بانگ دلاويز هنگـام نمــاز است بپــا خيـز دوبـاره
فــريــاد بــزن بــانـگِ دلاويز دوباره
خاموش نما آتش عصيان به وضويي
از هر چه به جز دوست بپرهيز دوباره
روي آر به درگاه فــروزنــدة دلهــا
از ديــده نَمـي اشك فرو ريز دوباره
مخلص به تضرع سرِ تسليم فرود آر
بــر رحمـت او دسـت بيــاويز دوباره