متیو کرامر استاد حقوق، فلسفه سیاسی و فلسفه حقوق دانشگاه کمبریج در قالب کتاب "رئالیسم اخلاقی به مثابه دکترینی اخلاقی" که توسط انتشارات ویلی بلک ول منتشر شده واقعگرایی اخلاقی را مورد بررسی قرار داده است.
متیو کرامر استاد فلسفه سیاسی و فلسفه حقوق دانشگاه کمبریج و مدیر برنامه فلسفه سیاسی و فلسفه حقوق در این دانشگاه درباره این کتاب و محورهای مورد بحث در آن به خبرنگار مهر گفت: همانگونه که از عنوان کتاب مشخص است فرضیه من این است که رئالیسم اخلاقی دکترینی اخلاقی است.
وی در ادامه تصریح کرد: نکته دیگری که باید مورد توجه قرار دهم این است که رئالیسم در فلسفه اخلاق با رئالیسم در روابط بینالملل تفاوت دارد.
وی افزود: به رغم اینکه این دو مفهوم دارای اشتراک لفظی هستند ولی به طور اساسی با یکدیگر متفاوت هستند و مسائل و موضوعات متفاوتی را مورد بررسی قرار میدهند.
وی یادآور شد: الزامات اخلاقی و سایر عناصر و عوامل اخلاقی عینی و آبژکتیو هستند. نکته مهم دیگر این است که عینی بودن اخلاق خود موضوعی اخلاقی است که به طور اصولی مبتنی بر ملاحظات اخلاقی است.
کرامر در ادامه اضافه کرد: در واقع چیزی که به طور شایسته بتواند از طریق استدلالی غیر اخلاقی در رد یا پذیرش صحبت کند وجود ندارد.
استاد فلسفه دانشگاه کمبریج تصریح کرد: تلاش برای ابتنای عینی بودن اخلاق بر بنیانهای غیر اخلاقی مخرب و تصوری اشتباه است.
وی یادآور شد: رئالیسم اخلاقی دکترینی است که معتقد است اخلاق در جهات و ساحات گوناگون عینی است. رئالیسم اخلاقی دکترین و نظریهای اخلاقی است.
کرامر در ادامه با اشاره به اینکه در مقابل نظریه رئالیسم اخلاقی، دیدگاهی رقیب وجود دارد گفت: در این کتاب منازعه و مجادله دو دیدگاه فکری مورد بررسی قرار میگیرند. یک دیدگاه و فیلسوفان معتقد به آن، منکر واقعگرایی اخلاقی هستند.
مؤلف "محل تلاقی اخلاق و حقوق" در ادامه یادآور شد: فیلسوفانی که عینی بودن اخلاق را رد میکنند به دنبال این هستند تا استدلالهای خود را بر ملاحظات متافیزیکی، هستی شناسی و معرفت شناسی غیر اخلاقی قرار دهند.
وی در ادامه به بررسی دیدگاههای رئالیستهای اخلاقی پرداخت و گفت: بر خلاف این فیلسوفان، رئالیستهای اخلاقی استدلالهای خود را بر ملاحظات متافیزیکی، هستی شناسی و معرفت شناسی اخلاقی قرار میدهند.
وی یادآور شد: برخی از فیلسوفان در هر دو جناح معتقد هستند که بیشتر مباحث و موضوعاتی که مورد منازعه و چالش آنها قرار دارند ماهیتی اخلاقی ندارند. در واقع بسیاری از آنها درباره اخلاق است و موضوعی درون خود اخلاق نیست.
کرامر در این اثر به محل تلاقی نظریه اخلاقی و فرااخلاق نظر میاندازد و آنرا مورد بررسی قرار میدهد. این کتاب در ده فصل سامان یافته و مشتمل بر مقدمه و نمایه است. استقلال ذهنی، تغییرناپذیری، بی طرفی و آینده عینی بودن اخلاق از جمله موضوعاتی هستند که در این اثر مورد بررسی قرار گرفتهاند.