زندگی نامه ی ابن شهر آشوب
قسمت دوم
از نگاه ديگران
گفتهها و اظهار نظرهاي دانشمدان اسلامي چراغي است تا ما در پرتو آن، شخصيت علمي و شأن و منزلت معنوي مرداني چون ابن شهرآشوب را بهتر بشناسيم. پس با گفتار ديگران عظمت روحي و مقام علمي او را به نظاره مينشينيم:
1. علامه ميرمصطفي حسيني تفرشي (متوفي 1021 ق.) نقل ميكند:
«رشيد الدين محمد ... شهرآشوب، پيشواي طايفه شيعه و فقيه آنان، شاعري بليغ و نويسنده بود...»[1]
2. شيخ ابوعلي حائري (متوفي 1251 ق.) مينويسد:
«ابن شهرآشوب شيخ الطائفه است و پاية فضل او گفتگو ندارد.»[2]
3. شيخ حرّ عاملي (متوفي 1104 ق.) ميگويد:
«ابن شهر آشوب عارف به رجال و اخبار و احاديث، شاعر و اديب و جامع همة خوبيها بود.»[3]
4. علامه ميرزا حسين نوري (متوفي 1320 هـ . ق) مينويسد:
«فخر شيعه، تاج شريعت، افضل الاوائل و درياي متلاطم ژرفي كه ساحل ندارد، احياء كنندة آثار مناقب و فضائل، رشيد الملة و الدين شمس الاسلام و المسلمين ابن شهرآشوب فقيه، محدث، مفسر، محقق و ...»[4]
5. دانشمند رجالي و محقق ملا علي قراجه داغي ديزماري علياري (متوفي 1327 ق.) مينويسد:
«ابن شهر آشوب مازندراني، پيشواي طايفة شيعه ... و نويسنده بود.»[5]
چنانكه از كتابهاي نويسندگان برميآيد دانشمندان اهل تسنن آن طور كه از ابن شهرآشوب تجليل و به بزرگي ياد كردهاند، در حق كمتر كسي از علماي شيعه چنين كردهاند. اينك به گفتههاي يكي از آنان اشاره ميكنيم تا از اين رهگذر اندكي به شخصيت علمي و قدر و منزلت و شأن او بيشتر پي بريم.
صلاح الدين صفدي، يكي از عالمان بزرگ اهل سنت مينويسد.:
«محمّد بن علي بن شهرآشوب ... يكي از سرشناسان شيعه است. او درهشت سالگي قرآن را حفظ كرده بود و در علم اصول شيعه به حد نهايي رسيد. وي در علوم قرآني و مشكلات حديث و اخبار و لغت و نحو و موعظه در منبر ـ در زماني كه مقتفي خليفه عبّاسي در بغداد بود از ديگران تقدم داشت.»[6]
وفات
سرانجام ابن شهرآشوب، فقيه فرزانة اهل بيت عصمت و طهارت ـ عليهم السّلام ـ پس از گذراندن صد سال عمر و حدود هفتاد سال خدمت پر تلاش به تشيّع، با تحصيل، تعلم و تربيت، تحقيق و ترويج احكام الهي و تحمّل محنتهاي بسيار در راه دين و استحكام حوزههاي علوم ديني و رفع مسائل اجتماعي مردم و مشكلات شخصي زندگي، در شب جمعه 22 شعبان سال 588 ق. در شهر حلب به ديار باقي پركشيد و پيكر عزيزش را در نزديكي شهر در دامنة كوه جوشن، در جوار مرقد حضرت محسن بن ابي عبدالله الحسين ـ عليه السّلام ـ دفن كردند.[7]
پی نوشتها :
[1] . نقد الرجال، ص 323.
[2] . منتهي المقال، 283.
[3] . امل الآمل، ج 2، ص 285.
[4] . مستدرك الوسائل، ج 5، ص 310.
[5] . بهجة الامال في شرح زبدة المقال، ج 6، ص 513.
[6] . تأسيس الشيعه، آية الله سيد حسن صدر، ص 272.
[7] . اعيان الشيعه، ج 1، ص 82.