اگر تلویزیون و سینما می تواند افکار مردم را تغییر دهد و غرب از آن بهره می برد تا خرافات و افکار پلید خود را به عنوان حقیقت در بین مردم جهان رواج دهد، ما چگونه باید در مقابل آنها بایستیم؟ به نظر می رسد یکی از بهترین راه های مقابله با آن ها، ساخت فیلم هایی جذاب است که در آن ها واقعیت ها به نمایش درآیند آیندة جهان و این که جهان به چه سمت و سویی در حرکت است و آیا ظلم و ستم در جهان پایان می یابد و عدالت در جهان گسترده می شود، یا چنین اتفاقی هرگز رخ نخواهد داد، از پرسش هایی است که همة مردم از قدیم به آن فکر کرده اند و می کنند. قرآن کریم ما را به ظهور یک منجی و نجات دهنده بشارت داده است: یکی از فرزندان پیامبر صلی الله علیه و آله ظهور خواهد کرد و جهان را از ظلم و بیداد پاک می نماید و حکومت عدل اسلامی در جهان فراگیر می شود. مفهوم انتظار که در فرهنگ شیعه جایگاه ویژه ای برای خود باز کرده، باعث شده است همة جریان ها و اتفاقات مهم سیاسی و اجتماعی شیعیان، رنگ و بوی «انتظار» داشته باشد و انتظار در این فرهنگ، مفهومی است که باعث می شود انسان، ظلم و ستم را نپذیرد و در مقابل آن بایستد. سینما غولی است با ظاهری آراسته و دارای جاذبه های متنوع و متعدد. این غول که گاه پنجه های خود را در دستکشی ظریف و زیبا مخفی می دارد، می تواند بر ذهن و روح آدمیان چنگ بیاندازد، ذهن ما را از اطلاعات پر کند و یا اطلاعاتی را از آن بیرون بکشد. سینما در قلب ها و روح ها نیز می تواند تأثیر بگذارد. همة توانایی سینما در قدرت تصویر نهفته است. تصویر یعنی آن چه دیده می شود. در سینما می توان واقعیت ها را نشان داد و دیگران را با آن ها آشنا ساخت و هم می توان هر واقعیتی را به صورت وارونه منعکس کرد. از زمانی که فیلم و سینما اختراع شد، قدرت های بزرگ جهان به این فکر افتادند که می توانند از این تکنولوژی برای منافع خود استفاده کنند. آنان با سرمایه گذاری کلان و گسترده کوشیده اند، خود را صاحب برترین قدرت سینمایی سازند تا بتوانند آن چه می خواهند به جهان دیکته کنند و اهداف خود را در جهان پیش برند. یکی از اهداف اصلی جهان غرب، بخصوص آمریکا این است که خود را آقای جهان معرفی می کنند تا بر جهان حاکم شوند. آنان این هدف را با تبلیغ این که آنان نجات دهندة جهان هستند دنبال می کنند. ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه یکی از خطراتی است که آنان در پیش روی خود می بیننند. فردی که با خود، ظلم و ستم را نابود می سازد. آنان به شکلی خود را با این اتفاق بزرگ روبه-رو می بینند و از این رو به مقابله با آن برخاسته اند. یکی از برنامه های آنان برای مقابله با اسلام و ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه، این است که با سینما، چهرة آن امام را مخدوش کنند. آنان در بسیاری از فیلم های خود سعی می کنند به مردم القا کنند که یک فاجعة عظیم، جهان بشری را تهدید می کند و اتفاق و جنگ بزرگی به زودی رخ خواهد داد و خیر و شر در مقابل یک دیگر می ایستند و چون مردم جهان قدرت مقابله با شرّ را ندارند، به آمریکایی ها پناه می آورند و آمریکایی ها بخصوص یهودیان با شجاعت، خود را به خطر می اندازند تا فرشتة نجات جهان بشری شوند. این تلاش در فیلم هایی نظیر «نوسترا داموس»، «آرماگدون» و «روز استقلال» دنبال می شود. در فیلم نوسترا داموس که براساس پیشگویی فردی به نام «میشل نوسترا داموس» در رابطه با ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه ساخته شده، سعی کرده اند آن امام را فردی عرب، با چهره ای خشن نشان دهند که با فشار یک کلید، موشک های اتمی را به سوی اروپا و آمریکا می فرستد. هدف از ساخت این نوع فیلم ها، این است که ملت های آمریکا و اروپا، علیه ایران و مسلمانان بسیج شوند تا به خیال آنان، انقلاب جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه تحقق نیابد و ابرقدرتی آنان پابرجا بماند. اهداف شومی که جهان غرب، بخصوص صهیونیست ها با مهارت و جدّیت دنبال می کنند، مارا به این فکر وا می دارد که چه وظیفه ای در قبال امام زمان عجل الله تعالی فرجه و تبلیغات وسیع دشمنان ایشان داریم و آیا به وظایف خود عمل نموده ایم؟ اگر تلویزیون و سینما می تواند افکار مردم را تغییر دهد و غرب از آن بهره می برد تا خرافات و افکار پلید خود را به عنوان حقیقت در بین مردم جهان رواج دهد، ما چگونه باید در مقابل آنها بایستیم؟ به نظر می رسد یکی از بهترین راه های مقابله با آنها، ساخت فیلم هایی جذاب است که در آنها واقعیت ها به نمایش درآیند. با نمایش واقعیت ها به صورت هنرمندانه، همة تلاش های غرب علیه موضوع مهدویت، مانند قالب یخی در آفتاب گرم و سوزان آب می شود. امام زمان عجل الله تعالی فرجه یک حقیقت زنده است، یک حقیقت نجات بخش. اگر مردم او را به خوبی بشناسند، به او عشق می ورزند و از جان و دل او را می پذیرند.