چهل حديث از امام حسن مجتبىعليه السلام 1- قيل لهعليه السلام: فما الحلم؟ قالعليه السلام: كظم الغيظ و ملكالنفس.» (تحفالعقول، ص 227)
از حضرت امام حسنعليه السلام پرسيده شد كه بردبارى يعنى چه؟فرمودند: بردبارى عبارت از فرو بردن خشم و اختيار خودداشتن است.
2- قيل لهعليه السلام: فما الشرف؟ قالعليه السلام: اصطناع العشيرة؟وحمل الجريرة. (تحفالعقول، ص 227)
از حضرت پرسيده شده بزرگوارى چيست؟ فرمودند: احسانبه قبيله و تبار و تحمل خسارت و جرم آنها.
3- قيل لهعليه السلام: فما المروة؟ قالعليه السلام: حفظ الدين، و اعزازالنفس، ولين الكنف، و تعهد الصنيعة، و اداء الحقوق،والتحبب الى الناس. (تحفالعقول، ص 227)
از امامعليه السلام پرسيده شد كه جوانمردى يعنى چه؟ فرمودند:جوانمردى عبارت است از حراست دين، و عزت نفس، و بانرمش برخورد نمودن و بررسى عملكرد خويش، و پرداختحقوق و دوستى نمودن با مردم.
4- قيل لهعليه السلام: فما الكرم؟ قالعليه السلام: الابتداء بالعطية قبلالمسئلة و اطعام الطعام فى المحل.
از امام حسنعليه السلام معناى كرامت و بزرگمنشى را پرسيدند؟فرمودند: بخشش پيش از خواهش و اطعام در هنگام قحطى.
5- قال امام المجتبىعليه السلام: اعلموا ان الله لم يخلقكم عبثا وليس بتارككم سدى، كتب آجالكم و قسم بينكم معائشكمليعرف كل ذى لب منزلته و ان ما قدر له و ما صرف عنهفلن يصيبه. (تحفالعقول، ص 234)
امامعليه السلام فرمودند: «اى بندگان خدا» بدانيد كه خداوند شما رابيهوده نيافريده است، و بحال خود رها ننموده، مدت عمرتانرا نوشته، و روزى شما را بينتان قسمت كرده تا هر خردمندىقدر و ارزش خود را بداند و بفهمد جز آنچه مقدر شده هرگز بهاو نمىرسد.
6- قال الامام المجتبىعليه السلام: قد كفاكم مؤونة الدنيا و فرغكملعبادته و حثكم على الشكر وافترض عليكم الذكر واوصاكم بالتقوى. (تحفالعقول، ص 234)
امام مجتبىعليه السلام فرموده است: به تحقيق خداوند روزى شما رابر عهده گرفته است، و شما را براى بندگى فراغتبخشيده و بهشكرگزارى تشويق نموده است و نماز را بر شما واجب فرمودهو به پرهيزكارى توصيه فرموده است.
7- قال عليه السلام: والتقوى باب كل توبة و راس كل حكمة و شرفكل عمل. بالتقوى فاز من فاز من المتقين.
(تحفالعقول، ص 234)
امام مجتبىعليه السلام فرموده است: پرهيزكارى در بازگشت «بهسوى خدا» و سررشته هر حكمت، و شرافت هر كار است، وهر كس از پرهيزكاران به كاميابى رسيد به وسيله تقوا بودهاست.
8- قال امام المجتبىعليه السلام: ما تشاور قوم الا هدوا الىرشدهم.
(تحفالعقول، ص 236)
امام مجتبىعليه السلام فرمود: هيچ قومى مشورت نكرد مگر اينكه بهترقى و تكامل راه يافت.
9- قالعليه السلام: انه قال فى تفسير قوله «وقفوهم انهممسئولون» انه لا يجاوز قدما عبد حتى يسئل عن اربع: عنشبابه فيما ابلاه و عمره فيما افناه، و عن ماله من اين جمعه،و فيما انفقه، و عن حبنا اهل البيت. (بحار، ج 44، ص 13-12)
امام حسنعليه السلام: در تفسير آيه شريفه «وقفوهم انهممسئولون» فرمودهاند: به تحقيق «روز قيامت» هيچ بندهاىقدم از قدم برنمىدارد مگر اينكه نسبتبه چهار چيز موردبازجوئى و پرسش قرار مىگيرد:
1- از جوانىاش كه در چه راهى مصرف نموده.
2- و از عمرش كه در چه كارى آنرا بكار گرفته.
3- و از ثروتش كه چگونه جمع و در چه راهى مصرف نموده.
4- و از دوستى ما اهلبيت و خاندان پيامبرصلى الله عليه وآله وسلم.
10- قالعليه السلام: لو لم يبق لبنى امية الا عجوز درداء، لبغت دينالله عوجا و هكذا قال رسول اللهصلى الله عليه وآله وسلم. (بحار، ج44، ص 43)
جدم رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم فرمودند: اگر از بنىاميه «در روى زميناحدى نماند جز پيرزن فرتوت و ناتوانى، همان دين خدا را بهمسير نادرستى خواهد كشاند.
11- قال الامام المجتبىعليه السلام: اعمل لدنياك كانك تعيشابدا، واعمل لاخرتك كانك تموت غدا.
(الحياة، ج4، ص 62)
امام حسنعليه السلام فرمود: چنان براى دنيايت تلاش كن كه گوياهميشه زندهاى، و چنان براى آخرتت تلاش كن كه گوئى فردامرگت فرا مىرسد.
12- قال: كان الحسن ابن علىعليه السلام: اذا قام الى الصلاة لبساجود ثيابه فقيل له: يابن رسول الله! لم تلبس اجودثيابك؟! فقالعليه السلام: ان الله جميل يحب الجمال فاتجمللربى و هو يقول «خذوا زينتكم عند كل مسجد» فاحب انالبس اجود ثيابى. (الحياة، ج5، ص 66)
راوى مىگويد: امام حسنعليه السلام زمانى كه نماز را برپا مىداشتندزيباترين لباس را مىپوشيدند، به حضرت عرض شد، اى پسررسول خدا چرا به هنگام نماز اينگونه لباس مىپوشى؟حضرت فرمودند: به تحقيق خدا زيبا است و زيبائى را دوستمىدارد. پس خود را براى پروردگارم مىآرايم، چنانچهمىفرمايد: «به هنگام نماز و حضور در مساجد لباس زيباىخود را بپوشيد» پس دوست دارم كه بهترين لباسم را بپوشم.
13- قالعليه السلام: ان اكيس الكيس التقى، و احمق الحمقالفجور. (الحياة ج1، ص 203)
امام حسنعليه السلام فرمود: زيركترين زيركها فرد با تقوا استاحمقترين احمقها شخص فاجر و فاسق است.
14- قالعليه السلام: كونوا اوعية العلم و مصابيح الهدى فان ضوءالنهار بعضه اضوء من بعضها. (كافى، ج1، ص 301)
امام فرمودند: جايگاههاى دانش و چراغهاى درخشان هدايتباشيد زيرا روشنى روز بعضى از بعضى ديگرش بيشتر است.
15- قال الحسن بن علىعليه السلام: تاتى علماء شيعتنا القوامونبضعفاء محبينا و اهل ولايتنا يوم القيامة، والانوار تستطعمن تيجانهم. (محجة البيضاء، ج1، ص 33)
امام حسنعليه السلام فرموده است: از ميان شيعيان ما علمائى بپامىخيزند كه ايستادگى افراد ضعيف از دوستان ما و آنها كهولايت ما را پذيرا شدهاند به واسطه آنها است و از تاجى كه برسر دارند نور مىدرخشد.
16- و كان الحسنعليه السلام: اذا افرغ من وضوئه تغير لونه فقيلله فى ذالك، فقالعليه السلام: حق على من اراد ان يدخل على ذىالعرش ان يتغير لونه.
امام حسنعليه السلام زمانى كه وضويش پايان مىپذيرفت رنگمباركش تغيير مىنمود. در اين باره از حضرت پرسيده شده«چرا رنگ شما تغيير مىنمايد؟» فرمودند: كسى كه مىخواهدوارد بارگاه «خداوند متعال» گردد سزاوار است رنگش تغييرنمايد.
17- «قال نعم: استعد لسفرك و حصل زادك قبل حلولاجلك. (منتهىالآمال، ج1، ص 436)
مردى از حضرت موعظه خواست، حضرت فرمودند: آمادهسفر آخرتشو و زاد وتوشه آنرا پيش از رسيدن مرگ فراهمنما.
18- قال امام حسنعليه السلام: ايها الناس انه من نصح لله و اخذ دليلاهدى للتى هى اقوم و وفقه الله للرشاد و سددهللحسنى. (تحفالعقول،ص227)
امام حسنعليه السلام فرمود: هان اى مردم، به تحقيق كسى كه براىخدا پند دهد و سخن خدا را راهنماى خود قرار دهد به راهىپايدار رهنمون شود و خداوند او را به رشد موفق سازد.
19- قال امام المجتبىعليه السلام: بين الحق و الباطل اربع اصابع،ما رايتبعينيك فهو الحق وقد تسمع باذنيك باطلا كثيرا.
(از هر معصوم چهل حديث، ص 105)
امام حسنعليه السلام فرمود: بين حق و باطل به اندازه چهار انگشتفاصله است، آنچه با چشم ببينى حق است و چه بسا كه باطلزيادى را با گوش بشنوى.
20- قيل لهعليه السلام ما الزهد؟ قالعليه السلام: الرغبة فى التقوى والزهادة فى الدنيا.قيل: و ما الحلم؟ قال كظم الغيظ و ملكالنفس. قيل ما السداد؟ قال دفع المنكر بالمعروف.
(از هر معصوم چهل حديث، ص 106)
از حضرت امام حسن مجتبىعليه السلام پرسيده شد زهد چيست؟فرمودند: ميل به پرهيزگارى و بىميلى نسبتبه دنيا. بازپرسيده شد كه حلم چيست؟ فرمودند: خشم را فرو بردن ومالك خود شدن. باز پرسيده شد كه سداد چيست؟ فرمودند: بدى را به وسيله خوبى برطرف نمودن.
21- قال الحسنعليه السلام: لبعض ولده: يا بنى لا تواخ احدا تعرفموارده و مصادره فاذا استنبطت الخبرة و رضيت العشرةفاخه على اقالة العثرة و المواساة فى العسرة.
(از هر معصوم چهل حديث، ص 108- تحفالعقول، ص 236)
امام حسنعليه السلام به يكى از فرزندانشان فرمودند: اى پسرم بااحدى برادرى مكن تا آنكه بدانى كجاها مىرود و از كجاهامىآيد، و چون از حالش خوب آگاه شدى و رفتارش راپسنديدى با او برادرى كن. به شرط اينكه رفتارت براساسچشم پوشى از لغزش و همراهى در سختى باشد.
22- قال امام حسنعليه السلام: ان ابصر الابصار ما نفذ فى الخيرمذهبه و اسمع الاسماع ما وعى التذكير و انتفع به اسلمالقلوب ما طهر من الشبهات.
(از هر معصوم چهل حديث، ص 111)
امام حسنعليه السلام فرمودند: همانا بيناترين چشمها آن است كه درطريق خير نفوذ كند، و شنواترين گوشها آنست كه پذيرندهترباشد و سالمترين دلها آن است كه از شبهه پاك باشد.
23- قال عليه السلام: لا يغش العاقل من استنصحه.
(تحفالعقول،مترجم،ص 239)
امامحسنعليه السلام فرمودند: خردمند كسى است كه وقتى از او پندخواستند خيانت نكند.
24- قالعليه السلام: اذا لقى احدكم اخاه فليقبل موضع النور منجبهته. (تحفالعقول،مترجم، ص 239)
امام حسنعليه السلام فرمودند: هر گاه يكى از شما برادر خود راملاقات كند، بايد كه جايگاه نور از پيشانى او را ببوسد.
