پاسخ به: ليست شهداي دفاع مقدس (م)
|
شهيد سيدحسن مقدم
|

|
|
تاريخ تولد :1343
|
نام پدر :سيدكاظم
|
|
تاریخ شهادت : 18/2/1361
|
محل تولد :خوزستان /آبادان /-
|
|
طول مدت حیات :18
|
محل شهادت :جاده ي اهواز_ خرمشهر
|
| مزار شهید : |
غروب ميشود و من در فکر دوباره ديدن تو غرق در خاطراتم ميشوم؛ تويي که غمهايت را پشت خندههايت پنهان ميکردي و ميگفتي: « ارادهي يک مرد قوي، توانمندتر از آنست که در مقابل مشکلات ضعف نشان دهد. »
سال 1343 در آبادان در ميان خانوادهاي مذهبي و مستضعف به دنيا آمدي. نامت شد "سيدحسن". وضع مالي خانوادهات چندان خوب نبود و اين موضوع هيچگاه باعث نشد براي فراگيري تعاليم اسلامي وقت صرف نکني. 6 سالت که شد، به مدرسه رفتي تا الفباي عشق و ايستادگي را بياموزي. وضع مالي خانوادهات خيلي بد بود؛ آنقدر که براي خريد کتاب و دفتر در مضيقه باشي. فقر مالي و بروز حادثهاي براي پدرت تو را ناچار به ترک تحصيل نمود. پس از رها کردن درس، در کنار پدرت به نگهباني و حراست از اموال مردم مشغول شدي تا بتواني سهمي در تأمين معاش خانوادهات داشته باشي. گاهي برادرت از نگهباني خسته ميشد اما تو با وجود سختيهاي اين شغل به جاي او هم ميايستادي و تا صبح بيدار ميماندي.
پس از اينکه حال پدرت بهتر شد، باز هم از پاي ننشستي و در يک نانوايي مشغول به کار شدي. غصه براي تو معنايي نداشت. کمي که وضعيت ماليات بهتر شد، تشکيل خانواده دادي و آرزوهايت را با دختري مومن و مسلمان تقسيم کردي. حاصل اين ازدواج فرزندي شد که به اندازهي جانت دوستش داشتي. پس از نانوايي، در کارگاه جوشکاري مشغول فعاليت شدي. از گوشه و کنار شهر زمزمههايي به گوش ميرسيد؛ زمزمههايي که تو را در ميان صفوف انقلابيون برد تا دِينات را به اسلام ادا کني. بعد از پيروزي انقلاب به عضويت جهادسازندگي درآمدي و به خاطر آشنايي با درد به کمک روستاييان شتافتي. انگيزهي کار و فعاليت را در جهادسازندگي بر مبناي خدمت به خدا و خلق قرار دادي و تلاش نمودي تا يک انقلابي پرکار باشي.
با شروع جنگ تحميلي و يورش غافلگيرانهي ارتش بعث عراق، لباس رزم بر تن، در جبهه حضور پيدا کردي. سرانجام در هجدهمين روز از ارديبهشتماه 1361 در حالي که 18 سال داشتي، بر اثر اصابت موشک به لودري که تو سوارش بودي، در جادهي اهواز – خرمشهر طي عمليات بيتالمقدس به درجهي رفيع شهادت نايل شدي و به ديدار خدا شتافتي.
پيکر پاکت در يکي از روستاهاي اميديه به خاک سپرده شد تا ميعادگاه دلسوختگاني شود که هر پنجشنبه گرد مزارت حلقه ميزنند و طلب شفاعت ميکنند.

منبع:كتاب نخل هاي ايثار - صفحه: 149
|
|
|
|
 |
وصيت نامه |
|
|
سه شنبه 19 بهمن 1389 8:49 AM
تشکرات از این پست