جيمز لويس، مدير بخش تكنولوژي و سياست گذاري عمومي در مركز مطالعات استراتژيك و بينالملل در مصاحبه با شبكه راديويي NPR آمريكا اذعان داشت كه وبسايتهايي چون فيسبوك، به مثابه "ابزاري ضروري " در دستور كار جهاني آمريكا، تعريف ميشوند.
NPR: زماني كشورها، به همراه حكومتها و رهبران خود، تنها بازيگران عمده عرصه بينالملل بودند. اما امروزه، برخي از قدرتمندترين بازيگران اين عرصه شركتها يا سازمانها يا وبسايتهايي همچون فيسبوك و توييتر و حتي ويكيليكس و وال مارت، ميباشند.
در گفتوگو با جيمز لويس به اين مسئله ميپردازيم كه چگونه سياست خارجي آمريكا در هنگام مذاكره با بازيگران قدرتمندي كه كشور نيستند، دستخوش تغيير ميشود.
آقاي لويس، به چه ميزان نيروهايي از اين دست ـ فيسبوك، توييتر، ويكيليكس ـ دستور كار جهاني آمريكا را تحت تأثير قرار ميدهند؟
لويس: به نظر من اين نيروها به ابزاري ضروري تبديل شدهاند، كه همواره در مورد بهترين راه بهكار گيري آنها، دچار ابهام هستيم. آمريكا نميتواند جهت حركت آنها را تعيين كند، اما ميتواند از كارايي آنها بهرهمند شود.
NPR: به نظر من كلمه ابزار، مفهومي را متبادر ميكند كه هم ميتوان از آن استفاده كرد هم ميتوان آن را كنترل نمود، اما اين در حالي است كه بخش گستردهاي از آنچه در توييتر يا فيسبوك اتفاق ميافتد، از كنترل ما خارج است.
لويس: من معتقدم كه وزارت امور خارجه بيشتر شبيه به يك مشوق است. ايشان بر اين باورند كه فيسبوك يا توييتر بسيار عالي هستند و گاهي اوقات آنها را به انجام اقداماتي تشويق ميكنند. اما اين ابزارها به خودي خود به نوعي خنثي هستند و كارايي آنها به خواسته مردمي كه قرار است از آن استفاده كنند، بستگي دارد. اين ابزارها راهي هستند براي تقويت صداي مخالفين و حمايت از حركت ايشان، اما به هيچ وجه قادر نيستند يك جنبش مخالفت آميز خلق كنند و ابزاري نيستند كه با استفاده از آن بتوان در امور سياسي يك بازيگر دخالت كرد.
NPR: آيا ممكن است زماني برسد كه دستور كاري جهاني فيسبوك و دستور كار جهاني آمريكا، دو مسير جداگانه را طي كرده و با هم تضاد داشته باشند؟
لويس: تا به اينجا كه خوششانس بوده و بيشتر شركتهايي كه در اين عرصه فعاليت ميكنند، شركتهاي آمريكايي هستند و از ارزشهايي مشابه پيروي ميكنند. چندي است كه شاهد مخالفتهايي از سوي رژيمهايي چون چين و ايران هستيم. آنها اين فرايند را نميپسندند. آنها گمان ميكنند كه فيسبوك يا توييتر ابزاري آمريكايي براي ايجاد اختلال در حكومتهاي ايشان هستند. چرا كه تأثير اين ابزار، به نحوي بيثباتي به همراه دارد. آنچه صحت ندارد، اين است كه آمريكا بهعمد در صدد ايجاد چنين تأثيراتي است.
از سوي ديگر افرادي را ميبينيم كه به هيچ وجه اشتراك ارزشي با ما ندارند، اما از اين ابزار استفاده ميكنند. بهترين مثالي كه در اين باره ميتوان زد، گروههاي جهادي هستند، كه در بهكار گيري يوتيوب و شبكههاي اجتماعي خاص خود بسيار هوشمند و توانمند عمل ميكنند.
NPR: وزارت امور خارجه آمريكا، كه تجربهاي چند ده ساله، اگر نگوييم چند قرني، اندوخته است و همواره با كشورهاي مختلف سر و كار داشته است، هنگامي كه قرار است در يك سو آمريكا قرار گيرد و در سوي ديگر چيزي شبيه به ويكي ليكس يا حتي القاعده، چگونه ميتواند سياست خود را تدبير كند؟
لويس: ويكي ليكس نمونه خوبي است كه نشان ميدهد چگونه اموري از اين دست ميتوانند عليه آمريكا قد علم كنند. سخن من در مورد افرادي است كه ويكي ليكس را به منظور آسيب زدن به آمريكا به كار گرفتند. افراد بسياري ديگري نيز وجود دارند كه اين ابزار جديد را به منظور تأمين اهداف سياسي خود به كار ميگيرند. مهم اين است كه چگونه از اين ابزار بهره برداري كرد.
در مجموع، ما به عنوان يك كشور به همراه ديگر كشورهاي غربي در ارتباط با اين ابزار جديد مشكلي نداريم، زيرا ما از مكانيسمهاي سياسي منسجمي برخوردار هستيم؛ از اين رو هنگامي كه مردم از رويكردهاي دولت ناراضي هستند و تصميمات آن را نميپسندند، بحراني براي حكومت پيش نميآيد. اما اين در مورد ديگر مناطق دنيا صدق نميكند.
NPR: صحبت از اين امور اين احساس را متبادر ميكند كه گويي از يك دنياي بسيار نوين سخن ميگوييم، اما از سوي ديگر به نظر من شاهد چيزي شبيه به كمپاني هند شرقي هستيم؛ يك سازمان، و نه يك كشور، بتواند چنين نفوذ گستردهاي در عرصه بينالملل داشته باشد.
لويس: ميگوييم تنها به كاربران خود قدرت ميبخشد.
NPR: يعني شما بر اين باوريد كه فيسبوك، كاربران فيسبوك را توانمند ميسازد، توييتر، كابران توييتر را توانمند ميسازد؛ اما مديريت توييتر نميتواند تعيين كند كه دستور كار جهاني به چه نحو بايد باشد.
لويس: من گمان نميكنم كه توييتر يا فيسبوك يا گوگل يا هيچيك از عواملي از اين دست دستور كار سياسي داشته باشند. البته آنها ممكن است كم و بيش تلاش كنند كه با ارزشهاي دموكراتيكي كه در آمريكا ميبينيم، خود را هماهنگ كنند، اما به هيچ وجه از يك دستور كار سياسي پيروي نميكنند. از اين رو وزارت امور خارجه با ابزاري مواجه است كه آزادي عمل دارد؛ از يك سو از شركتها ميخواهيد آنچه شما ميپسنديد مقدور سازند و از سوي ديگر از آنها ميخواهيد كه مثلاً فلان شخص را از فيسبوك حذف كنيد يا فلاني را به يوتيوب راه ندهيد. شما نميتوانيد هميشه به چنين اقداماتي متوسل شويد، اما همواره بايد تلاش كرد ميان اموري كه ميپسنديد و اموري كه ميتوانند آسيبزا باشند، تعادل برقرار كنيد.