نشست تخصصي «موسيقي، رسانه و مديران موسيقي در ايران» عصر ـ 4 اسفندماه ـ در پژوهشكدهي فرهنگ و هنر برگزار شد.
به گزارش خبرنگار بخش موسيقي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در ابتداي اين نشست افشين داورپناه ـ پژوهشگر موسيقي ـ در سخناني گفت: به دليل ويژهبودن شرايط و اوضاع موسيقي در ايران لاجرم مديريت موسيقي در ايران هم به شكلي ويژه و متفاوت از خارج ايران است و بايد بگويم به هيچ وجه مديريت موسيقي در رسانه وجود ندارد.
وي ادامه داد: نكتهي مهم اين است كه اگر يك تلاش علمي بخواهد براي كمك به موسيقي در رسانههاي ايران انجام شود، نميتواند از الگوهاي غيرايراني استفاده كند. به نظر ميرسد ما به معني واقعي كلمه نه رسانهي مستقل در ايران داريم و نه موسيقي ما ميتواند از چتر حاكميت دولت خارج شود.
داورپناه خاطرنشان كرد: شما در خارج از كشور ميتوانيد به راحتي هر كنسرتي را اجرا كنيد، ولي در ايران نگاه به موسيقي كاملا دولتي است. شرايط موسيقي در ايران، خاص ايران است و اگر قرار است جامعهي آكادميك كمكي به موسيقي كند، بايد مناسب با الگوهاي جامعهي ايراني كمك كند.
اين پژوهشگر با بيان اينكه هيچ كاري از ديدگاه پژوهشي در حوزهي موسيقي انجام نشد، عنوان كرد: در ايران پژوهشهايي هم كه دراين زمينه انجام شده، به جايي نرسيدهاند. تصور من اين است كه بهطور عمومي مديران موسيقي در ايران به جاي اينكه بيشتر از حيث نگاه تاثيرگذار باشند، بيشتر امور اجرايي را مدنظر خود قرار دادند.
داوود پناه در پايان سخنانش خاطر نشان كرد: مديريت موسيقي در ايران راهرفتن بر لبهي تيغ است. تصور ميكنم مديريت موسيقي در ايران به نحوي است كه مديران موسيقي در تيرراس قرار دارند.
در ادامهي اين نشست دكتر محمد سرير ـ عضو هيات رييسهي خانهي موسيقي در مورد اين بحث دو زاويه را مدنظر قرار داد و گفت: اول بايد چگونگي فعاليت موسيقي در داخل رسانههاي ايران را بررسي كرد و سپس تحقيق كرد چه نكتههاي برجستهاي ميتواند كسي كه در اين حوزه فعاليت ميكند را موفقتر جلوه دهد.
سرير يادآور شد كه در زمينهي موسيقي در كشور ما، تنگناهايي وجود دارد، ولي رسانه بايد وظيفهي فرهنگي خود را انجام دهد.
او گفت: مشكلات رسانههاي ديداري ـ شنيداري در بخش مديريت موسيقي مشكل بيشتري دارند، چرا كه با توليد موسيقي مواجهاند.
وي افزود: بايد به نماهنگها و تصاويري كه در رسانههايمان عرضه ميشود، توجه كنيم. اگر نگوييم تعطيل است بايد بگوييم بسيار مهجور است. اگر بخواهيم فعاليتي هم در موسيقي انجام دهيم، بسيار دراين زمينه عقب هستيم، متاسفانه مديران ما گاهي به خود سانسوري دست ميزنند و نميدانند در بلندمدت بامشكل مواجه ميشود.
سرير همچنين گفت: اولين قدم كه بايد در جنبههاي مختلف موسيقي ايران بشناسيم، اين است كه بدانيم در چه بستري هستيم و با چه گذشتهاي بايد هدفگذاري مشخص و جامع براي ارتقاي موسيقي ايراني داشته باشيم.
در بخش ديگري از اين نشست عباس سجادي ـ پژوهشگر موسيقي ـ بيان كرد: اگر رسانهي ما يك رسانهي ملي است، بايد به نيازهاي ملي بپردازد. من نظرم اين است كه در صداوسيما، موسيقي جايگاه جدي خود را پيدا نكرده است.
او افزود: خيلي از برنامهسازان از موسيقي فقط به عنوان ميان برنامه استفاده ميكنند، آن هم با تصاويري نادرست كه سنخيتي با موضوع كلي ندارند.
سجادي معتقد است: در ايران تعريفي از موسيقي فاخر نشده و نياز به شنيدن موسيقي مناسب در جامعهي ضروري به نظر ميرسد و با همين سرعتي كه تغييرات به خود گرفتهاند، موسيقي ميتواند نقشآفريني داشته باشد.
او تاكيد كرد: اساسيترين نكته بحث ترانه و كلام است تا اندازهاي كه در چند سال گذشته بسياري از ترانههاي خارجي از ترانههاي ايراني گرفته ميشوند.
سجادي بيان كرد كه نظرات سختگيرانهاي در رسانه ما هست و نگاهي كه به كلام وجود دارد، نگاه خوبي نيست. موسيقي ما كاملا آزاردهنده شده و به فضاي غيركارشناسانه ميپردازد.
او در پايان سخنانش يادآور شد: ما با پديدهي موسيقي زيرزميني مواجه هستيم، بايد توجه كنيم موسيقي مانند باران است، هنگامي كه ميبارد روي زمين جاري ميشود، اگر آن را هدايت نكنيم خرابي به بار ميآورد، اما اگر موسيقي زلال روي زمين جاري شود، موسيقي فاخري را به وجود ميآورد كه ما دراين چند سال به دنبالاش ميگرديم.