راه رهايى از شبهات و شهوات
راه رهايى از شبهات و شهوات
|
درس اخلاق حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(دامت برکاته)
|
متن حديث:
قالَ رَسُولُ اللهِ(ص): اِنَّما يُؤْتَى النّاسُ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَنْ اِحْدى مِنْ ثَلاث: اِمّا مِنْ شُبْهَة فِى الدّينِ ارْتَكَبُوها; اَوْ شَهْوَة لِلَذَّة آثَرُوها; اَوْ عَصَبِيَّةِ(1) لَحْمَة اَعْمَلُوها. فَاِذا لاحَتْ لَكُمْ شُبْهَةٌ فِى الدّينِ فَاجْلُوها بِالْيَقينِ، وَ اِذا عُرِضَتْ لَكُمْ شَهْوَةٌ فَاقْمَعُوها بِالزُّهْدِ، وَ اِذا عَنَّتْ لَكُمْ غَضْبَةٌ فَأَدُّوها بِالْعَفُوِ; إنَّهُ يُنادي مُناد يَوْمَ الْقِيامَةِ مَنْ كانَ لَهُ عَلى اللهِ اَجْرًا فَلْيَقُمْ، فَلا يَقُومُ اِلاَّ الْعافُونَ، اَلَمْ تَسْمَعُوا قَوْلَهُ تَعالى: «فَمَنْ عَفا وَ اَصْلَحَ فَاَجْرُهُ عَلَى اللهِ».(2)
ترجمه حديث:
پيامبر اكرم(ص) فرمود: روز قيامت كه فرا مى رسد (افراد به واسطه) يكى از اين سه كار مؤاخذه مى شوند (و به جهنم مى روند): يا به سبب شبهاتى كه در دين مرتكب شده اند; يا شهوتى كه در آن فرو رفته اند; يا تعصّباتى كه به آنها عمل كرده اند. بنابراين، اگر در دين براى شما شبهه اى پيش آمد، آن را با يقين روشن كنيد. اگر شهوت سراغتان آمد، با زهد آن را سركوب و ريشه كن كنيد، و اگر خشمگين شديد، درگذريد، چون روز قيامت منادى ندا مى دهد: هركس نزد خدا اجرى دارد برخيزد، و در اينجا فقط كسانى بر مى خيزند كه عفو كرده اند. آيا نشنيده ايد كه خداوند فرمود: هر كس در گذرد و اصلاح كند، پس اجرش بر خداست.
شرح حديث:
حضرت رسول اكرم(ص) در اين حديث راه رهايى از شهوات و شبهات را بيان مى فرمايد كه شبهات را با يقين روشن سازيد و شهوات را باز زهد ريشه كن كنيد. اما آتش تعصّبات را - هر نوع تعصّبى باشد - با نيروى عفو فرو نشانيد; چرا كه مردم به سبب همين عوامل وارد جهنّم مى شوند. البتّه عده اى در مقابل بعضى از عوامل گناه، مصونيّت دارند و به سوى آنها كشيده نمى شوند; مثلا، بسيار بعيد است كه فردى روحانى - نعوذ بالله - شراب بنشود يا قمار نمايد، ولى بر عكس جوانى كه در محيط آلوده اى قرار دارد خيلى زود به سوى آنها جلب مى شود; يا اين كه اهل علم زود به سوى شبهات كشيده مى شوند، در حالى كه در مورد مردم عادّى اين گونه نيست. گاهى كه مى خواهد چيزى را اثبات كند، در آيات و روايات جستجو كرده، متشابهات را پيدا مى كند و به آن تمسّك مى جويد. پيش داورى مى كند، استدلال هايى مى آورد كه از خانه عنكبوت سست تر است; در حالى كه اوّل بايد ببينيم خدا و پيامبر چه مى گويند و خود را شاگرد قرآن بدانيم، نه استاد قرآن. لذا حضرت(ص) فرمود: سرچشمه جهنّم سه چيز است: شبهات; تعصّبات; شهوات.
در ذيل حديث فرمود: «روز قيامت، منادى صدا مى زند هركسى اجرى بر خداوند دارد بلند شود، تنها كسانى كه بلند مى شوند آنانند كه به هنگام غضب، گذشت مى كنند و از برادر دينى خود در مى گذرند. ]بعد خود حضرت(ص) گويى در جواب اين سؤال كه چرا اينها بر خدا حقّى دارند؟ فرمود:[ آيا اين آيه را نشنيده ايد؟ «كسى كه عفو و اصلاح كند پس اجرش بر خداست».
ما هم بايد سعى كنيم كه در بين مسلمانان الفت برقرار كنيم. خدايا، تو به ما گفتى عفو كنيد، ولى تو بيشتر سزاوار عفو كردن هستى; ما بر خودمان ظلم كرده ايم، بر ما ببخشا
پی نوشتها:.
1. «تعصّب» و «عصبيّت» در اصل، از ماده «عَصَب» به معنى پيهايى است كه مفاصل را به هم ارتباط مى دهد، سپس هرگونه ارتباط و پيوستگى را تعصّب و عصبيّت ناميده اند، اما معمولا اين لفظ در مفهوم افراطى و مذموم آن به كار مى رود.
در روايات اسلامى تعصّب به عنوان يك اخلاق مذموم، شديداً نكوهش شده است تا آنجا كه در حديثى از پيامبر گرامى اسلام(ص) مى خوانيم: «مَنْ كانَ فى قَلْبِه حَبَّةٌ مِنْ خَرْدَل مِنْ عَصَبِيَّة، بَعَثَهُ اللهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ مَعَ اَعْرابِ الْجاهِلِيَّةِ; كسى كه در قلبش به اندازه دانه خردلى، عصبيّت داشته باشد خداوند روز قيامت او را با اعراب جاهليّت محشور مى كند.» در حديث ديگرى از امام صادق(ع) مى خوانيم: «مَنْ تَعَصَّبَ اَوْ تُعُصِّبَ لَهُ، فَقَدْ خَلَعَ رِبْقَةَ الاْيمانِ مِنْ عُنُقِه; كسى كه تعصّب به خرج دهد يا براى او تعصّب داشته باشند، پيوند ايمان را از گردن خويش برداشته است.»
از روايات اسلامى استفاده مى شود كه، ابليس نخستين متعصّب بود.
على(ع) بحث گويا و رسا و كوبنده اى در خطبه «قاصعه» (نهج البلاغه خطبه 192) در زمينه تعصّب بيان فرموده است كه گوشه اى از آن را ذيلا ملاحظه مى كنيد:
«اَمّا اِبْليسُ، فَتَعَصَّبَ عَلى آدَمَ لاَِصْلِه وَ طَعَنَ عَلَيْهِ فى خِلْقَتِه، فَقالَ: اَنَا نارِىٌّ وَ اَنْتَ طينِىٌّ; ابليس در برابر آدم به خاطر اصل و اساس خويش تعصب ورزيد و آدم را مورد طعن قرار داد و گفت: من از آتشم و تو از خاك!»
سپس حضرت(ع) اضافه مى فرمايد: «فَاِنْ كانَ لابُدَّ مِنَ الْعَصَبِيَّةِ، فَلْيَكُنْ تَعَصُّبُكُمْ لِمَكارِمِ الْخِصالِ وَ مَحامِدِ الاَْفْعالِ وَ مَحاسِنِ الاُْمُورِ; اگر قرار است تعصّبى داشته باشيد اين تعصّب شما به خاطر اخلاق پسنديده، افعال نيك و كارهاى خوب باشد.»
ضمناً از اين حديث به خوبى روشن مى شود كه ايستادگى سرسختانه براى طرفدارى از واقعيّت مطلوبى، نه تنها تعصّب مذموم نيست، بلكه مى تواند خلأ روحى انسان را در پيوندهاى نادرست جاهلى پر كند. لذا در حديثى از امام على ابن الحسين(ع) مى خوانيم كه از آن حضرت درباره «تعصّب» سؤال كردند، فرمود: «اَلْعَصَبِيَّةُ الَّتى يَأْثِمُ عَلَيْها صاحِبُها، اَنْ يَرَى الرَّجُلُ شِرارَ قَوْمِه خَيْراً مِنْ خِيار قَوْم آخِرينَ; وَ لَيْسَ مِنَ الْعَصَبِيَّةِ اَنْ يُحِبَّ الرَّجُلُ قَوْمَهُ، وَلكِنْ مِنَ الْعَصَبِيَّةِ اَنْ يُعينَ قَوْمَهُ عَلَى الظُّلَْمِ; تعصبى كه انسان به خاطر آن گناهكار مى شود اين است كه اشرار قومش را بهتر از نيكان قوم ديگر بداند; اما اين كه انسان قوم و قبيله خويش را دوست دارد عصبيّت نيست، بلكه عصبيّت آن است كه انسان قوم و قبيله خود را در ستمگرى يارى دهد.» (تفسير نمونه، ج 15، ص 354)
2. بحار، ج 74، ص 180.
پایگاه حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(دامت برکاته)
|
کریمی که جهان پاینده دارد تواند حجتی را زنده دارد
دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی
پنج شنبه 26 اسفند 1389 2:22 PM
تشکرات از این پست