بيدارى و آمادگى
بيدارى و آمادگى
|
درس اخلاق حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(دامت برکاته)
|
متن حديث:
عَنْ اَنَسِ بْنِ مالِك قالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ(صلى الله عليه وآله وسلم) يَقُولُ: يا مَعْشَرَ الْمُسْلِمينَ، شَمِّرُوا فَاِنَّ اْلاَمْرَ جِدٌّ، وَ تَأهَبُّوا فَاِنَّ الرَّحيلَ قَريبٌ، وَ تَزَوَّدُوا فَاِنَّ السَّفَرَ بَعيدٌ، وَ خَفِّفُوا اَثْقالَكُمْ فَاِنَّ وَراءَكُمْ عَقَبَةً كَؤُوداً، وَ لا يَقْطَعُها اِلاّ الُْمخِفُّونَ. اَيُّهَا النّاسُ، اِنَّ بَيْنَ يَدَىِ السّاعَةِ اُمُوراً شِداداً، وَ اَهْوالا عِظاماً، وَ زَماناً صَعْباً يَتَمَلَّكُ فيهِ الظَّلَمَةُ، وَ يَتَصدَّرُ فيهِ اَلْفَسَقَةُ، وَ يُضامُ فيهِ اَلآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ، وَ يُضْطَهَد فيهِ النّاهينَ عَنِ الْمُنْكَرِ; فَاَعِدُّوا لِذلِكَ الاْيمانَ، وَ عَضُّوا عَلَيْهِ بِالنَّواجِذِ، وَ الْجَأُوا اِلَى الْعَمَلِ الصّالِحِ، وَ اَكْرِهُوا عَلَيْهِ النُّفُوسَ تُفْضُوا اِلَى النَّعيمِ الدّائِمِ.(1)
ترجمه:
از انس بن مالك روايت شده كه گفت: شنيدم پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) مى فرمايد: اى مسلمانان! خودتان را آماده كنيد (و آستين ها را بالا بزنيد) كه امر قيامت جدّى است و آماده مرگ شويد، چرا كه كوچ كردن نزديك است و توشه برداريد كه سفر طولانى است و بارهاى خود را سبك گردانيد كه در پيش روى شما گردنه هاى صعب العبورى است كه جز سبكباران كسى نمى تواند از آن بگذرد.
(اى مردم!) نزديك قيامت و آخر دنيا، امور سخت و هولها و وحشت هاى بزرگ و روزگار سختى است كه در آن حكمرانان جهان، ظالمانند و فاسقان در مصدر امور قرار مى گيرند و امر به معروف كنندگان مظلومند و نهى از منكر كنندگان در فشار. پس (در اين موقع) بوسيله ايمان، آماده و مهيّاى آن روز شويد و بر دندان ها بفشريد (و عزم را جزم كنيد) و به دامن عمل صالح پناه ببريد و نفس را بر انجام كارهاى نيك (با وجود ناخشنودى نفس) واداريد تا به بهشت جاودان نائل شويد.
شرح حديث:
حضرت رسول اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) در اين حديث، بيدارى انسان ها و آگاهى مردم را بيان فرموده است:
دستور اول: آماده شويد
«شمرّ» در لغت به معنى آماده شدن است شايد اصل آن از اين جا باشد كه عرب مى گويد: «شَمَّرَ عَنْ ساقَيْهِ». عربها معمولا لباس بلند مى پوشند كه براى كار و فعّاليّت جدّى به درد نمى خورد و وقتى مى خواستند فعّاليّت جسمى كنند، اين لباس را بالا مى زدند، يا اين كه اين لباس را بالا مى كشيدند و با شالى به كمرشان مى بستند كه اين پيراهن تا نصف ساق يا تا سر زانو مى آمد. لذا اين عبارت شَمَّرَ عَنْ ساقَيْه، كنايه از آماده شدن براى كار و فعاليت شد.
اكنون حضرت(صلى الله عليه وآله وسلم) مى فرمايد: آماده شويد; چون مطلب جدّى است و آتش جهنّم و حساب و كتاب در كار است.
دستور دوّم: وسائل را آماده كنيد
«اُهْبَه» به معنى وسايل استاد فرق «شَمِّرُوا» با «تَأَهّبوا» - با اين كه هر دو به معناى آماده شدن است - در اين است كه در شمروا خود انسان بايد آماده شود، ولى در تأهبّوا انسان بايد ابزار و وسايل را فراهم سازد. البته براى هر سفرى - كه سفر آخرت هم يكى از آنهاست - هم بايد خود انسان آماده باشد و هم وسايل را آماده كند.
دستور سوّم: زاد و توشه بپردازيد
غير از وسايل، مثل: مركب، بار و بنه بايد زاد و توشه نيز بردارد، چون رحيل و كوچ نزديك است و سفر دور. اينها با هم تضادى ندارند، رحيل به معناى آغاز سفر است و حركت زود صورت مى گيرد، ولى سفر خيلى طولانى است، مثل اين كه به ما بگويند: فردا آماده شويد مى خواهيم حركت كنيم امّا سفر، يك سال طول مى كشد. وسايل يك سال را با خود بياوريد. خلاصه اين قريب و بعيد با هم تنافى ندارند، چون يكى آغاز سفر و ديگرى پايان سفر را مى گويد، زيرا هر لحظه احتمال حركت هست و فاصله مرگ و حيات انسان خيلى كم است.
در گلوى انسان زبان كوچكى است كه مى شود آن را زبان حيات و زندگى يا برزخ بين مرگ و زندگى دانست. موقعى كه انسان غذايى مى خورد اين زبان روى مجراى تنفّس مى افتد و آن را محكم مى گيرد و غذا را به مجراى مرى و معده هدايت مى كند. زمانى كه شخص غذا را بلعيد و فرو برد، زبان برداشته مى شود و مجراى تنفّس باز و مجراى مرى بسته مى شود.
حال اگر اين زبان به هنگام خوردن غذا، دير حركت كند يا از حركت بيفتد و دريچه هوا بسته نشود و ذرّه اى از آن، در دستگاه تنفّس وارد شود، كشنده است. حتّى در اوضاع فعلى، جرّاحى هم ممكن نيست، چون راهى ندارد از اين رو، به اين حياتى كه به مويى بسته است نمى توان اعتماد كرد.
سفر آخرت، سفر درازى است. مطابق بعضى از آيات، زمان حسابرسى هزار سال و بنابر بعضى از آيات پنجاه هزار سال طول مى كشد كه مفسّرين بين دو آيه را اين گونه جمع كرده اند كه، در قيامت پنجاه موقف است; يعنى، پنجاه پست بازرسى وجود دارد كه بايد از آنها عبور كرد و هر پستى - البته اگر مراد تعداد ايستگاه هاى بازرسى باشد - هزار سال طول مى كشد، اما اگر كنايه از تكثير باشد به اين معناست كه اين محاسبه هزاران سال طول مى كشد.
دستور چهارم: بار خود را سبك كنيد
بار خود را سبك كنيد براى اين كه در پيش روى شما، گردنه هاى صعب العبورى است كه جز سبكباران از آن نمى توانند بگذرند. انسانى كه مى خواهد به يك سفر بيابانى برود لوازم تجمّلى با خود نمى برد و بارش را سنگين نمى كند. اگر بار سنگين باشد در همان سربالايى اول، در مى ماند. امّا آنانى كه ورزيده، چابك و سبكبالند به سرعت از اين گردنه ها مى گذرند.
چه خوب است انسان بارش را سبك گرداند و زهد را پيشه كند تا بتواند از اين گردنه ها، چون اسبى بادپاى بگذرد! سابق بر اين، مردم به صورت گروهى و كاروانى مسافرت مى كردند و كسى كه از قافله عقب مى ماند گرفتار و بيچاره مى شد، چرا كه قافله براى يك نفر نمى توانست بماند. لذا افراد مى كوشيدند از قافله جا نمانند.
و امّا ذيل حديث مى فرمايد: «اَيُّهَا النّاسُ! اِنَّ بَيْنَ يَدَىِ السّاعَةِ اُمُوراً شِداداً و اَهْوالا عِظاماً...»
اين قسمت، بحث طولانى و دامنه دارى مى طلبد كه ما در بحث فشرده اخلاقى خودمان آن را به طور اختصار مطرح مى كنيم:
از احاديث استفاده مى شود كه در پايان دنيا، هم اوضاع تكوينى عالم مشكلات و شدايدى دارد و هم اوضاع اجتماعى و زندگى بشر پيش از قيام حضرت ولى عصر (عجلّ الله تعالى فرجه الشريف); چون هر دو در آستانه پايان عمر دنياست و مى شود هر دو را به هم پيوند داد كه در اينجا هر دو به هم عطف شده اند.
حضرت رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) مى فرمايد: در آخر دنيا، امور شداد (= سخت) و وحشت هاى عظيم است كه همه چيز عالم را در هم مى ريزد: كوه ها چون پنبه ريز ريز مى شوند; درياها به جوش مى آيند; خورشيد تاريك مى گردد و خلاصه حالتى پيش مى آيد كه انسان همه چيز را از ياد مى برد.
زندگى اجتماعى نيز با وحشت هاى بزرگى رو به روست كه در اين جا مخصوصاً به چند قسمت از آن اشاره شده است: زمانى است كه ظالمان و فاسقان بر جهان حكم مى رانند و امر به معروف كنندگان و نهى از منكركنندگان در فشار قرار مى گيرند و بعد پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) دستوراتى مى دهد - البتّه آنچه در اين حديث است، لازم نيست در كلّ عالم باشد بلكه ممكن است قسمتى از جهان، حكومت صالحى داشته باشد، امّا مجموع دنيا از اين مسائل برخوردار است كه نمونه اى از آن را در عصر خودمان مى بينيم.
وقتى حضرت(صلى الله عليه وآله وسلم) مفاسد دنيا را بيان مى كند; روى دو نقطه حساس دست مى گذارد:
1- مسأله حكومت;
2- مسأله امر به معروف و نهى از منكر.
حضرت مى فرمايند: دنيا نابود مى شود چون حكومت به دست افراد ظالم و فاسق مى افتد. مسأله حكومت براى اسلام بسيار اهميّت دارد و بايد تلاش كرد حكومت اسلام برقرار بماند. اين واقعيّتى است اگر حكومت فاسد نباشد هيچ جا فاسد نمى شود و اگر حكومت فاسد شد همه چيز فاسد مى شود و به همين جهت گفته اند: «اَلنّاسُ عَلى دينِ مُلُوكِهِمْ; مردم طبق دين و آيين فرمانروايانشان عمل مى كنند» و حضرت روى چيزهاى ديگر تكيه نكرده، بلكه روى حكومت انگشت گذارده، زيرا حكومت ها، اساس صلاح و فساد هستند.
نقطه حسّاس ديگر امر به معروف و نهى از منكر به عنوان دو واجب است كه اگر اقامه شوند، تمام فرايض برپا مى شوند. در روايات دارد: نسبت امر به معروف و نهى از منكر، نسبت به فرايض ديگر، مانند نسبت درياى موّاج است به دهان.
نكته آخر: براى مقابله با مفاسد چه كنيم؟
پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) دو اسلحه پيشنهاد كرده است:
1- ايمان: مهمترين سلاح برنده، ايمان است.
2- استقامت: انسان وقتى عصبانى مى شود و عزم جزم بر انجام كارى مى گيرد دندان هايش را روى هم فشار مى دهد. وقتى زياد فشار بدهد، دندان هاى عقب هم، روى هم مى آيند. اين عبارت: «عَضُّوا عَلَيْهِ بِالنَّواجِذِ»، اشاره به تصميم قاطع است كه عامل پيشرفت در همه كارهاست. مراد اين است كه دوّمين اسلحه به دنبال ايمان، استقامت است، يعنى، با سستى، تنبلى و كم كار كردن هيچ كس به جايى نمى رسد. شما حالات بزرگان را ببينيد كه چقدر زحمت مى كشيدند. در گرماى سخت نجف، مرحوم صاحب جواهر(ره) بر سر نعش پسر، كتاب جواهر مى نويسد و حكايات بسيار ديگر.
پی نوشتها:
1. بحار، ج 74، ص 186.
پایگاه حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(دامت برکاته)
|
کریمی که جهان پاینده دارد تواند حجتی را زنده دارد
دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی
پنج شنبه 26 اسفند 1389 2:26 PM
تشکرات از این پست