زندگی نامه ی ملا علي كني رحمت الله علیه
قسمت دوم
مبارزه با امتياز رويتر
در هيجدهم جمادي الثاني 1289 ق. قراردادي ميان ناصر الدين شاه و نماينده بارون ژوليوس دورويتر ـ سرمايه دار انگليسي ـ به امضا رسيد كه در صورت اجرا تسلط كامل اقتصادي و به دنبال آن تسلط سياسي انگلستان بر سرتاسر ايران برقرار ميشد. اين امتياز كه كشور را در اندك زماني تحت استعمار بريتانيا قرار ميداد، از نمونههاي فوق العادهاي بود كه ميتوان آن را كودتاي اقتصادي ناميد.[1]
كارگردان اصلي و بانيان پشت پرده در اعطاي امتياز، دو روشنفكر بيخردي بودند كه به موجب غرب باوري و مطامع شخصي خويش، كشور را به سراشيبي هلاكت و سقوط كشاندند. اين دو خائن ميرزا حسن خان سپهسالار (مشيرالدوله) و ميرزا ملكم خان ناظم الدوله بودند كه با اخذ رشوة كلان، زمينة اعطاي تمام ثروت و منابع طبيعي و اقتصادي كشور را به يك سرمايهدار خارجي فراهم كردند.[2]
به موجب اين قرارداد امضا شده، تأسيس راه آهن از درياي خزر تا خليج فارس علاوه بر حق تصرّف كليه زمينهاي واقع در مسير، داير كردن راه آهن شهري، بهرهبرداري از همه معادن، از جمله زغال سنگ، نفت و آهن و سُرب، بهرهبرداري از جنلگهاي ملي در سراسر مملكت و وصول انحصاري حقوق گمركي و به طور خلاصه كليه منابع ثروت ملي ايران به رويتر واگذار شد.[3]
«لرد كرزن» اين امتياز را چنين توصيف ميكند «... موقعي كه متن اين قرارداد منتشر گرديد، نفس اروپا از حيرت بند آمد، زيرا تا آخر تاريخ در صحنه معاملات بين المللي چنين امري سابقه نداشت كه پادشاهي تمام ثروتهاي زميني، زيرزميني و كليه منابع طبيعي و پولي و اقتصادي كشورش را بدين سان مفت و دربست در اختيار يك سرمايهدار خارجي گذاشته باشد.»[4]
«لس ير» سياستمدار فرانسوي مينويسد: «براي شاه جز هوا چيزي باقي نگذاشتهاند!»[5]
از سويي ديگر، سران روسيه تزاري با خشم و نفرت از امضاي اين قرارداد، از اينكه از قافله امتيازگيران عقب مانده بودند بشدت اعتراض كردند.
حاج ملا علي كني با رهبري مبارزه عليه امتياز رويتر، افكار عمومي مردم را در جهت لغو امتياز هدايت كرد. نامه اعتراض آميز و كوبنده او به شاه، سند زنده تيزبيني و آگاهي آن مرجع شيعه بوده و قدرت تشخيص و توانايي درك مسائل پيچيدة سياسي او را بر همگان روشن ميسازد.[6]
نفوذ كلام و اقتدار مردمي حاجي كني، خيزش و حركت مردم پايتخت را به دنبال داشت. سيل خروشان ملت، آماده عمل به دستور مرجع شجاع خويش شدند و براي انجام تكليف از هيچ گونه جانفشاني و مجاهدت دريغ نورزيدند. لغو امتياز و بركناري محمد حسين خان سپهسالار از صدر اعظمي دو خواستهاي بود كه علما و مردم بر آن اصرار داشتند؛ بدان حد كه پس از بازگشت ناصرالدين شاه از سفر اروپا و به محض پياده شدن ازكشتي و ورود به بندر انزلي، استقبال كنندگان درباري، بيداري و خيزش مردم به رهبري روحانيون را گزارش داده، به او فهماندند كه اگر صدراعظم همراه شما وارد تهران شود، شورش عظيمي در پايتخت برپا خواهد شد. به اين سبب شاه در مرحله نخست سپهسالار را از مقام صدراعظمي عزل كرد و او را در رشت قرار داد و خود رهسپار تهران گرديد[7] و سپس در دهه آخر رمضان 1290 ق. بطلان قرارداد به طور رسمي اعلان شد[8] و سرانجام تلاش عالماني چون ملا علي كني و حمايت و حضور مردم وظيفه شناس جامه عمل پوشيد و ورقي زرّين بر تاريخ پرافتخار مرجعيت شيعه و پيوند امت با روحانيت افزوده شد و اقتدار علماي متعهد را عيان ساخت.
وفات
اين مرجع وارسته، فقيه دلير و همراز محرومان در بامداد روز پنجشنبه 27 محرم 1306 ق. به ديار باقي شتافت و دنياي فاني را وداع گفت.[9] تهرانيهاي مؤمن در روز يكشنبه اول صفر 1306 پيكر مطهر او را تشييع نمودند و تابوت پرنور او را تا مدفنش در حرم حضرت عبدالعظيم ـ واقع در شهر ري ـ بر دوش گذاشته، با او وداع كردند. پس از آن نيز مردم مسلمان ايران بخصوص اهالي تهران در غم رحلت پيشواي خويش سه روز به عزاداري و نوحه سرايي پرداختند. جايگاهش فردوس باد.[10]
پی نوشتها:
[1] . مقاله امتياز استعماري رويتر (قتل اتابك)، ص 69.
[2] . همان، ص 71؛ عصر بيخبري، ص 38.
[3] . تاريخ روابط خارجي ايران، عبدالرضا هوشنگ مهدوي، ج 1، ص 289؛ مقدمه فكري نهضت مشروطيت، علي اكبر ولايتي، ص 88؛ ار گاتها تا مشروطيت، محمد رضا فشاهي، ص 441 و 442.
[4] . مقاله امتياز استعماري رويتر (قتل اتابك)، ص 69.
[5] . انگليسيان در ايران، دنيس رايت، ترجمه غلامحسين صدري، ص 101.
[6] . ر. ك: عصر بيخبري، ص 124.
[7] . نقش روحانيت پيشرو در جنبش مشروطيت، حامد الگار، ص 248.
[8] . مقاله امتياز استعماري رويتر (قتل اتابكي)، ص 83.
[9] . گنجينه دانشمندان، ج 4، ص 635.
[10] . نقباء البشر، ج 3، ص 1506؛ كتاب «روزنامه خاطرات اعتماد السلطنه»، ص 681.