0

فرهنگ ايثار بعنوان نوعي سرمايه ارتباطي در اجتماع

 
amuzesh2005
amuzesh2005
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1387 
تعداد پست ها : 6524
محل سکونت : آذربایجانشرقی

فرهنگ ايثار بعنوان نوعي سرمايه ارتباطي در اجتماع

چكيده
موضوع مقاله حاضر ايثاربه مثابه گرانبهاترين سرمايه ارتباطي است. ايثار، از خود گذشتگي و نوع دوستي همواره از ديرباز مورد توجه متفكران در حوزه هاي مختلف بوده است. غايت ارتباط مبتني بر ايثار، اقناع و رضايت مردم در جهت رضايت خداوند است و تعالي و ترقي و امنيت يك جامعه از طريق مشاركت ايثارگرايانه و كنش نوع دوستانه درجهت منافع و مصالح همگا ني تضمين مي گردد و براي نيل به اين مقصود لازم است فرهنگ ايثارو شهادت از طريق نهادها و كارگزاران جامعه پذيري با الهام و الگوسازي ازايثارگري ها درطول تاريخ و با رجوع به حافظه جمعي در شخصيت افراد دروني گردد. بنابر اين مقاله حاضر با روش اسنادي و كتابخانه اي در پي تحليل و تفسير نقش واهميت فرهنگ ايثار وشناخت مكانيزم هاي نهادينه سازي، تعميق و تقويت آن در جامعه مي باشد.

مقدمه
وقتي صحبت از مقوله فرهنگ ايثار و شهادت مي شود، در آموزه هاي زرتشت، بودا، اهورامزدا وكنفوسيوس و ... مكرر از ارزش ايثار سخن رفته است و بر مقوله كمك به ديگري، همنوع دوستي وخيرخواهي تاكيد و توجه زيادي گرديده است و احسان وگذشت و نيكي از عناصركليدي آنها به شمار مي رود. درساير اديان نيز يكي از توصيه هاي جدي معطوف به همين ارزش مي باشد. در اديان يهود، مسيحيت و اسلام، گذشت و ايثار از ارزشهاي مهم و اساسي برشمرده شده است و محتواي انجيل، تورات و قرآن شواهدي بر اين داعيه قلمداد مي گردد. ايثار نمود و نماد ديگرخواهي آدميان است و روح همنوع دوستي آنها را به معرض نمايش مي گذارد وگاه تا جايي پيش مي رود كه فردي يا حتي جمع كثيري جان خويش را در راه ديگري و ديگران از دست مي دهند تا كمال و تمام ايثار و از خود گذشتگي را برجاي آورند و از اين ر و است كه چنين افرادي در نگاه ملتها و مردمان هر جامعه اي به سمبل هايي فراموش نشدني تبديل مي گردند. در نتيجه ارزشها و آرمانهاي حاكم بر جامعه بايد توسط نهادهاي اجتماعي آن جامعه نهادينه و دروني شود.
مقصود وغايت ايثار بسط ارتباط و تعامل اجتماعي است ايثارگر، بيگانه و دوست را مد نظر ندارد بلكه در پي نيل به اقناع و رضايت خدا و خلق اوست. ايثاربعنوان سرمايه ارتباطي بايد ابتدا در خانواده رشد و تكوين يابد سپس در اجتماع تقويت و تكميل گردد. بنابراين ايثار در بطن يك رابطه ناب و اصيل انساني شكل مي گيرد كه با شكل گيري و غلبه اين نوع تمايل دامنه و تداوم روابط دگرخواهي ونوع دوستي در وراي اجتماعات طبيعي )خانواده، دوستان و نزديكان(بيشتر مي شود و توسعه اين روابط به ارتباطات بين فردي و زندگي اجتماعي قوام مي بخشد. حيات اجتماعي محصول تعامل كنشگراني است كه زند گي و وجود انساني آنان در بستر زندگي اجتماعي تبلور مي يابد و تمام وجودشان معطوف به ديگران مي گردد. رواج ايثاردر سطح جامعه باعث خروج انسانها از انزوا وخلوت محض مي شود و با افزايش دامنه جذب و و رواج ارزش هاي عام، نوعي وحدت و مدارا به همراه مي آورد كه دردرون آن موجوديت انسانها و گروه هاي متفاوت حفظ مي گردد. رفتارهاي ايثارگرايانه در زمره رفتارهاي دگردوستانه واخلاقي قرار مي گيرند كه در هر جامعه يكپارچگي بين اجزاء مختلف جامعه را فراهم مي نمايند و مهم ترين عامل در پيوند اجتماعي، روابط بين شخصي و و مقوم حيات اجتماعي هستند. در مقاله حاضر با روش اسنادي و كتابخانه اي به تحليل و تفسيرنقش واهميت فرهنگ ايثار وشناخت مكانيزم هاي نهادينه سازي، تعميق و تقويت آن در جامعه پرداخته مي شود.

مباني نظري
ايثار از آن مفاهيمي است كه ابعاد گسترده اي را در بر مي گيرد. اين خصيصه والاي انساني درهمه بخش هاي زندگي انسان حضور و بروز دارد. در ابعاد فر دي و اجتماعي و بخشهاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي، علمي، و... نمونه هاي آن را فراوان مي توان يافت.
ايثار در لغت چنين آمده است: « ايثار، برگزيدن غرض ديگران را برغرض خويش مقدم داشتن، منفعت غير را برمصلحت خود مقدم داشتن، و اين كمال درجه سخاوت است.كرامت كردن، ايثارگري آن است كه ايثار ميكند يا آماده ايثاراست» (دهخدا 1385 ،383) «ايثاربرگزيدن واختياركردن، اكرام نمودن و دراصطلاح اختياركردن غيراست برخود از روي قصد ونيت » ( سجادي 1379،356 )
« دراصطلاح دانش اخلاق، ايثارجلوه اي از سخا مي باشد. مراد از سخا آن است » كه انسان ازآنچه خود بدان نياز دارد، جوانمردانه درگذرد و آن را به ديگري كه بدان نياز دارد ببخشد و اين گذشتن وبخشيدن كه همانا ديگري را برخود برگزيدن است ملكه نفس آدمي مي گردد » (روشه،1370 :92) بروم ايثار و دگر دوستي را عملي مي داند كه فرد از آرامش و آسايش خود مي كاهد تا رفاه و آرامش ديگران را افزايش دهد. ( بروم، 2:2006 )
ايثار زماني مفهوم پيدا مي كند كه انسان ازآنچه كه خود نيازمند آن است گذشت كند و به ديگري ببخشد وازحق خود گذشت نمايد تا ديگران درآسايش باشند و راحتي خود را ناديده مي گيرد.
ايثار به معني عطاكردن و ديگران را برخود ترجيح دادن است و دراصطلاح اين است كه انسان از آنچه خود بدان نياز دارد جوانمردانه بگذرد وآن را به ديگري كه بدان نيازمند است، ببخشد يعني خود را نديدن و به حساب نياوردن ( مطهري 213:1364 ) بطورخلاصه مي توان در يك كلام گفت كه ايثارگران كساني هستند كه بيشترين منفعت وسود دهي را داشته باشند وخود ازكمترين امكانات بهره مند باشند چون جهت رضاي خداوند عمل مي كنند، بنابر اين انتظاري ازكس يا جامعه ندارند . (خميني(ره) 1357 :71)
كنش و رفتار مبتني بر ايثار بيانگرارزشگذاري اصول اخلاقي همچون عدالت، برابري و خيرخواهي براي افراد و گروه هاي ديگراست و از اين رو در مقايسه با ساير انواع كنش ها وافعال انساني، جايگاه برتري به خود اختصاص مي دهد. بنابر اين ايثاربعنوان نوعي رفتار نوع دوستانه داراي دو بعد وابستگي عاطفي عام وتعهد عام است. وابستگي عاطفي عام اشاره به هويت جمعي و انسانيت انسان دارد و اگر اين ميل در نظام شخصيتي فرد رشد كند آن گاه او همه انسانها را از خود مي داند و درقبال همه احساس تعهد و تكليف مي كند و همه افراد در تعريف او از دوستي جاي مي گيرند. تعهد عام نوعي تعهد با گسترش دامنه شمول است كه براساس آن فرد در كار خود نسبت به همه اعضاي اجتماع احساس مسئوليت مي كند(چلبي، 78:1376 )
ايثار و نوع دوستي به مثابه مفهومي اخلاقي از دير باز مورد توجه مصلحان، پيامبران، عالمان دين، فلاسفه و جامعه شناسان بوده است. درمكتب اسلام ايثار داراي دامنه گسترده اي است كه از نفسانيت خويش در پيشگاه خداوند تا جنبه هاي توحيدي وسياسي را در بر مي گيرد دراسلام ايثار نه تنها بستري جهت طي طريق و نيل به درجات عالي براي انسان فراهم مي سازد، بلكه زمينه ساز دفاع ازآرمانه اي متعالي اسلام كه درفرد واجتماع حلول يافته است.
خداوند درقرآن كريم راجع به انسان هاي دنيا طلب كه تمام هم وغم خود را مصروف دنيا مي كنند و به هيچ وجه به عاقبت وآخرت وآثار اخروي ونتايج آن جها ني اعمال خود نظرنمي كنند فرموده:
« واثرالحياة الدنيا فان الجحيم هي المأوي واما من خاف مقام ربه ونهي النفس عن الهوي فان هي المأوي » ( 41- سوره نازعات ،آيات 38 )
«هركس زند گي دنيا را برگزيد دوزخ جايگاه اواست وهركس ازهواي نفس دوري جست بهشت منزلگاه اواست » يكي ازمهمترين عوامل بقا و دوام يك جامعه وجود .« روحيه ازخودگذشتگي است. اسلام ديني است كه درآن جنبش وجهاد و ايثار براي تحقق بخشيدن به قوانين الهي ستوده شده است. به همين خاطر در طول تا ريخ اسلام شاهد حركت هاي اصلا حي و ايثارگرايانه بيشماري بوده ايم. حركت هايي كه يك نمونه بارز آن ايثار جان و مال مهاجرين در صدر اسلام، امام حسين(ع) در جريان واقعه كربلا و ايثار رزمندگان در جريان جنگ تحميلي است.
درفرهنگ اسلامي درتمام زواياي جامعه مسلمانان ايثار و ازخودگذشتگي درمقابل ديگران بقدري فراوان رايج است كه مي توان گفت: ايثار تار و پود اصلي جامعه اسلا مي را تشكيل مي دهد. بنابراين در دين اسلام ايثار عملي خدا محور ودر جهت رضايت و قرب حق تعالي است، بطوريكه خداوند در قرآن مي فرمايد:
« ويتخذماينفق قربات عندالله وصلوات الرسول »( سوره توبه،آيه 99 )
«آنچه را انفاق و ايثارمي كنيد وسيله اي براي تقرب درنزد خدا ودعاي پيامبرقرارمي دهيد ».
نكته قابل ذكر در اين مفهوم داشتن قصد و نيت است كه بايد في سبيل الله باشد و براي خدا صورت گيرد. چون اگر در مقابل انگيزه يا هدف خاصي غير ازخداوند صورت گيرد ايثارنمي باشد، بنابراين قصد ونيت يكي ازمهمترين عناصر ايثار است.
در حوزه فلسفه، فيلسوفان عصر روشنگري (هابز، لاك، روسو، كانت) به اين موضوع توجه كرده اند. هابز در كتاب لوياتان از نوزده قانون طبيعي ياد مي كند كه اهم آنها احترام به حقوق ديگران و تلاش براي پيشبرد منافع ديگران حتي به قيمت .( گذشتن از حقوق خويشن است(هابز 161:1380)
لاك انسان را اساساً موجودي نوع دوست مي دا ند كه از نظر اخلاقي با ديگرافراد برابراست، چون انسان به دليل انسان بودنش از حقوقي برخوردار است كه لزوماً به دليل برتري قدرت، ثروت و يا موقعيت او ني ست(جونز ، 204:1370 ) روسو با طرح انديشه قرار داد اجتماعي به لزوم رابطه اخلاقي ميان انسانها اشاره مي كند مقصود وي از قراداد اجتماعي شركت در اراده عمومي براي رسيدن به خير جمعي و مشترك است (روسو، 129:1379 ) كانت ايثار و نوع دوستي را نقطه مقابل خودخواهي قرار مي دهد و معتقد است اين دو عامل در درون انسان در حال ستيز و نزاع با يكديگرند. اگر انسان خودخواه نباشد، ديگران را دوست دارد و نگران سعادت آنهاست وچنانچه از روي انسان دوستي زمينه خوشبختي ديگران را فراهم كند عمل او از ارزش اخلاقي برخوردار است(كانت 272:1384 )
كانت نيز نگاه اخلاقي به نوع دوستي و ايثاردارد. بطوريكه مي گويد از داشتن نگاه ابزاري به ديگران بپرهيز. وي همچنين برتكليف انسان نسبت به خودش و نسبت به ديگران از جهت خير خواهي و علاقه مندي به ديگران وپذيرش مسئوليت و داشتن عدالت در روابط اجتماعي تأكيد مي كند(كانت، 260:1384 )
دوركيم نيز معتقد بود اخلاق اساس يكپارچگي اجتماعي است و اخلاق ديني و سنتي را اساس همبستگي مكانيكي و اخلاق اجتماعي و مدني را اساس همبستگي ارگانيك مي داند. فرض اساس وي در بحث هاي اخلاقي اين بود كه جوامع گوناگون داراي رفتارهاي اخلاقي متفاوتند و شرايط اجتماعي منش هاي اخلاقي متفاوتي ايجاب مي كند. در گذشته امور اخلاقي ريشه جمعي داشت و هر آنچه روح جمع ي را خدشه دارمي كرد جرم و عملي غير اخلاقي تلقي مي شد اما امروزه معناي جرم تغيير كرده وهرآنچه وجدان فردي را خدشه دار كند وبه حقوق انساني لطمه بزند غير اخلاقي است. وي به اين نتيجه رسيد كه ريشه اخلاق در دين است زيرا دين از يكسو در مؤمنين ترس و احترام را بر مي انگيزاند و ازسوي ديگربه فداكاري و ايثار امر مي كند. وي همچنين مي گويد يك عمل مي تواند دو هدف داشته باشد 1. فردي(من هستم) 2. جمعي (ديگراني غير از من هستند). او معتقد است هر عملي كه در راستاي صيانت آشكار فرد باشدعملي اخلاقي تلقي نمي گردد. اما اگر اعمالي كه در راستاي گسترش و تكامل وجود فرد هستند، تأثيرات سودمندي براي كسان ديگري غيراز خود فرد داشته باشند، اخلاقي محسوب مي شوند.(دوركيم، 69:1360 )
دوركيم دو نوع فردگرايي اخلا قي و خودخواهانه را ازيكديگر تفكيك مي كند. در فردگرايي اخلاقي فرد در پيوند با جامعه و نظم اخلا قي آن شناخت ه م ي شود و اين نوع فرد گرايي به معناي مسئول بودن فرد در قبال افراد ديگر، جامعه و اخلاق مدني است و بر پايه احساس همدردي يا رنج بشري و آرزوي برابري و عدالت استوار است اما فردگرايي خودخواهانه صرفاً مبتني بر تقدم منافع شخصي است(همان : 110 )
هابرماس نيز در نظريه كنش ارتباطي بر تفاهم و گفتگو مبتني بر اجماع و توافق تأكيد مي كند ومعتقد است كنش ارتبا طي مبتني برسرمايه ارتباطي است نه زر، زور وتزوير. يعني كنش افراد بر اساس منافع مادي و ابزاري شخصي نيست بلكه مبتني بر اخلاق است و همين اخلاق وكنش اخلاقي مبتني بر رعايت انصاف، عدالت، آزادي و نفع مشترك وصرف نظر كردن از نفع شخصي براي نفع ومصلحت همگا ني است بطوريكه اين كنش عامل مهار منازعات و استحكام بخش اجتماع است هابرماس، (242:1384 )

پيشينه تحقيق:
« بررسي مفهوم ايثار و شهادت و چگونگي انتقال آن از طريق تلويزيون در بين خانواده هاي شهر تهران » عنوان پژوهش اكرم السادات مير حسيني است. وي به اين نتيجه دست يافت كه برنامه هاي مستند دفاع مقدس بيش از بقيه برنامه ها در گسترش فرهنگ ايثار و شهادت موثر بوده اند(ميرحسيني 1388 )
« بررسي و مقايسه تأ ثيرپذيري جامعه از فرهنگ شهادت با نمود عيني دراقشار اجتماعي: مطالعه موردي مدارس متوسطه استان گيلان» عنوان تحقيق اكبر پور فلاح است وي معتقد است فرهنگ شهادت در بين اقشار مختلف به صورت هاي گوناگون اثر مي گذارد و نتايج تحقيق او حا كي از آن است كه مي زان تأ ثيرپذيري از فرهنگ شهادت در بين والدين دانش آموزان (بويژه والدين بي سواد) بيشتر از فرزندان شان است، همچنين دختران بيش از پسران، دانش آموزان تجربي و انساني بيش از دانش آموزان رياضي، روستائيان بيش از شهرنشينان و همچنين افرادي كه در جبهه حضور داشته اند از فرهنگ شهادت تأثيرپذيرفته اند(پورفلاح 1381 )
« بررسي عوامل و موانع ترويج فرهنگ ايثار و شهادت در جامعه از منظر شهروندان قزويني » عنوان پژوهش محمد فلاح صفوي و ناصر فريبرز محرمخاني است. آنها در پاسخ به اين سوال كه چه عاملي باعث كم رنگ شدن فرهنگ ايثار و شهادت در جامعه مي شود و موانع موجود در اين مسير كدامند؟ به اين نتايج دست يافتند كه از نگاه شهروندان قزويني در طول 17 سال پس از پايان جنگ تحميلي و دفاع مقدس، فرهنگ ايثار و شهادت در جامعه روز به روز به دليل ضعف ايمان واعتقادات مذهبي، شكاف طبقاتي، روحيه دنيا پرستي و فاصله گرفتن از ارزش هاي معنوي، شعف عملكرد مسئولين دولتي، گسترش فرهنگ بيگانه و بيگانگي نسبت به فرهنگ خودي، بيگانگي نسل جديد با فرهنگ ايثارو شهادت، عدم شناخت كافي افراد نسبت به فرهنگ ايثار وشهادت و عدم تربيت درست ديني آنها، كم رنگ تر شده است بنابر اين تقويت دينداري، كاهش مشكلات اقتصا دي، شناساندن صحيح فرهنگ ايثار و شهادت، گنجاندن نمونه هايي از رفتار ايثارگونه در كتابهاي درسي در قالب داستانها، شناسايي نمونه هاي زنده ايثارگري و برجسته نمودن ارزش كمك به ديگران با استفاده از ابزارهاي فرهنگي به تقويت و ترويج فرهنگ ايثار و شهات كمك مي كند(فلاح صفوي و فريبرز محرمخاني 1385 )
«بررسي و شناسايي موانع رشد و توسعه ارزشهاي منبعث از فرهنگ ايثار و شهادت در جامعه و ارائه راه هاي مقابله اصولي با آنها »عنوان پژوهش رضا شريفي است وي به عوامل خانواد گي، گروهي و اجتماعي در گرايش نسل جوان به سوي ارزش هاي منبعث از فرهنگ ايثار و شهادت توجه نموده است و ترويج ارزش هاي منبعث از فرهنگ ايثار و شهادت را مستلزم توسعه عدالت در جامعه، توسعه رفاه و كاهش مشكلات اقتصادي مردم، بهبود رابطه با مسئولين، اعتماد اجتماعي، افزايش كارآمدي دولت اسلامي در اداره امور كشور، پذيرش صادقانه نسل جوان و تأمين فرصت هاي مورد نياز آنها براي رشد در جامعه، پاسخ به شبهات جوانان، افزايش كارآمدي آموزش و پرورش در تربيت نسل جوان مي داند(شريفي 1382 )
»بررسي روش هاي مختلف تر ويج فرهنگ ايثار وشهادت و زنده نگهداشتن ياد وخاطره شهدا و ايثارگران از سوي دستگاه هاي مختلف «عنوان تحقيق نورعلي عباسپور مي باشد وي در نتايج تحقيق خود بيان مي دارد كه ساختار، برنامه، بودجه و نيروي انساني سازمان ها، روش مورد استفاده آنها بر ترويج فرهنگ ايثار وشهات تأثير مي گذارد بطوريكه سازمان هايي كه از ساختار كامل برنامه و بودجه مصوب، تعداد نيروي انساني بيشتري در حوزه ايثار و شهادت برخوردارند فراواني فعاليت آنها در محورهاي ترويج، تجليل و تسهيلات نيز بيشتر است. بنابر اين سازمانه اي متولي ايثارگري بايد با جامع نگري و بسيج امكانات و توانمندي هاي خود بتوانند بطور هدفمند و با اتخاذ روش هاي موثر كارشناسي و تخصصي در جهت ترويج و گسترش فرهنگ ايثار و شهادت عمل نمايند(عباسپور1383)
نقش رسانه ها در گسترش فرهنگ ايثار و شهادت، پژوهش صادق برقياست وي انسان را موجودي هدفدار و آرمانگرا مي داند، هدفداري مقدمه آرمانگرايي است. وقتي در زندگي روزمره خود به دنبال هدف باشد، براي آن تقدس ويژه اي قايل است. در دين و فرهنگ ما حوادث و حماسه كربلا و... از طريق فرهنگ شفاهي و سپس مكتوب به نسلهاي امروزي منتقل داده شد. و مفهوم ايثار و شهادت طلبي از نگاهي در مفهوم ايثار مورد تقدس و ارزش براي افراد جامعه قرار گرفته است. 

در ادامه بطور مفصل به ماهيت و مصاديق، ابعاد، اهميت وجايگاه، نقش و پيامدهاي ايثار درجامعه وكارگزاران آن پرداخته مي شود.

مصاديق ايثار:
بطوركلي چون ايثارامري است كه درتمام زواياي زندگي انسان ودرتمام ابعاد آن امكان بروز وظهوردارد، به همين ترتيب نيز مصاديق آن نيز بي حد وحصراست. ايثار مي تواند حتي در زوايا و نيات افراد هم صورت گيرد، چرا كه قصد كار خير و بخشش و ايثارهم بخشي ازاين عمل به حساب مي آيد.
« ومن الناس من يشتري نفسه ابتغاء مرضات الله والله رئوف بالعباد » (سوره بقره،آيه 207 )
بعضي مردانند كه براي طلب رضايت خداوند تعالي ازنفس خود مي گذرند وازجان خود مايه مي گذارند، پروردگار تعالي به چنين بندگاني مهربان و رئوف است، يعني در راه عقيده ودين بايد بذل مال وجان كرد.
ايثارمي تواند صورت هاي مختلفي داشته باشد، گاه با دادن جان وگاه با دادن مال و زماني هم با هزينه كردن آبرو واعتبار و بعضي مواقع هم تركيبي از اينها مي باشد كه منتهاي درجه ايثاراست.

اهميت وضرورت ايثار
همانطور كه اشاره شد اگرايثار بعنوان والاترين سرمايه ارتباطي در يك جامعه تعميق و تقويت شود و در جامعه بصورت فرهنگ وبخشي ازشخصيت تك تك افراد درآيد آثار و فوايد آن در تمام ابعاد و سطوح جامعه پديدار خواهد شد. بنابراين ايثار وازخود گذشتگي كه دو كلمه مترادف هستند تنها به اين مورد كه بيشتر درجنگ وجهاد ودفاع معنا پيدا مي كند خلاصه نمي شود، بطوركلي دين ما ازآنجا كه يك دين همه جانبه است وتعاليم عاليه آن درتمام ابعاد زند گي مادي ومعنوي انسان بروز دارد تمام ابعاد اقتصادي واجتماعي و سياسي را در بر ميگيرد. ايثار موجب مشاركت داوطلبانه افراد يك جامعه در بر چيدن آثار و پيامدهاي فقر، توسعه نيافتگي، نابرابري هاي اجتماعي، فساد و تبعيض، ظلم و تيره روزي، تضاد و دشمني، عقده و كينه وغيره مي شود زيرا جوهر ايثار مبتني بر محبت و گذشت خالصانه از مصلحت و منفعت شخصي جهت جلب رضاي خدا و خلق خداست.

نقش ايثار و شهادت در اصلاح جامعه
ايثار بعنوان يك فضيلت صرفاً دار اي ارزش هاي قائم به ذات نيست بلكه در ارتباط با جامعه و تكاپو براي تحقق اهداف و آرمان هاي آن معناو مفهوم پيدا مي كند و اين خصيصه در مسير ترقي و تعالي جامعه از طريق اصلاح و تعديل ناسازگاري ها و بي نظمي هاي اجتما عي نقش تعيين كننده اي دارد بطوريكه در دين اسلام به رابطه ايثار و اصلاح اشاره شده است:
«دراصطلاح قرآني اصلاحات اجتماعي به كوشش براي تحقق آموزه ها ودستورهاي اجتماعي اسلام اطلاق مي شود و مصلح به كسي گفته مي شود كه در راه تحقق شريعت الهي بكوشد از اين رو پيامبران درقرآن مصلح ناميده شده اند»( رشاد 1387: 450) بطوريكه افراد مصلح و منجي در طول تاريخ با شهادت و نثارجان خود به تحقق اهداف ارزشمند اجتماعي در راه خدا اهتمام ورزيده اند.

بنابراين جهاد، ايثار وشهادت به عنوان يكي ازآموزه ها و دستورات ديني ازجمله مفاهيمي هستند كه بيشتردر رابطه با اصلاح جامعه مصداق پيدا مي كنند.
اين اصلاح داراي اقسام مختلفي است كه عبارتنداز:
1.اصلاح خانواده
خانواده به عنوان هسته مركزي تشكيل جوامع انساني داراي نقش وآثار و پيامدهاي فراوان درسطح فر دي واجتماعي است. به همين علت قبل ازجامعه بايد خانواده اصلاح شود، زيرا خانواده يك نهاد اجتماعي و درارتباط مستقيم و تأثيرگذار با جامعه است ازعوامل اصلاح درخانواده گذشت و ايثار اعضاء در برابر يكديگراست.
اگر اعضاي خانواده حاضر نباشند، بنا بر مصلحت هاي خود نسبت به هم گذشت وايثارنمايند منجر به اختلاف واغتشاش درمنزل خواهد شد و ليكن با ايثار وگذشت ازحقوق حقه خود مي توانند محيطي آرام و لذت بخش براي همديگرايجاد كنند.

2.اصلاح اجتماعي
غرض از«اصلاح اجتماعي تنظيم روابط اجتماعي است به گونه اي كه جامعه درمسيركمال مطلوب وهدف نهايي حركت كند، بنابراين اقامه عدل وقسط در مفهوم گسترده اش با انجام اصلاحات يكي خواهد بود( 330 امين 1370). بنابر اين اصلاح اجتماعي اگر مبتني بر ايثار باشد همگان ازنتايج حاصل از آن برخوردار خواهند شد و اما اگر اصلاح اجتماعي مبتني بر نفع فردي و يا گروهي باشد همگان بطور يكسان از نتايج اصلاحات اجتماعي بهره مند نگرديده و در نتيجه بي عدالتي و نابرابري اجتماعي در ابعاد اجتماعي، حقوقي، اقتصادي، سياسي، فرهنگي و... بوجود خواهد آمد.

نقش ايثار و شهادت در تكامل جامعه
امام علي (ع): يا نوف ! ... {المومنين و المومنات} في اموالهم يتواسون وفي الله يتباذلون يانوف! درهم ودرهم وتوب وتوب والافلا (مجلسي،ج 68- 1340 : 191)
امام علي (ع) : اي نوف !.. مومنين دراموال خود مواسات مي كنند وآن را در راه خدا به يكديگرمي بخشند.اي نوف !درهمي و درهمي و جامه اي وجامه اي وگرنه، نه.
يعني ازآنچه داري درهمي ازآن تو و ازآن برادرديني ات وجامه اي ازتووجامه اي از برادرديني ات. اين است مومن راستين، بهترين افراد دراجتماع كسي است كه به ايثار مايلتر و به برگزيدن ديگران برخود حريص ترهستند و ديگران را برخويشتن مقدم مي دارند.

فرهنگ ايثار و شهادت
فرهنگ ايثار وشهادت هم مقوله اي است كه جامعه با دارا بودن آن مي تواند اصل الهي خود را روي زمين ثابت نگه دارد وجامعه را به مفاهيم آسماني مربوط سازد، چرا كه در اين فرهنگ كه رسيدن به مقصد آسماني است، شرايط بر اي رشد وشكوفايي انسان مهياء مي گردد.
اگرافراد يك جامعه به دنبال زند گي جاويدان هستند بايد به شهادت به عنوان يك ارزش وهدف غايي بنگرند كه آنها را به سرمنزل مقصود مي رساند. شهادت سرخ، روح انسان براي رسيدن به كمال روحاني و فيوضات رحماني است.
فرهنگي كه پايه هاي محكمي داشته باشد اين قدرت را دارد كه خود را درمقابل عوامل ضد فرهنگي وآفاتي كه يك فرهنگ ازآن لطمه مي بيند مصون نگه دارد ودستاوردهايي شامل شهادت فردي واجتماعي را به ارمغان آورد.
فرهنگ ايثار وشهادت نيز كه يك فرهنگ سالم و پوياست تا زماني كه صبغه الهي دارد، همچون ام ي بديهي ولازم وضروري براي جامعه است واستمرار و حيات دارد.
« واما ينفع الناس فيكمث في الارض »( سوره رعد،آيه 16 )
« وآنچه براي مردم مفيداست درزمين مي ماند »
ماهيت فرهنگ ايثار وشهادت به علت اينكه منبعث از دين اسلام وسيره معصومين است چون حق است زوال ناپذير نيز مي باشد. دين ريشه درفطرت دارد وفرهنگ نيز ريشه در دين اسلام دارد، پس آنچه ريشه درمباني محكم واستواري چون دين وفطرت خدادادي دارد پايدار مي ماند. اين مسأله برصحت ودرستي آن نيزگواهي مي دهد.
نقش فرهنگ ايثاروشهادت در قدرت امنيت ملي
فرهنگ ايثاروشهادت اين توانايي را داردكه همانند دژ تسخيرناپذيري درمقابل دشمنان وانواع فرهنگ هاي بيگانه كه دار اي پيامدهاي منفي مي باشند ايستادگي كند وتجربه نيزنشان داده كه همه ترس دشمنان و بدخواهان اسلام ناشي ازهمين بعد فرهنگ اسلامي يعني ايثار وشهادت است.
همچنين فرهنگ ايثار وشهادت مسيري نورا ني بر اي رسيدن به كمال مطلوب انساني كه عبارت است از بندگي خالص خدا كه دراثرمعرفت وشناخت او نصيب انسان مي شود.
بدون شك عزم و اراده مردان و زنان وانسان هاي ازجان گذشته وشهادت طلب دردفاع ازتماميت ارضي وتأ مين آزادي هاي اساسي ومقابله با تهديدهاي دشمنان مهم ترين و مؤثرترين مؤلفه هاي قدرت وامنيت كشوراست. بدون شك ايثارگري يكي ازمؤثرترين راه ها درتامين امنيت داخلي بوده و بايد درتدوين طرح مذكورافراد شهادت طلب مشاركت يابند. (كاتوزيان، 1381،8 )
بنابراين ايثار بعنوان والاترين سرمايه ارتباطي مستلزم آن است كه در شخصيت عجين و دروني شود تا در اجتماع نهادينه گرد د. بنابراين بايد ايثار، همگرايي و نوع دوستي از طريق نهاد ها و كارگزاران اجتماعي همچون خانواده، همسالان، مدرسه، رسانه هاي جمعي، محيط كار بطور عام و نهاد دين بطورخاص در شخصيت افراد دروني شود. البته اين مسأله در جوامع مادي گرا و معنويت گرا متفاوت است. يعني در جوامع ما دي گرا بيشترارزشهاي مادي گرايانه و محاسبه عقلاني سود و زيان شخصي در اولويت است از اين رو گذشت مبتني برچشمداشت و بصورت داد وستد مادي ودنيوي است. درجوامع ما دي گرا اگر فرد كاري براي ديگران انجام دهد، براي اين است كه به آنان نيازداشته وتوقع جبران و تأمين خواسته هاي خويش را دارد. اما درجوامع خدا محوروالهي، ارزش هاي معنويت گرايانه ونو ع دوستانه بيشتر در رأس امور مي باشد و فرد در چنين جامعه اي با خداي خود معامله مي كند و چشمداشتي ازديگران ندار د. اگركاري مي كند، اگرگذشتي انجام مي دهد، خالص براي اطاعت ازامرخدا است، يعني فرد به دنبال نفع شخصي نبوده بلكه منافع و مصالح همگاني را آن هم در راه انسانيت و في سبيل الله در نظر مي گيرد.
بنابراين تعميق و تقويت فرهنگ ايثاروشهادت در جامعه مستلزم آن است كه نقاط عطف تاريخ ايثار و شهادت به درستي شناسايي وشناسانده شود ووجدان جمعي را نسبت به جان فشاني ها و ايثارگري هاي افراد بيدار نمود ودرحافظه جمعي، فرهنگ و ارزش هاي دفاع مقدس و ايثارگري شهيدان و رزمندگان سلحشور ايران اسلامي بعد از پيروزي انقلاب را كه تاكنون حاوي بهترين درسهاي فداكاري و شجاعت و دلاورمردي در راه دفاع از سرحدات كشور و آرمانهاي انقلابي و اسلامي است ياد آوري نمود و اين و ظيفه خطيرخانواده، مدرسه، دانشگاه، رسانه هاي جمعي و نهادها وسازمانها بعنوان محيط كاراست كه فرهنگ ايثار و شهادت نسل هاي قبلي(نسل انقلاب و جنگ تحميلي) را به نسل هاي بعدي منتقل نمايند. يعني بايد فرهنگ سازي ايثار و شهادت همچون بسياري از مهارت هاي زندگي ديگر از خانواده بعنوان سلول اجتماع شروع شود و نهادهاي ديگر آن را در جامعه تكميل و تقويت نمايند. زيرا زنان در اداره امورخانواده و جامعه نقش بسيار تعيين كننده اي دارند و مي توانند براي تسريع روند تغيير و اصلاح امور و تحقق هدف هاي جامعه مسئوليت بسيار جدي ومهمي را برعهده بگيرند و فرزندان را با هنجارهاي رفتاري و نگرشي ايثارگرايانه رزمندگان در راه عزت، شرف و استقلال ميهن آشنا سازند. ووالدين با گذشت و ايثارنسبت به يكديگر در مسائل خانواده وكار اين جوهرو سرمايه ارتباطي را درفرزندان دروني وغني سازند. سپس مربيان در مدارس با ياد آوري نمونه هاي ايثارو فداكاري در تا ريخ و آموزش گذشت وايثار به دانش آموزان آنها را براي آينده آماده سازند ودر دانشگاه نيزاساتيد و مسئولان فرهنگي دانشگاه بايد با برگزاري كارگاه ها، نمايشگاه، ومراسم تج ليل از آثارو جلوه هاي ايثارو ايثارگران در جهت ترويج فرهنگ ايثارعمل نمايند و در كنار برنامه درسي رسمي، ايثاررا بعنوان سرمايه اي والا ومهارت زندگي و ارتباط دراجتماع آموزش دهند مساجد و حسينيه ها نيز مي تواند در گردهمايي مردم در هنگام مراسم مذهبي وملي در راه فرهنگسازي ايثارنقش تعيين كننده اي داشته باشند. و سپس رسانه هاي جمعي نيز در كنار خانواده و مدرسه ودانشگاه اين ويژگي را از طريق نمايش فيلم، برنامه هاي مستند و تاريخ شفاهي(نقل ايثار وفداكاري رزمندگان توسط خودشان و ياافرادي كه درآن شرايط شاهد مستقيم يا غيرمستقيم ايثار بوده اند) و برنامه هاي كودكان درجهت گسترش فرهنگ ايثار عمل نمايد وسرانجام درمحيط كار، مديران ومسئولان سازمانها بايد با گراميداشت خاطره هاي ايثار، فداكاري و شهادت در جهت ارتقاء سطح آگاهي و مسئوليت پذيري اقشار جامعه در ترويج فرهنگ ايثارو اداي دين به رزمندگان و ايثارگران تلاش نمايند.
بطورخلاصه مي توان گفت فرهنگ سازي و ترويج فرهنگ و روحيه ايثار و ارزش هاي دفاع مقدس بعنوان يك الگوي عيني و آشنايي مردم و بخصوص جوانان و نوجوانان با ايثارگري ها ورشادت هاي شهيدان و رزمندگان در اين دوران پرافتخار بايد به عنوان يك اصل مهم مد نظر آحاد مردم و مسوولان و بويژه مسئولان فرهنگي قرار گيرد .

نتيجه
فرهنگ آينه تمام نماي جامعه و بازتابي از اعتقادات وآداب و رسوم و سنت و شعائر جامعه است ويژگي هاي آن اينكه هويت دهنده ، مصونيت آور ، درون جوش وداراي ضمانت اجرائي است. فرهنگ ايثار وشهادت مانند هاله اي مقدس است كه اگر جامعه اي را در برگيرد امنيت و آرامش اولين ارمغان آن خواهد بود.
معاني و مصاديق شهيد و شهادت در اسلام به معناي گواه و گواهان است، يعني شاهدان گفتار وكردار و پندارانسان. شهادت اوج پرواز يك انسان با ايمان و آرزوي ديرين جامعه مومنين و كمال بلوغ زندگي يك انسان پاك و نيل به والاترين درجات قرب الهي است. شهيد در انتخاب مسيرشهادت منطق وطرزتفكر ويژه اي دارد كه شناخت اين طرزتفكر و پايه هاي ايدئولوژيكي و انديشه شهيد به هم جهت وهم هدف شدن با او كمك مي كند. و ايثارعبارت است ازاعتقادات ديني و علائق ملي و ميهني؛ همچنين آثارجاودانه ايثار محفوظ درحساب خدا ، و بخشش به لطف خدا، و توشه آخرت است. اگرافراد يك جامعه حاضر باشند نسبت به هم گذشت و ايثار نمايند، منجر به اصلاح در تمام زمينه ها خواهد شد.
ايثار و ازخودگذشتگي به عنوان يك عامل موثر درانسجام جامعه تمام ابعاد يك جامعه ر ا دربر مي گيرد وخاصيتي است كه مي تواند درتمام تار و پود يك جامعه تنيده شود. بيان اين كه فرد ايثارگر با جهت گيري الهي، با خود و محيط و اطرافيان خود اعم از خانواده، مدرسه، وجامعه درعرصه هاي مختلف سياسي، اجتماعي فرهنگي، اخلاقي، اقتصا دي، تا ريخي و....خود را مسئول مي داند و همچنين درارتباط با خالق خود نيز احساس مسئوليت ميكند.
در نتيجه هدف نهايي از آفرينش انسان همانا تكامل افراد و جامعه است. ايثار وشهادت حركتي مقتضي كمال است. وجود فرهنگ ايثار و شهادت منشاء احساس امنيت وآرامش داخلي وخارجي در تمام ابعاد سياسي، اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي، در جامعه است وخود زمينه ي رشد وتعالي و شكوفائي جامعه و افراد آن را فراهم مي كند. بنابراين تعميق و تقويت فرهنگ ايثار و شهادت در جامعه مستلزم شناسايي وبازخواني نقاط عطف تاريخ ايثار و شهادت و آگاه سا زي وجدان جمعي نسبت به جانفشاني ها و ايثارگري هاي افراد در طول تاريخ اسلام و به ويژه جريان جنگ تحميلي و درونيسازي و نهادينه سازي آن از طريق نهادها و كارگزارن جامعه پذيري مي باشد.

منابع و ماخذ
امين سيدمهدي ( 1370 ) معارف قرآن درالميزان،ناشرمركزچاپ ونشرسازمان تبليغات اسلامي، چاپ وصحافي علامه طباطبائي، نوبت چاپ اول.
پور فلاح، اكبر( 1381 ) بررسي و مقايسه تأثير پذيري جامعه از فرهنگ شهادت با نمود عيني در اقشار اجتماعي: مطالعه موردي مدارس متوسطه استان گيلان، اداره كل بنياد شهيد انقلاب اسلامي استان گيلان.
جونز، وت( 1370 )خداوندان انديشه سياسي(جلد دو م)ترجمه علي رامين، تهران: انتشارات اميركبير.
چلبي ، مسعود( 1376 )، تعهد كار، نامه پژوهش، سال دوم، شمار ه 5 فصلنامه تحقيقات فرهنگي، ويژه فرهنگ و اخلاق كار.
خميني (ره) روح الله( 1375 ) ايثار و شهادت در مكتب امام خميني (ره)، موسسه تنظيم و نشر آثارامام خميني (ره)
دوركيم، اميل( 1369 )درباره تقسيم كاراجتماعي، ترجمه باقر پرهام، پايل نقش جهان.
دهخدا علي اكبر، زير نظر سيد جعفر شهيدي( 1385 )فرهنگ متوسط دهخدا، چاپ اول نشر چاپ دانشگاه تهران.
رشاد، علي اكبر ، ( 1387 )دانشنامه امام علي (ع)، نشرسازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ وانديشه اسلامي
روسو، ژان ژاك( 1379 )قرار داد اجتماعي، ترجمه مرتضي كلانتريان، تهران انتشارات آگاه.
روشه، گي ( 1370 )كنش اجتماعي، ترجمه، هما زنجاني نژاد، دانشگاه مشهد،
سجادي، سيد جعفر( 1379 )فرهنگ معارف اسلامي ،جلداول،انتشارات كومش .
شريفي، رضا( 1382 ) بررسي و شناسايي موانع رشد و توسعه ارزشهاي منبعث از فرهنگ ايثار و شهادت در جامعه و ارائه راههاي مقابله اصولي با آنها، معاونت پژوهش و تبليغات بنياد شهيد انقلاب اسلامي، اداره كل مطالعات وتحقيقات.
شيرازي ، آيت اله مكارم( 1378 ) قرآن كريم، ترجمه مركز و نشر آثار آيت اله مكارم شيرازي، چاپخانه اسوه قم
ضيائي،سيدعبدالحميد ( 1384 ) مباني نظري، بنيادشهيد وامورايثارگران، دفترمطالعات بنياد شهيد و امور ايثارگران
عباسپور، نورعلي( 1383 ) بررسي روش هاي مختلف تر ويج فرهنگ ايثار وشهادت و زنده نگهداشتن ياد وخاطره شهدا و ايثارگران از سوي دستگاه هاي مختلف، بنياد شهيد و امورايثارگران، معاونت پژوهش و ارتباطات، اداره كل مطالعات و تحقيقات.
فلاح صفوي محمد، فريبرز محرمخاني ناصر( 1385 ) بررسي عوامل و موانع ترويج فرهنگ ايثار و شهادت در جامعه از منظر شهروندان قزويني، سازمان بنياد شهيد و امور ايثارگران استان قزوين، معاونت پژوهش و ارتباطات فرهنگي.
كاتوزيان،ناصر ( 1381 ) اهميت ذاتي قانون و فنون قانون گذاري ، معماي حاكميت قانون درايران، اسماعيل خليلي (تدوين)،تهران،طرح نو.
كانت، ايمانوئل( 1384 )درس هاي فلسفه اخلاق، ترجمه صانعي دره بيدي، تهران: انتشارات نقش و نگار.

مجلسي محمد باقر،بحارالانوار، نشرموسسه الوفاء، 1403مطهري ،مرتضي( 1366 ) حماسه حسيني ، تهران انتشارات صدرا.
مير حسيني، اكرم السادات( 1388 ) بررسي مفهوم ايثار و شهادت و چگونگي انتقال آن از طريق تلويزيون در بين خانواده هاي شهر تهران، پايان نامه كارشناسي ارشد علوم اجتماعي گرايش ارتباطات، دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم وتحقيقات.
هابرماس، يورگن( 1384 )كنش ارتباطي، ترجمه كمال پولادي، تهران: انتشارات موسسه ايران.
هابز، توماس( 1380 )لوياتان، ترجمه جسين بشيريه، تهران نشر مركز.
هاديان سياسي، ( 1380 )/ ماهنامه هدايت نشريه تحليلي، سال اول شماره 5

عزيز عسگري نيز در مقاله اي تحت عنوان الگو سازي و الگو پذيري از منظر فرهنگ ايثار و شهادت به بررسي و الگوپذيري در مكتب اهل بيت عصمت و طهارت و پيروي از پيامبر و عترتش به عنوان اسوه هاي حسنه براي ارزشي شدن جامعه و الگوسازي و الگو پذيري فرهنگ شهادت و ايثار در ميان جامعه توجه نموده است (www.farhangeisar.com،www.navideshahed.com
(
www.sajed.ir)
www.navideshahed.com
www.farhangeisar.com

سه شنبه 26 بهمن 1389  12:49 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها