اهداف نهضت و قيام امام حسين )علیه السلام( قسمت اول
اهداف نهضت و قيام امام حسين )علیه السلام(
قسمت اول
|
در مقام تبليغ و واقع ، حركت امام حسين(ع) براى اقامهى حق و عدل بود: «انّما خرجت لطلبالاصلاح فى امّة جدّى اريد ان امر بالمعروف وانهى عنالمنكر ...». در زيارت اربعين كه يكى از بهترين زيارات است، مىخوانيم: «و منحالنّصح و بذل مهجته فيك ليستنقذ عبادك منالجهالة و حيرةالضّلاله». آن حضرت در بين راه، حديث معروفى را كه از پيامبر(ص) نقل كردهاند، بيان مىفرمايند: «ايهاالنّاس انّ رسولاللَّه صلّىاللَّه عليه و اله و سلّم قال: من رأى سلطانا جائرا مستحلّا لحرماللَّه ناكثا لعهداللَّه مخالفا لسنة رسولاللَّه صلّىاللَّه عليه و اله و سلم يعمل فى عباداللَّه بالاثم والعدوان فلم يغيّر عليه بفعل و لاقول كان حقّا علىاللَّه ان يدخله مدخله».
تمام آثار و گفتار آن بزرگوار و نيز گفتارى كه دربارهى آن بزرگوار از معصومين رسيده است، اين مطلب را روشن مىكند كه غرض، اقامهى حق و عدل و دين خدا و ايجاد حاكميت شريعت و برهم زدن بنيان ظلم و جور و طغيان بوده است. غرض، ادامهى راه پيامبر اكرم(ص) و ديگر پيامبران بوده است كه: «يا وارث ادم صفوةاللَّه يا وارث نوح نبىّاللَّه ...» و معلوم است كه پيامبران هم براى چه آمدند: «ليقومالنّاس بالقسط». اقامهى قسط و حق و ايجاد حكومت و نظام اسلامى.
آنچه كه نهضت ما را جهت مىداد و امروز هم بايد بدهد، دقيقاً همان چيزى است كه حسينبن على(عليهالسّلام) در راه آن قيام كرد. ما امروز، براى شهداى خود كه در جبهههاى گوناگون و در راه اين نظام و حفظ آن، به شهادت مىرسند، با معرفت عزادارى مىكنيم. آن شهيد و جوانى كه يا در جنگ تحميلى و يا در برخورد با انواع و اقسام دشمنان و منافقان و كفار به شهادت رسيده، هيچ شبههيى براى مردم ما وجود ندارد كه اين شهيد، شهيد راه همين نظام است و براى نگهداشتن و محكم كردن ستونهاى همين نظام و انقلاب، به شهادت رسيده است؛ در حالى كه وضع شهداى امروز، با شهداى كربلا كه در تنهايى و غربت كامل قيام كردند و هيچكس آنها را به پيمودن اين راه تشويق نكرد، بلكه همهى مردم و بزرگان وجوه اسلام، آنها را منع مىكردند، متفاوت است. در عين حال، ايمان و عشقشان آنچنان لبريز بود كه رفتند و غريبانه و مظلومانه و تنها به شهادت رسيدند. وضع شهداى كربلا، با شهدايى كه تمام دستگاههاى تبليغى و مشوقهاى جامعه به آنها مىگويد برويد و آنها هم مىروند و به شهادت مىرسند، فرق دارد. البته اين شهيد، شهيد والامقامى است؛ اما او چيز ديگرى است.
از همهى برادران و خواهران تشكر مىكنم و به همهى شما، مخصوصاً به خانوادههاى معظم شهدا و جوانان و نوجوانانى كه يادگار عزيزترين و فداكارترين عناصر جامعه و كشور ما هستند، و همچنين به جانبازان عزيز و خانوادههاى آنها و به همهى قشرهايى كه در قبال مسايل كشور و انقلاب احساس مسؤوليت مىكنند، خوشآمد مىگويم.در اين جلسه، تقريباً همه يا اغلب شما، جوانان پُرشور و اميدهاى امروز و آيندهى كشور و انقلاب هستيد؛ داراى احساسات و صاحب نقش و سهمى در آينده و حال كشوريد و در ميانتان كسانى هستند كه مىتوانند براى كشور و ملت خود، چهرهى آبرومند و مايهى آبرويى باشند. خوب است كه در اين جلسه، از پرتو نهضت حسينى و فداكارى حضرت ابىعبداللَّه(عليهالصّلاةوالسّلام) سخنى مطرح شود و ما اين درس را از آن حضرت بگيريم؛ مخصوصاً كه اين ايام، ايام آخر ماه صفر است و اين دو ماهى كه ماجراى عاشورا در آن تكرار مىشود، رو به پايان است.
در زيارتى از زيارتهاى امام حسين(عليهالسّلام) كه در روز اربعين خوانده مىشود، جملهيى بسيار پُرمعنا وجود دارد و آن، اين است: «و بذل مهجته فيك ليستنقذ عبادك منالجهالة». فلسفهى فداكارى حسينبنعلى(عليهالسّلام) در اين جمله گنجانده شده است. زاير به خداى متعال عرض مىكند كه اين بندهى تو - اين حسين تو - خون خود را نثار كرد، تا مردم را از جهالت نجات بدهد. «وحيرةالضّلالة»؛ مردم را از سرگردانى و حيرتى كه در گمراهى است، نجات بدهد. ببينيد، اين جمله چهقدر پُرمغز و داراى چه مفهوم مترقى و پيشرفتهيى است.
سخنرانى در ديدار با جمعي از ايثارگران ، فرهنگيان و ورزشكاران 21/6/1369
|
کریمی که جهان پاینده دارد تواند حجتی را زنده دارد
دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی
پنج شنبه 26 اسفند 1389 8:00 PM
تشکرات از این پست