مهدویت در عرصه کتاب و کتابخوانی
پیشینه طرح مهدویت
مهدویت در عرصه کتاب و کتابخوانی هماره مطرح بوده است. گفتنی است که از دیرباز مسأله موعود جهانی در آثار و کتب مسلمانان، از شیعه و اهل سنت به چشم میخورد. این همه بدان دلیل است که مهدویت یک باورداشت دینی و قرآنی است.
از اینرو به آسانی میتوان در کتابهای حدیث، شرح حدیث، تفسیر، تاریخ، مناقب، کلام، تصوف و عرفان و حتی آثار جغرافیاشناسی مسلمانان از مهدی و ظهور او نکتههایی به دست آورد.
پارهای از کتابهایی که عالمان بزرگ و مشهور مسلمان پدید آوردهاند و در آن از موعود امتها یاد کردهاند، عبارتند از: الرساله (محمد بن ادریس شافعی)، صحیح (مسلم بن حجّاج نیشابوری)، حدیث الولایة (محمد بن جریر طبری)، تاریخ بغداد (ابوبکر خطیب بغدادی)، کشفالاسرار (رشید الدین میبدی)، تاریخ موالید الائمه (ابومحمد ابن الخشاب)، مفاتیح الغیب (فخرالدین رازی)، فتوحات مکیه (محیالدین ابن عربی)، شرح نهجالبلاغه (ابن ابیالحدید)، المنار (الشیخ محمد عبده) و مذاهب الاسلامیین (دکتر عبدالرحمن بدوی).
چنانکه نام پدیدآورندگان این اثرها به دست میدهد، آنان از چهرههای نامور جهان اسلام به شمار میآیند، هر کدام در عرصه ای از معارف و علوم اسلامی و قرآنی به منظور روشنگری دینی کوشیدهاند.
مقصود این است که بزرگان حوزه اندیشه و علم پیرامون مهدی و مهدویت در آثار تفسیری و روایی و تاریخی خویش، به مناسبت سخنی درباره موعود بزرگ جهانی راندهاند.
بدینسان بر کتابخوانان و کتابشناسان پوشیده نمیماند که مهدیشناسی پیشینهای دراز دارد. در حقیقت باید گفت که پیشینه طرح مهدویت، به اندازه پیشینه فراهمسازی علوم گوناگون در عرصه قلم و کتاب و پژوهش است، زیرا کمتر اثری میتوان در کتابخانههای بزرگ جهان اسلام سراغ گرفت که از زاویهای به مسأله مهدویت نپرداخته باشد.
حال، یک پدیدهآورنده در حوزه تفسیر آیات مرتبط با مهدویت کوشیده است و پدیدآورنده دیگری در حوزه احادیث رسیده از پیامبر اسلام درباره مهدی و شناساندن آن حضرت در شمار پیشوایان دوازدهگانه دین. به هر حال کتاب هماره عرصه طرح مهدویت به شمار آمده است.
آنچه گفته شد، همانا طرح ضمنی یا غیرمستقیم مهدویت در آثار علمی جهان اسلام بود. اینک باید از کتابهایی یاد کرد که به طور مستقیم، عهدهدار بیان مهدویت شناخته میشوند. در دسته نخست آثار مربوط به مباحث علمی بوده و در عین حال نویسندگان یادآور شدهاند که حضرت مهدی (عج) از نسل پیامبر اکرم (ص) است و امامت او استمرار امامت فرزندان علی بن ابیطالب (ع) است. حتی تأکید شده است که مهدی از نسل حضرت فاطمه الزهرا (س) پیشوای زنان جهان است.
افزون بر اینها در کتابهای یاد شده، بشارتهایی در ارتباط با دوران آخرالزمان و نجاتبخشی نهایی انسان و جهان آمده است که همه و همه از زبان رسول اکرم است. این همه شایان اعتناست، زیرا نشان میدهد که کتاب و مهدویت از صدر اسلام تا کنون با هم پیوندی تنگاتنگ داشته است.
یعنی نمیتوان کتابی از قفسههای کتابخانههای بزرگ و کوچک مسلمانان در جایجای اقالیم قبله بیرون کشید و نام مبارک مهدوی موعود را در آن ندید.
آثار علمی مسلمانان در عرصه مهدیشناختی
اکنون باید از کتابها و پدیدآورندههایی یاد کرد که به گونه مستقیم پیرامون مهدویت کوشیدهاند. در میان آثار مهدیپژوهی مسلمانان میتوان از این کتابها نام برد:
۱. ابزار الوهم المکنون من کلام ابن خلدون (احمد محمد صدیق مغربی)؛ ۲. اخبار المهدی (حماد بن یعقوب)؛ ۳. الاربعین (ابونعیم اصفهانی)؛ ۴. البرهان فی علامات مهدی آخرالزمان (ابوعبدالله محمد بن یوسف گنجی شافعی)؛ ۵. المشرب الوردی فی اخبار المهدی (ملاعلی قاری حنفی مکی)؛ ۶. المهدی (شمسالدین ابن قیم الجوزیه)؛ ۷. نحدیق النظر فی اخبار الامام المنتظر (محمد بن عبدالعزیز مانع)؛ ۸. فوائد الفکر فی المهدی المنتظر (یوسف کرمی مقدسی)؛ ۹. مناقب المهدی (حافظ ابونعیم اصفهانی). چنانکه علامه حکیمی یادآور شدهاند، کتابهای دسته دوم که شماری از آنها یاد شد، بیش از این همه است. [ر.ک: خورشید مغرب/۶۸].
تأمل در آثار مهدیپژوهی اهل سنت به دست میدهد که مبنای کار تحقیقاتی پدیدآورندگان اینگونه کتابها، چیزی جز سخن و حدیث پیامبر اسلام نبوده و نیست.
آنان در جستوجوگریهای ژرفکاوانه خود احادیثی را درباره حضرت حجت (عج) روایت کردهاند که نمودار شخصیت و رسالت جهانی اوست.
بیگمان چنین پژوهشهایی به فهم و شناخت درست مهدی و مهدویت کمک میرساند. احادیث مبارک نبوی معیارهایی را به دست میدهند که مثل آفتاب، دلیل آفتاب مهدویتاند.
اگر ما مهدی را در کلام و نظر پیامبر نشناسیم، چگونه میتوانیم ادعای شناخت درست از مهدویت داشته باشیم؟ در پرتو آفتاب نبوت است که میتوان آفتاب مهدویت را لمس کرد.
گفتنی است که مهدیشناختی در میان عالمان اسلامی، حتی به دوران پیش از میلاد حضرت حجت (عج) بر میگردد.
بیشک مایه و بنیاد این کتابها را باید همان احادیث نبوی دانست که نسل در نسل، در بین مسلمانان روایت شده است. گویی رسول خدا رسالتی همچون رسالت ابلاغ ولایت در غدیر خم داشته است.
بیگمان اشارتهای نبوی درباره مهدی موعود را میباید شاخهای از همان رسالت بزرگ ابلاغ امامت علی بن ابیطالب (ع) در واپسین حج ابراهیمی به حساب آورد، زیرا امامت معصومان یا انوار جاودانه حق در وجود و حکومت مهدوی جلوههای نهایی خود را ظاهر خواهد ساخت.
نکتههای دیگری نیز در ارتباط با کتابهای دسته دوم شایان اعتناست. نخست اینکه پارهای از آثار مهدیپژوهی مسلمانان در دوران غیبت صغری فراهم آمدهاند.
شکی نیست که استمرار پژوهشها و نگارشهای مهدوی در جهان اسلام، بر اساس انگیزه و هدف دفاع از اسلام و آموزههای زندگیبخش آن بوده است. عالمان نامور اسلام در هر زمانی که با هجوم شبهات بر عرصه باورداشتهای دینی روبهرو شدهاند. سعی در حفظ و بیان میراثهای رحمانی پیامبر اکرم داشتهاند.
یکی از این جلوههای رحمانی آیین خاتم پیامبران را میباید جلوه مهدی و مهدویت دانست. امروز که جهان بشری شیفته حقیقت شده و تشنه صداقت و جستوجوگر نجاتبخش بزرگ جهانی، شکی نیست که جلوه رحمانیِ مهدی موعود او را امید و حرکت خواهد بخشید.
نکته دیگر این است که این کتابهای مهدیشناختی از رهگذر سخنان رحمانیِ پیامبر رحمت، همه و همه فراهم آمده برادران دانشور اهل سنت است.
یعنی کمترین تعصب و گرایش شیعی در شکلگیری این گونه کتابها دخالت نداشته و مولفان و محققان مسلمان آنچه را حق یافتهاند در باب مهدی و مهدویت آوردهاند.
در اینجا نمونهای از گفتار یک مهدیپژوه اهل سنت به دست داده میشود، او ابن حجر شافعی است که کتابش را پیشتر یاد کردیم. وی درباره مهدی و زمان ظهور چنین میگوید:
«ابوالقاسم، محمد، الحجة. عمر او پس از درگذشت پدرش پنج سال بود، خداوند در همین عمر به او حکمت ربانی را عطا کرد. او را قائم منتظر گویند. اخبار متواتره رسیده است که مهدی از این امت است و عیسی (ع) از آسمان فرود خواهد آمد و پشت سر مهدی نماز خواهد خواند.» (ر.ک: خورشید مغرب/۹۹).
چه کسی و به تعبیری چه عالم و نویسندهای مهدی موعود را صاحب حکمت ربانی میداند؟ یکی مهدیپژوه سنیمذهب چنین باوری را درباره حضرت مهدی (عج) دارد. یعنی او در دینپژوهی خود بدین بهره دست یافته است که مهدی در شمار انسانهای کامل است و صاحب ولایت و عصمت. مگر میتوان کسی را دارنده حمکت ربانی به شمار آورد و او را انسان کامل ندانست؟
در این نگرش است که رهبری مهدوی، رهبری متمایز از رهبریهای دیگر شناخته خواهد شد. در رهبری مهدوی یا رهبری دارنده حکمت ربانی، جایی نیست برای جور و ظلم و خشونت و تزویر.
رهبر ربانی ادامهدهنده همان نور معصوم بزرگ خاتم پیامبران است که نخستین آفریده حق متعال است. و شیخ محمد عبده از عالمان و دینپژوهان معاصر جهان اسلام ـ که در تفسیر المنار هم به آیات مهدیشناختی اشارت دارد ـ درباره حضرت حجت (عج) این باور را دارد: خاص و عام میدانند که در اخبار و احادیث، ضمن شمردن علائم قیام قیامت، آمده است که مردی از اهل بیت پیامبر (ص) خروج میکند که نام او مهدی (ع) است. او زمین را پس از آن که از جور و بیداد آکنده باشد، از عدل و داد آکنده میسازد. در آخر ایام او، عیسای مریم (ع) از آسمان فرود میآید. (ر.ک: شیخ محمد جواد مغنیه لبنانی، المهدی المنتظر و العقل/ ۵۹).
علامه عبده در سخن مهدیشناسانه خویش به فراگیر بودن نام مهدی موعود در ذهن و زبان و قلم و کتاب مسلمانان از خواص و عوام اشاره دارد.
بدین سان آشکار میگردد که مهدویت در عرصه کتاب و کتابخوانیِ جهان اسلام از آغاز تاکنون، یک محور شایانتوجه بوده است.
تنوع کتابها و پژوهشها در ارتباط با مهدویت نشان میدهد که این ایده بزرگ الهی از منظرهای متفاوت قابل طرح است.
از اینرو در هر بخش از کتابخانههای مسلمانان میتوان کتابی برداشت و یاد و نشانی از مهدی موعود در آن سراغ گرفت.
مهدیپژوهی در فرهنگ شیعه
عالمان و دینپژوهان شیعی نیز کتابهای سودمندی در حوزه مهدویت فراهم آوردهاند. آنان نیز از دیرباز مرزبان عقیده مهدوی بوده و در برابر شبهات پیرامون وجود و ظهور جهانگیر حضرت حجت (عج) کوشیدهاند.
در این جا هم میتوان با دو گروه کتاب روبهرو شد؛ پارهای مستقیم و پارهای غیرمستقیم. آنگاه که یک عالم مفسر شیعی به آیات مرتبط با مهدویت رسید، یا آنگاه که یک عالم حدیثشناس به احادیث نبوی پیرامون مهدی دست یافته است، از آن حضرت سخن رانده است.
حضرت آیت الله صافی گلپایگانی که خود از مهدیپژوهان جهان شیعه شناخته میشوند، در این باره سخنی شنیدنی دارند: درباره مهدی وجود مهدی (ع) و ظهور او در آخر زمان، کتابهای بسیار تألیف کردهاند، و رسالهها و مقالههای جامع فراوان نوشتهاند. نوشتن در این باره، از زمان امام حسن عسکری (ع) شروع شده و تا عصر حاضر ادامه یافته است و کمتر کسی در میان عالمان شیعه یافت میشود که در این باره، کتابی ننوشته باشد. یا مقالهای ننگاشته و یا سخنی نگفته باشد. (ر.ک: منتخبالاثر/۵).
علامه محمدرضا حکیمی در بیان تمایز کتابهای مهدیپژوهی شیعه از اهل سنت، بدین نکته اشارت دارد که مهدیپژوهی برادران بزرگوار اهل سنت عنوانهای دوازدهگانه دارند.
مهدیپژوهی شیعیان ضمن حفظ آن همه، چهار عنوان دیگر را در بر دارد. نخست کتابهای ادعیه و زیارت را باید یاد کرد. در این نوع کتابهای عالمان شیعه به بیان نیایشها و زیارتهای مرتبط با منزلت و ارادت به ساحت مقدس ولی الله الاعظم (عج) پرداختهاند.
دیگر، کتابهای فلسفه تاریخ دینی است. در این دسته از کتابها که در دهههای اخیر فراهم آورده است، میتوان مهدویت را از منظر شناخت حرکتهای تاریخ نگریست و سوم، کتابهای جامعهشناسی آینده است که نویسندگان در ارتباط مهدویت و قوانین جامعهشناسی و فرجامنگری جوامعبشری و شکلگیری جامعهمطلوب جهانی اندیشههایی را طرح کردهاند و چهارم، کتابها و رسالههای انقلابی است که جامعهشناسان شیعی انتظار را مذهب اعتراض خواندهاند. (ر.ک: خورشید مغرب/۹۲).