سردار حسين علايي رييس سابق ستاد مشترك سپاه با بيان اينكه " سپاه يك حركت طبيعي و خودجوش مردمي بود كه همزمان با پيروزي انقلاب اسلامي تشكيل شد" اظهار كرد: در روزهاي پيش از انقلاب اسلامي، مردم عملا اداره شهرها را در محلات و كوچهها به دست گرفتند.
نيروي امنيتي و پليس رژيم شاه عملا در محلهها حكومتي نداشت و ارتش و نيروهاي انتظامي هم به پادگانها و مقرهاي خودشان رفته بودند و خيابانها و كوچهها در دست مردم بود؛ بنابراين به محض اينكه انقلاب اسلامي پيروز شد، مردم مساجد را به پايگاههاي خود تبديل كردند كه در آنجا، هم كميتهها و هم سپاه به وجود آمد.
وي يادآور شد: البته در روزهاي اول، گروهها و افراد انقلابي در تهران چند سپاه تشكيل دادند؛ يك سپاه خود را وابسته به شوراي انقلاب، يك سپاه خود را به دولت و سپاه ديگري هم خود را به شهيد محمد منتظري وابسته ميدانست. بالاخره قرار شد اين مجموعه با يكديگر ادغام و يكپارچه شوند و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به صورت يك تشكيلات واحد به وجود آيد.

وي ادامه داد: در تاريخ دوم ارديبهشت سال 58 در واقع سپاه به صورت رسمي تشكيل شد، ولي اگر نشان سپاه را هم نگاه كنيد ميبينيد كه تاريخ 1357 در زير آن حكت شده است؛ چراكه تشكيل سپاه عملا با پيروزي انقلاب اسلامي در 22 بهمن سال 57 مصادف است. بعدها شوراي انقلاب و امام خميني(ره) به آن رسميت بخشيدند و تلاش كردند سپاه به صورت يك سازمان وفادار به انقلاب اسلامي و مدافع آن تشكيل شود.
علايي با اشاره به "رسميت يافتن سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در قانون اساسي" گفت: زماني كه قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران نوشته شد، در اصل 150 آن، سپاه به صورت قانوني رسميت پيدا كرد و براي دفاع از انقلاب اسلامي باقي ماند.
نيروي مسلحي براي دفاع از انقلاب از درون مردم جوشيد
رييس سابق ستاد مشترك سپاه درباره ضرورت تشكيل سپاه نيز گفت: در زمانهاي گذشته وقتي يك نهضت مردمي در ايران بوجود ميآمد، معمولا پس از مدتي توسط رژيمها و گروههاي حاكم از بين ميرفت؛ چراكه آن نهضت، نهادهاي مورد نياز خود را به وجود نميآورد. براي نمونه نهضت مشروطه در ايران به وجود آمد ولي پس از مدتي، جريان به سمت رژيم شاهنشاهي سابق بازگشت يا مثلا بين سالهاي 1330 تا 1332 حركتهايي براي ملي شدن صنعت نفت و كم كردن اختيارات شاه در ايران انجام شد ولي به دليل اينكه افراد وارد شده به حكومت از همان ساز و كارهاي نظام شاهنشاهي استفاده ميكردند، آن نهادها خود را بر آن جريانات حاكم ميكردند؛ همانطور كه پس از كودتاي 28 مرداد 32 همه چيز به روز اول برگشت.
وي افزود: اين تجربيات و همچنين ديدگاه امام خميني(ره) موجب شد مردم خود به خود نيروي مسلحي را براي دفاع از انقلاب به وجود بياورند كه از درون مردم جوشيد و به وجود آمد.
سپاه در روزهاي اول انقلاب خلاء امنيتي و انتظامي موجود را پر كرد
علايي با بيان اينكه " تشكيل سپاه اقدام لازم و درستي بوده است" يادآور شد: روزهاي اول پيروزي انقلاب اسلامي، به دليل گستردگي انقلاب، تقريبا تمام سازمانهاي امنيتي، انتظامي و نظامي رژيم سابق از كارايي افتادند و به زماني نياز داشتند تا بازسازي شوند و در جهت آرمانهاي مردم و انقلاب قرار بگيرند. كميتهها و سپاه در همان روزهاي اول انقلاب توانستند خلاء امنيتي و انتظامي موجود در آن زمان را پر كنند و در زمان جنگ نيز سپاه توانست خلاء نظامي كشور را پر كند.
ساز و كار سپاه متناسب با جنگ تغيير كرد
رييس سابق ستاد مشترك سپاه با بيان اينكه "جنگ به اين دليل از سوي صدام آغاز شد كه تصور ميكرد در ايران يك سازمان نظامي پر توان دفاعي وجود ندارد" اظهار كرد: آنها قدرت نظامي ايران را در وابستگي به آمريكا ميدانستند و آمريكا هم به محض فرار شاه، تحريم نظامي خود را عليه ايران آغاز و ارتباط لجستيكي، آموزشي، تداركاتي و تاكتيكي خود را با ارتش ايران قطع كرد.
وي با بيان اينكه "در آن شرايط تمام تحليلگران بينالمللي معتقد قبودند ارتش ايران از هم پاشيده است و قابليت عملياتي ندارد" افزود: بر اساس همين تحليل، با اطمينان شروع به جنگ و حدود 16 هزار كيلومتر از خاك كشور را هم اشغال كردند. در آن شرايط دو راه بيشتر نداشتيم؛ يا اينكه بپذيريم ضعيف هستيم و تسليم خواست دشمن شويم يا اينكه قدرت نظامي بيافرينيم كه اين قدرت را هم نميتوانستيم مانند زمان شاه به وجود بياوريم؛ چراكه وابسته به آمريكا و كشورهاي ديگري بود كه دشمن ما بودند.
وي با تاكيد بر اينكه "اين قدرت بايد از درون ملت آفريده ميشد" اظهار كرد: اين كار با تشكيلات سپاه پاسداران انقلاب اسلامي كه پيشتر از درون ملت به وجود آمده بود، امكانپذير شد. بدين ترتيب سپاه، حضور در جبهههاي جنگ را آغاز كرد و به سرعت ساز و كار خود را متناسب با نياز جنگ، از ساختار امنيتي، انتظامي و اطلاعاتي به يك ساختار نظامي تبديل كرد.
طرحريزي اغلب عملياتهاي موفق جنگ، توسط سپاه انجام شد
علايي درباره نقش سپاه در جنگ تحميلي عراق عليه ايران گفت: از سال دوم جنگ كه عملا ميدان براي سپاه باز و موانعي كه در ساختار حكومتي وجود داشت برطرف شد، سپاه توانست هم در بعد كسب اطلاعات صحيح از دشمن اقدام كند و هم ضمن طرحريزي عمليات، يگانهاي خود را سازماندهي و انجام عمليات را آغاز كرد. در تمام عملياتهاي موفقي كه انجام شد، هم طرحريزي آنها عمدتا با سپاه بود و هم نقش هجوم و تعيينكنندگي را سپاه برعهده داشت و ارتش هم كمك ميكرد.
وي عملياتهاي ثامنالائمه، طريقالقدس، فتحالمبين و بيتالمقدس را از جمله عملياتهاي موفق سپاه برشمرد و گفت: در ادامه جنگ هم براي تنبيه متجاوز، تقريبا تمامي عملياتهاي موثري كه ايران از سال 62 به بعد انجام داد، توسط سپاه بود. البته ارتش هم همه جا كمك و پشتيباني ميكرد ولي طرحريزي، برنامهريزي و نيروهاي تهاجم كننده، از سوي سپاه بود. عملياتهاي خيبر، بدر، كربلاي 5 و والفجر 8 و 10 از جمله همين عملياتها هستند.
آمريكاييها ميگويند ستوان فقرات بازدارندگي در ايران، سپاه است
رييس سابق ستاد مشترك سپاه با اشاره به شرايط فعلي نيز اظهار كرد: آمريكا و اسرائيل به طور مشخص دشمن كشور ما هستند و هر سال ايران را تهديد به حمله نظامي ميكنند اما يكي از دلايلي كه نميتوانند اين ادعاها را عملي كنند به دليل نقشي است كه قواي مسلح ايران پيدا و توانايي بازدارندگي را در خود ايجاد كردهاند.
علايي با بيان اينكه "خود آمريكاييها ميگويند كه ستون فقرات بازدارندگي در ايران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي است" افزود: سپاه قدرت و ظرفيت به كارگيري تواناييهاي مردم ايران را در خود دارد؛ بنابراين در شرايط كنوني نقش سپاه هم در دفاع از كشور و انقلاب و هم در بازدارندگي – براي اينكه جنگي عليه ايران اتفاق نيفتد – و هم در امنيت كشور بسيار موثر است.
ديدگاه فرمانده كل قوا در تعيين نقش سپاه بسيار موثر است
رييس سابق ستاد مشترك سپاه، درباره رويكرد اين نهاد از ابتدا تاكنون اظهار كرد: طبيعتا زمان كه ميگذرد، نيازها هم عوض ميشود، در نتيجه هر سازماني بايد خود را متناسب با زمان و نيازهاي آن تغيير دهد. نكته ديگر اينكه بايد ببينيم آن فرماندهي بالاتر چه خواستههايي دارد و چه ماموريتهايي را تعيين ميكند. ديدگاه فرمانده كل قوا در تعيين ماموريتها و نقش سپاه بسيار موثر است.
علايي همچنين تاكيد كرد: در شرايط كنوني مهم اين است كه سپاه بايد اين قابليت را داشته باشد كه بتواند ظرفيتهاي ملي را براي اهداف ملي و در ماموريتهاي ملي بسيج كند.
وظايف سپاه و ارتش كاملا تفكيك شده است
وي درباره راهكارهاي جلوگيري از تداخل وظايف سپاه و ارتش نيز اظهار كرد: در راس سپاه و ارتش، ستاد فرماندهي كل قوا وظيفه هماهنگي بين اين دو و همچنين تفكيك ماموريت و تقسيم وظايف آنها را برعهده دارد. به اين ترتيب امروز وظايف سپاه و ارتش كاملا تفكيك شده و مشخص است.
وي با بيان اينكه "سازمان سپاه و ارتش، دو سازمان متفاوت هستند" افزود: ارتش و سپاه تا به امروز با دو ساختار و دو نوع عملكرد بودهاند و هر كدام تواناييها و قابليتهاي خاص خود را دارند. اگر امكاناتي كه در اختيار سپاه است، در اختيار ارتش گذاشته شود، الزاما ارتش قوي نميشود و عكس اين مساله هم ممكن است صادق باشد.
اگر سپاه نبود، در قدرت رزمي كشور خلل ايجاد ميشد
علايي با ابراز اينكه " ارتش در زمان جنگ مجاز بود كه تا حد امكان توسعه پيدا كند" اظهار كرد: در زمان جنگ اگر سپاه را نداشتيم و آن را توسعه نميداديم، در قدرت رزمي كشور خلل ايجاد ميشد و نميتوانستيم جنگ را با موفقيت تمام كنيم. دوران طولاني پس از جنگ هم شرايطي را فراهم كرد كه سپاه و ارتش توانستهاند با يكديگر به صورت مشخص، ماموريتها و وظايف جداگانه ولي در كنار يكديگر را انجام دهند.