0

ساز و کارهای تعلیم و تربیت در عصر ظهور قسمت چهارم

 
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

ساز و کارهای تعلیم و تربیت در عصر ظهور قسمت چهارم




ساز و کارهای تعلیم و تربیت در عصر ظهور

قسمت چهارم

21.‌ وحدت معقول انساني

دوري و اختلاف انسان ها از همديگر و كينه‌ورزي نسبت به هم، چند پارگي فرهنگي و عقيدتي، خواست ها و اهداف متضاد و چندگانه، ارزش ها و هنجارهاي گوناگون و… از تهديدات مهم جامعه بشري و عامل ركود و خمودگي فكري و فرهنگي است. اين مسأله به حدي است كه برخي از متفكران انسان را گرگ انسان مي‌ دانند.


علت تنازع وتفرقه انسان ها هرچه باشد و به هر شكلي صورت گيرد(شكاف هاي مذهبي، فرقه اي، قومي، زباني، نژادي و… )، تاريخچه اي به فراخناي زندگي بشري دارد و بسياري از جنگ‌ها، ستيزه‌جويي هاي فرسايشي، تجاوزگري ها و… ثمرة آن است. يكي از برنامه هاي اساسي پيامبران، نزديك ساختن انسان ها به همديگر، تأليف قلوب، تعميق مهرورزي و محبت است؛ يعني، تشكيل امت واحده و بازگرداندن انسان ها به فطرت و سيرت واقعي خود. در پرتو اين اتحاد و همدلي است كه انسان‌ها، يك فرهنگ و آيين واحد را پذيرا بوده و يك هدف و برنامه براي زندگي خواهند داشت. اگر انسان ها در جامعه واحد جهاني گرد هم نيايند و بر تنازع ها و تعارض هاي فرهنگي و سياسي و… پافشاري كنند، هيچ برنامه تربيتي و فرهنگي مؤثر نخواهد بود و مشكلات انسان ها همچنان باقي خواهد ماند.


پس لازمة رشد فكري و اخلاقي مردم، شكل‌گيري امت واحده و فرو كاستن از جدايي‌ها، ستيزش‌ها، افكار متفاوت و ارزش هاي چند‌پاره است؛ امري كه در عصر ظهور به طور كامل محقق شده و همة اختلافات، كينه ها و مذاهب و… برطرف مي‌ گردد:


«يقوم قائمنا… ثم يجمعهم علي امرٍ واحدة» ؛ « آن گاه كه قائم ما قيام كند… همه را بر يك فكر و مرام و احد گرد مي‌ آورد».


«… ليرفع عن الملل و الاديان الاختلاف» ؛ «اختلافات و پراكندگي را از ملت ها و اديان بر مي‌ دارد».


آن حضرت الفت و دوستي در دل مردم ايجاد مي‌ كند و بغض و خصومت را برطرف مي‌ سازد:


‌«يؤلف بين قلوب مختلفة» ؛ «… بين قلب هاي گوناگون الفت ايجاد مي‌ كند».


«لذهبت الشحناء من قلوب العباد» ؛ «كينه ها از قلب هاي بندگان مي‌ رود».


«اذا قام القائم جائت المزاملة…» ؛ «زماني كه قائم قيام مي‌ كند، دوستي واقعي و صميميت حقيقي پياده مي‌ شود».


22. فراگيري و تعميم تربيت

يكي از انگاره هاي اهميت دار در تربيت و بالندگي اخلاقي و روحي انسان‌ها، فراگيري و شمول آن به همة افراد اجتماع است؛ يعني همگان بايد در سطوح و مراحل مختلف زندگي، از برنامه هاي تربيتي و اخلاقي برخوردار شده و به تزكيه و تهذيب نفس و حكمت‌آموزي و خردورزي بپردازند. اگر بخش هايي از اجتماع ـ ولو اندك ـ از طهارت نفس و اخلاق فاضله بي‌بهره باشند، آن را به تباهي كشانده و مانع تأثير برنامه هاي تربيتي مي‌ شوند. مهم تر از آن، افراد هنجار شكن و تباه‌گر، خود از موانع اصلي تعليم و تربيت بوده و همواره درصدد انحراف و اغواي ديگران و افساد جوامع بر مي‌ آيند. به همين جهت تعليم و تربيت واقعي، آن است كه شامل همة افراد بشر بوده و براي همگان، راه‌كارهاي مناسب اصلاح و بازسازي اخلاقي ارائه دهد.


