|
وظیفه کار آفرینی دانشگاهها
|
واژه كارآفرینی از كلمه فرانسوی ( Entreprendre ) بر معنای « متعهد شدن » است . اما بنا به تعریف واژه نامه دانشگاهی و بستر ، كار آفرین كسی است كه متعهد می شود مخاطره های یك فعالیت اقتصادی را سازماندهی ، اداره كند .
كارآفرینان معمولاٌ افرادی هستند كه ریسك معتدل را در دستور كار خود پیش بینی می كنند، خلاق و نو آور هستند ، عزم و اراده قوی و استقلال طلبی بالایی دارند و ثروت طلب نیستند .
در گذشته افسانه ای شایع بود كه كار آفرینان دارای ویژگی ذاتی هستند و این ویژگیها همراه با آنان متولد می شود . اما امروز كار آفرینی به عنوان رشته ای علمی مورد شناسایی قرار گرفته است . رشته علمی كار آفرینی همانند تمام رشته های دیگر ، دارای مدلها ، فرآیندها و قضایای (cases) است كه باید دانش مربوط به آنها كسب شود .
آموزش كار آفرینی و تحقیقات مربوط به آن هم اكنون با چالشهای متعددی مواجه شده است كه برخی از این چالشها توسط بلاك (Block ) و استامپ (Stump ) ارائه شده است . این چالشها عبارتند از :
- چالش در ایجاد مترولوژی های تحقیق برای اندازه گیری اثر بخشی كار آفرینی .
-چالش در محتوا و شیوه های آموزش كار آفرینی .
- چالش در كیفیت مدرسان كار آفرینی .
- چالش در پذیرش آموزش كار آفرینی در دانشكده ها نسبت به كسب و كار .
یكی از انواع دوره های آموزش كار آفرینی برنامه در توسعه آموزش كارآفرینی است كه شامل شیوه های جدید آموزشی و تعیین نقشهای نوین دانشجو و استاد در فرآیند آموزش كار آفرینی است . هدف دیگر این برنامه ها آموزش و گسترش كمی استادان جدید از میان صنعتگران و دست اندركاران فعالیتهای اقتصادی برای آموزش كار آفرینی است .
سالها است كه در مقالات و سخنرانی ها از واژه كار آفرینی به عنوان راه حلی برای توسعه یافتن استفاده می كنند ولی هنوز بعد از گذشت سالها این واژه به حوزه های علم ، برنامه ریزی و عمل نرسیده است .
شاید به این دلیل باشد كه هنوز هیچ یك از دانشگاههای كشور به طور رسمی و آكادمیك كارآفرینی را آموزش نمی دهند ، همان طور كه هنوز برای خلاقیت و نوآوری آن قدر قائل نیستند كه حداقل به اندازهٔ یك واحد درسی برای دانشجویان در نظر بگیرند . لذا توقع بیجایی است اگر از فارغ التحصیلان دانشگاهی یا مراكز فنی و حرفه ای انتظار داشته باشیم در شرایطی كه خلاقیت و نو آوری عالم كلیدی و رمز ورود و بقاء در بازارهای رقابتی جدید است ، كار و كسب و فعالیت سازنده ای را تدارك ببینند.
عمده ترین مسئله ای كه باعث رشد و توسعه اقتصادی می شود ، تغییر در كیفیت آموزش و توجه به كیفیت نیروی انسانی است . اگر می خواهیم بحث كار آفرینی را در كشور جدی بگیریم باید نظام آموزشی ما به سمتی برود كه نیروهای با شهامت شجاعت در تصمیم گیری پرورش دهد . ما باید به زمینه مناسب برای ایجاد نوآوری را درسازمانها فراهم آوریم . چون از نظر نو آوری در بعد فن آوری و بعد اداری ، آنقدر عقب هستیم كه ساده ترین نوع كار آفرینی كه تقلید گرایی است را نمی توانیم انجام دهیم .
كار آفرینی برای سیاستگذاران دو دستاورد مهم دارد : ایجاد اشتغال و ایجاد رفاه . و این فرهنگ را باید در كشور ترویج دهیم. امیدواریم در آینده آموزشگاه هایی در سطح مدیران و دانشجویان راه اندازی شود و دولتها نیز فضای لازم را ایجاد كنند . توانانیهای بالقوه مردم شناسایی خواهد شد و می توان بسترهای اساسی برای آموزش آنها ایجاد كرد تا حركت به سمت كار آفرینی سرعت بیشتری برخود بگیرد .
●مقدمه :
آنچه در شرایط سخت كنونی ضرورت آن در جامعهٔ ما بیش از پیش احساس می شود پرداختن به مقولهٔ كار آفرینی است. زیرا مسلماً كار آفرینان با توجه به خصوصیات ممتاز و برجستهٔ خود قادرند در چنین شرایطی منابع را برای ایجاد رشد و توسعه در زمینه های تولید و منابع انسانی فراهم كرده ، اشتغال و كسب و كار جدید ایجاد نمایند .
سالها است از شیوع تب كار آفرینی در كشور می گذرد اما متاسفانه هنوز پژواك طنین پر طمطراق آن از عرصه های سخنوری ، ژورنالیسم و سیاست بر حوزه های علم ، برنامه ریزی و عمل نرسیده است . هنوز پس از گذشت سالها ، واژه كار آفرینی مفهوم واقعی خود را به اذهان متبادر نمی كند و هنوز دولتمردان و مسئولان مملكتی در سخنرانیها و مقالات خود از این واژه به عنوان راه حلی برای رفع معضل بیكاری استفاده می كنند .
اگر قرار است اقتصاد موفقی داشته باشیم به نظر می رسد باید كار آفرینی را در كشور بیشتر مورد توجه گیرد . ولی متاسفانه چه در سطح سیاستگذاری و چه در قلمرور پژوهشی – آموزشی ، كار منظم و حساب شده ای در زمینه كار آفرینی انجام نداده ایم . لذا توقع بیجایی است كه از فارغ التحصیلان دانشگاهی یا مراكز فنی و حرفه ای انتظار داشته باشیم ، كار و كسب و فعالیت سازنده ای را تدارك ببینند . همان طور كه توقع بیجایی است اگر بدون خلاقیت و كار آفرینی انتظار داشته باشیم سرمایه گذاران ریسكی ( VENTURE CAPITALISTS ) كه عامل رشد و توسعه اقتصادی هستند در این كشور سرمایه گذاری كنند .
●پیشینه كار آفرینی :
مطالعات نشان می دهد از ابتدای تاریخ بشر انسانها همواره به دنبال پیدا كردن عامل موجه ارزش و عامل تغییر بوده اند و اولین بار دانشمندان علم اقتصاد ، به كار آفرینی توجه كردند ، عده ای فكر می كردند عامل موجد ارزش طلا و نقره است . عده ای دیگر هم عامل موجد ارزش را در زمین و فعالیت های كشاورزی جستجو كردند كه به فیزیوكراتها معروفند . واژه كار آفرین در سال ۱۸۴۸ توسط « جان استوارت میل » به ( Entrepreneur ) به زبان انگلیسی ترجمه شده ، او كاركرد و عمل كار آفرین را شامل هدایت ، نظارت ، كنترل و مخاطره پذیری می دانست و عامل متمایز كننده مدیر و كار آفرین را مخاطره پذیری معرفی كرد. بعد از مكتب كلاسیكها ، فرد جدیدی به نام « شومپیتر » كه از اعضای مكتب اقتصادی آلمان است مقوله ای به نام كار آفرینی مطرح كرد و آنرا به عنوان موتور توسعه اقتصادی معرفی كرد .
●واژه كار آفرینی :
واژه كار آفرینی بیش از دو قرن نیست كه در ادبیات مدیریت و اقتصاد وارد شده و مانند سایر واژه ها تغییرات زیادی را به خود گرفته و از رشد تكامی برخوردار بوده است . ولی هنوز وفاق عمومی دربارهٔ كار آفرینی در سطوح بین الملل وجود ندارد . البته استنباط رایج و اشتباه از واژه كار آفرینی این است كه كار آفرین كسی است كه ایجاد شغل می كند اما چنین نیست .
در زبان فرانسوی كلمه ای وجود دارد به معنای « متعهد شدن » یا « آنتروپرونور » ( ENTREPRENDRE ) كه (UNDERTAKE) تعریف می شود . در ادبیات كار آفرینی تعاریف بسیار مختلفی برای آن ارائه شده است اما هنوز تعریف رسمی و استانداردی كه قابل قبول اكثریت صاحب نظران باشد وجود ندارد ، بعضی تعاریف آن عبارتند از :
پیتردراكر می گوید ، كار آفرینی یك رفتار است نه یك صفت ویژه در شخصیت فرد كار آفرین . وی می گوید ، كار آفرینی كاربرد مفاهیم تكنیك های مدیریت است . استانداردسازی محصول ،به كارگیری ابزارها و فرآیندهای طراحی و بنا نهادن كار بر پایه آموزش و تحلیل كار است .
« ژوزف شومپیتر » ( SCHUMPETER) یا پدر كار آفرینی ، تعریف كاملی از كار آفرینی در سال ۱۹۳۴ ارائه می دهد . او می گوید ، « هر فرآیندی در شركت كه منجر به كالایی جدید ، ایجاد روشی جدید ، بازار جدید و منابع جدید می شود، می گوییم كار آفرینی رخ داده است » او ویژگی اصلی كار آفرینی را همانا وجود نوآوری به عنوان هسته مركزی تلاش فرد كار آفرین می داند . شومپیتر معتقد است كه در اقتصاد، توسعه زمانی اتفاق می افتد كه توسط كار آفرین ، نوآوری رخ دهد .
اقتصاد دانان ، كارآفرینان را « موتور رشد اقتصادی » جامعه می دانند . جامعه شناسان این گروه را مروج فرهنگ رقابت ، نواندیشی و پویایی اقتصادی تلقی می كنند و اندیشمندان مدیریت آنان را از مهمترین عوامل تحرك و نو آوری سازمانی در عصر حاضر به شمار می آورند .
كارآفرینی به خلق ارزشهای مادی و اقتصادی یا كسب و كاری ختم نمی شود . بلكه اگر كار آفرینی را به مفهوم وقعی آن یعنی « ارزش آفرینی » تعریف كنیم ، كار آفرینان (ارزش آفرینان ) موتور توسعه اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی نیز خواهند بود .
●خصوصیات كار آفرین :
به طور كلی تا به حال ویژگیهای زیادی در خصوص كار آفرینان در تحقیقات مختلف معرفی شده است . از نظر « بروس جی وایتنیگ » افراد كار آفرین دارای ۱۹ ویژگی هستند كه آنها را از نظرات شخصیتی از افراد عادی یا سایر افراد جامعه مجزا می كند:
اعتماد به نفس خلاقیت خوش بینی توانا در برخورد با مردم
انرژی زیاد ابتكار ادراكی بودن دور اندیشی
پشتكار انعطاف پذیری دارای منافع كافی رهبری پویا
اتخاذ ریسك حساب شده نیاز به موفقیت دارای مهارتهای متعدد مسئول و پاسخگو
واكنش مثبت در مقابل چالشها استقلال سوداگر
كار آفرین تلاش دارد تا از طریق شناخت و پیگیری فرصتها بدون در نظر گرفتن منابع تحت اختیار خود به كار آفرینی بپردازد . كار آفرینان به « تغییر » به عنوان مقوله تعیین كننده می نگرند . آنها ارزشها را تغییر می دهند و ماهیت آنها را دچار تحول می نمایند . آنها برای تحقق این ایده ها و ریسك پذیری خود را به كار می گیرند . از این رو هر كس كه به درستی تصمیم بگیرد به نوعی كار آفرین تلقی می گردد .
●آموزش كار آفرینی و نقش مراكز علمی دانشگاهی :
اواخر دههٔ ۵۰ میلادی ، اولین كشوری كه در این زمینه خیلی كلاسیك كاركرد و ترویج فرهنگ كار آفرینی را از سطح دبیرستان شروع كرد و آموزش هایی را دارد ، كشور ژاپن بود . مسئله كار آفرینی در ژاپن به سطح دانشگاهها هم كشیده شد . بین سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۲ میلادی بیش از ۹۶% نوآوری صنعتی كه توانست موقعیت ژاپن را در اقتصاد جهانی به یك موقعیت برجسته و برتر تبدیل كند ، توسط كار آفرینان صورت گرفت .
آموزش كار آفرینی سیاستی است كه به طور مستقیم در كمیت و كیفیت عرضهٔ كار آفرین در یك جامعه اثر می گذارد . به همین دلیل است كه در بسیاری از كشورها بویژه كشورهای پیشرفته كه حتی الامكان موانع و مشكلات بر طرف شده اند ، دولتها به شكوفا كردن توان بالقوه مردم پرداخته اند . آموزش به تولید كنندگان كوچك بسیار اهمیت دارد . با اجرای این سیاست همواره می توان به اهداف گوناگونی مانند شناخت فرصتها و چگونگی بهره برداری از آنها ، آشنایی با تكنولوژی و دانش فنی جدید و چگونگی بكارگیری آنها ، روش های جدید علمی مدیریتی و بازرگانی جامعه عمل پوشید . آموزش می تواند بلند مدت ( مانند آموزش از دورهٔ دبیرستان به بعد ) و یا كوتاه مدت (مانند سخنرانیهای ادواری ) باشد .
تا به حال چهار دسته تحقیقات در زمینه كار آفرینی انجام شده است كه عبارتند از :
۱) مطالعات در خصوص ویژگیهای كار آفرینان
۲) مطالعات در خصوص ساز و كارهای تشكیل شركتهای نوپا
۳) مطالعات در خصوص ارتباط كار آفرین با جامعه
۴) مطالعات درخصوص آموزش ، روش شناسی تحقیق و نقش دولت در كار آفرینی .در گذشته افسانه ای شایع بود كه كار آفرینان دارای ویژگی ذاتی هستند و این ویژگیها همراه با آنان متولد می شود كه این ویژگیها شامل ، ابتكار ، ریسك پذیری ... می باشد . بنابر این فرض اساسی افسانه این بود كه كار آفرینان از طریق آموزش ، پرورش نمی یابند . اما امروزه كارآفرینی به عنوان رشته ای علمی مورد شناسایی قرار گرفته كه فروپاشی این افسانه قدیم را به دنبال داشته است . رشته علمی كار آفرینی همانند تمامی رشته های دیگر ، دارای مدلها ، فرآیندها و قضایایی (CASES) است كه باید دانش مربوط به آنها كسب شود .
كارآفرینان دقیقاً به همان گونه كه ما یاد می گیریم ، یاد می گیرند . كار آفرینان نه تنها می توانند از اشتباهاتشان و مربیان غیررسمی خود بیاموزند ، بلكه آنها از طریق مطالعه و تربیت رسمی ، مستعد یادگیری هستند .كتابها و دوره هایی در مورد شكل دهی كسب و كار جدید با سرعت زیادی در حال افزایش هستند . علاوه بر كتابها و دوره ها ، مجموعه جدیدی از برنامه های آموزشی برای پر كردن شكاف اطلاعاتی و دانشی برای كار آفرینان طراحی شده است كه هم اكنون در حال پیگیری كسب و كارشان هستند .
برنامه های مبتنی بر آموزش بر مبنای این فرض عمل می كنند كه اگر فقط ما وسایل مناسب و موثر برای مرتبط ساختن منابع بر گرفته از دانشگاهایمان ، مدارس فنی و دانشكده ها را به جامعه كسب و كار جدید پیدا كنیم ، آن وقت ما واقعاً قادر به تقویت ابتكارات صنعتی هستیم .
مطالعه ای كه در سال ۱۹۸۲ در دانشگاه بایلور (BAULOR) بر روی دانشجویان رشته كار آفرینی صورت گرفت . ارزیابی دانشجویان از دروس رشته كار آفرینی این بود كه باید بیشترین تاكید بر روی دروس مالی شود . دومین رشته ای كه به نظر آنها باید بیشتر مورد تاكید قرار گیرد ، درس مدیریت بود . علاوه بر اینها دروس روابط انسانی و بازاریابی نیز از نظر دانشجویان دارای اهیمت ویژه ای است .
برای اولین بار دانشگاه كالگری در سال ۱۹۷۳ مجوز تاسیس دوره كارشناسی ارشد را دریافت كرد و كار آفرینی به عنوان یكی از زمینه های اصلی مورد توجه قرا گرفت . در ژوئن سال ۱۹۸۵ میلادی این دانشگاه به ارزیابی نتایج برگزاری یكی از دوره های آموزش كار آفرینی خود كه در فاصلهٔ ژوئن ۱۹۸۴ تا دسامبر ۱۹۸۴ برگزرا شده بود ، پرداخت و از ۵۰ نفر از ۶۵ نفر شركت كننده دوره پیرامون نتایج دوره نظر خواهی كرد . این دوره آموزشی تقریباً (۰۰۰/۷۵) دلار برای دانشگاه هزینه داشت . تجربه دانشگاه كالگری نشان می دهد كه سرمایه گذاری كوچكی (تقریباً ۷۵۰۰۰ دلار ) در آموزش كار آفرینان كسب و كارهای كوچك منجر به ارزش افزوده فراوانی (معادل ۰۰۰/۷۵۰ /۱ دلار ) گردیده و علاوه بر آن تاثیر زیادی درایجاد فرصت استخدام و تسهیل ایجاد سرمایه داشته است .
با توجه به مطالبی كه تا به حال از كار آفرینی ارائه شد بستر مناسب برای رشد و توسعه كار افرینان عبارت است از :
▪آموزش خلاقیت از دبستان تا دانشگاه حتی در مقطع دكتری برای كلیه رشته های تحصیلی اعم از فنی ،پزشكی ، اقتصادی و...
▪تجدید نظر در نظام آموزشی ، روش تدریس و ارزیابی و سنجش دانش آموزان و دانشجویان برای تقویت و شكوفایی روحیه خلاقیت فراگیران .
▪ بالا بردن نیاز پیشرفت افراد از طریق آموزشهای مستقیم و غیر مستقیم .
▪ آموزش كار آفرینی و شناسایی افراد ارزش آفرین (كارآفرین ) جامعه توسط گروهی خبره به صورت سالیانه و معرفی و تشویق و حمایت آنها در سطح كشور و استان از طریق رسانه های جمعی و اعطای جوائز توسط مسئولان عالی رتبه كشوری .
▪ تشكیل انجمن كارآفرینان جهت ارتباط ، همفكری ، همكاری و تعاون كار آفرینان با یكدیگر .
▪ترویج فرهنگ كارآفرینی از طریق موسسات فرهنگی و رسانه های جمعی .
▪ تاسیس مراكز توسعه كار آفرینی جهت برنامه ریزی ، آموزش ، تحقیق و مشاوره در خصوص كار آفرینی
اگر بدنبال راه حل های جدید هستیم ، فضای كشور باید به گونه ای طراحی شود كه كار آفرینان رشد كنند . در اغلب موارد مدیریت با تصمیم گیری متمركز ضد روحیه كارآفرینی است . كار آفرینی در جایی رشد می كند كه تمركز تمام عیار نباشد . امروزه در جهان برای جوانان آموزش كار آفرینی گذاشته اند . در سطح دبیرستانها همه را تشویق می كنند . به نظر می رسد ، در جهان امروز بدون داشتن دانش ومهارت كار آفرینی ، صرف اینكه ایده ای داشته باشید ولی دانش لازم را ندانسته باشید ، با شكست مواجه می شوید .
●چالشهای آموزش كار آفرینی :
آموزش كارآفرینی و تحقیقات مربوط به آن ، هم اكنون با چالشهای متعددی مواجه شده است كه برخی از این چالشها توسط بلاك (Block) و استامپ (Stumpe) ارائه شده است . این چالشها عبارتند از :
▪چالش در ایجاد مترولوژی های تحقیق برای اندازه گیری اثر بخشی كارآفرینی .
▪ چالش در محتوا و شیوه های آموزش كار آفرینی .
▪ چالش در كیفیت مدرسان كار آفرینی .
▪ چالش در پذیرش آموزش كار آفرینی در دانشكده ها نسبت به كسب و كار .
▪ چالش در ایجاد یك پیكرهٔ عمومی ( مشترك ) در زمینه دانشی مختلف .
▪ چالش در اثر بخشی روشهای آموزشی .
▪ چالش در نیازهای یادگیری كار آفرینانی كه در حال كار هستند ، متناسب با دوره زندگی كسب و كاری كه هم اكنون در آن به سر می برند .
در سال ۱۹۹۰ میلادی تحقیق در خصوص آموزش كار آفرینی همچون یك رشته جدید مورد توجه قرار گرفت . و موارد همچون توسعه روشهای تحقیق برای سنجش اثر بخشی آموزش كارآفرین ، محتوا و روشهای آموزش كار آفرینی ، مورد توجه قرارگرفت . به طور كلی تا سال ۱۹۹۰ میلادی چهار دسته اصلی از دوره های آموزش كار آفرینی شكل گرفت كه این دوره ها عبارتند از :
▪دسته اول : برنامه هایی برای «آگاهی و جهت گیری به سوی كار آفرینی » است هدف از این دوره ها ، افزایش آگاهی ، درك و بینش نسبت به كار آفرینی به عنوان یك انتخاب شغلی برای افراد از تمامی اقشار اجتماعی است . این گونه برنامه ها در مقاطع تحصیلی ابتدایی ، راهنمایی و متوسطه تدریس می شود تا انگیزه و تمایل دانش آموزان و دانشجویان برای كار آفرین شدن افزایش یابد . گروههای نژادی ، مخترعان ، دانشمندان ،كاركنان دولت و باز نشستگان ارتشی و گروههای مختلف ، می توانند تحت پوشش این دوره قرار گیرند .
▪دسته دوم : شامل برنامه های آموزش است كه « توسعه تاسیس شركت » را پوشش می دهد . این برنامه ها به اقتضای شرایط خاص هر كشور طراحی شده اند .
▪دسته سوم : دوره هایی جهت « رشد و بقای كار آفرینان و شركتهای كوچك » طراحی شده است ، كه شركتهای كوچك موجود را پوشش می دهد . نیازهای آموزشی در این برنامه ها بسیار متنوع است .
▪دسته چهارم : برنامه « توسعه آموزش كار آفرینی » است كه شامل شیوه های جدید آموزشی و تعیین نقشهای نوین دانشجو و استاد در فرآیند آموزش كار آفرینی است . هدف دیگر این برنامه ها آموزش و گسترش كمی استادان جدید از میان صنعتگران و دست اندركاران فعالیتهای اقتصادی برای آموزش كار آفرینی است .
در كشور ما در زمینه آموزش كار آفرینی كوشش ویژه ای انجام نشده است، هر چند كه میان مقوله های مدیریت عمومی ، مدیریت راهبردی (استراتژیك) و كار آفرینی فصل مشترك وجود دارد و آموزشهای اجراء شده در قلمروهای فوق برای ترویج كار آفرینی نیز مفید بوده است اما می توان گفت غالب برنامه های آموزشی سازمانهایی كه تصدی این مهم را به عهده دانسته اند متمركز بر نیازهای مدیران سازمانهای بزرگ و متوسط بوده است كه غالباً در بخش دولتی و عمومی اقتصاد فعالیت داشته و دارند . به همین دلیل كار آفرینانی كه در سالهای اخیر علاقمند به استفاده از آموزشهای مدیریت شده اند و به موسسات آموزشی جذب می شوند برنامه ها را چندان مناسب نیازهای خود نمی یابند . در همین جا مسئولیت چنین مراكزی را باید یاد آور شد .
سازماندهی آغازین كار آفرینی در كشورمان در گرو پیمودن راههای زیر است :
▪ شناخت عوامل مساعد و باز دارنده كارآفرینی و راههای عملی رفع موانع .
▪ شناخت بهتر فرصتهای كار آفرینی و سیاستگذاری برای استفاده از فرصتهای مذكور .
▪ ترغیب دانش آموختگان مستعد موسسات آموزشی به فعالیتهای كار آفرینی .
▪توسعه كسب و كارهای كوچك در جهت ایجاد اشتغال مولد .
▪ پرورش گروهی از جوانان مستعد كار آفرین .
كارآفرینی از طریق تجربه و انتقال آن ، قابل آموزش و قابل یادگیری است . اما ترویج آن آسان نیست . اغلب خصوصیات تعیین كننده كارآفرینی از قبیل استفاه از فرصتهای جدید ، جلب اعتماد ، ایجاد شبكه های كار و انجام كار پروژه ای ، خصوصیات نا محسوسی هستند و به راحتی نمی توان آنها را درك و تبدیل به توصیه و دستور العمل كرد .
امروزه بسیاری از جوانان كه در دانشگاهها و مراكز علمی كشور به تحصیل مشغولند امیدوارند كه پس از فراغت از تحصیل هر چه سریعتر وارد « بازار كار » شوند . عبارت « بازار كار » عبارتی است بسیار حساس و برداشت جوانان از این عبارت ، یكی از عوامل حیاتی موثر در آیندهٔ كشور به حساب می آید متاسفانه امروزه « بازار كار » در اذهان بسیاری از جوانان و دانشجویان كشور یك سری پست های از پیش تعیین شده و به عبارتی یك سری « صندلیهای پیش ساخته » تعبیر می شود كه در جامعه منتظر آنهاست . اما دیدگاه كار آفرینانه نسبت به پدیده اشتغال ، تا حد زیادی از مشكلات جوانان در مواجهه با آینده ، خواهد كاست . یك چنین دیدگاهی می تواند در پوشش تحولات فرهنگی لازم برای توسعه كار آفرینی دركشور ، حاصل شود .
اعتقاد بر این است كه برای كار آفرینی باید نظام آموزشی ما به سمتی برود كه نیروهای با شهامت و شجاعت در تصمیم گیری پرورش دهد . وقتی ما از فارغ التحصیلان رشته های صنعتی می خواهیم كه برای اشتغال در رشته های فنی جهت خود و دیگران می توانند از تسهیلات قانونی استفاده نمایند معمولاً یك حالت عدم اعتماد به نفس درآنها مشاهده می شود . به بیان دیگر شهامت ریسك كردن را برای استفاده از مزایای قانونی و تسهیلات برای خودشان و دیگران ندارند و اغلب هم به دنبال فرصت شغلی مزد بگیری هستند .
اگر می خواهیم بحث كار آفرینی را در كشور جدی بگیریم باید نظام آموزشی ما به این سو هدایت شود كه افرادی كه فارغ التحصیل می شوند ویژگیهای كار آفرین را داشته باشند و البته خانواده هم نقش دارد ، اما نقش اصلی را شاید نظام آموزشی ما بخصوص در مقاطع كارشناسی و بالاتر دارد . ما باید در بین فارغ التحصیلان دانشگاهها رغبت ایجاد كنیم كه به تفكر خلاق بپردازند . تاسیس مراكز آموزش كار آفرینی و كانونهای آموزش روش زندگی در شرایط دشواری اقتصادی مانند آموزش دید مثبت و چاره جویانه ، دوری از تفكر منفی ، پشتكار و خلاقیت برای رفع موانع موجود و كسب مهارتهای لازم از جمله افكاری است كه باید به آن توجه شود .
امیدواریم در آینده آموزشگاههایی در سطح مدیران و دانشجویان راه اندازی شود و دولتها نیز اگر مقداری فضای لازم را ایجاد كنند ، تواناییهای بالقوه مردم شناسایی خواهد شد و می توان بسترهای اساسی برای آموزش آنها ایجاد كرد تا حركت به سمت كار آفرینی سرعت بیشتری به خود بگیرد .
نقش دولت در بستر سازی برای كار آفرینی نیز مسئله بسیار مهمی است و مهمترین اقداماتی كه دولت می تواند در مورد كار آفرینی و اشتغال انجام دهد این موارد است :
تولید اطلاعات در مورد فرصتها – ترویج فرهنگ كارآفرینی – بازسازی فرهنگ كار و توانمند سازی نیروی كار . در حال حاضر به طور متوسط سالانه هزاران فارغ التحصیل دانشگاه در كشور وجود دارد كه رشته تحصیلی بیشتر آنها علوم انسانی است . این عده را می توان با یك سری آموزشهای تخصصی كوتاه مدت نوعی تخصص بر ایشان ایجاد كرد .
موضوع دیگر حفظ حقوق نو آوران است كه یكی از موانع ترقی و پیشرفت در كشور ما است .افراد ، ابتكار یكدیگر را تقلیدمی كنند و این مخل نوآوری و كار آفرینی است . دولت باید در جهت حمایت از حقوق مبتكران چاره اندیشی جدی تری كند .
|
|
نویسنده : فرخنده یگانه دلجو « منابع و ماخذ » ۱) احمد پور ، محمود – ( كار آفرینی ، استراتژی مناسب برای افزایش بهره وری ) – ماهنامه علمی، پژوهشی تدبیر – شماره ۷۷- آبان ماه ۱۳۷۶ . ۲) آذر هوش ، فریدون – ( توسعه كار آفرینی ، تنگناها و راهكارها ) – ماهنامه تدبیر – شماره ۹۰ بهمن ماه ۱۳۷۷ . ۳) احمدپور ، محمود – ( كار آفرین ضرورت توسعه ) - ماهنامه تدبیر شماره ۹۵ – شهریور ماه ۱۳۷۸ . ۴) احمد پور داریانی ، محمود –كارآفرینی ( تعاریف ، نظریات ، الگوها ) – ناشر : مولف با همكاری پردیس ۵۷-چاپ اول –بهار ۱۳۷۹ . ۵) جدی ، سوسن –( كارآفرین و ایجاد اشتغال ) – ماهنامهٔ تدبیر شاره ۱۱۸- آذر ماه ۱۳۸۰ . ۶) سلیمی ، نعمت الله – ( راهكارهای كوتاه مدت و نقش كارآفرینان در ایجاد اشتغال ) – ماهنامه تدبیر شماره ۹۶- مهر ماه ۱۳۷۸ . ۷) صمد آقایی ، جلیل – ( كار آفرینی ضد اشتغال ! موتور توسعه اقتصادی ) – ماهنامه تدبیر – شماره ۱۱۴- مرداد ماه ۱۳۸۰ ۸) عجایبی ، سید حبیب – ( فرصتهای نهفته اشتغال كار آفرینی و جوانان ) – ماهنامه تدبیر – شماره ۹۶ مهرماه ۱۳۷۸ . ۹) فرقانی ، محمد مهدی – (كارآفرینی – سرمقاله ) – ماهنامه تدبیر – شماره ۸۷ –آبان ماه ۱۳۷۷ . ۱۰) فتحی ، سعید – ( تحول فرهنگی گامی به سوی كار آفرینی ) – ماهنامه تدبیر شماره ۱۰۲- خرداد ماه ۱۳۷۹ . ۱۱) مقیمی ، سید محمد – ( نقش آموزش كارآفرینی در بهبود دانش صاحبان كسب و كار كوچك ) – ماهنامه تدبیر – شماره ۱۱۳-تیر ماه ۱۳۸۰ . ۱۲) مریدی ، سیاوش – (فرصتها و محدودیتهای كار آفرینی در اقتصاد ایران ) – ماهنامه تدبیر – شماره ۱۰۹- دی ۱۳۷۹ . منبع : كتاب مجموعه مقالات نخستین كنگره بین المللی - دانشگاه آزاد اسلامی
|
خبرگزاری فارس
|