پاسخ به: ليست شهداي دفاع مقدس (م)
|
شهيد حسين مقيمي زاده
|

|
|
تاريخ تولد :9/12/1341
|
نام پدر :حسن
|
|
تاریخ شهادت : 1/6/1367
|
محل تولد :بوشهر /ماهشهر /-
|
|
طول مدت حیات :26
|
محل شهادت :
|
| مزار شهید :گلزار شهداي ماهشهر |
خيلي چيزها از او ميدانستم؛ خيلي چيزها که فراتر از دانستن نام و شهر محل سکونت و سال تولّد بود. ولي نميدانم چرا هرگز نفهميدم قرار نيست زياد ماندني باشد. هميشه فکر ميکردم با هم به ملاقات خدا ميرويم. اما او بهتر بود و زودتر رفت و مرا تنها گذاشت.
برميگردم به روزهاي پر ازخاطرهي جنگ؛ روزهايي که هر چند پر بود از غم پر کشيدن بچهها، اما بهترين خاطرهي زندگيام شد.
نامش "حسين" و در نهمين روز از اسفندماه 1341 در ماهشهر چشمهايش را براي اولين بار به روي جهان گشوده بود. تحصيلات ابتدايي و راهنمايياش را با رتبهي ممتاز گذراند.
علاقهي فراوانش به امور فني و حرفهاي از همان کودکي او را به سمت وسايل برقي و الکترونيکي کشانيد به طوري که وسايل بازياش تلويزيون، ضبط صوت و دستگاههاي نيمه سوختهاي بود که به وجدش ميآورد. او حتي با جمع کردن پول تو جيبيهايش وسايل و قطعات الکترونيکي ميخريد و به ساخت دستگاههاي کوچک ميپرداخت. در سال سوم راهنمايي يک دستگاه فرستندهي لامپي ساخت که باعث حساسيت رژيم شد؛ به طوري که از سوي نيروهاي ژاندارمري شديداً به او اخطار شد.
جوشش و خروش مردم براي انقلاب را در هر نقطهاي ميتوانستي حس کني به طوري که او هم مثل قطرهاي کوچک به درياي خروشان مردم پيوست و مشغول پخش اعلاميه و کتب امام خميني و دکتر شريعتي شد تا آنجا که مورد تعقيب عوامل رژيم قرار گرفت. جنگ که شروع شد، کلاس چهارم متوسطه را رها کرد و وارد جهادسازندگي شد. در کنار کار ديپلماش را گرفت و دوران خدمت سربازياش را در جهاد گذراند. سال 1362 در رشتهي مهندسي متالوژي در دانشگاه صنعتي اصفهان مشغول به تحصيل شد. در مردادماه 1363 به همراه دوستش ( شهيد آذري ) دفتر پشتياني جنگ جهاد دانشگاهي را داير کرد. ابتکارات او و دوستانش کم کم تبديل به ايجاد يکي از بزرگترين مراکز تحقيقاتي جنگ شد.
سال 1365 تنها شرطش با همسر آيندهاش ادامهي حضور در صحنههاي نبرد بود؛ شرطي که فقط يک هفته بعد از ازدواجش موقع عمل کردنش شد. هنوز يک هفته از ازدواجاش نگذشته بود که به جبهه رفت و پس از سه ماه کار شبانهروزي بر روي يک پروژهي مهم به مرخصي آمد. در آذرماه 1366 بنا به فرمودهي امام (ره) مبني بر تشکيل ستادهاي پشتيباني جنگ،درس را رها کرد و همراه دوستانش مجدداً به اهواز برگشت. او با حضور در پايگاه شهيد معتدلي و شهيد آذري وابسته به قرارگاه مهندسي رزمي جهاد، مسئوليت راهاندازي چند پروژهي سنگين را بر عهده گرفت. حالا شده بود عضو کليدي و آنقدر حضورش مهم بود که مأموريت 3 ماههاش بارها و بارها تا لحظهي شهادتش تمديد شد؛ شهادتي که بنا بر درخواستش از خدا در روز عاشورا اتفاق افتاد تا همچون مولايش حسين (ع) سرافراز با خدا ملاقات کند.
حسين که در حين ساخت خرج موشک اژدر مجروح شد بود، سرانجام در تاريخ 1/6/1367 در سنّ 26 سالگي به ديدار خدا شتافت و پيکر پاکش به خاک سرد گلزار شهداي ماهشهر سپرده شد تا گرمابخش خاک آنجا بشود.

منبع:كتاب نخل هاي ايثار - صفحه: 161
|
|
|
|
 |
وصيت نامه |
|
|
سه شنبه 19 بهمن 1389 8:26 PM
تشکرات از این پست