0

برچسب!

 
omidayandh
omidayandh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 7483
محل سکونت : تهران

برچسب!

اين روزها آدم از بعضي ها چيزايي مي شنوه كه خدا كنه فقط بشنوه يعني روي اخلاق و رفتارش اثر نگذاره يا به اصطلاح جو نگيردش.
دروغ گفتن كه از بزرگترين گناهانه با شوخي و خنده مي شه «خالي بندي». اگه دروغ گفته بشه با يه «خالي بستم» قضيه تمومه. چاپلوسي و بادمجون چيندن دور قاب با خنده انجام ميشه و اسمش مي شه «پاچه خواري». جالبه نه؟
از اون طرف تا با يكي شروع مي كني به صحبت كردن تا در مورد كار زشتش تذكر بدي، بهت خطاب مي شه كه «گير نده»، «اه كليد كردي ها»، «اي بابا بازم نصيحت»، «ول كن» پس دهنت به نهي از منكر بسته مي شه. وقتي دعوت به كار درست كني، مي شنوي كه «كاتوليك تر از پاپ» شدي. پس بي زحمت امر به معروف هم آره. وقتي عمل غلط و اشتباه كسي رو به معلمي، پدري، مادري يا كسي ديگه بگي، تا بفهمن و يه فكري بكنن، «زيرآب زن» شدي و «آنتن بازي» درآوردي. تا كتاب دست مي گيري تا دو تا كلوم درس بخوني «خرخون» شدي. مي بيني كه درس هم نبايد خواند. اگر تقلب نرسوني «ترسويي» و حالتو مي گيرن. اگه مشكلي داشته باشي و بخواي از معلم سوال كني «خودشيرين» شدي. اگه ريش بذاري «عقده اي» شدي. اگه چادر سرت كني «امل بازي» درآوردي. اگه از حق دفاع كني «تعصب» داري و «سخت گرفته اي». اگه از خيلي از اهانت ها بدت بياد «بي جنبه»اي. اگر به كار زشت بعضي ها اعتراض كني و نخواهي همرنگ جماعت باشي، «بچه» هستي و «دهانت بوي شير مي ده». اگه به سر و وضع غلط و زننده كسي اعتراض كني، «عقلت در چشمت هست» و «ظاهربين» شده اي. تازه در اون صورت بايد بدوني كه «هركسي رو توي قبر خودش مي ذارن» اگه نخواهي بدون اجازه پدر و مادرت جايي بري يا اگه نخواهي تا آخر شب بيرون باشي «بچه ننه و لوس و ننر» هستي. اگه نخواهي خيلي جاها بري و خيلي كارهارو بكني «هالو» هستي و «عقب مانده». بايد در برابر كارهاي غلط خيلي ها «بي خيال» باشي وگرنه «سيريش» شدي. اگه دنبال دوستي ها و عشق هاي بي هدف و آبكي نري و نخواهي با خيلي ها دوست بشي يا «بي احساس و بي عاطفه اي» يا «بي وفا و نامردي» يا «از دنيا عقبي» و يا هر سه تاش شامل حالت شده.
¤ ¤ ¤
آره دوست عزيزم! چقدر قشنگه اگه سنگيني اين برچسب هارو تحمل كني. و هرگز به خاطر كندن چند تا برچسب، توي انجام وظيفه كوتاهي نكني و قشنگتر وقتي مي شه كه درستي وظيفه رو اثبات كني. هم واسه خودت و هم واسه معدود آدمايي كه برچسب بارونت كردن. اون وقت ديگه كسي به خاطر انجام وظيفه، بهت برچسب نمي زنه.
رضا جهاني نيا
17ساله از تهران
روزنامه كيهان 25/04/82

برای ِ زیستن دو قلب لازم است
قلبی که دوست بدارد، قلبی که دوست‌اش بدارند
قلبی که هدیه کند، قلبی که بپذیرد
قلبی که بگوید، قلبی که جواب بگوید
قلبی برای ِ من، قلبی برای ِ انسانی که من می‌خواهم
تا انسان را در کنار ِ خود حس کنم.
 

چهارشنبه 4 اسفند 1389  10:40 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها