: از فضل بيكران خداي درخواست نماييد. همانا خداوند درخواست كنندگان را دوست دارد و برترين پرستش، چشم انتظاري براي فرج است
دو) گسترش معارف حقّه و تربيت همنوعان اهميت دفاع از معارف اهل بيت عليهم السّلام و گسترش آن معارف و تربيت مردمان را ميتوان در اين كلام گهربار حضرت هادي عليه السّلام به خوبي نشان داد: اگر پس از غيبت قائم ما نباشند دانشوارني كه مردم را به سوي او راهنما گردند و به پذيرش او فراخوانند و با برهانهاي الاهي از دين او دفاع كنند و بندگان ناتوان خدا را در دامهاي اهريمن و ديگر سركشان و دشمنان رهايي بخشند، همانا هيچكس نميماند مگر از دين خدا برميگردد. لكن اين عالمان، زمام دلهاي شيعيان سفست ايمان را به دست ميگيرند، همانگونه كه كشتيبان فرمان كشتي را. اينان نزد خدا برترين مردمند.
سه) ايجاد جامعهي منتظر و فراهم سازي زمينه اسلام ديني است كه همه ي ابعاد فردي و اجتماعي انسان را مورد توجه قرار داده است. احكام و ضوابط متعدد و متنوع شرع مقدس اسلام، كه هدفي جز هدايت بندگان ندارد، در ايام غيبت كبري نيز تعطيل نميماند و بايد به نحو شايسته و متناسب با نيازهاي جامعه، تبيين و اجرا گردد. در حقيقت، استقرار فرهنگ و ضوابط اسلامي و تبعيت از آن در جامع هاي كه خود را منتظر قيام جهاني مهدي عليهالسّلام ميداند امري ضروري و متناسب با اصل «انتظار» است. اين آماده باش عمومي، در سطح اجتماعي و حتي در حدّ تدارك نظامي فردي، مورد توجه قرار گرفته است. امام صادق عليه السّلام ميفرمايند: هريك از شما بايد خود را براي قيام قائم مهيّا سازد، اگرچه به داشتن يك نيزه. در سطح اجتماعي قرآن كريم به نحوهي آمادگي مسلمانان در مقابل دشمنان اشاره كرده است، كه از جمله وظايف حكومت اسلامي در زمان غيبت نيز به شمار ميرود: براي ستيز با كافران و بدخواهان آن چه توانستيد از هرگونه نيرو فراهم آورديد و نيز از مركبان زينبسته و آماده، تا دشمن خدا و دشمنتان و ديگران را – كه شما نميشناسيد و خدا به آنها داناست- به هراس افكنيد. و بدانيد آنچه در راه خدا بدهيد، بيكم و كاست به شما پرداخت ميشود و ستمي نخواهيد ديد. در همين راستا، مبارزه با ستم و مقابله با حاكمان ستمگر نه تنها به عنوان يك حقّ طبيعي براي مردم، بلكه به عنوان يك ضرورت ديني، و به ويژه الزام حياتي براي دوران غيبت، از اهمّ زمينه هاي حفظ جامعه ي اسلامي از كژي و ناراستي و رويكرد مستمر آن به نيكي و صواب است. بديهي است چنانچه جامعه ي مسلمانان بخواهد از حكومتي مشروع و حاكمي مأجور برخوردار باشد تا شايستگي مقام «جامعهي منتظر» را احراز كند بايد به روشي عمل كند كه در قرآن كريم و روايات ائمّهي اطهار عليهم السّلام بدان اشاره شده است. با آغاز دوران غيبت كبري، رهبري جامعه ي مسلمانان، با عنايت حضرت وليّ عصر عليه السّلام و طبق اشاراه ايشان (براي كسب رهنمودهاي اسلامي و مراقبت از حدود شرعي) بر عهدهي كساني قرار ميگيرد كه راويان حديثند و حجّت آن حضرت درميان مردم: وَ امَّا الْحَوادفثف الواقفعةف، فَارجفعوا فيها افلي رفواةف حَدفيثنا، فَافنَّهفم حفجَّتي عليكم و اَنَا حجّةفاللهف ... امّا در حوادث كه در آينده پيش ميآيد، راويان حديث ما ] فقيهان پارسا و مطيع اوامر امام زمان عليهالسّلام [ را مرجع خود قرار دهيد كه آنان حجّت من بر شمايند و من حجّت خداوندم. ... ضوابط و شرايط اين مراجع را نيز، حضرت صادق عليه السّلام تبيين فرموده اند: اما از دين شناسان، آن كه نگهدار نَفْسف خويش، نگهبان ايمانش، مخالف هوسش، فرمانبردار خدا و مطيع امر مولايش بود، بر عموم مردم است كه متابعتش كنند. بديهي است براي چنين انتخابي، با توجه به شرايط انتخاب شونده، مردم ناآشنا با كمك كساني كه آگاهي و علم دارند و مي دانند كه عالمترين و متخصصترين و آشناترين فرد به اين مكتب كيست، به اين انتخاب مبادرت ميورزند.
بدين ترتيب، جامعه اي كه اين چنين رهبري را انتخاب كند و خود را مقيّد به اجراي احكام شرع و آماده باش دائمي – از حيث اخلاقي، فرهنگي، سياسي، اقتصادي و نظامي – براي ظهور حضرت مهدي عليهالسّلام سازد، شايسته عنوان «جامعه ي منتظر» است.
 

احمد - م

پنج شنبه 26 اسفند 1389  9:58 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها