0

كنكور و دانشگاه / ۸ روش موثر برای موفقیت در دانشگاه

 
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:كنكور و دانشگاه / نگاهی به تاریخچه آموزش علوم پایه در ایران

 

نگاهی به تاریخچه آموزش علوم پایه در ایران


  نگاهی به تاریخچه آموزش علوم پایه در ایراننخستین خبر از ورود علوم جدید در ایران را در كتاب تاریخ ایران، نوشته سرجان مالكوم می خوانیم.جان مالكوم كه بین ۱۸۰۰ تا ۱۸۱۰ میلادی، سفیر انگلیس در دربار فتحعلی شاه قاجار بود، می نویسد:«درسایر علوم، اهالی حالیه ایران، مثل مردم قدیم این ملك اند. از ریاضی كم سررشته دارند و نجوم را هم بیشتر به جهت تعیین اوقات و احكام رایجه تحصیل می كنند. و این علم است كه جمیع ملت از پادشاه تا گدا، به آن اعتقاد دارند. قواعد بطلمیوس درباب صور و حركات اجرام سماویه و هیئت و سطح زمین معتقد ایشان است. در این اواخر مختصری از قواعد كاپرنیكس با شرح نیوتان در فارسی ترجمه شده است بلكه سبب ترقی مردم در این باب شود و چند نفری هم تحصیل كرده اند. لكن محتمل نیست كه این گونه انواردانش به زودی ظلمت زدای ابر جهالتی كه هم از قرن های دراز محیط به آفاق مملكت بوده، شود. از جغرافیا من حیث هو علم خبر ندارند... از علم مساحت و پیمایش زمین نیز مقدری باخبرند كه همین قطعه از كره را كه در تصرف ایشان است نمی توانند به هیچ طور درست تحدید و تحطیط كنند... آن چه در عهد پادشاهان مقتدر و كاردان اندوخته شده است، در حكومت سلاطین جاهل ضعیف، بر باد رفته است... تا به حال بنابر تغییرات ملكی و انقلابات دولتی، دریای دانش در ایران علی الاتصال در جزر و مد بوده و مادامی كه مردم این ملك در تحت حكومت بی ثابت و بالغلبه اند، بر همین نهج خواهد بود.» (تاریخ ایران، جان مالكوم، جلد دوم، در بیان علوم صنایع اهل ایران، ص ۵۹۸ تا ۶۰۰) جالب است كه وقتی دولت ایران در تلاش آن بود كه با استفاده از آموزش های علمی و فنی مستشاران فرانسوی، به سرپرستی ژنرال گاردان مانع حمله روسیه شود و ثباتی در كشور فراهم آورد «به علت تحریكات و پول افشانی های انگلیس، بالاخره در ربیع الاول ۱۲۲۴ [این هیات] به ترك ایران مجبور گردیدند و به همین جهت اقدامات مفیدی كه انسان در مدت كوتاه اقامت خود در ایران شروع كرده بودند و ممكن بود برای این همه سپاه و سلاح این كشور بنیان بسیار خوب و صلاحی باشد، چنانكه می بایست نتیجه ثابتی ندارد. (تاریخ موسسات تمدنی جدید در ایران، جلد اول، دكتر حسین محبوبی اردكانی، دانشگاه تهران، ص ۷۴) این هیات بنابر درخواست فتحعلی شاه به فرمان ناپلئون به ایران آمده بودند با خروج هیات فرانسوی از ایران، مستشاران نظامی و سیاسی انگلیسی به ایران آمدند و به آموزش نظامیان و تجهیز نیروها پرداختند. اما نه آموزش فرانسوی ها و نه انگلیسی ها، مانع از شكست ایران در برابر روسیه نشد و ایران برای توقف جنگ ناچار به قبول دو عهدنامه گلستان و تركمانچای شد و بخشی از شمال ایران به روسیه واگذار شد.شكست ایران از روسیه حكومتگران را با پرسش های جدی روبه رو كرد: پرسش این كه چرا شكست خوردیم؟ لشكریان روسیه چه داشتند كه ما نداشتیم؟ چگونه می توانیم عقب ماندگی های خود را جبران كنیم؟
در پاسخ این پرسش ها، اصلاح طلبان جامعه، عامل پیروزی دشمن را نظم و قانون و علم و فن تشخیص دادند و راه چاره را برای جبران عقب ماندگی ها در اعزام محصل به خارج، تاسیس مراكز علمی و فنی، استخدام معلم و صنعتگر ماهر خارجی، انتشار روزنامه، ترجمه و چاپ كتاب های علمی و فنی یافتند.«امروزه جهان سوم دارد به كندی به این تشخیص نزدیك می شود كه در تحلیل نهایی، تسلط در علم و تكنولوژی جدید و استفاده از آن چیزی است كه اساساً شمال را از جنوب متمایز می سازد. سطح زندگی یك ملت بستگی به علم و تكنولوژی دارد. شكاف رو به افزایشی كه در اقتصاد و سلطه بین جنوب و شمال ملاحظه می كنیم اساساً فاصله در علم و تكنولوژی است.»(مقدمه ای بر آموزش علوم و تكنولوژی در توسعه جنوب، پروفسور عبدالسلام، شركت انتشارات علمی ۱۳۶۹)برای اجرای این كارها، در زمان فتحعلی شاه جمعاً هفت نفر، یك بار دو نفر و چهار سال بعد چهار نفر به انگلیس اعزام شدند تا علم و فن بیاموزند. میرزا صالح شیرازی كه در ۱۲۳۰ ق / ۱۸۱۵ م. جزء گروه دوم اعزام شد به تحصیل حكمت طبیعی (فیزیك _ شیمی...)، زبان لاتین، فرانسه، انگلیسی و صنعت چاپ پرداخت و در بازگشت از انگلیس یك دستگاه چاپ به ایران آورد و با عنوان مهندس به كارهای سیاسی پرداخت و نخستین روزنامه به نام «كاغذ اخبار» را منتشر كرد. میرزا صالح را از نخستین مروجان علم جدید در ایران می دانند.
در زمان محمدشاه قاجار هم پنج نفر محصل به فرانسه اعزام شدند. یكی از آنها میرزا زكی مهندس مازندرانی است كه پس از بازگشت به ایران و افتتاح دارالفنون مترجم بعضی از معلمان خارجی دارالفنون شد. میرزا زكی مترجم نخستین كتاب فیزیك است كه به فارسی نوشته و چاپ شده است. این كتاب را مسیوكریزز (كریشش اتریشی، از گروه نخستین معلمانی كه به ایران آمدند و فیزیك و شیمی تدریس می كردند) نوشته، كه پس از ترجمه در سال ۱۲۳۶ ش به چاپ رسید.
• تاسیس دارالفنون
دارالفنون به همت و علاقه و دستور میرزا تقی خان امیركبیر پایه گذاری شد. امیركبیر در سفرهایی كه همراه نمایندگان ایران به روسیه و عثمانی كرده بود، با تمدن جدید اروپایی آشنا شد. او در بازدیدی كه از مدارس كرد متوجه شد كه حتی كر و لال ها را آموزش می دهند. او در روسیه از مدارسی بازدید كرد كه توسط فرانسوی ها و اتریشی ها دایر شده بود و در آنها اقسام علوم و فنون و صنایع و حرف تدریس می شد. در مسكو، در آن زمان ۱۶۶ مدرسه از این نوع وجود داشت.امیركبیر در سال ۱۲۲۸ ش به ساختن مدرسه دارالفنون در تهران فرمان داد. نقشه ساختمان را میرزا رضای مهندس باشی، كه از محصلین اعزامی به انگلیس در زمان فتحعلی شاه بود، ظاهراً از روی نقشه سربازخانه ای در انگلیس تهیه كرد.هدف از تاسیس این مركز علمی و فنی آموزش و ترویج علوم و فنون اروپایی بود. برنامه كار آموزش در دارالفنون با استخدام شش نفر معلم اتریشی و یك نفر ایتالیایی آغاز شد. رشته های تحصیلی دارالفنون بیشتر نظامی و شامل پیاده نظام، سواره نظام، توپخانه، مهندسی، پزشكی و جراحی، داروسازی و كان شناسی بود. در تمام این رشته ها علوم طبیعی و ریاضی تدریس می شد. دانشجویان به طور عملی و نظری مطالب را می آموختند.
دانشجویان این مركز در ابتدا از میان شاهزادگان، اشراف و اعیان كه خواندن و نوشتن می دانستند انتخاب می شدند.در دوره های بعد از میان طبقات متوسط هم تعدادی پذیرفته شدند. تحصیلات رایگان بود و علاوه بر خوراك، سالیانه دو دست لباس و كمك هزینه هم به آنها داده می شد.ناصرالدین شاه در ابتدا به دارالفنون و گسترش دانش بسیار علاقه مند بود. به طور مرتب در آنجا حضور می یافت و معلمان و محصلان را تشویق می كرد. در امتحانات حاضر می شد و به افرادی كه فعالیت موثر داشتند جایزه می داد. او عموی خود علی قلی میرزا «اعتضاد السلطنه» را كه از دانشمندان زمان خود بود و تالیفات بسیار داشت به ریاست دارالفنون برگزید و مرتب در جریان امور مدرسه قرار می گرفت.
• آموزش در دبیرستان
۴۳ سال پس از تاسیس دارالفنون، نخستین دبستان به سبك جدید در سال ۱۳۱۲ قمری به همت میرزا رشدیه در تبریز تاسیس شد. چهار سال بعد به دعوت میرزا علی خان امین الدوله وزیر مظفرالدین شاه، میرزا حسن به تهران آمد و مدرسه رشدیه را در تهران بنا گذاشت. (۱۳۱۵ ق) در همین سال انجمن معارف در ایران تشكیل شد و اقدام به تاسیس مدرسه علمیه كرد.مدرسه علمیه دارای دو بخش ابتدایی و متوسطه بود و آن را «مدرسه علمیه و ابتدائیه» می نامیدند.بخش ابتدایی چهار سال و بخش متوسطه سه سال بود. ریاست مدرسه را علی خان ناظم العلوم بر عهده داشت. او از شاگردان قدیم دارالفنون و از فارغ التحصیلان مدرسه پلی تكنیك سن سیر پاریس بود كه پیش از این در دارالفنون به تدریس مشغول بود و سه سال هم مدیر مدرسه همایونی اصفهان شد. یك سال پس از تاسیس، علی خان از مدیریت استعفا داد و به جای وی مخبرالسلطنه هدایت انتخاب شد.
• آغاز انحراف
برنامه كار دبیرستان علمیه همان برنامه كشورهای اروپایی بود. در این مدرسه ملی ریاضی، فیزیك، شیمی، علوم طبیعی، ادبیات و زبان تدریس می شد. دبیران هم از دانشمندان و نامداران زمان بودند. محمدعلی فروغی (ذكاءالملك) دبیر فیزیك، موسیو داواك و شمس العلمای قریب دبیر ریاضی، مزین الدوله و كفیل الدوله دبیر تاریخ و جغرافی بودند. از كتاب و آزمایشگاه و كارگاه خبری نبود. دانش آموزان به جزوه نویسی مشغول شدند. دانستنی ها اغلب پراكنده از ذهن معلم سخنگو، از راه گوش به ذهن دانش آموز منتقل می شد و پس از تحویل آنها بر ورقه امتحان فراموش می شد.نخستین كتاب فیزیك كه برای دانش آموزان دبیرستان در ایران نوشته شده است، دوره علم فیزیك از تالیفات محمدعلی فروغی (ذكاءالملك) است. این كتاب چاپ سنگی، نستعلیق، رقعی و مشتمل بر یك مقدمه و پنج باب است.
كتاب هیچ پرسش و مسئله تمرینی ندارد بنابراین دانش آموز جز گوش دادن و خواندن فعالیت دیگری انجام نمی دهد. حسن مهم كتاب، استفاده از آخرین اطلاعات است كه با جمله هایی درست، روشن و نسبتاً ساده نگارش یافته است. در آخرین فصل كتاب اشعه كاتودیك، اشعه ایكس، امواج الكتریسیته و تلگراف بی سیم است و این در حالی است كه چند سالی بیشتر از كشف این پدیده ها نگذشته بود.
هر یك از دروس، سال ها فقط با استفاده از یك كتاب آموزش داده می شد. اغلب سال ها همان یك كتاب هم نایاب بود، یا با تاخیر به دست دانش آموزان می رسید. البته به تدریج كتاب ها سروسامان یافتند. فعالیت هایی برای دانش آموزان در نظر گرفته شد. حتی بعضی از مدارس دارای آزمایشگاه شدند اما همه این فعالیت ها برای آن بود كه نوشته های كتاب بیشتر به ذهن سپرده شود تا با پرسش های امتحانی كامل تر پاسخ داده شود و نمره بالاتر كسب شود و در نتیجه ورقه دیپلم به دست آید تا امكان استخدام یا شركت در كنكور دانشگاه فراهم شود و دارنده دیپلم از مزایای آن بهره مند گردد.اگر بخواهیم فعالیت یكصدساله اخیر آموزش در دبیرستان را از هدف، برنامه درسی، مواد درسی معلم، روش تدریس، ارزشیابی به اختصار از نظر بگذرانیم به واقعیت های زیر می رسیم:
الف _ برنامه درسی: مهمترین پرسشی كه در برابر برنامه ریزان درسی وجود داشت این بود كه چه چیزی باید آموخته شود؟ یعنی محتوای آموزشی چه چیزی باید باشد؟ برنامه ریزان درسی مطابق نظر افلاطون در ارتباط با محتوای آموزشی به چهار پرسش پاسخ می دادند.
۱ _ محتوای آموزشی (مثلاً مكانیك، گرما)
۲ _حجم محتوا (مثلاً یكصد و پنجاه صفحه)
۳ _ ساعت تدریس (مثلاً كلاس دوم ۴ ساعت در هفته)
۴ _ چگونگی ارتباط افقی محتوا در رابطه با سایر دروس و ارتباط عمودی در رابطه با سال های تحصیل
ب _ مواد درسی: منظور از مواد درسی وسیله و ابزاری است كه با آن آموزش صورت می گیرد. در ایران در طول سال ها فقط یك كتاب، با تخته سیاه و گچ ابزار آموزشی ما را تشكیل می داد.
ج _ معلم: فرمانده و محور هرگونه فعالیت در كلاس است.
د _ روش تدریس: اساس آموزش ما در طول تاریخ بر روش مستقیم و ایراد سخنرانی قرار داشت. در این روش دانش آموز فعال نیست و در جریان یادگیری و یاددهی نقشی ندارد و تسلیم معلم است. اطاعت بی چون و چرا دارد. همكاری و مشاركت در كار نیست. در كلاس هر چه آرام تر باشد، منظم تر معرفی می شود و نمره اخلاقش بیشتر است. بیشترین تلاش معلم در جهت آن است كه دانستنی های دانش آموز را افزایش دهد.
هـ - ارزشیابی در نظام سنتی ما: ارزشیابی به دو روش شفاهی و كتبی صورت می گیرد. از دانش آموز پرسش هایی پرسیده می شود كه باید پاسخ آنها را بگوید و یا بر كاغذ بنویسد. معمولاً عین پاسخ در كتاب درسی نوشته شده و هنر دانش آموز آن است كه پاسخ ها را به حافظه خود بسپارد و در امتحان به یاد آورد.
نتیجه كار: نتیجه این آموزش، جوانانی است كه اغلب تكرو متكی به غیر، بی انگیزه كه نه دستی سازنده دارند و نه در سر شوری، افسرده و گوشه گیرند.    
 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
شنبه 7 اسفند 1389  8:39 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:كنكور و دانشگاه / نگاهی به راه‌های موفقیت در دانشگاه‌ها

 

نگاهی به راه‌های موفقیت در دانشگاه‌ها


  نگاهی به راه‌های موفقیت در دانشگاه‌هانگرش به توفیق، اهمیت اساسی در موضوعاتی نظیر ادامه تحصیل در دانشگاه و تکمیل مدارج علمی دارد. در ابتدا باید دید نگرش ما نسبت به واژه موفقیت چگونه است؟ بسیار بجاست که در معنی این واژه مکثی کنیم و ببینیم کلمه «موفقیت» در ذهن شما چه دور نمایی دارد؟
خانه ای بزرگ با همسر و دو بچه زیبا و باغچه ای پر از گل... فرصتی برای خدمت به دیگران و یاری دادن آنها در نیل به زندگی پربارتر؟ میزی از چوپ گردو در اداره ای با پلا کی به نام شما بر سر در ورودی؟ فرصتی برای خلا قیت در زندگی؟ موفقیت چه معنایی برایتان دارد؟
معمولا هنگامی که از دانشجویان از مفهوم موفقیت پرسش می شود مایلند موقعیت ها و اهداف آینده را توصیف کنند. زیرا تحصیل و دانشگاه معمولا به منزله پایگاه موقت یا زیر بنای اولیه شغلی است که فرد می خواهد واقعا در آینده بدان اشتغال ورزد نظیر: نویسندگی، معلمی، همسری و مادری، خانه داری، برنامه نویسی کامپیوتر، پزشکی و مهندسی و حقوق و... لذا دانشگاه وسیله نیل به هدف هایآتی است.
روشن است که تحصیل با مراحل سخت و رنجآور توام است اما فرد برای کسب وضع مناسب درآن گام می گذارد. به هر حال احساسات دانشجو در قبال دانشگاه احتمالا جنبه منفی و ناپیوسته دارد.
گاهی فکر می کند که او بیشتر به مثابه یکی از داده هایی است که باید فرایندی را طی کند تا آن که فردی فعال و کارا و داوطلبی درگیر و کوشا باشد. کار دانشگاهی به طور اجتناب ناپذیری با هراس و یاس توام است. زمانی که جریان کارها به مزاحمت و کسالت انجامد، بسیار آسان است که هدف آینده و راه پر از سنگلا خ و مشکلی که بدان منجر می شود مردود شمرده شود.
برخی از دانشجویان به موفقیت به عنوان یک هدف، کاملا بی اعتنا شده اند زیرا توفیق در نظر آنها اساسا سایه ای ناچیز است. البته می توان استدلا ل کرد حتی دانشجویانی که موفقیت را به عنوان هدف مردود می شمارند باز خود تا حدی به کامیابی علا قمندند توفیق در نظر آنها ممکن است نگهداری خواست های نیکو و پذیرش در نزد دیگران باشد و نکته اساسی در این جاست که هر فرد، شماری از اهداف شخصی دارد که دست یافتن به آنها به منزله نوعی موفقیت برای اوست. اما موفقیت در نزد ما معنای مطلوبی دارد. تا زمانی که قادربه، به وجود آوردن یک یا چند هدف مثبت دراز مدت نباشیم و در راه رسیدن به آنها اقدام جدی نکنیم احتمالا در جست وجوی راه هایی هستیم تا نشان دهیم هدف ها بی معنی و فاقد ارزش اند. این روش جاذبه ای تردید آمیز دارد و فرار آسان از برخورد با مشکلا ت است.
زمانی که ما در راه رسیدن به اهداف دراز مدت موفق نمی شویم معمولا اهداف کوتاه مدت را در نظر می گیریم و شانس موفقیت را بیمه می کنیم. کار دانشگاهی و تحصیل در آن، زمانی بهترین مفهوم را پیدا می کند که اهداف کوتاه مدت و دراز مدت را با هم مرتبط سازیم. معمولا مردود دانستن اهداف دراز مدتآسان است زیرا به انتخاب هایی برمی گردد که در آینده ای دور قرار دارد.
مثلا این تصمیم که ما نمی خواهیم مدیر یک دانشکده یا استاد دانشگاه شویم چرا که انتخاب امری فوری نیست کاملا اشتباه است چرا که تصمیمات روزانه ما نوع شخصیت و نقش آینده ما را تبیین می کند. نوع شخصی که شما امروز هستید، شخصیتی است که فردا خواهید شد. انتخاب راهی که شما را در آینده کامیاب سازد برعهده فردی است که حالا در اینجا ایستاده است. هر انتخابی که دانشجو باید اختیار کند به طور مستقیم یا غیر مستقیم با وضع کنونی او مربوط می شود.
همچنین در پذیرش یا عدم پذیرش مسوولیت و وظایف دانشگاهی از جانب دانشجو باید در نظر گرفت که آیا او به قدر کفایت به رشد و بلوغ رسیده است تا خود را در مسوولیت های فکری و شخصیتی متعهد بداند یا نه؟ در مساله رشد و بلوغ، نگرش دانشجو نسبت به استادش نیز مطرح می شود. آیا دانشجو، مربی و استاد را به دیده فردی کمک کننده، مدیر، راهنما و پیشقدم در طرح های تحصیلی می نگرد یا اصرار دارد به وی خصوصیاتی را نسبت دهد که در والدین خود سراغ دارد؟
تصمیم دانشجو در برابر انجام ندادن تکالیف، تصمیم اصلی نیست. اما راهی که وی در تقرب به این تصمیم طی می کند نکته اصلی است. پیشرفت دانشجو در دانشگاه در اخذ تصمیم گیری های بی شماری سیر می کند که برخی از آنها تصمیمات مهم تر و برتر و پاره ای از آنها تصمیمات کمترند. روشی که دانشجو در حل و فصل تصمیمات به کار می بردند تنها الگوی عادت خواهد شد بلکه تبدیل به جزئی از وجود او نیز خواهد شد.
همین موضوع درباره دانشآموزان دبیرستان ها نیز صادق است.
درآنجا نیز پیشرفت، پیامد اخذ تصمیمات بزرگ و کوچک است.
دانشگاه ازاین لحاظ با دبیرستان تفاوت دارد که در دانشگاه اخذ تصمیم غالبا بر عهده دانشجوست. اما در دبیرستان دانشآموز تحت نظارت مستقیم بزرگسالا نی است که نگران آن هستند که دانشآموز مبادا به راهی غلط سوق داده شود. در دبیرستان نیز برخی از آزادی ها برای اخذ تصمیمات شخصی وجود دارند اما آزادی ها به نسبت محدودند. به نظر می رسد که استادان دانشگاه ها - به استثنای موارد کلی - کمتر نگران تصمیم گیری های دانشجویان هستند. در نتیجه دانشجو در کسب تجارب دانشگاهی و برخی از رخدادهای فکری و معنوی هیجان زا مختار است. چیزی که دبیرستان ها نیز خواهان آن هستند اما قادر به عملی کردن آن نیستند. شما در دانشگاه می توانید در زمینه اندیشه ای نو و هیجانآور یا تهیه مقاله ای جالب کار کنید و از گرمی تحسین استاد به خاطر ذوق و شوق خود لذت ببرید. تفکر اصیل دانشآموز در دبیرستان غالبا موجب جلب توجه و گاه هشدار دادن به او می شود. اما استادان دانشگاه بیشتر مایلند دانشجویان را در زمینه تفکر آنها تشویق و ترغیب کنند. گرایش زیادی وجود دارد تا اندیشه های نو و ابداعات دانشجویان را ارزش نهند. روشن است که طرد برخی از اندیشه ها خطراتی در بر دارد.
همان گونه که در دبیرستان ها نیز این امر صدق می کند. اما استادان از این لحاظ تفاوت دارند که به طور نسبی بردبار ترند و تسامح زیادی نشان می دهند. این موضوع با نحوه انتقال اندیشه ها مرتبط می شود. آزادی و اختیار برای نیل به توفیق، متضمن آزادی بیشتر در بر خورد با شکست است. ممکن است استاد چنین پندارد که اندیشه نیکو،هیجان آور و اصیلی که شما در گزارش یا تکلیف خود آورده اید اصالتی ندارد و شاید هم پیش پا افتاده، مبهم و «ماخوذ» از دیگران است. استادان دانشگاه ها طبق قاعده، از دبیران دبیرستان ها درخشنود ساختن دانشجویان کوشاترند. اما حد متوسط نمره های آنها، کمتر از نمره هایی است که دانشآموزان در دبیرستان ها می گیرند. اما به هر حال راه پیشرفت در دانشگاه ها به سمت آینده دانشجو بسیار بازتر از دبیرستان می باشد.    
 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
شنبه 7 اسفند 1389  8:40 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:كنكور و دانشگاه / نوروز کنکوری‌ها

 

نوروز کنکوری‌ها


  نوروز کنکوری‌هاسالیان سال است که ایرانیان با فرا رسیدن بهار و روزهای نوروز، مراسم جشن و شادمانی به راه انداخته و با گفتن شادباش به یکدیگر، آرزوهای خوب و نیک برای هم طلب می‌کنند.
یکی از متداول‌ترین برنامه‌های این روزها - که به زودی فرا می رسد-سفرهای نوروزی است که از بهترین لحظه‌های آن به شمار می‌رود؛ ولی همین روزهای خوش، مهم‌ترین آفت برای کنکوری‌هاست، چرا که طولانی بودن این تعطیلی به‌راحتی می‌تواند زحمت‌های چندین ماهه داوطلب را به باد دهد.
دانش‌آموزی که ماه‌ها با تلاش و زحمت، حجم زیادی از مطالب را آموخته، در صورتی که در این روزها از درس دور شود، لطمه جبران‌ناپذیری به نتیجه کار خود وارد می‌کند. البته علاوه بر سفر رفتن، میزبان شدن هم دست کمی از سفر ندارد. تمام این حرف‌ها گواه این موضوع است که نوروز برای کنکوری‌ها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، بنابر این چاره کار این است که:
۱) از تنظیم هرگونه برنامه سفر یا پذیرفتن مهمان جداً خودداری کنید و با عذرخواهی و پوزش از فامیل‌ها و آشنایان، شرایط را برای آنها توضیح دهید. (قابل توجه والدین محترم)
۲) نوروز کنکوری‌ها دو روز بیشتر نیست و از روز سوم باید مطالعه و مرور مانند روزهای گذشته از سر گرفته شود.
۳) از آنجا که در ایام نوروز تمام وقت در منزل هستید، می‌توانید کار جبران نقاط ضعف و اشکال‌های درسی را به راحتی انجام دهید.
۴) بهترین ابزار مرور در این روزها، تست‌های مطمئن و متناسب با کنکور است. بنابر این در روزهای باقی‌مانده، منابع تست خود را کامل کنید (از مشاوران کمک بگیرید.)
۵) برای تعطیلات نوروزی خود برنامه‌ریزی داشته باشید و باری به هر جهت مطالعه نکنید.
۶) یکی از بهترین برنامه‌های قابل انجام در این روزها، مرور درس های پایه است. البته تنظیم برنامه نوروز کاملاً به وضعیت درس شما بستگی دارد، ولی با توجه به این‌که در طی سال تحصیلی درگیر درس‌های دوره پیش دانشگاهی هستید، برای مرور و تکرار مجدد درس‌های پایه می‌توانید از تعطیلات نوروز بهره ببرید.
۷) بعد از تنظیم برنامه، که بهتر است براساس رشته تحصیلی خودتان در هر روز حداقل یک یا دو کتاب درس را در نظر بگیرید، باید منابع تست خود را غنی کنید. پیشنهاد ما این است که پرسش‌های ده سال اخیر را برای مرور مدنظر داشته باشید و ضمن کار روی آنها، وضوع‌هایی را که در متن‌ها مطرح شده مجدداً بازآموزی کنید و دقت داشته باشید که از هر موضوع درسی چگونه و در چه سطحی پرسش مطرح می‌شود.

سیدرضا رحیمی     همشهری آنلاین

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
شنبه 7 اسفند 1389  9:15 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:كنكور و دانشگاه / نیمه خالی کلاس

 

نیمه خالی کلاس

  نیمه خالی کلاسبعضی وقت ها دانشجو به هر بهانه ای کلاس درس را تعطیل می کند و برای حضور در کلاس بی میل می شود. بعضی وقت ها دانشجو هر چند دقیقه یک بار در اثنای درس استاد ترجیح می دهد به بیرون از کلاس برود. برای خوردن یک نوشیدنی گرم یا سرد، برای دور شدن چند دقیقه ای از فضای گرفته و خسته کننده کلاس ها و برای گپ زدن با دیگر دانشجویان در حیاط. بعضی وقت ها هم دانشجویان دسته جمعی برخی کلاس ها را به تعطیلی می کشانند و از این وضعیت احساس خشنودی و رضایت می کنند. برخی دانشجویان هم به خاطر یکسری مسائل حاشیه ای همچون مسائل فرهنگی و سیاسی حاضر نیستند که در کلاس درس حاضر شوند. البته باید گفت که این وضعیت در دو ترم اول دوران دانشجویی کمتر به چشم می خورد. سال اولی ها جدی تر و عمیق تر به درس و کلاس توجه دارند و حضور در کلاس و گذراندن واحدها را برای خودشان الزامی می دانند.
تازگی درس ها و تازگی فضای دانشگاه و همچنین حضور استاد و دانشجو برای بسیاری از دانشجویان سال اولی دلچسب تر از دانشجویان ترم های بالاتر است، اما به مرور این وضعیت با گذشت زمان کم رنگ تر می شود و دانشجو درگیر مسائل و دغدغه های دیگر می شود. وضعیت دانشجو به مراتب نسبت به دوره قبل تغییر پیدا می کند. این وضعیت در حالی در بین دانشجویان به وجود آمده است که کارشناسان عوامل مختلفی را برای ایجاد این وضعیت برمی شمارند.
ازدحام در کلاس درس از جمله مهمترین این عوامل است، به طوری که استاد نمی تواند به صورت متمرکز مشکلات تک تک دانشجویان را رفع کند. تعداد ساعات محدود درسی، نبود ارتباط مناسب بین استاد و دانشجو در کلاس درس برای جذب دانشجویان، شاغل بودن بسیاری از دانشجویان و کتب و جزوات قدیمی استادان و علاقه بسیاری از دانشجویان به برنامه های فوق درسی موجب شده است که دانشجویان علاقه کمتری به حضور در کلاس های درس داشته باشند.
دکتر «طهمورث شیری» جامعه شناس، درباره بی انگیزگی دانشجویان در کلاس های درس می گوید: « دانشگاه های کشور از دانشجویان، انتظار کارهای عملی را ندارند و دانشجویان فکر می کنند با گذراندن برخی دروس می توانند مدرک تحصیلی خود را بگیرند. دانشجو به راحتی مدرک دانشگاهی را به دست می آورد. این مسئله موجب شده است تا دانشجویان به اصل رقابت توجه نداشته باشند. از سوی دیگر تب مدرک گرایی موجب شده است تا جوانان به فکر علم آموزی و کسب دانش نباشند. آنان برای ارتقای شغلی، ازدواج یا به دست آوردن پایگاه اجتماعی بهتر وارد دانشگاه می شوند در این شرایط انگیزه ای برای ادامه تحصیل نخواهند داشت.» وی معتقد است: « دانشجو در فرآیند تحصیل می فهمد که انطباق بین رشته تحصیلی و نوع شغل اش در جامعه وجود ندارد و خود فرد هم در دوران دانشجویی به مشاغلی روی می آورد که هیچ انطباقی با نوع تحصیل اش ندارد. همین مورد اصلی ترین عامل کاهش انگیزه افراد در طول تحصیل است.»
اما احسان خاوند کار ، دانشجوی رشته مهندسی صنایع دانشگاه علم و صنعت و پژوهشگر برتر دانشجویی، بی انگیزگی دانشجویان در کلاس های درس را به ساختار آموزش عالی ربط می دهد و می گوید: «نبود خلاقیت و نوآوری یکی از مشکلات اساسی نظام آموزشی است. نظام آموزش و پرورش ما فرد را به روش مدرسه ای تحویل نظام آموزش عالی می دهد. یعنی استاد موظف است یک سری مطالب را روی تخته سیاه بنویسد و یا آن را به جزوه و کتاب تبدیل کند تا دانشجو مجبور باشد تمام آنها را حفظ کند و در آخر ترم امتحانی بدهد و نمره ای بگیرد و آن درس را پاس کند.
این مسائل موجب می شود که دانشگاه فلسفه وجودی خودش را از دست بدهد و نه دانشجو چندان رغبتی به کلاس درس داشته باشد و نه استاد. این موضوع یکی از مهم ترین مشکلات نظام آموزش عالی کشور است.» وی معتقد است: «هم اکنون فعل جستن در مصدر دانشجو کاملاً فراموش شده است . در دانشگاه ها رسم شده است که یک رابطه یاددهنده - یادگیرنده همیشه بین استاد و دانشجو برقرار باشد.»
در کنار این مسئله فعالان دانشجویی معتقدند از دلایلی که موجب بی انگیزگی دانشجو در سر کلاس های درس شده است ضعف پژوهش در کلاس های درس است. خاوندکار دراین باره می گوید: «تا زمانی که امر پژوهش در دانشگاه ها و برای دانشجویان امری فرعی به حساب می آید نه دانشجویان رغبتی برای انجام پژوهش خواهند داشت و نه امر پژوهش پیشرفتی خواهد کرد. اگر فقط به امر آموزش در دانشگاه ها توجه کنیم، دانشجویان هم خود را با این الگو هماهنگ خواهند کرد. در نتیجه فاصله بسیاری میان آموزش و پژوهش در دانشگاه ها حاکم می شود که حتی اگر دانشجویی علاقه مند به پژوهش باشد و زمینه پژوهشی و همه منابع موردنیاز را نیز بتواند برای پژوهش خود آماده سازد، متأسفانه به علت این که مطالب آموزشی در دانشگاه ها عموماً از فضای پژوهشی فاصله زیادی دارد و عملاً همبستگی خاصی میان آنها وجود ندارد ، دانشجو درمیان دوراهی ای قرار می گیرد که توجه به هریک از راه ها موجب دورشدن از راه دیگر می گردد. یعنی اگر دانشجویی وقت خود را صرف پژوهش کند، بی تردید امکان رسیدگی به مطالب آموزشی خود را از دست خواهد داد، که اولین نتیجه اش موفق نبودن در دروس جاری او می شود و بالطبع از آنجایی که نظام آموزشی دانشگاه ها جایگاهی برای دانشجوی پژوهشگر نداردو ترجیح می دهد دانشجوی «مدرسه ای» داشته باشد که میزان موفقیت او در مجموعه ای از علوم بدون تغییر می ماند و دانشجو نیز ترجیح می دهد که تنها راه آموزشی را در پیش بگیرد.»
*● بی انگیزگی به علت تعطیلات پی در پی تقویم آموزشی و ملی
برخی از کارشناسان تعطیلات پی در پی تقویم آموزشی و ملی کشور را از عمده دلایل بی انگیزگی دانشجویان در سر کلاس های درس می دانند.
محمد خرم از فعالان صنفی دانشجویی نیز در این باره معتقد است: « یکی از علت های اصلی که دانشجو از کلاس های درس فراری است برمی گردد به علومی که به هیچ عنوان برای فرد کاربردی نیست و جذابیت لازم را برای دانشجو ندارد. دانشجو فقط احساس می کند که این درس را باید پاس کند. با توجه به غیرکاربردی بودن برخی علوم دانشجویان انگیزه ای برای جدی گرفتن درس ها ندارند. در کنار این مسائل تعطیلات پی در پی تقویم کشور را هم باید به این موضوع اضافه کنیم.
از ۳۶۵ روز در سال نظام آموزش عالی تعطیلات تابستان، زمستان، میان ترم و مناسبات گوناگون را داریم. یعنی دانشجو فقط ۶ ماه از سال را درس می خواند آن هم هفته ای ۲ یا ۳ روز در دانشگاه حضور دارد. بهره وری چنین نظام آموزشی ۵۰ درصد است. تعطیلات بسیار موجب می شود تا دانشجو دیرتر با فضای آموزشی مأنوس شود و رغبتی برای حضور در کلاس های درس نداشته باشد. مسئولان آموزشی باید تقویم آموزشی را طوری تنظیم کنند که ترم ها کوتاهتر و کارآمدی کلاس ها بیشتر شود.»
● تعامل مناسب بین استاد و دانشجو نیست
از آنجا که محتوای برنامه ها به سرعت در حال تغییر و تحول است و این مکان برای دانشجویان فراهم شده است که از برنامه های درسی بزرگ ترین و برترین دانشگاه جهان مطلع شوند و حتی در شرایطی که تبادل نظر استادان دانشگاهی با دیگر همکاران خود در تمامی دانشگاه های بزرگ دنیا امکان پذیر شده است بنابراین استادان دانشگاه ایران هم باید برنامه درسی خود را به روز کنند. مهمترین مسئله دانشگاه های کشور نبود ارتباط مناسب استاد و دانشجو در سر کلاس درس است و حتی برخی مواقع استادان موجب بی انگیزگی دانشجویان می شوند. دکتر غلامرضا علیزاده جامعه شناس در این باره معتقد است: « برخی وقت ها مدرسین دانشگاه ها نسبت به برخی رشته ها رفتار مناسبی ندارند و دانشجو احساس می کند که در این رشته موفق نخواهدشد. به ویژه دانشجویان پسر نوعی احساس سرخوردگی می کنند و دیگر رغبتی به آمدن در کلاس های درس را ندارند. استادان متأسفانه جزوات و کتاب های قدیمی خود را به دانشجویان می دهند و دانشجو به علت دسترسی به منابع بهتر و با کیفیت تر از طریق اینترنت دیگر لزومی به آمدن سرکلاس نمی بیند. برخی مواقع هم استادان درحضور و غیاب دانشجویان سختگیری لازم را نمی کنند به گونه ای که برخی دانشجویان یا در کلاس حاضر نمی شوند و یا بعد از حاضری زدن کلاس را ترک می کنند و به کارهای عقب افتاده خود می رسند. مسئولان امر آموزش باید درباره ورود جوانان به دانشگاه فرهنگ سازی کنند. جوانان باید بدانند که تحصیل برای ارتقای دانایی، فرهنگ و رفتار با همنوعان است.»     هدی هاشمی
  روزنامه ایران
 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
شنبه 7 اسفند 1389  9:23 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:كنكور و دانشگاه / وظیفه کار آفرینی دانشگاه‌ها

 

وظیفه کار آفرینی دانشگاه‌ها


  وظیفه کار آفرینی دانشگاه‌هاواژه كارآفرینی از كلمه فرانسوی ( Entreprendre ) بر معنای « متعهد شدن » است . اما بنا به تعریف واژه نامه دانشگاهی و بستر ، كار آفرین كسی است كه متعهد می شود مخاطره های یك فعالیت اقتصادی را سازماندهی ، اداره كند .
كارآفرینان معمولاٌ افرادی هستند كه ریسك معتدل را در دستور كار خود پیش بینی می كنند، خلاق و نو آور هستند ، عزم و اراده قوی و استقلال طلبی بالایی دارند و ثروت طلب نیستند .
در گذشته افسانه ای شایع بود كه كار آفرینان دارای ویژگی ذاتی هستند و این ویژگیها همراه با آنان متولد می شود . اما امروز كار آفرینی به عنوان رشته ای علمی مورد شناسایی قرار گرفته است . رشته علمی كار آفرینی همانند تمام رشته های دیگر ، دارای مدلها ، فرآیندها و قضایای (cases) است كه باید دانش مربوط به آنها كسب شود .
آموزش كار آفرینی و تحقیقات مربوط به آن هم اكنون با چالشهای متعددی مواجه شده است كه برخی از این چالشها توسط بلاك (Block ) و استامپ (Stump ) ارائه شده است . این چالشها عبارتند از :
- چالش در ایجاد مترولوژی های تحقیق برای اندازه گیری اثر بخشی كار آفرینی .
-چالش در محتوا و شیوه های آموزش كار آفرینی .
- چالش در كیفیت مدرسان كار آفرینی .
- چالش در پذیرش آموزش كار آفرینی در دانشكده ها نسبت به كسب و كار .
یكی از انواع دوره های آموزش كار آفرینی برنامه در توسعه آموزش كارآفرینی است كه شامل شیوه های جدید آموزشی و تعیین نقشهای نوین دانشجو و استاد در فرآیند آموزش كار آفرینی است . هدف دیگر این برنامه ها آموزش و گسترش كمی استادان جدید از میان صنعتگران و دست اندركاران فعالیتهای اقتصادی برای آموزش كار آفرینی است .
سالها است كه در مقالات و سخنرانی ها از واژه كار آفرینی به عنوان راه حلی برای توسعه یافتن استفاده می كنند ولی هنوز بعد از گذشت سالها این واژه به حوزه های علم ، برنامه ریزی و عمل نرسیده است .
شاید به این دلیل باشد كه هنوز هیچ یك از دانشگاههای كشور به طور رسمی و آكادمیك كارآفرینی را آموزش نمی دهند ، همان طور كه هنوز برای خلاقیت و نوآوری آن قدر قائل نیستند كه حداقل به اندازهٔ یك واحد درسی برای دانشجویان در نظر بگیرند . لذا توقع بیجایی است اگر از فارغ التحصیلان دانشگاهی یا مراكز فنی و حرفه ای انتظار داشته باشیم در شرایطی كه خلاقیت و نو آوری عالم كلیدی و رمز ورود و بقاء در بازارهای رقابتی جدید است ، كار و كسب و فعالیت سازنده ای را تدارك ببینند.
عمده ترین مسئله ای كه باعث رشد و توسعه اقتصادی می شود ، تغییر در كیفیت آموزش و توجه به كیفیت نیروی انسانی است . اگر می خواهیم بحث كار آفرینی را در كشور جدی بگیریم باید نظام آموزشی ما به سمتی برود كه نیروهای با شهامت شجاعت در تصمیم گیری پرورش دهد . ما باید به زمینه مناسب برای ایجاد نوآوری را درسازمانها فراهم آوریم . چون از نظر نو آوری در بعد فن آوری و بعد اداری ، آنقدر عقب هستیم كه ساده ترین نوع كار آفرینی كه تقلید گرایی است را نمی توانیم انجام دهیم .
كار آفرینی برای سیاستگذاران دو دستاورد مهم دارد : ایجاد اشتغال و ایجاد رفاه . و این فرهنگ را باید در كشور ترویج دهیم. امیدواریم در آینده آموزشگاه هایی در سطح مدیران و دانشجویان راه اندازی شود و دولتها نیز فضای لازم را ایجاد كنند . توانانیهای بالقوه مردم شناسایی خواهد شد و می توان بسترهای اساسی برای آموزش آنها ایجاد كرد تا حركت به سمت كار آفرینی سرعت بیشتری برخود بگیرد .
●مقدمه :
آنچه در شرایط سخت كنونی ضرورت آن در جامعهٔ ما بیش از پیش احساس می شود پرداختن به مقولهٔ كار آفرینی است. زیرا مسلماً كار آفرینان با توجه به خصوصیات ممتاز و برجستهٔ خود قادرند در چنین شرایطی منابع را برای ایجاد رشد و توسعه در زمینه های تولید و منابع انسانی فراهم كرده ، اشتغال و كسب و كار جدید ایجاد نمایند .
سالها است از شیوع تب كار آفرینی در كشور می گذرد اما متاسفانه هنوز پژواك طنین پر طمطراق آن از عرصه های سخنوری ، ژورنالیسم و سیاست بر حوزه های علم ، برنامه ریزی و عمل نرسیده است . هنوز پس از گذشت سالها ، واژه كار آفرینی مفهوم واقعی خود را به اذهان متبادر نمی كند و هنوز دولتمردان و مسئولان مملكتی در سخنرانیها و مقالات خود از این واژه به عنوان راه حلی برای رفع معضل بیكاری استفاده می كنند .
اگر قرار است اقتصاد موفقی داشته باشیم به نظر می رسد باید كار آفرینی را در كشور بیشتر مورد توجه گیرد . ولی متاسفانه چه در سطح سیاستگذاری و چه در قلمرور پژوهشی – آموزشی ، كار منظم و حساب شده ای در زمینه كار آفرینی انجام نداده ایم . لذا توقع بیجایی است كه از فارغ التحصیلان دانشگاهی یا مراكز فنی و حرفه ای انتظار داشته باشیم ، كار و كسب و فعالیت سازنده ای را تدارك ببینند . همان طور كه توقع بیجایی است اگر بدون خلاقیت و كار آفرینی انتظار داشته باشیم سرمایه گذاران ریسكی ( VENTURE CAPITALISTS ) كه عامل رشد و توسعه اقتصادی هستند در این كشور سرمایه گذاری كنند .
●پیشینه كار آفرینی :
مطالعات نشان می دهد از ابتدای تاریخ بشر انسانها همواره به دنبال پیدا كردن عامل موجه ارزش و عامل تغییر بوده اند و اولین بار دانشمندان علم اقتصاد ، به كار آفرینی توجه كردند ، عده ای فكر می كردند عامل موجد ارزش طلا و نقره است . عده ای دیگر هم عامل موجد ارزش را در زمین و فعالیت های كشاورزی جستجو كردند كه به فیزیوكراتها معروفند . واژه كار آفرین در سال ۱۸۴۸ توسط « جان استوارت میل » به ( Entrepreneur ) به زبان انگلیسی ترجمه شده ، او كاركرد و عمل كار آفرین را شامل هدایت ، نظارت ، كنترل و مخاطره پذیری می دانست و عامل متمایز كننده مدیر و كار آفرین را مخاطره پذیری معرفی كرد. بعد از مكتب كلاسیكها ، فرد جدیدی به نام « شومپیتر » كه از اعضای مكتب اقتصادی آلمان است مقوله ای به نام كار آفرینی مطرح كرد و آنرا به عنوان موتور توسعه اقتصادی معرفی كرد .
●واژه كار آفرینی :
واژه كار آفرینی بیش از دو قرن نیست كه در ادبیات مدیریت و اقتصاد وارد شده و مانند سایر واژه ها تغییرات زیادی را به خود گرفته و از رشد تكامی برخوردار بوده است . ولی هنوز وفاق عمومی دربارهٔ كار آفرینی در سطوح بین الملل وجود ندارد . البته استنباط رایج و اشتباه از واژه كار آفرینی این است كه كار آفرین كسی است كه ایجاد شغل می كند اما چنین نیست .
در زبان فرانسوی كلمه ای وجود دارد به معنای « متعهد شدن » یا « آنتروپرونور » ( ENTREPRENDRE ) كه (UNDERTAKE) تعریف می شود . در ادبیات كار آفرینی تعاریف بسیار مختلفی برای آن ارائه شده است اما هنوز تعریف رسمی و استانداردی كه قابل قبول اكثریت صاحب نظران باشد وجود ندارد ، بعضی تعاریف آن عبارتند از :
پیتردراكر می گوید ، كار آفرینی یك رفتار است نه یك صفت ویژه در شخصیت فرد كار آفرین . وی می گوید ، كار آفرینی كاربرد مفاهیم تكنیك های مدیریت است . استانداردسازی محصول ،به كارگیری ابزارها و فرآیندهای طراحی و بنا نهادن كار بر پایه آموزش و تحلیل كار است .
« ژوزف شومپیتر » ( SCHUMPETER) یا پدر كار آفرینی ، تعریف كاملی از كار آفرینی در سال ۱۹۳۴ ارائه می دهد . او می گوید ، « هر فرآیندی در شركت كه منجر به كالایی جدید ، ایجاد روشی جدید ، بازار جدید و منابع جدید می شود، می گوییم كار آفرینی رخ داده است » او ویژگی اصلی كار آفرینی را همانا وجود نوآوری به عنوان هسته مركزی تلاش فرد كار آفرین می داند . شومپیتر معتقد است كه در اقتصاد، توسعه زمانی اتفاق می افتد كه توسط كار آفرین ، نوآوری رخ دهد .
اقتصاد دانان ، كارآفرینان را « موتور رشد اقتصادی » جامعه می دانند . جامعه شناسان این گروه را مروج فرهنگ رقابت ، نواندیشی و پویایی اقتصادی تلقی می كنند و اندیشمندان مدیریت آنان را از مهمترین عوامل تحرك و نو آوری سازمانی در عصر حاضر به شمار می آورند .
كارآفرینی به خلق ارزشهای مادی و اقتصادی یا كسب و كاری ختم نمی شود . بلكه اگر كار آفرینی را به مفهوم وقعی آن یعنی « ارزش آفرینی » تعریف كنیم ، كار آفرینان (ارزش آفرینان ) موتور توسعه اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی نیز خواهند بود .
●خصوصیات كار آفرین :
به طور كلی تا به حال ویژگیهای زیادی در خصوص كار آفرینان در تحقیقات مختلف معرفی شده است . از نظر « بروس جی وایتنیگ » افراد كار آفرین دارای ۱۹ ویژگی هستند كه آنها را از نظرات شخصیتی از افراد عادی یا سایر افراد جامعه مجزا می كند:
اعتماد به نفس خلاقیت خوش بینی توانا در برخورد با مردم
انرژی زیاد ابتكار ادراكی بودن دور اندیشی
پشتكار انعطاف پذیری دارای منافع كافی رهبری پویا
اتخاذ ریسك حساب شده نیاز به موفقیت دارای مهارتهای متعدد مسئول و پاسخگو
واكنش مثبت در مقابل چالشها استقلال سوداگر
كار آفرین تلاش دارد تا از طریق شناخت و پیگیری فرصتها بدون در نظر گرفتن منابع تحت اختیار خود به كار آفرینی بپردازد . كار آفرینان به « تغییر » به عنوان مقوله تعیین كننده می نگرند . آنها ارزشها را تغییر می دهند و ماهیت آنها را دچار تحول می نمایند . آنها برای تحقق این ایده ها و ریسك پذیری خود را به كار می گیرند . از این رو هر كس كه به درستی تصمیم بگیرد به نوعی كار آفرین تلقی می گردد .
●آموزش كار آفرینی و نقش مراكز علمی دانشگاهی :
اواخر دههٔ ۵۰ میلادی ، اولین كشوری كه در این زمینه خیلی كلاسیك كاركرد و ترویج فرهنگ كار آفرینی را از سطح دبیرستان شروع كرد و آموزش هایی را دارد ، كشور ژاپن بود . مسئله كار آفرینی در ژاپن به سطح دانشگاهها هم كشیده شد . بین سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۲ میلادی بیش از ۹۶% نوآوری صنعتی كه توانست موقعیت ژاپن را در اقتصاد جهانی به یك موقعیت برجسته و برتر تبدیل كند ، توسط كار آفرینان صورت گرفت .
آموزش كار آفرینی سیاستی است كه به طور مستقیم در كمیت و كیفیت عرضهٔ كار آفرین در یك جامعه اثر می گذارد . به همین دلیل است كه در بسیاری از كشورها بویژه كشورهای پیشرفته كه حتی الامكان موانع و مشكلات بر طرف شده اند ، دولتها به شكوفا كردن توان بالقوه مردم پرداخته اند . آموزش به تولید كنندگان كوچك بسیار اهمیت دارد . با اجرای این سیاست همواره می توان به اهداف گوناگونی مانند شناخت فرصتها و چگونگی بهره برداری از آنها ، آشنایی با تكنولوژی و دانش فنی جدید و چگونگی بكارگیری آنها ، روش های جدید علمی مدیریتی و بازرگانی جامعه عمل پوشید . آموزش می تواند بلند مدت ( مانند آموزش از دورهٔ دبیرستان به بعد ) و یا كوتاه مدت (مانند سخنرانیهای ادواری ) باشد .
تا به حال چهار دسته تحقیقات در زمینه كار آفرینی انجام شده است كه عبارتند از :
۱) مطالعات در خصوص ویژگیهای كار آفرینان
۲) مطالعات در خصوص ساز و كارهای تشكیل شركتهای نوپا
۳) مطالعات در خصوص ارتباط كار آفرین با جامعه
۴) مطالعات درخصوص آموزش ، روش شناسی تحقیق و نقش دولت در كار آفرینی .در گذشته افسانه ای شایع بود كه كار آفرینان دارای ویژگی ذاتی هستند و این ویژگیها همراه با آنان متولد می شود كه این ویژگیها شامل ، ابتكار ، ریسك پذیری ... می باشد . بنابر این فرض اساسی افسانه این بود كه كار آفرینان از طریق آموزش ، پرورش نمی یابند . اما امروزه كارآفرینی به عنوان رشته ای علمی مورد شناسایی قرار گرفته كه فروپاشی این افسانه قدیم را به دنبال داشته است . رشته علمی كار آفرینی همانند تمامی رشته های دیگر ، دارای مدلها ، فرآیندها و قضایایی (CASES) است كه باید دانش مربوط به آنها كسب شود .
كارآفرینان دقیقاً به همان گونه كه ما یاد می گیریم ، یاد می گیرند . كار آفرینان نه تنها می توانند از اشتباهاتشان و مربیان غیررسمی خود بیاموزند ، بلكه آنها از طریق مطالعه و تربیت رسمی ، مستعد یادگیری هستند .كتابها و دوره هایی در مورد شكل دهی كسب و كار جدید با سرعت زیادی در حال افزایش هستند . علاوه بر كتابها و دوره ها ، مجموعه جدیدی از برنامه های آموزشی برای پر كردن شكاف اطلاعاتی و دانشی برای كار آفرینان طراحی شده است كه هم اكنون در حال پیگیری كسب و كارشان هستند .
برنامه های مبتنی بر آموزش بر مبنای این فرض عمل می كنند كه اگر فقط ما وسایل مناسب و موثر برای مرتبط ساختن منابع بر گرفته از دانشگاهایمان ، مدارس فنی و دانشكده ها را به جامعه كسب و كار جدید پیدا كنیم ، آن وقت ما واقعاً قادر به تقویت ابتكارات صنعتی هستیم .
مطالعه ای كه در سال ۱۹۸۲ در دانشگاه بایلور (BAULOR) بر روی دانشجویان رشته كار آفرینی صورت گرفت . ارزیابی دانشجویان از دروس رشته كار آفرینی این بود كه باید بیشترین تاكید بر روی دروس مالی شود . دومین رشته ای كه به نظر آنها باید بیشتر مورد تاكید قرار گیرد ، درس مدیریت بود . علاوه بر اینها دروس روابط انسانی و بازاریابی نیز از نظر دانشجویان دارای اهیمت ویژه ای است .
برای اولین بار دانشگاه كالگری در سال ۱۹۷۳ مجوز تاسیس دوره كارشناسی ارشد را دریافت كرد و كار آفرینی به عنوان یكی از زمینه های اصلی مورد توجه قرا گرفت . در ژوئن سال ۱۹۸۵ میلادی این دانشگاه به ارزیابی نتایج برگزاری یكی از دوره های آموزش كار آفرینی خود كه در فاصلهٔ ژوئن ۱۹۸۴ تا دسامبر ۱۹۸۴ برگزرا شده بود ، پرداخت و از ۵۰ نفر از ۶۵ نفر شركت كننده دوره پیرامون نتایج دوره نظر خواهی كرد . این دوره آموزشی تقریباً (۰۰۰/۷۵) دلار برای دانشگاه هزینه داشت . تجربه دانشگاه كالگری نشان می دهد كه سرمایه گذاری كوچكی (تقریباً ۷۵۰۰۰ دلار ) در آموزش كار آفرینان كسب و كارهای كوچك منجر به ارزش افزوده فراوانی (معادل ۰۰۰/۷۵۰ /۱ دلار ) گردیده و علاوه بر آن تاثیر زیادی درایجاد فرصت استخدام و تسهیل ایجاد سرمایه داشته است .
با توجه به مطالبی كه تا به حال از كار آفرینی ارائه شد بستر مناسب برای رشد و توسعه كار افرینان عبارت است از :
▪آموزش خلاقیت از دبستان تا دانشگاه حتی در مقطع دكتری برای كلیه رشته های تحصیلی اعم از فنی ،پزشكی ، اقتصادی و...
▪تجدید نظر در نظام آموزشی ، روش تدریس و ارزیابی و سنجش دانش آموزان و دانشجویان برای تقویت و شكوفایی روحیه خلاقیت فراگیران .
▪ بالا بردن نیاز پیشرفت افراد از طریق آموزشهای مستقیم و غیر مستقیم .
▪ آموزش كار آفرینی و شناسایی افراد ارزش آفرین (كارآفرین ) جامعه توسط گروهی خبره به صورت سالیانه و معرفی و تشویق و حمایت آنها در سطح كشور و استان از طریق رسانه های جمعی و اعطای جوائز توسط مسئولان عالی رتبه كشوری .
▪ تشكیل انجمن كارآفرینان جهت ارتباط ، همفكری ، همكاری و تعاون كار آفرینان با یكدیگر .
▪ترویج فرهنگ كارآفرینی از طریق موسسات فرهنگی و رسانه های جمعی .
▪ تاسیس مراكز توسعه كار آفرینی جهت برنامه ریزی ، آموزش ، تحقیق و مشاوره در خصوص كار آفرینی
اگر بدنبال راه حل های جدید هستیم ، فضای كشور باید به گونه ای طراحی شود كه كار آفرینان رشد كنند . در اغلب موارد مدیریت با تصمیم گیری متمركز ضد روحیه كارآفرینی است . كار آفرینی در جایی رشد می كند كه تمركز تمام عیار نباشد . امروزه در جهان برای جوانان آموزش كار آفرینی گذاشته اند . در سطح دبیرستانها همه را تشویق می كنند . به نظر می رسد ، در جهان امروز بدون داشتن دانش ومهارت كار آفرینی ، صرف اینكه ایده ای داشته باشید ولی دانش لازم را ندانسته باشید ، با شكست مواجه می شوید .
●چالشهای آموزش كار آفرینی :
آموزش كارآفرینی و تحقیقات مربوط به آن ، هم اكنون با چالشهای متعددی مواجه شده است كه برخی از این چالشها توسط بلاك (Block) و استامپ (Stumpe) ارائه شده است . این چالشها عبارتند از :
▪چالش در ایجاد مترولوژی های تحقیق برای اندازه گیری اثر بخشی كارآفرینی .
▪ چالش در محتوا و شیوه های آموزش كار آفرینی .
▪ چالش در كیفیت مدرسان كار آفرینی .
▪ چالش در پذیرش آموزش كار آفرینی در دانشكده ها نسبت به كسب و كار .
▪ چالش در ایجاد یك پیكرهٔ عمومی ( مشترك ) در زمینه دانشی مختلف .
▪ چالش در اثر بخشی روشهای آموزشی .
▪ چالش در نیازهای یادگیری كار آفرینانی كه در حال كار هستند ، متناسب با دوره زندگی كسب و كاری كه هم اكنون در آن به سر می برند .
در سال ۱۹۹۰ میلادی تحقیق در خصوص آموزش كار آفرینی همچون یك رشته جدید مورد توجه قرار گرفت . و موارد همچون توسعه روشهای تحقیق برای سنجش اثر بخشی آموزش كارآفرین ، محتوا و روشهای آموزش كار آفرینی ، مورد توجه قرارگرفت . به طور كلی تا سال ۱۹۹۰ میلادی چهار دسته اصلی از دوره های آموزش كار آفرینی شكل گرفت كه این دوره ها عبارتند از :
▪دسته اول : برنامه هایی برای «آگاهی و جهت گیری به سوی كار آفرینی » است هدف از این دوره ها ، افزایش آگاهی ، درك و بینش نسبت به كار آفرینی به عنوان یك انتخاب شغلی برای افراد از تمامی اقشار اجتماعی است . این گونه برنامه ها در مقاطع تحصیلی ابتدایی ، راهنمایی و متوسطه تدریس می شود تا انگیزه و تمایل دانش آموزان و دانشجویان برای كار آفرین شدن افزایش یابد . گروههای نژادی ، مخترعان ، دانشمندان ،كاركنان دولت و باز نشستگان ارتشی و گروههای مختلف ، می توانند تحت پوشش این دوره قرار گیرند .
▪دسته دوم : شامل برنامه های آموزش است كه « توسعه تاسیس شركت » را پوشش می دهد . این برنامه ها به اقتضای شرایط خاص هر كشور طراحی شده اند .
▪دسته سوم : دوره هایی جهت « رشد و بقای كار آفرینان و شركتهای كوچك » طراحی شده است ، كه شركتهای كوچك موجود را پوشش می دهد . نیازهای آموزشی در این برنامه ها بسیار متنوع است .
▪دسته چهارم : برنامه « توسعه آموزش كار آفرینی » است كه شامل شیوه های جدید آموزشی و تعیین نقشهای نوین دانشجو و استاد در فرآیند آموزش كار آفرینی است . هدف دیگر این برنامه ها آموزش و گسترش كمی استادان جدید از میان صنعتگران و دست اندركاران فعالیتهای اقتصادی برای آموزش كار آفرینی است .
در كشور ما در زمینه آموزش كار آفرینی كوشش ویژه ای انجام نشده است، هر چند كه میان مقوله های مدیریت عمومی ، مدیریت راهبردی (استراتژیك) و كار آفرینی فصل مشترك وجود دارد و آموزشهای اجراء شده در قلمروهای فوق برای ترویج كار آفرینی نیز مفید بوده است اما می توان گفت غالب برنامه های آموزشی سازمانهایی كه تصدی این مهم را به عهده دانسته اند متمركز بر نیازهای مدیران سازمانهای بزرگ و متوسط بوده است كه غالباً در بخش دولتی و عمومی اقتصاد فعالیت داشته و دارند . به همین دلیل كار آفرینانی كه در سالهای اخیر علاقمند به استفاده از آموزشهای مدیریت شده اند و به موسسات آموزشی جذب می شوند برنامه ها را چندان مناسب نیازهای خود نمی یابند . در همین جا مسئولیت چنین مراكزی را باید یاد آور شد .
سازماندهی آغازین كار آفرینی در كشورمان در گرو پیمودن راههای زیر است :
▪ شناخت عوامل مساعد و باز دارنده كارآفرینی و راههای عملی رفع موانع .
▪ شناخت بهتر فرصتهای كار آفرینی و سیاستگذاری برای استفاده از فرصتهای مذكور .
▪ ترغیب دانش آموختگان مستعد موسسات آموزشی به فعالیتهای كار آفرینی .
▪توسعه كسب و كارهای كوچك در جهت ایجاد اشتغال مولد .
▪ پرورش گروهی از جوانان مستعد كار آفرین .
كارآفرینی از طریق تجربه و انتقال آن ، قابل آموزش و قابل یادگیری است . اما ترویج آن آسان نیست . اغلب خصوصیات تعیین كننده كارآفرینی از قبیل استفاه از فرصتهای جدید ، جلب اعتماد ، ایجاد شبكه های كار و انجام كار پروژه ای ، خصوصیات نا محسوسی هستند و به راحتی نمی توان آنها را درك و تبدیل به توصیه و دستور العمل كرد .
امروزه بسیاری از جوانان كه در دانشگاهها و مراكز علمی كشور به تحصیل مشغولند امیدوارند كه پس از فراغت از تحصیل هر چه سریعتر وارد « بازار كار » شوند . عبارت « بازار كار » عبارتی است بسیار حساس و برداشت جوانان از این عبارت ، یكی از عوامل حیاتی موثر در آیندهٔ كشور به حساب می آید متاسفانه امروزه « بازار كار » در اذهان بسیاری از جوانان و دانشجویان كشور یك سری پست های از پیش تعیین شده و به عبارتی یك سری « صندلیهای پیش ساخته » تعبیر می شود كه در جامعه منتظر آنهاست . اما دیدگاه كار آفرینانه نسبت به پدیده اشتغال ، تا حد زیادی از مشكلات جوانان در مواجهه با آینده ، خواهد كاست . یك چنین دیدگاهی می تواند در پوشش تحولات فرهنگی لازم برای توسعه كار آفرینی دركشور ، حاصل شود .
اعتقاد بر این است كه برای كار آفرینی باید نظام آموزشی ما به سمتی برود كه نیروهای با شهامت و شجاعت در تصمیم گیری پرورش دهد . وقتی ما از فارغ التحصیلان رشته های صنعتی می خواهیم كه برای اشتغال در رشته های فنی جهت خود و دیگران می توانند از تسهیلات قانونی استفاده نمایند معمولاً یك حالت عدم اعتماد به نفس درآنها مشاهده می شود . به بیان دیگر شهامت ریسك كردن را برای استفاده از مزایای قانونی و تسهیلات برای خودشان و دیگران ندارند و اغلب هم به دنبال فرصت شغلی مزد بگیری هستند .
اگر می خواهیم بحث كار آفرینی را در كشور جدی بگیریم باید نظام آموزشی ما به این سو هدایت شود كه افرادی كه فارغ التحصیل می شوند ویژگیهای كار آفرین را داشته باشند و البته خانواده هم نقش دارد ، اما نقش اصلی را شاید نظام آموزشی ما بخصوص در مقاطع كارشناسی و بالاتر دارد . ما باید در بین فارغ التحصیلان دانشگاهها رغبت ایجاد كنیم كه به تفكر خلاق بپردازند . تاسیس مراكز آموزش كار آفرینی و كانونهای آموزش روش زندگی در شرایط دشواری اقتصادی مانند آموزش دید مثبت و چاره جویانه ، دوری از تفكر منفی ، پشتكار و خلاقیت برای رفع موانع موجود و كسب مهارتهای لازم از جمله افكاری است كه باید به آن توجه شود .
امیدواریم در آینده آموزشگاههایی در سطح مدیران و دانشجویان راه اندازی شود و دولتها نیز اگر مقداری فضای لازم را ایجاد كنند ، تواناییهای بالقوه مردم شناسایی خواهد شد و می توان بسترهای اساسی برای آموزش آنها ایجاد كرد تا حركت به سمت كار آفرینی سرعت بیشتری به خود بگیرد .
نقش دولت در بستر سازی برای كار آفرینی نیز مسئله بسیار مهمی است و مهمترین اقداماتی كه دولت می تواند در مورد كار آفرینی و اشتغال انجام دهد این موارد است :
تولید اطلاعات در مورد فرصتها – ترویج فرهنگ كارآفرینی – بازسازی فرهنگ كار و توانمند سازی نیروی كار . در حال حاضر به طور متوسط سالانه هزاران فارغ التحصیل دانشگاه در كشور وجود دارد كه رشته تحصیلی بیشتر آنها علوم انسانی است . این عده را می توان با یك سری آموزشهای تخصصی كوتاه مدت نوعی تخصص بر ایشان ایجاد كرد .
موضوع دیگر حفظ حقوق نو آوران است كه یكی از موانع ترقی و پیشرفت در كشور ما است .افراد ، ابتكار یكدیگر را تقلیدمی كنند و این مخل نوآوری و كار آفرینی است . دولت باید در جهت حمایت از حقوق مبتكران چاره اندیشی جدی تری كند .     نویسنده : فرخنده یگانه دلجو « منابع و ماخذ » ۱) احمد پور ، محمود – ( كار آفرینی ، استراتژی مناسب برای افزایش بهره وری ) – ماهنامه علمی، پژوهشی تدبیر – شماره ۷۷- آبان ماه ۱۳۷۶ . ۲) آذر هوش ، فریدون – ( توسعه كار آفرینی ، تنگناها و راهكارها ) – ماهنامه تدبیر – شماره ۹۰ بهمن ماه ۱۳۷۷ . ۳) احمدپور ، محمود – ( كار آفرین ضرورت توسعه ) - ماهنامه تدبیر شماره ۹۵ – شهریور ماه ۱۳۷۸ . ۴) احمد پور داریانی ، محمود –كارآفرینی ( تعاریف ، نظریات ، الگوها ) – ناشر : مولف با همكاری پردیس ۵۷-چاپ اول –بهار ۱۳۷۹ . ۵) جدی ، سوسن –( كارآفرین و ایجاد اشتغال ) – ماهنامهٔ تدبیر شاره ۱۱۸- آذر ماه ۱۳۸۰ . ۶) سلیمی ، نعمت الله – ( راهكارهای كوتاه مدت و نقش كارآفرینان در ایجاد اشتغال ) – ماهنامه تدبیر شماره ۹۶- مهر ماه ۱۳۷۸ . ۷) صمد آقایی ، جلیل – ( كار آفرینی ضد اشتغال ! موتور توسعه اقتصادی ) – ماهنامه تدبیر – شماره ۱۱۴- مرداد ماه ۱۳۸۰ ۸) عجایبی ، سید حبیب – ( فرصتهای نهفته اشتغال كار آفرینی و جوانان ) – ماهنامه تدبیر – شماره ۹۶ مهرماه ۱۳۷۸ . ۹) فرقانی ، محمد مهدی – (كارآفرینی – سرمقاله ) – ماهنامه تدبیر – شماره ۸۷ –آبان ماه ۱۳۷۷ . ۱۰) فتحی ، سعید – ( تحول فرهنگی گامی به سوی كار آفرینی ) – ماهنامه تدبیر شماره ۱۰۲- خرداد ماه ۱۳۷۹ . ۱۱) مقیمی ، سید محمد – ( نقش آموزش كارآفرینی در بهبود دانش صاحبان كسب و كار كوچك ) – ماهنامه تدبیر – شماره ۱۱۳-تیر ماه ۱۳۸۰ . ۱۲) مریدی ، سیاوش – (فرصتها و محدودیتهای كار آفرینی در اقتصاد ایران ) – ماهنامه تدبیر – شماره ۱۰۹- دی ۱۳۷۹ . منبع : كتاب مجموعه مقالات نخستین كنگره بین المللی - دانشگاه آزاد اسلامی
  خبرگزاری فارس
 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
شنبه 7 اسفند 1389  9:24 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:كنكور و دانشگاه / وعده گاه کنکوری ها

 

وعده گاه کنکوری ها


  وعده گاه کنکوری هابیرون ساختمان چند پسر ۱۷ ۱۸،ساله توجه ام را جلب كردند. آنها گرد هم جمع شده بودند و به آرامی صحبت می كردند. یكی از آنها سیگاری به دست داشت. از نوع پك زدنش معلوم می شد هنوز كشیدن سیگار را یاد نگرفته است. وارد كه شدم، چند نفری پراكنده در محوطه بیرونی مشغول قدم زدن بودند. سكوت آنچنان حاكم بود كه گویی هیچ كسی در آنجا پرسه نمی زد. یكباره صدایی سكوت محوطه را شكست؛ «محمود! بیا بریم دیگه، دیر می شه، امشب هیچی نخوندیم! داریم از برنامه عقب می افتیم» .
طنین صدای پسرجوان، نه تنها دوستش، بلكه افراد دیگر حاضر در محوطه را به خود جلب كرد. تقریباً همه آنها كتاب به دست وارد سالن كتابخانه شدند. در سالن بسته شد و سكوت بار دیگر حكمرانی كرد. ساعت۱۲‎/۳۰ دقیقه شب را نشان می داد. ساختمانی قدیمی در یكی از محلات نارمك، اكنون به كتابخانه شبانه روزی تبدیل شده است. در تهران چند سالی است كه كتابخانه های عمومی شبانه روزی در مناطق مختلف راه اندازی شده است.
مهمترین هدف از شبانه روزی كردن كتابخانه ها، ترغیب و افزایش مطالعه در میان آحاد مردم بود. اكنون با نزدیك شدن به امتحانات آخر ترم دانشگاه ها و همچنین فرارسیدن كنكور، اینگونه كتابخانه ها رونق بیشتری به خود گرفته است. مسئول كتابخانه به این نكته اذعان دارد.
علیرضا سنایی می گوید: معمولاً در اردیبهشت، خرداد و تیرماه، داوطلبان كنكور اینجا را قرق می كنند. البته گه گاه دانشجویان هم در بین مراجعه كنندگان شب پیدا می شود.
راه اندازی كتابخانه های شبانه روزی یكی از اقدامات مهم شهرداری محسوب می شود؛ همگان در این باره اتفاق نظر دارند.
سنایی می افزاید: در هفته سه شب شیفت شب هستم. دو سالی می شود كارم اینطوری است. خب، كارمندی است و هزار درد!
چرخ زندگی نمی گردد. باید اینجا و آنجا كار كرد تا بتوان از عهده مخارج زندگی برآمد. او افراد مراجعه كننده در طول شب را اینچنین توصیف می كند: در طول مدتی كه من شب ها شیفت بوده ام، اغلب دانش آموزان و دانشجویان از محیط آرام كتابخانه برای مطالعه دروس خود استفاده می كنند. البته در این میان كسانی هم هستند كه كتابخانه های شبانه روزی را پاتوق می كنند! ما در محیط كتابخانه چنین اجازه ای به آنها نمی دهیم اما این قانون فقط در چارچوب كتابخانه است. متأسفانه نمونه هایی داشته ایم كه كتابخانه را بهانه ای برای از خانه بیرون آمدن كرده بودند. برای مثال جوانی به همراه دوستانش هر شب به بهانه مطالعه در كوچه های اطراف كتابخانه برای اهالی محل مزاحمت ایجاد می كرد.
به گفته اهالی محل با گذشت هر شب بر تعداد دوستانش هم می افزود! او عضو كتابخانه بود. از این رو برای پدر و مادر خود توجیه قانع كننده ای داشت. بعد از مدتی اهالی محل از دست سروصدای آنها در طول شب عاصی شدند.
ما موضوع را فهمیدیم و به سرعت از طریق مشخصات وی كه در دفتر ثبت نام كتابخانه موجود بود، با والدین این پسر سركش تماس گرفتیم. بالاخره كار به خوبی و خوشی خاتمه یافت. البته چنین مواردی در طول این مدت، كم بوده است. همانطور كه قبلاً اشاره كردم، اغلب مراجعه كنندگان به قصد مطالعه، به دنبال محیطی آرام می گردند كه این خواسته آنان در كتابخانه های شبانه روزی مرتفع می شود.
بنا به گفته سنایی، تعداد مراجعه كنندگان پسر در طول ساعات شب به مراتب بیشتر از دخترهاست.
رضا صبوری، دانش آموزی است كه خود را برای ورود به دانشگاه آماده می كند. به گفته خودش، یك سال و اندی است كه به طور مرتب درس می خواند. او می گوید: آنقدر در طول این مدت به خصوص امسال درس خوانده ام كه دیگر تحمل درس خواندن در خانه را نداشتم. بعد از عید احساس كردم بازدهی قبلی را ندارم. از این رو تصمیم گرفتم محلی جدید برای درس خواندن پیدا كنم.
یكی از دوستانم قبل از من در كتابخانه درس می خواند. او گفت بیا عضو كتابخانه شو! تازه شب ها هم می توانی به كتابخانه بیایی و تا هر وقت كه دوست داری درس بخوانی. این دانش آموز از مطالعه شبانه در كتابخانه احساس رضایت دارد. او معتقد است: اصولاً مطالعه در شب برای من دلپذیر است. حال از زمانی كه به اینجا می آیم این احساس، مضاعف شده است. از سوی دیگر مطالعه در كتابخانه های شبانه روزی چند حسن دارد؛ اول اینكه محیطی است بسیار آرام. از مزاحمت های احتمالی كه ممكن است در خانه برایم پیش آید، فارغ هستم. دوم اینكه چون كتابخانه محلی است و در نزدیكی منزل و مدرسه مان قرار دارد، اغلب دوستان دیگر من هم برای مطالعه به اینجا می آیند.
در طول شب خستگی ناشی از مطالعه و خواب آلودگی را به راحتی می توان با كمی گپ زدن با دوستان به فراموشی سپرد.
حسن دیگر اینكه اگر احتیاج به كتاب یا جزوه پیدا كنم می توانم از مرجع كتابخانه برخی از آنها را پیدا كنم.
حتی برخی از اشكالات درسی را می توان با مشورت دوستان به سرعت برطرف كرد.
كمی آنطرف تر، دو پسر جوان مشغول گفت و گو با یكدیگر بودند. هر دو بسیار خسته به نظر می رسیدند.
-گویی درس خواندن بسیار خسته تان كرده؟
یكی از آنها پاسخ داد: پارسال قبول نشدیم. داریم می خونیم شاید امسال فرجی بشه! دیگری ادامه داد: از ۱۸سالگی كه دیپلم گرفتم در تراشكاری كار می كنم، در واقع كار می آموزم، در خانواده ما تحصیل اهمیت ویژه ای دارد. نمی توانم دیپلمه بمانم، متأسفانه در طول این ۴ سال فرصت كافی برای مطالعه پیدا نكردم، اما فكر می كنم امسال خوب درس خوانده ام. امیدوارم در كنكور قبول شوم. افشین سالاركیا می گوید: روزها چندان فرصت درس خواندن ندارم. به همین جهت مجبورم شب ها جبران مافات كنم. سال سختی بود اما تا یك ماه دیگر تمام می شود. امیدوارم زحماتم نتیجه دهد. او كتابخانه های شبانه روزی را نعمتی بزرگ برای خود می داند و می گوید: ما خانه ای كوچك داریم، من فرزند دوم خانواده هستم. ۳برادر و خواهر كوچك تر از من وجود دارند كه همگی در سنین ابتدایی و راهنمایی اند. آنها تا ساعات پایانی شب مشغول بازی یا تماشای تلویزیون هستند. وقتی هم قرار باشد بخوابند، تمام چراغ ها خاموش می شود. متأسفانه اتاق اضافه نداریم. برای همین سال گذشته تصمیم گرفتم تا در كتابخانه شبانه روزی ثبت نام كنم.
دخترها نیز همانند پسرها از مطالعه در كتابخانه های شبانه روزی احساس مطلوبی دارند، گرچه بنا به گفته مسئول یكی از كتابخانه های شبانه روزی، آمار موجود تعداد مراجعه كنندگان دختر، به مراتب كمتر از پسرهاست، اما وجود اینگونه كتابخانه ها تأثیر به سزایی در افزایش مطالعه آنها داشته است.
سمانه حسینی دانش آموزی است كه در روزهای مختص دخترها به كتابخانه شبانه روزی می رود. او با اینكه به قول خود اتاق اختصاصی هم در منزل دارد اما ترجیح می دهد در كتابخانه درس بخواند. پدرش شب ها او را به كتابخانه می آورد و در هنگام بازگشت نیز او را همراهی می كند. حسینی می گوید: با اینكه منزلمان از كتابخانه دور نیست اما پدرم اجازه تنها بیرون آمدن در شب را به من نمی دهد. بنده خدا شب ها از خوابش می زند تا مرا همراهی كند.
زارع نژاد- مسئول یكی از كتابخانه های شبانه روزی در مركز پایتخت- معتقد است: هم اكنون كلیه كتابخانه های شبانه روزی برای استفاده دانش آموزان و دانشجویان آنچنان مهیاست كه بسیاری مطالعه در كتابخانه را نسبت به خانه ترجیح می دهند.
البته مراجعه كنندگان تنها سه شب در هفته می توانند در كتابخانه مطالعه كنند. با این وجود، به اعتقاد من محیط كتابخانه، محیطی امن و قابل قبول برای مطالعه است.
وقتی صحبت از مشكلات كتابخانه ها برای دانش آموزان مراجعه كننده پیش می آید، در یك مورد اتفاق نظر دارند. كتاب های موجود درسی كارآمد نیستند و كتاب های درسی همگی قدیمی اند. معمولاً كتاب های مورد نظر را نمی توانیم در كتابخانه پیدا كنیم.دانش آموزان و داوطلبان كنكور معتقدند كتاب های هیچ یك از كتابخانه های عمومی در سطح شهر نمی تواند پاسخگوی نیاز ما باشد. اغلب كتاب ها چاپ قدیم است. زارع نژاد این واقعیت را قبول دارد. او می گوید: كتابخانه های عمومی نمی تواند پاسخگوی تمامی سلایق باشد. از جهاتی آنان با كمبود بودجه هم مواجهند. گرچه دانش آموزان هم نباید توقع داشته باشند در یك كتابخانه عمومی دروس تخصصی آنها یافت شود. به هر حال كتابخانه عمومی، تعریف خود را دارد.
به هر حال این شب ها كتابخانه های شبانه روزی پایتخت محل رفت و آمد كسانی است كه به زودی در یك روز، رقابت سختی با هم خواهند داشت. به احتمال فراوان بعد از كنكور، كتابخانه های شبانه روزی، كمتر مهمانی در خود می بینند.     وحید شریفی
  روزنامه همشهری
 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
شنبه 7 اسفند 1389  9:25 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:كنكور و دانشگاه / وقت تمام است!

 

وقت تمام است!


  وقت تمام است!احساس می کنی ... نه! اطمینان داری که بن بست رسیده ای، فکر می کنی که دنیا به آخر رسیده است! اما حالا باید هرچه در چنته داری رو کنی، این جاست که می فهمی چند مرده حلاجی!
و از همه مهم تر این که، برای دانشجو ماندن باید هر کاری را که می توانی انجام دهی .... رویاهای شیرینت در پس پرده کابوس های شب امتحان زهرت می شود و انگاری تمام بدبختی های دنیا بر سر بی نوای تو خراب شده است! و چاره ای نداری جز این که بروی... بروی در دهان شیر....
● روز امتحان:
فاجعه! ... در این روز، سرنوشتت برای دانشجو ماندن (!) معلوم می شود... روز امتحان برای همه عالم و آدم بوده و هست و خواهد بود و هر چه کنی، نمی توانی در این مورد به خصوص بی خیال شوی... شب امتحان با هزار و یک مکافات به صبح پیوند می خورد و ناچاری شال و کلاه کنی و کتاب و جزوه دست نخورده ات را زیر بغل بزنی و سلانه سلانه راهی جلسه امتحان شوی، به خودت امیدواری می دهی که بالاخره روزی از شر امتحانات(!) و جریان شب و روزش خلاص می شوی... به راهروهای دانشگاه که می رسی با جماعت عظیمی روبه رو می شوی که یک عده شان شاد و شنگول هستند، انگار غمی از دادن امتحان ندارند و یک عده دیگرشان هم با مخ در کتاب هایشان فرو رفته اند... تو هم برای این که از آن جماعت کم نیاوری نیم نگاهی به کتابت می اندازی اما مثل آدمی می مانی که تازه کتابی را به دستش دادند، با تعجب کتابت را زیرو رو می کنی... در همین حال رفیقت را می بینی که او هم اوضاعش چندان تعریفی ندارد و سفره دلش را برایت پهن می کند که دیشب (یعنی شب امتحان) برای آن که فسفرهای مغزش کمی استراحت کند، به سرش می زند به حمام برود و دوش بگیرد اما از شانس بدش به همراه خستگی و مقدار قابل توجهی چرک(!)، تمام محتویات مغزش هم شسته می شود! نمی دانی که برای درد خودت ضجه بزنی یا رفیقت؟! دیگر وقتی نداری، صدای مراقبان را می شنوی که بفرمایید سر جلسه!
در همین حال دعا می کنی که صندلی ات در کنار شاگرد الف و ابرخوان کلاس باشد، شاید این جوری فرجی بشود! این جاست که شانس حرف اول را می زند .... صندلی ات را که مشخص کردی سر برمی گردانی تا ببینی اوضاع سالن چگونه است و قند توی دلت آب می شود. وقتی که چشم باز کنی و ببینی که یکی از آن بچه های زرنگ کلاس کنارت نشسته، با خوشحالی می پرسی خیلی درس خواندی؟ نه! و حرصت می گیرد وقتی که می گوید نه! اصلا لای کتابم را باز نکردم، در ضمن لطف کن موقع امتحان دادن مزاحمم نشو! ضایع می شوی و دلت می خواهد که سر به تنش نباشد! برای این که ثابت کنی نیازی به یاری بغل دستی ات نداری، بادی به غبغب می اندازی و کتابت را زیر صندلی می گذاری تا به خودت و نداشته هایت متکی باشی!
● امتحان:
خدا نصیب کافر هم نکند، حس غریبی است، فقط تویی و یک عالمه سئوال بی جواب؛ یک حال گیری اساسی!
برگه های امتحان را که برایت می آورند، سرجایت میخکوب می شوی، در دلت غوغایی است، به خودت قول می دهی که از ترم آینده به سراغ کار دیگری غیر از درس خواندن نروی! چشمانت همه جا را تیره و تار می بیند، با صدای شروع کنید مراقبان، قلبت به تپش می افتد!
کار از لعن و نفرین خودت گذشته، باید از هیچ همه بسازی! از سوال اول می گذری، دومی را پشت سر می گذاری، به سومی نگاهی نمی کنی، چهارمی را اصلا تحویل نمی گیری، به پنجمی چشمکی می زنی و می روی، به ششمی که می رسی... فکری به ذهنت خطور می کند ... تقلب!...
● تقلب:
دوربرگردان، هر کسی بلد نیست، گردنی کج، چشمانی تیزبین... از نظر بعضی ها تقلب تنها راه غلبه بر وحشت امتحان است! باید شانس بیاوری که استادت سر جلسه نباشد (البته همیشه خدا استادان محترم سعی می کنند، آن دور و برها آفتابی نشوند!) و از همه مهم تر مراقبان خیلی محترم سرجلسه باشند که حواسشان نباشد و اصلا یادشان برود که خیرسرشان مراقب شما هستند(!) اگر این شرایط مهیا باشد، می توانی پایت را روی وجدانت بگذاری و حق دیگری را ضایع کنی!....
باید حواست به دور و برت باشد که کسی بویی نبرد اما اگر بعضی از آن دور و بری ها هم در حال انجام دادن این عمل هستند کارت راحت تر می شود، می توانی با ایما و اشاره طلب یاری کنی! زمان به سرعت می گذرد و یکی در میان سوالات را نصفه و نیمه با کمک دیگری و ... جواب می دهی، به خیال خودت شاهکار کرده ای... با خودت می گویی این آخرین باری است که دست به این عمل زشت می زنی!...
● وقت تمام است:
رهایی از بند زندان امتحان، نفس راحت، آخ که زندگی چه قدر زیباست! باری از روی دوشت برداشته می شود، ته دلت راضی است که کجدار و مریض از شر امتحان خلاص شدی... اما یکهو یادت می آید اگر حساب و کتابت درست از آب درنیاید چه؟ اگر گوش شیطان کر، مجبور شوی برای ۲۵ صدم نمره، دوباره همین واحد درسی را با مشقت و هزار جور مکافات بگذرانی، چه؟
هر کار کنی نمی توانی باید چانه بزنی... بعد از دادن برگه های امتحان بهترین فرصت است که به سراغ استادت بروی و بگویی استاد این سوالات را از کجا آورده بودید؟ استاد باور کنید که ... استاد.... و تا می توانی خالی ببندی تا شاید استادت دلش به حالت سوخت و کاری برایت کرد.....
● ساعتی بعد:
کاش روزگار همیشه، بر وفق مراد بود، از این که بالاخره راحتی را به چشمانت دیدی خوشحال هستی و یادت می رود که اصلا دیشب چه حالی داشتی؟! به خوابگاه برمی گردی تا بتوانی کمبود خواب دیشبت را جبران کنی! اما آن قدر خوشحال و راضی هستی که اصلا خواب به چشمانت نمی آید.... بلند می شوی و سراغ کتاب ها و جزوه های دیگرت می روی، یادت می آید که تا امتحان دیگر ۲ روزی فرصت داری و بی خیالش می شوی و نمی خواهی خوشی ۲ روزت را با کابوس امتحان بعدی خراب کنی!
● از اول، آخر قصه:
سخت است، اما قانون طبیعت و زندگی همین است، باید این مرحله از زندگی را هرجوری شده، بگذرانی... امتحان اصول و قوانین خاص خودش را دارد، اگر می خواهی پیروز میدان نبرد امتحان باشی باید به این اصول پای بند باشی! اگر می خواهی فردا روزی که مدرکت را زیر بغلت دادند و گفتند برو به سلامت باید آموخته ها و چیزهای بیشتری در بقچه توانایی هایت پیدا شود تا یکی پیدا نشود و نگوید که من نمی دانم که چه کسی به تو مدرک داده است؟

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
شنبه 7 اسفند 1389  11:58 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:كنكور و دانشگاه / همت چاره‌ساز است

 

