نمیدانم چرا ما هرگز ار تجربههایمان درس نمیگیریم، 10 سال است قبل ازجشنواره با سادهترین حرفها و وعدهها فریب میخوریم و بازهم فکر میکنیم امسال جشنواره متفاوتی در پیش است و تجربه دیگری برایمان تکرار میشود و در پایان به این میرسیم که تعجبی ندارد اگر در روزهای شلوغ جشنواره بینالمللی کشورمان پشت درهای بسته سالنها میمانیم و با ادبیاتی دور از فرهنگ تئاتر با ما صحبت میشود و بازهم شاهد برخوردهای ناعادلانهای با خودمان و همه کسانی هستیم که اتفاقا بر گردن تئاتر این کشور بیش از همه حق دارند.
دوسال بود که خبرنگاران و منتقدان تئاتر از اضطراب و دغدغههای حاشیهای برای دیدن آثار جشنوارهای - که یک سال تمام درگیرحاشیههای خبریش بودند- دور میماندند وحداقل نمیخواستند برای ورودبه مجموعهای که روزانه به آن سر میزنند،سین وجین پس بدهند. اما امسال سال تازهای بود و دوباره رسیدیم به همان مثل قدیمی«روز از نو و روزی از نو»
قبل از آغاز جشنواره بیست و نهم در دو کنفرانس خبری، دبیر جشنواره، خبرهای قابل توجهی داد، ما نوشتیم اما باور نکردیم، سعی کردیم باور کنیم که اجرای ویژه خبرنگاران و اهالی رسانه، اجراهای شاخص و قابل دفاع گروههای خارجی، اهمیت به گروههای شهرستانی و برخورد عادلانه با همه شرکت کنندگان، کیفیتگرایی ،استقلال عمل و... در پیش است.
دو روز از بیست ونهمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجرگذشت و در همین دو روز فهمیدیم که بازهم درس عبرت نگرفتیم که تیتر زدیم:«جشنواره متفاوت »،«جشنواره کیفیتگرا» و...
از همان روز اول که کارتهای بیعکس و نشانی به اسم کارت خبرنگار و منتقد به ما دادند و گفتند برای سالنهای بزرگ معتبر است و برای سالنهای کوچک تئاتر شهر به شما بلیت میدهیم - هرچند با توجه به اینکه سالنهای بزرگ همیشه صندلی خالی دارند و مشکل ما سالنهای کوچک است - نفهمیدیم فلسفه داشتن این کارت چیست؟ بازهم پذیرفتیم. یک روز قبل از جشنواره برای تهیه بلیت به روابط عمومی مرکز هنرهای نمایشی که اتفاقا روابط عمومی جشنواره امسال هم است، مراجعه کردیم، فارغ از اینکه در همان ساعت اولیه صبح - به گفته خود دوستان روابط عمومی - بلیتهای خبرنگاران تمام شده است از یکدیگر سراغ بلیت گرفتیم، همه دلخور شدیم و سراغ سهمیهای را گرفتیم که نبود.
از خودمان میگذریم به گروههای شهرستانی میرسیم، همه شاکی هستند با گفتن جملههایی مانند: «به ما بلیت کارهای خوب را نمیدهند، به ما میگویند سهمیه بلیت شما متعلق به روزهای اجرایتان است؟! ،ما فقط در روزهای جشنواره امکان تئاتر دیدن داریم، فکر میکنند ما از پشت کوه آمدهایم و بلیت تالارهای پرت و اجراهای بیتماشاگر را میدهند؟ و...» از ما میخواهند حق همیشه ضایع شدهشان را از مدیران جشنواره بگیریم. غافل از اینکه پس از 10 سال ما هنوز حق خودمان را هم نگرفتهایم.
به عکاسان گروههای تئاتر میرسیم آنها هم دل خونی دارند،«به ما اجازه عکاسی از کار گروه خودمان را هم نمیدهند!؟» به یاد داستان «هداگابلر» و اتفاقات قبل از جشنواره میافتیم و میخواهیم به مسوولان حق بدهیم که میبینیم فلان عکاس سینما یا فلان عکاس که تنها در روزهای جشنواره سر و کلهاش پیدا میشود با کارت و مجوز ویژه روابط عمومی به راحتی وارد سالن تئاتر میشود و از نمایشهایی عکاسی میکند که عکاسان خودش حق گرفتن یک عکس از آن را ندارند! هرچند شگفتانگیز است اما میپذیریم.