حجّ نيمه تمام امام حسين(علیه السلام)
قبل از آنكه به تحليل تاريخى اين پرسش بپردازيم، بايد اين نكته را متذكر شويم كه از ديدگاه فقهى، اين سخن مشهور كه امام حسين (علیه السلام) حجّ خود را نيمه تمام گذاشت، سخن نادرستى است زيرا امام (علیه السلام) در روز هشتم ذى حجه «يوم الترويه» از مكّه خارج شد. در حالىكه اعمال حجّ- كه با احرام در مكّه و وقوف در عرفات شروع مىشود- از شب نهم ذى حجه آغاز مىشود. بنابراين، امام (علیه السلام) اصولًا وارد اعمال حج نشده بود، تا آن را نيمه تمام گذارد.
بله، مسلماً آن حضرت در هنگام ورود به مكّه، عمره مفرده انجام داده و چه بسا در طول اقامت چند ماهه خود در مكّه و احتمالًا در فاصلههاى مختلف، اقدام به انجام اعمال عمره كرده بود. اما انجام اعمال عمره مفرده، به معناى ورود در اعمال حجّ نمىشود. در برخى از روايات تنها از انجام عمره مفرده از سوى امام (علیه السلام) سخن به ميان آمده است.(1)
از نقطه نظر تاريخى بالاخره اين پرسش باقى است كه با وجود آنكه يكى از علل انتخاب مكّه، داشتن فرصت مناسب براى تبليغ ديدگاه خود بود چرا در اين شرايط زمانى ويژه- كه اوج حضور حاجيان از سرتاسر نقاط مختلف در مكّه، عرفات و منا است و بهترين فرصت تبليغى براى آن حضرت فراهم آمده است- نابهنگام و به صورت ناگهانى مكّه را ترك كرد؟ به طور خلاصه مىتوانيم علل اين تصميم ناگهانى را چنين ذكر كنيم:
يك. احتمال خطر جانى
از برخى عبارات امام حسين (علیه السلام) - كه در مقابل ديدگاه شخصيتهاى مختلفى كه با بيرون رفتن آن حضرت از مكّه و حركت به سوى كوفه مخالف بودند، ابراز شده- چنين بر مىآيد كه امام (علیه السلام) ماندن بيشتر در مكّه را مساوى با بروز خطر جانى براى خود مىدانست چنانكه در جواب ابن عباس مىفرمايد: «كشته شدن در مكانى ديگر براى من دوست داشتنىتر از كشته شدن در مكّه است».(2)
در پاسخ عبداللَّه بن زبير نيز فرمود: «به خداوند سوگند اگر يك وجب خارج از مكّه كشته شوم، براى من دوست داشتنىتر است تا آنكه به اندازه يك وجب در داخل مكّه كشته شوم. به خداوند سوگند اگر من به لانهاى از لانه جانوران پناه برم، مرا از آن بيرون خواهند كشيد تا آنچه را از من مىخواهند، به دست آورند».(3) امام (علیه السلام) در برخورد با برادر خود محمد حنفيه، به صراحت سخن از قصد ترور يزيد در محدوده حرم امن الهى نسبت به جان خود سخن به ميان آورد.(4) بالاخره در بعضى از متون به صراحت سخن از اين مطلب به ميان آمده كه يزيد، عدهاى را همراه با سلاحهاى فراوان براى ترور امام حسين (علیه السلام) در مكّه فرستاده بود.(5)
دو. شكسته نشدن حرمت حرم
در ادامه برخى از عبارات پيش گفته، تذكّر اين نكته از سوى امام حسين (علیه السلام) وجود داشت كه نمىخواهد حرمت حرم امن الهى، با ريخته شدن خون او در آن شكسته شود گرچه در اين ميان گناه بزرگ از آن قاتلان و جنايتكاران اموى باشد.
آن حضرت اين مطلب را در برخورد با عبداللَّه بن زبير و به گونه تعريضآميز نسبت به او- كه بعدها در مكّه موضع گرفته و لشكريان يزيد حرمت حرم را خواهند شكست- به صراحت بيان مىدارد. ايشان در جواب ابن زبير مىفرمايد:
«ان ابى حدثنى ان لها كبشاً به تستحلّ حرمتها فما احبّ ان اكون انا ذالك الكبش»(6) «پدرم (على (ع «براى من نقل كرد كه در مكّه قوچى است كه به وسيله آن حرمت شهر شكسته مىشود و من دوست ندارم كه مصداق آن قوچ باشم».
پي نوشتها :
(1) عن الصادق) ع (:» ان الحسين بنعلى) ع (خرج يوم التروية الى العراق و كان معتمراً «. ر. ك. وسائل الشيعه، ج 1، ص 246، كتاب حج، باب 7، ابواب العمرة ج 2 و 3.
(2) ابن كثير، البداية و النهاية، ج 8، ص 951.
(3) وقعة الطف، ص 251.
(4) سيد بن طاووس، لهوف، ص 28.
(5) همان. به غلط در اين متن فرمانده آنان» عمر بن سعد بن ابى وقاص «ذكر شده كه در متون ديگر به عمرو بن سعيد بن عاص تصحيح شده است.
(6) ابن اثير، الكامل فى التاريخ، ج 2، ص 645.