در عصر ظهور، تعليم و تربيت، جهاني، فراگير و كارآمد بوده و شامل همه گروه هاي سنّي، فكري، اعتقادي، سياسي، جغرافيايي و… مي‌ شود. كسي نيست كه از اين هدايت‌گري و تربيت ها بي‌بهره باشد و همچنان بر تباهي و ناراستي خود باقي بماند. در روايات آمده است:


«لايبقي كافرٌ الاّ اَمن و لاطالِحٌ الاّ صَلَحَ» ؛ «روي زمين كافري باقي نمي‌ماند جز اينكه ايمان مي‌ آورد و شخص ناشايستي نمي‌ماند، جز اينكه به صلاح و تقوا مي‌ گرايد».


«يقيم الناس علي ملّتي و شريعتي و يدعوهم الي كتاب ربّي» ؛ «مردم ]جهان[ را به ملّت و آيين من در مي‌ آورد و آنان را به كتاب پروردگار من دعوت مي‌ كند».


طبق روايت امام باقر (عليه السلام) نيز آن حضرت دست خود را بر سر تمامي بندگان خدا مي‌ گذارد و عقول آنها را متمركز و اخلاقشان را كامل مي‌ كند (اذا قائم قائمنا وضع يده علي رؤوس العباد فجمع به عقولهم و اكمل به اخلاقهم) .


23. بهره‌وري از هدايت هاي كلامي

يكي از مؤلفه هاي مهم و تأثيرگذار در تعليم و تربيت، بهره‌وري از كلام نافذ و تأثيرگذار و بيان صريح و مهرورزانه خواسته ها و ايده ها است. رسول گرامي اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) در شيوة تربيتي خود، از روش كلامي مستقيم بهرة كاملي مي‌ برد و با سخنان نوراني و رساي خود، بر روح و روان مخاطبان تأثير گذاشته و تا ژرفاي وجود آنها نفوذ مي‌ كرد. اين شيوه، همواره مورد توجه بوده و به خصوص از سوي اساتيد اخلاق و مربّيان نفوس به كار گرفته مي‌ شد. بيان صميمي و شفاف نكات اخلاقي و تربيتي و آگاهي بخشي دربارة خير و شرّ، سعادت و ضلالت، نور و ظلمت، راستي و كژي، ارزش ها و ناهنجاري ها و…، موجب رشد فكري و اخلاقي انسان شده و او را از غفلت، بي‌خبري و جهالت خارج مي‌ كند.


حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) هنگام ظهور و از كنار خانه مكرّم الهي، برنامه هاي خود را با سخنان نوراني و روشن آغاز مي‌ كند و مردم جهان را با آموزه هاي ديني و وحياني و ارزش هاي بايسته انساني آشنا مي‌ سازد و آنها را به نيكي‌ها، حقايق و كتاب الهي دعوت مي‌ كند. تأثير كلام رسا و دلنشين آن حضرت در هدايت و تربيت انسان ها و خرورزي و دانايي آنان قابل انكار نيست. در روايات آمده است:


«يدعو الناس الي كتاب الله و سنّة نبيّه و الولاية لعليّ بن ابي طالب…» ؛ «او مردم را به سوي كتاب خدا، سنت پيامبر و ولايت علي بن ابي طالب … دعوت مي‌ كند».


«… يحق الحق بكلماته و يقطع دابر الكافرين» ؛ «او حق را با كلماتش تأييد مي‌ كند و پشت كافران را در هم مي‌ شكند».


امام باقر (عليه السلام) مي‌ فرمايد:


«مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) از مكه به هنگام نماز عشا ظهور مي‌ كند؛ در حالي كه پرچم و پيراهن و شمشير پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) را به همراه دارد و چون نماز عشا را خواند، فرياد بر مي‌ آورد: اي مردم! شمارا به ذكر خدا و به ايستادنتان در برابر خدا ]در روز قيامت[ متذكر مي‌ شوم؛ در حالي كه حجتش را ]در دنيا[ بر شما تمام كرده است و پيامبران را مبعوث نموده و قرآن را فرو فرستاده است. خداوند به شما فرمان مي‌ دهد كه به او شرك نورزيد و فرمانبر او و پيامبرانش باشيد. آنچه را قرآن امر به احياي آن كرده است، احيا و زنده كنيد و آنچه را كه امر به نابودي آن كرده است، نابود سازيد و ياوران راه هدايت باشيد و بر تقوا و پرهيزگاري همكاري نماييد؛ زيرا دنيا، فنا و زوالش فرا رسيده و نفخة وداع سرداده است. من شما را به سوي خدا و رسولش و عمل به كتاب او و نابودي باطل و احيا و زنده ساختن سيرة پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) دعوت مي‌ كنم. آن‌گاه در ميان 313 نفر از يارانش ظهور مي‌ كند» .


24. شرورزدايي از جامعه

يكي از اصول مسلم در تعليم و تربيت انسان، ريشه‌كني شرور و ناراستي ها از اجتماع و حذف منكرات و رذايل در هر سطح و مرتبه اي است؛ يعني، در كنار تربيت فردي، بايد به تربيت جمعي پرداخت و براي اين كار ابتدا بايد عوامل و اسباب برانگيزانندة كژروي و رذيلت‌گرايي را از بين برد و با هرگونه ناراستي و منكر برخورد جدّي و ريشه اي نمود. هرگونه تساهل و تسامح در برابر شرور و مفاسد و پذيرش كوچك ترين انحراف و انحطاط در جامعه، منجر به شيوع و گسترش آنها و عادي شدن ارتكاب معاصي و منكرات مي‌ شود. جامعة سالم و تربيت شده، جامعه اي است كه به قبح و زشتي انحرافات و ناهنجاري‌ها، يقين داشته باشد و با توجه به پيامدهاي سوء و ويرانگر آنها، وجود آنها را برنتابد.


در عصر ظهور اين برنامة تربيتي و اخلاقي به جدّ پيگيري شده و شرور و ناراستي ها از سطح جامعه زدوده مي‌ شود. اين مسأله هم در راستاي تربيت ديني و امر به معروف و نهي از منكر است و هم براي حاكميت قوانين اخلاقي در اجتماع از سوي حكومت جهاني مهدوي پيگيري مي‌ شود.


«… يمحو الله به البِدَعَ كلّها و يميتُ الفتن» ؛ «خداوند همة بدعت ها را به وسيله او نابود مي‌ سازد و همة فتنه ها را به دست او از ميان بر مي‌ دارد».


«يذهبُ الشرّ و يبقي الخير … يذهب الزّنا و شرب الخمر و يذهب الربا» ؛ « شرّ از بين مي‌ رود و خير باقي مي‌ ماند…زنا و شراب‌خواري و ربا ريشه‌كن مي‌ شود».


«… يعمل بكتاب الله لايري فيكم منكراً الاّ انكره» ؛ «… او به كتاب خدا عمل مي‌ كند و زشتي در شما نمي‌بيند؛ مگر اينكه از آن نهي مي‌ كند».


«… تعدم الفتن و الغارات و يكثر الخيرُ و البركات» ؛ «]به وسيله مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)‌[، فتنه ها و چپاولگري ها از بين مي‌ رود و خيرات و بركات بسيار مي‌ شود».


«به يمحق الله الكذب و يذهب زمان الكلب…» ؛ «خداوند به دست او دروغ‌گويي را از بين مي‌ برد و روزگار سخت را برمي‌اندازد».


25. اجراي بهينة قوانين الهي

پايبندي به دستورات و تكاليف ديني (قوانين الهي)، راز پويايي و ماندگاري جوامع و راه درخشان بهْ‌‌روزي و رستگاري انسان ها است. عدم اجراي كامل و بهينة آنها يا به كار بستن ناقص و ضعيف آنها در اجتماع، موجب زوال و فروكاهيدگي آن و زندگي مضطرب، نابسامان و غير الهي مي‌ شود. سستي در اجراي حدود الهي، عمل به قوانين بشري مخالف با دستورات ديني، تبعيض و برخورد چندگانه با تكاليف ديني، تفسير و تحليل شخصي و نادرست از آنها و… موجب دوري بشر از خدا و معنويت شده و او را در گرداب ناملايمات و كاستي هاي اخلاقي مي‌ اندازد. «عصر ظهور» دوران رهايي انسان از اين كاستي ها و ناراستي ها در پرتو عمل به دستورات الهي ـ به خصوص ارزش هاي اخلاقي ـ و برپاداشت قوانين ديني و آموزه هاي وحياني است.


«لايبقي موضع قَدَم الاّ وطئهُ و اقام فيه الدّين الواجب لله» ؛ «جاي پايي در روي زمين نمي‌ماند جز اينكه به آنجا گام مي‌ نهد و آييني را كه از سوي خداوند واجب گشته، اقامه مي‌ كند».


«… يُمهّد الارض و يُحيي السنّةو الفرض» ؛ «زمين را مهد ]زندگي[ مي‌ سازد و سنّت و واجبات ]ديني[ را زنده مي‌ كند».


«… يقيم حدود الله و يحكم بحكم الله» ؛ «مهدي حدود الهي را اجرا مي‌ كند و به حكم خداوندي، حكم مي‌ نمايد».


دربارة ياران خاص حضرت (نجباء، ابدال و اخيار) نيز آمده است:


«… فيقيم ماشاءالله ان يُقيم» ؛ «آنها برپا مي‌ دارند آنچه را كه خداوند اراده فرموده اقامه شود».


نتيجه‌گيري

عصر ظهور، دوران رويش و نوزايش اخلاقي، فكري، اعتقادي، و سياسي انسان و حاكميت قانون الهي، نظم اخلاقي، خردورزي فاضله و طهارت نفس و جامعه است و اين با بصيرت اخلاقي به دست مي‌ آيد. با دستيابي انسان به رشد فكري و اخلاقي، تمامي ظرفيت ها و توانايي هايش شكوفا مي‌ گردد و بسترهاي فروروي او در ناراستي‌ها، آلودگي ها و تباهي ها برچيده مي‌ شود. درفصل نخست، «بايستگي دستيابي انسان به بصيرت اخلاقي جهت فروكاستن از ناراستي ها و مشكلات بشر و رسيدن او به يك جامعه برتر اخلاقي و ديني» روشن گرديد. براساس آن، اگر در جامعه انساني، اخلاق رواج داشته باشد و بصيرت اخلاقي حكمفرما شود، بي ترديد آن جامعه از آرامش، سلامت و پاك‌زيستي بالايي برخوردار خواهد بود. بصيرت اخلاقي،خردورزي فاضله اي است كه از اخلاق الهي و طهارت روح و تعليم و تربيت واقعي به دست مي‌ آيد و بر روشن‌بيني و نيك‌انديشي انسان، اثري عميق دارد. اين نوع بصيرت، در شناخت حق از باطل، عيوب فرد و جامعه، شناخت احكام الهي و موانع رشد و راه نجات و رستگاري، به انسان ياري مي‌ رساند. در پرتو اين رويكرد، بين جنبه هاي عقلي و فطري انسان و تربيت و تزكيه او در جهت رشد و تعالي معنوي و روحي پيوند برقرار مي‌ شود و انسان با دو بال عقل و اخلاق و دانايي و پارسايي، قله هاي كمال را در مي‌ نوردد و مشكلات ناشي از رذايل اخلاقي و فزون‌خواهي را از خود و جامعه مي‌ زدايد.


