0

مجموعه مقالات خانه و خانواده - سفر

 
amuzesh2005
amuzesh2005
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1387 
تعداد پست ها : 6524
محل سکونت : آذربایجانشرقی

پاسخ به:مجموعه مقالات خانه و خانواده - سفر

پاییز فصل سفر . . .

پاییز فصل سفر . . .

سفر در سرزمین ایران پیشینه ای دیرینه دارد؛ شاید اولین گردشگرانی که از این سرزمین گسترده عبور می کردند، بازرگانانی بودند که بار شترها و اسب هایشان را پارچه های رنگین و ادویه های عطرآگین تشکیل می داد، بازرگانانی که از جاده ابریشم عبور می کردند و با گذر از قلب ایران زمین، کوله باری از خاطره و تجربه را همراه کالاهایشان به سرزمین های دیگر می بردند.
بیهوده نیست که در سفرنامه های جهانگردان حرفه ای از مارکوپولو گرفته تا شرق شناسانی که در قرن گذشته پا به مشرق زمین می گذاشتند، ایران پوشیده از راز و رمز بود و یک زیبایی مسحورکننده، عطرآگین و مرموز... اگر بخواهیم در تاریخ عقب تر برویم و نسل های خیلی خیلی دورمان را پی بگیریم، باز می بینیم که ایران و ایرانی ریشه در سفر دارد. آریایی ها که اجداد ما محسوب می شوند خود از سرزمین های سرد شمالی به حرکت درآمدند و با کوچ های بزرگ جمعیتی به فلات ایران سرازیر شدند و اینجا بیتوته کردند.
آب و هوای معتدل، زمین حاصلخیز و دسترسی به منابع آبی، همه و همه از ویژگی هایی بود که این قوم جست وجوگر را به این سرزمین کشاند، آنها را پاگیر کرد و در اینجا اسکان داد.
کوچ پاییزه عشایر نیز شاید به نوعی تداوم همان حرکت اجدادی باشد؛ از سردسیر به گرمسیر آن هم در آغاز تغییر طبیعت... بازهم شترهای دنباله دار، زنان و مردان رنگین پوش و مهربان و کودکان آفتاب خورده و شاد...
آن هم در پاییزی که فصل حیات رنگین طبیعت است؛ مثل انسانی که با کوله باری از تجربه مرحله خردسالی و جوانی را پشت سر می گذارد و با نگاهی عمیق تر و پخته تر به زندگی می نگرد، طبیعت پاییز در اوج شکوه جلوه می کند و انسان را به خود می خواند. انسانی را که خسته و تب زده از زندگی شهری امروزی می رود تا به زندگی یکنواخت تری در نیمه دوم سال تن بدهد.
انسانی که از هماهنگی با طبیعت فاصله گرفته و با این همه در جست وجوی آن است و حداقل در ادبیات مکتوب خود، در گفت وگوهای روزانه و در مقاله های روزنامه ای و گزارش های تلویزیونی از این کمبود سخن می گوید و با این همه جسارت عمل کردن به آن را به خود نمی دهد.
اما همه چیز در دسترس است؛ باد ملایمی که می وزد، برگ هایی که از رنگ شش ماه گذشته فاصله می گیرند و رنگین کمانی از رنگ های گرم؛ زرد، نارنجی و قرمز را به نمایش می گذارند و شاخه هایی که با دست باد به حرکت درمی آیند... کشاورزانی که خرمن های رسیده را درو می کنند و جاده هایی که فارغ از ازدحام تابستانی گردشگران، در انتظار مسافران دریادل هستند.
پاییز ایران در هر منطقه جغرافیایی به رنگی جلوه می کند، با عطر خاص آن منطقه. از مناطق کوهپایه ای اطراف تهران، روستاهای ییلاقی مثل شمشک و دیزین گرفته تا شکر آب و آهار... که همین نزدیکی هاست تا کویر گسترده و بیکرانی که با شب های پرستاره و کاروانسراهای خالی بین راهی جست وجوگر مسافر است، همه و همه می توانند زیباترین برنامه های سفر کوتاه مدت را پیش روی ما بگذارند.
میلیون ها پرنده مهاجر که به تالاب های شمالی رو می آورند و سواحل گرم جنوب ایران نیز از انتخاب های دیگر باشد. کافی است از فرصت مغتنم استفاده کنیم، از بهانه هایی مثل مدرسه بچه ها دست بکشیم و راه بیفتیم. فراموش نکنید یک سفردو سه روزه برای فرزندانمان بسیار آموزنده تر است.
فرزندانی که بیشتر در گرمای تابستان سفر را تجربه کرده اند و از طبیعت رنگین پاییز و حتی سرمای زمستان در نقاط مختلف تجربه ای ندارند.
پاییز فصل سفر است؛ مثل پرنده های مهاجر...

سه شنبه 3 اسفند 1389  11:35 PM
تشکرات از این پست
amuzesh2005
amuzesh2005
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1387 
تعداد پست ها : 6524
محل سکونت : آذربایجانشرقی

پاسخ به:مجموعه مقالات خانه و خانواده - سفر

پاییز و زمستان رویایی در قمصر

پاییز و زمستان رویایی در قمصر

آن هنگام كه بر تن تفدیده گرم كویر قدم می‌گذاری و جدای از گرمای محبت مردمان مهربانش، حرارت آن دیار، گرماسوز تنت می‌شود هیچ تصور نمی‌كنی كه این سرزمین در دل خود گوهری ناب پرورانیده باشد كه با دیدنش انگشت حیرت به دندان بگیری و اعجاز دیگری از قدرت خالق را به نظاره بنشینی و با تمام وجود لمس كنی. در آن برهوت خاك و گرما، شهری واقع شده است، زیبا، دنج، دلپذیر و هنوز بكر و دست نخورده در دل كوهستانهای چشم‌نواز كه نامش از فضای بسته آن كوهستانها بركشیده است و تا بیكران مرزهای جغرافیایی، متن كتابهای تحقیقی و دنیای رویایی جهانگردان راه یافته است.
سخن از قمصر، پایتخت گل و گلاب است عطر گلابی كه گلهایش از سجاده‌ی نمازگزاران، و عطر مردان و زنان تا بازارهای اروپا را فرا گرفته است.و گذشته از همه‌ی این‌ها چه افتخاری از این بالاتر كه خانه خدا، حرمین شریفین و بقاء متبركه ائمه اطهار هرساله با گلاب قمصر شستشو داده می‌شود.
●موقعیت جغرافیایی
قمصر سكونت‌گاهی است در دامنه‌های كوهستانی جنوب شهر كاشان كه در فاصله‌ی ۲۵ كیلومتری از این شهر قرار گرفته است همچنین در فاصله‌ی ۱۶۰ كیلومتری از شهر اصفهان و نیز در فاصله‌ی ۲۰۰ كیلومتری تهران (اتوبان تهران- قم- كاشان- اصفهان) كه از لحاظ موقعیت جغرافیایی در ۱۵ ۲۶ طول شرقی و ۴۵ ۳۳ عرض شمالی واقع شده است. این شهر با ارتفاع متوسط ۱۹۰۰ متر از سطح دریا، همچون لكه‌ای سبز با بازوهای متعدد در امتداد دره‌های كم شیب كوههای بخش مركزی ایران تنیده شده است.
قمصر، از تقسیمات كشوری در محدوده‌ی استان اصفهان می‌باشد. قمصر، به وسیله‌ی بزرگراهی به طول ۱۵ كیلومتر به اتوبان سراسری شمال- جنوب (تهران- قم- كاشان- اصفهان- شیراز- بندر) متصل می‌شود كه این امر یكی از مهمترین شاخصهای رشد و ترقی از لحاظ جغرافیایی برای یك شهر است و دیگر اینكه قمصر همچون مرواریدی است كه در صدف ارتفاعات كركس در جنوب و جنوب غربی كوههای اسبی، در قسمت غرب، میدان و كوه سم و كوههای لارفات درقسمت شرق و كوه اشك در شمال قرار گرفته است.
با توجه به وضعیت كویری منطقه‌ی كاشان و خشكی پایدار هوای آن، موقعیت رطوبتی هوای قمصر در این منطقه امتیاز ویژه‌ای است كه با توجه به اقلیم سرد و برف‌گیر منطقه، از یكسو در متعادل سازی درجه حرارت هوا بسیار موثر بوده، و از سویی دیگر در تابستان نیز منشأ طراوت، دل‌انگیزی و اعتدال هوای شهر- برخلاف منطقه كویری- است. شایان ذكر است كه میزان تبخیر و تعریق قمصر در حدود ۷۰۰ میلیمتر است. درباره‌ی آثار مثبت این كوهستانها باید گفت: ناهمواری‌ها، آب و هوای كوهستانی و ریزش‌های به نسبت زیاد برف و باران از سویی تبخیر و حرارت كمتر، اعتدال بی‌نظیر آب و هوایی را برای این شهر به ارمغان آورده است.
در مجموع به لحاظ اقلیمی، در درون بافت باغ شهر، زیر سایه‌ی درختان و كنار جوی‌های آب روان حتی شرایط مطلوب‌تری وجود دارد و در اثر رطوبت بالای نسبی هوا، زمستانهای سرد ولی با سرمایی آرام و ملایم و تابستانهای معتدل، شرایط آب و هوایی مطلوب و دلپذیری را در حاشیه‌ی كویر برای منطقه به ارمغان آورده كه ممتازترین ویژگی این شهر محسوب می‌شود، زیرا در تمام عرصه‌های تاریخی، اجتماعی و فرهنگی به عنوان عنصری مثبت در توسعه‌ی شهر مطرح بوده است.
آنگاه كه باد با موسیقی زیبای خود گیسوان آشفته درختان را شانه می‌زند و نوید از آمدن فصلی رویایی و خاطره‌انگیز می‌دهد، پاییز قمصر تابلویی می‌شود به نهایت و غایت دیدنی تا بدان جا كه هر رهگذری در این فصل قدم به دیارمان گذارد جانش آرامتر از خواب درختان می‌شود تا شاید آرامش گمشده خود را در كنار طبیعت بكر و خواستنی قمصر پیدا كند و دل سپارد به مناجات درختان.
پاییز، فصل الهام بخش شاعران و عارفان است آنجا كه برگها بی هیچ كلام بر روی شانه‌های زمین می‌ریزند.
پاییز فصل خلوت است، تنها كافی است دستانمان را زیر باران حیات‌بخش او بگیریم تا پر از احساس شویم و عاشق ماندن را بهتر تجربه كنیم. عشق به خالق و عشق به خلق او را.
و یا زمستان قمصر آن زمان كه ترنم لالایی خواب بر درختان و طبیعت طنین‌انداز شده و برف چادر سپیدش را بر تن آن می‌پوشاند تا حیات و ممات زندگی را بهتر باور كنیم و همه اینها به قمصر جلوه‌ای انگشت‌نما بخشیده است.

چهارشنبه 4 اسفند 1389  10:56 AM
تشکرات از این پست
amuzesh2005
amuzesh2005
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1387 
تعداد پست ها : 6524
محل سکونت : آذربایجانشرقی

پاسخ به:مجموعه مقالات خانه و خانواده - سفر

پل خواجو

پل خواجو

پل خواجو پل خواجو که یکی از معروفترین پلهای اصفها ن است تحسین بسیاری از بازدید کننده ها را از قرن ۱۷ برانگیخته است . این پل در روی رودخانه ای در همان نقطه ساخته شده بود منطقه ای از حوالی خواجو که در راه قدیمی شیراز قرار داشت . این پل احتما&#۶۵۲۷۱; در زمان پادشاهی تیموریان ساخته شده است . شاه عباس دوم این بنای حاضر را در سال ۱۶۵۰ ساخته است. این بنا ۲۳ طاق دارد که طول آن ۴۳۶ فوت و عرض آن ۳۹ فوت می باشد. شاه عباس که دومین شاه سلسله صفویه بوده این پل را بر روی خرابه های پل حسن بایک در سالهای ۱۶۵۰ یا ۱۶۵۵ بنا کرده است. این پل تابحال نامهای مختلفی همچون پل شاه و پل خواجو و پل بابا رکن الدین و پل گبرها داشته است . محل عبور این پل به عرض ۵/۷ متر می باشد و از آجرها و سنگهایی ساخته شده که دارای ۲۱ کانال بزرگتر و ۲۶ کانال کوچکتر می باشند. قطعات سنگی که در ساخت این پل بکار رفته اند طولشان به ۲ متر می رسد و فاصله هر کانال و پایه سقف ۲۰ متر می باشد.

چهارشنبه 4 اسفند 1389  10:59 AM
تشکرات از این پست
amuzesh2005
amuzesh2005
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1387 
تعداد پست ها : 6524
محل سکونت : آذربایجانشرقی

پاسخ به:مجموعه مقالات خانه و خانواده - سفر

پل صفوی بیستون

پل صفوی بیستون

بالا دست پل بتونی کنونی که بر سر راه صحنه به کرمانشاه واقع است ، پل آجری عظیمی از بناهای عصر صفوی دیده می شود .
این پل بر سر راهی است که در زمان صفویه از قزوین به همدان و کرمانشاه کشیده شده بود و به بغداد مستعمل می شد . این راه از قزوین به همدان از آنجا به همدان ، اسدآباد ، کنگاور و از کنگاور به صحنه و بیستون که تا امروز بر دینور آب پل آجری آن باقی است می رفت و از آنجا به کرمانشاه که هنوز پل آجری عظیم آن که به پل کهنه مشهور است برجاست از آنجا به ماهیدشت می رفت که از پل آجری می گذشت و به شاه آباد غرب و سرمیل میرسد . از سرمیل تا سرپل ذهاب راه شاه عباسی تا امروز در دامنه کوه و تپه ها باقی است . این راه از سرپل به قصر شیرین و از آنجا به خانقین می رفته است .
درازای پل بیستون ۱۱۵ متر و پهنای آن با احتساب جان پناه طرفین ۶۹۰ سانتیمتر است . پهنای جان پناه هر یک ۳۷ سانتیمتر و بلندی آنها از سطح پل ۵۰ سانتیمتر است . که از آن فقط قسمتی باقی است . در طول پل دو دهنه اصلی و دو دهنه کوچکتر در شرق دهانه های اصلی قرار دارد . چشمه های پل از شرق به غرب : چشمه اول به دهانه ۵۰۰ سانتیمتر و بلندی آن از سطح آب تا تیزی طاق ۵۵۰ و تا سطح پل ۸۷۰ سانتیمتر قطر پایه اول ۷۸۰ سانتیمتر است . چشمه دوم به دهانه ۴۹۰ و بلندی آن تا تیزی طاق ۶۲۰ و تا سطح پل ۱۰۰۰ سانتیمتر است . قطر پایه دوم ۷۹۰ سانتیمتر است . چشمه سوم به دهانه ۱۱ متر و بلندی آن تا تیزه طاق ۹۵۰ و تا سطح پل ۱۰۸۰ سانتیمتر است . اختلافی که این چشمه با چشمه های دیگر دارد این است که طاق این چشمه ریخته و هنگام تعمیر آن به جای جناقی ، طاق هلالی زده شده است . قطر پایه سوم ۸۲۰ سانتیمتر است . چشمه چهارم دهانه اش ۱۰۵۰ و بلند آن تا تیزی ۱۰/۱۱ متر است و تا سطح پل ۶۰/۱۲ سانتیمتر است .(برگرفته از سایت کرمانشاه توریسم)

چهارشنبه 4 اسفند 1389  11:07 AM
تشکرات از این پست
amuzesh2005
amuzesh2005
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1387 
تعداد پست ها : 6524
محل سکونت : آذربایجانشرقی

پاسخ به:مجموعه مقالات خانه و خانواده - سفر

پناهندگان و مهاجران تعریف تفاوت دو مفهوم

پناهندگان و مهاجران تعریف تفاوت دو مفهوم

از میان پناهنده و مهاجر، نباید به خاطر نگهداشتن یكی، دیگری را قربانی كنیم مهاجرت به دلایلی غیر از پناهندگی نیز از دیرباز وجود داشته است. اگر در سوابق پیشینیان خود به دقت اندیشه كنیم، در خواهیم یافت كه ریشه های همه ما در جای دیگری است. مهاجرت اغلب زمینه ساز مهمی برای پیشرفت بوده و به نظر می رسد كه از این پس نیز چنین باشد. پناهندگانی كه از جنگ و آزار و شكنجه می گریزند، در آسیب پذیرترین وضعیتی كه می توان تصور كرد قرار دارند اما اساساً پناهنده با مهاجر فرق دارد. به همین علت طرز رفتار با آنها به موجب قوانین بین المللی متفاوت است. مهاجران، به ویژه مهاجران اقتصادی، به میل خود جا به جا می شوند تا دورنمای زندگی خود و خانواده خود را بهبود ببخشند. اما پناهندگان به خاطر نجات جان خود و حفظ آزادی شان ناچارند از جایی به جای دیگر بروند. پناهندگانی كه از جنگ و آزار و شكنجه می گریزند، در آسیب پذیرترین وضعیتی كه می توان تصور كرد قرار دارند. آنها در برابر دولت خودشان بی پناهند.در واقع حكومت خود آنها است كه به شكنجه و آزار تهدیدشان می كند. اگر حكومت های دیگر آنها را راه ندهند و نپذیرند و هنگامی كه بر آنها وارد شدند به آنها كمك نكنند، حالا در واقع این حكومت های میزبان هستند كه آنها را به مرگ، یا تحمل یك زندگی غیرقابل تحمل در سایه، بدون بهره وری از حقوق انسانی و منابع مالی محكوم می كنند. حتی كسانی كه در اثر سیل، زلزله و بلایای طبیعی دیگر آواره می شوند، در وضع مشابهی نیستند. دولت ها معمولاً با آنها همدردی می كنند و آنها را از خود نمی رانند. زیرا آنها هنوز از حقوق انسانی خود برخوردارند. كنترل های مرزی پیوسته سختگیرانه تر می شود، با این هدف كه از ورود مهاجران غیرقانونی جلوگیری شود آنها پناهنده نیستند. «پناهنده زیست محیطی» یا «پناهنده اقتصادی» وجود خارجی ندارد. علت این امر آن است كه دو دسته متفاوت از آدم ها كه در حال جابه جایی اند، پناهندگان و مهاجران هستند و اغلب آنها را با هم اشتباه می گیرند و با آنها یكسان برخورد می كنند: برخوردی حاكی از بی اعتمادی و حتی بیزاری و طرد. قوانین بین المللی كه برای حمایت از پناهندگان وضع شده، به شدت زیر فشار قرار گرفته است. كنترل های مرزی پیوسته سختگیرانه تر می شود، با این هدف كه از ورود مهاجران غیرقانونی جلوگیری شود. البته كشور ها حق دارند كه تصمیم بگیرند چه تعداد مهاجر را می پذیرند و البته همه ما بر سر نیاز به جلوگیری از تروریسم داخلی و بین المللی اتفاق نظر داریم. كنترل های مرزی و محدودیت مهاجرت اموری ضروری هستند. اما ما باید با طرد همه خارجیان مقابله كنیم. چه، در شرایط فعلی هم پناهندگان دستیابی به یك وضعیت ایمن را به طور روزافزونی مشكل می یابند. اصطلاح سومی هم هست كه سردرگمی در مورد آن از دو مورد پیشین هم بیشتر است و آن اصطلاح «پناهجو» است. در برخی كشورها این اصطلاح همچون دشنام به كار می رود. اگر رسیدگی به ادعای پناهجویان سال ها طول بكشد، همه درها برای سوء استفاده كسانی كه می خواهند آنها را استثمار كنند باز خواهد بود. سرانجام بعضی از «پناهجویان» به موقعیت «پناهندگی» دست پیدا می كنند. برخی هم به این موقعیت نمی رسند. كسانی كه به عنوان پناهنده پذیرفته نمی شوند، ممكن است به كشور خودشان برگردانده شوند. اگر رسیدگی به ادعای پناهجویان سال ها طول بكشد، همه درها برای سوء استفاده كسانی كه می خواهند آنها را استثمار كنند باز خواهد بود. اما اگر نظام مهاجر پذیری، سریع، منصفانه و كارا باشد، انگیزه غیر پناهندگان برای ورود به كشور كاهش می یابد. بیشتر قاچاقچیان انسان نیز بین پناهنده و مهاجر تفاوت قائل نمی شوند. آنها هركسی را كه بتواند پول بدهد، قاچاق می كنند. افزایش تعداد پناهجویان در اروپا باعث عقب افتادن رسیدگی به تقاضاهای پناهندگی شد و سیستم را كند كرد. همین امر باعث رونق كار قاچاقچیان انسان شد. در اروپا در دهه ۱۹۹۰ كه در بالكان جنگ پیش آمد و اوضاع افغانستان و عراق به وخامت گرایید، تعداد پناهجویان به شدت افزایش یافت. این افزایش باعث عقب افتادن رسیدگی به تقاضاهای پناهندگی شد و سیستم را كند كرد. همین امر باعث رونق كار قاچاقچیان انسان شد. امروز تعداد پناهجویان در اروپا به نصف تعداد دهه ۹۰ رسیده است. تعداد پناهندگان در دیگر نقاط جهان نیز رو به كاهش است. این بدان معنا است كه اینك ما در وضعیتی هستیم كه بتوانیم به بهبود كیفیت نظام پناهنده پذیری در كشورهای صنعتی و همین طور به ایجاد شرایط بهتر در كشور های مبدأ فكر كنیم. باید برایمان روشن باشد كه پناهنده كیست و چه كسی مهاجر است. نباید به خاطر نگه داشتن یكی از این دو، دیگری را قربانی كنیم. زمان آن فرارسیده است كه از روش های منفی فاصله بگیریم. باید از سیاست مرز های بسته، بازداشت پناهجویان، رهگیری در دریا ها و كاهش مبلغ پرداختی به پناهندگان بار دیگر به سنت های باستانی پناهنده پذیری بازگردیم. مطمئناً ما به روش های بهتری برای مدیریت جهانی موضوع پناهجویی نیاز داریم. كمیساریای عالی سازمان ملل برای امور پناهندگان پیشنهادهای آینده نگرانه ای برای دستیابی به این هدف ارائه داده است. اما برای شروع كار، ابتدا باید برایمان روشن باشد كه پناهنده كیست و چه كسی مهاجر است. نباید به خاطر نگه داشتن یكی از این دو، دیگری را قربانی كنیم.
*كمیسیونر عالی سازمان ملل متحد برای امور پناهندگان
 

چهارشنبه 4 اسفند 1389  11:08 AM
تشکرات از این پست
amuzesh2005
amuzesh2005
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1387 
تعداد پست ها : 6524
محل سکونت : آذربایجانشرقی

پاسخ به:مجموعه مقالات خانه و خانواده - سفر

پنجشنبه دین

پنجشنبه دین

در محله جویباره (منطقه یهودی نشین) اصفهان سقاخانه پنجشنبه دین قرار دارد و مسجد آن به همین نام، آن سو تر است. شکل این سقاخانه متفاوت از دیگر سقاخانه ها و بسیار ساده است. نشان چندانی از سقاخانه ندارد جز رنگ سبز آن. پنجره اش از نقوش پیچیده و قشنگی زینت یافته که درگذشته از میله آهنی میساخته‌اند و نیز حفاظ ایمنی به شمار می آید. بر میله های پنجره چند قفل دیده می شود و قفل بزرگی هم دو لنگه پنجره را به هم بسته است. کف درون سقاخانه یک پارچه جارو شده و برا ی جلوگیری از زحمت بسیار رفت و روب سقاخانه، کلیددار آن چاره ای اندیشیده و همه ابزار و خرت و پرت سقاخانه را در گوشه ای گنجانده و بخش دیگر را در سنگاب آن تلنبار کرده و دیوارهایش بی هیچ عکس ونشانی است.
آنچه در این سقاخانه دیده شد از این قرار است: دو دانه جاشمعی چهارگوش آهنی که گردیهای کوچکی را در کف دارد. چند دانه چراغ لامپای کوچک و بزرگ، یک دانه چراغ لاله با آویز و یک دانه لوستر با سه چراغ، دو نشان پنجه دست، نشان ستاره شش پر با واژه (یا حسین) در میان، قابهای خطی کوچک (الله، محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین) و شمایل پنج تن از جنس فلز، شمایلهای بزرگ حضرت محمد (ص)، علی و حسین (ع)، شمایل ائمه در اندازه های کوچک، برگهایی از قرآن مجید به همراه دعاها و ورودی های طوماری لوله شده که در گوشه و کنار آنها از نم دیوار، خورده شده اند. چند تقویم چاپی به همراه شمایل حضرت محمد (ص) و علی (ع)، متن نامه زائری از مشهد با تصویری از آرامگاه امام رضا (ع)، یک تسبیح دانه سیاه و چندین متر پارچه به رنگ سبز سیدی و آبی با کف پوشهای سرخ پلاستیکی نقش جقه دار.
این توده اشیاء نمودار چیزی به نام (فرهنگ سقاخانه) هستند که پیشتر سخنش رفت.

چهارشنبه 4 اسفند 1389  11:09 AM
تشکرات از این پست
amuzesh2005
amuzesh2005
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1387 
تعداد پست ها : 6524
محل سکونت : آذربایجانشرقی

پاسخ به:مجموعه مقالات خانه و خانواده - سفر

پیامد‎های فرهنگی توسعهٔ جهانگردی

پیامد‎های فرهنگی توسعهٔ جهانگردی

در آستانهٔ ورود به هزارهٔ سوم میلادی «صنعت جهانگردی» به عنوان یکی از سه صنعت درآمدزا و مهم جهان در کنار«صنایع نفت» و«خودروسازی» مورد توجه دولتها‎ قرار گرفته است و پیش بینی می شود که در سالهای آغازین قرن بیست و یکم، از این لحاظ به مقام نخست برسد. در گسترش این پدیده عوامل مختلفی از قبیل ظهور فن آوریهای جدید در زمینهٔ‎ نظامهای حمل و نقل و ارتباطات،‌ جهانی شدن اقتصاد و توسعهٔ تولید صنعتی و همچنین، افزایش جمعیت و جهانی شدن مسائل آن و نیز عوامل ویژه ای مانند ازدیاد اوقات فراغت ـ که از آن به نام«تمدن فراغت» یاد می شود ـ و سهولت کسب درآمد بیش از نیازهای زندگی روزمره دخالت داشته اند.
تا آنجا که به موضوع این نوشتار مربوط می شود، در مورد عامل گسترش خارق العاده فن آوریهای جدید در زمینهٔ نظام های ارتباطی، نکته ای کوتاه اما مهم شایان توجه می نماید. بااختراع پی در پی رسانه های انبوهی، چنین به نظر می رسد که تولد هر رسانه با توجه به ویژگهای جدیدی که به همراه می آورد، افول رسانه های پیش از خود را به دنبال داشته باشد. به عنوان مثال، با پیوستن تلویزیون به جمع رسانه های انبوه آن عصر،‌ تصور می شد که دوران دو رقیب پیش از آن یعنی رادیو و سینما به پایان رسیده است. برتری تلویزیون نسبت به رادیو دربرخورداری از تصویر و حرکت و نسبت به سینما در امکان استفاده از آن در منزل، تنوع برنامه ها و مقید نبودن به زمانی خاص بود. اما پژوهشگران ارتباطات، با کمال تعجب مشاهده نمودند که چنین اتفاقی نیفتاد. سبب، این بود که هررسانه ای با برخورداری از ویژگیهای خاص خود،‌ مناسب شرایط مکانی، زمانی و محتوایی ویژه ای است و با ظهور رسانه های جدید نه تنها اعتبار و موقعیت خود را از دست نمی دهد که با استفاده از رسانه ای، تشویقی باشد براستفاده تکمیلی از رسانه ای دیگر.
آن چه درمورد «جهانگردی» نیز اتفاق افتاد، از همین قاعده پیروی کرد. نخست، چنین تصور می شد که با آمدن جهان به خانه ها از راه رسانه های انبوهی مانند تلویزیون، اشتیاق مردم برای دیدن شگفتیهای جهان بویژه با توجه به هزینهٔ کالای آن، تا حد زیادی فروکش کند.‌ اما در این مورد نیز، شاهد بودیم که آشنایی اجمالی با دیدنیهای جهان -که از طریق گسترش رسانه های انبوهی ممکن شده بود-‌ تشویقی شد برای مردم عادی به تجربهٔ این امور از نزدیک، و در عین حال، راهنمای مناسبی شد برای کسانی که از دیرباز به جهان و جهانگردی علاقه مند بوده اند.
یکی از علل اصلی این روی آوری به «جهانگردی» به عنوان یکی از انواع ارتباطات در دوران حکومت‎ رسانه های انبوهی، می تواند کامل تر بودن آن از لحاظ توان وارزش ارتباطی نسبت به رسانه های دیگر باشد. در این نوع ارتباط، به جای رسانه های بی جان، با انسان به عنوان رسانه ای بسیار پیچیده و کارآمد همراه با تمام امکانات ارتباطی ویژهٔ آن مواجهیم. در جهانگردی برخلاف دیگر انواع ارتباطات، نه تنها پیام که تمام نظام ارتباطی با همهٔ ویژگیهای انسانی و فرهنگی جا به جا می شود. مجادله درباره اهمیت بیشتر پیام یا ابزار -که یکی از مجادلات بنیادی دانش ارتباطات است -در جهانگردی معنی ندارد. چه به اهمیت پیام معتقد باشیم و چه به اهمیت ابزار و کانال، در اینجا، هم پیام و هم کانال، هر دو انسان است. در ارتباطی که از راه جهانگردی به وقوع می پیوندد، انسان، نقش مرکزی و محوری دارد که در عین حال، می تواند بقیهٔ‎ نظامهای ارتباطی را نیز- از قبیل کتاب- با خود همراه کند.
آنچه در اینجا شایان ذکر می نماید، این است که اگر چه جهانگردی را می توان یکی از کاملترین انواع ارتباطات دانست، اما این پدیده نیز همانند دیگر اشکال ارتباطات از تأثیر آنچه دراصطلاح،« اخلال» یا «پارازیت» در فراگرد ارتباط می خوانیم، در امان نیست. اخلال در ارتباط می تواند روی هر یک از عناصر آن تأثیر گذارد و در نهایت فراگرد ارتباط را با مشکل روبه رو کند یا به قطع آن منجر شود. اگر ارتباط میان دو نفر یا بیشتر نتواند برهمدلی میان آنان بیفراید، بی‎شک مقصود اساسی از ارتباط حاصل نشده و در اصطلاح تخصصی، ارتباط با اخلال مواجه شده است.
متأسفانه، در جهانگردی معاصر نیز بروز مسائلی فرهنگی سبب ایجاد اخلال در این فراگرد مهم ارتباطی میان انسانها و در نهایت برجا گذاشتن تأثیرات مخرب فرهنگی شده و مدتها است که اندیشهٔ پژوهشگران حوزه های وابسته به آن را به خود معطوف داشته است. نکتهٔ قابل توجه در این رویارویی فرهنگی که می ‎تواند در آن ایجاد اخلال نماید، این است که در اینجا اختلافی عمیق میان جهانگرد و جامعهٔ میزبان به عنوان دو رکن اصلی این پدیده وجود دارد: جهانگرد در سفر است و میزبان در خانهٔ خود،‌ جهانگرد، در حال استراحت و گذراندن تعطیلات است و میزبان، در حال کار و تلاش زندگی روزمره و از همه مهمتر این که جهانگرد معمولاً از یک کشور غربی است و میزبان، جامعه ای است به اصطلاح در حال توسعه و جهان سومی.
مطالعهٔ جریان جهانگردی در جهان نشان می دهد که بیشترین تبادل جهانگرد، میان کشور‎های شمال و جنوب و بویژه از کشورهای شمال به جنوب است. حجم جهانگردی میان کشورهای شمال و همچنین، در مرحلهٔ بعد میان کشورهای جنوب، بسیار کمتر از حجم دو جریان یاد شده است. (Mowhana, p,۱۴۲) این واقعیت می تواند تأییدی باشد برنظریهٔ جریان یک سویهٔ اطلاعات از کشورهای استعمارگر به سوی کشورهای مستعمرهٔ آنان و جریان از مرکز به حاشیه که نتیجه ای جز سلطهٔ فرهنگی و به عبارت دیگر غرب زدگی به دنبال ندارد.
با تصویری که از جهانگردی در کشورهای غربی ساخته می شود، سطح زندگی آنان در نگاه کشورهای میزبان بسیار پیشرفته جلوه می کند و این گونه کشورها نیز به نوبهٔ خود تلاش می کنند تا هنگام مسافرت اربابان به کشورشان، با وجود فقر و اختلاف طبقاتی موجود در کشور، آن سطح را در واقعیت نیز حفظ نموده و زندگی مشابه زندگی تصویر شدهٔ جهانگردان را در سرزمین خود برای ایشان فراهم آورند . این مسأله در صورت عدم وجود مدیریت توانا، به نوبه خود منجر به افزایش واردات کالاها و تخصصهای مختلف از «کشورهای جهانگرد فرست» می شود که علاوه بر سرازیر نمودن بیشتر سود به دست آمده از این صنعت به همان کشورها،‌ خود کمکی است شایان توجه به ایجاد و حفظ تصویر برتری غرب و در نهایت غرب زدگی و تشدید قدرت امپریالیزم فرهنگی .همچنین، از آنجا که جهانگردان در کشور میزبان معمولاً به اعمالی دست می زنند که هیچ گاه در خانهٔ خود مرتکب نمی شوند، ناتوانی در آموزش این گروه و ضعف ضوابط محدود کننده- چه از سوی «کشورهای جهانگرد فرست» و چه از سوی «کشورهای جهانگرد پذیر»- می تواند منجر به بروز مسائل فرهنگی و زیست محیطی جبران ناپذیری شود. علاوه برآن، در نظر نگرفتن محدودیتها و قوانین فقهی ادیان و مذاهب مختلف از سوی جهانگردان در کشورهای مذهبی چه بسا منجر به بروز حوادثی شود که اساس جهانگردی را در آن کشور در معرض مخاطره قرار دهد.
گذشته از اینها،‌جهانگردی با ایجاد مشاغل کاذب و موسمی ممکن است، علاوه بر ایجاد مشکلات اقتصادی، سبب کشاندن مهاجران شهرها و روستاهای همجوار وحتی بیگانه به منطقهٔ برخوردار از جاذبهٔ جهانگردی شود و درهمان حال، نسبت گروهها و طبقات شاغل در جامعهٔ میزبان و نسبت در آمد آنان را نیز- که متناسب با ساختار فرهنگی آن جامعه و بطور طبیعتی شکل گرفته است، - به یکباره دگرگون کند. این مسائل می ‎توانند بحرانهای شدیدی را در روابط میان طبقات اجتماعی بویژه روابط زن و مرد و بطور کلی خانواده در جامعهٔ جهانگردپذیر موجب شوند. از سوی دیگر، عدم رعایت عدالت اجتماعی در سیاستهای توسعهٔ جهانگردی می تواند سبب تبعیض و فشار برمردمان بومی شده و بافت فرهنگی آنان را دستخوش لطمات جدی نماید.
این مسائل و مشکلات دیگری از این دست، سبب شده است تا در جهان معاصر، هر از چندی، مخالفتهایی با جهانگردی و اعمال جهانگردان، به ویژه جهانگردان خارجی از سوی اهالی منطقه ای که به دلیل برخورداری از جاذبه های جهانگردی، مورد هجوم بازدیدکنندگان واقع شده است، شکل گیرد. این مخالفت ها در برخی مواقع می تواند حالت تهاجمی نیز به خود بگیرد. «باتلر» بطور کلی شش مرحله را از آغاز تا انجام سرنوشت یک منطقهٔ جهانگردپذیر تشخیص می دهد و در آن به توضیح چگونگی دگرگون شدن روابط میان جهانگردان و جامعهٔ میزبان در طی این مراحل می پردازد. این مراحل عبارت است از:
۱- مرحله کشف:
داستان منطقهٔ مورد نظر با این مرحله آغاز می گردد. در این زمان، تعداد اندکی جهانگرد بدون این که به شخص یا سازمانی برای تنظیم برنامه هایشان وابسته باشند، به منطقه وارد شده و تلاش می کنند تا به عمق فرهنگ آن جامعه وارد شوند و با اهالی آن جا ارتباط برقرار کنند. طبیعی است که در این مرحله، زبان به عنوان وسیلهٔ ارتباط قرار گیرد. در مقابل میزبانان نیز تلاش می کنند تا نهایت مهمان نوازی را در برخورد با این میهمانان تازه از راه رسیده از خود نشان دهند. در این مرحله تأثیر وتأثر اجتماعی ناچیز است و فعالیتهای اقتصادی، بیشتر در سطح خرد و با تمرکز برمحوریت فرد یا خانواده جریان می یابد.
۲- مرحلهٔ درگیری:
در نقطه های آغازین این مرحله تعداد جهانگردان اندک‎ اندک رو به افزایش می گذارد و میزبانان نیز با درک این موقعیت به فکر پاسخ به نیازهای جهانگردان و فراهم آوردن امکاناتی برای آنان می افتند. یکی از نخستین نشانه های ورود به این مرحله، اختصاص قسمتی از منزل به امر اسکان جهانگردان است. در این مرحله، جهانگردان هنوز نسبت به شیوهٔ‌ زندگی محلی از خود تمایل نشان می دهند و ارتباط میان جهانگرد و میزبان در سطح بالایی ادامه می یابد. زبان ارتباط نیز در این مرحله کم‎کم جای خود را به استفاده از نشانه ها و ارتباطات غیرکلامی و در برخی موارد، چاپ و توزیع بروشورهای حاوی اطلاعات لازم برای جهانگردان بویژه در مورد مسأله اسکان می دهد.
در مراحل بعدی با شدت گرفتن ورود جهانگردان به منطقه، اندیشهٔ کسب درآمد از راه پذیرش جهانگردان تقویت می شود و امکانات نیز متناسب با آن افزایش می یابد. این مسأله به نوبهٔ خود سبب خارج شدن فعالیتهای اقتصادی از حیطهٔ خانواده می شود و امور کلان تری را از قبیل اخذ وام و تأسیس شعبهٔ بانک با خود به دنبال می آورد.
۳- مرحلهٔ توسعه:
با افزایش چشمگیر تعداد جهانگردانی که به منطقه وارد می شوند، دیگر می توان گفت که منطقه به یک منطقهٔ «توریستی» تبدیل شده است. با ورود به این مرحله ابعاد جغرافیایی نیز گسترش می یابد و با وارد شدن شرکتهای غیرمحلی و حتی خارجی به صحنه،‌ فعالیتهای اقتصادی محلی در حاشیه قرار می گیرد. ورود کارگران مهاجر از دیگر مناطق، کاهش تماس و ارتباط افراد جامعهٔ میزبان را با جهانگردان به دنبال داشته و زبان بین‎المللی جهانگردی را حاکم می کند. در این مرحله، جهانگردی به یک فعالیت تجاری تبدیل می شود.
۴- مرحله ثبات:
در این زمان، منطقهٔ مورد نظر از حالت انحصاری و دست نخوردگی بیرون آمده و شبیه به هر منطقهٔ توریستی دیگری در سراسر جهان شده است. کاهش درآمدی که همراه با این مسأله پدیدار می شود، گردانندگان صنعت جهانگردی منطقه را به سازماندهی و جلب جهانگردان به صورت گروهی وادار می سازد.
۵- مرحلهٔ رکود:
با رسیدن منطقه به حد­ اشباع و آغاز کاهشی چشمگیر در درآمدهای حاصل از جهانگردی، مشکلات زیست محیطی، اجتماعی واقتصادی گوناگون رخ می نماید و افراد جامعهٔ میزبان را که اینک نسبت به جمیعت جهانگردان و همچنین کارگران مهاجر در اقلیت قرار گرفته اند، دچار بحران می نماید. با کنار کشیدن سرمایه گذاریهای خارجی، جهانگردی منطقه در آستانهٔ سقوط واقعی قرار می گیرد.
۶- تجدید حیات یا سقوط؟
در این مرحله تنها امیدی که برای مقامات محلی باقی می ماند، این است که با کمک سازمانهای باقیمانده در محل با یک برنامه ریزی انواع جدیدی را جهانگرد تشخیص دهند و باتغییر کاربری تأسیسات موجود، به جلب آنان بپردازند. نمونهٔ این امر می تواند تبدیل هتلها و مهمانخانه ها به آسایشگاه سالمندان و در پی آن استفادهٔ فضاهای تفریحی برای استراحت این میهمانان تازه باشد.شکست در این فرآیند تجدید حیات، به معنی ادامهٔ سریع سقوط منطقه و برجای ماندن تأسیسات گرد گرفته ای است که تنها یادآور روزهای پرشکوه رونق منطقه است. (Ryan, ۱۳۳-۱۳۶)
«داکسی» نیز هماهنگ با «باتلر» اما با تأکید بیشتر بر رفتار جامعهٔ میزبان، در بررسی تأثیرات اجتماعی جهانگردی براین گونه جوامع، رفتار و نگرش متفاوت را در تنوع نگاه آنان به روند گسترش جهانگردی تشخیص می دهد.
۱- سرخوشی:
در این مرحله که با مرحلهٔ کشف همزمان است، میزبان به چشم میهمان به جهانگردان می نگرد و آنان را با گرمی پذیرا می شود. سبب این امر می تواند حس مهمان نوازی افراد جامعه باشد یا در صورت وجود فقر در آن جامعه، امید آنان به یافتن یک منبع جدید درآمد.
۲- بی تفاوتی:
در پی ورود به مرحلهٔ دیگر و افزایش جمعیت جهانگردان، ارتباط افراد جامعهٔ میزبان با آنان رسمی‎تر می شود و در مقابل، جهانگردان نیز تمایل کمتری به وارد شدن درزندگی روزمرهٔ اهالی منطقه را از خود نشان می دهند. زبان جهانگردانی که از این پس به منطقه می آیند، دیگر زبان محلی منطقه نیست.
۳- آزردگی:
با ورود به مرحلهٔ توسعه و واژگون شدن نسبت جمعیت میزبان و جهانگرد و در حاشیه قرار گرفتن میزبانان، مشکلات بسیاری برای این گروه رخ می نماید. مغازه ها شلوغ می شوند، ولی از تأمین نیازهای روزانهٔ مردم جامعه خبری نیست و به جای آن ،اجناس مورد علاقهٔ جهانگردان از قبیل صنایع دستی عرضه می شود.با افزایش تعداد جهانگردان و به دنبال آن افزایش تعداد خودروهای در حال رفت و آمد در منطقه، سختی زندگی، هر روز بیش از پیش خود را برمردم بومی تحمیل می کند و سرانجام سبب آغاز تغییر نگرش افراد جامعهٔ میزبان به جهانگردان می شود.
۴- دشمنی:
در انتهای زنجیرهٔ روابط میزبان و جهانگرد، با وارد شدن به مرحلهٔ رکود- همان گونه که پیش از این توضیح داده شد- مشکل ظرفیت، بیش از هر زمان دیگری خود را نشان می دهد و میزبانان را متقاعد می سازد که مسبب همهٔ این تبعیضها و نارساییها «جهانگردان» هستند. این مسأله سبب بروز حالتی در افراد می شود که می توان نام آن را «دشمنی» نهاد. (Ryan, ۱۳۶-۱۳۷)
در این جا این پرسش پیش می آید که آیا همیشه تأثیرات فرهنگی جهانگردی، تأثیراتی منفی است یا این فرایند ارتباطی می تواند تأثیرات فرهنگی مثبتی نیز به دنبال داشته باشد؟ «تراویس» در بررسی ادبیات این حوزه نشان می دهد که مطالعات مربوط به تأثیرات فرهنگی – اجتماعی و سیاسی جهانگردی با نسبتی برابر ۳/۸ به ۱ برآن است که بطورکلی جهانگردی منشأ بروز تأثیرات منفی است.(Ryan, ۱۴۶) همچنین، می توان این نکته را به این گزارش افزود که شاید با نسبتی بیش از این، مطالعات مربوط به تأثیرات و پیامدهای فرهنگی جهانگردی، معطوف به تأثیر ورود جهانگردان برجامعهٔ میزبان است و تا حد زیادی، تأثیرات متقابل جامعهٔ میزبان را برجهانگردان نادیده می گیرد.
این نوع نگاه به «جهانگردی» از یک اختلاف مبنایی دربارهٔ تعریف آن ناشی می شود. در تعریف این فعالیت اجتماعی، همانند تمامی امور اجتماعی ـ از جمله فرهنگ و جامعه‎ که به سبب هم سنخ بودن با ذهن بشر همچنان در اجمال باقی مانده اند – دیدگاههای مختلفی وجود دارد. گروهی به «جهانگردی» به عنوان یک فعالیت اقتصادی می نگرند و در نتیجه، آن را یک صنعت می دانند. نمونهٔ این دیدگاه در تعریف زیر به چشم می خورد:
«جهانگردی عبارت است از بررسی عرضه وتقاضا در زمینهٔ امکانات اقامتی، پذیرایی و خدمات جانبی برای کسانی که خارج از منزل خود به سر می برند، و همچنین، بررسی الگوهای هزینه و‌ ایجاد شغل که از آن ناشی می شود. «Ryan, p.۵))
گروهی نیز آن را با دیدی فنی نگریسته و براساس آن تعریفی ارائه داده اند. از این جمله است تعریفی که در پژوهشی با عنوان «پژوهشی در جهانگردی داخلی» در انگلستان برای جمع‎آوری اطلاعات صورت گرفته است:
«جهانگردی عبارت است از اقامت خارج از منزل برای مدت یک شب یا بیشتر با هدف گذراندن تعطیلات‌، بازدید دوستان و اقوام، شرکت در همایش‎های تجاری با هر هدف دیگری به جز اموری از قبیل تحصیل شبانه روزی یا استخدام «نیمه دائم» (Ryan, p.۵)
دستهٔ سوم تعاریف، بازتاب دیدگاه کسانی است که جهانگردی را عاملی روانشناختی به شمار آورده اند. به این تعریف توجه کنید:
«جهانگردی، ابزاری است که مردم به وسیلهٔ آن در زمان فراغت از فشارهای شغلی و الگوهای روزمرهٔ زندگی در منزل، با تجربهٔ وضعیتها و مکانهای تازه، منافع روانشناختی کسب می کنند.» (Ryanp.۶)
سرانجام در دستهٔ چهارم تعاریف کسانی قرار می گیرند که در مورد جهانگردی دیدگاهی کل نگر دارند. نمونه ای از تعاریف این گروه از«جهانگردی» این چنین است:
«سفر کنندگان در روز از شهرهای مختلف، تماشاگران نمایش که شبها از لندن می آیند، مسافران قطار از تمام نقاط جهان، شرکت‎کنندگان در کنفرانسها و …» (Ryan, p.۶)
در مورد تعاریف یاد شده از «جهانگردی» نکته ای فرهنگی و ارتباطی وجود دارد که توجه به آن می تواند مبنای نگاهی دگرگونه و سیاستگذاریهایی نوین در این امر گردد و آن، این واقعیت است که تا پیش از این، در واکنشی حیرت زده از درآمد سرشاری که در دهه های اخیر از این راه نصیب کشورهای جهان گردیده و به پیروی از اشتباهی تاریخی که رشد اقتصادی را معادل توسعه دانسته و در سیاستگذاریها جنبه‎های فرهنگی را تنها زمانی لحاظ کرده است که سود اقتصادی از آن حاصل شود-‌ همان گونه که تا کنون در پی توضیح آن بوده ایم-‌ رسم براین بوده است که به «جهانگردی» اصالتاً به عنوان یک پدیدهٔ اقتصادی مربوط به دوران پس از پایان جنگ دوم و جهانی شدن اقتصاد نگریسته شود؛ در صورتی که می دانیم بسیار پس از ظهور نوع جدید جهانگردی ـ که در جای خود به دلیل این که شکل خاص تری از جهانگردی بطور کلی است، شایستهٔ توجه ویژه می باشد – این فعالیت به عنوان یک ارتباط میان فرهنگی در جهان بشریت وجود داشته و منشأ آثار بسیاری در جهت تولد و گسترش تمدنها بوده است. گویا‎ترین مثال این نقش انکار ناشدنی، تأثیر جهانگردی مسملین و اشتیاق بی پایان آنان به شناخت جهان و فرهنگهای مختلف آن، در بسط و گسترش تمدن اسلامی است.
پذیرش این نکته می تواند یک نتیجهٔ منطقی را به دنبال داشته باشد و آن لزوم تعریف و طبقه بندی دوبارهٔ جهانگردی و این بار براساس ویژگی میان فرهنگی آن است که در این حالت، انواع دیگر ارتباطات میان فرهنگی از آنجا که در حوزهٔ موضوعی، روش شناختی و سیاستگذاری با آن مشترکند، در این تعریف داخل می شوند. با این نگرش،می توانیم جهانگردی را می توانیم پیش از آن که فعالیتی اقتصادی و مربوط به دوران جدید باشد، ارتباطی میان فرهنگی بدانیم با ویژگیهای فرهنگی و ارتباطی در خور توجه و همانند هر ارتباط میان فرهنگی دیگر، موقعیتی الهی که همواره از آغاز زندگی بشر بر روی کرهٔ خاکی با وی همراه بوده است. به این موهبت الهی در آیهٔ کریمهٔ زیر اشارهٔ ظریفی شده است:
«یا أیها الناس إنا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا إن اکرمکم عندالله أتقیکم إن لله علیم خبیر.»
سورهٔ حجرات ـ آیه ۱۳
«ای مردم! ما همهٔ شما را نخست از مرد و زنی آفریدیم و آن گاه شعبه های بسیار و فرق مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید نه آن که بواسطهٔ نسب بر هم فخر و مباهات کنید وبدانید که اصل و نسب‎ نژادی مایهٔ افتخار نیست، بلکه بزرگوارترین و با افتخار‎ترین شما نزد خدا با تقوا‎ترین مردمند و خدا بر نیک و بد مردم و ظاهر و باطن خلق کاملاً آگاه است.»
Jan. Tourism, an Exploration, NJ, prentice - Hall.(۱۹۹۴)براساس این آیهٔ کریمه، اصولاً تمام اختلافاتی که میان افراد بشر از زن و مرد وجود دارد و تمامی تقسیم بندیهای فرهنگی که انسانها را از یکدیگر متمایز می کند، همه و همه برای این در وجود انسانها به امانت گذاشته شده که آنها را تشویق به برقراری ارتباط، ایجاد همدلی و همزبانی با دیگران و کشف خصوصیات فرهنگی آنان کند و صدچند مهمتر و در سایهٔ آن آگاهی برجنبه های مغفول فرهنگ خودی که به دلیل احاطه برانسان و همچنین ویژگی قوم مداری فرهنگ غالباً از دید وی پنهان می ماند،ظفر می یابد. همین جنبه های پنهان فرهنگ است که معمولاً سد بزرگی را برسر راه ارتباطات میان فرهنگی تشکیل می دهد. متأسفانه با وجود تصریحی که در آیهٔ کریمهٔ فوق وجود دارد، هنوز تصور غالب براین است که وجود اختلافات فرهنگی، نه تنها عاملی برای تشویق به ارتباط با فرهنگهای دیگری نبوده که مانع اصلی بر سر راه تفاهم میان مردمان دنیا است.
اکنون اگر «جهانگردی» را یک «ارتباط میان فرهنگی» و به دنبال آن، یکی از انواع ارتباطات بدانیم، باید بتوانیم همانند دیگر فعالیتهای ارتباطی برای تبیین و تحلیل آن، عناصر سازندهٔ آن را شناسایی کنیم و در حد توان به ارائهٔ مدلی برای نشان دادن چگونگی رابطهٔ میان این عناصر دست یابیم. ارائهٔ مدل برای به تصویر کشیدن فراگرد ارتباطات در اشکال مختلف آن - به جز پیش مدلی که به ۲۳۰۰ سال پیش باز می گردد و در آن، ارسطو در هر ارتباطی سه جزء متمایز را یعنی گوینده، گفتار و مخاطب تشخیص می دهد ـ با مدل مشهور هارولد لاسول در سال ۱۹۴۸ و مدل ارتباطی کلود شنن و وارن ویور در سال ۱۹۴۹ آغاز شد و تاکنون نیز ادامه دارد. (محسنیان راد، صص۳۷۵-۳۸۰)
اگر به فراگرد ارتباطیی که در اثر فعالیتهای جهانگردی به وجود می آید بدقت بنگریم، می توانیم رد پای شش عنصر اصلی را در آن بیابیم که تحلیل این فراگرد برپایهٔ آن ممکن می شود. این شش عنصر عبارتند از : جهانگرد، میزبان، انگیزه، جاذبه، تأثیر و بستر. در هر فعالیت جهانگردانه این عناصر بروشنی قابل تشخیص است و هر جا که امکان گردآمدن این عناصر در کنار هم فراهم باشد، می توان گفت که جهانگردی به عنوان یک ارتباط میان فرهنگی در حال شکل گرفتن است.ادامهٔ این نوشتار به بررسی و توضیح بیشتری پیرامون این عناصر و تلاش برای طراحی یک مدل ویژهٔ جهانگردی اختصاص دارد:
۱- جهانگرد:
طبیعی است که نخستین عنصر قابل تشخیص در «جهانگردی»، خود «جهانگرد» باشد. جهانگرد را کسی تعریف کرده اند که برای تفریح،‌ فراغت، تعطیلات، سلامتی، آموزش، دین، ورزش، تجارت یا دلایل خانوادگی سفر کند. (van Harssel, p.۷) همان گونه که می بینیم، در این تعریف، بیشتر به انگیزه های جهانگردان از سفر توجه شده تا خود این گروه. باید توجه داشت که این عنصر از اصناف مختلفی تشکیل شده که هر کدام تأثیری مستقیم برنوع تعامل فرهنگی نهفته در جهانگردی از خود برجای می گذارند. اگر تمایلات جهانگردان را در انطباق با جامعهٔ میزبان و تعمیق ارتباط میان فرهنگی در تقسیم بندی لحاظ کنیم، بر این اساس می توان به انواع زیر رسید:
۱-۱- جهانگردان شبه کاشف (Explorer-Type Tourists): این گروه از جهانگردان به دنبال کشف و دانستن هستند و تعداد آنها نیز محدود است. این عده که ترجیح می دهند به جای «جهانگرد»، «انسان شناس» خطاب شوند، در میان مردم محلی به مثابهٔ یک «مشاهده‎گر فعال» زندگی می کنند و بسادگی با هنجارهای جامعهٔ میزبان در سکونت، غذا و شیوهٔ زندگی خو می گیرند. سفر این عده معمولاً طولانی است و این زمان طولانی به آنها امکان تماس و شناخت بیشتر جامعهٔ میزبان را می دهد.
۱-۲- جهانگردان نخبه (Elite Tourists): این گروه که از نظر تعداد بسیار اندکند، شامل افرادی می شود که پیش از این تقریباً همه جا را دیده اند و اکنون، به عنوان مثال می خواهند یک هفته سفر با یک کرجی پارویی را به همراه یک راهنما را در یکی از رودخانه های بزرگ جهان تجربه کنند. این عده، از گروه پیشین در این که واقعاً جهانگردند، متمایز می شوند. این گروه از وسایلی استفاده می کنند که در ابتدای سفر قابل پیش بینی و تهیه است. آنها بدون اینکه تمایلی به فعال بودن در مشاهدات خود از کشور میزبان داشته باشند، خود را با شرایط زندگی جدید اما موقت، خود را انطباق داده و از این راه، شناخت عمیقی نسبت به جوامع مختلف پیدا می کنند.
۱-۳- جهانگردان تکرو (off-Beat Tourists): دو تمایل، این گونه جهانگردان را از دیگران متمایز می کند. نخست، فاصله گرفتن از هیاهوی جهانگردان و دوم، تمایل به بالا بردن هیجان سفربا انجام اموری ورای هنجارها. بطور کلی این گروه با اندک امکاناتی به سر ‎برده و خود را با شرایط سفر براحتی تطبیق می دهند.
۱-۴- جهانگردان غیرمعمول (unusual Tourists): این گروه را جهانگردانی تشکیل می دهند که حاضرند به جای خرید، به یک تور یک روزه برای بازدید از مردم بومی بروند. اینان، مردمان دیگر را فرهنگهای ابتدایی به شمار می آورند و در عین حال که علاقه مند به این بازدید هستند، اما به ظرف غذا و نوشابهٔ خود تمایل بیشتری نشان می دهند و حاضر نیستند آسایش خود را به مخاطره بیندازند.
۱-۵- جهانگردان انبوه (Mass Tourists): این نوع از جهانگردی براساس زندگی طبقهٔ متوسط بنا شده است. سفر این گروه کاملاً برنامه ریزی شده صورت می‎گیرد و در آن، رو در رو شدن با فرهنگ واقعی میزبان هیچ جایی ندارد. یک «جهانگرد انبوه» تنها اجازه دارد خارجیهایی را که می خواهد، بدون تحمل کمترین سختی ببیند. این گونه جهانگردان، مناسبترین و بالقوه ترین هدف برای ساختن تصاویر قالبی از ملتها و حتی در برخی موارد، خود منبع ساختن این تصاویر هستند. دغدغهٔ اصلی آنان وجود افراد آموزش ‎دیده و آشنا به زبان برای برطرف نمودن نیازهایشان است.
۱-۶- جهانگردان گذری (Charter Tourists): وجه تمایز اصلی این گروه از دیگر انواع جهانگردان، تماس بسیار ناچیز آنان با فرهنگ جامعهٔ میزبان است. تأکید اصلی در این نوع ازجهانگردی برهتلها وامکاناتی است که ویژهٔ این افراد در نظر گرفته شده است. این گروه، تمایل دارند تا اعتبار حاصل از بازدید مکانهای مختلف را با امنیت یک محیط آشنا جمع نمایند. کمترین زمان سفر نیز به این دسته اختصاص دارد. (Van Harssel, pp.۱۳۰-۱)
۲- میزبان:
در آن سوی فراگرد ارتباطی جهانگردی، «میزبان» قرار دارد. «میزبان» فرد یا نهادی است که جهانگرد در مقصد خود با او سروکار دارد. در این مورد، تقسیم بندی را می توان براساس نوع و میزان درگیری میزبان با جهانگردان انجام داد.
نخستین نهاد درگیر با مسألهٔ جهانگردی «دولتها» هستند. دخالت دولت در جهانگردی از چند راه صورت می پذیرد. نخستین و مهمترین آن، دخالت از راه سیاستگذاری است. در بیشتر موارد، دولتها با بررسی وضع کلی کشور از جنبه های مختلف زیست محیطی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی به تنظیم و اعمال سیاستهایی محدود کننده، جهت دهنده یا تشویقی می پردازند. همچنین، انجام تشریفات اداری ورود و خروج جهانگردان خارجی و مسائل امنیتی آنان از قبیل صدور روادید ونظارت گمرکی بر عهدهٔ دولت است. در سومین مرحله، وظیفهٔ دولتها نگهداری از جاذبه های جهانگردی کشور یا ایجاد و توسعهٔ آن است و سرانجام،‌ دولتها در برخی موارد در به عهده گرفتن خدمات جهانگردی و ایجاد تأسیسات لازم برای آن، با بخش خصوصی به رقابت می پردازند.
شرکتها، سازمانها و مراکز خدماتی وابسته به جهانگردی، دومین گروه میزبانان را تشکیل می دهند. متصدیان امور تأسیسات کرایهٔ خودرو، تأسیسات اقامتی مانند هتلها ومتلها، آژانسهای مسافرتی، خدمات مالی مربوط به جهانگردی مانند کارتهای اعتباری و چکهای مسافرتی، فروشگاههای ویژهٔ جهانگردان مانند فروشگاههای صنایع دستی، خدمات آموزشی و همچنین انتشارات این حوزه، در این دسته جای می گیرند. کارگران غیرمحلی وحتی خارجی را نیز که برای کار به منطقهٔ دارای جاذبهٔ جهانگردی مهاجرت می کنند، باید از جملهٔ این گروه به حساب آورد. این گروه در کنار دولتها وظیفهٔ تأسیس ونگهداری جاذبه ها را نیز به عهده می گیرند. وابستگی اقتصادی و درگیری بیشتر با امر جهانگردی و جهانگردان تا حدی که این مسأله برای آنان فعالیت اساسی در زندگی محسوب می شود، این گروه را از طبقات بعدی جدا می کند.
همین گروه هستند که در ایجاد پدیده ای به نام «جهانگردی انبوه»- که در بررسی انواع جهانگردان، از آن سخن رفت- بیشترین سهم را دارند. اینان با تعریف انگیزه ها و طراحی جهان به شکلی مصنوعی و لوکس، مانع رویارویی جهانگرد با فرهنگ واقعی میزبان می شوند. از این گونه عوامل در مدلهای ارتباطی با نام «دروازه‎بان» (Gate - keeper) یاد می شود. این مفهوم برای نخستین بار به وسیلهٔ «کورت لوین» در سال ۱۹۴۷ و سپس در سال ۱۹۵۰ به وسیلهٔ«وایت» در مدلی به نام دروازه بانی خبر و برای بررسی عملکرد دبیر سرویس یک روزنامهٔ محلی آمریکایی در گزینش و انتشار خبرهای رسیده به کاربرده شد. این مدل اگر چه به عنوان اساس تحقیقات بعدی در زمینهٔ فراگرد انتخاب از سوی بنگاههای خبری مورد استفاده قرارگرفت، ولی بعدها نقد و تکمیل شد. پس از«وایت»،«براس وستلی» و «مالکم مک لین» از این مفهوم در تهیهٔ مدل خود استفاده کردند (محسنیان‎راد، صص۷-۴۲۵)سومین دسته، افراد و کسبه ای هستند که اگرچه در بازار جهانگردی دارای سهمی هستند، اما امرار معاش آنان وابسته به این صنعت نیست. به هر حال این عده نیز بطور مستقیم و شخصی با جهانگردان سروکار دارند و از آنجا که برای جهانگردان ،نگاهی عمیقتر و واقعیتر به جامعهٔ میزبان فراهم می کنند، در فراگرد ارتباطات میان فرهنگی مورد بحث ما نقش مهمی بازی می کنند. سوغاتی که جهانگردان از فرهنگ مردم یک کشور به سرزمین خود می برند، عمدتاً محصول تجربه‎های میان فرهنگی است که با این گروه انجام داده اند.
سرانجام در دستهٔ ‎پایانی، عامهٔ مردم قرار می گیرند که واقعیترین محملهای فرهنگ مردم کشور میزبان به شمار می روند و در عین حال، کمترین فرصت را برای ارتباط با جهانگردان معمولی در اختیار دارند. ارتباط با این گروه، نصیب جهانگردانی می شود که در طبقه های نخستین جهانگردان به آنها اشاره شد. این ارتباط، ارزشمندترین نوع ارتباطی است که در جهانگردی می تواند به وقوع بپیوندد و مبنای سیاستگذاریهای قرار گیرد.
۳- انگیزه ها:
گرچه در این نوشتار تلاش شده تا جهانگردی به عنوان یک ارتباط میان فرهنگی معرفی شود، اما این لزوماً به این معنی نیست که جهانگردان تنها با انگیزهٔ شناخت دیگر فرهنگها به سفر اقدام می ‏کنند، بلکه منظور این است که این فعالیت که با انگیزه های مختلفی صورت می گیرد، در ذات خود یک ارتباط میان فرهنگی است و مطالعه وسیاستگذاری در مورد آن باید براساس این ویژگی انجام شود. به هر حال در هر ارتباطی انگیزه ها و اهداف مختلفی قابل تعریف است.
در یک تقسیم‎ ابتدایی می توان میان انگیزه ها و اهداف جهانگردان و دلایل و مصلحتهایی که براساس آن یک کشور به توسعهٔ جذب جهانگرد می پردازد، یعنی اهداف میزبانان تفاوت قائل شد. معمولاً جذب جهانگرد به دو هدف اصلی می تواند صورت گیرد: نخست، هدف کسب درآ‎مد و ایجاد رونق اقتصادی است که پیش از این نیز گفته شد که وجه غالب سیاستهای جذب جهانگرد را در بیشتر کشورهای جهانگرد‎پذیر تشکیل می دهد. اما اگر به جهانگردی نگاهی فرهنگی داشته‎ باشیم، اهداف فرهنگی درمرکز توجه سیاستهای جهانگردی قرار می گیرد. این اهداف می تواند بالا بردن توان ارتباطی میان فرهنگی مردم کشور، ایجاد وحدت در سطوح گوناگون، معرفی فرهنگ داخلی و یا اشاعهٔ آن در سطح جهان باشد.
در مورد انگیزه های جهانگردان برای سفر به مناطق دیگر، مختلفی ذکر شده است. «مک اینتاش» و «گلدنر» این انگیزه ها را در سه دستهٔ کلی جای داده اند:
۱- انگیزه های جسمانی: این مجموعه شامل تمامی سفرهایی می‎شود که با انگیزهٔ کاستن از تنشهای زندگی روزمره از راه فعالیتهای جسمانی صورت می گیرد. انگیزه هایی از قبیل فعالیتهای ورزشی، تفریحات ساحلی، سرگرمیها و مسائل مربوط به بهداشت و سلامتی در این گروه قرار دارد.
۲- انگیزه های میان فردی: شامل ارتباط با انسانهای دیگر، ملاقات با دوستان و اقوام، فرار از خانواده و همسایگان و یافتن دوستان تازه.
۳- انگیزه های مقام و اعتبار: در این دسته، مسافرت برای تجارت، بستن پیمان، مطالعه و تحصیل و بطور کلی هر آنچه که بر تمایز انسان از دیگران، مورد توجه و احترام قرار گرفتن و دانش وی بیفراید، قرار دارد. (Van Harssel, p. ۱۲۷)
۴- جاذبه ها:
در هر سرزمین و هر فرهنگی جلوه ها و عناصر منحصر به فردی به چشم می خورد که برای مردم سرزمینها و فرهنگهای دیگر تازگی دارد و همین عناصر منحصر به فرد است که بهانه ای می شود برای تحقق فعالیت‎ جهانگردی. این عناصر که آنها را به نام «جاذبه های جهانگردی» می شناسیم در دو دسته کلی جاذبه های طبیعی و جاذبه های فرهنگی قرار می گیرند.
«جاذبه های طبیعی» مواهب الهی هستند که در هر سرزمینی بیش و کم به ودیعه گذاشته شده اند. اگر چه بشر نیز در این مواهب خداوندی تغییراتی ایجاد کرده،‌ اما اصل وجود آنها به انسان بستگی نداشته است. این جاذبه‎ها خود قابل تقسیم به سه دسته اند:
۱- جاذبه های برانگیزاننده حس کنجکاوی و اکتشاف مانند جنگلهای انبوه، رودخانه های خروشان و کوههای سر به فلک کشیده؛
۲- جاذبه های ویژهٔ تفریح و لذت جویی مانند سواحل دریاها و پهنه های دشتها؛
۳- و جاذبه های مؤثر در درمان و کسب سلامتی مانند چشمه های آب گرم.
از آنجا که جاذبه های فرهنگی، آنهایی هستند که دست بشر در آفرینش آن به کار بوده است، به دلیل تنوع میان فرهنگهای انسانی، از گوناگونی بیشتری نیز برخوردارند. این جاذبه ها قابل تقسیم به گروههای زیرند:
۱-جاذبه های تاریخی و تمدنی، مانند آثار باستانی وموزه ها؛
۲- جاذبه های دینی، مانند مساجد، مکانهای مقدس، حرم امامان وامامزاده ها که از نگاه دیگری در ردیف جاذبه های تاریخی نیز جای می گیرند؛
۳-جاذبه های اجتماعی، مانند فرهنگ عمومی مردم و ویژگیهای حکومتها؛
۴-جاذبه های مردم شناختی و فولکلوریک، مانند مراسم وسنتهای فرهنگی اقوام مختلف؛
۵- جاذبه های فن آورانه، مانند ساختمانهای بلند و نوآوریهای به نمایش درآمده در نمایشگاههای مختلف؛
۶-جاذبه های آموزشی و پژوهشی، مانند دانشگاهها و کتابخانه های بزرگ؛
۷- جاذبه های ورزشی، مانند ورزشگاهها و مسابقات ورزشی از قبیل بازیهای المپیک.
براساس جاذبه های گوناگونی که تلاش شد تصویر دقیقی از آن ارائه گردد، جهانگردی را نیز به دسته های دهگانه ای تقسیم نموده اند. این گروهها از این قرار است:
۱- جهانگردی طبیعی: ویژهٔ کسانی است که از زندگی در طبیعت وحشی ودیدن مناظر زیبا لذت می برند.
۲- جهانگردی فرهنگی: افرادی را جذب می کند که علاقهٔ اصلی آنان به تاریخ و فولکلور مردم کشور مقصد است.
۳- جهانگردی اجتماعی: افرادی را به سفر تشویق می کند که برای آنها تماس و ارتباط با مردم، مهمترین جنبهٔ جهانگردی است. این تماس و ارتباط می تواند میان افراد گروه اتفاق افتد و یا علاقهٔ اصلی به تماس بامردم بومی مقصد باشد. همچنین دیدارهای خانوادگی نیز در این مقوله می گنجد.
۴- جهانگردی فعال: جهانگردانی را جذب می کند که در پی انجام فعالیتی از پیش تعیین شده باشند. این فعالیت می تواند آموختن زبان یا کشف جغرافیای سرزمین مشخصی باشد.
۵- جهانگردی تفریحی: ویژهٔ جهانگردانی است که سبب اصلی سفر آنان، در لذت حاصل از شرکت در فعالیتهایی نظیر چادر زدن در مناطق مختلف و بازیهای سازمان داده شده نهفته است. این نوع از جهانگردی، شخص را تشویق به فعالیت در زمان استفاده از تعطیلات می کند.
۶- جهانگردی ورزشی: جهانگردان علاقه مند به مشارکت در ورزش را جذب می کند. ورزشها و مسابقات دوچرخه سواری، تنیس و اسکی از جملهٔ این جاذبه‎ها هستند.
۷- جهانگردی دینی: ویژهٔ کسانی است که برای مقصد، ارزش دینی و معنوی قائلند. سفر حج از مثالهای بارز این نوع جهانگردی است.
۸- جهانگردی تخصصی: کاملاً منحصر به فرد است. گروه کوچکی با هم برای هدفی که فقط ویژهٔ آنان است، سفر می کنند. سفرهای اکتشافی و آموزشی دانش آموزان مدارس از نمونه های این نوع جهانگردی است.
۹- جهانگردی قومی: ویژهٔ جهانگردانی است که به وطن نیاکان خویش برای شناخت بهتر گذشتهٔ خود به سفر می روند.
۱۰- جهانـگردی حفـظ سـلامت: کسـانی را جذب می کـند کـه بـرای تغــییر شرایـط جـسـمی خــود ســفر مـی کـنند. ارودهـای کـاهش وزن و چشمـه های آب گرم در این دسـته جـای می گیرند. (Van Harssel, p. ۱۲۹)
۵- تأثیر:
یکی از مهمترین عناصری که در تصمیم گیری و سیاستگذاری بخش جهانگردی نقشی مهم و مستقیم به عهده دارد، تأثیرات مختلف آن بویژه تأثیرات فرهنگی است. جهانگردی می تواند تأثیرات مختلف مثبت و منفی فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی و زیست محیطی را به دنبال داشته باشد که با توجه به موضوع نوشتار در اینجا تنها به بررسی تأثیرات فرهنگی جهانگردی می پردازیم.
گاهی اوقات دولتها -همانطور که اشاره شد- به دلیل سود سرشاری که جهانگردی نصیب کشور می کند، سیاست بی‎تفاوتی را در مسائل اخلاقی و فرهنگی جهانگردی اتخاذ می کنند. این عمل، سبب پیدایش گروههای فشار ضد جهانگردی می شود که با توجه به تأثیر مخرب این شکل از جهانگردی بر کودکان و زنان و همچنین تضاد این فعالیت با ارزشهای جامعه، از اساس، بنیان چنین حرکتهایی را در معرض مخاطره قرار می دهد. بنابراین، شایسته است، در این قسمت، عوامل تعیین کنندهٔ میزان تعامل جهانگردان و جامعهٔ میزبان و در نهایت، شدت و جهت تأثیرات بالقوه مثبت و منفی جهانگردی مورد دقت بیشتری قرار گیرد تا بتوان در سیاستگذاریها این عوامل را نیز بطور جدی در نظر گرفت.
در بررسی تأثیرات بالقوهٔ جهانگردی عواملی چند را می توان در شکل دادن به نوع روابط میان میزبان و جهانگرد مؤثر دانست که شدت و ضعف این عوامل در هر یک از دو سوی این فرایند ارتباطی می تواند تعیین کنندهٔ میزان تأثیر و تأثر حاصل از آن باشد. در یک نگاه کلی می توان پی برد که برخی از این عوامل را باید در جهانگردان و کیفیت شکل گیری و استمرار پدیدهٔ جهانگردی جستجو کرد و برخی دیگر را در جامعهٔ میزبان و روابط حاکم برآن.در دستهٔ نخست این عوامل جای می گیرند:
۱- تعداد و تراکم جهانگردان، که هر چه این رقم بزرگتر باشد باید منتظر تأثیرات بیشتری از سوی جهانگردان برجامعهٔ میزبان بود.
۲- نوع انگیزه و میزان تمایل جهانگردان به تماس با جامعهٔ میزبان و برقراری ارتباط که سبب حالات مختلف تبادل فرهنگی می شود.
۳- مدت زمان اقامت جهانگرد در میان افراد جامعهٔ میزبان که طولانی شدن آن می تواند حجم بیشتری از ارتباط و تبادل فرهنگی را به دنبال داشته باشد.
۴- ویژگیهای فرهنگی و اعتقادات دینی و ملی جهانگردان که شدت و ضعف آن یکی از عوامل تعیین کننده در شدت و جهت تأثیرات بالقوهٔ جهانگردی است.
عوامل زیر نیز به وضعیت جامعهٔ میزبان باز می گردند:
۱- سیاستهای دولت و دیگر تصمیم گیرندگان در حوزهٔ جهانگردی در مورد نقش و جایگاه فرهنگ در توسعهٔ آن؛ این گروه می توانند به فرهنگ به عنوان عاملی برای کسب هویت و تمایز فرهنگی در سیاستهای توسعهٔ جهانگردی بنگرند و یا بسادگی فرهنگ را تنها کالایی برای فروش بدانند. این مسأله می تواند در حوزه های گوناگون فرهنگ از جمله صنایع دستی، پوشاک، خوراک، معماری، هنر، زبان، سنتها و حتی دین رخ دهد.
۲- میزان مالکیت افراد بومی جامعهٔ میزبان نسبت به تأسیسات و خدمات حوزهٔ جهانگردی؛ در برخی موارد، هجوم کارگران مهاجر و شرکتهای غیرمحلی و حتی خارجی و رقابت میان آنان بر سر در اختیار گرفتن صنعت جهانگردی منطقه، افراد بومی را در اقلیت و در حاشیه قرار داده و میزان ارتباط آنان را باجهانگردان به حداقل می رساند.
۳- همگنی جامعه از لحاظ فرهنگی و میزان پایبندی به اعتقادات و مراسم دینی و مذهبی که جامعه را از خودباختگی در برابر هجوم مفاسد فرهنگی ورود جهانگردان به منطقه محافظت می نماید و یا برعکس، آنان را از قرار گرفتن در برابر مزایای دیگر فرهنگها و اقتباس و درونی نمودن آن محروم می نماید.
۴- وضعیت جامعه از لحاظ قرار داشتن در مراحل گوناگون توسعهٔ جهانگردی که پیش از این هم مورد اشاره قرار گرفت. همان‎گونه که دیدیم ،جامعه در ابتدای کار،آمادگی و تمایل بیشتری برای ارتباط با جهانگردان از خود نشان می دهد و این ویژگی با شدت گرفتن ورود جهانگردان به منطقه، اندک اندک رنگ می بازد و حتی می تواند تا سرحد دشمنی و نفرت پیش رود.
۵- میزان آمادگی جامعه برای پذیرش تحول و دگرگونی؛ اگر چه موضوع نوشتار حاضر به پیامدهای فرهنگی توسعهٔ جهانگردی اختصاص دارد، اما نباید از نظر دور داشت که نمی توان تمامی تحولات به وجود آمده را در مناطق جهانگردپذیر نتیجهٔ توسعه جهانگردی در آن مناطق شمرد،بلکه نظر تنها به عنوان عاملی برای تسریع و تشدید دگرگونی مورد انتظار به شمار می رود، دگرگونیی که به نوبهٔ خود می تواند میزان تراکم جهانگردان را به دنبال داشته باشد و در نهایت، نسبت میان جمعیت بومی منطقه و تعداد جهانگردان را در هر مرحله از توسعهٔ جهانگردی رقم زند.
۶- تصویری که از جاذبه های جهانگردی با استفاده از فنون بازاریابی و تبلیغات ارائه می شود و میزان در دسترس قرار داشتن منطقه و سهولت رفت و آمد به آن که عاملی تعیین کننده در میزان ورود جهانگردان به شمار می رود. این تصویر، همچنین می تواند در تعیین نوع جهانگردانی که به منطقه وارد می شوند، مؤثر باشد.
اینک و در یک نگاه کلی تر می‎توان همین دو دسته عوامل را نیز در ارتباط با یکدیگر قرار داده و سرانجام به چهار وضعیت و موقعیت کلی در مقایسهٔ جهانگردان و جامعهٔ میزبان و رابطهٔ این دو گروه با یکدیگر رسید. این چهار موقعیت عبارت است از:
۱- موقعیت فرهنگی: نزدیکی و دوری ویژگیهایی مانند قومیت، رفتار، دین و دیگر جلوه های فرهنگی هر کدام از دوطرف با یکدیگر و میزان پایبندی آنان به این جلوه های تمایز و هویت، می تواند عاملی مؤثر در تعیین جهت و شدت تأثیرات حاصل از گسترش و توسعهٔ جهانگردی باشد.
۲- موقعیت ارتباطی: زبان، نمادها، ارتباطات غیرکلامی و مهمتر از همه، میزان تمایل به ارتباط و کیفیت و شدت حضور در فراگرد ارتباط در این دسته جای می گیرند. میزان توافق دو گروه «جهانگرد» و «جامعه میزبان» در این ویژگیها، یکی دیگر از عوامل تعیین کنندهٔ شدت و جهت تأثیرات جهانگردی است.
۳- موقعیت اقتصادی: توانایی اقتصادی دو طرف نسبت به یکدیگر و میزان حضور مستقیم و پرنشاط آنان در فعالیتهای اقتصادی حوزهٔ جهانگردی، سومین موقعیت کلی جهانگردان و جامعهٔ میزبان را نسبت به یکدیگر تشکیل می دهد که در تعیین شدت و جهت تأثیرات و پیامدهای جهانگردی نقشی اساسی ایفاء می نماید.
۴- موقعیت جمعیتی و جغرافیایی: تراکم ونسبت جمعیت دو گروه که خود می تواند تابعی از برخی عوامل جغرافیایی مانند ابعاد منطقه و سهولت رفت و آمد به آن باشد، عاملی مهم در جهت و شدت بخشیدن به میزان ارتباط میان جهانگردان و جامعهٔ میزبان و سرانجام به بار آوردن پیامدهای مهم فرهنگی است.
همان گونه که دیدیم، تا اینجا سخن از تماس و تعامل بود، نه تأثیرات یکسویهٔ جهانگرد بر جامعهٔ میزبان. برای درک بیشتر فرایند تأثیر و تأثر ناشی از جهانگردی و یافتن پاسخ این پرسش که آیا این جهت همواره یکسویه یا همیشه دو سویه است، و بر فرض دو سویه بودن، کدام طرف سهم بیشتری را به خود اختصاص می دهد، ناچاریم کمی از «فرآیند فرهنگ پذیری» سخن گوییم.
«فرهنگ پذیری» (Acculturation) را به عنوان فرایندی تعریف نموده اند که طی آن عناصر فرهنگ دیگری از راه تماس فرهنگی توسط یک فرهنگ پذیرفته می شود. در تعیین ماهیت این فرایند، عواملی دخالت دارند، از جمله:
۱- تفاوتهای فرهنگی (Cultural Difference): فرهنگها به میزانی که در تماس با یکدیگرند، از نظر ارزشها، ایدئولوژی و فن آوری از هم متمایز می شوند.
۲- شدت و سطح تماس (Degree & level of contact): یکی از مسائل مهم در بررسی میزان تأثیر فرهنگها بر هم، تعیین این مسأله است که ارتباط میان نخبگان یا بطور گسترده میان دو جامعه درچه سطحی صورت می گیرد.
۳- موقعیتهای فرادست و فرودست (Superordination & Subordination): دو فرهنگ می توانند در مواردی نسبت به هم از برتری هایی برخوردار باشند. این برتریهای فرهنگی تأثیر مستقیمی برمیزان و جهت فرهنگ پذیری دارد.
بسته به میزان مداخلهٔ این عوامل، فرایندهای متنوعی می تواند دراین صحنه رخ دهد که ذیلاً به آنها اشاره می کنیم:
۱- فرایند جایگزینی (substitutive): در این فرایند، رگه های جدید فرهنگی یا مجموعه‎ای از رگه ها، جانشین رگه های پیشین می شوند. نمونهٔ این اتفاق، جانشین شدن مدرسه به جای مکتبخانه است.
۲- فرایند افزایش (Additive): در این فرایند، عناصری جدید ضمن حفظ عناصر پیشین وارد فرهنگ می گردند. مثال این فرایند، به وجود آمدن دانشگاه در کنار حوزه های علمیه است.
۳- فرایند تلفیق(Syncretic): در این حالت، رگه های جدید و پیشین در هم ذوب شده و تشکیل نظام یا خرده نظام جدیدی را می دهند. این حالت در مورد خوراک و پوشاک بسیار اتفاق می افتد.
۴- فرایند تخریب (Deculturative): در این فرایند، بر اثر تماس، بخشی از فرهنگ از بین می رود بدون این که عنصر جدیدی جانشین آن شود.
۵- فرایند نوآوری (originative): براثر تماسها در این فرایند ساختارهای جدیدی وارد فرهنگ می شوند که در آن فرهنگ، ریشه ندارند.
۶- فرایند طرد (Rejective): در این حالت تغییرات آن قدر سریع صورت می گیرد که تعداد زیادی از گروه مخاطب، آن را نمی پذیرند و برای جلوگیری از بروز تغییر، کوششهای فراوانی انجام می دهند.
با توجه به این عوامل و فرایند‎ها اکنون می توانیم بگوییم که همیشه فرهنگ پذیری و دگرگونیهای فرهنگی ناشی از جهانگردی لزوماً یکسویه نیست، بلکه این مسأله بسته به شدت و سطح تماس و موقعیت فرادست یا فرودستی است که هر طرف در آن به سر می برد. اگر دو سوی ارتباط از نظر این عوامل در وضعیتی مشابه باشند، طبیعی است که جریان فرهنگی سالم و دو سویه ای میان آنان برقرار می شود. اما هرگاه یکی از دو طرف با در نظر گرفتن عوامل یاد شده، برتر از دیگری باشد، ناگزیر جریان ارتباط از سوی او به سمت طرف دیگر شدت بیشتری می یابد و ممکن است، هر کدام از فرایند‎های فوق را به دنبال داشته باشد.
در پایان، توضیح این نکته نیز ضروری می نماید که هر کدام از فرایند‎های اشاره شده، مادام که دگرگونی های ساختاری عمیقی را به وجود نیاورده و به دنبال آن، جامعه را به یک شوک فرهنگی ناخواسته نکشانده اند، لزوماً مضر نیستند، بلکه دگرگونی و کسب عناصر جدید در گذر زمان از شرایط حیات فرهنگها دانسته شده است. در این مورد، نقش سیاستگذاران و برنامه ریزان در شناخت این فرایند‎ها در هر جامعه و تمییز فرایند‎های مناسب از فرایند‎های خطر آفرین برای فرهنگ جامعه و هویت آن، بسیار حساس به نظر می رسد.۶- بستر:
از آنجا که هیچ ارتباطی در خلأ اتفاق نمی افتد و برای شکل گیری و توسعه، بستر مناسبی لازم است، مطالعهٔ بستر یا بستر‎های جهانگردی نیز ضروری می نماید. با مطالعهٔ وضعیت جهانگردی در دنیای امروز می توان به این نتیجه رسید که بطور کلی دو بستر یا جریان عمده برجهانگردی حاکم است. بستر نخست که از ابتدای این نوشتار در صدد توضیح آن بوده ایم، «ارتباطات میان فرهنگی» است. جهانگردی در این بستر، حرکتی است سالم و در ذات خود ارتباطی میان فرهنگی در جهت تفاهم بیشتر میان فرهنگها، که البته منافع اقتصادی و سیاسی بی شماری را نیز در بردارد. جهانگردان دارای این دیدگاه، بیشتر با انگیزهٔ نفوذ در جامعهٔ واقعی میزبان و آشنا شدن با ویژگیهای فرهنگی آنان به جهانگردی مبادرت می ورزند و میزبانان نیز در پی آشنا شدن با دیگر فرهنگها و از این راه ، وقوف بر جنبه های مورد غفلت واقع شدهٔ فرهنگ خود و برقراری یک جریان سالم تبادل فرهنگی و اشاعهٔ جنبه های مثبت فرهنگ خود در سطح جهان هستند. طبیعی است که در این بستر، جاذبه های فرهنگی، از جمله جاذبه های تاریخی، اجتماعی، مذهبی و آموزشی در مرکز توجه قرار گیرند.
اما بستر دوم که به نظر می رسد، جریان جهانگردی امروز به آن تمایل بیشتری داشته باشد-‌ همان گونه که پیش از این گذشت- پدیده ای است به نام «امپریالیزم فرهنگی» که در ذات خود پدیده ای است اقتصادی و مربوط به دوران جهانی شدن اقتصاد. جهانگردان در این دیدگاه بیشتر در پی تفریح و لذت جویی و بطور خلاصه استفاده از اوقات فراغت هستند که خود نیز پدیده ای است مربوط به دوران یاد شده، در مقابل، میزبانان نیز بیشتر با هدف ایجاد رونق اقتصادی و کسب درآمد بیشتر، پذیرای این گونه‎ جهانگردانند. در این بستر، جاذبه های طبیعی بویژه جاذبه های مربوط به تفریح و لذت جویی در کانون توجه قرار دارند. از این‎رو،برخلاف بستر پیشین که در آن انواع گوناگون تأثیرات مثبت ومنفی دو سویه میان جهانگردان و جامعهٔ میزبان قابل تصور بود، در این بستر باید بیشتر منتظر تأثیرات منفی جهانگردان بر جامعهٔ میزبان باشیم که ادبیات این حوزه نیز- همان گونه که آورده شد- این نکته را تأیید می کند.
در اینجا با پایان یافتن بررسی عناصر شکل‎ دهندهٔ جهانگردی، زمان آن رسیده که همانند هر فراگرد ارتباطی دیگر، در مدلی، چگونگی چینش این عناصر مختلف و به هم پیوسته را در کنار هم نشان دهیم تا از این راه بتوانیم به تحلیل دقیقتری از این فراگرد میان فرهنگی ارتباطی دست یابیم. شکل صفحهٔ بعد جریان کلی جهانگردی را با توجه به مطالب گفته شده تا کنون نشان می دهد.
همان‎گونه که در شکل می بینیم، چهارچوب کلی جهانگردی تحت نفوذ و سیطرهٔ دو جریان کلی ارتباطات میان فرهنگی و امپریالیزم فرهنگی قرار دارد. مثلث سمت چپ مجموعهٔ جهانگردانی را نشان می دهد که براساس میزان تماس و ارتباط با جامعهٔ میزبان، به هفت دسته تقسیم‎ شده اند. مساحت هر قطعه از مثلث براساس تعاریف یاد شده می تواند بیانگر نسبت تقریبی جهانگردان آن دسته در کل جهانگردی دنیا باشد. مثلث دیگری که در سمت راست قرار دارد، طبقات مختلف جامعهٔ میزبان را نشان می دهد.
در این مثلث نیز مساحت قطعات مختلف، بیانگر نسبت تقریبی طبقات مختلف میزبانان است. جاذبه هایی در جامعهٔ میزبان و انگیزه هایی از سوی جهانگردان سبب حرکت جهانگردان به درون آن جامعه می شود. جهت و میزان نفوذ جهانگردان در طبقات مختلف جامعهٔ میزبان و همچنین، میزان تمایل جامعه به برقراری ارتباط با بیگانه ها نمایش داده شده است.
اکنون به نظر می رسد، لازم باشد برای نمایش چگونگی استفاده از این مدل و براساس آن چه که تاکنون گفته شد، مواردی از تحلیل و سیاستگذاری جهانگردی را در کشور اسلامیمان ایران به وسیلهٔ آن توضیح دهیم.
در ابتدا به نظر می رسد پیش از هر چیز باید در مورد جهت کلی و به تعبیر این مقاله بستر جهانگردی در توسعهٔ این صنعت در کشورمان تصمیم گیری کنیم. شرکت در مسابقهٔ امپریالیزم فرهنگی لوازمی را در بردارد که به نظر می رسد، سیاستگذاران ایران اسلامی از ابتدای ورود به صحنهٔ جهانی، آن را نامشروع دانسته و همواره در صدد بوده اند تا در زمینه های مختلف طرحی نو در اندازند. این نوع نگرش به مسائل جهانی تازگی نداشته و در حرکتهای مختلف برخی کشورهای غیرمتعهد، کم و بیش جلوه گر بوده است. آن چه در این زمینه اهمیت دارد، کارایی طرحها در عین سازگاری با ارزشها و ویژگیهای بومی هر ملت است. رساترین نمونهٔ این نوآوری در سطح جهانی، طرح «نظریه حکومتی ولایت فقیه» توسط امام خمینی قدس سره الشریف است.
با این توضیحات و با افزودن این واقعیت که انقلاب اسلامی از آغاز تاکنون همواره در پی‎اشاعهٔ فرهنگ اسلامی در جهان بوده است، بستر ارتباطات میان فرهنگی، بسترمناسبی برای سیاستهای جهانگردی در ایران به نظر می رسد. این مسأله به این معنی نیست که سیاستگذاران جمهوری اسلامی تنها باید انواعی از جهانگردی را ترویج دهند که با انگیزه های میان فرهنگی صورت پذیرد، بلکه به این معنی می تواند باشد که ایشان باید در سیاستگذاریهایشان، مرکز توجه خود را در برآورد سود و زیان ناشی از توسعهٔ جهانگردی در عین لحاظ کلیهٔ جوانب برآثار فرهنگی آن قرار دهند.
نکته ای که از این تصمیم ناشی می شود، این است که با پذیرش این دیدگاه، تشویق هموطنان به ایران‎گردی، به همان اندازه مهم و ضروری می شود که تلاش برای جذب جهانگرد از کشورهای خارجی. حتی شاید افزایش سفرهای ایرانیان در داخل کشور و افزایش توان ارتباط میان فرهنگی آنان با هموطنان خویش علاوه بر تقویت زیرساختها و مدیریت جهانگردی کمک بسزایی باشد در تصحیح نگرش مردم به پدیدهٔ جهانگردی و جهانگردان خارجی که با نگاهی اجمالی به تاریخ همواره، پیام‎آور چپاول وغرب زدگی در این کشور بوده اند. افزون براین، پس از در نظر گرفتن مصالح اقتصادی و سیاسی، تشویق مردم کشور بویژه نخبگان به جهانگردی در کشورهای خارجی نیز مشمول همین استنتاج می شود.
پیشنهاد دیگری که با توجه به مطالب مطرح شده برای سیاستهای جذب جهانگرد در کشور ما می توان داد، تصمیم گیری در مورد نوع جهانگردی است که او را تشویق به بازدید از ایران می کنیم. همان گونه که گذشت، جهانگردان با انگیزه های مختلفی مناطق مورد علاقهٔ خویش را انتخاب می کنند. هر منطقه ای هم با توجه به برخورداری از جاذبه های ویژه ای می تواند تنها پذیرای گروهی خاص باشد. با در کنار هم قرار دادن این دو اصل می ‎توانیم چنین نتیجه بگیریم که پیش از هر چیز در کشور باید تصمیم گرفته شود که با توجه به جاذبه های محدودی که وجود دارد و هر جاذبه هم می تواند بهانهٔ جذب گروهی خاص از جهانگردان باشد، چه نوع جهانگردانی را می خواهیم بپذیریم. به عنوان مثال، آیا با توجه به سواحل زیبای شمال کشور می توانیم جهانگردی طبیعی و تفریحی را با در نظر گرفتن مسائل فقهی و فرهنگی برویم؟ در این گونه موارد،هر تصمیمی که گرفته شود، پیامدهای خاص خود را به دنبال خواهد داشت. اگر مصلحت کشور را در ترویج جهانگردی تفریحی بدانیم باید به حل و تبیین مسائل مختلف فقهی و فرهنگی آن همت گماریم و یا چنانچه قصد حرکت به سوی جهانگردی فرهنگی را داشته باشیم، لازم است در توسعهٔ زیر ساختها و مدیریت این گونه جهانگردی بکوشیم.
سومین نکته ای که به عنوان نتیجه گیری می توان ذکر نمود، این است که با توجه به عوامل مؤثر در جهت و شدت فرایند فرهنگ پذیری و همچنین، موقعیتهای چهارگانه ای که در میزان تأثیرات متقابل جهانگردان و جامعهٔ میزبان بویژه دو موقعیت ارتباطی و فرهنگی برشمردیم، پسندیده است که برای جذب و همچنین فرستادن جهانگرد از کشورهایی آغاز کنیم که در این دو عامل نزدیکی بیشتری با آنان احساس می کنیم. فی المثل، کشورهایی که در زبان وتاریخ با ما مشترکند یا کشورهایی که نام اسلام را برخود پسندیده اند، بهترین نمونه های این نزدیکانند. این حرکت می تواند آغازی باشد در راه زدودن زنگارهای کشور - ملتها و احیای دوبارهٔ تفکر اسلامی مبتنی بر مفهوم امت درصحنهٔ جهانی.
در پایان باید گفت، با توجه به احساس نیازی که در زمینهٔ توسعهٔ جهانگردی درکشور به وجود آمده است، راهی بس کوتاه تا غلبه برمشکلات مختلف کمبود پژوهش در این زمینه و بویژه پژوهشهای فقهی و فرهنگی و همچنین، مشکلات مربوط به سیاستگذاری، مدیریت و توسعهٔ زیر ساختها در پیش داریم، راهی به کوتاهی یک همت.
 

چهارشنبه 4 اسفند 1389  11:11 AM
تشکرات از این پست
amuzesh2005
amuzesh2005
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1387 
تعداد پست ها : 6524
محل سکونت : آذربایجانشرقی

پاسخ به:مجموعه مقالات خانه و خانواده - سفر

پیچ وخم های پردست انداز سفر

پیچ وخم های پردست انداز سفر

از بار سنگین کار و تلاش روزانه خسته شده اید و به دنبال چند روز تعطیلی در تقویم هستید تا شاید با وصل کردن آن با چند روز مرخصی استحقاقی، مدتی را به همراه اهل و عیال و صد البته با فراغ بال دل را به طبیعت لایزال الهی در گوشه ای از کشور پهناورمان بسپارید.
با حسابی سرانگشتی دخل و خرج این سفر سیاحتی را محاسبه می کنید، زمان و مکان و نحوه اقامت، همه را به دقت بررسی می کنید تا اینکه لحظه موعود فرا می رسد و بار سفر را می بندید و دل را به جاده ها واتوبان هایی می سپارید که لحظه لحظه آن را توسط دوربین های مخفی وآشکار پلیس راهنمایی و رانندگی تحت کنترل و مراقبت دارند و از این بابت با امنیت خاطر به رانندگی خود ادامه می دهید.
اما زمانی که به شهر و دیار و منطقه موردنظر می رسید تازه با مشکلاتی روبرو می شوید که نه در محاسبات شما جایگاهی داشته و نه حتی احتمال بروز چنین معضلی را می دادید، حجم ترافیک سنگین جاده های منتهی به شهرهای تفریحی و توریستی، کمبود و نبود مکان استراحت و اقامت خانواده ها با قیمت مناسب، کمبود سرویس بهداشتی، ضعف در اطلاع رسانی به مسافران و گردشگران، گرانی لجام گسیخته و سرسام آور کالاها و ارزاق عمومی در شهرهای توریستی و... ا ز جمله مشکلاتی است که در سال های اخیر دامنگیر مسافرت و گردشگری مردم کشورمان شده است.
در این سلسله گزارش ها به آسیب شناسی مشکلات پیش روی سیر و سفر در کشورمان و تدابیر مسئولان مربوطه خواهیم پرداخت. همراه ما باشید.
● مردم از مشکلات سفر می گویند
ایران به عنوان یکی از کشورهای توریستی و سیاحتی محسوب می شود که براساس آمارهای موجود یک میلیون منطقه گردشگری را در خود جای داده و از جاذبه های تاریخی، باستانی و طبیعی خاصی برخوردار است.
از طبیعت بکر و زیبای گیلان و مازندران تا زیبایی های کیش و قشم و از تاریخ کهن نهفته در دل شهرهای اصفهان و شیراز و تبریز و کرمانشاه تا آستان قدس رضوی و دیگر اماکن مذهبی، همه و همه نشان ازوجود جاذبه های زیبا و ارزشمندی در ایران زمین دارد که بدون شک بار مسئولیت مدیران اجرایی مربوطه را در معرفی و رسیدگی مضاعف به این مناطق دو چندان می کند، از طرفی هم همین مناطق می توانند بهترین منبع درآمدی در عرصه صنعت گردشگری کشورمان باشند.
اما سیر و سفر در ایران امروز با مشکلات خاصی همراه است که شنیدن آنها از زبان مردم، می تواند مسئولان را در رسیدن به رونق گردشگری و رفع موانع موجود یاری کند.
به اتفاق عکاس روزنامه آقای سید حسین هاشمی به پارک شهر تهران می رویم تا دیدگاه های مردم را درباره مشکلات سفر جویا شویم.
جوانی حدوداً ۳۰ ساله بر روی یکی از صندلی های پارک نشسته و بسیار خسته به نظر می آید، با او سر صحبت را باز می کنم، می گوید از شهرستان میانه - از توابع تبریز- جهت انجام کاری به تهران آمده، وی درباره مشکلات سفر می گوید:«مهمترین مشکلی که وجود دارد ارایه بلیط به مسافران است به نحوی که یا خدمات دهی کامپیوتری بلیط ساماندهی های اتوبوس ها در ترمینال ها خراب است و یا اصلاً بلیطی برای فروش ندارند و همه را پیش فروش کرده اند، این در حالی است که مسئولان باید به فکر توسعه حمل و نقل های بین شهری باشند، اگر به سامانه های اتوبوس در ترمینال ها مراجعه کنید، با توجه به اینکه هنوز تابستان فرا نرسیده اما بسیاری از آنها بلیط به برخی ازشهرها را پیش فروش کرده و هیچگونه تدبیری برای سایر مسافرانی که موفق به تهیه بلیط نشده اند نیندیشیده اند.»
● تعطیلات ناگهانی
در گوشه ای از پارک شهر تهران جمعی از جوانان مشغول بازی تنیس روی میز هستند، با یکی از همین افراد به صحبت می پردازم، هوشنگ.م دراین باره می گوید: «هر مسافرتی نیازمند برنامه ریزی و مشورت لازم با اعضای خانواده است، اما یکی از مشکلاتی که درسال های اخیر دامنگیر خانواده های ایرانی در قضیه سفر شده است تعطیلات ناگهانی است، چون اگر دقت کرده باشید بین دو روز تعطیلی معمولا یک روز تعطیل نیست، حال مردم نمی دانند آیا آن روز را دولت تعطیل اعلام می کند یا نه، اما ناگهان یک روز قبل این مسئله برای مردم روشن می شود و اصولا فرصت هرگونه برنامه ریزی از خانواده ها سلب می شود، به نظر من دولت باید در این زمینه حداقل یک هفته قبل تعطیل بودن یا نبودن روزهای بین تعطیلی را به مردم ابلاغ نماید تا همه تکلیف خود را بدانند، تعطیلات اخیر در خردادماه تجربه خوبی بود تا مسئولان از قبل همه چیز را برای مردم روشن کنند.»
وی به مشکلات دیگری در سفر به شهرهای سیاحتی و زیارتی اشاره می کند و می گوید: «درسال های اخیر بسیاری از خانواده ها در چادرهای مسافرتی به استراحت می پردازند و معمولا در اغلب پارک ها و حتی کنار پیاده روها به زدن چادر و اقامت موقت می پردازند که این مسئله از یک سو خانواده ها را با کمبود سرویس های بهداشتی مناسب و آب آشامیدنی مواجه می کند و از طرف دیگر امنیت خانواده ها در نیمه های شب و با بروز باد و باران خصوصاً در شهرهای شمالی با خطری جدی روبرو می سازد، دراین باره اگر مسئولان و شهرداری ها در شهرهای توریستی و پرچاذبه به دایر نمودن مکان هایی برای اسکان موقت مسافران با قیمت های نازل اقدام کنند قطعا می تواند خدمتی گران بها و ارزشمند به مسافران باشد.»
● تعدد اتومبیل ها و ظرفیت کم جاده ها
بسیاری از روانشناسان براین باورند که مسافرت های تفریحی، گردشی و سیاحتی یکی از بهترین راهکارهای استراحت فکری و روحی و روانی برای رسیدن به شادابی است، اما واقعیت امر این است که در دنیای پیچیده، پر سرو صدا و کاملا ماشینی امروزی از یک طرف مسافرت امری لازم و ضروری به نظر می رسد و از طرف دیگر مشکلات عدیده مالی و شرایط پیچیده زندگی راه را بر سیرو سفرهای خانوادگی مسدود کرده است.
«مجید عباسی» دانشجوی رشته عمران واحد دانشگاه آزاد اسلامی ساوه به بخش عمده مشکلات پیش روی مسافرت های بین شهری اشاره می کند و می گوید: «یکی از همین مشکلات پایین بودن ظرفیت جاده ها در برابر سیل اتومبیل های مختلف است یعنی میزان تولید و واردات خودرو در کشورمان بیشتر از ظرفیت جاده هاست، از طرفی هم جاده های ما هنوز با استانداردهای تعریف شده جهانی فرسنگ ها فاصله دارند، دراین باره لازم است مسئولان ذیصلاح اقدامات شایسته ای انجام دهند.»
وی می گوید: «به عنوان مثال در تعطیلات اخیر که شاهد حدود ۵ روز تعطیلی بودیم تمام جاده های منتهی به شهرهای سیاحتی و زیارتی با ترافیک سنگین روبرو بود.»
علی حداد، دانشجوی نقشه کشی صنعتی از دانشگاه آزاد قزوین هم به ترافیک سنگین در جاده های شمال در تعطیلات اواسط خردادماه اشاره می کند و می گوید: «ساعت پنج و نیم صبح از تهران به سمت شمال حرکت کردیم که ساعت نه و نیم صبح تازه به عوارضی کرج رسیدیم و خلاصه تا لاهیجان چیزی در حدود ۱۹ ساعت در راه بودیم، این مسئله به خوبی نشان می دهد که دیگرجاده های ما ظرفیت پذیرش این همه ماشین را ندارد و باید تدابیر ویژه ای برای تردد خودروها در شهرهای سیاحتی خصوصا شمال کشور اندیشیده شود.»
وی استاندارد نبودن جاده های کشورمان را از دیگر مشکلات موجود بر سر راه مسافران و گردشگران عنوان می کند و می گوید: «به جرأت می توان گفت که بخشی از تصادفات جاده ای در ایران بر می گردد به استاندارد نبودن جاده ها، یعنی جاده های فعلی کشورمان اغلب در سالیان گذشته ساخته شده و بعضا قدمتی در حدود ۳۰سال دارند و مسلما جاده هایی که در ۳۰سال پیش ساخته شده مختص تعداد ماشین های همان زمان است و با توسعه تولیدات خودروهای داخلی باید شاهد توسعه جاده های پرتردد و محورهای مهم کشور می بودیم اما متأسفانه هنوز شاهد ترمیم و توسعه بسیاری از جاده های مهم و پررفت و آمد کشورمان نیستیم.»
● ضعف در اطلاع رسانی
یکی از موارد مهمی که بسیاری از مردم در گفتگو با سرویس گزارش روز کیهان بدان اشاره کردند ضعف اطلاع رسانی درباره نقاط جذاب و دیدنی شهرها و معرفی مناطق پرجاذبه کشورمان می باشد.
خانم صوفی آبادی، کارمند آموزش و پرورش تهران به این مهم اشاره می کند و می گوید: «بسیاری از مناطق جذاب و دیدنی کشورمان هنوز به درستی به مردم معرفی نشده و همچنان ناشناخته باقی مانده اند، در اغلب شهرها نیز در بدو ورود گردشگران هیچگونه اطلاع رسانی خاصی برای معرفی اماکن دیدنی یا تاریخی و مهم آنجا دیده نمی شود، از همین رو بسیاری از مناطق جذاب و دیدنی کشورمان به دلیل ضعف در اطلاع رسانی ناشناخته و حتی گمنام باقی مانده است، این در حالی است که اگر سیستم اطلاع رسانی به موقع و تعریف شده ای توسط رسانه ها و یا در ابتدای ورود گردشگران به شهرها و مناطق مختلف صورت بگیرد قطعا مردم را به آن سمت و سو هدایت می کند.»
وی سوای ضعف در اطلاع رسانی، به غیر بهداشتی بودن بسیاری از مراکز رفاهی و عمومی در شهرهای توریستی کشورمان اشاره می کند و می گوید: «بسیاری از مهمانپذیرها و مسافرخانه ها وضعیت بهداشتی مناسبی ندارند، پارک ها و اماکن تاریخی و باستانی هم معمولا از سرویس بهداشتی خوبی برخوردار نیستند، قیمت مسافرخانه ها و حتی کالاهای عمومی در این شهرها چند برابر گران تر است و متأسفانه هیچ سیستم نظارتی و کنترلی دقیقی هم ناظر بر عملکرد آنها نیست و باید گفت که در شهرهای پرجاذبه ای مثل شهرهای شمالی هیچگونه نظارتی بر قیمت کالا و اجناس دیده نمی شود و واقعا در این شهرها گرانی بیداد می کند.»
● هزار منطقه گردشگری به زودی اعلام می شود
همچنان که در ابتدای گزارش اشاره کردیم براساس آمارهای موجود در کشورمان بیش از یک میلیون منطقه گردشگری وجود دارد که متأسفانه اطلاع رسانی دقیق و درستی در این زمینه صورت نگرفته و بیشتر نقاط دیدنی و پرجاذبه از دید گردشگران دور مانده است.
محمدشریف ملک زاده، معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشورمان در این باره می گوید: «توسعه کیفی گردشگری از برنامه های امسال سازمان گردشگری است، به گونه ای که تا پایان خردادماه سال جاری و آغاز فصل تابستان هزار مسیر گردشگری برای توسعه سفرهای ارزان قیمت معرفی خواهد شد.»
وی با اشاره به اینکه در همین راستا ستاد دائمی تسهیلات سفر تشکیل شده است، می گوید: «تعامل بین دستگاه های اجرایی مرتبط با سفر از اهداف اصلی دائمی کردن ستاد تسهیلات سفر است.»
معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در پاسخ به این سؤال که ستاد دایمی تسهیلات سفر در کدام استان ها تشکیل می شود، می گوید: «ستاد دائمی تسهیلات سفر در ۳۰ استان کشور راه اندازی خواهد شد.»
ملک زاده درباره میزان موفقیت کار ستاد مذکور در استان های کشور می گوید: «موفقیت کار این ستاد در نوروز امسال در تمام استان ها به ویژه در استان مازندران مشاهده شده است، چرا که مازندران امسال با جذب حدود شش میلیون مسافر نوروزی دومین استان کشور در پذیرش مسافر و گردشگر بوده است.»
وی با اعلام این خبر که مدیریت برنامه ریزی و آموزش سرمایه گذاری در بخش گردشگری در کشورمان افزایش خواهد یافت، می گوید: «استمرار فعالیت ستاد دایمی تسهیلات سفر از رویکردهای جدید و جدی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است.» اما در کنار اظهارات آقای محمدشریف ملک زاده، باید اذعان داشت که رونق بخش گردشگری کشورمان بدون شک بر اقتصاد، کاهش آمار بیکاری و جذب سرمایه های داخلی و خارجی تأثیر مثبت خواهد گذاشت. به عنوان مثال گفته می شود که سرمایه گذاری حدود هزار میلیارد تومان در بخش گردشگری استان مازندران به ایجاد ۲۱ هزار اشتغال ناشی از این سرمایه گذاری منجر می شود و در عین حال مسافران و گردشگران نیز از امکانات رفاهی خاصی برخوردار خواهند شد.
سیر و سیاحت و گردشگری نقش بسیار سازنده ای در اقتصاد کشورهای جهان دارد و بخش عمده ای از درآمدهای کشورهای اروپایی و غربی از این راه تأمین می شود. اما در دنیای امروزه یکی از مهمترین کانال های جذب گردشگر داخلی و خارجی اطلاع رسانی به موقع و همه جانبه به مردم است، از همین رو کشورمان، ایران اسلامی که مهد فرهنگ و تمدن و دین و مذهب در مشرق زمین بوده در طول سالیان متمادی از عدم اطلاع رسانی اماکن مهم طبیعی و تاریخی خود در رنج بوده و با توجه به اینکه سازمان عریض و طویلی همچون میراث فرهنگی و گردشگری به عنوان متولی اصلی این مهم شناخته شده و خدمات و فعالیت هایی که این سازمان در راستای جذب گردشگر انجام داده، اما باید اذعان داشت که هنوز تا ایده آل های سفر و گردشگری فرسنگ ها فاصله داریم.
برابر آمارهای موجود در سازمان گردشگری جهانی، ایران در عرصه منابع گردشگری طبیعی رتبه پنجم و در عرصه تاریخی و باستانی درجایگاه هشتم جهان قرار دارد اما باید اذعان داشت که به دلیل عدم اطلاع رسانی لازم و تبلیغات کافی جاذبه های گردشگری کشورمان نه تنها برای جهانیان بلکه برای بسیاری از مردم کشورمان مهجور و ناشناخته مانده است.
در این میان گرچه اقدامات صورت گرفته از سوی مسئولان مربوطه قابل تقدیر و ستایش است اما باید اذعان داشت که آثار تاریخی و منابع طبیعی کشورمان نباید در غبار فراموشی و بی توجهی قرار بگیرد.
● بی توجهی به جذب گردشگران خارجی
در برنامه ریزی دولت های گذشته تا الان نقش توریسم و جذب اعتبارات از خارج از کشور همواره بسیار کمرنگ بوده است.
مرتضی سیف زاده، رئیس کمیسیون گردشگری اتاق بازرگانی در این باره می گوید: «تا اعتقاد واقعی ما به چشم انداز ۲۰ ساله قطعیت پیدا نکند و عزم جدی برای آن نداشته و در رابطه با صنعت و فرهنگ استراتژی نداشته باشیم به چشم انداز مورد انتظار نخواهیم رسید، پس ابتدا باید استراتژی توسعه پایدار را ایجاد کنیم تا به میزان گردشگر دلخواه برسیم.»
سیف زاده می گوید: «بسیاری از گردشگرانی که به ایران می آیند فرهنگ شناس، جغرافی دان و تاریخ دان هستند نه گردشگر و این نشان می دهد که به صورت سنتی و درهر زمانی در کشورمان توریسم خارجی داریم اما باید گفت با این واقعیت انکارناپذیر روبرو هستیم که تا درآمد نفت را داریم توجه به رشد بخش خصوصی و توریسم نخواهیم داشت، این در حالی است که باید توریسم را در کشور گسترش دهیم و این راه تنها با همکاری بخش دولتی و خصوصی امکان پذیر است.»
محمد حسین برزین، معاونت گردشگری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به سؤالاتم پاسخ های کامل تری می دهد و ضمن اشاره به نقش صنعت گردشگری براقتصاد کشورهای جهان می گوید: «امروزه کشورهای جهان در راستای توسعه صنعت گردشگری یک مسابقه اعلام نشده ای را آغاز کرده اند، به شیوه ای که می توان گفت در حال حاضر پس از انرژی و خودروسازی، صنعت گردشگری نقش بسیار ممتازی را در اقتصاد کشورها ایفا می کند، از طرفی هم باید توجه داشت که گردشگری صنعتی بدون دود و آلودگی است و در عین حال با ورود هر گردشگر خارجی به کشورمان بین ۴ تا ۱۰ شغل ایجاد خواهد شد، یعنی گردشگری در عین حالی که صنعت محسوب می شود به اشتغال زایی و رفاه اجتماعی نیز منجر خواهد شد و بهره های فرهنگی نیز برای جامعه ایجاد می کند.»
● طبیعت سازی برای جذب گردشگر
معاونت گردشگری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به نکته مهمی درباره کشورهای غربی که فاقد منابع طبیعی و جاذبه های گردشگری هستند اشاره می کند و می گوید: «امروز بسیاری از کشورهای جهان خصوصاً در غرب چون فاقد هرگونه صنایع دستی و جاذبه های گردشگری هستند، برای جلب توجه گردشگران جهان به ساخت و آماده سازی مکان هایی می پردازند و به صورت مصنوعی طبیعتی را مجسم می کنند و با آب و تاب تمام به آن زرق و برق خاصی می دهند تا گردشگران جهانی را به سمت خود سوق دهند اما کشور ما به صورت طبیعی دارای نعمت های خدادادی فراوانی در عرصه طبیعی، تاریخی، معنوی، فرهنگی، آکوتوریسم (طبیعت گردی) و سایر شیوه های عرف در گردشگری است و طبق گفته مقامات گردشگری جهانی درعرصه طبیعی رتبه پنجم جهان را دارا هستیم ولی متأسفانه به دلیل ضعف در اطلاع رسانی لازم و تبلیغات کافی این جاذبه ها در جهان و حتی در کشور خودمان مهجور مانده است، در کنار این مسائل تبلیغات سوء و ناجوانمردانه دشمن هم که عمدتاً اهداف سیاسی را دنبال می کند علیه کشورمان و تیره و تار نشان دادن اوضاع داخلی و ترسیم چهره ای ناامن از ایران نیز تا حدودی بر مهجوریت صنعت گردشگری در ایران افزوده است.»
آنچه که در سال های اخیر محسوس بوده این است که در دولت نهم و در دور جدید مدیریت سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری اهتمام و جدیت خاصی در این حوزه دیده می شود و اقدامات مثبتی در راستای جذب گردشگر انجام شده است.
با فرارسیدن فصل تابستان و رونق گرفتن بخش گردشگری داخلی و خارجی در کشورمان به نظر می رسد که مسئولان مربوطه باید تدابیر ویژه ای برای این ایام دیده باشند تا هم از یک طرف مسیر و سفر خاطره انگیزی برای خانواده ها رقم بخورد و هم اینکه موجبات جذب گردشگر خارجی به خوبی مهیا شود.
اما یکی از اقدامات شایسته ای که در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در سال های اخیر صورت گرفته تشکیل ستادی تحت عنوان «ستاد تبلیغات و نمایشگاه ها» می باشد و وظیفه این ستاد هم معرفی و جذب گردشگر داخلی و خارجی است، به نحوی که گفته می شود اقداماتی که در این ستاد صورت گرفته در ۵۰ سال اخیر کم نظیر بوده است. از جمله فعالیت های مثبت ستاد مذکور شرکت در ۶۰ نمایشگاه بین المللی خارجی به میزبانی سازمان گردشگری جهانی(WTO)، توزیع اقلام فراوان تبلیغاتی در معرفی جاذبه های گردشگری ایران، که این مهم شامل فیلم، سی دی، تیزر تبلیغاتی و... است که قریب چهارمیلیون و سیصدهزار قلم کالای تبلیغاتی در ۶۳۸ نوع به ۱۷ زبان دنیا در کشورهای مختلف جهان توزیع و منتشر شده است.
همچنین ۶۶ هزار و ۴۰۰ ثانیه تیزرهای تبلیغاتی توسط ستاد مذکور ساخته و از طریق شبکه های ماهواره ای مشهور جهانی از جمله الجزیره، یورونیوز،MBC ۱ و ۲ و اکشن و... برای مردم در سراسر جهان پخش شده و در ابعاد داخلی نیز اقدامات خوبی برای معرفی و شناخت بیش از پیش هموطنان از آثار تاریخی و جاذبه های طبیعی کشورمان صورت گرفته است.
● سیر و سفر و فصل تابستان
سیر و سفر از زمان آغاز زندگی بشر تاکنون مطرح بوده. اما این موضوع در دوران معاصر از منزلت خاصی برخوردار شده است، تا جایی که بسیاری از کشورهای جهان برای ساماندهی مسافرت های خانواده های خود ارگان ها، سازمان ها یا وزارتخانه هایی را به این موضوع اختصاص داده اند.
از منظر دین نیز مسافرت از موقعیت ویژه و ممتازی برخوردار است، چرا که بخشی از آیات و روایات موجود مربوط به سفر و آداب مسافرت است. قرآن کریم به پیامبر اعظم(ص) می گوید که به مردم توصیه کن تا در زمین به سیر و سیاحت و مسافرت بپردازند چون یکی از خواص مسافرت پندآموزی و عبرت گیری است. احکام سفر نیز در فقه اسلامی کاملا مورد توجه واقع شده است.
در اخلاق اسلامی موضوع سفر به خوبی مطرح شده و بخشی به نام اخلاق سفر توسط علمای اسلامی عنوان شده است.
در عرفان اسلامی نیز این موضوع مطرح گردیده و اساساً مراتب سیر و سلوک در سفر نهفته است و افراد عارف و سالک برای رسیدن به کمال و حقیقت باید سفر معنوی را آغاز نمایند.
سوای موارد مذکور سیر و سفر و گردشگری در تبادل فرهنگ ها نیز نقش بسیار مؤثری دارد و اصولا یکی از بهترین راه ها برای شناخت دیگر فرهنگ ها مسافرت و گردش در طبیعت و تاریخ مادی و معنوی است، این درحالی است که مسئله گردشگری در اقتصاد کشورها نیز بسیار مفید و مؤثر است.
● آمارگیری از گردشگران ملی
علیرضا زاهدیان، معاون طرح های آماری مرکز آمار ایران از اجرای طرح آمارگیری از گردشگران ملی کشورمان برای تهیه حساب های اقماری گردشگری از تیرماه امسال خبر می دهد و می گوید: «با اجرای این طرح می توان تصویری از عرضه و تقاضای گردشگری در قالب مبادلات اقتصادی، فعالیت های وابسته به گردشگری و همچنین ظرفیت گردشگری ارائه کرد.»
معاون طرح های آماری مرکز آمار ایران می گوید: «نتایج این طرح مناسب ترین داده های آماری را برای بررسی های اقتصادی و تصمیم گیری مدیران و برنامه ریزان گردشگری دربرخواهد داشت».
وی به روش خوداظهاری در این طرح اشاره می کند و می گوید: «در روش خوداظهاری، نتیجه طرح از دقت بالایی برخوردار خواهد بود چرا که خانوارها در آمارگیری، اطلاعات و ارقام پرسشنامه را به طور مستقیم جواب خواهند داد و این مسئله از بار خطا می کاهد. با وجود اینکه امسال مرکز آمار مشغول اجرای ۴۰ طرح دیگر و سرشماری عشایر است اما با توجه به اهمیت بالای طرح آمارگیری از گردشگران، مرکز آمار ایران این طرح را در صدر امور قرار داده و امید است با موفقیت انجام شود.»
در این طرح اقلام و اطلاعات مهمی شامل مشخصات اعضای خانوار، مشخصات فرد و هزینه های مرتبط با هر سفر، شب اقامت و... از خانوارها پرسش می شود.
دوره اول اجرای این طرح از تاریخ دهم تا نوزدهم تیرماه سال جاری در مناطق شهری و روستایی کشور اجرا خواهد شد.
● بنزین سفر منتفی شد
یکی از افرادی که در هیئت دولت نهم با تمام وجود حامی مسافرت مردم خصوصاً اقشار کم درآمد جامعه بود جناب اسفندیار رحیم مشایی ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است، چرا که در یک سال اخیر و با اعلام سهمیه بندی بنزین، پس از اعلام سهمیه ها در هر دوره ای و برای تشویق خانواده های ایرانی سهمیه ای تحت عنوان سهمیه بنزین سفر را تدارک می دید و آن را رسماً اعلام و بسیاری از خانواده ها را از این بابت خوشحال می کرد. اما در دوره اخیر سهمیه بندی بنزین گویا ریاست محترم سازمان میراث فرهنگی از کرده خود پشیمان شده و چند روز پیش بسیار جدی و بدون هیچگونه تعارفی این قضیه را منتفی اعلام نمود و جالب تر اینکه قیمت ۴۰۰ تومانی بنزین آزاد را هم بسیار ارزان خوانده و گفته است (قریب به مضمون): «گر به شوق کعبه خواهی زد قدم، سرزنش ها گر کند خار مغیلان غم مخور!»
برخی از صاحب نظران طنزپرداز معتقدند که تنها فعالیت مثبت رحیم مشایی در خدمت به مردم همین سهمیه صدلیتر بنزین سفر بود که آن هم به سلامتی منتفی شد!
● مسیرهای گردشگری ۳۰ استان تدوین شد
هزار مسیر گردشگری به زودی و تا پایان خردادماه اعلام می شود. خبر تکمیلی آن نیز چنین است که طرح مسیرهای گردشگری و دیدار از جاذبه های هر استان مشخص و تدوین شده است. این طرح که به نام هزار مسیر از آن یاد می شود ۳۰ استان کشور را شامل می شود و جاذبه های گردشگری هر استان با ذکر مسافت در این طرح معرفی شده است. طرح فوق که با همکاری دفتر گردشگری داخلی انجام شده است در معرفی مکان های جدید و مسیرهای متنوع برای تمام فصول سال برای گردشگران نقش بسزایی را ایفا می کند. این مسیرها به تفکیک استان ها و جاذبه های هر استان و مسافت آن در سایت تسهیلات سفر کشور به آدرس (WWW Stsiir) درج شده است.
این اقدام از سوی مسئولان مربوطه گامی روبه جلو و اقدامی ارزشمند در خدمت به مسافران و گردشگران داخلی و خارجی است، چرا که یکی از مهمترین موضوعات خانواده های ایرانی برای سیر و سیاحت در سایر نقاط کشورمان، کسب اطلاعات لازم و نحوه حرکت به سمت شهرها و بازدید از مناطق جذاب و دیدنی است و با این اقدام می توان گفت که بخشی از مشکلات مسافران و دغدغه آنها برای یافتن راه ها و مسیرهای سفر برطرف خواهد شد.
فصلی که مسافرت های بی شماری را برای خانواده های ایرانی رقم می زند. در این فصل هر خانواده ای اعم از کارمند، کارگر یا شغل آزاد به هر نحو ممکن به دنبال فرصتی مناسب می گردد تا شاید چند روز از این فصل دل انگیز را با خیالی آسوده به تفریح و سیر و سیاحت بپردازد. برخی ها مکان های خارج از محل سکونت خویش را برمی گزینند و راهی شمال، جنوب، شرق یا غرب ایران می شوند و برخی دیگر هم حداقل به پارک یا امامزاده و یا مکان تفریحی نزدیک محل سکونت خود پناه می برند و به اتفاق خانواده دقایقی را فارغ از کار و تلاش روزانه سپری می کنند.
با این حال سفرهای تابستانی مشکلات فراوانی را به همراه دارد که عمده ترین آن ناآشنایی بسیاری از مردم با مکان های تفریحی و تاریخی کشورمان است، از طرفی هم در جذب گردشگر خارجی به نقطه مطلوبی دست پیدا نکرده ایم و اصولا در معرفی مکان های مهم سیاحتی و باستانی به مردمان داخل و خارج کشور چندان موفق نبوده ایم این درحالی است که ایران زمین یکی از کشورهای چهار فصل جهان است و حدود یک میلیون منطقه گردشگری را در دل خود نهفته دارد.
در یکی از تیزرهای تبلیغاتی که از شبکه های ماهواره ای یورونیوز و الجزایر درباره گردشگری در ایران پخش می شود این جمله گفته می شود که: «ما شما را به ایران دعوت می کنیم و مطمئن باشید که همه زیبائی های جهان را یکجا در ایران خواهید دید.»
اما در این میان سؤالاتی در اذهان عمومی مطرح است از اینکه چرا تبلیغات موثری در معرفی مکان های پرجاذبه تفریحی و سیاحتی کشورمان وجود ندارد و به چه دلیل تاکنون در جذب گردشگران داخلی و خارجی موفق نبوده ایم و چرا بیشتر مردم کشورمان فقط با جاذبه های گردشگری شمال، اصفهان و یا شیراز آشنا هستند و از زیبایی های جذاب و دیدنی کویر یزد، شهر سوخته زابل و... غافل اند.
برای یافتن سؤالات فوق به دیدار محمد حسین برزین، رییس ستاد تبلیغات و نمایشگاه های بین المللی و معاونت سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری رفتم. پاسخ های این مقام مسئول به سؤالات مطروحه سرویس گزارش روز کیهان قابل تأمل است.
● موانع پیش روی گردشگری در ایران
«یکی از بزرگترین موانعی که پیش روی ما برای معرفی بهتر و بیشتر مواریث فرهنگی از قبیل مادی و معنوی و جاذبه های طبیعی و تاریخی کشورمان وجود دارد کمبود بودجه ای است که باید به این موضوع اختصاص دهیم، چرا که امروزه هر کاری بدون تبلیغ موفق نخواهد بود، صادقانه عرض می کنم ما و سایر همکارانمان با عشق و اخلاص و با کمترین بودجه های لازم به کار و تلاش شبانه روزی در معرفی آثار تاریخی و طبیعی ایران به داخل و خارج مشغول اند، به عنوان مثال نزدیک به پنج میلیون قلم تبلیغاتی را در ۶۳۸ نوع و در ۱۷ زبان در نمایشگاه های داخلی و خارجی توزیع کرده و حدود ۶۶ هزار و ۴۰۰ ثانیه تیزر تبلیغاتی را از طریق شبکه های ماهواره ای مشهور در جهان برای مردم دنیا پخش کرده ایم و در ۶۰ نمایشگاه بین المللی و جهانی و چندین نمایشگاه داخلی در معرفی منابع گردشگری ایران شرکتی فعالانه داشته ایم، که همه این مسایل در این ستاد که حدود ۲ سال و نیم از عمر افتتاح آن می گذرد انجام شده است.»
این سخنان رییس ستاد تبلیغات و نمایشگاه های سازمان میراث فرهنگی است.
از آقای برزین می پرسم در صورت امکان مبلغ هزینه هایی که در این دو سال و نیمی که از آغاز به کار ستاد تبلیغات و نمایشگاه های سازمان میراث فرهنگی می گذرد را ذکر نماید، می گوید: «در این مدت دو سال و نیم و با حجم کارهایی که در داخل و خارج از کشور انجام داده ایم هزینه ها و بودجه ما کمتر از ده میلیارد بوده است، این در حالی است که کشوری مثل دوبی در ظرف ۲ ماه این هزینه را دارد، حال توجه کنید که ما باید با کشوری مثل دوبی رقابت کنیم، بر همین اساس با صراحت عرض می کنم که بزرگترین مانع ما در معرض جاذبه های تفرحی و تاریخی کشورمان همین کمبود بودجه است.»
برزین به موانع دیگر پیشروی گردشگری در ایران اشاره می کند و می گوید: «جذب گردشگر و شیوه تبلیغ ۲ بخش عمده دارد سخت افزاری و نرم افزاری، بخش سخت افزاری آن مربوط به مجهز بود ن امکانات پذیرایی از گردشگری داخلی و خارجی از قبیل هتل، مسافرخانه، سرویس های بهداشتی، در دسترس بودن کالاهای مورد نیاز گردشگران، وجود امکانات خدماتی و پزشکی و....یعنی باید مکان های توریستی را مجهز به این موارد که بخش سخت افزاری است نماییم، در بخش نرم افزاری هم به فرهنگ توریست پذیری ما برمی گردد از اینکه در شهرها و مناطقی که از جاذبه های گردشگری برخوردارند فرهنگ عمومی جامعه ما به حد اعلایی برسد و گردشگر با خیال راحت به تفریح و سیاحت بپردازد، چون اگر دقت کرده باشید متاسفانه خواهید دید که در برخی موارد در شهرهای توریستی قیمت اجناس بیشتر از قیمت واقعی به گردشگران فروخته می شود، به هر حال اگر این دو بخش ما به حد ایده آل کامل برسد و از طرفی هم بودجه کافی برای انجام تبلیغات و دایر نمودن نمایشگاه هایی از جاذبه های گردشگری ایران در داخل و خارج مهیا شود آن وقت است که می توانیم شاهد پیشرفت های مضاعفی در این عرصه باشیم.»
برزین در پاسخ به این سؤال که سند چشم انداز ۲۰ ساله در بخش گردشگری چگونه محقق خواهد شد، می گوید: «در سند چشم انداز ۲۰ ساله پیش بینی شده که تا سال ۱۴۰۴ باید بتوانیم یک و نیم درصد گردشگران جهان یعنی حدود ۲۰ میلیون نفر را جذب کنیم، حال اینطور که همکاران ما در سازمان میراث فرهنگی با عشق و نشاط و امید به فتح قله های روبرو کار می کنند قطعاً به آن نقطه مطلوب مورد اشاره در سند چشم انداز خواهیم رسید.»
● استقبال از نمایشگاه های گردشگری ایران در خارج
رئیس ستاد تبلیغات و نمایشگاه های سازمان میراث فرهنگی و گردشگری از نحوه استقبال و حضور چشمگیر کشورمان در نمایشگاه های سازمان گردشگری جهانی (WTO) چنین می گوید: «در مدتی که این ستاد دایرگردیده فعالیت های تبلیغاتی سازمان میراث فرهنگی منسجم تر از قبل شده و حضور ما در نمایشگاه های بین المللی شکل جدی تری به خود گرفته، به نحوی که در نمایشگاه های سازمان گردشگری جهانی پرچم جمهوری اسلامی به خوبی برافراشته است و هم وطنان ایرانی مقیم خارج هم استقبال وسیع و گسترده ای از نمایشگاه ها به عمل می آورند، به عنوان مثال در غرفه کشورهای دیگر حتی یک نفر بازدیدکننده هم حضور ندارد اما در غرفه ایران مردم برای گرفتن پوسترهایی از مناطق گردشگری و زیارتی و سیاحتی کشورمان صف های طولانی تشکیل می دهند و ساعت ها در صف می ایستند تا شاید حداقل بتوانند پوستر یا عکسی از مناطقی در ایران دریافت نمایند.»
برزین به بسته های سفر و اهداف برگزاری نمایشگاه های بین المللی توسط WTO اشاره می کند و می گوید: «هدف سازمان گردشگری جهانی از برگزاری نمایشگاه های بین المللی، اقتصادی است و در این نمایشگاه ها کشورهای جهان بسته های سفر ارایه می دهند و به جذب گردشگر خارجی می پردازند.»
وی در تعریف بسته سفر می گوید: «بسته سفر یعنی برنامه ای که یک تور سیاحتی به مشتری خود ارایه می کند از اینکه در یک تور به چه مکان هایی و در چه مدت زمانی گردشگر را به بازدید می برد و چه امکانات رفاهی و خدماتی را در اختیار او قرار می دهد و هزینه این تور را هم به او می گوید، که این یک بسته سفر است، ما در این نمایشگاه ها علاوه بر ارایه بسته های سفر از سوی تورهای مسافرتی، به معرفی چهره واقعی کشورمان می پردازیم، چرا که دشمنان نظام در تبلیغاتی مسموم و غیرواقعی کشورمان را ناامن معرفی کرده اند اما زمانی که مردم به غرفه ایران می آیند و مثلاً با گروه های موسیقی سنتی، قهوه خانه سنتی و برخورد غرفه داران روبرو می شوند و تصاویر جذاب از مناطق گردشگری ایران را ملاحظه می کنند کاملا ذهنیت آنان تغییر می کند و حتی بسیاری از آنها متعجب می شوند از اینکه ایران واقعا اینچنین است.»
● سوم تا ششم تیر نمایشگاه فرهنگی ایران در پاریس
رئیس ستاد تبلیغات و نمایشگاه های سازمان میراث فرهنگی از دایر شدن نمایشگاهی فرهنگی در محل یونسکو در پاریس به مناسبت شصتمین سال الحاق ایران به یونسکو از سوم تا ششم تیرماه جاری خبر می دهد و می گوید: «در این نمایشگاه به معرفی فرهنگ، تمدن و پیشینه های مادی و معنوی ایران اسلامی خواهیم پرداخت.»
● جابجایی ۷۲ میلیون مسافر تابستانی
شهرام آدم نژاد، مدیرکل دفتر حمل کالا و مسافر سازمان راهداری و حمل ونقل جاده ای کشور از ظرفیت جابجایی ۹۰ میلیون مسافر با ناوگان عمومی جاده ای کشور خبر می دهد و می گوید: «تمهیدات لازم برای ارایه خدمات مناسب به مسافران از جمله فعالیت کشیک های شبانه روزی در پایانه های مسافربری، هماهنگی با نهادها و تشکل های مرتبط و نظارت مستمر مبدا تا مقصد بر فعالیت ناوگان در حال اجرا است، در تابستان امسال نیز برآورد می شود حدود ۷۲ میلیون مسافر از طریق ناوگان عمومی جاده ای جابجا شوند.»
برابر آمارهای موجود سال گذشته در مجموع ۴۶۴ میلیون مسافر و ۵۵۴ میلیون تن کالا با ناوگان بار و مسافرکشور جابجا شدند که سهم تابستان پارسال ۶۳ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر بوده است.
هم اکنون نیز ۴۲۰ هزار راننده با ناوگان باری و مسافری کشور فعال هستند و طرح های بیمه و بیمه تکمیلی، توسعه سلامت شغلی و آموزش رانندگان از دو سال قبل آغاز شده و همچنان ادامه دارد.
مدیرکل دفتر حمل کالا و مسافر همچنین نوسازی هشت هزار و ۳۸ دستگاه سواری کرایه، دو هزار و ۲۳۵ دستگاه مینی بوس و میدل باس، ۹۷۶ دستگاه اتوبوس و چهار هزار و ۱۶۱ دستگاه کامیون را از اقدام های سال ۸۶ در بخش نوسازی ناوگان عمومی اعلام می کند و می گوید: «امسال نیز شش هزار و ۷۵۰ دستگاه سواری کرایه، ۴ هزار مینی بوس و میدل باس، یکهزار دستگاه اتوبوس و ۲۵ هزار دستگاه کامیون در برنامه نوسازی قرار دارد.»
● قیمت اتوبوس های غیرویژه برای تابستان تغییر نمی کند
براساس اعلام سازمان راهداری و حمل و نقل جاده ای، از سال ۱۳۸۳ تاکنون نرخ بلیط اتوبوس های غیرویژه تغییر نکرده است و در تابستان امسال نیز این احتمال وجود دارد که تغییری در قیمت بلیط این اتوبوس ها صورت نگیرد.
آدم نژاد، مدیرکل دفتر کالا و مسافر سازمان راهداری و حمل ونقل جاده ای در پاسخ به این سؤال که چگونه می گویید قیمت اتوبوس ها از سال ۸۳ تاکنون تغییر نکرده، در حالی که این قیمت ها رشدی بیش از ۵۰ درصد را شاهد بوده است، می گوید: «اگر گفته می شود قیمت بلیط اتوبوس افزایش یافته مربوط به اتوبوس های ویژه است که نرخ آن به صورت توافقی تعیین می شود.»
جالب است بدانید که کم کم بساط اتوبوس های غیرویژه در پایانه های مسافربری برچیده شده و تماما مجهز به اتوبوس های ویژه هستند، از طرفی هم اتوبوس های غیرویژه به دلیل فرسودگی و از کارافتادگی توان طی مسیرهای طولانی را ندارند، به عنوان مثال مسیر اصفهان به تهران یا کرمانشاه به تهران را با دو برابر مدت زمانی اتوبوس های ویژه طی می کنند، تازه آن هم اگر در بین راه دچار نقص فنی نشوند! اما درخصوص توافقی بودن قیمت اتوبوس های ویژه که این مقام مسئول عنوان کرده باید گفت که این توافقی به چه معنایی است؟ یعنی مسافر و راننده بر سر قیمت به توافق می رسند یا نه براساس تعرفه اعلام شده باید قیمت بلیط ها مشخص گردد.
سوای موارد مذکور واقعیتی که در پایانه های اتوبوس با آن مواجه هستیم این است در روزهای پایانی هفته و خصوصا در ایام تعطیلات که پایانه های اتوبوس رانی با سیل عظیم جمعیتی از مسافران به سایر نقاط کشور روبرو هستند بلیط اتوبوس ها با چند برابر قیمت به مسافران فروخته می شود و متأسفانه هیچگونه دستگاه نظارتی نیز بر بی سامانی وضع موجود نظارت ندارد، اگر در روزهای پنج شنبه یا ایام منتهی به تعطیلات سری به ترمینال جنوب یا غرب تهران بزنید با خیل عظیم مسافرانی روبرو خواهید شد که برای تهیه بلیط و مراجعت به شهرستان خود درمانده اند و دلالان از خدا بی خبر هم در این میان به دنبال منفعت خود هستند و بلیط ها را با ۲ الی ۳ برابر قیمت به مسافران می فروشند.
● راهنمایی و رانندگی منسجم تر از همیشه
در روزهای فصل تابستان راهنمایی و رانندگی فعالیتی مضاعف خواهد داشت، چرا که کنترل شبانه روزی جاده ها و اتوبان ها را به طور دقیق مورد بررسی قرار می دهند. گرچه در این باره موفق به انجام مصاحبه با مسئولان مربوطه نشدیم اما طبق آمارهای ارایه شده توسط فرمانده پلیس راه استان تهران، در پنج روز تعطیلات اواسط خردادماه، ۳۶۲ پرونده راننده متخلف در استان تهران به مراجع قضایی ارجاع شده، یک هزار و ۲۹۰ خودرو و موتوسیکلت متخلف نیز توقیف و به پارکینگ انتقال داده شده اند.
یکی از موارد تخلفی که مکررا توسط پلیس راه هشدار داده می شود و بسیاری از رانندگان بابت آن جریمه شده اند استفاده از تلفن همراه در هنگام رانندگی است
.پلیس راهنمایی و رانندگی عمده تخلفات رانندگان را سرعت و سبقت غیرمجاز، حرکت های مارپیچ و استفاده از تلفن همراه اعلام کرده است.

چهارشنبه 4 اسفند 1389  11:21 AM
تشکرات از این پست
amuzesh2005
amuzesh2005
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1387 
تعداد پست ها : 6524
محل سکونت : آذربایجانشرقی

پاسخ به:مجموعه مقالات خانه و خانواده - سفر

تابستان ایرانی

تابستان ایرانی

● گنبد سلطانیه
گنبد سلطانیه، بزرگترین گنبد آجری جهانی، با داشتن بیش از ۵۴ متر ارتفاع شگفتی معماری دوره ایلخانی است. این بنای تاریخی که در ۳۰ کیلومتری شهر زنجان جای گرفته بیش از ۷۰۰ سال قدمت دارد. این گنبد هشت‌ضلعی از لحاظ تزئینات آجرکاری، کاشی‌کاری و معماری جزء منحصربه‌فردترین آثار دوره اسلامی محسوب می‌شود. گنبد سلطانیه هفتمین اثر باستانی ایران است که در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است. داخل این گنبد پوشیده از کتیبه‌های مختلفی است که با رنگ روی گچ ترسیم شده. بعد از سال ۱۳۵۰ در چند سالی متوالی قسمت‌هائی از کچ روی دیوار توسط کارشناسان ایتالیائی از جای خود برداشته شد و پس از برداشتن گچ، روی دیوار توسط کارشناسان ایتالیائی از جای خود برداشته شد و پس از برداشتن گچ، تزئینات آجری زیبائی زیر گچ کشف شدند. بنای گنبد سلطانیه در سال ۷۰۲ هجری قمری براساس طرح آرامگاه غازان‌خان که آن نیز از بنای آرامگاه سلطان سنجر در مرو الهام گرفته شده، به دستور سلطان محمد خدابنده ساخته شد با این تفاوت که پلان آرامگاه سلطان سنجر مربع و پلان گنبد سلطانیه هشت‌ضلعی است. معماری این گنبد را شخصی به‌نام سید علی شاه انجام داده است.
● گهر
گهر یکی از زیباترین دریاچه‌های ایران است که با حدود یک و نیم کیلومتر طول و ۷۰۰ متر عرض و ۲۸ متر عمق در ۳۳ کیلومتری جنوب شرقی دورود با ارتفاع دو هزار و ۳۶۰ متر از سطح دریا در میان منطقه حفاظت شده ”اشترانکوه“ واقع شده است. طبیعت این منطقه به‌خصوص در بهار و تابستان بسیار زیبا است.
دریاچه گهر زیستگاه مناسبی برای آبزیان و دیگر حیوانات وحشی است که ساحل آن به‌جز قسمت مدخل دریاچه که ساحلی ماسه‌ای دارد و به‌تدریج عمیق می‌شود در کلیه نقاط دارای ساحلی صخره‌ای است که برای شنا اصلاً مناسب نیست. در قسمت پائین دریاچه، جنگلی انبوه وجود دارد که متأسفانه به‌دلیل عدم رعایت کوهنوردان و برخی گردشگران در شرف نابودی است. در قسمت بالای دریاچه نیز که دارای ساحلی ماسه‌ای است جنگلی انبوه وجود دارد که این جنگل هم در معرض خطر است. از قسمت بالا، جوی آبی به دریاچه می‌ریزد که ادامه آن به دریاچه‌ای دیگر منتهی می‌شود. با حدود ۴۰ دقیقه پیاده‌روی می‌شود به این دریاچه (گهر دوم یا گهر پائین) رسید که یکی از زیباترین آکواریوم‌های طبیعی است. عمق آن کم است و ماهیان کف دریاچه را با کمی دقت می‌شود به‌خوبی دید. تا چند سال پیش‌‌کوه‌های اطراف دریچه چراگاه دام عشایر بوده است.
با توجه به گستردگی منطقه و دیدنی‌های بی‌شمار آن برنامه سفر باید دست کم سه روزه باشد.
● کلاردشت و ولشت
کلاردشت شهر ییلاقی و خنک غرب استان مازندران است. به خاطر ارتفاع زیاد از سطح دریا هوای شرجی ندارد و به همین خاطر برای سفر در تابستان مناسب است. رود بارک یکی از مناطق زیبای کلاردشت است که به خاطر جازی بودن رود در آن سرسبزتر از سایر مناطق شهر و بهترین انتخاب برای پیاده‌روی سبک است. کارگاه‌های فرش‌بافی کلاردشت فرصتی مناسب برای شناخت صنایع دستی این شهر است. یکی از زیباترین دریاچه‌های کوچک مازندران در ۳۵ کیلومتری جنوب‌غربی چالوس در کلاردشت قرار دارد. دریاچه ولشت با عمق تقریبی ۱۷ تا ۲۸ متر یک هزار متر از سطح دریای خزر مرتفع‌تر است. این منطقه آب‌وهوای مدیترانه‌ای دارد و پوشیده از بوته‌زار و محل رشد درختان بلوط پاکوتاه است. جاده دسترسی به این دریاچه ۱۴ کیلومتر طول دارد و از کیفیت چندانی برخوردار نیست.
● عباس‌آباد
عباس‌آباد بزرگترین بخش شهرستان تنکابن است. این شهر از شمال به دریای خزر، از جنوب به شهرستان کلاردشت، از غرب به شهر نشتارود و از شرق به شهر سلمانشهر (متل قوی سابق) متصل است. جاده‌ای که کلاردشت را به عباس‌آباد وصل می‌کند یکی از زیباترین جاده‌ای شمال است. این جاده جنگلی و بیشتر اوقات پوشیده از مه است. مناظر سرسبز، سواحل زیبای دریای خزر و دامنه‌های پرگیاه کوه در عباس‌آباد باعث شهرت و زیبائی آن شده است. شهر عباس‌آباد رستوران زیاد دارد اما برای یافتن ساحل آزاد در آن باید تلاش کرد چون سراسر احل را ویلاهای شخصی و مجتمع‌های رفاهی دربرگرفته‌اند. مشهدی‌سرا، سید محله، کاظم کلا، پلنگ کلا، لنگاه ماشال‌آباد، هر دو آبرود، امرجکلا، شجاع محله، شهید محله و پسنده روستاهای خوش‌ آب‌وهوای عباس‌آبادند. این شهر پر است از باغ‌های کیوی، پرتقال و نارنگی. پرورش گل و گیاه نیز در این شهر رونق بسیاری دارد.
● نمک‌آبرود
شهرک جدید نمک‌آبرود که در دوازده کیلومتری غرب چالوس واقع شد، ۶۵۰ هکتار وسعت دارد. حد شمالی این اراضی را در دریای خزر و حد جنوبی آن را ارتفاعات مدوبن (از ارتفاعات سلسله جبال البرز) تشکیل داده است. شمال نمک‌آبرود را پارک‌های جنگلی بنفشه و شمشاد پوشانده‌اند. در حاشیه جنوب‌شرقی شهرک نمک‌آبرود، با ۹۷۰ متر ارتفاع مرتفع‌ترین تله‌کابین‌ کشور قرار دارد. این تله‌کابین مسافران را در مدت ۱۲ دقیقه به قله کوهستان مدوبن می‌رساند. سبزی جنگل و آبی دریا از این تله‌کابین به‌خوبی مشخص است. دریاچه مصنوعی با پدالو، زمین تنیس، پیست دوچرخه‌سواری خانم‌ها و آقایان، زمین اسکیت، پاور هنگ گلایدر و اسکای واکز، شهربازی کودکان، پرواز با هواپیمای دو نفره، مراکز خرید، رستوران‌ها، غرفه‌های لباس و صنایع‌دستی، مرکز تفریحی، ساحل دریا و سایر امکانات تفریحی و رفاهی نمک‌آبرود هستند. برای سفر به کلاردشت، دیدن دریاچه ولشت، پیاده‌روی در جنگل‌های عباس‌آباد و دیدن دریای خزر برنامه‌ریزی سفری دو روزه در تیر ماه یا مردادماه مناسب است. اگر برنامه سفر طولانی‌تر باشد می‌شود سری هم به شهر توریستی نمک آبرود زد. همراه داشتن لباس گرم را برای گذران شب‌های سرد کلاردشت نباید از یاد برد.

چهارشنبه 4 اسفند 1389  11:22 AM
تشکرات از این پست
amuzesh2005
amuzesh2005
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1387 
تعداد پست ها : 6524
محل سکونت : آذربایجانشرقی

پاسخ به:مجموعه مقالات خانه و خانواده - سفر

تابستان شمال و شهرهای بی مسافر

تابستان شمال و شهرهای بی مسافر

كـشـاورزی و اكـوتـوریـسـم مـهـم‌تـریـن مـنـابـع فعالیت و درآمد شمالی‌ها به حساب می‌آید . مردم شـمـال كشور پس از فعالیت كشاورزی و دامداری روزی‌شـان را از طـریـق مـیـهمان داری وپذیرایی از مـسـافـران داخـلـی و بعضا خارجی می‌گذرانند. در روزهــا و مــاه‌هـای مـشـرف بـر فـصـل و هـفـتـه‌هـای تعطیلات به خرید اقلام و امكانات پذیرایی مبادرت می‌نمایند تا در مواجهه با مسافران فراوان فصلی به مضیقه نیفتند.
قـریـب بـه هـمـه هـتل‌ها، متل‌ها و رستوران‌های اســتـــان‌هـــای شــمـــالـــی كــشــور كــه از درآمــدصـنـعــت گـردشـگـری گـذران می كنند، با اخذ وام و تسهیلات بـانـكی به مرمت و تجهیز واحدهای پذیرایی مبادرت می‌نمایندو حتی بسیاری از مردم برای مخارج زندگی و انجام وظایف پدری (عروسی و دامادی فرزندان و یا تـامـیـن هـزیـنـه درمـان خود و اعضای خانواده‌شان) به قـرض و قـسـط رو مـی‌آورنـد تـا بـتـوانـنـد در فصول پر درآمد و تعطیلات جبران بدهی‌ها و مخارج سال‌شان را بنمایند.
تابستان امسال برای ده‌ها هزار شاغلین در صـنـعـت گـردشـگـری سال‌ بدی است با سهمیه بندی بنزین و كاهش شدید مسافرت و میهمانان در شهرهای شـمـالـی كـشـور مـعـلـوم نیست كه سرنوشت جماعت بینوای شاغل در این صنعت چه می‌شود. خیابان‌های بین شهری تابستان امسال آدم را به یاد سال‌های ۵۱ و ۵۲ می‌اندازد . آن روزها كه بچه بودیم و اوقات فراغت را در تـابـسـتـان بـه شـمـارش مـاشـیـن‌ها می‌گذراندیم .
بـعـضـی روزهـا مـوفـق مـی‌شدیم ۲۵ ماشین سواری را بشماریم و خوشحال بودیم هر چند دقیقه یك ماشین از جـاده عـبـور مـی‌كـرد و ما قبل از آن كه ماشین‌ها را ببینیم صدایش را می‌شنیدیم و سر نوع خودرو با هم شرط می‌بستیم. سوت و كور جاده‌های شمالی كشور یادآور روزهای ساكت و آرام‌ سال‌های اولیه دهه ۵۰ اســت. چـه كـسـی خـانـواده‌هـای نـیـازمـنـد و سـررسـیـد اقـسـاط بـانـك جـمـع كـثـیـری از شـاغـلـیـن و فعالان در صـنـعـــت گـــردشـگــری را حـمــایــت خــواهــد كــرد.
در دولـت‌هـای قـبـلـی و سـال اول دولـت نهم مقررگردید برای افزایش مسافرت داخلی و رفت و آمد ایرانیان به اقـصـی نـقـاط كـشـور یـارانـه و كـمـك هـزیـنـه مـسافرت پرداخت شود و ایرانیان غمگین و ساكت و ساكن را به تـحـرك و سـفر وادار نمایند حال كه قرار شد مصرف بنزین كنترل ‌شود و بنزین بهینه مصرف شود، آیا بهتر نـبـود برای مسافرت خودروداران فكری می‌كردند و عـلاوه بـر سـهمیه‌ روزانه، مقداری بنزین برای سفر و گـــردش فــصــل تــابـسـتــان در نـظــر گــرفـتــه مــی‌شــد تــا بـــرنــامــه‌هــای خــانــواده‌هــایــی كــه بــرای تــابـسـتــان بــه فـــرزنـــدان‌شـــان قـــول مــســـافــرت را داده بــودنــد بـهــم نمی‌خورد و فكری هم برای مهماندارانی كه یك سال امكانات‌شان را برای پذیرایی تابستانه از مسافران چاق كرده بودند،‌ می‌شد.
‌عدم استقبال گردشگران در ایام تعطیلات از شمال كشور باعث نگرانی فعالان بخش گـردشـگـری شـد. مـنصوری مسؤول دفتر هتل آزادی خـزر (هـایـت) طـی گفت‌وگویی با خبرنگار ما، اظهار داشـت: در مـقـایسه با سال گذشته، امسال از مسافران كـم‌تری، پذیرایی كرده‌ایم. وی عامل رشد تورم را از جـمـلـه مـوارد مـهـم دخیل در این مشكل عنوان كرد و افــزود: مــردم هـمـچــون ســال‌هــای قـبــل تــوان تـحـمـل هـزیـنـه‌هـای مـسـافـرت را نـدارنـد. وی در ادامه گفت: سـهـمـیه‌بندی نابهنگام بنزین به رشد تورم منجر شده اسـت و اگـر تـرفـنـدهـای مـدیـریـت این هتل نبود شاید پذیرای همین تعداد مسافر هم نبودیم. هتل آزادی خزر تـوانـسـتـه بـا پـایـین آوردن بخش عمده‌ای از نرخ‌های خود تا حدودی بر جذب مسافر تاثیر بگذارد اما با این حال آمار قابل مقایسه با سال‌های قبل نیست.
درستی، مدیر هتل صدف نوشهر نیز در گفت‌وگو با ساحل سبز عـــدم وجـــود امــكـــانــات رفــاهــی لازم جـهــت جــذب گردشگر را عامل دیگر استقبال كم مسافران از منطقه عـنــوان كــرد و اظـهــار داشــت: رشــد تـورم، عـدم ارایـه تسهیلات در خصوص فراهم آوردن امكانات لازم از ســـوی دولـــت بـــرای گـــردشــگـــران، مــصـــادف شـــدن سهمیه‌بندی بنزین با تعطیلات و سایر موارد، موجب شد رفت و آمد مردم به منطقه بسیار كم شود. وی در خـصـوص فـرایـنـد سـهـمـیـه‌بندی بنزین و ارتباط آن با جـذب گـردشگر به منطقه گفت: شاید از نظر ذی‌نفع بودن دولت، سهمیه‌بندی بنزین تصمیم خوبی بوده اما بـرای مـردم مـشـكـلاتی را فراهم آورده است كه شاید تاثیر مثبتی برای مناطق توریستی نداشته باشد.
محمد خـزایـی مـدیـر سـفـره‌خانه‌های سنتی وارش یك و دو چـالـوس نـیـز طی گفت‌وگویی ضمن اظهار تاسف از عدم استقبال گردشگران در تعطیلات امسال از منطقه گـفـــت: پــیـــش از تــعــطــیـــلات انــتــظــار اسـتـقـبــال گــرم گـردشـگـران از مـنـطـقـه را داشتیم اما متاسفانه عواملی هـمـچــون رشــد تــورم، جــاده‌هــای نــامـنــاســب و عـدم امكانات رفاهی لازم مشكلاتی را فراهم آورده است كـه دیـگـر رغـبـتـی بـرای گردشگران جهت عزیمت به منطقه باقی نگذاشت. وی در انتقاد از تصمیم دولت در خـصــوص سـهـمـیــه‌بـنــدی بـنــزیــن گـفــت: شــایــد اگــر سـهـمـیـه‌بـنـدی بـنـزیـن در فـصـل دیـگـری غـیـر از فصل تعطیلات انجام می‌پذیرفت نتیجه بهتری داشت. این مـسـالـه بـه رشـد تـورم و در نـتـیـجـه پـایین آمدن قدرت اقتصادی خانواده‌ها انجامید.‌

چهارشنبه 4 اسفند 1389  11:23 AM
تشکرات از این پست
amuzesh2005
amuzesh2005
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1387 
تعداد پست ها : 6524
محل سکونت : آذربایجانشرقی

پاسخ به:مجموعه مقالات خانه و خانواده - سفر

تاجیکستان

تاجیکستان

●ویژگیهای جغرافیایی:
موقعیت جغرافیایی: كشور تاجیكستان در قسمت جنوبی آسیای مركزی و در شرق چین قرار گرفته است.
مساحت: ۱۴۳۱۰۰ كیلومتر مربع
مساحت خشكی‌ها: ۱۴۲۷۰۰ كیلومتر مربع.
مساحت آبها: ۴۰۰ كیلومتر مربع.
طول و عرض جغرافیایی: ۳۹ درجه عرض شمالی و ۷۱ درجه طول شرقی
طول مرزها: مرزهای خشكی ۳۶۵۱ كیلومتر. این كشور مرز دریایی ندارد.
●كشورهای همسایه و طول مرزها:
افغانستان در جنوب با ۱۲۰۶ كیلومتر، چین در شرق با ۴۱۴ كیلومتر، قرقیزستان در شمال و شرق با ۸۷۰ كیلومتر و ازبكستان در شمال و غرب با ۱۱۶۱ كیلومتر.
ارتفاع از سطح دریا: بالاترین نقطه ۷۴۹۵ متر از سطح دریا در قله سامانیان، پایین‌ترین نقطه ۳۰۰ متر در سیر دریا،
▪چهره طبیعی: ۹۳ درصد كوهستانی، رشته كوههای پامیر در شرق، وادی فرغانه در شمال و شرق، وادی كافرنهان و وخش در جنوب غربی.
سطح زمینهای قابل استفاده: حدود ۶ درصد.
▪آب و هوا: قاره‌ای، تابستان گرم، زمستان ملایم، در مناطق پامیر نیمه خشك تا قطبی.
▪منابع طبیعی: آب (نزدیك به ۵۰ درصد آبهای منطقه آسیای مركزی)، كمی نفت و گاز، ذغال قهوه‌ای، روی، طلا، تنگستن، اورانیوم، جیوه، سرب، سرمه و سنگهای ساختمانی.
●ویژگیهای انسانی
▪جمعیت: ۵۰۶، ۱۶۳، ۶ (تا جولای ۲۰۰۵)
تركیب سنی جمعیت: ۵/۳۸ درصد تا ۱۴ سال، ۷/۵۶ درصد بین ۱۴ تا ۶۴ سال، ۸/۶ درصد بالای ۶۵ سال.
●نرخ رشد جمعیت: ۱۵/۲ درصد، نرخ تولد ۵۸/۳۲ در هزار، نرخ مرگ و میر ۳۹/۸ در هزار، نرخ مهاجرت ۶۷/۲ درصد در هزار (رشد منفی) براساس آمار سال ۲۰۰۵، (صندوق حمایت از كودكان سازمان ملل متحد در مهر ۱۳۸۴ آمار مرگ و میر كودكان را ۱۱۸ نفر از ۱۰۰۰ كودك و ۱۰۰ نفر از ۱۰۰ هزار زن اعلام كرد ولی مقامات تاجیكی معتقدند، نظر به اینكه بیش از ۵۰% زایمان‌ها به ویژه در شهرهای كوچك و روستاها در منازل انجام می‌شود، دسترسی به آمار دقیق تلفات مادران و كودكان مشكل است ولی آمار واقعی بیش از رقم اعلام شده از سوی صندوق فوق می‌باشد.)
▪درصد باسوادی: ۴/۹۹ درصد جمعیت بالای ۱۵ سال
●ساختار سیاسی:
▪نام رسمی: جمهوری تاجیكستان
▪نوع حكومت: جمهوری
▪پایتخت: شهر دوشنبه
●تقسیمات كشوری:
- ولایت ختلان در جنوب به مركزیت قرقان‌تپه، شهرهای مهم كولاب، دنغره
- ولایت سغد در شمال به مركزیت خجند، شهرهای مهم كانی‌بادام، پنجكنت، اوراتپه
- ولایت خودمختار بدخشان كوهی در شرق به مركزیت خاروق
- دوشنبه و نواحی تابعه مركز
●تاریخچه سیاسی:
- سال ۱۹۲۴، تصرف دوشنبه و تاجیكستان از سوی ارتش سرخ شوروی و تشكیل جمهوری خودمختار تاجیكستان در قالب جمهوری ازبكستان.
- سال ۱۹۲۹، تاسیس جمهوری سوسیالیستی تاجیكستان در قالب اتحاد جماهیر شوروی
●تاریخ استقلال: ۹ سپتامبر ۱۹۹۱ اعلام استقلال از اتحاد جماهیر شوروی (۱۸ شهریور ماه ۱۳۷۰)
▪روز ملی: ۹ سپتامبر، روز استقلال
●قوه مجریه
▪رییس دولت: رییس‌جمهور به عنوان رییس دولت در راس قوه مجریه قرار دارد و از طریق انتخاب عمومی، مستقیماً با رای مردم به مدت ۷ سال انتخاب می‌شود.
▪رییس‌جمهور: آقای امامعلی رحمانف از ۶ نوامبر سال ۱۹۹۴ تا هم اكنون و انتخابات بعدی ۶ نوامبر سال ۲۰۰۶ برگزار خواهد شد.
آقای رحمانف در ۱۹ نوامبر ۱۹۹۲ به سمت ریاست شورایعالی جمهوری تاجیكستان (رییس كشور) انتخاب و در انتخابات ۱۹۹۴ به ریاست جمهوری رسید. نامبرده در نوامبر سال ۱۹۹۹ در انتخابات ریاست جمهوری برای یك دوره دیگر به این سمت انتخاب شد.
●نخست وزیر: عاقل عاقل‌اف، انتخاب توسط رییس‌جمهور، نخست وزیر دارای ۶ معاون و ۱۸ وزیر كابینه و ۱۰ رییس كمیته می‌باشد.
معاونین نخست‌وزیر و وزراء را رییس‌جمهور انتخاب و از سوی مجلس عالی تایید می‌شوند.
●قوه مقننه:
مجلس عالی مركب از دو مجلس ملی (عالی) و مجلس نمایندگان
۱) مجلس نمایندگان:
در تاریخ ۲۰ فوریه ۲۰۰۰ میلادی انتخابات مجلس نمایندگان برگزار شد. دارای ۶۳ نماینده است و انتخابات به صورت مستقیم انجام می‌شود و دوره نمایندگی ۵ سال است.
۲) مجلس ملی:
دارای ۳۳ نماینده است كه به صورت غیرمستقیم انتخاب می‌شوند. ۲۵ نفر توسط شوراهای محلی شهرها و ولایت‌ها و ۸ نفر توسط رییس‌جمهور منصوب می‌شوند.
●قوه قضاییه:
- قوه قضاییه، حقوق و آزادی اشخاص، سازمان‌ها و موسسات را محترم شمرده و مجری برقراری عدالت می‌باشد.
- قوه قضاییه از دادگاه قانون اساسی، دادگاه عالی اقتصادی، دادگاه ایالت بدخشان، دادگاه ایالت شهر دوشنبه و دادگاه سایر شهرها و نواحی تشكیل شده است.
- نظارت بر اجرای دقیق قانون در سراسر كشور بر عهده دادستان كل است، دادستان‌های شهر و نواحی زیر نظر دادستان كل عمل می‌كنند، دادستان كل در نزد مجلس ملی و رییس‌جمهور مسوول است. دادستان كل تاجیكستان به مدت ۵ سال انتخاب می‌شود.
●احزاب مهم سیاسی تاجیكستان:
تاجیكستان دارای ۶ حزب رسمی است كه در وزارت عدلیه ثبت شده‌اند. اسامی احزاب شش‌گانه فوق‌الذكر عبارتند از:
۱. خلقی دموكراتیك به رهبری امامعلی رحمانف رییس‌جمهور- حزب حاكم
۲. كمونیست به رهبری شادی شبدالوف
۳. نهضت اسلامی تاجیكستان به رهبری سید عبدالله نوری
۴. دموكراتیك تاجیكستان به رهبری میرحسین نذریف
۵. سوسیالیست به رهبری میرحسین نذریف
۶. سوسیال دموكراتیك به رهبری رحمت‌الله زائراف
۷. حزب كشاورزی به رهبری امیر قراقل‌اف
۸. حزب اصلاحات اقتصادی به رهبری عالم‌جان بابایف
●اوضاع اقتصادی
تاجیكستان در میان ۱۵ جمهوری سابق شوروی كمترین درآمد سرانه را دارد. پنبه مهمترین محصول تاجیكستان است. منابع معدنی متنوع، ولی از نظر كمیت محدود شامل: نقره، طلا، اورانیوم و تنگستن می‌باشد. از نظر صنایع می‌توان به كارخانه آلومینیوم، تاسیسات نیروگاه آبی و كارخانه‌های كوچك كه اغلب در زمینه صنایع سبك و فرآورده‌های غذایی فعالیت دارند، اشاره نمود. اقتصاد تاجیكستان به شدت طی ۶ سال جنگ داخلی (۱۹۹۷- ۱۹۹۲) و از دست دادن یارانه‌های مسكو و بازارهای تولیدات خود ضعیف شده است. ۸۵ درصد مردم تاجیكستان زیر خط فقر به سر می‌برند. این كشور بسیاری نیازهای اساسی خود را از طریق كمكهای بشردوستانه بین‌المللی تامین می‌كند.
تولید ناخالص داخلی (GDP): طبق پیش‌بینی وزارت اقتصاد و تجارت تاجیكستان، پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی برای سال ۲۰۰۵، ۷ میلیارد و ۲۵۰ میلیون سامانی می‌باشد. در سال ۲۰۰۴ میزان ۶ میلیارد و ۱۵۷ میلیون سامانی (با نرخ هر دلار ۳ سامانی حدود ۲ میلیارد و ۵۲ میلیون دلار) بوده است.
نرخ سرانه تولید ناخالص داخلی: در سال ۲۰۰۴ مبلغ ۳۰۹ دلار و در سال ۲۰۰۳ حدود ۲۳۶ دلار بوده است.
●نرخ تورم: ۷/۱۳ (۲۰۰۳)، در سال جاری (۲۰۰۵) ۶% پیش‌بینی شده است.
●سهم بخش‌های اقتصادی در تولید ناخالص داخلی:
بخش كشاورزی ۸/۱۹%
بخش صنعت ۱/۱۸%
بخش خدمات ۲/۶۲% (۲۰۰۴)
نرخ بیكاری: ۴ درصد (۲۰۰۳)
●جمعیت زیر خط فقر:
كارشناسان سازمان ملل در تاجیكستان می‌گویند سطح فقر در این كشور نسبت به سال ۲۰۰۲، ۲۲% كاهش یافته و در حال حاضر ۶۴% را تشكیل می‌دهد. به گفته آنها هم اكنون حدود ۱ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر از جمعیت تاجیكستان در فقر به سر می‌برند. یادآوری می‌شود، كارشناسان سازمان ملل در سال ۲۰۰۲ سطح فقر در این كشور را ۸۶% برآورد كرده بودند.
تجارت خارجی: حجم مبادلات تجارت خارجی در سال ۲۰۰۴ معادل ۲ میلیارد و ۲۹۰ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار بود كه نسبت به سال گذشته ۳۶ درصد افزایش داشته است. صادرات تاجیكستان طی این مدت ۹۱۴ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار و واردات این كشور ۱ میلیارد و ۳۷۵ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار بوده كه در نتیجه تراز تجاری منفی و میزان آن ۴۶۰ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار می‌باشد. در مقایسه با سال ۲۰۰۳ صادرات تاجیكستان ۸/۱۴ درصد و واردات ۱/۵۶ درصد افزایش داشته است.
پول ملی: تاجیكستان از زمان استقلال تا سال ۱۹۹۵ در حوزه پولی روبل روسی قرار داشت و روبل روسیه در این كشور جاری بود. دولت تاجیكستان در سال ۱۹۹۵ ابتدا روبل تاجیكی و در سال ۲۰۰۰ پول ملی به نام سامانی را منتشر نمود. در حال حاضر (آذر ۸۴) هر دلار آمریكا معادل ۲۲/۳ سامانی می‌باشد. ضمناً سامانی به واحد كوچكتر به نام درم تقسیم شده است كه هر سامانی ۱۰۰ درم می‌باشد.
●بودجه: بودجه پیش‌بینی شده دولت برای سال ۲۰۰۵ در بخش درآمد بودجه حدود ۲۹۹ میلیون دلار (۱ میلیارد و ۲۵۶ میلیون سامانی) می‌باشد كه در مقایسه با بودجه سال ۲۰۰۴، ۱/۳۷% بیشتر است. هزینه بودجه سال ۲۰۰۵ نیز حدود ۴۱۰ میلیون دلار (۱ میلیارد و ۲۹۱ میلیون سامانی) پیش‌بینی شده كه حدود ۱۱ میلیون دلار كسری بودجه را نشان می‌دهد. بودجه دولت برای سال ۲۰۰۴ در بخش درآمد ۳۰۶ میلیون دلار و در بخش هزینه ۳۱۴ میلیون دلار و كسر بودجه معادل ۸ میلیون دلار بوده است. بودجه پیش‌بینی شده برای سال ۲۰۰۶، درآمد بودجه ۱ میلیارد ۴۸۴ میلیون سامانی برآورد شده كه بیش از ۱۳ میلیون دلار كسری بودجه دارند كه قصد دارند از محل كمك‌ها و وامهای خارجی تامین نمایند.
●بدهی‌های خارجی: طبق اعلام وزیر مالیه تاجیكستان، این كشور در جولای ۲۰۰۵ حدود ۹۰۵ میلیون دلار بدهی خارجی دارد كه این رقم معادل ۴۰ درصد تولید ناخالص داخلی این كشور و حدود ۳ برابر درآمد بودجه می‌باشد. طبق جدول بازپرداخت‌ها/. این كشور باید هرساله ۲۵ درصد از بودجه سالانه را به پرداخت بدهی خارجی خود اختصاص دهد.▪طلبكاران عمده: روسیه، ازبكستان، بانك جهانی صندوق بین‌المللی پول.
▪كمك و اعتبار: در اجلاس گروه مشورتی (می ۲۰۰۳) در تاجیكستان، كشورهای كمك كننده تعهد نمودند ۹۰۰ میلیون دلار ظرف مدت سه سال به این كشور كمك نمایند. از مبلغ فوق ۲۰۰ میلیون دلار كمك بشردوستانه، ۴۰۰ میلیون دلار كمك توسعه‌ای (بلاعوض) و ۳۰۰ میلیون دلار در قالب اعطای اعتبار امتیازی (concessional) می‌باشد. در سال ۲۰۰۳ تاجیكستان از ۴۰ كشور به ارزش ۱/۱۹۱ میلیون دلار كمك بشر دوستانه دریافت كرده است. ۶/۵۰ درصد از این كمك‌ها توسط آمریكا ارایه شده است.
●نیروی كار: ۳ میلیون و ۱۸۷ هزار نفر (آمار ۲۰۰۰). گفته می‌شود بین ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار نفر از اتباع تاجیكی در كشورهای مشترك‌المنافع به ویژه روسیه و قزاقستان به انجام كارهای ساده مشغولند.
●صادرات عمده: آلومینیوم، برق، میوه، روغن گیاهی، منسوجات
دو محصول عمده این كشور پنبه و آلومینیوم می‌باشد. در سال ۲۰۰۳، ۳۳۴ هزار تن و در سال ۲۰۰۴ میلادی ۵۵۳ هزار تن پنبه در كشور تولید شد در حالی كه پیش‌بینی كرده بودند در سال ۲۰۰۳ تولید این محصول به ۳۶۵ هزار تن برسد. در سال ۲۰۰۵ پیش‌بینی شده است كه ۶۱۰ هزار تن پنبه برداشت شود ولی در ۲۱ مهر ۸۴ (۱۳ اكتبر) و در دیدار امامعلی رحمانف و مقامات وزارت كشاورزی با وی آمار محصولات فوق در لین سال را ۳۱۲ هزار و پانصد تن اعلام شد كه در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته ۲۳% كاهش تولید داشتند كه اعتراض رییس‌جمهور را در پی داشت.
صادرات نخ پنبه در سال ۲۰۰۳ میلادی ۱۴۹ هزار و ۲۶۲ تن به ارزش ۱۹۲ میلیون و ۷۴۱ هزار دلار بوده است.
در حال حاضر كارخانجات صنایع نساجی تاجیكستان ظرفیت كاركرد ۷۳۰۰۰ تن نخ پنبه را داراست كه در مقایسه با سال‌های گذشته رشد داشته و براساس اظهارات وزیر اقتصاد و بازرگانی تاجیكستان تا سال ۲۰۰۷ كارخانجات نساجی تاجیكستان ۵۰% نخ پنبه تولیدی را به پارچه تبدیل خواهند كرد.
همچنین طی سال ۲۰۰۳ میلادی ۳۱۶ هزار و ۶۷۶ تن آلومینیوم را به ارزش ۴۲۹ میلیون و ۵۵۵ هزار دلار صادر شده است.
●واردات عمده: برق، اكسید آلومینیوم، محصولات نفتی، اكسید آلومینیوم، ماشین آلات صنعتی، دارو، مواد غذایی
قابل ذكر است كه این كشور در فصل بهار و تابستان مازاد تولید برق دارد كه آن را به كشورهای همسایه به ویژه ازبكستان صادر می‌كند و در مقابل در فصل پاییز و زمستان كه از تولید برق نیروگاه‌های برقی- آبی این كشور به علت كاهش میزان آب، كاسته می‌گردد برق وارد می‌نماید.
▪شركای صادراتی: از مجموع صادرات تاجیكستان، سهم طرفهای صادراتی این كشور به شرح زیر است: هلند ۴/۲۵ درصد، تركیه ۴/۲۴ درصد، لاتویا ۹/۹ درصد، سوئیس ۷/۹ درصد، ازبكستان ۵/۸ درصد، روسیه ۶/۶ درصد، ایران ۶/۴ درصد و … (۲۰۰۳).
▪شركای وارداتی: عمده واردات تاجیكستان از كشورهای زیر است كه سهم هریك نیز نشان داده شده است: روسیه ۲/۲۰ درصد، ازبكستان ۱/۱۵ درصد، قزاقستان ۹/۱۰ درصد، آذربایجان ۷ درصد، اكراین ۷ درصد، رومانی ۴/۴ درصد، تركیه ۳/۳ درصد، چین و برزیل هر یك ۳ درصد، ایران ۷/۲ درصد، و … (۲۰۰۳).
آمار فوق گویای این است كه اكثر واردات تاجیكستان از كشورهای مشترك‌المنافع انجام گرفته و به بیان ارقام ۶۵ درصد واردات تاجیكستان از این كشورهاست. در حالی كه بخش عمده صادرات تاجیكستان به كشورهای غیر مشترك‌المنافع بوده است.
●صنایع: آلومینیوم، سرب، روی، مواد شیمیایی، كود شیمیایی، سیمان، روغن گیاهی، ماشین برش فلزات، یخچال و فریزر.
●نرخ رشد صنعت: ۲/۸ درصد (۲۰۰۲)
●محصولات كشاورزی: پنبه حبوبات، میوه، انگور، روغن گیاهی، منسوجات
●میزان تولید برق: ۱۶ میلیارد كیلو وات ساعت
▪تولید برق از نظر منبع: سوخت فسیلی ۲ درصد؛ آبی- برق ۹۸ درصد و هسته‌ای صفر درصد.
▪واردات برق: ۳۵۹/۴ میلیارد كیلو وات ساعت
▪صادرات برق: ۹۷۴/۳ میلیارد كیلو وات ساعت
●مخابرات: به طور كلی سیستم مخابراتی قدیمی می‌باشد و به خوبی نگهداری نمی‌شود. اكثر شهرها به شبكه ملی متصل نیستند.
▪تعداد شماره تلفن ثابت: ۳۶۳۰۰۰ (آمار سال ۱۹۹۷)
▪تعداد شماره تلفن همراه: ۲۵۰۰ (آمار سال ۱۹۹۷)
●حمل و نقل:
▪طول خطوط آهن: ۴۸۲ كیلومتر
▪طول شبكه راهها: ۲۹۹۰۰ كیلومتر مشتمل بر ۲۱۴۰۰ كیلومتر راه آسفالته و شوسه و ۸۵۰۰ كیلومتر راههای صعب‌العبور كوهستانی كه به هنگام ریزش باران و برف امكان استفاده از آنها با مشكلات خاصی مواجه می‌گردد.
▪فرودگاهها: این جمهوری ۵۳ فرودگاه دارد كه ۲ فرودگاه دارای باند مناسب برای فرود هواپیمای مسافری می‌باشد.
●خط لوله گاز: ۴۰۰ كیلومتر
●اوضاع فرهنگی:
▪تركیب قومی: تركیب اقوام در كشور تاجیكستان عبارت از ۴/۶۸ درصد تاجیك، ۸/۲۴ ازبك و بقثه روس‌ها، تاتارها، تركمن‌ها، قرقیزها و سایر اقوام را تشكیل می‌دهند.
▪زبان: زبان رسمی دولتی تاجیكستان زبان فارسی تاجیكی می‌باشد و زبان روسی نیز در مدارس این كشور تدریس و به عنوان زبان دوم در این كشور محسوب می‌شود.
▪خط: خط رسمی تاجیكستان در حال حاضر سریلیك می‌باشد. زبان سریلیك بر اساس مصوبه پارلمان جمهوری تاجیكستان در مورخ ۲۲ ژوئن سال ۱۹۸۹ به عنوان زبان دولتی اعلام گردید.
▪دین: اكثر مردم تاجیكستان (بیش از ۹۰ درصد) را مسلمان تشكیل می‌دهند كه از این میزان ۵ درصد را شیعیان اسماعیلی و ۳ درصد را شیعیان اثنی عشری می‌باشند و بقیه پیروان ادیان مسیحی (كاتولیك و پروتستان) و درصد ناچیزی نیز كلیمی و سایر ادیان می‌باشند.
آداب و رسوم فرهنگی: رسوم و سنتهای ایرانی در جای جای زندگی مردم خود را می‌نمایاند. عید نوروز و اعیاد مذهبی مانند عید فطر و عید قربان در این جمهوری مانند سایر جمهوریهای آسیای ●مركزی گرامی داشته می‌شود.
گرایشات فرهنگی و اجتماعی نسل جوان: پس از استقلال جمهوریهای شوروی سابق، توجه به مسایل فرهنگی و بازگشت به اصل خویش در اكثر جمهوریها به خصوص جمهوریهای مسلمان‌نشین مورد توجه قرار گرفته به طوری كه توجه به خط نیاكان سرعت چشمگیری به خود گرفت و طبقات روشنفكر تكلم به این زبان را یك ارزش تلقی می‌نمایند. همچنین عید سعید فطر و قربان در صدر اعیاد قرار گرفت و آداب و سنن نیاكان از جمله احیای جشن‌های مهرگان، سده و نوروز مورد توجه عمیق مردم قرار گرفت.
●رسانه‌های گروهی: براساس اطلاعا آماری تا ۲ سال پیش ۴۸۵ نشریه در جمهوری تاجیكستان به چاپ می‌رسیده است. این نشریات مربوط به مراكز ولایات و نواحی و بخش‌های مختلف می‌باشد. در حال حاضر در شهر دوشنبه به عنوان مركز جمهوری تاجیكستان به غیر از روزنامه‌های تخصصی كه مربوط به مراكز مختلف حرفه‌ای و وزارتخانه‌های تخصصی می‌باشد ۱۹ روزنامه به چاپ می‌رسد.

چهارشنبه 4 اسفند 1389  11:25 AM
تشکرات از این پست
amuzesh2005
amuzesh2005
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1387 
تعداد پست ها : 6524
محل سکونت : آذربایجانشرقی

پاسخ به:مجموعه مقالات خانه و خانواده - سفر

تارسوس

تارسوس

منطقه تارسوس واقع در ایچل ترکیه از جمله مناطق مشهور ترکیه بواسطه وجود مناظر بدیع و طبیعی و همچنین تجارت و هنر و تاریخ آن است . به علت حکومت تفکرا ت مختلفی بر این شهر در ایام قدیم این سرزمین به یک مرکز علمی و تاریخی تبدیل شده است تا آنجا که این منطقه باستانی شاهد حضور انبوه جهانگردان از سراسر جهان می باشد . افراد مشهوری همچون عزیز پاول اولین حواری حضرت عیسی ( ع ) ,حضرت دانیال و بلال حبشی موذن حضرت محمد ( ص ) , مامون عباسی فرزند هارون الرشید و ارسطو فیلسوف مشهور عصر آنتیک , لقمان حکیم پدر پزشکان , کلئوپاترا ملکه مصر و آنتونیوس فرمانده رومیان در این شهر می زیسته اند. تاریخچه شهر بنای این شهر به دوره قبل از تاریخ یعنی دوره نئولیتیک بر می گردد . دوره نئولیتیک قبل از عصر مفرغ و کالکولیتیک می باشد. این شهر از سال ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد به ترتیب تحت حکومت هیت هیتها , آسورها , پرسها , مقدونیه ایها , رومیها , بیزانسها و سلجوقیان در آمده است .
● آب و هوا
در تابستانها آب و هوایش گرم و در زمستانها معتدل و بارانی می باشد .
● ارتباط
مکانهای تفریحی موزه ها خوردنیها خریدنیها حتما دیدن کنید آدرسها و تلفنهای ضروری ارتباط ارتباط زمینی با این شهر از غرب از طریق مرسین – آنتالیا , از شرق بوسیله جاده آدانا – قاضی آنتپ و آنکارا امکانپذیر است . از این منطقه امکان سفرهای اتوبوسی به اقصی نقاط کشور ترکیه برقرار است . تلفن ترمینال ۶۲۴۶۹۳۲ (۳۲۴ - ۹۰+) ارتباط هوایی : ارتباط هوایی با این شهر از طریق فرودگاه آدانا شاکیر پاشا واقع در فاصله ۴۲ کیلومتری شرق این شهر امکان پذیر است .
▪ ارتباط دریایی :
ارتباط دریایی با این شهر از طریق قایقهای فریبوت بندر مرسین که به مقصد بندر قاضی ماقوسا رفت و آمد می کنند برقرار است .
▪ ارتباط ریلی :
سفرهای ریلی از طریق شهر ینیجه واقع در شرق این شهر به داخل و خارج کشور ترکیه امکان پذیر است .ایستگاه قطار ینیجه در فاصله ۴۰ کیلومتری بخش مرکزی مرسین و ۱۳ کیلومتر تارسوس قرار دارد .
ـ شماره تلفن مدیریت ترمینال مرسین : ۲۳۱۱۲۶۷ ( ۳۲۴ - ۹۰+)
ـ ریاست ایستگاه ینجه : ۴۵۳۶۹۱۴ ( ۳۲۴ - ۹۰+)
● مکانهای تفریحی
▪ دروازه کلئوپاترا :
این دروازه در غرب تارسوس در مسیر جاده مرسین تنها اثر به جای مانده از این شهر قدیمی و تاریخی می باشد .گفته می شود که ۴۱سال پیش از میلاد کلئوپاترا ملکه معروف مصر به منظور زیارت با ژنرال آنتونیوس رومی بعد از یک سفر دریایی به این مکان رسیده و ژنرال رومی برای ایشان مراسم باشکوهی در گوزلو کوله هویوک برپا کرده و بعد از این مراسم ملکه از این دروازه دریایی وارد شهر شده است . سالها بعد در مکان این دروازه تخریب شده صورها ی سه دروازه ای باغ , دنیز و آدانا در دوران امپراطوری روم و ارکن بیزانس ساخته شد که گرداگرد شهر را احاطه کرده است .
▪ کتیبه افتخار ( کتیبه آزادی ) :
این کتیبه که هم اکنون بر روی دیوار ینی حمام قرار دارد در سال ۱۹۸۲ در قسمت شمالی دروازه کلئوپاترا نصب شده بود .تاریخ این کتیبه به دوره حکومت سوروس الکساندر امپراطور روم ( ۲۲۲-۲۳۵ بعد از میلاد ) بر می گردد و در زمان رومیها پایه یک هیکل بوده است. جاده روم : جاده روم در فاصله ۱۵ کیلومتری تارسوس در قسمت بالایی روستای ساغلیک لی واقع شده است .عرض این جاده بین ۲.۹۴تا ۳ متر می باشد . طول قسمت تخریب نشده این جاده ابریشم حدود ۳ کیلومتر می باشد .
▪ هیپودرم :
شهر تارسوس که در زمان رومیها پیشرفت بسیاری داشته است دراین دوره همچنین یک مرکز ورزشی محسوب می شده است . هیپودرم این شهر در کنار کالج آمریکایی واقع شده و روزگارانی شاهد مسابقات ورزشی مختلف بوده است و از این لحاظ به یک جایگاه تاریخی با ارزش رسیده است .
▪ تپه باستانی قوزلو کوله :
این تپه باستانی در قسمت جنوب شرقی شهر در سمت مسجد جامع واقع شده است طول این تپه ۳۰۰متر و ارتفاعش ۲۲ متر می باشد , سطح این تپه مشهور درختکاری شده است . بر اساس حفاری و کاوشهای انجام شده در این مکان ۳۳ طبقه فرهنگی مختلف از زمان ارکن نئولیتیکتا دوره های اسلامی به ثبت رسیده است. در این مکان کیلیکای محلی , مزوپوتامیا , سرامیک میکن , دیوارهای آجری ,خانه ها و کوچه های متعلق به عصر مفرغ , بقایای معبدی وبا ویژگیهای معبد هاتوشاش , ستونهای سنگی و مهرهای با خط میخی و خط تصویری متعلق به عصر برنز , مجموعه ساختمانهای دوره ارکن و مجسمه سرامیکی قبرسی مربوط به دوره ارکن , لوح ها و مهرهایی از جنس سفالی و سرامیک ها متنوع متعلق به عصر آسور یافت شده است ,همچنین در این مکان بقایا و خرابه های کارگاهی مربوط به عصر بیزانس ( قرن چهارم قبل از میلاد ) که در آن مردمان آن زمان به ساخت اشیات برنزی می پرداختند پیدا شده است .
▪ میدان جمهوریت و جاده آنتیک
در فاصله ۱۵۰متری جنوب غربی چاه عزیز پائول مرکز شهر قرار گرفته است . گفته می شود که جاده آنتیک در قرن اول قبل از میلاد بوسیله رومیها ساخته شده است . علیرغم همه ساییدگی ها و تخریبات زمین این جاده همچنان ویژگیها و تصویرهای عصر آنتیک را در خود حفظ کرده است . آثارهای بجای مانده از چرخها حکایت از آن دارد که یکی از استفاده های مهم این راه در ارتباطات درون شهری بوده است . .در قسمت شمال شرقی این جاده یک پودیوم ( جایگاه ) سه پله ای جای گرفته است . در اثر کاوشهای انجام گرفته یک اتاق مستطیلی شکل متعلق به خانه موزاییک آولو کشف شد درست در وسط حیاط این خانه تاریخی بقایای یک حوض قرار دارد , سطح داخلی این حوض با سنگهای مرمری رنگی پوشانده شده است. بقیه قسمت های این نیز این حیاط با موزاییک پوشانده شده است .
▪ دنوک تاش ( معبد روم ) :
این معبد که در قسمت شرقی محله تکه قرار گرفته قدیمترین معبدی است که هنوز از آن دوران قدیم برجای مانده است . علیرغم اینکه مشخص نیست این معبد برای کدامیک از خدایان ساخته شده اما بر اساس گفته ها لونق لویس پنجم یکی از جهانگردان قرون وسطا , قبر پادشاه آسور یعنی سارا داناپال در این مکان قرار دارد .
▪ پل باج :
این پل سنگی در قسمت ورودی شهر تارسوس در مسیر جاده آنکارا- آدانا واقع است در دوران حکومت بیزانسها در قرن ششم قبل از میلاد به فرمان جاستین برروی رودخانه بردان تارس (سیدنوس) به منظور عبور از روی رودخانه موقع طغیان آن ساخته شد . این پل با شکوه سه دهنه به منظور عبور وسایل نقلیه سنگین مورد تعمیر و بازسازی مجدد قرار گرفت .
▪ چاه عزیز پائول :
چاه عزیز پائول در محله قزل مراد , حدود ۳۰۰ متری شمال میدان جمهوریت در حیاط خانه ای که بنا به گفته ها روزگارانی متعلق به عزیز پائول بوده قرار گرفته است .این چاه از لحاظ تاریخی ارزش ویژه ای داشته و اطراف ‎‎آن تحت حافظت میراث فرهنگی درآمده است . این قسمت های چاه مورد کاوشهای دقیق و جدی باستانشناسان قرار گرفته است .در نتیجه این تحقیقات باستانشناسی طبقه های فرهنگی مختلفی متعلق به دوره عثمانیها , بیزانس و رومیها ثبت شده است . این چاه هر ساله پذیرای عده زیادی از توریستهای داخلی و خارجی می با شد عقیده بر این است که آب این چاه قدرت شفابخشی دارد . عزیز پائول اولین شاگرد حضرت عیسی (ع)و همچنین اولین نظریه پرداز مسیحی می باشد . زادگاه عزیز پائول بارسوس می باشد و به همین دلیل ایشان توجه خاصی به این شهر داشته است .
▪ آبشار و قبر رومیها :
قبرهایی متعلق به رومیهای باستان در دل آبشار جای گرفته است .محل این قبرها ی قدیمی به علت تغییر بستر رودخانه تارسوس به زیر آب رفته و با گذشت زمان به آبشاری با ارتفاع ۳.۵متری تبدیل شده است . در زمانی که آب رودخانه کم میشود این قبرهای باستانی باشکوه را می توان مشاهده کرد و همین امر باعث شده که ساکنان تارسوس در ماههای گرم سال به این محل هجوم بیاورند . در این مکان در ماههای بهاری موقعی که آب آبشار زیاد می شود و حوض طبیعی بزرگتر می گردد منظره بدیع و دل انگیزی پدیدار می شود , نزدیکی آبشار به سرچشمه های آن باعث شده است که آب این آبشار همیشه سرد و خنک باشد و این از ویژگیهای خاص این آبشار محسوب می شود . قهوه خانه ها و رستورانهای موجود در کنار این آبشار آماده ارائه انواع خدمات به میهمانان داخلی و خارجی می باشد.
▪ غار اصحاب کهف:
این غار در ۱۲ کیلومتری شمال تارسوس در نزدیکی روستای اولاش واقع است این غار که در قرآن کریم سوره ای با همین نام وجود دارد نزد مسلمانان و مسیحیان مقدس می باشد . مکسلینه , میسلینا, مرنوش ,سازنوش , دبرنوش , کفشتتایوش به همراه سگ وفادار خود به منظور درامان ماندن از شکنجه و اذیت بت پرستی در عصر بت پرستی به این غار پناه می آورند و به مدت ۳۰۰ سال در این غار می خوابند و بعد از بیدار شدن از خواب همه چیز را متحول می بینند بعد از بیدار شدن از خواب یکی از آنها به منظور تهیه آذوقه غذایی به شهر می رود و توسط ماموران شهر دستگیر می شود . وقتی که مامورین به همراه ایشان به غار بر می گردد می بینند که در دهانه غار پرنده ای لانه کرده است به همین علت به این غار , غار هفت خفتگان هم می گویند . بعدها در قسمت بالایی غار مسجدی به دستور سلطان عبدالعزیز ساخته شد که بعد از این هم مناره سه کنگره ای به این مجموعه افزوده شد .
▪ قلعه و بغاز گولک :
بغاز گولک در ۶۲ کیلومتری تارسوس واقع می باشد . این تنگه در زمان قدیم دروازه کلیکیا بوده است . در سال ۱۸۳۳ ابراهیم پاشا به آناتولی حمله کرد , ایشان به منظور عبور واحدهای توپخانه دستور بسط این بغاز را داد . به منظور رسیدن به قلعه گولک طی مسیر ۳-۴ کیلومتری از مسیر جنگل لازم است .
▪ مسجد جامع :
این مسجد در قسمت جنوبی شهر , در سال ۱۵۷۹ به دستور ابراهیم بیگ فرزند پیری پاشا فرماندار وقت رمضان اوغلو ساخته شد . در جهت شرقی مسجد آرامگاه حضرت لقمان و شیت همچنین قبر مامون عباسی قرار دارد .
▪ مسجد اسکی ( مسجد کلیسا ) :
این بنای تاریخی در فاصله ۱۰۰ متری مسجد مقام شریف در کنار جاده آدانا قرار دارد . این بنا در سال ۱۴۱۵ به دستور رمضان اوغلو احمد بیگ به مسجد تبدیل شد .
▪ مسجدمقام شریف : در قسمت شمال غربی مدرسه واقع شده است , گفته می شود که آرامگاه حضرت دانیال (ع ) در این مکان قرار دارد , از ویژگیهای منحصر به فرد این مسجد که در سال ۱۸۵۷ بنا شده است در داشتن تنها یکی از آرامگاه پیامبران الهی می باشد.
▪ کلیسای عزیز پائول :
این کلیسا در قسمت جنوبی شهر در سمت مسجد جامع ب نام عزیز پائول در قرن یازدهم و یا دوازدهم بنا شده است .این مکان از سال ۱۹۹۳ تحت حفاظت در آمده و علیرغم آنکه قرار بود به موزه معبد تبدیل شود همچنان کارهای تعمیر و بازسازی آن ادامه دارد . در گوشه شمال شرقی کلیسا برج ناقوس قرار دارد . در قسمت مرکزی سقف کلیسا تصویر حضرت عیسی (ع) یوهانس , ماتیوس ,مارکوس لوکاس نقش بسته است .در سالهای ۱۹۹۲و ۹۳ سمپوزیوم و آیین عزیز پائول از سوی واتیکان در محل همین کلیسا برگزار شد. مسیحیان برای انجام اعمال حج از این موزه زیارت میکنند.
▪ مسجد بلال حبشی :
این مسجد در محله بیازچارشی در کنار قسمت جنوبی جاده شهر می باشد . بنا بر اعتقادات , این مسجد همان محلی است که بلال حبشی مؤذن حضرت محمد ( ص) , در اینجا اذان گفته و مسلمانان نماز برپا کرده اند .
▪ مدرسه قباد پاشا :
این مدرسه تنها یک مرکز تجاری و کشاورزی نبوده بلکه در عین حال به عنوان یکی از مهمترین مرکز آموزشی و فرهنگی تلقی می شده است . این اثر تنها موسسه آموزشی به جای مانده از دوران قدیم است که توسط بیگ رمضان اوغلو قباد پاشا در سال۱۵۵۰ ساخته شده است .این بنا به شیوه معماری سلجوقیان و بوسیله سنگهای برشی و قالبی ساخته شده است . این ساختمان در سالهای ۱۹۶۹-۱۹۷۰ بازسازی شده و از سال ۱۹۷۱از سوی وزارت فرهنگ به موزه تبدیل گشت . اثرهای متعلق به این موزه به علت تعمیرات بنای آن به بخش موزه مرکز فرهنگی سال هفتاد و پنجم منتقل شد . خان , حمامها و بازارها
▪ حمام روم :
متاسفانه بخش اعظم این حمام متعلق به دوران امپراطوری رومیها تخریب شده است.
▪ حمام شاه مران ( اسکی ) :
این حمام قدیمی در کنار کاروانسرای وقف ,برروی مکانی تاریخی مربوط به عصر رومیان باستان توسط ساکنین رمضان اوغلو ساخته شده است .این حمام از نظر طرح و اندازه ویژگیهای یک حمام ترکی را در خود جای داده است . این حمام چهار ایوانه از دو بخش اتاق حمام و آب گرم تشکیل شده است . گفته ها حکایت از آن دارد که شاه مران در این حمام به قتل رسیده است و به همین علت به این حمام قدیمی حمام شاه مران می گویند .
▪ ینی حمام :
این حمام متعلق به دوره رمضان اوغلوها در قسمت شمال شرقی مسجد جامع شهر واقع شده است . در سال ۱۷۸۵ مورد تعمیر اساسی قرار گرفت . این بنا خصوصیات یک حمام کلاسیک ترکی را دارد و از سه بخش آب گرم , بخش آب ولرم و بخش اتاق حمام تشکیل شده است .
● بازار
▪ راسته بازار چهل قاشق ( بیاز چارشی ) :
این اثر تاریخی که با مسجد جامع این شهر در یک دوره مشترک ساخته شده در مغرب این مسجد می باشد . این راسته بازار که در محل تلاقی راههای شهر تارسوس قرار گرفته از دیرباز شاهد تجارت پررونقی بوده است . بیاز چارشی به شکل مستطیل بوده و فضای داخلی آن فوق العاده وسیع می باشد , سقف راهروهای این بازار گنبدی شکل بوده و در دو سوی آن مغازه ها صف کشیده اند . خانه های تاریخی تارسوس به محض اینکه پای خود را در سرزمین تارسوس بگذاریم با اثرهای تاریخی غنی و متنوعی مواجه می شویم در نگاه به یادگاریهای تاریخی این سرزمین فرق معماری خانه های سنتی با ارزش آن آف دنیز را با دیگر مناطق درمی یابیم . خانه های تارسوس دو طبقه ای بوده و از چوب و آجر خام ساخته شده است .این بناها به وسیله آهن آلات دستاز بشر تزئین شده اند و درهای سنگی آن صلابت خاصی به این خانه بخشیده است.
● ارتباط
▪ ارتباط زمینی : ارتباط زمینی با این شهر از غرب از طریق مرسین- آنتالیا , از شرق بوسیله مسیر جاده آدانا – قاضی آنتپ و جاده آنکارا امکان پذیراست . از این منطقه امکان سفر با اتوبوس به اقصی نقاط کشور ترکیه برقرار است علاوه براین در هر ساعت سفرهای زمینی با اتوبوس به شهرهای مرسین و آدانا همواره برقرار است .
ـ تلفن ترمینال : ۶۲۴۶۹۳۲ ( ۳۲۴ ـ ۹۰ + )
▪ ارتباط هوایی : ارتباط هوایی با این شهر از طریق فرودگاه آدانا شاکیرپاشا واقع در ۴۲ کیلومتری شرق این شهر فراهم است . ارتباط دریایی : ارتباط دریایی با این شهر از طریق قایقهای فریبوت که از بندر مرسین ( ۲۷کیلومتری تارسوس ) به مقصد بندر قاضی ماقوسا رفت و آمد می کنند برقرار است .
▪ ارتباط ریلی: سفرهای ریلی از طریق شهر ینیجه واقع در شرق این شهر به داخل و خارج کشور ترکیه امکان پذیر است .ایستگاه قطار ینیجه در فاصله ۴۰ کیلومتری بخش مرکزی مرسین و ۱۳ کیلومتر تارسوس قرار دارد .
ـ شماره تلفن مدیریت ترمینال مرسین : ۲۳۱۱۲۶۷ ( ۳۲۴ - ۹۰+)
ـ ریاست ایستگاه ینجه : ۴۵۳۶۹۱۴ ( ۳۲۴ - ۹۰+)
● موزه ها
▪ موزه تارسوس :
اثرهای تاریخی مدرسه تاریخی قباد پاشا در سال ۲۰۰۰ به بخش موزه مرکز فرهنگ سال هفتاد و پنجم منتقل شد .اثرهای سنگی مربوط به دوره نئولیتیک ( دوره پایانی عصر سنگ ) , روم , بیزانس و عثمانیها همچنین سکه های ,ظروف سفالی و اشیای فلزی مربوط به دوره بیزانس و روم باستان در این موزه در معرض تماشای تاریخ دوستان قرار داده شده است .
ـ شماره تلفن موزه : ۶۱۳۱۰۴۳- ۶۱۳۱۸۶۵ ( ۳۲۴ - ۹۰ + )
● خوردنیها
از خوردنیها و غذای مخصوص تارسوس می توان به قوش قوزو , ال قیمه سی , گیاخاک , تلاتور , دلمه ایا,سوپ یوزوک , اولمچ , انواع شیرینجات , باقلوای تارسوس , جزریه , باندرما و راحت الحقوم اشاره کرد.
● سوغاتی ها
در این منطقه خریدوفروش بسیار پررونق می باشد و همچنین خرید سوغاتی مختلف برای جهانگردان امکان پذیراست , از آثار دستی این منطقه می توان هنر سوزن دوزی آن را نام برد , کشاورزان این خطه به کارها و هنرهای دستی علاقه وافری از خود نشان می دهند . وسایل عرضه شده در بازارهای این سرزمین از قبیل حوله و خورجین ,دستمال و انواع جوالها که پس از تابیده شدن پشم توسط ماشین ریسندگی دستی به کمک دستگاههایی به نام چوفالیک ساخته می شوند مهارت و چیره دستی مردمان این سرزمین را منعکس می کند . اهالی روستای آک گدیک به کار سبد بافی که دوستاران و طرفداران فوق العاده زیادی دارد مشغول می باشند . انواع شیرینیجات مخصوص با بسته بندی های عالی در بازارهای این شهر موجود می باشد .
● حتماَ زیارت کنید !
از دروازه کلئوپاتر ا , جاده آتیک متعلق به دوره رومیان , غار اصحاب کهف , مسجد جامع و مسجد مقام شریف , مسجد بلال حبشی ,مدرسه قباد پاشا و ینی حمام موزه تارسوس حتما دیدن کنید و از کلوپ های اسب سواری که در آغوش طبیعت بکر و عالی است استفاده کنید و در کنار آبشارهای دل انگیز و بدیع این سرزمین انواع غذاهای خوشمزه محلی را مزه کنید .
● آدرسها و تلفنهای ضروری
▪ فرمانداری : ۶۱۳۱۶۱۶ - ۶۱۳۹۸۲۷ (‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌۳۲۴ - ۹۰ +)
▪ شهر داری : ۶۲۴۱۲۵ - ۶۱۳۳۶۸۸ (‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌۳۲۴ - ۹۰ +)
▪ بیمارستان : ۶۱۳۸۱۸۴ (‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌۳۲۴ - ۹۰ +)
▪ ژاندارمری : ۶۱۳۸۸۸۹ - ۶۱۳۲۶۷ (‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌۳۲۴ - ۹۰ +)
▪ اداره جهانگردی استان : ۲۳۷۹۷۴۵ - ۲۳۸۳۲۷۰ - ۲۳۷۲۶۶۷ (‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌۳۲۴ - ۹۰ +)

چهارشنبه 4 اسفند 1389  11:27 AM
تشکرات از این پست
amuzesh2005
amuzesh2005
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1387 
تعداد پست ها : 6524
محل سکونت : آذربایجانشرقی

پاسخ به:مجموعه مقالات خانه و خانواده - سفر

تاریخ مصر

تاریخ مصر

مصر یکی از قدیمی‌ترین کشورهای جهان و تمدن آن که در حاشیه رود نیل شکل گرفته در زمره کهن‌ترین تمدن‌ها محسوب می‌شود که از حدود ۴ هزار سال قبل از میلاد موجود است. مصر باستان سرزمین فراعنه بود و آثار تاریخی مهمی چون اهرام سه‌گانه و معابد بزرگ را از آن دوران به یادگار دارد. در اسطوره‌های سامی محل ظهور پیامبرانی مانند یوسف و موسی را در همان دوران و در سرزمین مصر آورده‌اند.
دولت قدیم مصر در سال ۵۲۴ ق. م به دست ایرانیان سقوط کرد. این کشور در روزگار هخامنشی و همچنین در دوران ساسانی (در عهد خسرو پرویز و به مدت ده سال) بخشی از شاهنشاهی ایران بود. نیای آنچه امروزه کانال سوئز نام دارد برای نخستین بار از سوی ایرانیان در مصر کنده و راه‌اندازی شد.
در سال ۳۳۲ ق.م اسکندر این سرزمین را تصرف نمود و تا سال بعد دودمان بطلمیوسیان که از جانشینان اسکندر بودند، بر آن حکمفرما بودند. در سال ۶۴۱ میلادی (۱۹ هجری قمری) در زمان خلیفه دوم، عمر، مسلمانان این کشور را فتح کردند. پس از فتح این سرزمین توسط عرب‌ها، بخش بزگی از فرهنگ و تمدن این سرزمین به یغما رفت و عرب‌ها زبان خودشان را به این مملکت تحمیل کردند. مصر همواره از سرزمین‌های مهم برای حکومت اسلامی بوده و تا سال ۱۵۱۷ میلادی که دولت عثمانی بر مصر تسلط یافت در دست خلفای اموی و عباسی و فاطمی بود. در سال ۱۷۹۸ ناپلئون به آن لشکر کشید و در سال ۱۸۰۵ میلادی محمدعلی پاشا از طرف دولت عثمانی حاکم آنجا شده و سلسله جدید مصر را تشکیل داد.
برای مدت‌ها مصر تحت‌الحمایه انگلستان بود ولی پس از جنگ جهانی اول بر اثر فشار مردم، استقلال مصر را اعلام کرد. در جنگ جهانی دوم طی سال‌های ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۳ با اینکه مصر بیطرفی خود را اعلام کرده بود اما سرزمین‌های غربی آن در حاشیه دریای مدیترانه از صحنه نبردهای سنگین بین ارتش آلمان و ارتش بریتانیا بود و با انکه آلمانی‌ها فاصله چندانی با کانال سوئز نداشتند، اما در منطقه‌ای به نام العلمین شکست خوردند و همین شکست نقطه آغاز شکست‌های دیگر آنها شد.
مصر در سال ۱۹۴۵ به عضویت سازمان ملل متحد در آمد. در سال ۱۹۵۶ جمال عبدالناصر به ریاست جمهوری فرانسه به مصر حمله کردند، اما با پشتیبانی شوروی پیشین و بی طرفی امریکا، بدون نتیجه خاتمه یافت. در طی سال‌های بعد دو جنگ دیگر نیز بین مصر و دیگر کشورهای عربی با اسرائیل رخ داد. (۱۹۶۷ و ۱۹۷۳)
 

چهارشنبه 4 اسفند 1389  11:30 AM
تشکرات از این پست
amuzesh2005
amuzesh2005
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1387 
تعداد پست ها : 6524
محل سکونت : آذربایجانشرقی

پاسخ به:مجموعه مقالات خانه و خانواده - سفر

تاریخچه پرلاشز

تاریخچه پرلاشز

نام این قبرستان برگرفته از نام (Pere Francois de la Chaise(۱۶۲۴- ۱۷۰۹ است. اودر آن زمان یکی از صاحب نفوذان در دادگاه فرانسه، و شخصی بود که از لویی شانزدهم اقرار می گرفت. این قبرستان توسط ناپلئون بنا پارت در سال ۱۸۰۴ بنا شد، در آن زمان از سال ۱۷۸۶ ساخت قبرستان در داخل شهر پاریس ممنوع شده بود.
در زمان گشایش این قبرستان، به دلیل دور بودن آن از شهر، تعداد اندکی مراسم خاکسپاری در آن برگزار می‌شد. به همین دلیل صاحب منصبان به فکر ایجاد یک روش نمایشی برای استفاده مناسب تر از این فضا افتادند.
آنها برای شروع، بقایای اجساد نویسندگانی چون La Fontaine و مولیررا طی مراسمی درسال ۱۸۰۴ به آنجا منتقل کردند. در ادامه در سال ۱۸۱۷ اجساد Pierre Abelard و Helois نیز به این قبرستان آورده شد.
برگزاری چنین مراسمی برای محبوب شدن این گورستان موثر واقع شد و باعث شد تعداد زیادی از مردم برای اینکه پس از مرگ در کنار افراد مشهور دفن شوند، اشتیاق فراوان از خود نشان دهند. آمار نشان داده که تنها در طول چند سال، تعداد قبرهای پرلاشز از کمتر از صد عدد به بیش از۳۳۰۰۰ رسید. امروز بیش از ۳۰۰ هزار نفر در آنجا ذفن شده اند.
دیوار معروف Communard که سمبل آزادیخواهی و آرمان طلبی مردم فرانسه است، نیز در این مکان واقع شده. همان دیواری که در ۲۸ ماه مه سال ۱۸۷۱ تعداد ۱۴۷ نفر از رهبران احزاب مختلف پاریس پس از شکست، در پای آن به گلوله بسته شدند.
از میان افراد مشهور که در پرلاشز دفن شده اند نام دو نویسنده نامور ایرانی : صادق هدایت، غلامحسین ساعدی و نیز فرهاد مهراد (خواننده ترانه هایی چون جمعه و کنجشگک اشی مشی و ... ) نیز به چشم می‌خورد.

چهارشنبه 4 اسفند 1389  11:32 AM
تشکرات از این پست
amuzesh2005
amuzesh2005
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1387 
تعداد پست ها : 6524
محل سکونت : آذربایجانشرقی

پاسخ به:مجموعه مقالات خانه و خانواده - سفر

تالاب انزلی با زیبایی‌های بسیار

تالاب انزلی با زیبایی‌های بسیار

تالاب انزلی یکی از زیباترین مناظر آبی گیلان سبز است. این تالاب محل تخم‌ریزی آبزیان و پناهگاه و مأمن پرندگان بومی و مهاجر است. در داخل تالاب، جزایر زیبایی وجود دارد و دو شهر زیبای انزلی وآبکنار‌در ساحل آن قرار دارند.‏
تالاب انزلی با وسعت ۱۸۰ تا ۲۰۰ کیلومترمربع حکم تصفیه‌خانه را برای آب رودخانه‌هایی دارد که به دریای خزر می‌ریزد. این تالاب با بیش از ۱۰۰ گونه پرنده، ۵۰ گونه ماهی، صدها گونه موجودات گیاهی، جانوری و میکروسکوپی اکوسیستم کم نظیری دارد. تالاب انزلی که از سال ۱۳۵۴ جزو تالاب‌های بین‌المللی تحت حفاظت قرار گرفت، مهم‌ترین منبع تکثیر و تولید ماهیان خاویاری و استخوانی دریای خزر است. ‏
‏۲۷ رودخانه مهم گیلان به این تالاب سرازیر می‌شوند که از مهم‌ترین آنها می‌توان به رودخانه بهمبر، ماسوله رودخانه، قلعه رودخانه پسیخان، پیربازار و شیجان رود اشاره کرد. همچنین رودخانه‌هایی نیز از تالاب خارج می‌شوند، که عبارتند از: تازه بکند، نهنگ روگا، راسته خاله و پیر بازار روگا، سوسر روگاه.‏
● انزلی، یکی از جذاب‌ترین نقاط گردشگری ایران ‏
شهرستان بندرانزلی که در ناحیه‌ای کاملاً جلگه‌ای به صورت طولی در ساحل دریای خزر واقع شده، دارای آب و هوای معتدل مرطوب است و میزان بارندگی آن بسیار بالاست؛ طوری که سالانه به طور متوسط ۱۸۹۲ میلی‌متر بارندگی در این شهر گزارش می‌شود. میزان رطوبت نسبی در این منطقه در سال بین ۷۱ تا ۹۷ درصد در نوسان است. ‏
سواحل ماسه‌ای انزلی از روزگاران گذشته همواره در مقاطع مختلف سال پذیرای انبوه مسافران بوده است. آنچه سواحل انزلی را از سواحل دیگر دریای مازندران متمایز می‌سازد، عمومی بودن سواحل آن است که در دسترس همگان قرار دارد.‏ قایقرانی، ماهیگیری و شکار پرندگان روی تالاب انزلی، قایقرانی در دریا و گردش در پارک و بلوار ساحلی و دیدار از بازار محلی مجموعه‌ای از خدماتی است که برای گردشگران تدارک دیده شده است. انزلی هتل‌های مناسب و تأسیسات اقامتی و پذیرایی و در کنار آن تعدادی تأسیسات گردشگری از قبیل اردوگاه جهانگردی، دهکده ساحلی و شهرک‌های توریستی دارد.‏
علاوه بر آن بسیاری از خانوارهای ساکن شهر، اتاق‌های اضافی خود را به مسافران اجاره می‌دهند. این پانسیون‌های خانگی زیر پوشش اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قرار دارند و با نظارت آنان فعالیت می‌کنند. دیدنی‌های شهر انزلی مثل تأسیسات اسکله، گمرک شهر، شیلات، بلوارهای ساحلی، تالاب انزلی، کاخ و باغ میان پشته، بازار، میدان شهر و آثار تاریخی و باستانی دیگر موجب می‌شوند که گردشگران از اوقات فراغت خود به بهترین نحو بهره ‌بگیرند.
‏ از دیدنی‌های دیگر انزلی، محوطه فانوس دریایی یا برج ساعت است. در ساحل انزلی و در دل دریا، فانوسی دریایی مشاهده می‌شود که در سال های ۱۲۳۰تا ۱۲۳۴ هجری قمری در زمان حکومت ناصرالدین شاه توسط خسروخان گرجی حاکم وقت ساخته شد. این فانوس دریایی با روغن چراغ روشن می‌شد و برای راهنمایی دریانوردان به کار می‌رفت.
در سال ۱۳۶۹ هجری شمسی، شهرداری بندر انزلی این فانوس را تعمیر کرد و یک ساعت چهار سوی جدید بر بالای منار قرار داد که در حال حاضر نیز کار می‌کند. بنای شهرداری انزلی نیز یک بنای تاریخی زیبا و ضمناً از نظر تاریخی قابل توجه است، زیرا شهرداری بندر انزلی نخستین شهرداری ایران است. این بنا در سال ۱۳۱۰ هجری شمسی ساخته شد.‏
● گیاهان تالاب ‏
در گذشته‌های نه چندان دور، اراضی پیرامون تالاب انزلی تحت تأثیر آن به صورت‌های مرطوب و اشباع از آب و همچنین برکه‌های متعدد، پذیرای انواع خاصی از درختان آب دوست نظیر بید و توسکا بوده است که گذشته از چشم‌انداز بسیار زیبا، به دلیل آن که این درخت همچون پمپ آب، آب‌های اضافی زمین را در خود کشید و سپس تبخیر می‌کرد باعث خشک شدن زمین‌های غرقابی می‌شد.
بدین ترتیب محیط‌های پذیرایی حشرات را (برکه‌ها و آب‌های سرگردان) از بین می‌برد. چوب این درختان نیز در انواع مختلف کاربردهای فراوان محلی داشته است.‏
● پرندگان تالاب ‏
دریای خزر یکی از مهم‌ترین مناطق زیستگاهی پرندگان آبزی مهاجر است. این دریا در مرکز توزیع جغرافیایی جمعیت غازها و اردک‌ها (مرغابی‌ها)ی غرب سیبری، خزر و نیل واقع شده است و هر ساله در این مسیر پرواز بیش از ۱۰ تا ۱۲ میلیون انواع اردک و غاز، قو و سایر پرندگان به مهاجرت می‌پردازند. بسیاری از این پرندگان یک تا سه ماه از زندگی خود را در حواشی دریای خزر سپری می‌کنند. تالاب انزلی و آبگیرهای حاشیه آن از مهم‌ترین مناطقی است که می‌تواند بهترین شرایط را برای گذران زمستان پرندگان مهاجر فراهم کند. تنوع پوشش گیاهی تالاب سبب جلب و جذب پرندگان مهاجر به تالاب انزلی شده است.‏
● پستانداران تالاب ‏
‏ درباره پستانداران تالاب انزلی مطالب بیشتری را می‌توان نوشت که در این میان انواعی از پستانداران که در ارتباط مستقیم با تالاب هستند از سایر پستانداران جدا می‌شوند. وجود حداقل ۱۷ گونه خفاش در تالاب یکی از این مطالب است که نقش عمده‌ای در کنترل حشرات تالاب دارند. ‏
● آبزیان تالاب
تالاب انزلی یک مخزن آب لب شور با عمق کم به شمار می‌رود. وجود محیط آبی زنده‌ای مانند تالاب انزلی در کنار دریای خزر و ارتباط وسیع آن با دریا، محیط مطلوبی را برای تخم‌گذاری انواع ماهیان فراهم ساخته است. وجود ۲۰ گونه ماهی در تالاب انزلی تأیید شده که ۱۱ گونه آن بومی، ۸ گونه مهاجر و یک گونه نیمه مهاجر است. ماهی سفید و سوف که از ماهیان مهاجر هستند، برای تخم‌ریزی و زاد و ولد به تالاب می‌آیند و پس از تخم‌ریزی دوباره به دریا بازمی گردند. کپورماهیان و اردک ماهی از ماهیان بومی تالاب هستند که به طور دائم در تالاب زیست می‌کنند. به نظر می‌رسد تغییرات درجه حرارت دریا و شرایط محیطی تالاب به گونه‌ای است که این زیستگاه را به مساعدترین محل برای تخم‌گذاری ماهیان و پرورش طبیعی بچه ماهی‌ها تبدیل کرده است. از سوی دیگر تالاب انزلی با داشتن آب شیرین و انواع گیاهان و حیوانات آبزی از نظر تغذیه زیستگاه مناسبی برای ماهیان به شمار می‌رود. جریان و آرامش نسبی آب در تالاب امکان آمیزش اسپرم ماهی نر با تخم ماهی ماده را در شرایط مطلوب فراهم می‌سازد و ریشه و ساقه گیاهان آبزی محل چسبندگی خوبی برای لاروها به شمار می‌رود. به همین لحاظ هر ساله گله‌هایی از انواع ماهیان برای تخم‌ریزی و تولید مثل به تالاب روی می‌آورند. این ماهیان منشأ عظیم صیدی هستند که توسط صیادان به انواع مختلف در تالاب انزلی صورت می‌گیرد.
رفت وآمد قایق‌های موتوری، آلوده شدن آب به روغن سنگین و مواد شیمیایی سمی، صید بی‌رویه در زمان تخم‌ریزی، آلودگی‌های ناشی از مصرف سموم گیاهی و کود شیمیایی در مزارع اطراف تالاب
رفت و آمد ماهی‌ها را برای تخم‌ریزی به تالاب کاهش داده است و امکان تولیدمثل به مراتب دشوار و محدود شده است. مهم‌ترین ماهیان تالاب انزلی عبارت‌اند از: اسبله، سوف، اردک ماهی (شوک)، کولمه، ماهی سفید، ماش ماهی، کپور، کپور نقره‌ای، کپور علفخوار (آمور)، سیاه کولی، شاکولی و سیم.‏
چالش‌هایی که تالاب انزلی با آن مواجه است:‏
‏۱) هرسال بیش از ۳۲ میلیون مترمکعب فاضلاب خانگی شهرستان‌های رشت، انزلی، صومعه‌سرا، فومن و ماسال که حوضه آبخیز تالاب انزلی هستند، وارد تالاب می‌شود‎.‎
‏۲) از طریق مزارع کشاورزی در سال حدود دو میلیون لیتر سموم وارد محیط تالاب انزلی می‌شود. تالاب انزلی همچنین محل تخم‌ریزی بسیاری از ماهیان بومی و مهاجر است که ورود این مواد سمی ذخایر موجود در این زیستگاه را به شدت تهدید می‌کند.‏
‏۳) رسوبات حوضه آبخیز تالاب انزلی به طور فزاینده‌ای درحال افزایش است و به علت ضعف عملیات آبخیزداری و تخریب بیش از اندازه حوضه آن سالانه ۵۸۵ ‎هزار تن خاک به صورت رسوب به این تالاب سرازیر می‌شود. هم اکنون یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تن گل و لای ناشی از رسوبات حاصل از ۴۰ سال شست وشوی ۴۰۰۰ کیلومتر مربع خاک حوزه‌های آبریز یازده رودخانه منتهی به تالاب در تالاب انزلی وجود دارد. تا چند دهه قبل عمق تالاب انزلی هشت تا ۱۱ متر بود اما درحال حاضر، ته‌نشین شدن رسوبات عمق آن را به سه متر رسانده است. هم اکنون سرعت انباشته شدن رسوبات در کف تالاب ۱۰ برابر بیشتر از چهاردهه قبل است.‏
‏۴) آلودگی‌های صوتی، انتشار ترکیبات خطرناک سرب، اکسید گوگرد، کربن و نیتروژن ناشی از عبور و مرور وسایل نقلیه از جمله عوامل تخریب اکوسیستم تالاب است.‏
‏۵) متأسفانه بارندگی‌های پی در پی و کاهش اکسیژن در تالاب به واسطه متصاعد شدن گاز اکسیدسولفید ‏SH۲‎‏ درسطح تالاب موجب تلف شدن هزاران ماهی در تالاب شده است و با هربار بارندگی و کم شدن اکسیژن بر مرگ و میر ماهیان افزوده می‌شود.‏
‏۶) آلودگی‌های ناشی از فعالیت‌های صنعتی در کنار رودهای منتهی به تالاب. بخشی از فاضلاب صنعتی کارخانه‌های حوزه و تمامی فاضلاب‌های شهری و روستایی بدون تصفیه به رودخانه تخلیه و باعث آلودگی شدید این رودخانه می‌شود که مرگ و میر وسیع آبزیان رودخانه و تالاب انزلی را در مقاطع بحرانی باعث می‌شود.‏
‏۷) صید و شکار بی‌رویه برای تأمین نیازمندی‌های غذایی و گذران اقتصادی که منجر به کاهش جمعیت گونه‌های وابسته به تالاب می‌شود.‏
‏۸) رشد و توسعه شهرها و شهرک‌های صنعتی بدون مکان‌یابی صحیح، از عوامل تهدید‌کننده تالاب انزلی و از منابع مهم آلودگی آب تالاب است.‏
‏۹) در اینجا لازم است به رشد گیاهی به نام «آزولا» در تالاب انزلی اشاره کرد. آزولا گیاهی است که در مناطق تالابی رشد می‌کند اما این گیاه گونه بومی تالاب انزلی نبوده است. به لحاظ این که این گیاه ازت زیادی تولید می‌کند تا برای تهیه کودهای ازته از گیاه استفاده شود و همچنین به عنوان غذای ماهیان پرورشی علفخوار به نام فیتوفاگ داده می‌شود. در ابتدا کشت و تکثیر این گیاه به طور آزمایشی در دریاچه‌های مصنوعی پرورش ماهی در استان گیلان انجام شد. ولی بذر این گیاه به وسیله پرندگان به تالاب انزلی برده شد و در این تالاب زمینه رشد برای گیاه فراهم بود. این گیاه به صورت گیاهی مهاجم رشد خواهد کرد و اگر با رشد آن مبارزه‌ای فراگیر انجام نشود ظرف چند سال آینده تمامی سطح تالاب را خواهد پوشاند. این گیاه با ضخامتی در حدود ۱۰ سانتی‌متر سطح تالاب را می‌پوشاند و مانع رسیدن نور خورشید به زیر آب می‌شود. در نتیجه فعل و انفعالات شیمیایی توسط فیتوپلانکتون‌ها در عمق آب انجام نمی‌شود و همچنین با مستور شدن سطح تالاب اکسیژن کافی به آبزیان نمی‌رسد.‏
● اقدام‌های مثبت ‏
‏۱) فعالیت‌هایی در سال‌های اخیر از سوی محیط‌زیست در خصوص جلوگیری از ریزش آلودگی کشتارگاه‌ها و انواع صنایع به داخل تالاب انزلی انجام گرفته است. ‏
‏۲) وجود کارخانه کمپوست زباله برای ادامه حیات تالاب انزلی ضروری است. ‏
‏۳) با توجه به ارزش بین‌المللی تالاب هم ‌اکنون یکی از گروه‌های تحقیقاتی کشور ژاپن با نام جایکا (آژانس همکاری‌های بین‌المللی کشور ژاپن) مشغول پژوهش برای احیای این تالاب زیبا است.‏

چهارشنبه 4 اسفند 1389  11:33 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها