شاخصههایى از حكومت اميرالمؤمنين(علیه السلام)
شاخصههایى از حكومت اميرالمؤمنين(علیه السلام)
|
اوّل، پايبندىِ كامل به دين خدا و اصرار بر اقامه دين الهى. اين شاخصه اوّل است. هر حكومتى كه اساس كارش بر اقامه دين خدا نباشد، علوى نيست. در وسط جنگ - آنهايى كه در دوران دفاع هشت ساله، در ميدان بودند مىفهمند من چه مىگويم - در آن بحبوحه رزم كه هر رزمنده و هر سربازى همّتش اين است ببيند چطور مىتواند حمله كند و چطور مىتواند از خودش دفاع نمايد، يك نفر نزد اميرالمؤمنين آمد و مسئلهاى راجع به توحيد پرسيد. گفت در «قل هواللَّه احد» اين كلمه «احد» يعنى چه؟ حالا اين يك مسئله اصلى هم نيست. از اصل وجود خدا سؤال نكرد؛ يك مسئله فرعى را سؤال كرد. دوروبريهاى اميرالمؤمنين آمدند جلو كه مرد حسابى، حالا وقت اين سؤالهاست!؟ حضرت فرمود: «نه؛ بگذاريد جوابش را بدهم. ما براى همين مىجنگيم.» يعنى جنگِ اميرالمؤمنين، سياستِ اميرالمؤمنين، جبههبندىِ اميرالمؤمنين، خون دلهاى اميرالمؤمنين و همه خطوط اصلىاى كه در حكومت خود انتخاب مىكند، براى اين است كه دين خدا اقامه شود. اين يك شاخصه است. اگر در نظام اسلامى و در جمهورى اسلامى كه به نام حكومت علوى خود را معرّفى مىكند، اقامه دين خدا هدف نباشد؛ مردم به دين خدا عمل بكنند يا نكنند؛ اعتقاد داشته باشند يا نداشته باشند؛ اقامه حقّ الهى بشود يا نشود و بگوييم به ما چه ربطى دارد - اگر اين طور باشد - اين حكومت علوى نيست. اقامه دين الهى، اوّلين شاخصه است و اين مادرِ همه خصوصيّات ديگرِ زندگى اميرالمؤمنين و حكومت اميرالمؤمنين است. عدالت او هم ناشى از اين است. مردمسالارى و رعايت مردم در زندگى اميرالمؤمنين هم مربوط به همين است.
خصوصيت دوم و شاخصه دومِ حكومت اميرالمؤمنين عدالت است؛ عدالتِ مطلق. يعنى هيچ مصلحت شخصى و هيچ سياست مربوط به شخص خود را بر عدالت مقدّم نمىكند. «أتأمرونّى ان اطلب النصر بالجور لا واللَّه» . (تحفالعقول، 185)
من حاضر نيستم پيروزى را از راه ظلم به دست آورم. ببينيد چقدر اين تابلو، تابلوِ درخشانى است؛ چه پرچم بلندى است. به شما مىگويند ممكن است در اين ميدان سياست، در اين ميدان مسابقه علمى، در اين ميدان انتخابات، در اين ميدان جنگ، پيروز شويد؛ اما متوقّف به اين است كه اين ظلم را انجام دهيد. كدام را انتخاب مىكنيد؟ اميرالمؤمنين مىگويد من اين پيروزى را نمىخواهم. من شكست بخورم عيبى ندارد، اما ظلم نمىكنم. همه اين حرفهايى كه راجع به اميرالمؤمنين درباره عدالت شنيدهايد، محورش همين عدالتطلبى مطلقِ اميرالمؤمنين است. عدالت براى همه و عدالت در همه شئون؛ يعنى عدالت اقتصادى، عدالت سياسى، عدالت اجتماعى و عدالت اخلاقى. اين يكى ديگر از معيارهاى حكومت اميرالمؤمنين است. تحمّلِ ظلم را نمىكند؛ خودش هم به ظلم تسليم نمىشود، ولو مصالحش از دست برود. يكى از ظلمهاى بزرگ، تبعيض است؛ چه تبعيضِ در اجراى احكام، چه تبعيضِ در اجراى مقرّرات. اينها به هيچ وجه براى اميرالمؤمنين قابل قبول نيست........
يكى ديگر از خصوصيّات و شاخصههاى حكومت اميرالمؤمنين تقواست. ببينيد؛ اينها هر كدام يك پرچم است، هر كدام يك علامت است. تقوا يعنى چه؟ يعنى آن شدّت مراقبتى كه انسان در اعمال شخصى خود از راه حق هيچ تخطّى نكند؛ اين معنى تقواست. يعنى كاملاً مراقب خود باشد. در دست زدن به پول مراقبت كند؛ در دست زدن به آبروى انسانها مراقبت كند؛ در گزينشها مراقبت كند؛ در طرد كردنها مراقبت كند؛ در حرف زدن مراقبت كند كه برخلاف حق سخنى نگويد. يعنى شدّت مراقبت. شما نهجالبلاغه را نگاه كنيد، پُر است از اين مطالب... شما نهجالبلاغه را از اوّل تا آخر نگاه كنيد! سرتاپاى نهجالبلاغه تحريضِ بر تقواست؛ دعوت به تقوا و پرهيزكارى است. تا انسان پرهيزكار نباشد نمىتواند اقامه دين خدا كند. آلوده دامانى بد دردى است. آلوده بودنِ دل انسان به گناه، نمىگذارد انسان حقيقت را درك كند، چه برسد به اين كه دنبال حقيقت حركت كند. تقوا يكى از شاخصههاى حكومت اميرالمؤمنين، برخاسته از اراده مردم و خواست مردم است. «تغلّب» - يعنى از راه غلبه و زور بر مردم حاكم شدن - در منطق اميرالمؤمنين نيست. با اين كه خود را بر حق مىدانست، اما كنار نشست، تا وقتى مردم آمدند، اصرار كردند، ابرام كردند، شايد گريه كردند، التماس كردند كه آقا شما بيا زمام امور ما را در دست بگير. آن وقت آمد و زمام امور مردم را در دست گرفت. خودش گفت كه اگر مردم نيامده بودند؛ اگر مردم اصرار نمىكردند، اگر اين طلب جدّى مردم نبود، من علاقهاى به اين كار نداشتم. قدرت در دست گرفتن و اعمال اقتدار، براى اميرالمؤمنين جاذبهاى ندارد. قدرتطلبى براى كسانى جاذبه دارد كه مىخواهند خواهشهاى نفسانى و هواهاى نفسانى خودشان را ارضا كنند، نه براى اميرالمؤمنين. او دنبال تكليف شرعى است؛ دنبال اقامه حقّ است. مردم قدرت را به او سپردند، او هم قدرت را گرفت و بعد با اقتدار آن قدرت را نگه داشت.
فرازی از بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در ديدار با اقشار مختلف مردم به مناسبت ميلاد اميرالمؤمنين على(علیه السلام) 30/6/1381
|
کریمی که جهان پاینده دارد تواند حجتی را زنده دارد
دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی
چهارشنبه 25 اسفند 1389 2:09 PM
تشکرات از این پست