0

مسابقات ورزشي نمونه‌اي از كارايي ديپلماسي در استفاده از قدرت‌نرم است

 
svh2005
svh2005
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 18447
محل سکونت : مازندران

مسابقات ورزشي نمونه‌اي از كارايي ديپلماسي در استفاده از قدرت‌نرم است

به گزارش خبرنگار ديپلماسي عمومي و جنگ نرم خبرگزاري فارس، به نقل از پايگاه "نيو ديپلمات " تاكنون مباحث فراواني درباره تاثيرات قدرت نرم در تسهيل ديپلماسي بين دو نقطه نظر ليبرالي و واقع گرايانه وجود داشته است.

* اهميت فزاينده ديپلماسي با استفاده از قدرت اقتصادي-نظامي براي اجراي آن است

جمع بندي رويكردهاي اين دو طيف نشان دهنده اين نكته است كه، درحالي كه واقع گرايان كه بر اتكاي صرف به قدرت سخت افزاري تأكيد مي‌كنند، طرفداران نقطه نظر ليبرالي معتقدند در عصر جهاني سازي كه قدرت نرم به تنهايي نمي‌تواند اهميت خود را در ديپلماسي اثبات كند اما چشم انداز كنوني سياست جهان نشان دهنده اهميت فزاينده آن البته با استفاده از قدرت اقتصادي-نظامي براي اجراي آن است.
در اينجا ما به بحث درباره اين مطلب مي‌پردازيم كه چگونه تناقض در سياست خارجي و داخلي با ارزش‌هايي كه قدرت نرم يك كشور ارائه مي‌كند ارزش‌هاي آن را محدود مي‌كند و نشان مي‌دهيم كه اين بحث هميشه يكسان نبوده و به زمينه موضوع مانند تغييرات روابط بين قدرت‌ها بر اساس منافع و تمايلات دو طرف در آن رابطه بستگي دارد.

* قدرت نظامي و مشوق‌ها يا تحريم‌هاي اقتصادي، نمونه‌هايي از قدرت سخت

قدرت به طور كلي به عنوان توان يك طرف براي مجبور كردن طرف ديگر به انجام كاري كه طرف ديگر معمولا از انجام آن سر باز مي‌زند گفته مي‌شود تا اهداف يا منافع طرف اول را برآورده نمايد. قدرت سخت معمولا نه تنها شامل استفاده و تهديد به زور، مثلا استفاده از يكي از مولفه‌هاي قدرت، است بلكه مي‌تواند به صورت مشوق‌هايي نيز در رويكرد ديپلماتيك تنبيه و تشويق نيز باشد. استفاده از قدرت نظامي و مشوق‌ها يا تحريم‌هاي اقتصادي نمونه‌هايي از استفاده از قدرت سخت هستند.
يكي از عناصر مهم قدرت نرم كه اغلب ناديده گرفته مي‌شود توان "جذب كردن " است. اين مسئله تنها به استفاده از مذاكرات صلح آميز يا طرح‌هاي اطلاعات عمومي براي نفوذ آنچه كه در واقع سه بعد قدرت نرم يعني فرهنگ، ارزش‌ها و سياست خارجي محسوب مي‌شود، محدود نيست.

* برنامه‌هاي تبادل فرهنگي، يكي از منابع يا ابزارهاي افزايش قدرت نرم

اگرچه طرفداران قدرت نرم اغلب درباره اهميت آن از نقطه نظر جذابيت با ناديده گرفتن درك اين مطلب كه منابع قدرت سخت مانند قدرت نظامي و برتري اقتصادي نيز جذابيت‌هاي خود را دارند، اغراق مي‌كنند. آمريكا به عنوان قويترين نيروي نظامي جهان و حتي چين به عنوان يك غول اقتصادي در حال ظهور به اندازه كافي جذاب هستند. در مورد دوم مسئله قدرت سخت اقتصادي پذيرش پيام‌هاي مربوط به قدرت نرم را آسان‌تر نيز كرده است. يكي از منابع يا ابزارهاي افزايش قدرت نرم كه در ديپلماسي عمومي استفاده مي‌شود برنامه‌هاي تبادل فرهنگي مثلا يادگيري زبان‌هاست. افزايش تعداد دانشجوياني كه تمايل به يادگيري هنر، موسيقي و معماري چيني و يا تحصيل در دانشگاه‌هاي چيني هستند را مي‌توان با علم به اين نكته مرتبط دانست كه چين يك قدرت سخت اقتصادي است. مثلا مديريت مراسمي مانند المپيك اخير پكن، نمونه‌اي بسيار موفق از كارايي ديپلماسي در استفاده از قدرت نرم است كه لازمه آن توان فوق العاده اقتصادي است.

* ارزيابي راهبردهاي ديپلماسي عمومي نشان دهنده اهميت اينترنت به‌عنوان ابزار عمده قدرت نرم است

يكي از اهداف ديپلماسي كه بر اساس آن مي‌توان آن را موفق خواند اين نكته است كه ديپلماسي تا چه حد مي‌تواند وجهه مثبتي به يك كشور ببخشد. فرهنگ محبوب آمريكايي كه در بسياري كشورها پذيرفته شده نمونه قوي از قدرت رسانه‌ها و ديپلماسي عمومي است. مثلا در خاورميانه خصوصا پس از حوادث 11 سپتامبر، نياز فزاينده‌اي براي استفاده از قدرت نرم براي تغيير جايگاه آمريكا در ديد مسلمانان جهان احساس مي‌شود. هاليوود به عنوان كليد اصلي محسوب شده و فيلم‌ها و موسيقي آمريكايي جايگاه خاصي در ميان جوانان جهان اسلام دارند. علاوه بر اين ارزيابي راهبردهاي ديپلماسي عمومي از اينترنت به عنوان ابزار عمده قدرت نرم ياد مي‌كند.اگرچه برخي نمونه‌ها هستند كه در آن از اهميت قدرت نرم كاسته شده و گاهي برعكس عمل مي‌كند.

* قدرت نرم هنگامي مهم و موثر است كه در جاي خود استفاده شود

يكي از نمونه‌هاي اين مسئله زماني است كه سياست خارجي واقعي و عملكردهاي مربوط به آن با يكديگر در تناقض هستند. در آن زمان هرگونه استفاده از قدرت نرم رياكارانه به نظر خواهد رسيد. به عنوان مثال هرچه كه آمريكا خود را به عنوان يكي از طرفداران دموكراسي نشان داده و خواستار گسترش دموكراسي در جهان باشد، اقدام يك‌جانبه آن در جنگ عليه عراق به بهبود وجهه عمومي آن در خارج از اين كشور كمكي نمي‌كند.
هيچ شواهدي مبني بر اينكه استفاده از منابع قدرت نرم مانند فرهنگ و ارزش‌ها نشانه پذيرش سياست آن كشور هستند وجود ندارد و اين بدان معناست كه قدرت نرم هنگامي مهم و موثر است كه در جاي خود استفاده شود. اين نكته را تقريبا همه مي‌دانند كه نظاميان سومالي به موسيقي رپ آمريكايي علاقه داشتند و شلوارهاي جين ليوايز بر تن مي‌كردند و اينكه "كيم جونگ ايل "، رهبر كره شمالي معروف به دوست داشتن پيتزا و موسيقي است.

* قدرت نرم يعني توان سوق دادن افراد به‌ انجام چيزي كه آن‌ها تمايلي به انجام آن نداشته‌اند

نمونه ديگري از محدوديت‌هاي قدرت نرم اين حقيقت است كه به رقابت در ميان طرفداران آن منجر مي‌شود. پيشرفت‌هاي فناوري ژاپن آن‌قدر جذاب بود كه از سوي ملت‌هايي مانند كره، تايوان، هنگ كنگ و اكنون چين تقليد شد و اكنون به چالشي تبديل شده است.
يكي از مشكلات در تصميم‌گيري درباره اينكه آيا قدرت نرم در برخي موارد از اهميت برخوردار است يا خير، راه‌هاي مبهمي است كه از سوي برخي افراد براي سنجش آن استفاده مي‌شود. همانطور كه تعريف شد، قدرت نرم توان سوق دادن افراد به سوي انجام چيزي است كه آنها تمايلي به انجام آن نداشته‌اند. بنابراين اين مسئله را هنگامي مي‌توان سنجيد كه ابتدا زمينه آن را فراهم كرده باشيم. اگر كسي از دخترش بخواهم كه طناب بازي كند، تنها مي‌تواند ادعا كند كه با علم به اينكه وي طناب بازي دوست ندارد استفاده از قدرت نرم او اهميت دارد. همچنين بايد در استفاده از قدرت نرم از اينكه نكته اطمينان يافت كه آيا دو طرف داراي ارزش‌ها و يا فرهنگ‌هاي مشتركي هستند كه بتواند اقدام در بكارگيري قدرت نرم را تسهيل كند يا خير. بنابراين رابطه قدرت هميشه در حال تغيير است و ميزان اهميت قدرت نرم در مذاكرات ديپلماتيك به برخي مسائل و زمينه‌ها بستگي دارد.

* سازمان‌هاي مردم نهاد يكي از پديده‌هاي مهم قدرت نرم

يكي از پديده‌هاي جديدي كه مي‌تواند نشان دهنده اهميت قدرت نرم خصوصا در دو دهه اخير باشد، استفاده از سازمان‌هاي خصوصي يا همان سازمان‌هاي مردم نهاد به عنوان بازيگران غيردولتي و به طور كلي اهميت فزاينده آنها در ديپلماسي است. در نتيجه همين مسئله تعداد فزاينده‌اي از مسائل جديدي در مقابل ملت‌ها قراردارند كه با استفاده صرف از قدرت سخت نمي‌توان آنها را حل كرد كه از جمله آنها مي‌توان به تغيير آب و هواي جهان، حقوق بشر و ايدز اشاره كرد. كشورها به تدريج مجبور به استفاده از قدرت نرم براي مشروعيت يافتن در اين زمينه‌ها هستند و بايد مراحل مهم استفاده از آن را بكار بگيرند.
بنابراين نتيجه مي‌گيريم كه قدرت نرم به تنهايي نمي‌تواند اهميت خود را در ديپلماسي اثبات كند و در عين حال چشم انداز كنوني سياست جهان بر اهميت فزاينده آن البته با استفاده از قدرت اقتصادي-نظامي براي اجراي آن تاكيد دارد. اگرچه هنوز محدوديت‌هايي وجود دارد كه نمي‌توان قدرت نرم را جايگزين سياست خوب كرد و اينكه قدرت نرم مي‌تواند با در نظر گرفتن رقبايي كه تمايل به تقليد دارند، نتيجه عكس دهد.همچنين ميزان تاثيرگذاري قدرت نرم در هرگونه مذاكرات ديپلماتيك به ماهيت رابطه قدرت و ارزش‌ها و فرهنگ مشترك بين دو طرف بستگي دارد.

اگر من و شما خودمان را  اصلاح کنیم ، جامعه درست می شود

چهارشنبه 25 اسفند 1389  8:33 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها