پنج نكتهاى كه بايد درباره غيبنما بدانيد غيبنما (با عنوان فرعىِ طلوعِ عقلى كلى در هستى ممكن) به قلمِ محمد رضا عابدى شاهرودى، به همتِ انتشارات تحسين، به چاپ رسيد و بى سر و صدا روانه بازار شد. همانطور كه كتابهاى زيادى درباره امام زمان نوشته مىشود، غيبنما هم كتابى درباره زندگىِ امام زمان بود. اما با اين حال، چرا اين طور قلمداد مىشود كه غيبنما، يك اتفاق در حوزه ادبياتِ دينى و مذهبى است؟ چه عواملى باعث شده است كه غيبنما، به اندازه فاصله ميانِ عطارد تا پلوتون، از سايرِ آثارِ مشابه، فاصله بگيرد. در اينجا ما قصد داريم كه به مهمترين نكاتى كه در اين حوزه وجود دارد، اشاره كنيم. نكاتى كه هر نويسنده و خوانندهاى در حوزه ادبيات دينى و مذهبى، بايد از آن آگاه باشد.
۱. كتابهاى زيادى درباره زندگىِ امام زمان نوشته و چاپ مىشوند. اكثرِ اين كتابها، مجموعه روايات و احاديثِ مربوط به زندگىِ امام زمان را جمع آورى مىكنند. كتابهاى ديگر هم حاوىِ مجموعه خاطراتِ كسانى است كه به محضرِ آن حضرت، نائل آمدهاند. كم و بيش همه كتابهاى مهدوى، در همين حيطهها نوشته مىشوند. اما اگر فكر مىكنيد كه در غيب نما هم ماجرا همين طور است، بايد بگويم كه كاملاً اشتباه مىكنيد.
غيبنما همانطور كه در عنوانِ روى جلدش آمده است، مجموعه داستانهاى كوتاه درباره زندگى امام زمان است. بنابراين اين كتاب، اولين كتابى است كه يك دوره از زندگىِ امام زمان را به صورت ده داستان كوتاه، به رشته تحرير در مىآورد. دورهاى كه از پيش از تولد آن حضرت آغاز مىشود و به دورانِ بعد از غيبتِ ايشان مىرسد.
۲. غيبنما فقط مجموعه داستانهاى كوتاه نيست، بلكه همانطور كه در مقدمهاش آمده است، مجموعه شبهِ داستانِ كوتاه است. عنوانِ شبهِ داستان، از عناوينِ ابداعىِ نويسنده اين كتاب است كه به طورِ مفصل، در مقدمه آثارش به آن پرداخته است. شبهِ داستان، نه داستان است و نه فيلمنامه و نه تلفيقِ ميانِ اين دو، بلكه بيشتر، مرزِ ميانِ اين دو است.
شبهِ داستان دريچه جديدى به سوى ادبياتِ داستانى مىگشايد و مرزهايش را وسيعتر از قبل مىكند. با اين قالب، شما تقريبا مىتوانيد هر چيزى كه بخواهيد را به داستان تبديل كنيد. با اين قالب، هيچ تفاوتى ميان نوشتنِ داستان، شعر، مقاله و پژوهش علمى وجود ندارد.
۳. استفاده از تكنيكهاى نگارشىِ كاملاً جديد، يكى ديگر از نكاتى است كه غيبنما را از سايرِ آثارِ مشابه جدا مىكند. به عنوانِ نمونه، استفاده از تكنيكِ نگارش در لحظه و استفاده از ساختارهاى تصويرى، از نكاتى است كه در نگارشِ اين مجموعه، به كار گرفته شده است.
نگارشِ در لحظه، سبكى از نوشتن است كه همه تصميمات و شخصيتپردازيها و اتفاقات، در لحظه اتفاق مىافتند و در اثر نوشته مىشوند. ساختارهاى تصويرى، سبكى از تصوير سازى است كه به نحوهاى از ساختار اشاره مىكند كه به ديدنِ نوشتن در متن، مىرسد.
۴. شايد تنها كلمهاى كه به نظر برسد به داستانهاى مهدوى ارتباط ندارد، طنز باشد. اما با اين حال، غيبنما اولين مجموعهاى است كه طنز را واردِ داستانهاى مهدوى مىكند. اين طنز، چه به عنوانِ طنزِ نگارشى و چه به عنوان طنزِ شخصيتى، در مجموعه داستانهاى اين كتاب وجود دارد.
اما بايد به اين نكته توجه داشت كه طنزِ مورد استفاده (كه هم شاملِ طنز نگارشى و هم كلامى و موقعيتى است) در بيان چه مواردى به كار مىرود؟ طبيعتى است كه طنز در اين مجموعه براى برجستهتر كردن اتفاقات و شخصيتهايى به كار مىرود كه با بزرگ شدنِ جنبه طنزشان، بهتر روشن و آشكار مىشوند. بنابراين در اينجا، طنز به معناى شوخيهاى عادى و سر به سر گذاشتهاى عادى، به كار نمىرود.
۵. و نكته آخر، كُلاژى است كه داستانهاى كتاب را به هم پيوند مىزند. در اين مجموعه شبهِ داستان، شما درباره زندگى امام زمان مىخوانيد، ياران و نايبانِ ايشان را مىشناسيد، با اسرار و رموز روبرو مىشويد و كرامات و معجزات آن حضرت را مىخوانيد. غيب نما، تازه اولين قسمت از اين مجموعه بزرگ است.