طلوعي پس از غروب فرشته وحي بر پيامبر (ص) فرود آمد و رسول خدا (ص) به هنگام دريافت پيام الهي، سر بر زانوي علي (ع) داشت ... اين حال، مدتي ادامه داشت. آخرين ساعات روز بود و حضرت علي (ع) نماز نخوانده بود. اميرمؤمنان (ع) همانگونه نشسته و با اشاره نمازش را به جاي آورد.
هنگامي كه پيامبر از آن حالت خاص بيرون آمد، به علي (ع) فرمود :
« اينك از خداي بخواه تا آفتاب را برگرداند. خداوند به خاطر تو چنين كاري خواهد كرد، چه آنكه تو مطيع و فرمانبردار خداوند و فرستادة هستي.»
علي (ع) دست به دعا بلند كرد و اين امر را از خداوند درخواست نمود. ناگهان خورشيد فرو رفته در افق مغرب باز پس آمد و ديگر باره چهره نمود، تاحضرت علي(ع) نماز عصرش را به جاي آورد. آنگاه ديگر باره خورشيد سربر افق مغرب فرو برد و پنهان شد.
داستانها و حكايتهاي نماز چهارده معصوم عباس عزيزي، ص 70