25- قال امام المجتبىعليه السلام: هلاك الناس فى ثلاث: الكبر،الحرص، الحسد. الكبر به هلاك الدين و به لعن ابليس.الحرص عدو النفس و به اخرج آدم من الجنة. الحسد رائدالسوء و به قتل قابيل هابيل.
(از هر معصوم چهل حديث، ص 113)
امام حسنعليه السلام فرمود: نابودى مردم در سه چيز است:
1- بزرگ نمائى 2- افزونخواهى بسيار 3- حسد و رشك بردن.
بزرگنمائى كه به وسيله آن دين نابود مىگردد و به واسطه آنشيطان ملعون رانده درگاه خدا شد و حرص كه به خاطر آن آدماز بهشتخارج شد، و رشك كه سررشته همه بدى است و بهواسطه آن قابيل هابيل را كشت.
26- قال امامالمجتبى عليه السلام: اوصيكم بتقوى الله و ادامة التفكر،فان التفكر ابو كل خير و امه.
امام حسنعليه السلام فرمود: شما را به پرهيزگارى و ترس از خدا وادامه تفكر و انديشه سفارش مىكنم زيرا تفكر و انديشهسرچشمه همه خوبيها است.
(از هر معصوم چهل حديث، ص114)
27- قال امام المجتبىعليه السلام: غسل اليدين قبل الطعام ينفىالفقر وبعده ينفى الهم. (از هر معصوم چهل حديث، ص 114)
امام حسنعليه السلام فرمود: شستن دستها پيش از غذا فقر رامىزدايد و بعد از آن اندوه را برطرف مىسازد.
28- قالعليه السلام: صاحب الناس بمثل ما تحب ان يصاحبوك.
امام حسن مجتبىعليه السلام فرمود: چنان با مردم رفتار نما كهدوست دارى باتورفتاركنند. (از هر معصوم چهل حديث، ص 114)
29- قالعليه السلام: لاادب لمن لاعقل له ولا مروة لمن لاهمة لهو لا حياء لمن لادين له. (از هر معصوم چهل حديث، ص 115)
كسى كه عقل ندارد ادب ندارد، و كسى كه همت نداردجوانمردى ندارد و كسى كه حيا ندارد دين ندارد.
30- قال امام المجتبى عليه السلام: علم الناس علمك و تعلم علمغيرك. (چهل حديث از هر معصوم، ص 116)
امام حسنعليه السلام فرمود: دانشت را به مردم بياموز، و خود نيزدانش ديگران را فراگير.
31- قالعليه السلام: لا غنى اكبر من العقل ولا فقر مثل الجهل و لاوحشة اشد من العجب ولا عيش الذمن حسن الخلق.
(از هر معصوم چهل حديث، ص 116)
امام حسن مجتبىعليه السلام فرمود: هيچ بىنيازى برتر از عقل نيستو هيچ نيازمندى هم مثل نادانى نيست و هيچ وحشتى بدتر ازخودپسندىنيست، وهيچعيشىلذتبخشترازاخلاقنيكونيست.
32- قالعليه السلام: قيدوا العلم بالكتاب.
امام حسنعليه السلام فرمود: علم را با نوشتن مهار كنيد.
33- قالعليه السلام: من بدء بالكلام قبل السلام فلا تجيبوه.
(چهل حديث از هر معصوم، ص 117)
امامحسنعليه السلامفرمود:هركسقبلازسلامسخنگفتجوابشندهيد.
34- تعلموا العلم فان لم تستطيعوا حفظه فاكتبوه وضعوهفى بيوتكم.
دانش را فراگيريد و اگر توان حفظش را نداريد بنويسيد و درخانههايتان نگهدارى نمائيد. (از هر معصوم چهلحديث، ص 118)
35- قالعليه السلام: الشروع بالمعروف و الاعطاء قبل السؤال مناكبر السؤدد.
امام حسنعليه السلام فرمود: آغاز نمودن به بذل و بخشش پيش ازدرخواست و تقاضا، از بزرگترين شرافت و بزرگى است.
(از هر معصوم چهل حديث، ص 117)
36- قالعليه السلام: من عبد الله، عبد الله له كل شىء.
(از هر معصوم چهل حديث، ص 118)
امام حسنعليه السلام فرمود: كسىكه خدا را بندگى نمايد، خداوند همهمه چيز را فرمانبردار او گرداند.
37- قالعليه السلام: انا الضامن لمن لم يهجس فى قلبه الا الرضا ان يدعو الله فيستجاب له.
(از هر معصوم چهل حديث، ص 118)
امام حسنعليه السلام فرمود: كسى كه در دلش جز خوشنودى خداخطورنكند، چون دعاكندمن ضامنم كه دعايش مستجاب گردد.
38- قيل له فما النجدة؟ قالعليه السلام: الذب عن الجار و الصبرفى المواطن و الاقدام عند الكريهة. (تحفالعقول، ص 227)
از حضرت امام مجتبىعليه السلام پرسيده شد نيرومندى چيست؟فرمودند: دفاع از پناهنده، و پايدارى در نبرد، و ايستادگىهنگامسختى.
39- قيل له فما الفقر؟ قالعليه السلام: شره النفس الى كلشىء. (تحفالعقول، ص 228)
ازحضرتپرسيدهشدفقر چيست؟ فرمودند: آزمندى به هر چيزى.
40- قيلله:فماالغنى؟قالعليه السلام: رضاالنفس بما قسملها وانقل.
(تحفالعقول، ص 228)
از امام مجتبى معناى فقر پرسيده شد، فرمود: خوشنود بودنانسان به مقدارى كه خدا روزى او نموده هر چند كم باشد.
-اين كتاب از سيره پيشوايان تاليف حجةالاسلام والمسلمين جناب آقاى پيشوائى تلخيص شده است.
توصيه مىشود خوانندگان ارجمند براى اطلاع اززندگانى مشروح معصومينعليهم السلام به اصل كتاب و منابعىكه محقق محترم معرفى كردهاند مراجعه نمايند.
احاديث پايان كتاب توسط مركز فعاليتها وپژوهشهاى قرآن و عترت اضافه شده است.
هيئت علمى مركز فعاليتها و پژوهشهاى قرآن و عترت
پىنوشتها:
1) امام حسن مجتبى عليه السلامدر پاسخ شخصى كه به صلح آن حضرت با معاويهاعتراض داشت ، به پيمانهاى صلح پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله وسلماستناد نمود، و فرمود: بههمان دليل كه پيامبر با آن قبائل پيمان بست ، من نيز با معاويه قرار دادآتش بسمنعقد ساختم (مجلسى ، بحار الانوار ، تهران، المكتبةالاسلامية،1383 ه. ق ، ج 44،ص 2)
2) در جنگ جمل متجاوز از سى هزار نفر كشته شدند و در جنگ نهروانچهار هزار نفر از خوارج به قتل رسيدند و مجموع تلفات طرفين در جنگصفين به صدو ده هزار نفر رسيد .
3) دارابگرد يكى از پنجشهرستان ايالت فارس در قديم بوده است (لغتنامهدهخدا، لغت داربجرد). شايد علت انتخاب خراج «دارابگرد»اين باشد كه چوناين شهر طبق اسناد تاريخى ، بدون جنگ تسليم ارتش اسلام شدو مردم آن بامسلمانان پيمان صلح بستند، خراج آن طبققوانين اسلام،اختصاص به پيامبر وخاندان آن حضرت و يتيمان وتهيدستان و درماندگان راه داشت. ازينرو اماممجتبى عليه السلامشرط كرد كه خراج اين شهر به بازماندگان شهداى جنگ جمل وصفين پرداختشود; زيرا درآمد آنجا، همچنانكه گفته شد، به خود آنحضرت تعلق داشت. بعلاوه ، بازماندگان نيازمند شهيدان اين دو جنگ كهبىسرپرستبودند، يكى از موارد مصرف اين خراج به شمارمىرفتند(مجلسى، بحارالانوار ، تهران، المكتبة الاسلامية،1393ه-ق ، ج 44، ص 10).