كمك به دیگران واژه «خدمت»، مفهوم گسترده ای دارد و همه امور اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را در برمی گیرد و به گذشت، فداكاری، ایثار و تحمّل رنج و سختی در همه این امور، خدمت و خدمتگزاری، صدق می كند.
كاری كه شكل آن مفید و برخوردار از روح معنویت بوده و وسیله تقرّب به خدا باشد، در فرهنگ اسلامی خدمت نامیده می شود.
بنابراین خدمتی كه مقدمه قرب الهی و در راستای رضای خدا نباشد، عبادت نیست و از اجر الهی سهمی ندارد.
خدمت عبادی علاوه بر انگیزه الهی و تقرّب به خدا، دارای شرایط زیر است:
ـ در راه خدا باشد.
ـ مخلصانه انجام گیرد.
ـ خیرخواهانه بوده و فاعلش، نیّت و هدف خیر داشته باشد.
ـ داد و ستد و به منظور به دست آوردن مال و منال و شهرت و مقام نباشد.
ـ همكاری بر اثم و گناه نباشد.
ـ از منّت و آزار مبرّا باشد.
ـ خدمت شوندگان، افراد شایسته خدمت باشند، گرچه متوجه خدمتِ خدمتگزار نباشند و ... .
چنین خدمتی از ارزش و اهمیت بسزایی برخوردار است و حضرت علی ـ علیه السلام ـ در این باره می فرماید:
«احسن الصنائع ما وافق الشرایع»[1]
بهترین احسانها و خدمات، آن است كه موافق با شریعت ها (و طبق شرایط و موازین دینی) باشد.
محدوده خدمت
همانطور كه ذكر شد، یكی از شرایط خدمت آن است كه افراد خدمت شونده، شایسته خدمت باشند، در اینجا این سؤال مطرح است كه آیا دایره خدمتگزاری آنقدر وسعت دارد كه غیر مسلمان را نیز شامل می شود، یا اختصاص به مسلمانان و مؤمنان دارد؟ به عبارت دیگر، آیا از نظر اسلام، خدمت در هر جا و به هر كس، پسندیده و مورد ستایش است؟ یا خدمت مسلمانان و مؤمنان به یكدیگر و در جامعه اسلامی دارای ارزش و اهمّیّت است؟
از نظر اسلام، خدمت به همه مردم و نوع بشر عملی شایسته است و غرض اولیای گرامی اسلام در خدمتگزاری، تنها مؤمن یا مسلمان نیست؛ بلكه نوع بشر را شامل می شود. چنانكه رسول خدا ـ صلی الله علیه و اله ـ می فرماید:
«رأس العقل بعد الدین التودد الی الناس و اصطناع المعروف الی كل بر و فاجر»[2]
پس از دین (و ایمان به خداوند)، بشر دوستی و نیكی به مردم، اعم از درستكار و گناهكار، سرآمد تمام كارهای عاقلانه است.
امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ نیز می فرماید:
«ابذل معروفك للناس كافه فان فضیله فعل المعروف لا یعدلها عندالله سبحانه شیء»[3]
كارهای نیك خود را برای همه مردم به كار بر و براستی كه هیچ چیز نزد خدای سبحان، با فضیلت كارهای نیك، برابری نمی كند.
بر اساس اینگونه روایات، خدمت كردن محدودیتی ندارد.
در برخی دیگر از روایات، خدمت كردن با قید «مؤمن یا مسلم» ذكر شده است. به عنوان نمونه، رسول خدا ـ صلی الله علیه و اله ـ می فرماید:
«ایما مسلم خدم قوماً من المسلمین الا اعطاه الله مثل عددهم خداماً فی الجنه»[4]
هر مسلمانی كه به جماعتی از مسلمانان، خدمت كند، خدا به شماره آنها در بهشت برایش خدمتگزار می گمارد.
شخصی به نام جمیل گوید: از امام صادق ـ علیه السلام ـ شنیدم كه می فرمود:
«المؤمنون خدم بعضهم لبعض. قلت: و كیف یكونون خدماً بعضهم لبعض؟ قال: یفید بعضهم بعضاً...»[5]
مؤمنان خدمتگزار یكدیگرند. عرض كردم: چگونه خدمتگزار یكدیگرند؟ فرمود: به یكدیگر فایده می رسانند.
از مجموع این دو دسته روایات، چنین بر می آید كه خدمت، ارزش ذاتی دارد و خدمتگزاری به همه مردم ـ اعم از مسلمان و كافر (با شرایطش) امری پسندیده است؛ لیكن به مسلمانان از اهمّیّت بیشتری برخوردار است.
خدمت به غیر مسلمانان به جهت تألیف قلوب و جذب آنها به اسلام، اهمیت بسزایی دارد. چنانكه در بعضی ابواب فقهی مانند زكات به آن اشاره شده و سهمی از زكات در این جهت، مصرف می شود.
در سیاست خارجی كشور اسلامی گاهی می بینیم دولت جمهوری اسلامی به بعضی از كشورهای غیر اسلامی كمك بلاعوض می كند و گاه در حوادث ناگوار همچون سیل، زلزله، قحطی و... كمكهای مالی فراوانی به نامسلمانان می شود. چنین كاری یكی از مصادیق خدمت است و با انگیزه الهی انجام می گیرد؛ بله، اگر به غیر مسلمانان، خدمت، صورت گیرد؛ امّا انگیزه الهی بر آن مترتّب نباشد، باعث تقویت، شوكت و عزّت آنان در برابر اسلام و مسلمانان شود، سبیل و راه سلطه آنان بر مسلمانان باشد و مسلمانان را به استخدام خود درآورند و... چنین امری خدمت نیست؛ بلكه خیانت به اسلام و مسلمانان است.
بنابراین در خدمت كردن، سه مسأله ـ موارد، انگیزه و آثار خدمت ـ باید مدّنظر خدمتگزار باشد، تا از محدوده جلب رضا و تقرّب به درگاه خداوند، خارج نشود.
خدمتگزاری در نظام اسلامی
در نظام اسلامی مدیریتها و مسؤولیتهای سیاسی ـ اجتماعی، امانت سنگینی بر دوش صاحبان آنهاست، نه اینكه طعمه و لقمه چرب و نرمی باشد، چنانكه امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ به فرماندار آذربایجان نوشت:
«... ان عملك لیس لك بطعمه و لكنه فی عنقك امانه»[6]
عمل ( و حكمرانی)، طعمه و شكار تو نیست؛ بلكه امانت و سپرده ای در گردن توست.
همه كسانی كه در جمهوری اسلامی، مسؤولیت دارند، باید خود را مدیون مردم دانسته، بلكه آنان را در مرتبه بالاتر و «ولی نعمت» خود حساب كنند و آزادی، استقلال و مقام خویش را مرهون كوشش آنان بدانند و همچون رهبر و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی (ره) خود را خادم ملّت بدانند، چنان كه فرمود:
«من خادم شما هستم، من خادم ملّت شما هستم. من آمده ام كه بزرگواری شما را حفظ كنم. من آمده ام كه دشمنهای شما را زمین بزنم. من آمده ام كه ملّت را یك ملّت مستقل كنم... .»[7]
در جای دیگر فرمود:
«... به من اگر خدمتگزار بگویند، بهتر از این است كه رهبر.»[8]
و نیز فرمود:
«... حكومت اسلامی، حكومت خدمت است. پیغمبر اكرم ـ صلی الله علیه و اله ـ با اینكه مقامش آن بود، ولی خدمتگزار بود، خدمت می كرد.»[9]
مسؤولان مملكتی، ارگانها و نهادهای انقلابی و همه كسانی كه در این راستا مشغول خدمتند، باید خود را موظف به انجام وظیفه و رفع گرفتاریهای امت شهید پرور و مظلوم دانسته، از دل وجان، به اصلاح امور آنان همّت گمارند، امكان ملاقات برای مطرح كردن دردها و محرومیتها و مشكلات را به آنان بدهند، با نهایت توضع و خوشرویی با آنها برخورد نمایند و از صمیم قلب بخواهند، كارشان را انجام دهند و از انداختن آنها به پیچ و خمها و كاغذ بازیهای اداری و معطّل كردن، ردّ كردن، جواب ندادن، سرگردان كردن و مشكل درست كردن برای آنان، سخت بپرهیزند و هرگز از خدمتگزاری به آنان خسته نشود.
امام حسین ـ علیه السلام ـ افراد خدمتگزار را تشویق كرده و توفیق رفع نیازهای مردم را از جمله نعمتهای الهی شمرده، می فرماید:
«انّ حوائج النّاس الیكم من نعم الله علیكم فلا تملّوا النّعم»[10]
همانا نیازمندیهای مردم به شما از نعمت های خدا بر شماست، بنابراین، از این نعمت ها خسته نشوید.
لازم به ذكر است كه امروز در جامعه ما، اسلام و جمهوری اسلامی، حاكم است و همه كسانی كه در این نظام، مشغول خدمت هستند، شغل، لباس و مسؤولیت آنان از نام اسلام و انقلاب اسلامی، مایه می گیرد و مردم، اعمال، رفتار و برخوردهای آنان را به پای اسلام و جمهوری اسلامی می گذارند. به همین جهت، همواره و بویژه در هنگام خدمت، باید هوشیار و بیدار بوده، از رفتار و برخورد مغایر با اخلاق اسلامی بپرهیزند و در خدمتگزاری، موازین اخلاقی را مراعات نمایند.
آفات خدمتگزاری
خدمتگزاری آفاتی دارد كه شخص خدمتگزار گاهی در حین عمل، دچارش می شود، مثل اینكه انگیزه خدمت رسانی او، الهی نباشد، بلكه برای جلب منفعت شخصی خدمت كند؛ قدمی بر می دارد، تا قدمی برایش برداشته شود، خدمت می كند، تا به نام و نانی برسد و شهرت و مقامی بدست آورد. یا به اهلش خدمت نمی كند و یا در حین خدمتگزاری موازین اخلاق اسلامی را زیر پا می گذارد.
گاهی نیز شخص خدمتگزار بعد از عمل، آسیب می بیند و خدمت خود را با به رخ كشیدن، منّت نهادن، اذیت و آزار كردن و ... تباه می سازد. اینك به عنوان نمونه به دو آفت مهمّ خدمتگزاری اشاره می كنیم:
الف ـ ریا
ریا یكی از آفتهای عبادت است [11] و خدمتی هم كه در راستای رضا و خشنودی و تقرّب به خدا باشد، نیز عبادت است. بنابراین ریا و نمایش خدمت، از آفات خدمتگزاری محسوب می شود. امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ می فرماید:
«كل حسنه لا یرادبها وجه الله تعالی فعلیها قبح الریاء و ثمرتها قبح الجزاء»[12]
هر نیكی و خدمتی كه بدان خوشنودی خدا اراده نشود، زشتی ریا بر چهره آن مانده و نتیجه اش پاداشی زشت است.
ب ـ منّت و آزار
یكی از نشانه های خدمت عبادی، آن است كه شخص خدمتگزار كارهای نیك خود را به رخ خدمت شوندگان نكشد، بر آنان منّت ننهد و اذیّت و آزارشان نرساند وگرنه عمل خویش را پایمال كرده است.
حضرت علی ـ علیه السلام ـ می فرماید:
«من منّ بمعروفه افسده»[13]
هر كس با كارهای نیك خود (بر دیگران) منّت نهد، تباهش می سازد.
و در جای دیگر خطاب به مالك اشتر و همه دولتمردان، هشدار می دهد كه مبادا خدمات عمومی و فعالیت های مردم را با منت و ... آلوده سازند:
«ایاك و المن علی رعیتك باحسانك ... فان المن یبطل الاحسان»[14]
مبادا با نیكی خود بر رعیّت، منّت بگذاری ... كه منّت نهادن نیكی را باطل می كند.
پی نوشتها:
[1] . شرح غررالحكم، ج 2، صفحه 389.
[2] . مستدرك الوسائل، ج 8، صفحه 353.
[3] . شرح غررالحكم، ج 2، صفحه 236.
[4] . اصول كافی، مترجم، ج 3، صفحه 239.
[5] . اصول كافی، مترجم، ج 3، صفحه 243.
[6] . نهج البلاغه، نامه 5، صفحه 839.
[7] . در جستجوی راه از كلام امام، دفتر ششم، صفحه 17 سپهر.
[8] . صحیفه نور، ج 12، صفحه 192.
[9] . رساله نوین، ج 4، صفحه 257.
[10] بحارالانوار، ج 74، صفحه 318.
[11] . شرح غررالحكم، ج 3، صفحه 99.
[12] . همان، ج 4، صفحه 545.
[13] . همان، ج 5، صفحه 473.
[14] . نهج البلاغه، نامه 53، صفحه 1031.