پاسخ به:اسامی شهدای دفاع مقدس ( ع )
شهيد علي رضا عامري

|
تاريخ تولد :1344
|
نام پدر :حبيب الله
|
تاریخ شهادت : 9/5/1362
|
محل تولد :خراسان /كاشمر /هفت خانه
|
طول مدت حیات :18
|
محل شهادت :مهران
|
مزار شهید :گلزار شهيد مدرس كاشمر |
عليرضا عامري در سال 1344 در روستاي هفتخانه کاشمر ديده به جهان گشود. او ششمين فرزند خانوادهاش بود که در خانوادهاي مذهبي باليد و رشد کرد. اهالي روستا خانوادهي عامري را به عنوان افرادي متديّن، مذهبي و مداح اهل بيت (ع) ميشناسند. حبيبالله و همسرش به نام «علي» علاقهي وافري داشتند، به اين سبب نام بيشتر پسران آنها همراه نام علي است.
عليرضا از همان کودکي با مفاهيم و معارف اسلامي آشنا شد و در حضور پدر و مادر دلسوز و متديّن خود به فراگيري اصول دين اسلام پرداخت. در 6 سالگي وارد مدرسه شد و دوران دبستان را در روستاي هفتخانه سپري نمود. سپس براي ادامهي تحصيل به خليلآباد رفت و مدت سه سال اتاقي را در منزل يکي از دوستان خانوادگي اجاره نمود. عليرضا، روزهاي پاياني هفته به هفتخانه برميگشت و به کمک پدر و مادر ميشتافت. ايام تحصيلش در مقطع راهنمايي مصادف با قيام مردمي عليه رژيم طاغوت بود. وي در 13 سالگي، فعاليت سياسي خود را با توزيع اعلاميه و ديوار نوشتههايي عليه شاه آغاز کرد.
مدتي بعد براي ادامهي تحصيل در مقطع دبيرستان به شهرستان کاشمر عزيمت نمود. در اين زمان ،دامنهي فعاليتهاي سياسي – مذهبي خود را گسترش داد و به عضويت انجمن اسلامي دانشآموزان کاشمر درآمد. در آن دوران با شهيدان: سبيليان، هادوي، توانگر، صادقيان، حيدري و ... آشنا شد. فعاليتهاي منافقستيزانهي عليرضا و دوستانش در کاشمر و توابع آن بسيار گسترده بود تا آنجا که تحقيقات و پيگيري آنها منجر به کشف توطئههاي مجاهدين خلق در اين شهرستان شد. يکي از دوستانش – عليرضا عباسي – ميگويد: « صبح که بيدار ميشديم، ميرفتيم دنبال نوشتن شعار روي در و ديوار. » در طول فعاليتهاي فرهنگي و مبارزات منافقستيزانهاش، وي يکي از شاگردان ممتاز دبيرستان نيز محسوب ميشد.
خلق و خوي نيک و برخورد منطقي و صادقانه عليرضا، دوستان زيادي را مجذوب او کرده بود. با اينکه به ورزش واليبال علاقه داشت، شرکت در جلسات و محافل مختلف، فرصت پرداختن به ورزش را به او نميداد. عليرضا با شرکت در جلسات نقد و بررسي آثار مذهبي از جمله کتب شهيد مطهري، سخنرانيها، روزنامهها و ساير مطبوعات و نيز ارتباط با روابط عمومي سپاه کاشمر و مراجعه به کتابخانهها، سعي در بالا بردن بينش سياسي – مذهبي خود داشت تا به اين وسيله خود را به سلاح علم و بينش، مجهز و بتواند در مقابل حيله و نيرنگ منافقين و ضد انقلاب ايستادگي کند.
با شروع جنگ تحميلي، نداي ملکوتي امام خميني (ره) جوانان را به جبههها فرا خواند. عليرضا با آنکه نوجوان بود، براي مدتي کوتاه درس را رها کرد و به بسيج پيوست. ابتدا به علت سن و سال کم و جثهي ريزش از پذيرش او امتناع ميشد اما با ترفندي توانست به جبهه اعزام شود. وي دورهي آموزشي خود را در بيرجند گذراند و سپس به گروه تخريب پيوست. در تخريب با دوستاني نظير: شهيد علي يغمايي، شهيد حسين شيدايي، شهيد عاشوري و ... آشنا شد و مدت 2 سال همراه آنها در عملياتهاي مختلف حضور يافت و در عملياتهاي والفجر 1 تا 3 و پيشتر از آن، محرم و رمضان نقش به سزايي داشت. همزمان با حضور در جبهه همهي تلاش خود را به کار بست تا تحصيلاتش را نيز به پايان برساند. به اين ترتيب همراه با ساير دانشآموزان رزمنده در شهرهاي شوش و دزفول به ادامهي تحصيل پرداخت.
سرانجام در تاريخ 9/5/1362 در عمليات آزادسازي مهران ( والفجر 3 ) در ارتفاعات کلهقندي، در حالي که مسئوليت دستهي تخريب لشکر پنج نصر را بر عهده داشت، داوطلب سرکوب نمودن سنگر تيربار نيروهاي عراقي شد و پس از خاموش کردن سنگر دشمن با گلولهي تيربار سنگري ديگر، در سنّ 18 سالگي به شهادت رسيد.
مزار شهيد عامري در آرامگاه شهيد مدرس کاشمر است.

منبع:كتاب مرزآسمان بين - صفحه: 73
|
جمعه 15 بهمن 1389 8:14 PM
تشکرات از این پست