عضو هيات علمي دانشگاه فردوسي مشهد گفت: اسلام و قرآن بحث تساوي حقوق زن و مرد را پذيرفته و نگاه قرآني ما به زن، مطلوبتر از چيزي است كه هماكنون در عمل در جوامع اسلامي و برخي فتاواي فقها مشاهده ميکنيم.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) - منطقه خراسان، دکتر محمد عابدي در همايش كشوري قرآن، حقوق، سياست و روابط بينالملل كه در محل دانشكده حقوق دانشگاه آزاد اسلامي مشهد برگزار شد، در ارائه مقالهاي با عنوان جايگاه زن در قرآن از ديدگاه حقوق خصوصي افزود: سخن از حقوق زن از منظر اسلام و قرآن مبهم و در عين حال حساس است.
وي تصريح کرد: عرف و احكامي كه در جامعه ما وجود داشته مبتني بر سنتهاي غلط بوده و در انديشه برخي فلاسفه، متفكران و حتي فتاواي برخي فقها نفوذ كرده و شان واقعي زن، آن گونه كه بايد لحاظ نشده است.
عابدي با بيان اينکه در برخي فروع فقها حقوق كامجويانه به جاي حقوق عاشقانه ترويج شده است، افزود: اين در حالي است كه در اسناد بينالملل بر حيثيت، ارزش و شخصيت انساني و تساوي حقوق مرد و زن تاكيد شده ولي با اين حال ما بر اين باوريم که تساوي حقوق مرد و زن در قرآن رعايت شده و لازم است با مطالعه و تدبر در آيات قرآن به عنوان منبع اصلي نگاه قرآني و مطلوب به زن داشته باشيم.
وي ادامه با اشاره به مباحث مشترک مربوط به حقوق زن در «قرآن و حقوق خصوصي»، در خصوص مبحث مهريه گفت: نگاهي كه قرآن به مهر دارد با نگاه حقوق و جامعه به مهر بسيار متفاوت است، در آيه 4 سوره نسا نکاتي در خصوص مهر آمده که چند مطلب از آن قابل برداشت است؛ اول اينكه مهريه يك هديه است كه از جانب مرد به زن داده ميشود، دوم اينكه مهريه منطبق با خلقت و فطرت طبيعي مرد و زن است و سوم اينكه رابطه طبيعي مرد و زن رابطه نياز و ناز است.
عابدي همچنين افزود: اينکه مهريه متعلق به خود زن و نه بستگان و والدين اوست، اينکه نشان از عشق راستين مرد به زن دارد، از ديگر نکات قابل برداشت است.
وي با بيان اينکه همچنين طبق ديدگاه قرآن مهريه در نكاح يك توافق فردي است كه حتي اگر باطل باشد عقد نكاح را باطل نميكند، اظهاركرد: اينگونه نيست که مهريه عوض زوجيت باشد و بر خلاف برخي تفسيرهاي آيه مهريه ماهيت جبران خسارت يا ويژگي وثيقه و تضمين را ندارد و قرآن تاكيد كرده نبايد مردها براي اينكه بتوانند مهريه را پس بگيرند زنان را متهم نموده و يا تحت فشار قرار دهند، هر چند متاسفانه در جامعه ما اين گونه است.
عضو هيات علمي دانشگاه فردوسي مشهد در خصوص بحث استقلال مالي زن تصريح کرد: در آيه 34 سوره نساء استقلال مالي زن پذيرفته شده و اين در حالي است كه در اروپا تا صد سال پيش زن محجور و فاقد استقلال مالي بود.
وي درخصوص مسائل مربوط به نفقه گفت: اسلام بر حسن معاشرت و تقابل حق و تكليف در روابط مرد و زن تاكيد كرده و دادن نفقه به زن را از مصاديق حسن معاشرت دانسته که البته از آثار رياست مرد بر خانواده نيز هست.
عابدي با اشاره به اينکه از آيه 233 سوره بقره استنباط ميكنيم كه معيار انفاق، هم شان زن و هم عرف و هم توان مالي مرد است، بيان کرد: اين، برخلاف نظري است كه قانونگذار ما انتخاب كرده و ميگويد نفقه بايد فقط بر اساس شان زن پرداخت شود.
وي خاطرنشان کرد: قانون ما پذيرفته عدم توانايي مالي مرد در پرداخت نفقه مجوز طلاق است، در حالي که در قرآن تكليف مالايطاق منع شده و نبايد عدم توانايي در انفاق را مجوز طلاق دانست.
عضو هيات علمي دانشگاه فردوسي مشهد در خصوص مباحث مربوط به ارث زن اظهاركرد: قرآن حق وراثت زن از اموال والدين، خويشاوندان و شوهرش را پذيرفته است.
وي درخصوص تفاوت بين ارث مرد و زن گفت: اين به خاطر آن است كه اسلام ارث را براساس نياز واقعي وارثان در نظر گرفته و نه صرفا بر اساس ارتباط با متوفي، علاوه بر اينکه با توجه به لحاظ مهر، نفقه و ارث، تعادل مالي بين مرد و زن برقرار ميشود.
عابدي ادامه داد: در قرآن در مورد ارث بين نكاح موقت و نكاح دائم فرقي نيست و ولي نظرات فقها در اين زمينه متفاوت است؛ نظريه مشهور اين است كه زن در نكاح موقت ارث نميبرد.
وي با اشاره به آيات 11 و 12 سوره نساء بيان داشت: در اين آيات آمده زوجه بدون استثنا از تمام تركه شوهر ارث ميبرد كه در اين زمينه اصلاحاتي هم در قانون مدني در مجلس انجام شد، همچنين اين مساله که زني از تملك تمام تركه شوهر وقتي تنها وارث باشد، محروم شود با ظاهر قرآن منطبق نيست.
عضو هيات علمي دانشگاه فردوسي مشهد در خصوص سن ازدواج، با بيان اينکه بلوغ يك امر طبيعي است و نميتوان سن خاصي را به عنوان بلوغ تعيين كرد، افزود: بلوغ شرط نكاح است و ازدواج در سن پايين زيانبار است، ضمن اينکه قاعده لاضرر آن را منع ميكند.
وي ادامه داد: هدف ازدواج در قرآن آرامش روحي رواني و مودت، رحمت و توليد نسل است و براي تحقق اين اهداف بلوغ و رشد عقلي لازمه ازدواج است و تجديد نكاح قبل از بلوغ هر چند با اذن ولي و اجازه دادگاه همانگونه كه در ماده 1041 قانون مدني آمده باشد، با ظاهر آيات قرآن سازگار نيست.
عابدي در خصوص ولايت ولي در نكاح دختر باكره بيان داشت: قرآن حكم خاصي در اين زمينه نياورده و نظر مشهور استقلال دختر در ازدواج است و ولايت ولي در نكاح نظر اقليت است.
وي با بيان اينکه قانون اجازه پدر را در ازدواج دختر باکره لازم ميداند، تصريح کرد: نظر قانون مبتني بر مصلحت بوده و جنبه حمايتي دارد، ولي رشد و بالا رفتن شعور دختران ما و اصل تساوي حقوق زن و مرد، اقتضا ميكند كه دخترها در ازدواج خود مستقل باشند؛ هر چند گرفتن اجازه از والدين به عنوان يك امر مستحب مورد تاكيد است.
عضو هيات علمي دانشگاه فردوسي مشهد در خصوص تعدد زوجات، با بيان اينکه اين نهاد در اسلام پذيرفته شده است، افزود: هر چند قرآن شرط توانايي اجراي عدالت را مطرح كرده تا فرد از ترس اينکه نتواند عدالت را ميان همسرانش اجرا كند ازدواج نكند و با توجه به اينکه تعدد زوجات آثار اجتماعي خواهد داشت بايد دادگاه توانايي اجراي عدالت را احراز كند، همچنين بايد به اين نکته توجه کرد که با توجه به ظاهر آيه 3 سوره نساء كه مورد قبول فقهاي عامه است محدوديتهاي مرد براي ازدواج مجدد در نکاح دائم شامل نكاح موقت هم ميشود.
عابدي درمورد ازدواج با كافر گفت: قرآن ازدواج مرد مسلمان با زن مشرك و زن مسلمان با مرد مشرك را ممنوع كرده که به خاطر لزوم همانندي در اعتقادات ديني منطقي است ولي ازدواج با زنان اهل كتاب تجويز شده و در ظاهر قرآن تفاوتي بين نكاح موقت ودائم نيست، ولي بين فقها اختلاف نظر وجود دارد. همچنين طبق نص قرآن منعي براي نكاح زن مسلمان با مرد كافر كتابي وجود ندارد، هر چند اجماع اين ازدواج را منع ميكند.
وي در خصوص جايگاه تمتع جنسي در نكاح بيان داشت: هدف ازدواج ايجاد آرامش روحي رواني و تناسل و فرزند داري است، بنابراين تمتع جنسي هدف نكاح نيست، اما به عنوان لازمه تناسل و ايجاد آرامش روحي امري مطلوب است؛ در آيه 223 سوره بقره زن به مزرعه و محل بذرافشاني تشبيه شده، برخي از اين تشبيه نتيجه ميگيرند مرد ميتواند هر زمان، هر مكان و به هر شكل از زن بهره ببرد. اين تفسير درست نيست، زيرا تشبيه قرآن به اين معناست كه مرد مثل يك ابر بهاري و زن مثل يك سرزمين حاصلخيز است که گياه سبز فرزند در آن حاصل ميشود. علاوه بر اينکه در اين آيه به نقش مساوي مرد و زن در توليد و پرورش فرزندان تاكيد شده است.
عابدي در خصوص رياست مرد بر خانواده با بيان اينکه قرآن اين رياست را عنوان اينكه خانواده يك گروه اجتماعي است و بايد رييس داشته باشد پذيرفته است، افزود: اينكه قرآن مرد را رييس قرار داده به خاطر خصوصيات بدني، روحي و موقعيت اجتماعياش بوده ولي بايد توجه کرد رياست تركيبي از حق و تكليف بوده و با مردسالاري و سوء استفاده مرد از اختياراتش متفاوت است.
عضو هيات علمي دانشگاه فردوسي مشهد اظهار داشت: در ارزيابي نهايي اين نکته مطرح ميشود که اصل تساوي حقوق زن و مرد در قرآن پذيرفته شده و اگر احكام متفاوتي بين مرد و زن وجود دارد به دليل تفاوتهاي جسمي و روحي بين اين دو و نقشهاي متفاوتي است كه در زندگي اجتماعي ايفا ميكنند.
وي خاطرنشان کرد: البته ظلم تاريخي بر زنان مورد انكار نيست و تاثير برخي فتاواي فقها از سنتها و عرفهاي غلط غيرقابل انكار است، اما ما ميتوانيم با رجوع به قرآن و اصول كلي آن، اصلاحات و تحولاتي را در حقوق زن انجام دهيم و نگرش قرآني به زن و رفع پارهاي اشكالات ناشي از سوء استنباطها و عرفهاي غيراسلامي، ارزش واقعي زن را آشكار ميكند.