مسأله حجاب در سيره حضرت زهرا (س)
حجةالاسلام والمسلمين محمد محمّدي اشتهاردي
اشاره
بدون ترديد پوشش اسلامي براي زنان، از ضروريّات دين مقدّس اسلام است، چنان كه آيات متعدّدي از قرآن بر اين مطلب دلالت دارند.1 از طرفي مسأله حجاب يكي از جنجاليترين مسائل دنياي ديروز و امروز است، به ويژه طرفداران اعلاميّه حقوق بشر، كه با عنوان كردن «تساوي حقوق زن و مرد»، پوشش را براي زن دست و پاگير دانسته، و آن را برخلاف آزادي قلمداد و به عنوان حمايت از حقوق زن، مطرح مينمايند، اين مسأله را بسيار حسّاس نموده است، در صورتي كه پوشش اسلامي را بايد در مجموع ابعادش مورد تجزيه و تحليل قرار داد، كه با توجّه به مجموع، به نفع زن و جامعه است، و نه تنها دست و پا گير نيست و تضادّي با آزادي ندارد، بلكه زنان در عين حفظ پوشش اسلامي، ميتوانند برترين فعاليّتهاي اجتماعي را داشته باشند، و در چارچوب آزاديهاي صحيح و مقبول، از حق آزادي خود بهرهمند گردند، زيرا حجاب در اسلام به معناي پرده نشيني نيست، بلكه به معناي پوششي معقول براي جلوگيري از فساد، و حفظ كرامت زن است، و ما امروز در جمهوري اسلامي ايران ميبينيم كه زنان در همه صحنهها و عرصهها، از مجلس قانونگذاري گرفته تا آموزش و پرورش و بيمارستانها و ادارات، ميتوانند در چهارچوب حفظ پوشش اسلامي، به كار و تلاش بپردازند، بي آنكه حجاب اسلامي براي تلاشهاي آنان، مشكلي ايجاد كند، و حقّ آزادي صحيح آنها را تضييع نمايد.
استاد شهيد علاّمه مطهّري مينويسد: «وظيفه پوششي كه اسلام براي زنان مقرّر كرده است، به اين معني نيست كه آنها از خانه بيرون نروند، زنداني كردن و حبس زن در اسلام مطرح نيست... پوشش زن در اسلام اين است كه زن در معاشرت خود با مردان، بدن و موي خود را بپوشاند، و به جلوهگري و خودنمايي نپردازد، آيات مربوطه همين معني را ذكر ميكند، و فتواي فقهاء هم مؤيّد همين مطلب است».2
و در فراز ديگر مينويسد: «حجاب در اسلام از يك مسأله كلّيتر و اساسيتري ريشه ميگيرد، و آن اين است كه اسلام ميخواهد انواع التذاذهاي جنسي، چه بصري و لمسي و چه نوع ديگر به محيط خانوادگي و در كادر ازدواج قانوني، اختصاص يابد، اجتماع منحصرا براي كار و فعّاليت باشد، برخلاف سيستم غربي عصر حاضر، كه كار و فعّاليت را با لذّتجوييهاي جنسي به هم ميآميزد، اسلام ميخواهد اين دو محيط را كاملاً از يكديگر تفكيك كند».3
علاّمه اقبال لاهوري در اشعار نغز خود در اين رابطه، چنين ميسرايد:
بايد اين اقوام را تنقيد غرب شرق را از خود برد تقليد غرب
ني زرقص دختران بيحجاب قوّت مغرب نه از چنگ و رباب
ني زعريان ساق و ني از قطع موست ني زسحر ساحران لاله روست
از همين آتش چراغش روشن است قوّت افرنگ از علم و فن است
مغز ميبايد نه ملبوس فرنگ علم و فن را اي جوان شوخ و شنگ
با اين بيان، به سيره ارجمند حضرت زهرا(س) در زمينه پوشش اسلامي نگاهي ميافكنيم. آن بانوي بسيار بزرگ جهان، با اين كه حريم عفاف و حجاب را به طور
كامل رعايت ميكرد، در عين حال، در بحرانيترين حوادث سياسي و اجتماعي، حضور و ظهور داشت. براي روشن شدن مطلب نظر شما را به مطالب زير جلب ميكنم:
حجاب از ديدگاه حضرت زهرا(س)
روزي مرد نابينايي با كسب اجازه به محضر حضرت زهرا(س) آمد. حضرت از او فاصله گرفت و خود را پوشانيد، پيامبر اكرم(ص) كه در آن جا حضور داشت از حضرت زهرا(س) پرسيد: «با اين كه اين مرد نابيناست و تو را نميبيند، چرا خود را پوشاندي»؟ حضرت زهرا(س) در پاسخ فرمود: «اگر او مرا نميبيند، من كه او را ميبينم، وانگهي او بو را استشمام ميكند». پيامبر(ص) (به نشانه تأييد شيوه و گفتار حضرت زهرا«س») فرمود: «أَشْهَدُ اَنَّكِ بَضْعَةٌ مِنّي؛4 گواهي ميدهم كه تو پاره تن من هستي».
اميرمؤمنان علي(ع) فرمود: روزي همراه گروهي در محضر رسول خدا(ص) نشسته بوديم. آن حضرت به ما رو كرد و فرمود: «بهترين كار براي زنان چيست؟» هيچ كدام از حاضران نتوانستند جواب صحيح بدهند. هنگامي كه متفرّق شدند، من به خانه بازگشتم، و همين موضوع را از حضرت زهرا(س) پرسيدم، و ماجراي سؤال پيامبر(ص) و پاسخ صحيح ندادن اصحاب را براي حضرت زهرا(س) تعريف كردم، و گفتم هيچ يك از ما نتوانستيم پاسخ صحيح بدهيم. حضرت زهرا(س) فرمود: ولي من پاسخ به اين سؤال را ميدانم، و آن اين است كه: «خَيْرٌ لِلنِّساءِ اَنْ لايَرِينَ الرِّجالَ وَلايَراهُنَّ الرِّجالُ؛ صلاح زنان در آن است كه آنها مردان نامحرم را نبينند، و مردان نامحرم آنها را نبينند».
* حجاب در اسلام به معناي پرده نشيني نيست، بلكه به معناي پوششي معقول براي جلوگيري از فساد، و حفظ كرامت زن است.
من به محضر رسول خدا(ص) بازگشتم و عرض كردم: «اي رسول خدا! از ما پرسيدي كه چه كار براي زنان برتر است، پاسخش اين است كه برترين كار براي زنان اين است كه آنها مردان نامحرم را نبينند، و مردان نامحرم آنها را نبينند».
پيامبر(ص) فرمود: «چه كسي به تو چنين خبر داد، تو كه اينجا بودي و پاسخي نگفتي؟» علي(ع) عرض كرد: «فاطمه(س) چنين فرمود».
پيامبر(ص) از اين پاسخ خشنود شد، و سخن فاطمه(س) را پسنديد و به نشانه تأييد او فرمود: «اِنَّ فاطِمَةُ بضْعَةٌ مِنّي؛5 همانا فاطمه، پاره تن من است».
نيز روايت شده: روزي جابر بن عبدالله انصاري همراه رسول خدا(ص) به سوي خانه فاطمه(س) رهسپار شدند. وقتي كه به در خانه رسيدند، پيامبر(ص) اجازه ورود طلبيد. فاطمه(س) اجازه داد، پيامبر(ص) فرمود: شخصي همراه من است، آيا اجازه هست با او وارد خانه شويم؟ فاطمه(س) عرض كرد: «اي رسول خدا «قِناع» (يعني مقنعه و روسري) ندارم.» پيامبر(ص) فرمود: «يا فاطِمَةُ خُذِي فَضْلَ مَلْحَفَتِك فَقِنِعِي بِهِ رأسَكِ؛ اي فاطمه! زيادي لباس بلند روپوش خود را بگير و سرت را با آن بپوشان».
حضرت فاطمه(س) همين كار را كرد، آن گاه پيامبر(ص) و جابر، با كسب اجازه وارد خانه شدند.6
تلاشهاي سياسي و اجتماعي حضرت زهرا(س)
حضرت زهرا(س) در عين آن كه حجاب كامل را رعايت ميكرد، حجاب را پردهنشيني و انزواي زنان نميدانست، بلكه شواهد بسياري وجود دارد كه آن حضرت حجاب را هرگز دست و پاگير و مانع تلاشهاي اجتماعي و سياسي نميدانست. از اين رو، در عرصههاي مختلف اجتماعي و سياسي شركت فعّال داشت، به عنوان نمونه:
1ـ محدّثين نقل ميكنند: شخص پيامبر(ص) دست فاطمه(س) را گرفت، و به ميان مردم آمد و خطاب به مردم فرمود: «هر كس كه فاطمه(س) را شناخت كه شناخت، و هر كس كه او را نشناخته بداند كه فاطمه(س) دختر محمّد(ص) است. او پاره تن من است. او قلب و جان من است. هر كس او را بيازارد مرا آزرده، و هر كس مرا بيازارد، قطعا خدا را آزرده است».7 بنابراين، حجاب در سيره فاطمه(س) پرده نشيني نيست.
2ـ در مكّه قبل از هجرت، مشركان به تحريك ابوجهل به پيامبر(ص) آزار ميرساندند، يكي از آنها به نام «ابن زبعري» شكمبه گوسفندي را برداشت، و به طرف پيامبر(ص) انداخت، به طوري كه سر و صورت آن حضرت را آلوده نمود، ابوطالب(ع) به دفاع از آن حضرت پرداخت،
* پوشش زن در اسلام اين است كه زن در معاشرت خود با مردان، بدن و موي خود را بپوشاند، و به جلوهگري و خودنمايي نپردازد، آيات مربوطه همين معني را ذكر ميكند، و فتواي فقهاء هم مؤيّد همين مطلب است».
در اين هنگام حضرت زهرا(س) كه در آن وقت خردسال بود با آب نزد پدر آمد، و سر و صورت آن حضرت را شست و شو داد.8
روز ديگري فاطمه(س) گروهي از مشركان را در كنار كعبه ديد كه جلسه محرمانهاي دارند. دريافت كه در انديشه توطئه بر ضد پيامبر(ص) هستند، هشيارانه با شتاب به حضور پيامبر(ص) آمد و توطئه آنها را به پدر بزرگوارش خبر داد.9
و در مورد ديگر با كمال شجاعت و صلابت نزد مشركان آمد و رگبار سرزنشش را بر ابوجهل و پيروانش فرو ريخت، و بر آن ستمگران نفرين كرد.10
حضرت زهرا(س) پس از هجرت از مكّه به مدينه نيز تلاشهايي اين چنين در حمايت از اسلام و سپاه اسلام مينمود، و در عرصههاي مختلف حضور و نظارت داشت.
حضور حضرت زهرا(س) در پشت جبهه، و حتّي گاهي سركشي به رزمندگان اسلام و غذا رساني به آنها در صف اول جبهه نيز در روايات و تاريخ نقل شده است، چنان كه اين موضوع در جنگ خندق و فتح مكّه، رخ داده است.11
در ماجراي «مباهله» كه يك حادثه بسيار مهم سياسي و اجتماعي و عقيدتي بود و در سال دهم هجرت بين پيامبر(ص) و هيأت بلندپايه مسيحيان نماينده «نجران» رخ داد، هزاران نفر از مهاجر و انصار در صحراي مدينه اجتماع كرده بودند تا از نزديك نظارهگر صحنه باشند، ناگاه ديدند پيامبر(ص) با فاطمه(س) و علي(ع)
و حسن و حسين(ع) براي مباهله به سوي صحرا ميآيند... پيامبر(ص) مطابق آيه 61 آل عمران (آيه مباهله) فاطمه(س) را همراه خود، در چنين همايش سياسي ديني، شركت داد.12 بنابراين، حجاب زنان هرگز مانع آنها براي شركت در اجتماعات سياسي و ديني نخواهد شد.
تلاشهاي سياسي حضرت زهرا(س) پس از رحلتپيامبر(ص)
پس از رحلت پيامبر اسلام(ص) و پديدار شدن ماجراي سقيفه بنيساعده، و بيعت با ابوبكر به عنوان خليفه رسول خدا(ص) و كنار زدن اميرمؤمنان علي(ع) از مقام رهبري، كه حق مسلّم آن حضرت بود، حضرت زهرا(س) در موارد مختلف وارد صحنه شد، و به دفاع از حريم ولايت پرداخت. در ملأ عام در مسجد با خطبه غرّا، غاصبان را محكوم كرد، بيعت كنندگان را سرزنش نمود، و جانش را در اين راه گذاشت، و آن چنان فعّال و جدّي به صحنه آمد، كه سرانجام به شهادت رسيد، و اينها و دهها نمونه ديگر نشان دهنده آن است كه مسأله پوشش اسلامي، زنان را در پشت پرده محبوس نكرده كه به طور كلّي از صحنه تلاشهاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي فاصله بگيرند، اگر چنين بود، هرگز حضرت زهرا(س) از پشت پرده حجاب بيرون نميآمد.
چگونگي خطبه خواندن حضرت زهرا(س) در مسجدالنّبي
يكي از امور مهمّي كه در زندگي حضرت زهرا(س) همواره ميدرخشد، خطبه غرّاي او در مسجدالنّبي پس از رحلت پيامبر(ص) در ازدحام مردم است، كه او با اين خطبه غاصبان و خطاكاران را به محاكمه كشيد و آنان را قاطعانه محكوم كرد، و از حريم ولايت و رهبري اميرمؤمنان علي(ع) به دفاع برخاست. چگونگي حركت حضرت زهرا(س) از خانهاش (كه مجاور مسجد بود) به مسجد، در رابطه با مراعات حفظ حريم حجاب به قدري دقيق و ظريف است، كه جدّا سزاوار است همگان در اين مورد با نظر دقيق بنگرند، و نكتهها را دريابند، و سپس خطبه غرّاي او را در آن اجتماع و جوّ حاكم مورد بررسي قرار دهند. به راستي كه منظره خطبه خواندن حضرت زهرا(س) تابلو گويا و بسيار روشن درباره حفظ حريم حجاب، و در عين حال شركت كامل در صحنه براي سخنراني و دفاع از حريم حق است و اين همان راه اعتدال است كه اسلام در همه جا به آن سفارش نموده است.
* حضرت زهرا(س) در عين آن كه حجاب كامل را رعايت ميكرد، حجاب را پردهنشيني و انزواي زنان نميدانست، بلكه شواهد بسياري وجود دارد كه آن حضرت حجاب را هرگز دست و پاگير و مانع تلاشهاي اجتماعي و سياسي نميدانست.
* حضور حضرت زهرا(س) در پشت جبهه، و حتّي گاهي سركشي به رزمندگان اسلام و غذا رساني به آنها در صف اول جبهه نيز در روايات و تاريخ نقل شده است، چنان كه اين موضوع در جنگ خندق و فتح مكّه، رخ داده است.
ما در اين جا چگونگي حركت آن حضرت براي القاي خطبه را شرح ميدهيم، تا مسأله مهم حجاب را از مكتب زهراي اطهر(س) بياموزيم، و هم باور كنيم كه زن ميتواند در عين حفظ حريم حجاب، از پردهنشيني خارج گردد، و به عنوان نيمي از جامعه انساني، رسالت خود را به انجام رساند. شرح اين چگونگي، نيز ميتواند
جواب دندانشكني به آن افرادي باشد كه حجاب اسلامي را كمرنگ گرفته، و خطبه خواندن حضرت زهرا(س) در مسجد را به عنوان شاهد عقيده ناصحيح خود ميآورند، غافل از آن كه شش دليل و شاهد محكم در مقدّمه خطبه وجود دارد، كه هر كدام نشان دهنده اهميّت حجاب از نظر حضرت زهرا(س) است. اينك شرح مطلب:
عبدالله بن حسن (نوه امام حسن مجتبي عليه السلام) از پدران خود نقل ميكند، هنگامي كه مسأله غصب فدك رخ داد، و اين خبر به حضرت زهرا(س) رسيد، در اين هنگام حضرت زهرا(س) تصميم گرفت به مسجد برود و در آن جا به عنوان حمايت از حق، سخنراني كند، چگونگي حركت حضرت زهرا(س) در متن عبارت چنين آمده:
«لاثَتْ خِمارَها عَلي رَأسِها، وَاشْتَمَلَتْ بِجِلْبابِها وَ اَقْبَلَتْ في لُمَّةٍ مِنْ حَفَدَتِها وَ نِساء قَوْمِها، تَطَأُ ذُيُولَها، ماتَخْرُمُ مِشْيَتِها مِشْيَةِ رَسُولِ الله حتّي دَخَلَتْ عَلي اَبِي بَكْرٍ وَ هُوَ في حَشْدٍ مِنَ الْمُهاجِرِينَ وَالاَنْصارِ وَ فِي غَيْرِهِمْ فَنِيطَتْ دوُنَها مُلائةً فَجَلَسَتْ، ثُمَّ أنَّتْ اَنَّةً اَجْهَشَ الْقَوْمُ لَها بِالْبُكاء، فَارْتَجَّ الَمجْلِسَ، ثُمّ اَمْهَلَتْ هَنِيئةً حَتّي اَسْكَنَ نَشِيَجَ القَوْمِ، وَ هَدَأَتْ فَوْرَتُهُمْ، اِفْتَتَحَتِ الكَلامَ...؛ حضرت زهرا(س) روسري خود را بر سرش پيچيد13 و عباي خود را (كه روپوشي وسيع بود) به سر نمود، و ميان گروهي از ياران و زنان خويشاوندش (به سوي مسجد) حركت كرد، آن حضرت هنگام راه رفتن (بر اثر شتاب يا بلندي لباس) به قسمت پايين لباسش پا
ميگذاشت (در نهايت پوشيدگي راه ميرفت) شيوه راه رفتن او (در متانت و وقار) هم چون شيوه راه رفتن رسول خدا(ص) بود، تا اين كه بر ابوبكر وارد شد، ابوبكر در ميان ازدحام مسلمانان قرار گرفته بود، در اين هنگام ميان آن حضرت و مردم، پردهاي نصب شد، حضرت زهرا(س) نشست، سپس ناله جانسوزي نمود كه بر اثر آن، صداي همه حاضران به گريه بلند شد، به گونهاي كه گويي از صداي گريه، مسجد به لرزه درآمد، سپس حضرت زهرا(س) اندكي سكوت كرد، تا مردم آرام شدند، و جوش و خروششان بر اثر گريه، فرونشست، آن گاه خطبه را شروع كرد».14
تجزيه و تحليل عبارت فوق
در اين عبارت، در رابطه با حفظ حريم حجاب و عفاف در عين شركت در يك صحنه پرشور سياسي و اجتماعي، شش نكته است كه هر كدام از جهتي بيانگر اهميّت و عظمت مقام حجاب در سيره حضرت زهرا(س) است، كه به اختصار بدان اشاره ميشود:
1ـ آن حضرت روسري خود را كه به طور كامل سر و گردن و سينهاش را ميپوشانيد، بر سر گرفت، تعبير واژه «لاثتْ» (پيچيد) حاكي است كه روسري به طور كامل و چسبان به سر و گردن گرفته شده بود، نه به طور سبك و وارفته كه با اندكي تكان دادن از سر رد شود و موي سر آشكار گردد؛
2ـ حضرت زهرا(س) علاوه بر آن روسري، لباس روي لباسهايش مانند عبا را بر سر و تن خود پوشانده بود (وَاشْتَمَلَتْ بِجِلْبابِها)؛
3 ـ لباسي كه بر تنش بود به قدري بلند بود كه در راه رفتن، گاهي قسمت پايين لباس زير پاي حضرت زهرا(س) قرار ميگرفت: (تَطَأُ ذُيُولَها)؛
4ـ آن حضرت همانند رسول خدا(ص) با متانت و وقار حركت ميكرد، يعني هيچ گونه حركات نامناسب و دور از نزاكت در حركت او ديده نميشد؛
5 ـ علاوه بر اين ها در مسجد پردهاي به احترام او نصب كردند، و آن حضرت در پشت آن پرده خطبه خواند.
6ـ دوستان و زنان خويشانش، اطرافش را گرفته بودند. (وَاَقْبَلَتْ في لُمَّةٍ ـ اي: جماعة ـ مِنْ حَفَدَتِها وَ نِساء قَوْمِها).
به اين ترتيب نتيجه ميگيريم، حضرت زهرا(س) در عين آن كه در همايش پرشكوه و پرجنجال شركت نمود، همه نمادهاي حريم حجاب و عفاف را رعايت نموده است.
پاورقيها:
10 ) صحيح بخاري، ج5، ص8.
13 ) خِمار به معناي روسري معمول آن زمان است كه زنان با آن، سر و گردن و سينه خود را ميپوشاندند.
12 ) قاضي نورالله شوشتري، احقاق الحق، ج3، ص47 و 48 ـ تفسير المنار، ذيل آيه 61 آل عمران.
14 ) علاّمه طبرسي، احتجاج طبرسي، ج1، ص131 و 132.
1 ) نور (24) آيه 30 و 32و 33؛ احزاب(33) آيه 32، 33 و 59.
11 ) علاّمه طبرسي، مجمع البيان، ج9، ص52، اعلام الوري، ص17؛ شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج16، ص249.
2 ) مرتضي مطهّري، مسأله حجاب، چاپ جديد، ص79.
3 ) همان، ص83.
4 ) علاّمه مجلسي، بحار، ج43، ص91.
5 ) علاّمه علي بن عيسي (اِرْبِلي، كشف الغمّه، ج2، ص23 و 24.
7 ) علاّمه علي بن عيسي اِرْبِلي، كشف الغمّه، ج2، ص24.
8 ) علاّمه سروي، مناقب آل ابيطالب، ج1، ص60.
9 ) همان، ص71.