اسامی شهدای دفاع مقدس ( ع )

علي‌حسين عربخواري در سال 1341 در خانواده‌اي ديندار و زحمت‌کش در شهرستان ورامين قدم به پهنه‌ي گيتي نهاد و در سايه‌ي الطاف خداوندي دوران کودکي و نوجواني را سپري نمود. او در سنين جواني شاهد مبارزات انقلابي مردم ايران و در نهايت پيروزي انقلاب اسلامي بود که به فاصله‌ي کوتاهي از آن رژيم بعث عراق به مرزهاي کشور حمله کرد و جواناني چون او را به جبهه‌هاي جنگ کشاند.
آري علي‌حسين به عشق رهبر فرزانه‌اش امام خميني (ره) همراه ارتشيان غيور به پاسداري از خاک کشور و آرمان‌هاي انقلاب پرداخت و در حالي که 18 سال داشت، در تاريخ 7/11/1359 در منطقه‌ي دارخوين شهد شيرين شهادت نوشيد و به خيل عظيم شهدا پيوست.
مزار پاکش در بهشت زهرا (س) قرار دارد.

منبع:روزنامه جمهوري اسلامي  

محمدعلي در روز هجدهم تيرماه سال 1347 در شهرستان شاهرود ديده به جهان گشود. او در سايه عنايت حق بزرگ شد و به آموختن علوم اسلامي روي آورد و ملبّس به لباس روحانيت گشت.
عرب‌عامري در عنفوان جواني به منظور حراست از مرزهاي ايران اسلامي به جبهه رفت و در روز بيست و پنجم اسفندماه سال 1363 در شرق دجله به آرزوي ديرينه‌اش که شهادت بود، دست يافت. او در 16 سالگي در جرگه برگزيدگان قرار گرفت.

منبع:روزنامه جمهوري اسلامي 9/3/1384

محمدرضا عرب‌سرخي سومين شهيد خانواده در سال 1347 در منطقه‌ي ميدان خراسان در يک خانواده‌ي متديّن و مستضعف به دنيا آمد. او انساني وارسته، سر به زير، اهل نماز جماعت، جمعه و يکي از مشوقين جوانان و نوجوانان به حضور آن‌ها در کارهاي خير و شرکت در محافل مذهبي به ويژه دعاهاي ندبه، توسل، کميل و عاشورا بود و با حضورش در مساجد و پايگاه بسيج ده‌ها نفر را به اين مراکز الهي سوق داد و با اين‌که در اوايل پيروزي انقلاب اسلامي بيش از ده سال نداشت، حضور و شرکت در تظاهرات، راهپيمايي‌ها و مجالس ضد رژيم را بر خود واجب مي‌دانست.
بار آخر وقتي مسئولين با رفتن او به جبهه مخالفت کردند، سه روز اعتصاب غذا کرد. او در پايان وصيت‌نامه‌اش مي‌گويد:
« ما در ره عشق نقص پيمان نکنيم
گر جان طلبد دريغ از جان نکنيم
دنيا اگر از يزيد لبريز شود
ما پشت به سالار شهيدان نکنيم
سرانجام در 23/10/1365 در کربلاي 5 مجروح و اسير شد و درزندان عراق به شهادت رسيد. پيکر پاکش در 5/12/1373 در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
روحش شاد.

منبع:روزنامه كيهان   -  تاریخ:  1382/7/28 -  صفحه: 13

نعمت‌الله عرب وراميني در سال 1333 در تهران متولْد گشت. دوران کودکي و نوجواني را با سختي و تلاش و کوشش گذراند. زماني که 15 ساله بود، با پول کارگري زندگي را مي‌گذراند و با زحمت فراوان تحصيلات خود را تا سوم هنرستان ادامه داد. بيست سالش بود که در سازمان صنايع دفاع استخدام شد و در بخش تربيت بدني مشغول به کار گرديد. سپس ازدواج نمود که ثمره‌ي آن دو فرزند دختر بود.
با آغاز جنگ تحميلي، نعمت‌الله رو به جبهه‌هاي نبرد نهاد و سرانجام در تاريخ 29/9/1362 در حالي که 29سال داشت، در منطقه‌ي پنجوين عراق در خون خود غلطيد و به فوز عظيم شهادت نايل آمد و در بهشت زهرا (س) قطعه‌ي 40 آرام گرفت.

منبع:كتاب هنرنامه مردان خدا   -  صفحه: 187

مجتبي عرب‌سرخي در سالروز ميلاد باسعادت امام مجتبي (ع) در خانه‌اي محقر، مذهبي و علاقه‌مند به خاندان ائمه اطهار (ع) به دنيا آمد و به همين خاطر نام زيباي مجتبي را براي او نهادند.
سال 1340 هجري شمسي سال پرخاطره‌اي بود؛ مادر و پدرش مي‌گويند: « به دنيا آمدن مجتبي حال و هواي خانه‌ي ما را دگرگون کرد، مدتي بعد حرکت امام در قم عليه شاه آغاز شد و ما چون علاقه به امام پيدا کرده بوديم، در همان جهت فرزندمان را پرورش داديم. »
مجتبي دروس ابتدايي تا ديپلم را با موفقيت پشت‌سر گذاشت. در اوايل سال 1357 وارد مسايل سياسي مذهبي شد و در مجالس مختلف و در تظاهرات شرکت فعال داشت. او از بچه‌هاي پرتلاش مولوي تهران بود و کم کم رهبري تظاهرات را به عهده گرفت تا اين‌که روز فرار شاه مصادف شد با تظاهرات جوانان انقلابي مولوي. با تيراندازي نيروهاي رژيم، مجتبي مجروح و مدتي به خاطر تعقيب ساواک در خانه بستري شد.
اوايل تأسيس سپاه، با لباس مقدس سبزپوشان در مأموريت‌هاي مختلف حضور داشت و به عنوان مسئول آموزش اسلحه و مداح مسجد و پايگاه بسيج در جذب نيرو کارساز بود. سرانجام مجتبي در سنّ 21 سالگي ( سال 1361 ) با رشادت و ايثار و مقاومت در عمليات بيت‌المقدس حنظله‌وار در منطقه‌ي دارخوين به شهادت رسيد.

منبع:روزنامه كيهان   -  تاریخ:  1381/3/28

محمدرضا عربخواري در سال 1350 در شهرري متولّد گشت.
دوران کودکي را زير سايه‌ي پرمهر خانواده گذراند و طولي نکشيد که به دوره‌ي نوجواني رسيد؛ دوره‌اي در آن شاهد نبردي سخت ميان سپاه اسلام و کفر بود و براي نوجواني چون او پيوستن اسلام از هر امري واجب‌تر مي‌نمود.
محمدرضا با پيوستن به جهادسازندگي به همراهي واحد مهندسي، به منطقه اعزام شد. عمليات بزرگي در راه بود و تمامي جهادگران، منطقه را براي عمليات کربلاي 5 آماده مي‌کردند. محمدرضا نيز عاشقانه در تمامي لحظات سعي و تلاش خود را نمود تا اين‌که در تاريخ 2/11/1365 در حالي که 15 بهار از زندگي‌اش را گذرانده بود، بر خاک پاک شلمچه سجده نمود و با شهادت سرخش به خيل عظيم شهدا پيوست.
مزار پاکش در بهشت زهرا (س) قرار دارد.

منبع:روزنامه كثيرالانتشار   -  تاریخ:  1379/10/12

محمود عرب‌شاهي در سال 1337 در خانواده‌اي مذهبي در شهرستان زاهدان ديده به جهان گشود. قبل از دوران دبستان در مكتب‌خانه قرآن را فرا گرفت. تحصيلاتش را تا سوم دبيرستان ادامه داد و سپس به دبيرستان نظام رفت. پس از آن وارد دانشكده افسري شد و موفق به اخذ ليسانس رياضي گرديد.
براي آموزش دوره تانك چيفتن به شيراز رفت و سپس به فرماندهي يكي از يگان‌هاي لشكر زرهي قزوين منصوب شد و با آغاز جنگ تحميلي به ميادين نبرد حق عليه باطل اعزام گرديد. عرب‌شاهي در خطاطي و نقاشي بسيار مهارت داشت و از نظر اخلاقي خوش‌برخورد و مهربان بود. سرانجام پس از نه ماه حضور مستمر در جبهه و ابراز رشادت‌هاي فراوان، در سال 1360 در سن 23 سالگي در دهلاويه بستان بر اثر اصابت موشك به تانكش به فيض شهادت نايل آمد.

منبع:كتاب كبوتران بهشتي جلد 5 صفحه 61

حسن در سال 1326 در اصفهان پا به عرصه گيتي نهاد، صداي الله‌اکبر اذان که از مسجد محل به گوشش رسيد مشتاق عبادت پرودگار شد،‌ با آغاز دوره جواني در مسجد محل فعاليتش را گسترش داد و در اکثر راهپيما‌ئي‌ها شرکت نمود، احترام به والدين،‌ اقامه نماز اول وقت، و صله‌رحم از خصوصيات بارز او بود،‌ پس از پيروزي انقلاب لباس سبز سپاه پاسداران را بر تن نمود‌ و بعد از يک دوره آموزشي در سال 1360 به کردستان رفت، حضور مستمر عرب‌جوزداني در عمليات‌هاي سخت و کارداني او باعث شد، مسئولين فرماندهي، يک محور عملياتي را به او بسپارند، او سرانجام در عمليات بعثت در خردادماه سال 1362 توسط گروهک کومله در سن 34 سالگي به جرگه شاهدان روز محشر پيوست،‌ منافقين پس از اينکه او را اسير نمودند، به وسيله بنزين او را آتش زدند، از او سه فرزند به يادگار ماند.

منبع:كتاب غربت سبز

يحيي عربشاهي‌كريزي در روز دوازدهم فروردين‌ماه سال 1341 در روستاي كاريز از توابع شهرستان كاشمر در خانواده‌اي متديّن و مستضعف ديده به جهان گشود. تحصيلات ابتدايي را در روستاي زادگاه خود گذراند ولي به دليل مشكلات اقتصادي خانواده از ادامه‌ي تحصيل محروم ماند و جهت امرارمعاش و كمك به معيشت خانواده به كارهاي كشاورزي و دامپروري پرداخت.
با اوج‌گيري انقلاب شكوهمند اسلامي، در كنار ديگر اقشار مردم در تظاهرات و راهپيمايي‌ها شركت نمود. پس از آغاز جنگ تحميلي توسط جهادسازندگي به جبهه‌هاي نبرد حق عليه باطل اعزام شد و چندين مرتبه در عمليات‌هاي مختلف شركت كرد و سرانجام در تاريخ 24/10/1365 در حالي‌كه رانندگي بولدزر را بر عهده داشت و براي رزمندگان خاكريز درست مي‌كرد، در منطقه‌ي سومار بر اثر اصابت تركش خمپاره در سنّ 24 سالگي در عمليات كربلاي 6 به درجه‌ي رفيع شهادت نايل آمد.
مزار پاكش در روستاي كاريز كوه سرخ قرار دارد.

منبع:كتاب جهادسازندگي خراسان دردفاع مقدس   -  صفحه: 307

مهدي عربيان در روز اول آبان‌ماه سال 1343 هـ .ش در شهرستان نجف‌آباد استان اصفهان چشم به جهان گشود. تحصيلات مقدماتي را در زادگاه خود به پايان رساند. در آزمون سراسري سال 1364 دانشگاه‌ها شرکت کرده و از رشته‌ي«دبيري زيست‌شناسي» دانشگاه تبريز پذيرفته شد.
نهضت اسلامي مردم ايران زماني شروع شد که عربيان دانش‌آموز دوره‌ي راهنمايي بود. وي به همراه ديگر دانش‌آموزان، کلاس‌هاي درس را تعطيل کرده و در راهپيمايي‌‌هاي مردمي که بر عليه شاه برگزار مي‌شد، شرکت مي‌نمود. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي هرچند وظيفه‌ي اصلي خود را خوب درس خواندن و تلاش در سنگر علم و دانش مي‌دانست، وليکن از ديگر فعاليت‌هاي اجتماعي نيز غافل نماند.
فعاليت در انجمن اسلامي دبيرستان و پايگاه مقاومت مسجد محل، از کارهايي بود که وي در دفاع از ارزش‌هاي انقلاب اسلامي انجام مي‌داد.در دوره‌ي دفاع مقدس نيز چند بار به جبهه اعزام گرديد ولي در کنار آن به فعاليت‌هاي علمي هم ادامه داد؛ تا اين‌که وارد دانشگاه شد.
ورود به دانشگاه مانع حضور وي در جنگ نگرديد. عربيان در حالي که دانشجوي سال دوم بود، به جبهه اعزام گرديد که در اين اعزام با شهادت از دانشگاه جهاد و ايثار فارغ‌التحصيل گرديد.مهدي عربيان در تاريخ 29/10/1365 در منطقه عملياتي«پاسگاه زيد»در سن 22 سالگي به درجه رفيع شهادت نايل آمد و به ملکوت اعلي پيوست.

منبع:پرونده شهيد در مديريت فرهنگي دانشگاه تبريز

رضا در اولين روز از بهار سال 1340 در خانواده‌اي مذهبي ديده به جهان گشود. معارف دين الهي اسلام را نزد خانواده فرا گرفت و دل به آيين ناب محمدي و مکتب سرخ سيد‌الشهداء سپرد. با اوج‌گيري انقلاب، همراه ياوران امام امت(ره) فرياد مرگ بر شاه سر داد و به کمک دوستان ديگرش مدرسه را به تعطيلي کشاند. رضا در قيام تاريخي 17 شهريور حضور يافت و در لحظه‌اي تلخ شاهد شهادت 60 تن از هموطنانش بوده؛ به ناچار در زير اتومبيلي مخفي شد و در نيمه‌شب به سختي به خانه بازگشت.
عربگري در سال سوم هنرستان يک دستگاه دوچرخه جديد را طراحي کرد که براي مدتي در نمايشگاه بين‌المللي تهران بود، سپس به سالن مدرسه منتقل گشت. رضا اغلب اوقات خود را در مساجد ابوذر(ع)و ابوالفضل(ع) مي‌گذراند و شب‌ها در اين مساجد نگهباني مي‌داد.
چندي بعد فرماندهي پادگان ابوذر را به او سپردند و در شهريورماه سال 1360 ازدواج کرد. اما در اولين روز از فروردين‌ماه سال 1363 در سن 23 سالگي غروب زندگي را به تماشا نشست و از جزيره‌ي مجنون به عرش اعلي پرگشود. تنها فرزندش سه ماه پس از شهادت پدر به دنيا آمد.

منبع:پرونده شهيد در گروه تحقيقاتي فتح الفتوح

زاوره اهل شهرستان ممسني بود، انساني وارسته و با ايمان که در اوج قيام ملت ايران عليه استبداد پهلوي به خيل ياران امام (ره) پيوست و با پخش اعلاميه و تصاوير امام (ره) در پادگان آموزشي نهضت را ياري رساند.
او با شنيدن فرمان رهبر انقلاب مبني بر ترک پادگان‌ها از آن‌جا گريخت تا مجبور نباشد در مقابل مردم قرار گيرد و هيچ نيرويي نتوانست او را به خدمت بازگرداند جز فراخوان حضرت امام (ره).
وقتي که مدت زمان خدمتش در کميته انقلاب به پايان رسيد بنا به صلاحديد مسئولان در هيأت 7 نفري زمين در شهرستان ياسوج فعاليت خود را آغاز کرد.
چندي بعد لباس سبز سپاه پاسداران را بر تن نمود و با محاصره آبادان به دفاع از کشور پرداخت.
عربي سرانجام بر اثر اصابت ترکش در تاريخ 22/12/1362 در جبهه سومار در شط خون شنا کرد.

منبع:كتاب ستاره هاي زميني   -  صفحه: 192

محسن در روز هشتم ارديبهشت‌ماه سال 1338 در شهر تهران متولد شد. کودکي او در سايه‌سار دستان خسته پدر سپري گشت. آموختن علم را همچون ديگر کودکان زادگاهش آغاز کرد و در زمان انقلاب اسلامي و مبارزات ملت همراه و همدم آنها به مقابله با ظلم رژيم پهلوي برخاست. پس از پيروزي انقلاب ابتدا در کميته، مشغول به کار شد و شب‌ها در مراکز مهم شهر و خيابان پاسداري مي‌دارد.
وي بعد از اخذ مدرک ديپلم به دانشگاه راه يافت و در رشته حسابدراي به تحصيل پرداخت. با ورود به دانشگاه به جبهه اعزام شد و بعد از تعطيلي دانشگاه و انقلاب فرهنگي، تمام وقت خود را مصروف فعاليت در بسيج نمود. او در عمليات بيت‌المقدس حماسه آفريد و بعد از 3 ماه نبرد به تهران بازگشت؛ آن‌گاه به مهاباد رفت و در مبارزه با ضد انقلاب از هيچ تلاشي فروگذار نکرد. عرب‌علي در جبهه، گروه چريکي را به نام خود تشکيل داد.
در روز دوم شهريور‌ماه سال 1360 به منظور نجات گروهي از پاسداران در محاصره عراق به منطقه رقابيه رفت و سرانجام توسط دشمنان از پشت مورد اصابت گلوله قرار گرفت و در سن 22 سالگي به شهادت رسيد.
مزار پاکش در بهشت زهرا (س) قرار دارد.

منبع:پرونده شهيد در دانشگاه تهران و كتاب روزشمار شهداي دانشگاه تهران در تقويم

علي‌رضا عربي در سال 1330 متولّد گشت.
روزهاي شيرين کودکي را زير سايه‌ي پرمهر و عطوفت خانواده سپري کرد و با زحمات و دلسوزي آن‌ها به سنين جواني رسيد. علي‌رضا عاشق ولايت بود و پيروي از سخنان امام خميني (ره) را از هر چيز واجب‌تر مي‌دانست.
با شروع جنگ تحميلي، نداي امام (ره) را لبيک گفت و در صفوف رزمندگان اسلام قرار گرفت. سال 1365 بود که علي‌رضا طي عملياتي در سنّ 35 سالگي در منطقه‌ي حاج عمران در خون خويش غلطيد و تا آسمان شهادت پر گشود.

منبع:روزنامه قدس  

نامش را "محمد" گذاردند و برايش از خداوند متعال آرزوي سلامت و سعادت نمودند. وقتي به 7 سالگي رسيد به شوق آموختن علم به مدرسه رفت و تحصيلاتش را تا سال چهارم در دبيرستان سپاه پاسداران ادامه داد و دوره‌هاي آموزش نظامي را گذراند.
در جريان جنگ تحميلي او در خيل رزمندگان اسلام به جبهه رفت و بعد از نبردي مردانه در عمليات کربلاي 8 از شراب طهور الهي مست شد. سال 1366 او بر اثر اصابت ترکش خمپاره در شلمچه به آسمان پيوست.

منبع:مطالب ارسالي از دانشگاه تهران