همت چاره‌ساز است


  همت چاره‌ساز استراست گفته‌اند که بعضی وقت‌ها، تأخیر در کاری، نیتجه خوبی می‌دهد؛ نمونه‌اش برای من اتفاق افتاد. ماجرا از این قرار است که دوستان پرسمان به حقیر فرمودند که گزارشی درباره علت‌های بی‌انگیزگی و رکود و رخوت نسبی موجود در میان دانشجویان تهیه کنم. قرار بود که این گزارش، در پایان سال گذشته به سرانجام برسد؛ اما تقدیر چنین بود که در آغاز سال جدید که از سوی رهبر انقلاب به عنوان سال نوآوری نامیده شده، این مهم، به وقوع بپیوندد. شاید این اتفاق، باعث نوآوری در متن و نیز تقارن با سوژه گزارش شود! حال که صحبت از رهبر عزیزمان شد، مناسب دیدم در همین آغاز، گفتاری جذاب و شیوا از او را درباره بحث تولید علم در دانشگاه‌ها و وظیفه خطیر استادان و دانشجویان در این باره بیاورم که بی‌شک، خالی از لطف نخواهد بود؛
«باید مغزهای متفکر استاد و دانشجوی ما، بسیاری از مفاهیم حقوقی، اجتماعی و سیاسی را که شکل و قالب غربی آنها در نظر بعضی مثل وحی منزل است و نمی‌شود درباره‌اش اندک تشکیکی کرد، در کارگاه‌های تحقیقاتی عظیم علوم مختلف، حلاجی کنند؛ روی آنها سؤال بگذارند. این جزمیت‌ها را بشکنند و راه‌های تازه‌ای پیدا کنند؛ هم خودشان استفاده کنند و هم به بشریت پیشنهاد کنند. امروز، کشور ما، محتاج این است. دانشگاه باید بتواند یک جنبش نرم‌افزاری همه جانبه و عمیق در اختیار این کشور و این ملت بگذارد؛ تا آن کسانی که اهل کار و تلاش هستند، با پیشنهادها و با قالب‌ها و نوآوری‌های علمی خودی بتوانند، بنای حقیقی یک جامعه آباد و عادلانه مبتنی بر تفکرات و ارزش‌های اسلامی را بالا ببرند. امروز، کشور ما از دانشگاه، این را می‌خواهد».
آن چه در ادامه می‌آید، گزیده‌ای از مهم‌ترین سخنان چند تن از دانشجویان و یکی از استادان دانشگاه است:
▪ مدرک‌گرایی؛ معضل بزرگ دانشجویی
سیدرضا موسوی نسب، دانشجوی سال آخر رشته مدیریت بازرگانی، معتقد است که تنبلی و رخوتی که در میان بخش قابل توجهی از دانشجویان کنونی کشور مشاهده می‌شود، به نوعی نشئت گرفته از افت انگیزه و امید آنان نسبت به آینده‌شان است.
وی در توضیح بیشتر، چنین گفت: این که الان می‌بینیم که در روزنامه‌ها و همایش‌های مختلف از مقوله «مدرک‌گرایی» صحبت می‌شود، این به خاطر آن است که انگیزه علم‌آموزی در بین حداقل بخشی از دانشجویان – حالا در هر رشته‌ای – ضعیف شده و جای آن، عقیده‌ای شکل گرفته که می‌گوید: با داشتن مدرک لازم و البته پارتی کلفت، می‌توان کار مناسبی را برای خود دست و پا کرد.
▪ ساختار آموزشی دانشگاه، باید متحول شود
علی ثقفی، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته حقوق دانشگاه قم نیز با بیان این که متأسفانه امروزه در میان بسیاری از دانشجویان، مدرک‌گرایی جای علم‌گرایی را گرفته است، گفت: البته خود نظام آموزش عالی کشور به مسئله مدرک‌گرایی به شدت دامن زده است. اکنون دانشگاه‌های ما با انواع و اقسام دوره‌های آموزشی فراگیر، مجازی، نیمه‌حضوری و غیر‌حضوری که در آنها طبعاً تعمیق‌بخشی به مقوله آموزش چندان مطرح نیست، خواه ناخواه، باعث می‌شوند که فلان دانشجو در کوتاه‌ترین زمان، مدرک کارشناسی یا کارشناسی ارشد را گرفته و بعد مشغول کاری شود و وقتی این طور شد، این دانشجو، بدون آشنایی دقیق با هدف و جزئیات یک علم، فقط یک سری اطلاعات کلی را کسب می‌کند که با هدف دانشجویی سازگار نیست.
▪ باید روحیه امید و نشاط شکل بگیرد
وی ضمن تأکید بر ضرورت تحول و نوآوری جدی در ساختار آموزشی دانشگاه‌ها به منظور خروج دانشجویان از وضعیت رخوت و تنبلی علمی که در آن قرار دارند، اظهار داشت: به نظر من، اگر ما واقعاً به دنبال تولید علم و تحقق جنبش نرم‌افزاری هستیم، این امر ممکن نمی‌شود؛ مگر آن که هم شیوه‌های تدریس در دانشگاه‌ها را فعال و پویا کنیم و هم این که با مشخص کردن اهداف علمی برای دانشجویان و ایجاد همان تحولی که عرض کردم، آنها را نسبت به آینده، بیش از پیش امیدوار کنیم که اگر این روحیه امید و نشاط شکل بگیرد، به امید خدا، موفقیت‌ها یکی پس از دیگری حاصل خواهد شد.
▪ جزوه‌محوری و نمره‌گرایی نمی‌گذارد!
فاطمه عباسی، دانشجوی رشته الهیات، جزوه‌محوری را یکی از مهم‌ترین دلایل رکود علمی در فضای دانشجویی می‌داند و معتقد است: مادامی که دانشجو نصفه و نیمه سر کلاس حاضر شود و در پایان ترم هم با تهیه یک جزوه از همکلاسی‌های خود، یک نمره ناپلئونی بگیرد و واحد‌ها را یکی یکی پاس کند، طبیعی است که به لحاظ علمی و پژوهشی، به جایی نمی‌رسیم! البته این بحث، علت‌های متفاوتی می‌تواند داشته باشد؛ اما آن چه که مربوط به دانشجویان می‌شود، بیشتر به خاطر مسئله کمبود و یا نبود انگیزه کافی و نیز عدم اطمینان لازم نسبت به آینده خود می‌باشد و امیدوارم که روزی این دغدغه‌ها رفع شوند.
▪ لزوم نوآوری در سال نوآوری
وی همچنین در ادامه گفت: مسئولان وزارت علوم و دست‌اندرکاران دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی، باید بتوانند در سالی که از سوی مقام معظم رهبری به عنوان سال نوآوری و شکوفایی نام‌گذاری شده و - الحق و الانصاف – نام‌گذاری به جایی هم بوده، یک بازنگری جدی در ساختار آموزش عالی کشور داشته باشند و با نوآوری علمی و پژوهشی، زمینه رسیدن کشور به اهداف سند چشم‌انداز ۲۰ ساله و افق سال ۱۴۰۴ را فراهم کنند.
نکته مهم دیگری که درباره این بحث به ذهن می‌رسد، این است که مسئولان بلند‌پایه کشور، نه در شعار، بلکه در عمل، باید به ایده‌های جوانان و به ویژه دانشجویان که قشری اثرگذار در جامعه ما محسوب می‌شوند - اهمیت بدهند و آنان را در تصمیم‌گیری‌ها و طرح‌های آموزشی، سهیم کنند. همچنین از نظرات علمی و کارشناسی استادان نواندیش، برای تحول فراگیر علمی و پژوهشی دانشگاه‌ها، بهره لازم را ببرند.
▪ همت و تلاش دانشجویان، چاره‌ساز است
احسان عسکری، دانشجوی سال دوم رشته عمران دانشگاه بوعلی همدان می‌گوید: به عقیده من، این مباحث که مشکلات موجود تا حدودی دانشجویان را در حالت رخوت، ناامیدی و بی‌تفاوتی قرار داده، درست است؛ اما من دانشجو باید به این نکته آگاهی داشته باشم که تحصیل درست علم، در زندگی من هم تأثیر خود را خواهد گذاشت؛ یعنی وقتی یک نفر خوب درس بخواند و فقط نمره برایش مهم نباشد، وقتی وارد بازار کار شود، دانسته‌هایش او را در مسیر تجربه قرار می‌دهد و به قول معروف همه جا برایش سر و دست می‌شکنند. از این رو، باید توجه داشت که بی‌انگیزگی، مدرک‌گرایی و نمره‌گرایی، در واقع به ضرر خود فرد است و برای موفقیت و داشتن آینده‌ای بهتر، چاره‌ای نیست جز آن که با نشاط و شادابی و نیز امیدواری به آینده، به تحصیل علم پرداخت و از مشکلات موجود، نهراسید و با انگیزه، جلو رفت.
محمدرضا قاسمیان، دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات عرب، در گفت‌گو با ما، یک پیشنهاد قابل توجه داشت. وی گفت: یکی از مهم‌ترین اقداماتی که تا حدود زیادی در کاهش دغدغه‌های یأس‌آور دانشجویان نسبت به آینده خود تأثیرگذار است، همین تقویت کارگاه‌های آشنایی با شغل و مهارت‌آموزی در دانشگاه‌هاست که خوشبختانه چند سالی است که در کشور پا گرفته است و امیدواریم که با توجه بیشتر مسئولان وزارت علوم به آن، در کنار توجه به ضرورت پژوهش‌محوری در عرصه آموزش دانشگاهی، هر چه سریع‌تر بتوانیم به قله‌های علم و فناوری در سطح منطقه خودمان و سپس دنیا برسیم.
▪ «ما می‌توانیم» را عملی کنیم!
وی در ادامه بیان داشت: من هر وقت که به این عبارت امام عزیزمان که فرمودند «ما می‌توانیم»، فکر می‌کنم، امید و انگیزه‌ام برای کار و تحصیل بیشتر می‌شود و حقیقتاً هم این گونه است. اگر همه دانشجویان ما با مشاهده نیمه پر لیوان، بر سعی و کوشش علمی خود بیفزایند، قطعاً درهای موفقیت برای آنها گشوده می‌شود. من خودم در دوره کارشناسی چند همکلاسی داشتم که واقعاً این طور بودند و اکنون در دوره کارشناسی ارشد، در بهترین دانشگاه‌های کشور، درس می‌خوانند و حتی برخی از آنها به صورت پاره‌وقت، تدریس هم دارند.
▪ ضرورت تزریق انگیزه و دمیدن روح امید
حسن ختام این گزارش صحبت‌های کارشناسی دکتر علیرضا آقایوسفی، مدرس مقاطع دوره کارشناسی ارشد و دکترای رشته روان‌شناسی دانشگاه پیام نور می‌باشد.
این استاد دانشگاه با تأکید بر ضرورت دمیدن روح امید و نشاط در بدنه دانشجویی کشور، اظهار داشت: یکی از مسائلی که باعث کاهش انگیزه فعالیت علمی دانشجویان شده، این است که دانشجویان ما به خاطر تلاش و فعالیت علمی خویش، تشویق نمی‌شوند و از طرح‌های علمی و پژوهشی‌شان، حمایت جدی نمی‌شود. این در حالی است که متأسفانه مؤسسات خصوصی و دولتی، در بحث استخدام، به ندرت به شاگرد اول‌ها و به قول خودمان دانشجویان درس‌خوان، بها و اهمیت می‌دهند.
نکته مهم دیگری که در این خصوص وجود دارد، این است استادان ما به خاطر فعالیت علمی، آن طور که باید و شاید، ترغیب نمی‌شوند. استادی که n ساعت تدریس دارد، دیگر وقت چندانی برای پژوهش پیدا نمی‌کند و طبیعی است وقتی استادان ما نتوانند پژوهش کنند، انگیزه‌ای هم برای دانشجویان برای حرکت در مسیر تولید علم، باقی نمی‌ماند.
● سخن پایانی و سه راهکار
دکتر آقایوسفی در ادامه، ضمن اشاره به ناکافی بودن بودجه پژوهش در ایران، به چند راهکار مهم زیر برای تحول در آموزش و ایجاد علاقه و رغبت در بین دانشجویان، برای تحصیل و پژوهش اشاره کرد:
۱) ارتباط صنعت و دانشگاه، باید بیش از پیش تقویت گردد و ادارات و کارخانجات ما موظف به انجام پژوهش و استفاده از پژوهش‌گران جوان و نخبگان دانشجویی شوند.
۲) متولیان امور، باید ضمن یک برنامه‌ریزی جامع و هماهنگ با سند چشم‌انداز ۲۰ ساله کشور، بسترهای لازم را برای فعالیت علمی هر چه بیشتر استادان و دانشجویان، فراهم کنند و در این خصوص از تجهیز دانشگاه‌ها به تکنولوژی برتر آموزشی و تزریق بودجه پژوهشی غفلت نورزند.
۳) توصیه‌ام به دانشجویان این است که برای خود آینده‌نگری داشته باشند و بدانند که با تلاش خستگی‌ناپذیر، می‌توانند به موفقیت‌های ارزشمندی دست یابند.

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
شنبه 7 اسفند 1389  12:01 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها