پیوند های میان عاشورا و انتظار رخداد عاشورا به سبب اهدافی که داشت و نیز مسائل و جهاتی که برای خود تعریف کرده بود از پیچیدگی خاصی برخوردار است. تحلیل این پدیده نشان می دهد که میان آن و مساله انتظار و مهدویت ارتباط تنگاتنگی است. دراین جا بر این نکته تاکید می شود که می توان میان اهدافی که امام حسین (ع) در عاشورا می جست و میان اهداف پیامبران پیوندی محکم و استوار یافت.
با اندکی تأمل پیرامون حادثة عاشورا و مفهوم انتظار، همبستگی و پیوند میان آنان، روشن میگردد؛ که جملگی این روابط، در ظلّ اصلیترین دلیل، که حقانیت و حقیقت دین اسلام است، جای میگیرند. بنابراین، دلیل اصلی پیوند عاشورا و انتظار و حتی دیگر مفاهیم و عناصر اسلامی، دین مبین اسلام است که تمام موضوعات و مسایل دینی، در متن آن، تعریف میشوند.
یکی از پیوند های میان عاشورا و انتظار، تعلق شخصیتهای اصلی آن دو، به یک خانوادة واحد است که آن، خاندان مطهر اهل بیت (عليهمالسلام) میباشد. حضرت مهدی (عجلاللهتعالي فرجهالشريف)، فرزند با واسطة امام حسین (عليهالسلام) محسوب میشود و این رابطة پدر و فرزندی، صرف نظر از صفات مشترک الهی، تا حدودی تعامل میان عاشورا و انتظار را تسهیل میکند.
در این قسمت، به برخی روایات که مؤید وجود حضرت مهدی (عجلاللهتعالي فرجهالشريف)، از نسل امام حسین (عليهالسلام) است، اشاره میکنیم:
۱. روایت شده است که پیامبر اکرم (صلي الله عليه و آله وسلم) در یکی از روزهای آخر عمر مبارکشان، در حالی که دستشان را به شانة امام حسین (عليهالسلام) گذاشته بودند، خطاب به حضرت فاطمه عليها السلام فرمودند: «مِن هَذَا مَهْدِي الْأُمَّة» ؛ «مهدی امت، از نسل این فرزندم است».
۲. حضرت علی (عليهالسلام) نیز خطاب به امام حسین (عليهالسلام) فرمودهاند: «ثُمّ یَظهَرُ اَمیرُ الاَمَرَه و قاتلُ الکَفَرَه،السُّلطان اَلمَامولُ الّذی تَحیّرَ فی غَیبتِه العُقول و هُو التاسِع مِن وُلدِکَ یا حسین»؛ «امیر اُمرا و قاتل کفار، پادشاهی که عقول در غیبتش به حیرت ماندهاند، ظهور خواهد کرد و ای حسین، او نهمین فرزند تو است».
۳. خود امام حسین (عليهالسلام) نیز اینگونه به این مطلب، تصریح میکند: «قَائِمُ هَذِهِ الْأُمَّةِ هُوَ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِي وَ هُوَ صَاحِبُ الْغَيْبَةِ وَ هُوَ الَّذِي يُقْسَمُ مِيرَاثُهُ وَ هُوَ حَي» ؛ «نهمین فرزند من، قائم به حق است و او صاحب غیبت خواهد بود که خداوند، زمین مرده را به وسیلة او دوباره زنده خواهد کرد».
فرهنگ عاشورا و انتظار در درون مکتبی بزرگتر و جامعتر، به نام مکتب اسلام، جای دارند و در این مکتب، تمام عناصر و مؤلفهها، به صورت هدفمند و در یک جهت، حرکت میکنند. مهمترین رسالت و هدف پیامبر اکرم (صلي الله عليه و آله وسلم)، ارشاد معنوی و اخلاقی مردم، تأسیس حکومت اسلامی و مبارزه با مستبدان و ستمگران بود که در این راه، رنجها و مرارتهای زیادی را نیز متحمل شدند. این وظایف، پس از پیامبر (صلي الله عليه و آله وسلم)، به ائمه (عليهمالسلام) منتقل شد و تمامی ایشان، با استفاده از شیوههای متفاوت کوشیدند تا علاوه بر اینکه رسالت پیامبر (صلي الله عليه و آله وسلم) را ادامه می¬دهند، از تحریف اصول و به خطر افتادن اساس اسلام نیز جلوگیری کنند. قیام امام حسین (عليهالسلام) و مسئلة غیبت حضرت مهدی (عجلاللهتعالي فرجهالشريف)، دو شاهد بارز این مدّعاست.
امام مهدی (عج) فرزند امام حسین علیهالسلام و فرهنگ انتظار، برآمده از فرهنگ عاشوراست و این دو پیوندی دیرین و محکم با یکدیگر دارند. یکی پشتوانه فرهنگی و زمینهساز برای دیگری است؛ یکی رمز حیات شیعه است و دیگری رمز بقای آن؛ یکی رمز قیام و به پا خاستن شیعه است و دیگری عامل حفظ و استمرار آن. مهدی(عج) وارث عاشوراست، همچنانکه حسین علیهالسلام وارث پیامبران است. پیوند عاشورا و انتظار و حسین علیهالسلام و مهدی(عج)، پیوند پدر و فرزند است. این پیوند روشن و گویا، از نگاه نامحرمان نیز مخفی نمانده تا آنجا که میگویند: «شیعه با دو نگاه همراه است: نگاه سرخ و نگاه سبز؛ عاشورا و ظهور»
۱- در کتابهای شیعه، در روایاتی چند به نخستین سخنان امام مهدی(عج) پس از ظهور اشاره شده است. از جمله محدث بزرگوار شیخ علی یزدی حائری(ره) روایتی را نقل میکند که میگوید: «زمانی که حضرت مهدی(عج) ظهور میکند، مابین رکن و مقام میایستد و پنج ندا میدهد و در این پنج ندا، خود را به جهانیان معرفی میکند. حضرت ندا میدهد: آگاه باشید ای اهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده، بیدار باشید ای اهل عالم که جد من حسین علیهالسلام را تشنهکام کشتند، بیدار باشید که جد من حسین علیهالسلام را عریان روی خاک افکندند. آگاه باشید ای اهل عالم جد من حسین را از روی کینهتوزی پایمال کردند». حضرت در این سخنان، از امام حسین علیهالسلام سخن گفته و یکی از دلایل قیام خود راگرفتن انتقام خون امام حسین علیهالسلام میداند.
۲- یکی از شبهای با عظمت سال، شب تولد یوسف زهراست که در روایات، برترین شبهای سال بعد از شب قدر شمرده شده و شبزندهداری در آن پرثواب و بابرکت است. عاشقان حضرت در آن شب، یاد امام حسین علیهالسلام را در دلهای خود زنده میکنند و با زیارت عاشورا جان خود را صفا میبخشند؛ چرا که شب میلاد امام عصر(عج)، شب زیارتی مخصوص سالار شهیدان است.
۳- شب قدر، شب امام زمان(عج) است و ملائکه و روح بر آن حضرت نازل شده، تقدیر امور را در اختیار آن حضرت میگذارند. در چنین شبی یاد امام حسین علیهالسلام در دلها زنده میشود؛ چرا که یکی از اعمال مستحبی شب قدر، زیارت امام حسین علیهالسلام است. برای زائران امام حسین علیهالسلام در ماه مبارک رمضان، به ویژه در شب قدر، پاداشهای بزرگی وعده داده شده است.
۴- زیارت عاشورا که از سوی امام محمد باقر علیهالسلام به شیعیان و شیفتگان تعلیم داده شده، مضامین والایی دارد. در یکی از قسمتهای این زیارت، زیارت خوان، مشارکت در خونخواهی امام حسین علیهالسلام به دست امام زمان (عج) را طلب میکند؛ چرا که مقصود از امام منصور، حضرت ولی عصر(عج) است.
۵- جلوهای دیگر از ارتباط دو فرزند زهرا علیهاالسلام ، امام حسین علیهالسلام و حضرت مهدی(عج) روز عاشوراست امام باقر علیهالسلام در حدیثی نحوه زیارت افرادی را که در شهرهای دور هستند و نمیتوانند قبر امام حسین علیهالسلام را در روز عاشورا زیارت کنند، بیان فرموده و آنها را به تعزیت یکدیگر سفارش کرده است. راوی میگوید: پرسیدم چگونه یکدیگر را تعزیت بگویند؟ حضرت فرمود: «بگویند: خداوند اجر ما و شما را در مصیبت حسین علیهالسلام فراوان گرداند وما و شما را از کسانی قرار دهد که به همراه ولیّ (خون) امام حسین علیهالسلام ، امام مهدی (عج) از آل محمد صلیاللهعلیهوآله طلب خون آن حضرت کرده و به خونخواهی او برخیزیم .
۶- در بعضی روایات، روز قیام حضرت مهدی(عج) مصادف با روز شهادت امام حسین علیهالسلام است
۷- یکی از رابطههای دقیق میان امام حسین علیهالسلام و حضرت مهدی(عج) و قیام آن دو بزرگوار، مرکز
حکومتشان است. امام حسین علیهالسلام از مکه به سوی کوفه رهسپار بود. مرکز حکومت حضرت مهدی(عج) نیز کوفه است. امام باقر علیهالسلام میفرماید: «مهدی (عج) قیام میکند و به سوی کوفه میرود و منزلش را آنجا قرار میدهد». امام صادق علیهالسلام نیز از مسجد سهله کوفه یاد کرده و فرموده است: «آن خانه صاحب ما (حضرت مهدی(عج)) است، زمانی که با خاندانش در آنجا سکونت گزیند.
۸- یکی از ویژگیهای قیام حضرت مهدی(عج) برخورداری از نصرت الهی به وسیله فرشتگان است. امام رضا علیهالسلام در این باره میفرماید: «به تحقیق چهار هزار فرشته برای یاری امام حسین علیهالسلام به زمین فرود آمدند. آنان هنگامی که نازل شدند، حسین علیهالسلام را کشته شده دیدند. از این رو، ژولیده و غبارآلود در نزد قبر آن حضرت اقامت کردند و همچنان هستند تا اینکه قائم، قیام کند و آنان از یاوران و سپاه آن حضرت خواهند بود و شعارشان یا لثارات الحسین است .
۹- قرآن یکی از عالیترین و اساسیترین هدفهای پیامبران خدا را به دنبال درس یکتاپرستی، عدالت اجتماعی در سطح جهانی و اقامه قسط و برابری در اثر تکامل جامعه میداند. امام حسین علیهالسلام نیز برای اصلاح در حکومت فاسد قیام کرد و با شکست ظاهری، زمینه مناسبی برای ترقی فکری و رشد عقلی جامعه اسلامی به وجود آورد. حضرت مهدی(عج) نیز فسادها، تباهیها و ازهم پاشیدگیهای عقیدتی را اصلاح میکند و به آبادی جهان همت میگمارد و سلطه و قدرتش سرتاسر شرق و غرب عالم را فرا میگیرد. امام حسین علیهالسلام درباره اصلاح، در همه ابعاد آن فرموده است:«تنها برای اصلاح (امور مسلمانان) قیام کردم». در مورد حضرت مهدی(عج) نیز چنین آمده است: «خداوند به وسیله مهدی(عج) این امت را پس از آنکه تباه شدهاند، اصلاح میکند .
۱۰- احیای اسلام و سنت نبوی و سیره علوی، تأمین عدل و حاکم ساختن حق و نیرو بخشیدن به حقپرستان، آگاه ساختن مسلمانان و افشای ماهیت واقعی ستمکاران و تأسیس یک مکتب عالی تربیتی و شخصیت بخشیدن به جامعه، از اهداف قیام حضرت مهدی(عج) شمرده شده است. این اهداف همان اهداف قیام عاشوراست. مهمترین و شاخصترین هدف که خلاصه تمام اهداف حضرت مهدی(عج) است، نجات انسانها از بردگی فکری و برداشتن زنجیرهای اسارت از آنان است. امام باقر علیهالسلام در این باره میفرماید:«هنگامی که قائم قیام کند، باطل از بین میرود». هدف امام حسین علیهالسلام نیز در زیارت اربعین چنین بیان شده است: «خون خود را تقدیم کرد تا انسانها را از نادانی و گمراهی رهایی بخشد.
عاشورائيان پيمان خود را به آخر بردند و مهدويان در «معبر نينوا» چشم انتظارند و آن عهدي را که با خداي خود بستهاند (پاسداري از «حرم و حريم) ثارالله و خون خدا( از ياد نبردهاند آنان هميشه با خود زمزمه ميکنند و هر صبحگاه، با امام عصر خويش و يوسف گمشده فاطمه، تجديد عهد مينمايند و در «انتظار» فرج به سر ميبرند؛ تا در رکابش به خون خواهي «حرم و حريم» الهي و «ثارالله» برخيزند.
راز و رمز «گره و پيوند» اين دو فرهنگ، اين گونه عقده ميگشايد و رخ مينمايد. منتظران عشق هرگز تغيير و تبديلي در عهد و پيمان خود راه نخواهند داد، همچنان که مردان سترگ عصر عاشورا چنين بودند
روايتي از امام باقر (ع) نقل شده که در روز عاشورا اين گونه به همديگر تعزيت و تسليت بگوييد: «اعظم الله اجورنا بمصابنا بالحسين (ع) و جعلنا واياکم من الطالبين بثاره مع وليّه الامام المهدي من آل محمد (ع)؛ خداوند اجر ما و شما را در مصيبت حسين (ع) بزرگ گرداند و ما و شما را از کساني قرار دهد که به همراه وليّ او حضرت مهدي از آل محمد (ع)، طلب خون آن حضرت کرده و به خون خواهي او برخيزيم.
اين است که مسأله خون خواهي «ثارالله»، امري مهم و جدّي است و بايد از اين طريق در نزد خداوند کسب وجاهت و آبرو نموده، به درگاهش تقرّب جوييم و نزديکي به درگاه امام حسين (ع) را نصيب خود سازيم. براي اين خون خواهي و دستيابي به ثمراتش، به «انتظار» امام منصور و ياري شده از طرف خدا بمانيم.
آشکار است که «انتظار»، آداب و ادبيات لازم خود را ميطلبد؛ از اين رو بايد در حوزه پيام و بيان به تبيين و تبويب آن همّت گماريم و حوزههاي انديشه، فرهنگ و عينيت جوامع شيعي و اسلامي را با عطر نجواي «اين الطالب بدم المقتول بکربلا» معطر سازيم. و به هم پيوستگي اين دو فرهنگ را روشن کنيم. در آويختهاند.
در سايه «فرهنگ عاشورا»، دست مايههاي غنياي از جريانشناسي «ظلم و جور» به دست ميآيد از يک طرف با «پاکان و پاکيها» و از طرف ديگر با «تمامي پليديها و ناپاکان» مواجه هستيم در اين صورت وجود ما، مالامال از دوستي و موالات نيکان و برائت و بيزاري از ناپاکان ميشود. «پليدان تاريخ»، مؤسس «ظلم و جور» بودند و انتصاب خلافت و امامت و حياني را به استهزا گرفتند. بنيان حکومت خويش را بر اساس ظلم و جور بنا کردند. و ستمهاي فراواني به اهل بيت (ع) و شيعيان آنان، روا داشتند. «وبالبرائة ممن اسّس اساس ذلک و بني عليه بنيانه و جري في ظلمه وجوره عليکم و علي اشياعکم»؛ من برائت و بيزاري خود را از اين جريان سه گانه که به وسيله پليدان شيطان صفت به وجود آمده است اعلام ميدارم و تقرّب به خدا و سپس تقرّب به شما را ميطلبم و دوستي شما و دوستي دوستانتان را جويا هستم.
فرهنگ «موالات» نمايانگر نشانههايي است که ما را به دين رهنمون ميشود، و نيز عهدهدار اصلاح تمامي حوزههاي امور دنيوي ما است و مضامين و بيان مزبور در زيارت «جامعه کبيره» نوازشگر جانهاي عاشقان اهل بيت (ع) است: «و بموالاتکم علمنا الله معالم ديننا و اصلح ما کان فسد من دنيانا»؛ در سايه موالات و دوستي متقابل شما پاکان هستي، معالم دين - که همان نشانههاي رساننده به دين است - تعليم ميشود و تمامي فسادهاي دنيوي را - در شکلها و نظامهاي مختلف آن اصلاح ميگرداند. با اين نگاه به موالات است که ما نه تنهانيازمند؛ بلکه ناچار و مضطر به موالات با شما هستيم و از تمامي بيگانگان و انديشهها و جريانهاي غير وابسته شما، خود را جدا ميسازيم؛ کانون تلاش و کوشش ما، تنها در جهت بسط«فرهنگ موالات» با شما است. بااين نگاه آنچه مربوط به دشمنان شما و غير ازشماباشد، برنميتابيم و برخود هيچ تسامح وتساهلي را روا نميداريم بلکه با شدت تمام ميتازيم و در اين مسير جان ميبازيم. زيرا مجراي «فيض» الهي شماييد و در آستان شما «فوز» و «نجات» آشيانه گرفته است. و «من أتيکم نجي و من فارقکم ضلّ»، هر کس از شما جدا شود، گمراه ميگردد و تمامي هستياش گم ميشود. اين همان «خوض» و به زمين فرو رفتن و در دل خاک گم شدن است. «بولايتکم فاز الفائزون»، يعني با ولايت شما پاکان هستي است که ميتوان سر به آسمان عبوديت و قرب حقّ، ساييد و جام «قرب حق» و «قرب شما» را يک جرعه سر کشيد. اين ادبيات موجود در متون دعايي (همانند زيارت جامعه و حديث قدسي زيارت عاشورا) در جاي جاي وجود ما ميخلد و دعوت حق را با فطرت انسان عجين ميکند.
انتظار آماده باش بودن است و آداب خود را ميطلبد؛ از اين رو دراحاديث آمده است: «انتظار الفرج من اعظم الفرج؛ انتظار خود بزرگترين فرج است» و «انتظار الفرج من الفرج؛ انتظار جزئي از فرج ميباشد». زيرا منتظر در دوران انتظار مؤدب به آداب و ادبيات انتظار است و آن را تنها يک حالت نميپندارد؛ بلکه ميداند انتظار، برترين اعمال است. «انتظار الفرج، افضل الاعمال». منتظر کسي است که در حال آماده باش است. در روايتي آمده است «...کمن کان في فسطاط القائم؛ هر کس که منتظر قائم آل محمد باشد، همانند کسي است که در خيمه جنگي حضرت در حال آماده باش است» گفتني است که در زيارت، حضرت مهدي (عج) نيز مانند امام حسين (ع) «وتر موتور» ناميده شده است از اين رو شخص منتظر، از فرهنگ عاشورا ميآموزد که و زمينه سازان قدرت ظلم و جور، از طريق فتنه، شبهات و شهوات، چگونه مردم آن عصر را رصد کرده و سالار شهيدان را تنها گذاشتند در نتيجه تصميم ميگيرد که مبادا همانند آن نامروتان، «مهدي زهرا» را تنها بگذارد و اسير فريبهاي زمينهسازان قدرت دشمن اهل بيت شود: «اللهم لا تجعلني من خصماء آل محمد؛ پروردگارا مرا از دشمنان آل محمد قرار نده».زمينه سازان و مقدمهچينان قدرت ظلم و جور، به خوبي از شيطان آموختهاند که حوزههاي وجودي آدمي را، چگونه در معرض شهوات قرار بدهند و به اعتياد و عادت برسانند و پس از آن شبهات را نصب و علم کنند که در اين صورت به خوبي نقشه آنان جواب ميدهد. حضرت سجاد (ع) اين شگرد شيطان را در «صحيفه سجّاديه» افشا ميکند: «يتعرض لنا بالشهوات و ينصب لنا بالشبهات.
چه پيوند شگرفي است بين شهادت و انتظار، بين عاشورا و ظهور و حسين(ع) و مهدي(عج) كه چون عاشورا، گفتگوهايشان را با تسليت و تعزيت و با ياد كردي از موعد منتظر و خونخواهي او آغاز ميكنند و آنگاه براي ياران خويش از خداوند، توفيق حضور در آن ملحمه و توفيق انتقام خون حسين(ع) را طلب ميكنند.