پرسش اساسي اين بود كه در عصر ظهور، با چه ساز و كارها و مكانيسم هايي، «بصيرت اخلاقي» قابل دستيابي است؟ در واقع دغدغه اصلي اين بود كه آيا واقعاً امكان اصلاح كامل جامعه بشري وجود دارد؟ در اين صورت چگونه و با چه سازوكارهايي اين اصلاح و تحوّل مثبت در انسان ها و جوامع به وجود مي‌ آيد و كاستي ها و ناراستي ها ريشه‌كن مي‌ شود؟


با مراجعه به روايات و تفاسير، به روشني در مي‌ يابيم كه با ظهور حجت حق و امام كل، حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، تغييرات و دگرگوني هاي فراواني در اخلاق، رفتار و پندار انسان ها صورت مي‌ گيرد. او با شيوه ها و سازوكارهاي متنوع و فراگيري كه در جهت هدايت، تربيت، اصلاح و تعليم آنان اتخاذ مي‌ كند، زمينه هاي رشد فكري و اخلاقي انسان ها را فراهم مي‌ سازد و راه هاي خير و سعادت، فضيلت و پاكي و كمال و تعالي را بر روي آنان مي‌ گشايد. در واقع با سازوكارهاي گوناگون فرهنگي، اخلاقي،علمي، عبادي، حكومتي و… در سطوح و لايه هاي مختلف، به پاك‌زيستي و بهْ‌‌سازي فراگير و همه جانبه انسان ها همّت مي‌ گمارد و متناسب با نيازهاي جمعي و فردي، برنامه هاي تربيتي و هدايتي خود را اجرا مي‌ كند.


مهم ترين هدف در رساندن انسان به «بصيرت اخلاقي»، بالا بردن زمينه هاي خردورزي و فضيلت شناسي، زدودن حجاب هاي ظلماني فكر و روح، آشنايي و پيوند با مبدأ و فرجام بشر و رسيدن به كمال نهايي (عبوديت و قرب الهي) است. پيامد و دستاورد اين پاك‌زيستي و فضيلت‌گرايي، شكل‌گيري جامعة مطلوب انساني و قرار گرفتن آدمي در مقام و منزلت واقعي خود و دوري او از جنگ، تجاوزگري، نا امني، تبعيض، فساد و افسادگري، قتل، حرص و آز، منكرات و… است.


اميد است خداوند متعالي ديدگان ما را به جمال دلاراي امام هدايت‌گر و پيشواي عدل‌گستر روشن كند و همگان به زودي شاهد اين مدينة فاضلة الهي و جامعة برين اخلاقي باشيم.


اي لب لعل ماه تو، كعبة وصل عارفان


خال گره گشاي تو، رونق بزم عاشقان


آينة نگاه تو، تبلور شكوه حق


دست بهارانة تو، حيات‌بخش انس و جان


روز به روز، شب به شب، چشم افق مي‌ نگرد


تا كه مگر طلعت نوراني تو شود عيان


هاتف عشق كي دهد مژدة تكبير تو را


خموش شد، چشمة بردباري منتظران

 

لحظه به لحظه عالمي، دل‌نگران و مضطرب
شكسته شد بي‌تو ستون استقامت جهان
قيام آسماني‌ات، نويد صلح و زندگي
طليعة ظهور تو، شفاي جان خستگان

زبس كه انتظارها، كشيده‌ايم در رهت


نشسته در مُحاق خون، هلال چشم دوستان


ستارة سعادت بشر تويي، طلوع‌نما


منظر دلگشاي تو، نمازگاه عرشيان


(پارسا)

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

جمعه 6 اسفند 1389  1:21 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها