0

دعا تمام نشده بود كه باران رحمت آمد در سال 6 از هجرت قحط و غلائی شد، كار مردم به سختی كشید و فقر بر

 
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

دعا تمام نشده بود كه باران رحمت آمد در سال 6 از هجرت قحط و غلائی شد، كار مردم به سختی كشید و فقر بر



دعا تمام نشده بود كه باران رحمت آمد در سال 6 از هجرت قحط و غلائی شد، كار مردم به سختی كشید و فقر بر مردم هجوم آورد مردم نزد پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ آمدند و شكایت كردند.
حضرت فرمودند كه: مردم سه روز روزه بگیرند و صدقه دهند، روزها مردم از شهر بیرون بروند تا دعای باران بخوانیم، روز موعود پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ به اتفاق اهل مدینه به صحرا رفتند و نماز استسقاء «نماز باران» خواندند، هنوز دعا و نیایش تمام نشده بود كه سحاب رحمت نامتناهی از دریای بی‌پایان كرم الهی برخواسته بر شهر و نواحی سایه بركت انداخته شروع به باریدن كرد، و هفت شبانه روز خاموش كردن آتش عطش آن كشور و تسكین غبار اضطراب مردم آن مرز و بوم پرتو انداخت تا اینكه از كثرت باران بنیان طاقت‌شان منهدم گشته از خرابی خانه‌ها متوهم شدند مردم نزد حضرت رفتند و مستدعی تخفیف باران گردیدند، آن حضرت از آن گفتار متبسم شد و دست به دعا برداشت و عرض كرد «اللهم حوالینا لا علینا» یعنی خدایا به اطراف ما بباران و بر ما مباران، پس ابر شكافته شد از محاذات مدینه كنار رفت چنان كه در شهر اصلاً باران نبود، در خارج مدینه و نواحی هم چنان می‌بارید.
شكر و سپاس ایزد كانشاء نمود ما را جا داد در سماء دار الوجود ما را
در صورت و شمایل بنهاد بس فضایل تكریم كرد و تفضیل از لطف وجود مارا
از عقل كرد محفوظ وز كفر و شرك محفوظ بخشید این كرامت و آنگه ستود ما را
پیغمبران فرستاد با معجزات و آیات سوی جناب اقدس راهی نمود ما را
ابراز كرد ما را در امت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) اعطای این كرامت صد عزّ فزود ما را

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

پنج شنبه 26 اسفند 1389  12:37 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها