0

محبت امام راحل به ائمه اطهار(علیهم السلام) شركت در روضه حضرت زهرا(سلام الله علیها)

 
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

محبت امام راحل به ائمه اطهار(علیهم السلام) شركت در روضه حضرت زهرا(سلام الله علیها)


محبت امام راحل به ائمه اطهار(علیهم السلام)

شركت در روضه حضرت زهرا(سلام الله علیها)

آقاى محمدعلى انصارى مى‏گويد:


يك روز كه روز شهادت حضرت فاطمه(س) بود، از امام تقاضا شد كه‏در جمع برادران دفتر، كه به همين مناسبت تشكيل داده بودند،حاضر شوند. امام آمدند و نشستند، به مجرد اينكه يكى ازبرادران دفتر شروع به خواندن مصيبت كردند، امام با صداى‏بلندگريه كردند كه ايشان براى ملاحظه حال امام مصيبت را كوتاه‏كردند و قطرات اشك هم چون دانه‏هاى مرواريد برگونه‏هايشان فرومى‏غلتيد و با اينكه دنيا وتبليغات روى گريه امام تفسيرهاى‏مختلف مى‏كنند، امام باكى ندارند كه حتى در صفحه تلويزيون نيزبه خاطر ابى‏عبدالله(ع) گريه كنند و اشك بريزند.


علاقه امام به آقا امام زمان (عج)

آقاى محمدعلى انصارى در اين باره مى‏گويد:


يك روز يكى از طلاب در مدرسه رفاه به امام عرض مى‏كند كه: شماچرا در بين صحبتهايتان از امام زمان كمتر اسم مى‏بريد؟


امام به محض شنيدن اين سخن درجا ايستادند و فرمودند:


چه مى‏گويى؟ مگر شما نمى‏دانيد ما آنچه داريم از امام زمان است‏و آنچه من دارم از امام زمان(عج) است و آنچه از انقلاب داريم‏از امام زمان است.


شركت در مجالس روضه

آية الله سيد حسن طاهرى خرم‏آبادى مى‏گويد:


امام شبهاى محرم، مجالس روضه، كه در محلات قم برگزار مى‏شد،شركت مى‏كردند. براى اينكه مردم را تشويق كنند، هم گرم‏نگه دارند.


آن شب كه ايشان را مى‏خواستند دستگير كنند، ولى هيچ كس خبرنداشت; تلفنها را قطع كرده بودند، تلفن منزل ايشان قطع شده‏بود. نزديك غروب بود من آمدم منزل ايشان، آقاى صانعى به من‏گفت: تلفن منزل امروز قطع است. فكر مى‏كرديم تلفن عيبى پيداكرده است. فكر نمى‏كرديم كه مى‏خواهند ايشان را دستگير كنند.


مجلس روضه هم صبحها در منزل امام منعقد بود. به من گفتند: كه‏فردا صبح بياييد منبر برويد. من هم قبول كرده بودم كه فرداآن‏جا منبر بروم.


آن شب امام رفتند مجلس روضه‏اى در يكى از محله‏هاى قم. ماهم‏رفتيم و مردم استقبال خيلى عجيبى از ايشان كردند و ما آن شب‏را خدمت ايشان در مجلس بوديم و ايشان برگشتند.


دوستان به ما گفتند كه: همان نزديكيها كه منزل يكى از رفقابود، بياييد و شب را بخوابيد.


گفتم: نه، مى‏روم منزل.


رفتم منزل. صبح بود كه من داشتم آماده مى‏شدم كه به منبر بروم‏كه خبر آوردند كه امام را نزديكيهاى طلوع فجر آمده‏اند ودستگير كردند.

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

پنج شنبه 26 اسفند 1389  1:33 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها