0

پیوند های میان عاشورا و انتظار رخداد

 
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پیوند های میان عاشورا و انتظار رخداد




پیوند های میان عاشورا و انتظار رخداد عاشورا به سبب اهدافی که داشت و نیز مسائل و جهاتی که برای خود تعریف کرده بود از پیچیدگی خاصی برخوردار است. تحلیل این پدیده نشان می دهد که میان آن و مساله انتظار و مهدویت ارتباط تنگاتنگی است. دراین جا بر این نکته تاکید می شود که می توان میان اهدافی که امام حسین (ع) در عاشورا می جست و میان اهداف پیامبران پیوندی محکم و استوار یافت.
با اندکی تأمل پیرامون حادثة عاشورا و مفهوم انتظار، همبستگی و پیوند میان آنان، روشن می‌گردد؛ که جملگی این روابط، در ظلّ اصلی‌ترین دلیل، که حقانیت و حقیقت دین اسلام است، جای می‌گیرند. بنابراین، دلیل اصلی پیوند عاشورا و انتظار و حتی دیگر مفاهیم و عناصر اسلامی، دین مبین اسلام است که تمام موضوعات و مسایل دینی، در متن آن، تعریف می‌شوند.
یکی از پیوند های میان عاشورا و انتظار، تعلق شخصیت‌های اصلی آن دو، به یک خانوادة واحد است که آن، خاندان مطهر اهل بیت (عليهم‌السلام) می‌باشد. حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالي فرجه‌الشريف)، فرزند با واسطة امام حسین (عليه‌السلام) محسوب می‌شود و این رابطة پدر و فرزندی، صرف نظر از صفات مشترک الهی، تا حدودی تعامل میان عاشورا و انتظار را تسهیل می‌کند.

در این قسمت، به برخی روایات که مؤید وجود حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالي فرجه‌الشريف)، از نسل امام حسین (عليه‌السلام) است، اشاره می‌کنیم:

۱. روایت شده است که پیامبر اکرم (صلي الله عليه و آله وسلم) در یکی از روزهای آخر عمر مبارکشان، در حالی که دستشان را به شانة امام حسین (عليه‌السلام) گذاشته بودند، خطاب به حضرت فاطمه عليها السلام فرمودند: «مِن هَذَا مَهْدِي الْأُمَّة» ؛ «مهدی امت، از نسل این فرزندم است».


۲. حضرت علی (عليه‌السلام) نیز خطاب به امام حسین (عليه‌السلام) فرموده‌اند: «ثُمّ یَظهَرُ اَمیرُ الاَمَرَه و قاتلُ الکَفَرَه،السُّلطان اَلمَامولُ الّذی تَحیّرَ فی غَیبتِه العُقول و هُو التاسِع مِن وُلدِکَ یا حسین»؛ «امیر اُمرا و قاتل کفار، پادشاهی که عقول در غیبتش به حیرت مانده‌اند، ظهور خواهد کرد و‌ ای حسین، او نهمین فرزند تو است».


۳. خود امام حسین (عليه‌السلام) نیز این‌گونه به این مطلب، تصریح می‌کند: «قَائِمُ هَذِهِ الْأُمَّةِ هُوَ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِي وَ هُوَ صَاحِبُ الْغَيْبَةِ وَ هُوَ الَّذِي يُقْسَمُ مِيرَاثُهُ وَ هُوَ حَي» ؛ «نهمین فرزند من، قائم به حق است و او صاحب غیبت خواهد بود که خداوند، زمین مرده را به وسیلة او دوباره زنده خواهد کرد».


فرهنگ عاشورا و انتظار در درون مکتبی بزرگ‌تر و جامع‌تر، به نام مکتب اسلام، جای دارند و در این مکتب، تمام عناصر و مؤلفه‌ها، به صورت هدفمند و در یک جهت، حرکت می‌کنند. مهم‌ترین رسالت و هدف پیامبر اکرم (صلي الله عليه و آله وسلم)، ارشاد معنوی و اخلاقی مردم، تأسیس حکومت اسلامی و مبارزه با مستبدان و ستمگران بود که در این راه، رنج‌ها و مرارت‌های زیادی را نیز متحمل شدند. این وظایف، پس از پیامبر (صلي الله عليه و آله وسلم)، به ائمه (عليهم‌السلام) منتقل شد و تمامی ایشان، با استفاده از شیوه‌های متفاوت کوشیدند تا علاوه بر این‌که رسالت پیامبر (صلي الله عليه و آله وسلم) را ادامه می¬دهند، از تحریف اصول و به خطر افتادن اساس اسلام نیز جلوگیری کنند. قیام امام حسین (عليه‌السلام) و مسئلة غیبت حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالي فرجه‌الشريف)، دو شاهد بارز این مدّعاست.


امام مهدی (عج) فرزند امام حسین علیه‏السلام و فرهنگ انتظار، برآمده از فرهنگ عاشوراست و این دو پیوندی دیرین و محکم با یکدیگر دارند. یکی پشتوانه فرهنگی و زمینه‏ساز برای دیگری است؛ یکی رمز حیات شیعه است و دیگری رمز بقای آن؛ یکی رمز قیام و به پا خاستن شیعه است و دیگری عامل حفظ و استمرار آن. مهدی(عج) وارث عاشوراست، همچنانکه حسین علیه‏السلام وارث پیامبران است. پیوند عاشورا و انتظار و حسین علیه‏السلام و مهدی(عج)، پیوند پدر و فرزند است. این پیوند روشن و گویا، از نگاه نامحرمان نیز مخفی نمانده تا آنجا که می‏گویند: «شیعه با دو نگاه همراه است: نگاه سرخ و نگاه سبز؛ عاشورا و ظهور»


۱- در کتاب‏های شیعه، در روایاتی چند به نخستین سخنان امام مهدی(عج) پس از ظهور اشاره شده است. از جمله محدث بزرگوار شیخ علی یزدی حائری(ره) روایتی را نقل می‏کند که می‏گوید: «زمانی که حضرت مهدی(عج) ظهور می‏کند، مابین رکن و مقام می‏ایستد و پنج ندا می‏دهد و در این پنج ندا، خود را به جهانیان معرفی می‏کند. حضرت ندا می‏دهد: آگاه باشید ای اهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده، بیدار باشید ای اهل عالم که جد من حسین علیه‏السلام را تشنه‏کام کشتند، بیدار باشید که جد من حسین علیه‏السلام را عریان روی خاک افکندند. آگاه باشید ای اهل عالم جد من حسین را از روی کینه‏توزی پایمال کردند». حضرت در این سخنان، از امام حسین علیه‏السلام سخن گفته و یکی از دلایل قیام خود راگرفتن انتقام خون امام حسین علیه‏السلام می‏داند.


۲- یکی از شب‏های با عظمت سال، شب تولد یوسف زهراست که در روایات، برترین شب‏های سال بعد از شب قدر شمرده شده و شب‏زنده‏داری در آن پرثواب و بابرکت است. عاشقان حضرت در آن شب، یاد امام حسین علیه‏السلام را در دل‏های خود زنده می‏کنند و با زیارت عاشورا جان خود را صفا می‏بخشند؛ چرا که شب میلاد امام عصر(عج)، شب زیارتی مخصوص سالار شهیدان است.


۳- شب قدر، شب امام زمان(عج) است و ملائکه و روح بر آن حضرت نازل شده، تقدیر امور را در اختیار آن حضرت می‏گذارند. در چنین شبی یاد امام حسین علیه‏السلام در دل‏ها زنده می‏شود؛ چرا که یکی از اعمال مستحبی شب قدر، زیارت امام حسین علیه‏السلام است. برای زائران امام حسین علیه‏السلام در ماه مبارک رمضان، به ویژه در شب قدر، پاداش‏های بزرگی وعده داده شده است.


۴- زیارت عاشورا که از سوی امام محمد باقر علیه‏السلام به شیعیان و شیفتگان تعلیم داده شده، مضامین والایی دارد. در یکی از قسمت‏های این زیارت، زیارت خوان، مشارکت در خونخواهی امام حسین علیه‏السلام به دست امام زمان (عج) را طلب می‏کند؛ چرا که مقصود از امام منصور، حضرت ولی عصر(عج) است.


۵- جلوه‏ای دیگر از ارتباط دو فرزند زهرا علیهاالسلام ، امام حسین علیه‏السلام و حضرت مهدی(عج) روز عاشوراست امام باقر علیه‏السلام در حدیثی نحوه زیارت افرادی را که در شهرهای دور هستند و نمی‏توانند قبر امام حسین علیه‏السلام را در روز عاشورا زیارت کنند، بیان فرموده و آنها را به تعزیت یکدیگر سفارش کرده است. راوی می‏گوید: پرسیدم چگونه یکدیگر را تعزیت بگویند؟ حضرت فرمود: «بگویند: خداوند اجر ما و شما را در مصیبت حسین علیه‏السلام فراوان گرداند وما و شما را از کسانی قرار دهد که به همراه ولیّ (خون) امام حسین علیه‏السلام ، امام مهدی (عج) از آل محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله طلب خون آن حضرت کرده و به خونخواهی او برخیزیم .


۶- در بعضی روایات، روز قیام حضرت مهدی(عج) مصادف با روز شهادت امام حسین علیه‏السلام است


۷- یکی از رابطه‏های دقیق میان امام حسین علیه‏السلام و حضرت مهدی(عج) و قیام آن دو بزرگوار، مرکز


حکومت‏شان است. امام حسین علیه‏السلام از مکه به سوی کوفه رهسپار بود. مرکز حکومت حضرت مهدی(عج) نیز کوفه است. امام باقر علیه‏السلام می‏فرماید: «مهدی (عج) قیام می‏کند و به سوی کوفه می‏رود و منزلش را آنجا قرار می‏دهد». امام صادق علیه‏السلام نیز از مسجد سهله کوفه یاد کرده و فرموده است: «آن خانه صاحب ما (حضرت مهدی(عج)) است، زمانی که با خاندانش در آنجا سکونت گزیند.


۸- یکی از ویژگی‏های قیام حضرت مهدی(عج) برخورداری از نصرت الهی به وسیله فرشتگان است. امام رضا علیه‏السلام در این باره می‏فرماید: «به تحقیق چهار هزار فرشته برای یاری امام حسین علیه‏السلام به زمین فرود آمدند. آنان هنگامی که نازل شدند، حسین علیه‏السلام را کشته شده دیدند. از این رو، ژولیده و غبارآلود در نزد قبر آن حضرت اقامت کردند و همچنان هستند تا اینکه قائم، قیام کند و آنان از یاوران و سپاه آن حضرت خواهند بود و شعارشان یا لثارات الحسین است .


۹- قرآن یکی از عالی‏ترین و اساسی‏ترین هدف‏های پیامبران خدا را به دنبال درس یکتاپرستی، عدالت اجتماعی در سطح جهانی و اقامه قسط و برابری در اثر تکامل جامعه می‏داند. امام حسین علیه‏السلام نیز برای اصلاح در حکومت فاسد قیام کرد و با شکست ظاهری، زمینه مناسبی برای ترقی فکری و رشد عقلی جامعه اسلامی به وجود آورد. حضرت مهدی(عج) نیز فسادها، تباهی‏ها و ازهم پاشیدگی‏های عقیدتی را اصلاح می‏کند و به آبادی جهان همت می‏گمارد و سلطه و قدرتش سرتاسر شرق و غرب عالم را فرا می‏گیرد. امام حسین علیه‏السلام درباره اصلاح، در همه ابعاد آن فرموده است:«تنها برای اصلاح (امور مسلمانان) قیام کردم». در مورد حضرت مهدی(عج) نیز چنین آمده است: «خداوند به وسیله مهدی(عج) این امت را پس از آنکه تباه شده‏اند، اصلاح می‏کند .


۱۰- احیای اسلام و سنت نبوی و سیره علوی، تأمین عدل و حاکم ساختن حق و نیرو بخشیدن به حق‏پرستان، آگاه ساختن مسلمانان و افشای ماهیت واقعی ستم‏کاران و تأسیس یک مکتب عالی تربیتی و شخصیت بخشیدن به جامعه، از اهداف قیام حضرت مهدی(عج) شمرده شده است. این اهداف همان اهداف قیام عاشوراست. مهم‏ترین و شاخص‏ترین هدف که خلاصه تمام اهداف حضرت مهدی(عج) است، نجات انسان‏ها از بردگی فکری و برداشتن زنجیرهای اسارت از آنان است. امام باقر علیه‏السلام در این باره می‏فرماید:«هنگامی که قائم قیام کند، باطل از بین می‏رود». هدف امام حسین علیه‏السلام نیز در زیارت اربعین چنین بیان شده است: «خون خود را تقدیم کرد تا انسان‏ها را از نادانی و گمراهی رهایی بخشد.


عاشورائيان پيمان خود را به آخر بردند و مهدويان در «معبر نينوا» چشم انتظارند و آن عهدي را که با خداي خود بسته‏اند (پاسداري از «حرم و حريم) ثارالله و خون خدا( از ياد نبرده‏اند آنان هميشه با خود زمزمه مي‏کنند و هر صبحگاه، با امام عصر خويش و يوسف گمشده فاطمه، تجديد عهد مي‏نمايند و در «انتظار» فرج به سر مي‏برند؛ تا در رکابش به خون خواهي «حرم و حريم» الهي و «ثارالله» برخيزند.


راز و رمز «گره و پيوند» اين دو فرهنگ، اين گونه عقده مي‏گشايد و رخ مي‏نمايد. منتظران عشق هرگز تغيير و تبديلي در عهد و پيمان خود راه نخواهند داد، همچنان که مردان سترگ عصر عاشورا چنين بودند


روايتي از امام باقر (ع) نقل شده که در روز عاشورا اين گونه به همديگر تعزيت و تسليت بگوييد: «اعظم الله اجورنا بمصابنا بالحسين (ع) و جعلنا واياکم من الطالبين بثاره مع وليّه الامام المهدي من آل محمد (ع)؛ خداوند اجر ما و شما را در مصيبت حسين (ع) بزرگ گرداند و ما و شما را از کساني قرار دهد که به همراه وليّ او حضرت مهدي از آل محمد (ع)، طلب خون آن حضرت کرده و به خون خواهي او برخيزيم.


اين است که مسأله خون خواهي «ثارالله»، امري مهم و جدّي است و بايد از اين طريق در نزد خداوند کسب وجاهت و آبرو نموده، به درگاهش تقرّب جوييم و نزديکي به درگاه امام حسين (ع) را نصيب خود سازيم. براي اين خون خواهي و دستيابي به ثمراتش، به «انتظار» امام منصور و ياري شده از طرف خدا بمانيم.


آشکار است که «انتظار»، آداب و ادبيات لازم خود را مي‏طلبد؛ از اين رو بايد در حوزه پيام و بيان به تبيين و تبويب آن همّت گماريم و حوزه‏هاي انديشه، فرهنگ و عينيت جوامع شيعي و اسلامي را با عطر نجواي «اين الطالب بدم المقتول بکربلا» معطر سازيم. و به هم پيوستگي اين دو فرهنگ را روشن کنيم. در آويخته‏اند.


در سايه «فرهنگ عاشورا»، دست مايه‏هاي غني‏اي از جريان‏شناسي «ظلم و جور» به دست مي‏آيد از يک طرف با «پاکان و پاکي‏ها» و از طرف ديگر با «تمامي پليدي‏ها و ناپاکان» مواجه هستيم در اين صورت وجود ما، مالامال از دوستي و موالات نيکان و برائت و بيزاري از ناپاکان مي‏شود. «پليدان تاريخ»، مؤسس «ظلم و جور» بودند و انتصاب خلافت و امامت و حياني را به استهزا گرفتند. بنيان حکومت خويش را بر اساس ظلم و جور بنا کردند. و ستم‏هاي فراواني به اهل بيت (ع) و شيعيان آنان، روا داشتند. «وبالبرائة ممن اسّس اساس ذلک و بني عليه بنيانه و جري في ظلمه وجوره عليکم و علي اشياعکم»؛ من برائت و بيزاري خود را از اين جريان سه گانه که به وسيله پليدان شيطان صفت به وجود آمده است اعلام مي‏دارم و تقرّب به خدا و سپس تقرّب به شما را مي‏طلبم و دوستي شما و دوستي دوستان‏تان را جويا هستم.


فرهنگ «موالات» نمايانگر نشانه‏هايي است که ما را به دين رهنمون مي‏شود، و نيز عهده‏دار اصلاح تمامي حوزه‏هاي امور دنيوي ما است و مضامين و بيان مزبور در زيارت «جامعه کبيره» نوازشگر جان‏هاي عاشقان اهل بيت (ع) است: «و بموالاتکم علمنا الله معالم ديننا و اصلح ما کان فسد من دنيانا»؛ در سايه موالات و دوستي متقابل شما پاکان هستي، معالم دين - که همان نشانه‏هاي رساننده به دين است - تعليم مي‏شود و تمامي فسادهاي دنيوي را - در شکل‏ها و نظام‏هاي مختلف آن اصلاح مي‏گرداند. با اين نگاه به موالات است که ما نه تنهانيازمند؛ بلکه ناچار و مضطر به موالات با شما هستيم و از تمامي بيگانگان و انديشه‏ها و جريان‏هاي غير وابسته شما، خود را جدا مي‏سازيم؛ کانون تلاش و کوشش ما، تنها در جهت بسط«فرهنگ موالات» با شما است. بااين نگاه آنچه مربوط به دشمنان شما و غير ازشماباشد، برنمي‏تابيم و برخود هيچ تسامح وتساهلي را روا نمي‏داريم بلکه با شدت تمام مي‏تازيم و در اين مسير جان مي‏بازيم. زيرا مجراي «فيض» الهي شماييد و در آستان شما «فوز» و «نجات» آشيانه گرفته است. و «من أتيکم نجي و من فارقکم ضلّ»، هر کس از شما جدا شود، گمراه مي‏گردد و تمامي هستي‏اش گم مي‏شود. اين همان «خوض» و به زمين فرو رفتن و در دل خاک گم شدن است. «بولايتکم فاز الفائزون»، يعني با ولايت شما پاکان هستي است که مي‏توان سر به آسمان عبوديت و قرب حقّ، ساييد و جام «قرب حق» و «قرب شما» را يک جرعه سر کشيد. اين ادبيات موجود در متون دعايي (همانند زيارت جامعه و حديث قدسي زيارت عاشورا) در جاي جاي وجود ما مي‏خلد و دعوت حق را با فطرت انسان عجين مي‏کند.


انتظار آماده باش بودن است و آداب خود را مي‏طلبد؛ از اين رو دراحاديث آمده است: «انتظار الفرج من اعظم الفرج؛ انتظار خود بزرگ‏ترين فرج است» و «انتظار الفرج من الفرج؛ انتظار جزئي از فرج مي‏باشد». زيرا منتظر در دوران انتظار مؤدب به آداب و ادبيات انتظار است و آن را تنها يک حالت نمي‏پندارد؛ بلکه مي‏داند انتظار، برترين اعمال است. «انتظار الفرج، افضل الاعمال». منتظر کسي است که در حال آماده باش است. در روايتي آمده است «...کمن کان في فسطاط القائم؛ هر کس که منتظر قائم آل محمد باشد، همانند کسي است که در خيمه جنگي حضرت در حال آماده باش است» گفتني است که در زيارت، حضرت مهدي (عج) نيز مانند امام حسين (ع) «وتر موتور» ناميده شده است از اين رو شخص منتظر، از فرهنگ عاشورا مي‏آموزد که و زمينه سازان قدرت ظلم و جور، از طريق فتنه، شبهات و شهوات، چگونه مردم آن عصر را رصد کرده و سالار شهيدان را تنها گذاشتند در نتيجه تصميم مي‏گيرد که مبادا همانند آن نامروتان، «مهدي زهرا» را تنها بگذارد و اسير فريب‏هاي زمينه‏سازان قدرت دشمن اهل بيت شود: «اللهم لا تجعلني من خصماء آل محمد؛ پروردگارا مرا از دشمنان آل محمد قرار نده».زمينه سازان و مقدمه‏چينان قدرت ظلم و جور، به خوبي از شيطان آموخته‏اند که حوزه‏هاي وجودي آدمي را، چگونه در معرض شهوات قرار بدهند و به اعتياد و عادت برسانند و پس از آن شبهات را نصب و علم کنند که در اين صورت به خوبي نقشه آنان جواب مي‏دهد. حضرت سجاد (ع) اين شگرد شيطان را در «صحيفه سجّاديه» افشا مي‏کند: «يتعرض لنا بالشهوات و ينصب لنا بالشبهات.


چه پيوند شگرفي است بين شهادت و انتظار، بين عاشورا و ظهور و حسين(ع) و مهدي(عج) كه چون عاشورا، گفتگوهايشان را با تسليت و تعزيت و با ياد كردي از موعد منتظر و خونخواهي او آغاز مي‌كنند و آنگاه براي ياران خويش از خداوند، توفيق حضور در آن ملحمه و توفيق انتقام خون حسين(ع) را طلب مي‌كنند.

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

چهارشنبه 4 اسفند 1389  7:58 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها