ليست شهداي دفاع مقدس (م)

ستوان‌دوم محمد مختاري در سال 1326 در يكي از روستاهاي شهرستان زابل ديده به جهان گشود. در دوران كودكي براي فراگيري قرآن به مكتب رفت و براي تحصيل از روستا به شهر آمد. جهت تأمين هزينه تحصيلي و گذراندن اوقات فراغت به كار در مزرعه مي‌پرداخت. پس از انجام تحصيلات مقطع راهنمايي وارد خدمت نظام شد و پس از شروع جنگ‌تحميلي بيش از سه سال در جبهه‌هاي حق عليه باطل حضور فعال داشت. او تنها پسر خانواده و از نظر اخلاقي ميان اقوام و دوستان زبانزد بود.
مختاري هميشه فرزندانش را نصيحت مي‌كرد كه پس از او مادرشان را ناراحت نكنند و به حرف او گوش دهند. همسرش را سفارش مي‌كرد كه بعد از وي بچه‌هايش را اهل مسجد بار بياورد و بگذارد كه در مراسم مذهبي و راهپيمايي‌ها شركت كنند.
مختاري سرانجام پس از سه سال حضور فعال در جبهه در تاريخ 1/5/63 در منطقه مريوان بر اثر اصابت تير مستقيم دشمن در سن 37 سالگي به شهادت رسيد.

منبع:كتاب كبوتران بهشتي جلد 5 صفحه 119

فرزاد مختاري در روز بيستم فروردين ماه سال 1351 در شهرستان ميانه متولد شد.تحصيلات خود را در سن شش سالگي و همزمان با پيروزي انقلاب اسلامي ايران آغاز نمود و تا سال ششم ابتدايي در زادگاهش ادامه تحصيل داد.او پس از مهاجرت به تهران تحصيلاتش را تا مقطع سيکل ادامه داد هنوز نوجواني بيش نبود که جنگ تحميلي او را به سوي مرزهاي جنوب کشاند و با شجاعت تمام در عمليات بيت‌المقدس2 جنگيد.
مختاري در آخرين روز سال 1366 در سن پانزده سالگي در منطقه عملياتي شلمچه و بر روي خاک داغ و سوزان پاسگاه زيد بر اثر اصابت ترکش، شهد شيرين شهادت را نوشيد و ‌اکنون سالهاست که مزار پاکش در گلزار شهداي ميانه پذيراي زائرين مي‌باشد.

منبع:اطلاعات دريافتي از بنياد شهيد

حسين مختاري فر در سال 1345 در شهرستان رزن از توابع استان همدان ديده به جهان گشود و در دامان پدر و مادري مهربان پرورش يافت با رسيدن به سن نوجواني جهت تامين معاش خانواده به کار پرداخت و با آغاز جنگ تحميلي با هدف دفاع از کيان جمهوري اسلامي ايران در بسيج نام نويسي کرد و پس از گذراندن دوره‌هاي آموزشي نظامي راه جبهه‌هاي نور گرديد او که دلي شيدا داشت در عمليات کربلاي 5 جان بر کف گرفت و در سن 20 سالگي در تاريخ 11/11/1365 سرزمين شلمچه را با خون خود گلگون ساخت و نامش در ديوان غيورمردان شهيد به ثبت رسيد و پيکر مطهرش در بهشت زهرا (س) آرام يافت. روحش شاد

منبع:پرونده شهيد در گروه تحقيقاتي فكه

اول خردادماه سال 1340 بود، عباس با شوق، کوچه‌هاي قديمي شهر تهران را پشت‌سر گذاشت تا اين‌که در مقابل درِ خانه صداي گريه مجيد، اشک شوق را بر گونه‌هايش جاري ساخت.
همان‌جا دست به آسمان بلند کرد و خدا را به خاطر اين نعمت بي‌حصر و حدّ سپاس گفت. مجيد روزهاي کودکي را در شهر تهران سپري کرد و آموختن علم را از سن 7 سالگي آغاز نمود و توانست تا اخذ مدرک ديپلم تحصيل نمايد.
آن‌گاه به شغل کارگري روي آورد تا اين‌که در زمان جنگ تحميلي به منظور دفاع از کيان ايران اسلامي همراه بسيجيان، روانه ميدان جنگ شد و در تاريخ 5/11/1365 در سن 25 سالگي در شلمچه به آرزوي ديرينه‌اش که شهادت بود،‌ دست يافت.
مزار پاکش در بهشت زهرا (س) قطعه 27، رديف 47، شماره 3 قرار دارد.
از او دو فرزند به يادگار ماند.

منبع:پرونده شهيد در پايگاه حمزه سيدالشهداء بسيج اسلامشهر

در روستاي كردامير از توابع شهرستان شهريار پا به عرصه هستي نهاد. او دوران كودكي را در زادگاهش سپري كرد و براي ادامه تحصيل در سطح متوسطه عازم تهران شد. حسن در همين دوران به دليل عشق به اهل‌بيت (ع) و علاقه به اسلام به جمع خروشان مبارزان انقلابي پيوست. او به همراه برادرش اعلاميه‌هاي امام (ره) را در روستاي زادگاهش پخش نمود. پس از اخذ مدرك ديپلم و ورود امام (ره) به ايران به انجام فعاليتهاي فرهنگي در تهران و كردامير پرداخت و چندي بعد مسئوليت دبيري حزب جمهوري اسلامي شهريار را بر عهده گرفت و براي مدتي نيز به عنوان مسئول ستاد برگزاري نماز عبادي سياسي جمعه انتخاب شد. مداحي در خرداد ماه سال 1358 به برادران جهاد سازندگي پيوست و خدمات ارزنده‌اي را در قسمت‌هاي مختلف انجام داد او مسئوليت‌هاي بيشماري از جمله مسئوليت روابط عمومي جهاد، مسئوليت تداركات در جهاد و عضويت در شوراي اجرائي جهاد شهريار را بر عهده داشت. با آغاز جنگ تحميلي عازم جبهه‌هاي حق عليه باطل شد و خود، راه‌اندازي سيستم صوتي و برگزاري اولين نماز جمعه ماهشهر را بر عهده گرفت. او پس از شركت در عمليات‌هاي بسيار و احداث جاده‌هاي عملياتي در تاريخ 4/6/1363 جزيره مينو را به خون خويش گلگون ساخت و چون شعله‌اي درخشان به آفتاب داغ جنوب پيوست.

منبع:كتاب ره‌يافتگان

محمدتقي در بيست و سومين روز از بهمن‌ماه سال 1344 در محله سوسن‌آباد شهر تهران پا به عرصه گيتي نهاد. شور و شوق ولادت او رنگ ديگري به خانه بخشيد و او با دست‌رنج پدر که مغازه جوراب‌بافي داشت، بزرگ شد. آموختن علم را در سن 7 سالگي آغاز کرد و تا اخذ مدرک سيکل ادامه تحصيل داد.
ساعات فراغت محمدتقي اغلب در کتابخانه آستان قدس مي‌گذشت. با شروع نهضت انقلاب همراه ياران و ياوران امام (ره) فرياد مرگ بر شاه سر داد و با پيروزي انقلاب به عضويت بسيج درآمد. اما به علت کمي سن اجازه حضور در جبهه را نيافت. تا اين‌که در سال 1361 مقارن با فتح خرمشهر قدم به ميدان جهاد گذارد و براي اولين بار در عملياتي با نام رمضان شرکت کرد.
بعد از عضويت در سپاه پاسداران در عمليات خيبر از ناحيه سينه مورد اصابت گلوله قرار گرفت. مددي بعد از عمليات بدر به تحصيل در دانشکده فرماندهي و ستاد اصفهان در رشته توپخانه پرداخت و بعد از اتمام اين دوره به عنوان فرمانده توپخانه تيپ 21 امام رضا (ع) خدمت را آغاز نمود.
در سال 1366 به زيارت بيت‌الله‌الحرام مشرف گرديد و از نزديک شاهد قتل‌عام مسلمانان در حرم امن الهي بود.
او سرانجام در عمليات نصر 8 در سال 1366 به علت اصابت ترکش به سر و سينه به شدت مجروح شد و به بيمارستان حضرت فاطمه (س) انتقال يافت. اما دقايقي طول نکشيد که او در سن 22 سالگي پر پرواز يافت و در گلزار شهداي بهشت رضا (ع) آرام گرفت.

منبع:كتاب جرعه عطش صفحه 150

در نخستين روز از مردادماه سال 1344 فرزندي از سلاله سادات در منطقه رهنان شهر اصفهان ديده به جهان گشود.سيد مرتضي دوران کودکي را در جمع گرم خانواده پشت سر نهاد و با رسيدن به سن 7 سالگي راهي دبستان شد او تحصيلات خود را تا سال دوم راهنمايي ادامه داد.و پس از آن به کار در کارخانه پرداخت وي در سال 1360 به عضويت بسيج مسجد فاطميه رهنان درآمد و در سال 1361 به سپاه پاسداران خميني‌شهر پيوست و پس از طي 1 ماه دوره آموزشي به مدت 3 ماه به سيستان و بلوچستان اعزام شد پس از آن به جبهه‌هاي جنوب کشور عزيمت کرد و طي سانحه‌اي از ناحيه‌ي پاي چپ مجروح گرديد. پس از اين اتفاق در تيپ امام حسين (ع) مشغول به خدمت گرديد و سرانجام در نيمه ‌شب دهم آبانماه سال 1361 در حاليکه مشغول انتقال مجروحان عمليات محرم به عقبه بود تير دشمن قلب هفده ساله او را نشانه گرفت و راه معراج را به سوي او گشود. پيکر مطهر او از منطقه عين‌خوش به زادگاهش انتقال يافت و در گلزار شهداي رهنان به خاک سپرده شد. روحش شاد

منبع:كتاب سرگذشت سرافرازان جلد1

سال 1344 كودكي مهربان پا به عرصه‌ي هستي نهاد كه پدر نامش را " علي‌اكبر " نهاد و او در شهر خرم‌آباد در كنار آغوش گرم خانواده بزرگ شد. سال‌ها گذشت و مدهني كه عشق و ايثار را در مكتب سالار شهيدان (ع)‌ آموخته بود، عاشقانه به كوي دوست پر كشيد.
روز دوم ارديبهشت‌ماه سال 1361 روز عروج علي‌اكبر از قفس تنگ دنيا بود؛ خرمشهر معراج او براي پرواز انتخاب گشت و علي‌اكبر در سنّ 17 سالگي در عمليات بيت‌المقدس به شهادت رسيد.

منبع:روزنامه كيهان   -  تاریخ:  1383/5/31